کلام نور

چهل حدیث گرانبها از امام رضا علیه السلام

نام‌هاى امام امام رضا(ع) در سال 148 هجرى قمرى يعنى حدود (1250) سال پيش در شهر مدينه به دنيا آمد. پدر ايشان امام موسى بن جعفر(ع)، يعنى امام هفتم شيعيان و مادرشان بانويى بزرگوار و خردمند به نام «تُکتَم» يا «نَجمه» بود. امام رضا(ع) در همان سالى زاده شد که پدربزرگ ايشان، يعنى حضرت امام جعفر صادق(ع)، به شهادت رسيد. نام ايشان «على» است، ولى بر اساس شيوه‌اى که در ميان اعراب مرسوم است، به وى «ابوالحَسَن» می‌گفتند. اين گونه اسم‌ها را «کُنيه» می‌نامند.
بازدید : 2479
زمان تقریبی مطالعه : 12 دقیقه
تاریخ : 13 تیر 1398
چهل حدیث گرانبها از امام رضا علیه السلام

1. « لا یکون المؤمن مؤمنا حتی تکون فیه ثلاث خصال ، سنة من ربه ، و سنة من نبیه ، و سنة من ولیه . فاما السنة من ربه فکتمان سره ، و اما السنة من نبیه فمداراة الناس ، و اما السنة من ولیه فالصبر فی البأساء و الضراء».

مؤمن ، مؤمن واقعی نیست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ، اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پریشان حالی است.

اصول کافی ، ج 3 ، ص (339)

2. « المستتر بالحسنة یعدل سبعین حسنة ، و المذیع بالسیئة مخذول ، و المستتر بالسیئة مغفور له».

پنهان کننده کار نیک پاداشش برابر هفتاد حسنه است و آشکار کننده کار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است.

اصول کافی ، ج 4 ، ص (160)

3. « من أخلاق الانبیاء التنظف».

از اخلاق پیامبران ، نظافت و پاکیزگی است.

تحف العقول ، ص (466)

4. « صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله ».

دوست هرکس عقل او و دشمنش جهل اوست.

تحف العقول ، ص (467)


5. « لا یتم عقل امرء مسلم حتی تکون فیه عشر خصال ، الخیر منه مأمول ، و الشر منه مأمون ، یستکثر قلیل الخیر من غیره ، و یستقل کثیر الخیر من نفسه ، لا یسأم من طلب الحوائج الیه ، و لا یمل من طلب العلم طول دهره ، الفقر فی الله احب الیه من الغنی ، و الذل فی الله احب الیه من العز فی عدوه ، و الخمول أشهی الیه من الشهرة . ثم قال ( علیه السلام) : العاشرة و ما العاشرة ! قیل له : ما هی ؟ قال ( علیه السلام) : لا یری أحدا الا قال : هو خیر منی و أتقی».

عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد : از او امید خیر باشد ، از بدی او در امان باشند ، خیر اندک دیگری را بسیار شمارد ، خیر بسیار خود را اندک شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود ، فقر در راه خدایش از توانگری محبوبتر باشد ، خواری در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامی را از پرنامی خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمی چیست و چیست دهمی ! به او گفته شد : چیست ؟ فرمود : احدی را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است.

تحف العقول ، ص (467)

6. « إن الایمان افضل من الاسلام بدرجة ، و التقوی افضل من الایمان بدرجة و لم یعط بنو آدم افضل من الیقین ».

ایمان یک درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا یک درجه بالاتر از ایمان است و به فرزند آدم چیزی بالاتر از یقین داده نشده است.

تحف العقول ، ص (469)

7. « و الایمان أداء الفرائض و اجتناب المحارم . و الایمان هو معرفة بالقلب و إقرار باللسان و عمل بالارکان ».


ایمان انجام واجبات و دوری از محرمات است ، ایمان عقیده به دل و اقرار به زبان و کردار با اعضاء تن است.

