در این مقاله سعی بر این است با تکیه بر واقعه عاشورای سال ۶۱ قمری از دو بعد به شخصیت شناسی مردم کوفه پرداخته شود. ۱. بررسی حدود و ثغور مسائل و شبهات مطرح نسبت به رهبران و مردم کوفه ۲. پاسخ به سؤالات. در این راستا در ابتدا نکاتی چند راجع به مردم کوفه و رهبران متذکر میگردیم.
ابوعبدالله حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ملقب به سید الشهداء، فرزند دوم امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام سوم شیعیان است. آن حضرت پس از شهادت برادرش امام حسن علیه السلام در سال ۵۰ هجری قمری به امامت رسید. ده سال از امامت آن حضرت مقارن با سالهای پایانی حکومت معاویه اولین حاکم بنی امیه بود، و پس از اینکه یزید فرزند معاویه در سال ۶۰ هجری پس از مرگ پدرش علی رغم مفاد صلحنامه او با امام حسن علیه السلام، بر مسند خلافت تکیه زد، آن حضرت به دعوت مردم کوفه دست به قیام زد. اما مردم کوفه به
رجزهای ابیعبدالله را تا 30 بیت هم نوشتن مقاتل یعنی رجزهای مختلفی را از ایشون نوشتن اما مشهوترینش که معتبرترین کتب نوشته این دو سه بیتی است که امشب عرض میکنم الْمَوْتُ خَيْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ وَالْعَارُ أَوْلَي مِنْ دُخُولِ النَّارِ؛ یعنی شهادت بهتر از ننگ بودن و عار پذیرفتن است آدم شهید بشه عار نشه خوار نشه
اربعین حسینی چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) که با ۲۰ صفر مصادف است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ صفر سال ۶۱ قمری در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا رفتند؛ البته گروهی از علما همچون شیخ مفید و شیخ طوسی تصریح کردهاند که اسرا در بازگشت از شام به مدینه رفتند. همچنین جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است.
حضرت آیتالله خامنهای: «اولین درس بزرگ عاشورا؛ درس فدا شدن در راه دین و در راه خداست. حسینبنعلى علیهالسلام به همهى مسلمانان بلکه به همهى آزادگان عالم ولو غیر مسلمان، این درس را داد که اگر شرف انسان، آزادگى انسان و آرمانهاى انسان و براى مسلمانان دین آنان در معرض خطر قرار گرفت، دفاع از دین در سختترین شرائط و با سختترین مقدمات یک فریضهى اسلامى و یک فریضهى انسانى است.» ۱۳۶۷/۰۵/۲۸
عاشورا را نمىتوان در قلمرو قشر خاصّى محدود كرد. تأثير و درس هاى آن براى همگان است. از اين رو پيام هايى هم كه در اين كتاب مطرح شده است، عامّ است و به يك صورت براى زنان و مردان و پيران و جوانان مطرح مىشود.
دين، جز آنچه در آيات و روايات آمده است، بايد در «صحنۀ عمل» جامعۀ اسلامى تجسّم يابد. صِرف انتساب به دين، بىآنكه در متن زندگى فردى و اجتماعى مسلمانان حضور كارساز داشته باشد، كافى نيست و همان «اسلام شناسنامهاى» خواهد بود.
اسلام، دينى است كه بعد سياسى آن بسيار نيرومند است. احكامى كه جنبۀ اجتماعى و سياسى دارد و نقشى كه يك مسلمان در قبال موضوع حق و باطل بر دوش دارد، نيز اهميّت مسأله حكومت و رهبرى و دخالت مردم در سرنوشت اجتماعى خويش و نظارت بر روند كارِ حاكمان و مسؤولان امور، گوشهاى از اين بُعد را نشان مىدهد.
هر حادثۀ تاريخى، موجى از آثار و پيامدهاى مختلف بر مىانگيزد، يا حدّ اقل زمينه موج آفرينى در آن است؛ به شرط آنكه جوهرۀ حادثه، هم شناخته و هم شناسانده شود. در اين صورت است كه تاريخ، از «نبش قبور» يا «غيبت مردگان» يا «نقّالى وقايع گذشته» در مىآيد و اهرمى حركت آفرين و منبعى الهام بخش مىگردد.
بعد عرفانى دين، دلدادگى ويژهاى است كه ميان بنده و خالق پديد مىآيد و نتيجۀ آن، «صبر»، «رضا»، «تسليم»، «شوق»، «اخلاص»، «يقين»، «اطمينان نفس»، «قرب به حق»، و اين گونه جلوههاى مقدس است. در سايۀ اين تجلّى الهى است كه بنده، «خود» را نمىبيند و جز «او» را نمىشناسد و جز «پسند» او را نمىجويد.
«حيات طيبه» چيست؟ حيات ابدى با چيست؟ گذر از مرحلۀ «مرگ» و رسيدن به «خلود» چگونه به دست مىآيد؟ سعادت، عزّت، شخصيّت، حيات، عمر حقيقى، پيروزى در چيست و به چيست؟ حيات و مرگ فردى و اجتماعى را با چه معيارى مىتوان شناخت؟ «عقيده» و «ايمان» در جهت گيرى و شكلگيرى تلاشهاى انسان چه نقشى دارد؟ مرز ميان «حيات انسانى» و «حيات حيوانى» چيست؟ و امثال اينگونه پرسشها، در «عاشورا» جواب مىيابد و پيام عاشورا داشتن و يافتن حياتى برتر در سايۀ جهاد و شهادت و فنا در راه خدا و حق و عقيدۀ الهى است، تا زندگىها از پوچى و كم
12 شهریور 1398
فرارسیدن ماه عزا و ماتم اهلبیت علیهم السلام بر شیعیان تسلیت باد
«حضرت سیدالشهدا(ع) به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول میدانست که در این راه که میرود راهی است که باید همهٔ اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم میدانست.»
اخلاق، يكى از سه بعد عمدۀ دين است و اسلام بر سه بعد اصلى «اعتقاد»، «احكام» و «اخلاق» استوار است و تكميل ارزشهاى اخلاقى و جهت خدايى بخشيدن به صفات و رفتار انسانها از اهداف عمدۀ بعثت انبيا است. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز فرمود: «اِنّٖى بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَكٰارِمَ الاَخْلاٰقِ»
رسالت تبيين «مكتب» و تصحيح باورهاى مردم در مسائل عقيدتى و بينشى، بر عهده «امام» است. امامان با سخن و عملشان هم صورت صحيح اعتقادات را مىنمايايند، هم با انحرافات عقيدتى مقابله و مبارزه مىكنند.