حضرت آيتالله خامنهاي * قسمت پنجم اشاره يكي از مهمترين و محوريترين جلوههاي شجاعت حضرت امام علي(ع) "شجاعت در عدل" است. اين موضوع، خود داراي شاخههايي است كه يكي از آنها "شجاعت در مبارزه با سارقين از بيتالمال مسلمين" ميباشد. حضرت اميرالمومنين(ع)كه در همه ارزشها از جمله شجاعت، الگوي كامل زمامداران است، در شجاعت اقتصادي و مقابله با اختلاسگران و چپاولكنندگان ثروتهاي كلان نيز بايد الگوي زمامداران باشد، تا جايي كه اموال غارت شده را همچنان كه آن پيشواي معصوم(ع) اعلام كرد، به جايگاه اوليه خود برگردانند و كوچكترين ملاحظه و سستي و مصلحتانديشي را جايز ندانند. رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنهاي اين جلوه از شجاعت علوي را تشريح ميكنند و مصاديق و نمونههايي از اين مواجهه و برخورد قاطع در مقابله با غارتگران اقتصادي را در سيره و روش آن پيشواي معصوم(ع) مينمايانند. اين بخش از بحث، با توجه به شرايط امروز جامعه و آنچه با تاخت و تازها و غارتگريهاي اقتصادي توسط عناصر ناسالم در تشكيلات حكومتي شاهديم، بسيار حساس و دقت در آن ضروري ميباشد. *** نبياكرم(ص) چندبار به مناسبتهايي بيعت گرفت، يكي از اين بيعتها كه شايد از همه هم سختتر بود، بيعهالشجره - بيعت رضوان - در ماجراي حديبيه است. وقتي كه كار، سخت شد، پيغمبراكرم آن هزار و چندصدنفري را كه اطرافش بودند، جمع كرد - بنابر آنچه كه در تاريخ، همه نقل كردهاند - فرمود: از شما بر مرگ، بيعت ميگيرم، بايد فرار نكنيد، اين قدر بجنگيد تا پيروز، يا كشته بشويد. گمان ميكنم پيغمبر جز همين يك بار، در هيچ جاي ديگر هم چنين بيعتي از مسلمانها نگرفته است. خوب، در ميان آن جمعيت، همه جور آدمي بود، آدمهاي سست ايمان، بلكه حتي - اسم ميآورند (1) - آدمهاي منافق، در همين بيعت بودند! اولين كسي كه بلند شد و گفت: "يا رسولالله، بيعت ميكنم، همين جوان نورس (حضرت علي عليهالسلام) بود! يك جوان بيست و چند ساله، دستش را دراز كرد و گفت: با تو بر مرگ، بيعت ميكنم. بعد از آن حضرت، ديگر مسلمانها تشجيع شدند و يكي پس از ديگري بيعت كردند. آنهايي هم كه دلشان نميخواست، مجبور شدند و بيعت كردند. "لقد رضيالله عن المومنين اذ يبايعونك تحت الشجره فعلم ما في قلوبهم"(2). اين، شجاعت است. در زمان پيغمبر، هر جا كه جاي اظهار وجود جوهر انساني بود، اين بزرگوار، جلو ميآمد، در همه كارهاي دشوار، سبقت ميگرفت. مردي پيش عبدالله بن عمر آمد و گفت: من علي را دشمن ميدارم - خيال ميكرد كه آنها خانوادگي، با علي خيلي ميانهاي ندارند، شايد خواست خودشيريني كند - عبدالله بن عمر گفت: "ابغضك اللهي، خدا تو را دشمن بدارد. عبارتش اين است: "فقال ابغضك الله! اتبغض ويحك رجلا سابقه من سوابقه خير من الدنيا بما فيها"(3)؟! آيا با مردي دشمني ميكني كه يكي از جاهايي كه قدم جلو گذاشته و بر ديگران پيشقدم شده است، بهتر از همه دنيا و مافيهاست؟ با اين آدم، دشمني ميكني؟! اين، آن اميرالمومنين بزرگ است. اين، آن علي درخشان تاريخ است. آن خورشيدي كه قرنها درخشيده و روزبه روز درخشانتر شده است، اين است. هر جا كه وجود گوهر انساني لازم بود، اين بزرگوار در آن جا حضور داشت، ولو هيچكس نبود. ميفرمود: "لاتستوحشوا في طريق الهدي لقله اهله"(4)، خود او هم اين گونه بود. چون در اقليتيد، چون همه مردم دنيا با شما بدند، چون همه مردم دنيا - يا اكثريت - راه شما را قبول ندارند، وحشت نكنيد، از راه برنگرديد. وقتي راه درست را تشخيص داديد، با همه وجود بپيماييد. اين منطق اميرالمومنين بود - منطق شجاعانه - و همين را هم در زندگي خود به كار بست. در حكومت خود هم كه پنج سال - اندكي كمتر - طول كشيد، باز همين منطق در مقابل اميرالمومنين بود. هر چه نگاه ميكنيد، شجاعت است. از ساعت اول - حالا مبالغه نكنيم - از روز دوم بيعت اميرالمومنين، درباره قطايعي كه قبل از اين بزرگوار، به اين و آن داده شده بود، فرمود: "والله لو وجدته تزوج به النساء ملك به الاماء"(5)، چه و چه، به خدا اگر ببينم اين پولهايي كه قبل از من، به ناحق به كساني داده شده است، مهر زن قرار دادهايد، ازدواج كردهايد، كنيز خريدهايد، ملاحظه نميكنم، همه آنها را بر ميگردانم! و شروع كرد به اقدام و آن دشمنيها به وجود آمد! شجاعت از اين بالاتر؟! در مقابل لجوجترين افراد، شجاعانه ايستاد. در مقابل كساني كه نام و نشان در جامعه اسلامي داشتند، شجاعانه ايستاد. در مقابل ثروت انباشتهي در شام كه ميتوانست دهها هزار سرباز جنگجو را در مقابل او به صف آرايي وادار كند، شجاعانه ايستاد. وقتي راه خدا را تشخيص داد، هيچ ملاحظهاي از هيچ كس نكرد. اين شجاعت است. در مقابل خويشاوندان خود ملاحظه نكرد. ببينيد، گفتن اينها واقعا آسان است، ولي عمل كردن اينها خيلي سخت و خيلي عظيم است. روزي ما اين مطالب را به عنوان سرمشقهاي زندگي علي بيان ميكرديم - حقيقت قضيه را بايد اعتراف كنم - ولي درست به عمق اين مطالب پي نميبرديم، اما امروز كه موقعيت حساس اداره? جامعه? اسلامي در دست امثال بنده است كه با اين مطالب آشنا هستيم، ميفهميم كه علي، چقدر بزرگ بوده است! حضرت علي(ع) سرمشق زندگي عزيزان من، برادران و خواهران نمازگزار مومن، من اينها را بيشتر براي خودم ميگويم و براي كساني كه مثل خود ما دستي در كارها دارند و دوششان زير بار بخشي از اداره? جامعه? اسلامي است. اما اين مسايل، مربوط به همه است، مربوط به يك قشر و يك جماعت خاص نيست. اميرالمومنيني كه توانست كاري كند كه ميليونها انسان، اسلام و حقيقت را به بركت شخصيت او بشناسند، اين جور زندگي كرد! اميرالمومنيني كه او را نزديك به صد سال بر روي منبرها لعن كردند و همه جاي دنياي اسلام، عليه او بدگويي كردند، هزاران حديث جعلي عليه او، يا عليه حرفهاي او خلق كردند و به بازار افكار دادند و توانست بعد از گذشت اين سالهاي طولاني، خود را از زيربار اين اوهام و خرافات بيرون بياورد و قامترساي خود را در مقابل تاريخ نگه دارد، اين گونه بود كه توانست. گوهري كه ميماند گوهري مثل علي است كه گل ميماند و خار و خاشاك، زباله و چيزهاي متعفن، او را آلوده نميكند و جوهر او را كاهش نميدهد. يك قطعه? الماس را در گل هم كه بيندازند، الماس است، بالاخره خود را نشان خواهد داد. بايد اين جوري جوهر پيدا كرد. بايد هر فرد مسلمان، اين مشعل عظيم را بر بالاي قله? حيات ببيند و به سمت او حركت كند. هيچكس ادعا نكرده است كه ما ميتوانيم مثل عليبن ابيطالب حركت كنيم. بيخود هم به اين و آن نبايد گفت كه شما چرا مثل علي عمل نميكنيد. با امام سجاد(عليهالسلام) راجع به عبادت خودش و عبادت اميرالمومنين، صحبت شد، حضرت گريه كرد و گفت: ما كجا، اميرالمومنين كجا! از قول امام سجاد - زينالعابدين - كه خود او معصوم بود،اين جور نقل ميكنند! مگر ما ميتوانيم مثل علي باشيم؟! هيچ كس از بزرگان عالم تا حالا، نه توانسته، نه ادعا كرده، نه خيال كرده، و نه چنين اشتباهي به مغز او راه پيدا كرده است كه خواهد توانست مثل اميرالمومنين، حركت يا كار كند! آنچه مهم است، اين است كه جهت، جهت اميرالمومنين باشد. خود آن بزرگوار در نامهاي به عثمان بن حنيف، بعد از آن كه وضع خود را شرح داد كه "الا و ان امامكم قد اكتفي من دنياه بطمريه"(6) - زندگي من اين گونه ميگذرد - فرمود: "الا و انكم لاتقدرون علي ذلك"(7)، مبادا خيال كنيد كه شما ميتوانيد مثل من رفتار كنيد! نه، اين يك ربالنوع است، يك مقام دست نيافتني است، ولي الگوست. سعي كنيم به سمت اين الگو برويم. كسي نميتواند مثل شجاعت علي را داشته باشد. نزديكترين انسانها به اميرالمومنين، جناب عبدالله بن عباس بود - پسر عمو و شاگرد و رفيق و همراز و مخلص و محب واقعي اميرالمومنين - خطايي از آن بزرگوار سر زد، اميرالمومنين به او نامهاي نوشت. تعبير اميرالمومنين اين است كه تو خيانت كردي! او يك مقدار از اموال بيتالمال را فكر كرده بود كه به او ميرسد، برداشته بود و به مكه رفته بود. اميرالمومنين، آن چنان نامهاي به عبدالله بن عباس نوشته است كه مو بر تن انسان، راست ميايستد! اين چه مردي است! اين چه انسان عظيمي است! به عبدالله بن عباس ميفرمايد:"فانك ان لم تفعل"(8). اگر اين كاري را كه گفتم نكني - اين اموال را برنگرداني - "ثم امكنني الله منك"(9)، بعد دست من به تو برسد، "لا عذرن اليالله فيك"(10)، پيش خدا دربارهي تو، خودم را معذور خواهم كرد، يعني سعي ميكنم به خاطر تو پيش خدا، خجل و سرافكنده نشوم، "و لا ضربنك بسيفيالذي ما ضربت به احدا الا دخلالنار"(11)، تو را با همان شمشيري خواهم زد كه به هر كس زده شد، وارد جهنم گرديد! "والله لو ان الحسن و الحسين فعلا مثل الذي فعلت ما كانت لهما عندي هواده"(12)، به خدا سوگند اگر اين كاري كه تو كردي، حسن وحسين من اين كار را بكنند، پيش من هيچگونه عذري نخواهند داشت!"و لا ظفرا مني باراده"(13)، هيچ تصميمي به نفع آنها نخواهم گرفت، "حتي آخذ الحق منهما و ازيح الباطل ان مظلمتهما"(14)، حق را از آنها هم خواهم گرفت! قدرت نفس حضرت(ع) خوب، اميرالمؤمنين ميداند كه حسن و حسين، معصومند، اما ميگويد اگر چنين اتفاقي هم - كه نخواهد افتاد - بيفتد، من ترحم نخواهم كرد! اين شجاعت است. البته از يك ديدگاه، عدل است، از يك ديدگاه، ملاحظهي قانون و احترام به قانون است، عناوين گوناگوني دارد. اما از اين ديدگاه هم شجاعت و قدرت نفس است. امروز، من و شما به اين شجاعت احتياج داريم، ملت ايران به آن احتياج دارد. هر كس كه كارگزار اين حكومت است، بيشتر احتياج دارد. هر كسي دستش به چيزي از اين بيتالمال مسلمانها ميرسد، بيشتر به اين شجاعت احتياج دارد. هر كس كه مردم به او بيشتر اطمينان دارند، بيشتر به آن احتياج دارد. امروز، آحاد مردم، ملت ايران - در مجموع - هم به اين شجاعت احتياج دارد.(منبع: سيماي معصومين(ع) در آيينه نگاه رهبري، مؤسسه قدر ولايت) *پاورقي: 1- منظور اين كه اسامي بيعت كنندگان را در تاريخ آوردهاند. 2- سوره فتح، آيه 18 3- بحارالانوار، ج27، ص 227 4- نهجالبلاغه، خطبه 201 5- همان منبع، خطبه 15 6و 7 - همان منبع، نامه 45 8تا 14- همان منبع، نامه 41 *اميرالمؤمنين(ع) اعلام كرد: اگر پولهايي قبل از حكومت من به ناحق به كساني داده شده وحتي به مهريه زنان در آمده باشد، بازپس ميگيرم *حضرت علي(ع) در برابر ثروتهاي انباشته و غارت شده شجاعانه ايستادو ملاحظه هيچ چيز و هيچ كس را نكرد *ما اگر چه نميتوانيم همانند اميرالمؤمنين(ع) عمل كنيم، لكن بايد سعي كنيم به سمت اين الگوي حكومتي حركت كنيم *حضرت اميرالمؤمنين(ع) به يكي از سوءاستفادهكنندگان و غارت كنندگان اموال عمومي نوشت: تو را با همان شمشيري خواهم زد كه به هر كس زده شد، وارد جهنم گرديد