تحف العقول ، ص (444)

8. « عن الرضا علیه السلام أنه کان یقول لأصحابه : علیکم بسلاح الأنبیاء ، فقیل : و ما سلاح الأنبیاء ؟ قال : الدعاء».

حضرت رضا علیه السلام همیشه به اصحاب خود می فرمود : بر شما باد به اسلحه پیامبران ، گفته شد : اسلحه پیامبران چیست ؟ فرمود : دعا.

اصول کافی ، ج 4 ، ص (214)

9. « صل رحمک و لو بشربة من ماء ، و افضل ما توصل به الرحم کف الأذی عنها».

پیوند خویشاوندی را برقرار کنید گرچه با جرعه آبی باشد و بهترین پیوند خویشاوندی ، خودداری از آزار خویشاوندان است.

تحف العقول ، ص (469)

10. « إن من علامات الفقه : الحلم و العلم ، و الصمت باب من ابواب الحکمة ، إن الصمت یکسب المحبة ، إنه دلیل علی کل خیر».

از نشانه های دین فهمی ، حلم و علم است ، و خاموشی دری از درهای حکمت است . خاموشی و سکوت ، دوستی آور و راهنمای هر کار خیری است.

تحف العقول ، ص (469)

11. « یأتی علی الناس زمان تکون العافیة فیه عشرة اجزاء : تسعة منها فی اعتزال الناس و واحد فی الصمت».

زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن عافیت ده جزء است ، که نه جزء آن در کناره گیری از مردم ، و یک جزء آن در خاموشی است.

تحف العقول ، ص (470)

12. « سئل الرضا علیه السلام عن حد التوکل ، فقال ع : أن لا تخاف احدا الا الله».

از امام رضا علیه السلام از حقیقت توکل سؤال شد . فرمود : این که جز خدا از کسی نترسی.

تحف العقول ، ص (469)

13. « لیس لبخیل راحة ، و لا لحسود لذة ، و لا لملوک وفاء ، و لا لکذوب مروة».

بخیل را آسایشی نیست ، و حسود را خوشی و لذتی نیست ، و زمامدار را وفایی نیست ، و دروغگو را مروت و مردانگی نیست.

تحف العقول ، ص (473)

14. « أحسن الظن بالله ، فإن من حسن ظنه بالله کان عند ظنه ، و من رضی بالقلیل من الرزق قبل منه الیسیر من العمل ، و من رضی بالیسیر من الحلال خفت مؤونته و نعم أهله و بصره الله داء الدنیا و دواءها و اخرجه منها سالما الی دار السلام».

به خداوند خوشبین باش زیرا هر که به خدا خوشبین باشد خدا با گمان خوش او همراه است وهرکه به رزق و روزی اندک خشنود باشد ، خداوند به کردار اندک او خشنود باشد ، و هرکه به اندک از روزی حلال خشنود باشد ، بارش سبک و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت به دار السلام بهشت رساند

تحف العقول ، ص (472)

15. « الایمان أربعة أرکان : التوکل علی الله ، و الرضا بقضاء الله ، و التسلیم لأمر الله ، و التفویض الی الله».

ایمان چهار رکن است : توکل بر خدا ، رضا به قضای خدا ، تسلیم به امر خدا ، واگذاشتن کار به خدا.

تحف العقول ، ص (469)

16. « سئل الامام الرضا علیه السلام عن خیار العباد ، فقال : الذین اذا أحسنوا استبشروا ، و اذا اساءوا استغفروا ، و اذا أعطوا شکروا ، و اذا ابتلوا صبروا ، و اذا غضبوا عفوا».

از امام رضا درباره بهترین بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نیکی کنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدی کنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند ، و هرگاه بلا بینند صبر کنند ، و هرگاه خشم کنند، درگذرند.

تحف العقول ، ص (469)

17. « سئل الامام الرضا علیه السلام عن عیش الدنیا ، فقال : سعة المنزل و کثرة المحبین».

از حضرت امام رضا علیه السلام درباره خوشی دنیا سؤال شد . فرمود : وسعت منزل و زیادی دوستان.

بحار الانوار ، ج 76، ص (152)

18. « من فرج عن مؤمن فرج الله عن قلبه یوم القیامة».

هر کس اندوه و مشکلی را از مؤمنی برطرف نماید ، خداوند در روز قیامت اندوه را از قلبش برطرف سازد.

اصول کافی ، ج 3 ، ص (268)

19. « لیس شیء من الاعمال عند الله عزوجل بعد الفرائض افضل من إدخال السرور علی المؤمن».

بعد از انجام واجبات ، کاری بهتر از ایجاد خوشحالی برای مؤمن ، نزد خداوند بزرگ نیست.

بحار الانوار ، ج 78، ص (347)

20. « تزاوروا تحابوا و تصافحوا و لا تحاشموا».

به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.

بحار الانوار ، ج 78، ص (347)

21. « علیکم فی أمورکم بالکتمان فی أمور الدین و الدنیا ، فإنه روی أن الإذاعة کفر و روی المذیع و القاتل شریکان و روی ما تکتمه من عدوک فلا یقف علیه ولیک ».

بر شما باد راز پوشی در کارهاتان در امور دین و دنیا . روایت شده که افشاگری کفر است و روایت شده کسی که افشای اسرار می کند با قاتل شریک است و روایت شده که هرچه از دشمن پنهان می داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی نیابد .

بحار الانوار ، ج 78، ص (347)

22. « من رضی عن الله تعالی بالقلیل من الرزق رضی الله منه بالقلیل من العمل».

هر کس به رزق و روزی کم از خدا راضی باشد ، خداوند از عمل کم او راضی باشد.

بحار الانوار ، ج 78، ص (356)

23. « خمس من لم تکن فیه فلا ترجوه لشیء من الدنیا و الَخرة : من لم تعرف الوثاقة فی أرومته ، و الکرم فی طباعه ، و الرصانة فی خلقه ، و النبل فی نفسه ، و المخافة لربه».

پنج چیز است که در هر کس نباشد امید چیزی از دنیا و آخرت به او نداشته باش : کسی که در نهادش اعتماد نبینی ، و کسی که در سرشتش کرم نیابی ، و کسی که در خلق و خوی اش استواری نبینی ، و کسی که در نفسش نجابت نیابی ، و کسی که از خدایش ترسناک نباشد.

تحف العقول ، ص (470)

24. « ان الذی یطلب من فضل یکف به عیاله أعظم أجرا من المجاهد فی سبیل الله».

به راستی کسی که در پی افزایش رزق و روزی است تا با آن خانواده خود را اداره کند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بیشتر است.

بحار الانوار ، ج 78، ص (339)

25. « لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العبادة اتکالا علی حب آل محمد علیهم السلام ، لا تدعوا حب آل محمد علیهم السلام و التسلیم لأمرهم اتکالا علی العبادة ، فإنه لا یقبل أحدهما دون الَاخر».

مبادا اعمال نیک و تلاش در عبادت را به اتکای دوستی آل محمد علیهم السلام رها کنید ، و مبادا دوستی آل محمد علیهم السلام و تسلیم برای آنان را به اتکای عبادت از دست بدهید ، زیرا هیچ کدام از این دو به تنهایی پذیرفته نمی شود.

بحار الانوار ، ج 78، ص (347)

26. « لیس العبادة کثرة الصیام و الصلاة ، و انما العبادة کثرة التفکر فی أمر الله».

عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نیست ، و همانا عبادت پر اندیشه کردن در امر خداست.

تحف العقول ، ص (466)

27. « قیل له : و کیف اصبحت ؟ قال ( ع ) : اصبحت بأجل منقوص ، و عمل محفوظ ، و الموت فی رقابنا ، و النار من ورائنا ، و لا ندری ما یفعل بنا».

به آن حضرت گفته شد : چگونه صبح کردی ؟ فرمود : با عمر کاسته ، و کردار ثبت شده ، و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است ، و ندانیم با ما چه شود.

تحف العقول ، ص (470)

28. « لا یستکمل عبد حقیقة الایمان حتی تکون فیه خصال ثلاث : التفقه فی الدین ، و حسن التقدیر فی المعیشة ، و الصبر علی الرزایا».

هیچ بنده به حقیقت کمال ایمان نرسد تا سه خصلتش

باشد : بینایی در دین ، و اندازه داری در معیشت ، و صبر بر بلاها.

تحف العقول ، ص (471)

29. « قال الریان الرضا ( ع )

 : ما تقول فی القرآن ؟ فقال : کلام الله لا تتجاوزوه ، و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلوا».

ریان از امام رضا علیه السلام پرسید : نظرتان راجع به قرآن چیست ؟ امام فرمود : قرآن سخن خداست ، فقط از قرآن هدایت بجویید و سراغ چیز دیگر نروید که گمراه می شوید.

بحار الانوار ، ج 92، ص (117)

30. « قال عبدالسلام بن صالح الهروی : سمعت الرضا (ع) یقول : رحم الله عبدا احیی امرنا . قلت : و کیف یحیی امرکم ؟ قال : یتعلم علومنا و یعلمها الناس».

عبدالسلام هروی می گوید : از امام رضا (ع) شنیدم می فرمود : خدا رحمت کند کسی را که آرمان ما را زنده کند . گفتم : چگونه این کار را بکند ؟ فرمود : آموزشهای ما را یاد بگیرد و به مردم بیاموزد.

وسائل الشیعة ، ج 18، ص (102)

31. « من حاسب نفسه ربح ، و من غفل عنها خسر ، و من خاف أمن ، و من اعتبر أبصر ، و من أبصر فهم ، و من فهم علم».

هرکس از خود حساب بکشد سود می برد و هرکس از خود غافل شود زیان می بیند ، و هرکس ( از آینده اش ) بیم داشته باشد به ایمنی دست می یابد ، و هرکس از حوادث دنیا عبرت بگیرد بینش پیدا می کند ، و هرکس بینش پیدا کند مسائل را می فهمد و هرکس مسائل را بفهمد عالم است.

بحار الانوار ، ج 78، ص (352)

32. « العجب درجات : منها ان یزین للعبد سوء عمله فیراه حسنا فیعجبه و یحسب انه یحسن صنعا ، و منها أن یؤمن العبد بربه فیمن علی الله و لله المنة علیه فیه».

عجب درجاتی دارد : یکی این که کردار بد بنده در نظرش خوش جلوه کند و آن را خوب بداند و پندارد کار خوبی کرده . یکی این که بنده ای به خدا ایمان آورد و منت بر خدا نهد با این که خدا را به او منت است در این باره

تحف العقول ، ص (468)

33. « إن الله عزوجل أمر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری : امر بالصلاة و الزکاة ، فمن صلی و لم یزک لم یقبل منه صلاته ، و امر بالشکر له و للوالدین ، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله ، و امر باتقاء الله و صلة الرحم ، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عزوجل».

خداوند سه چیز را به سه چیز دیگر مربوط کرده است و به طور جداگانه نمی پذیرد . نماز را با زکات ذکر کرده است ، هرکس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست . نیز شُکر خود و شُکر از والدین را با هم ذکر کرده است . از این رو هرکس از والدین خود قدردانی نکند از خدا قدردانی نکرده است . نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در کنار هم آمده است . بنابراین اگر کسی به خویشاوندانش رسیدگی و احسان ننماید ، با تقوا محسوب نمی شود.

عیون اخبار الرضا ، ج 1 ، ص (258)

34. « ایاکم و الحرص و الحسد ، فإنها أهلکا الامم السالفة ، و ایاکم و البخل فإنها عاهة لا تکون فی حر و لا مؤمن ، إنها خلاف الإیمان »

از حرص و حسادت بپرهیز که این دو ، امتهای گذشته را نابود کرد ، و بخیل نباش که هیچ مؤمن و آزاده ای به آفت بخل مبتلا نمی شود . بخل مغایر با ایمان است.

بحار الانوار ، ج 78، ص (346)

35. « تصدق بالشیء و إن قل ، فان کل شیء یراد به الله ، و إن قل بعد ان تصدق النیة فیه عظیم».

صدقه بده هرچند کم باشد ، زیرا هر کار کوچکی که صادقانه برای خدا انجام شود بزرگ است.

وسائل الشیعة ، ج 1 ، ص (87)

36. « التائب من الذنب کمن لا ذنب له».

توبه کار به منزله کسی است که گناهی نکرده است.

بحار الانوار ، ج 6 ، ص (21)

37. « افضل العقل معرفة الانسان نفسه».

بهترین تعقل خودشناسی است.

بحار الانوار ، ج 78، ص (352)

38. « أحسن الظن بالله ، فإن الله عزوجل یقول : أنا عند ظن عبدی المؤمن بی ، إن خیرا فخیرا و إن شرا فشرا».

به خدا خوش گمان باشید ، زیرا خدای عزوجل می فرماید : من نزد گمان بنده مؤمن خویشم ، اگر گمان او خوب است ، رفتار من خوب و اگر بد است ، رفتار من هم بد باشد.

اصول کافی ، ج 3 ، ص (116)

39. « یکون الرجل یصل رحمه ، فیکون قد بقی من عمره ثلاث سنین فیصیرها الله ثلاثین سنة و یفعل الله ما یشاء».

گاهی ، مردی که سه سال از عمرش باقی مانده صله رحم می کند و خدا عمرش را 30 سال قرار می دهد و خدا هرچه خواهد می کند.

اصول کافی ، ج 3 ، ص (221)

40. « احرصوا علی قضاء حوائج المؤمنین و إدخال السرور علیهم و دفع المکروه عنهم ، فإنه لیس شیء من الاعمال عندالله عزوجل بعد الفرائض افضل من إدخال السرور علی المؤمن».

حریصانه به دنبال قضای حاجت حاجتمندان باشید ، هیچ عملی بعد از واجبات بالاتر از شاد کردن مسلمان نیست.

بحار الانوار ، ج 78، ص (347)

دیدگاه های کاربران

فاطمه بلوچ
شنبه 26 مهر 1399 - 00:31
از مطالعه احادیث زیبا لذت بردم انشاءالله خداوند توفیق در عمل را به ما عنایت بفرماید. خدایا به ما توفیق زیارت در دنیا و شفاعت در آخرت عنایت بفرما.امین

ارسال دیدگاه

مطالب و مقالات مرتبط

شهادت نامه امام حسين (علیه السلام) بر پايه منابع معتبر برگرفته از دانشنامه امام حسين (علیه السلام) جلد 1
سیره حسنی : ترجمه و توضیح چهل حدیث درباره سیره امام حسن مجتبی علیه‌ا‌لسلام
چهل حدیث سیره نبوی صلی الله علیه وآله
چهل جدیث در فضائل امام علی علیه السلام
امام رضا علیه السلام - زندگی و اقتصاد.
قرآن در بینش امام رضا علیه السلام
مناظره امام رضا علیه السلام با مامون و علمای عراقی و خراسانی
چهل حدیث مهدوی
درسی که باید از امام رضا در رویدادهای سیاسی آموخت / تحکیم نظام اسلامی در اولویت رفتار امام رئوف بود
وصیت نامه امام علی علیه السلام
105حدیث از حضرت امام جواد علیه السلام
کرامات امام حسین علیه السلام بعد از شهادت
مسابقه « خورشید ولایت » با موضوع فضائل امام علی علیه السلام در قرآن کریم و خطبه غدیر رسول خدا (ص)
زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام (متن و ترجمه)
فضائل امام علی علیه السلام در قرآن و خطبه غدیر رسول خدا (ص)
امام جواد علیه السلام
گفتگوی دیار آفتاب با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی پیرامون زندگی امام جواد علیه السلام
زیارت غدیر امام هادی علیه السلام
گذری بر زندگی امام حسن عسکری علیه السلام
نگاهی به زندگی حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی