امام جعفر صادق(ع) و پایه گذاری فقه اهل بیت(ع)

حجّت الاسلام عبّاس جعفري(دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم)
بازدید : 4546
زمان تقریبی مطالعه : 11 دقیقه
تاریخ : 15 شهریور 1391
امام جعفر صادق(ع) و پایه گذاری فقه اهل بیت(ع)

امام جعفر صادق(ع) و پایه گذاری فقه اهل بیت(ع)
نگارنده: حجّت الاسلام عبّاس جعفري(دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم)

اشاره:
25 شوال، مصادف است با سالروز شهادت مؤسّس مذهب شیعه اثنی عشری و احياء كننده اسلام ناب محمّدي(ص)، حضرت جعفر بن محمّد الصادق(ع) كه اين شهادت جانگداز را به پيشگاه منجي عالم بشريّت، حضرت حجّت بن الحسن العسکري(عج)، رهبر معظّم انقلاب اسلامي، حضرت آیت الله العظمی خامنه اي(دام ظلّه)، عموم مسلمانان، به خصوص شيعيان سراسر جهان و امّت شهید پرور و قهرمان ايران اسلامی ، تسلیت و تعزیت عرض مي نمائيم.
در این نوشتار کوتاه به بررسی اجمالی حوادث دوران زندگانی ایشان و نفش آن حضرت در بنیان گذاری مکتب شیعه اثنی عشری می پردازیم.

1-ولادت ، كمالات نفساني و مقامات علمی
حضرت امام صادق(ع) در تاريخ هفدهم ربيع الاوّل سال 83 هجري در مدينه منوّره به دنيا آمد.(1) مكنّي به(ابو عبدالله) و ملقّب به(صادق) است[ گفته می شود این لقب را پیامبر اسلام(ص)به ایشان داده است]. مدت زندگاني حضرت، 65 سال و مدت زمان امامت آن حضرت، 34 سال بود.آن حضرت 12 سال در مدینه با جدّ بزرگوارش امام سجّاد(ع) و 19 سال با پدرش امام باقر(ع) زندگی کرد. در این مدّت، دشواری ها و سختی های زندگی در حکومت حاکمان ظالم بنی امیّه را شاهد بود و همراه با پدرش در راه نشر معارف اهل بیت(ع) تلاش می کرد.
- مالك بن انس در مورد شخصيت و مقام علمي و عملي امام صادق(ع) مي گويد:
« و لقد كنت أتي جعفر بن محمّد[ع] و كان كثير المزاح و التبسّم، فاذا ذُكر عنده النبيّ(ص) اخضر و اصفر و لقد اختلف اليه زماناً و ما كانت اراه الاّ علي ثلاث خصالٍ: امّا مصلیاٌ و امّا صائماٌ و امّا يقراٌ القرآن و ما رأيته قطّ يُحدث عن رسول اللّه(ص) الاّ علي الطهارۀ، ولايتكلّم في ما لاٌ یعنيه و كان من العلماء الزهّاد الذين يخشون الله و ما رأيته قطّ الاّ خرج الوسادۀ من تحته و يجعلها تحتي ».(2)
ترجمه: مدتي خدمت جعفر بن محمّد[ع] مشرف مي شدم. آن حضرت اهل مزاح و تبسّم بود. هنگامي كه در محضر ايشان نامي از پيامبر(ص) برده مي شد، رنگش به سبزي و سپس به زردي مي گرائيد. در مدت رفت و آمد به منزل ايشان، او را از سه حالت خارج نديدم؛ يا نماز مي خواند و يا روزه بود و يا به قرائت قرآن مشغول بود و هرگز بدون وضوء از حضرت رسول(ص) حديث نقل نمي فرمود و سخني كه به درد من نخورد، بر زبان جاري نمي ساخت، ايشان از علماي زاهدي بود كه ترس از خدا سراسر وجودش را فرا گرفته بود، هرگز به خدمت او شرفياب نشدم جزء اينكه زيرانداز خود را براي نشستن من اختصاص می داد.
- جاحظ(از علمای قرن سوم) نیز می گوید:
« جعفر بن محمّد[ع] الذی ملا الدنیا علمه و فقهه و یقال انّ ابا حنیفه من تلامذته و کذلک سفیان الثوری و حسبک بهما فی هذا الباب »(3)
ترجمه: جعفر بن محمّد[ع] کسی بود که علم و فقهش عالم را فرا گرفته بود و گفته می شود ابو حنیفه و سفیان ثوری از شاگردان او بودند و شاگردی این دو در عظمت علمی او کافیست.
حسن بن علیّ الوشاء[از اصحاب امام رضا(ع)] می گوید:
« در مسجد کوفه 900 نفر را دیدم که "حدثنی جعفر بن محمّد[ع]" می گفتند.(4)
شیخ مفید(ره) می فرماید:
« و لم ینقل العلماء عن احدٍ من اهل بیته ما نقل عنه(ع)»(5)
ترجمه: علمای اسلام آنقدر حدیث که از امام صادق(ع) نقل کرده اند از هیچکدام ائمه(ع) دیگر نقل نکرده اند.
امام صادق(ع) با توجه به موقعیت و اوضاع سیاسی جامعه فرصتی به دست آوردند تا احادیث و معارف اسلام را در زمینه های تفسیر قرآن، فقه و احکام و عقاید توسط شاگردان خود در سینه تاریخ ثبت و برای همیشه اسلام را بیمه نمایند. آن حضرت، نهضت علمی و انقلاب فرهنگی امام باقر(ع) را توسعه داد و در رشته های علوم عقلی، فقهی و نقلی شاگردان برجسته ای همانند هشام بن حکم، محمّد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مومن الطاق، مفضّل بن عمر و جابر بن حیّان تربیت کرد به طوری که تعداد آنان را بالغ بر 4000 نفر ذکر کرده اند.
پیرامون عظمت شخصیت علمی و کمالات معنوی امام صادق(ع) عبارات و سخنان فراوانی نقل شده که در کتاب ألامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه تالیف مرحوم شیخ اسد حیدر(ره) گردآوری شده است.(6)

2- اوضاع اجتماعی – سیاسی و نقش امام صادق(ع)
یکی از مسائلی که در عصر امام صادق(ع) از اهمیت والائی برخوردار است، مسئله استماع حدیث از ناحیه عده ای از افرادی است که در میان آنها هم شیعه و طرفدار واقعی و هم دشمن و معاند اسلام دیده می شود، زیرا تمامی شاگردان حضرت نمی توانستند تفکر و اندیشه خود را در یک زاویه صحیح قرار داده و همه معارف دینی خود را همانند محمّد بن مسلم و زراره اخذ نمایند و حتی در صف شاگردان امام صادق(ع) کسانی که طرفداران سرسخت خلافت بنی امیه و بنی عباس بودند حاضر می شدند و پراکنده شدن این عده در اطراف جامعه اسلامی باعث تفسیر و توجیه عقاید مختلف با بینش های گوناگون می شد و جریان های سیاسی موجود در جامعه نیز به اختلاف عقاید و برداشتها تاثیر می گذاشتند. در نتیجه یکی از حوادث عمیق این عصر، فراوانی شاگردان با اختلاف وسیع فکری و عقیدتی در گوشه کنار جامعه اسلامی بود.
امام صادق(ع) هم با توجه به این مسئله از ناقلان صحیح احادیث شدیداً حمایت می کرد، چنانچه در جمله ای فرمودند:
« رحم الله زرارة بن أعین، لولا زراره و نظراوه لاندرست احادیث أبی»(7)
ترجمه: خداوند زراره را رحمت کند، به درستی اگر او و امثال او نبودند احادیث پدرم از میان می رفت.

3- پدیده ی غلات
یکی از مشکلات عصر امام صادق(ع) مسئله غلات و عقاید باطل آنها بود که آن حضرت(ع) شدیداً به مقابله و مبارزه با آنها برخواست و این مبارزه و مخالفت باعث محدود شدن و تضعیف این فرقه گردید.
مسئله ای که باید مورد توجه قرار داد، این است که شیعه واقعی و حقیقی، جدا از غلات و عقاید آنها می باشد به طوری که بسیاری از تاریخ نویسان و مستشرفان قادر به فهم و درک این مسئله نبوده و نیستند!. اینک به گوشه هایی از تدبیر امام صادق(ع) در برابر انحرافات این فرقه اشاره می شود:
الف-پرهیز دادن شیعیان واقعی از معاشرت با آنان
امام صادق(ع) در حدیثی به مفضل فرمود:
« یا مفضّل لا تقاعدوهم و لا تواکلوهم و لا تشاربوهم و لا تصافحوهم و لا تواثروهم»(8)
ترجمه: ای مفضل با غلات نشست و برخواست نداشته باشید و با آنها غذا نخورید و دست دوستی بسوی آنها دراز نکنید و به مبادله علمی با آنان نپردازید.
ب- تکذیب عقاید و افکار غلات
در روایتی، عیسی جرجانی می گوید: به جعفر بن محمّد(ع) عرض کردم، آیا آنچه از این جماعت(غلات) شنیده ام به شما عرض کنم، امام(ع)فرمود: بگو، گفتم: فانّ طائفه عبدوک و اتخذوک الهاً من دون الله و طائفه اُخری والولک بالنبوّة... قال: فبکی حتی ابتلّت لحیته ثم قال: « ان امکننی الله من هولاء فلم أسفک دمائهم سفک الله دم ولدی علی یدیّ ».(9)
ترجمه: گروهی از غلات شما را بجای خدا عبادت می کنند و تعدادی دیگر نسبت پیامبری به شما می دهند. راوی می گوید، امام صادق(ع) با شنیدن این مطلب چندان گریه کردند که صورت مبارکشان از اشک چشمش خیس شد، سپس فرمود: اگر خداوند آنان را در دسترس من قرار دهد و من خون آنان را نریزم، خداوند خون فرزندانم را به دست من بریزد.

4- پایه گذاری نهضت علمی و تدوین فقه اهل بیت(ع)
این پاره ای از وضعیت اجتماعی، فکری جامعه اسلامی بود که ذکر شد، اما غالب حرکت جامعه که می توان به آن ارزش فراوان قائل شد مسئله نقل احادیث و پایه گذاری نهضت عظیم علمی توسط امام صادق(ع) می باشد که به طور خلاصه ذکر می شود:
زمینه های گسترش این نهضت بزرگ از عصر امام باقر(ع) شروع شد، زیرا در آن عصر حرکت ها و جنبشهای سیاسی بر علیه دستگاه خلافت اموی از طرف شیعیان و مخالفان آغاز گردید و درست در آغاز امامت امام صادق(ع) این درگیری ها به اوج خود رسید و می رفت که قیام بنی عباس بر علیه بنی امیه، باعث اضمحال و نابودی بنی امیه گردد. حضرت در این زمان با تدبیر خاص و تیز هوشی فراوان از فرصت استفاده کردند و تصمیم به نشر معارف و احادیث نبوی(ص) و پدران بزرگوارش گرفتند که مسئله باعث تدوین فقه مترقی و بنیادین شیعه انثی عشری گردید.
ابان بن تغلب(یکی از شاگردان امام) می گوید:
« الشیعه، الذین اذا اختلف الناس عن رسول الله(ص) أخذوا بقول علّیٍ(ع) و اذا اختلف الناس عن قول علیٍّ(ع) أخذوا بقول جعفر بن محمّد(ع)».(10)
ترجمه: شیعیان کسانی هستند که وقتی مردم در قول و سخن پیامبر(ص) اختلاف کردند، سخن امیر المؤمنین علیّ(ع) را بپذیرند و وقتی در سخن او هم اختلاف شد، سخن جعفر بن محمّد الصادق(ع) را می گیرند.
یکی از مسائل دیگری که در اواخر این عصر به وقوع می پیوندد، فشار سیاسی از ناحیه حکومت ظالم و غاصب اموی بر شیعیان می باشد به طوری که امام صادق(ع) بر مسئله تقیّه اصرار می ورزد و اگر کوچکترین اتهامی شبیه(رفض) به کسی وارد می شود کافی بود که احترام جانی و مالی او از بین رفته و گرفتار شکنجه و نابودی شود.

5- فشار حکام جور و قیام های آزادی خواه
از جمله قیام ها و حرکت های مردمی که توسط عده ای در زمان امام صادق(ع) بر علیه ظلم و ستم حاکمان آغاز گردیده می توان به قیامهای علویان و عباسیان اشاره نمود، به طوری که به دنبال قیام عباسیان، بنی امیه سقوط کردند، عباسان که با شعار های عدالتخواهانه و ... روی کار آمده بودند، خودشان در عمل به دشمنان و مخالفان سرسخت اهل بیت و آل محمّد(ع) مبدل گشتند.
امام صادق(ع) که نیرنگ و دنیا خواهی و ترویز عباسیان را به وضوح دریافته بودند، به هیچ وجه آنها را تائید نفرمود ولی کم و بیش از قیام عدالت خواه زید بن علیّ(ع) حمایت می کرد. چنانچه نقل شده است که امام صادق(ع) فرمود: « رحمه الله، امّا انّه کان مؤمناً و کان عالماً و کان صدوقا،ً امّا انّه لو ظفر لوفی، أمّا انّه لو ملک یعرف کیف یضعها»(11)
ترجمه: خداوند او(زید) را رحمت کند، مرد مؤمن و عالم و راست گویی بود که اگر پیروز می شد با وفا باقی می ماند و اگر زمامدار می گشت، می دانست آن را به دست چه کسی بسپارد.
از جمله قیام های دیگر شورش و قیام "ابو سلمه خلال و ابو مسلم خراسانی" بود که امام(ع) به آنها روی خوش نشان نداد. امام صادق(ع) به درستی می دانست که آنان در شورش خودشان راستگو نیستند. در منابع تاریخی آمده است که ابومسلم خراسانی در راه استقرار حکومت ستمگر عباسیان جمعیت بی شماری را کشت!. برخی از مورّخان مانند ابن اثیر و طبری می نویسند: کشته های او بالغ بر 6000 نفر بود!.
بخش پایانی زندگانی امام صادق(ع) مصادف با خلافت ظالمانه منصور عباسی گردید، امام(ع) شدیداً از ناحیه خلیفه مورد دشمنی و حسادت قرار گرفت، زیرا امام(ع) بر حقانیت ولایت ائمه و از جمله خودشان اصرار می ورزید و لحظه ای حاضر به پذیرش و تایید حکومت بنی العباس نشد. (12) لذا دشمن از همین مسئله بیمناک بود. بالاخره آن بزرگوار با توطئه منصور عباسی(لع) در 25 شوّال سال 148 هجری در سنّ 65 سالگی مسموم، شهید، و مظلومانه در قبرستان بقیع مدفون شد.(13)
"سلام الله علیه یوم ولد و یوم استشهد و یوم بیعت حیّأ"
-----------------------------------
پی نوشتها:
1) کلینی، اصول الکافی ج1 ص472؛ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد ج2ص179؛ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی ص266.
2) ابن حجر، تهدیب التهذیب ج 1 ص 88؛ أسد حیدر، الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه ج2 ص53؛ گروه نویسندگان، اعلام الهدایه: الامام جعفر بن محمّد"الصادق" ج 8 ص 42.
3) جاحظ، رسائل جاحظ ص106.
4) أسد حیدر، الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه ج1 ص51 الی 62.
5) اربلّی، کشف الغمّه فی معرفه الائمه(ع) ج2 ص166؛ پیشوائی، سیره پیشوایان...ص 352.
6) مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد ج 2 ص 179.
7) طوسی، اختیار معرفه الرجال ص136.
8) همان ج2 ص586.
9) جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) ج1 ص260.
10) نجاشی، رجال النجاشی ص9.
11) طوسی، اختیار معرفه الرجال ص385؛ کریمیان، سیره و قیام زید بن علیّ(ع) ص49.
12) حرّ عاملی، وسائل الشیعه ج1 ص8 (اشاره به حدیث معروف که ارکان اسلام را نماز، روزه، زکات، حج و ولایت ذکر می کند و مهمتر و کاملتر از همه را همان ولایت و حکومت حاکمان عادل و پیشوایان حق می شمارد).
13) طبرسی، اعلام الوری ص266؛ پیشوائی، سیره ی پیشوایان...ص 389.

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه