مجموعه ای از دو بیتیها

بازدید : 3482
زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه
تاریخ : 21 آبان 1392
مجموعه ای از دو بیتیها

1-صادق رحمانی

نگاه شمع، نم‏نم سينه مي‏زد 
خدا داند، که عالم سينه مي‏زد

نه تنها خاک آن شب، گريه مي‏کرد 
برايت آسمان هم، گريه مي‏کرد

***

چو حرف ازغربت ديرينه مي‏زد 
نگاهم، شعله در آئينه مي‏زد!

غريبانه، دل من نوحه مي‏خواند 
دو دسته اشک، نم ‏نم سينه مي‏زد!
***

ستاره گريه و الماس، با من 
شبست و، بوي زخم ياس، با من

تمام حزن زينب را بخوان باز 
گلوي زخمي احساس با من!
****

2-صمد پرویس

عطش، خورشيد را سيراب مي‏کرد 
گل شش‏ ماهه را بيتاب مي‏کرد

تني بيدست، با مشگي پر از آب 
وضو در چشمه‏ي مهتاب مي‏کرد!
***

زمرگ سرخ، ايمان سبزپوشست 
امامت تا قيامت در خروشست

بگو با عاشقان: در مسلخ عشق 
به گوش جان طنين نوش، نوشست!
***

نماز عشق، در صحرا به پا بود 
امام عاشقان، خون خدا بود

سري که بر سر ني آيه مي‏خواند 
به هفتاد و دو ملت آشنا بود!
***

3-محمود سنجری

نواي العطش باشد به نايش 
عمو رفته که آب آرد برايش


چه کس گويد به اين طفل عطشناک: 
عمو آمد، ولي کو دستهايش؟!
***

تو شور عاشقي در سر نداري 
به دل، غير از غم دلبر نداري

دلا! خورشيد را بر نيزه کردند 
تو صبح عشق را باور نداري؟!

4-یدالله گودرزی(شهاب)

هلا! روشنتر از متن سپيده 
صبوري اين چنين را کس نديده

چه کرد آن لحظه‏ي لرزيدن عرش 
لبانت روي رگهاي بريده؟!

***

الا اي تيرها! از سر بگيريد 
به سوي خاندانم پر بگيريد

اگر با کشتن من، عشق برپاست 
مرا شمشيرها! در بر بگيريد
***

مآل ‏انديش فردا بود، زينب 
در آن صحرا، چه تنها بود زينب

به هنگام غروب تنگ آن روز 
تمام غربت ما بود زينب!

5-علیرضا صائب فسایی

دلي پر هاي و هو با عشق دارم 
حضوري در وضو، با عشق دارم

برواي غصه خلوت کن! که امشب 
دو رکعت گفتگو با عشق دارم!

***

6-سید مهدی حسینی

ز شرم روي ماهش آب شد، آب 
ز شوق ديدنش بيتاب شد، آب

نه بر لبهاي خود آبي رسانيد 
نه از لبهاي او سيراب شد آب
****

عطش از چشم اصغر، خواب مي‏برد 
غمش، رنگ از رخ مهتاب مي‏برد

بيابان را، سراسر آب مي‏برد 
علي را تشنگي از تاب مي‏برد!

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه