سوره مؤمنون آیات 1 تا 22

بازدید : 4535
زمان تقریبی مطالعه : 11 دقیقه
تاریخ : 16 آذر 1392
سوره مؤمنون آیات 1 تا 22

(23) سوره مؤمنون اين سوره در مكه نازل شده و 118 آيه است‏

فضيلت سوره مؤمنون‏

در روايات اسلامى كه از پيامبر ص و ائمه اهل بيت ع بما رسيده فضيلت بسيارى براى اين سوره بيان شده است.

در حديثى از پيامبر ص مى‏خوانيم‏

من قرء سورة المؤمنين بشرته الملائكة يوم القيامة بالروح و الريحان و ما تقر به عينه عند نزول ملك الموت:

" هر كس سوره مؤمنان را تلاوت كند فرشتگان در روز قيامت او را به روح و ريحان بشارت مى‏دهند و هنگامى كه فرشته مرگ براى قبض روح او مى‏آيد چنان بشارتى به او مى‏دهد كه چشمش روشن مى‏شود" « تفسير مجمع البيان ج 7 ص 98.».

و از امام صادق ع مى‏خوانيم:

من قرء سورة المؤمنين ختم اللَّه له بالسعادة اذا كان يدمن قراءتها فى كل جمعة، و كان منزله فى الفردوس الاعلى مع النبيين و المرسلين:

" هر كس سوره مؤمنون را بخواند و در هر جمعه آن را ادامه دهد خداوند پايان زندگى او را با سعادت قرار مى‏دهد و جايگاه او فردوس اعلى (بهشت برين) است، همراه پيامبران و رسولان" « تفسير مجمع البيان ج 7 ص 98.».

تكرار اين معنى را ضرورى مى‏دانيم كه ذكر فضائل تلاوت سوره‏ها هرگز به معنى خواندن خالى از انديشه و تصميم و عمل نيست كه اين كتاب آسمانى كتاب تربيت و انسانسازى و برنامه‏هاى عملى است، و به راستى اگر كسى برنامه‏هاى عقيدتى و عملى خود را با محتواى اين سوره و حتى چند آيه آغاز آن كه بيان صفات مؤمنان است تطبيق دهد آن همه افتخارات بايد نصيب او شود.

و لذا در بعضى از روايات از پيامبر ص نقل شده: هنگام نزول آغاز اين سوره فرمود

لقد انزل الى عشر آيات من اقامهن دخل الجنة:

" ده آيه بر من نازل شده كه هر كس آنها را بر پا دارد وارد بهشت خواهد شد"! « روح المعانى ج 18 ص 2.».

تعبير به" اقام" (بر پا دارد) به جاى" قرء" (بخواند) گوياى همان حقيقتى است كه در بالا اشاره كرديم كه هدف اصلى پياده كردن محتواى اين آيات در متن زندگى است، نه مجرد خواندن.

*** محتواى سوره مؤمنون‏

اين سوره چنان كه از نامش پيدا است بخش مهمى از آن سخن از اوصاف برگزيده مؤمنان است.

سپس بحث‏هايى در زمينه اعتقاد و عمل بيان مى‏كند كه تكميل كننده آن صفات مى‏باشد.

رويهمرفته مجموع مطالب اين سوره را مى‏توان به چند بخش تقسيم كرد:

بخش اول- كه از آيه‏ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‏ آغاز ميشود تا چندين آيه بعد بيانگر صفاتى است كه مايه فلاح و رستگارى مؤمنان است و خواهيم ديد اين اوصاف آن قدر حساب شده و جامع است كه جنبه‏هاى مختلف زندگى فردى و اجتماعى را تحت پوشش خود قرار مى‏دهد.

و از آنجا كه خمير مايه همه آنها ايمان و توحيد است در بخش دوم به نشانه‏هاى مختلف خداشناسى، و آيات آفاقى و انفسى پروردگار در پهنه عالم هستى، اشاره كرده، و نمونه‏هايى از نظام شگرف عالم آفرينش را در آسمان و زمين و آفرينش انسان و حيوانات و گياهان بر مى‏شمارد.

و براى تكميل جنبه‏هاى عملى در بخش سوم به شرح سر گذشت عبرت‏انگيز جمعى از پيامبران بزرگ همچون نوح، هود، موسى، عيسى ع پرداخته فرازهايى از زندگى آنها را بيان مى‏كند.

در بخش چهارم روى سخن را به مستكبران كرده، و با دلائل منطقى و گاه با تعبيرات تند و كوبنده به آنها هشدار مى‏دهد، تا دلهاى آماده به خود آيد و راه بازگشت به سوى خدا را پيدا كند.

در بخش پنجم بحث‏هاى فشرده‏اى درباره معاد بيان كرده است.

و در بخش ششم از حاكميت خداوند بر عالم هستى و نفوذ فرمانش در همه جهان سخن مى‏گويد.

سرانجام در بخش هفتم باز هم سخن از قيامت، حساب، جزا و پاداش نيكوكاران و كيفر بدكاران به ميان مى‏آورد، و با بيان هدف آفرينش انسان سوره را پايان مى‏دهد.

و به اين ترتيب محتواى اين سوره مجموعه‏اى است از درسهاى اعتقادى و عملى، و مسائل بيدار كننده و بيان خط سير مؤمنان از آغاز تا پايان.

*** اين سوره همانگونه كه در آغاز هم گفته‏ايم در مكه نازل شده، ولى بعضى از مفسران نوشته‏اند كه بعضى از آيات اين سوره در مدينه نازل شده است، وجود آيه زكات در آن براى بعضى اين فكر را به وجود آورده كه تمام اين سوره نمى‏تواند در مكه نازل شده باشد، چرا كه مى‏دانيم زكات نخستين بار در مدينه تشريع شد و به دنبال نزول آيه‏ خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً ... (توبه 103) پيامبر ص فرمان داد ماموران جمع زكات به اطراف بروند و از مردم زكات بگيرند.

ولى بايد توجه داشت كه" زكات" مفهوم وسيعى دارد كه واجب و مستحبّ را شامل مى‏شود، و معنى آن منحصر به زكات واجب نيست، لذا در روايات مى‏خوانيم كه نماز و زكات هميشه با هم بوده است‏ « در روايتى از امام باقر و امام صادق مى‏خوانيم‏ فرض اللَّه الزكاة مع الصلاة ».

اما از اين گذشته به عقيده بعضى از دانشمندان زكات در مكه نيز واجب بوده، ولى به صورت اجمالى و سر بسته، يعنى هر كس موظف بوده مقدارى از اموال خود را به نيازمندان بدهد.

ولى در مدينه كه حكومت اسلامى تشكيل شد زكات تحت برنامه دقيقى قرار گرفت و براى آن نصاب بندى شد و پيامبر ص ماموران جمع زكات را به هر سو فرستاد تا از مردم زكات بگيرند. « تفسير روح المعانى ج 18 ص 2.»

 [سوره المؤمنون (23): آيات 1 تا 11]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (2) وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ (4)

وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (5) إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (6) فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ (7) وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (8) وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ (9)

أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ (10) الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ (11)

ترجمه:

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر 1- مؤمنان رستگار شدند.

2- آنها كه در نمازشان خشوع دارند.

3- و آنها كه از لغو و بيهودگى رويگردانند.

4- و آنها كه زكات را انجام مى‏دهند.

5- و آنها كه دامان خود را از آلودگى به بى‏عفتى حفظ مى‏كنند.

6- تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهره‏گيرى از آنها ملامت نمى‏شوند.

7- و هر كس غير اين طريق را طلب كند تجاوزگر است.

8- و آنها كه امانتها و عهد خود را مراعات مى‏كنند.

9- و آنها كه از نمازها مواظبت مى‏نمايند.

10- (آرى) آنها وارثانند.

11- كه بهشت برين را ارث مى‏برند، و جاودانه در آن خواهند ماند.

تفسير: صفات برجسته مؤمنان‏

همانگونه كه قبلا گفتيم انتخاب نام مؤمنون براى اين سوره به خاطر آيات آغاز اين سوره است كه ويژگيهاى مؤمنان را در عباراتى كوتاه، زنده و پر محتوا تشريح مى‏كند، و جالب اينكه نخست به سرنوشت لذتبخش و پر افتخار مؤمنان- پيش از بيان صفات آنها- اشاره مى‏نمايد تا شعله‏هاى شوق و عشق را در دلها براى رسيدن به اين افتخار بزرگ زنده كند.

مى‏فرمايد:" مؤمنان رستگار شدند"، و به هدف نهايى خود در تمام ابعاد رسيدند.

" افلح" از ماده" فلح و فلاح" در اصل به معنى شكافتن و بريدن است، سپس به هر نوع پيروزى و رسيدن به مقصد و خوشبختى اطلاق شده است.

در حقيقت افراد پيروزمند و رستگار و خوشبخت موانع را از سر راه بر مى‏دارند

و راه خود را به سوى مقصد مى‏شكافند و پيش مى‏روند.

البته فلاح و رستگارى معنى وسيعى دارد كه هم پيروزيهاى مادى را شامل مى‏شود، و هم معنوى را، و در مورد مؤمنان هر دو بعد منظور است.

پيروزى و رستگارى دنيوى در آن است كه انسان آزاد و سربلند، عزيز و بى نياز زندگى كند، و اين امور جز در سايه ايمان امكان پذير نيست، و رستگارى آخرت در اين است كه در جوار رحمت پروردگار، در ميان نعمتهاى جاويدان، در كنار دوستان شايسته و پاك، و در كمال عزت و سربلندى به سر برد.

" راغب" در" مفردات" ضمن تشريح اين معنى مى‏گويد:" فلاح دنيوى در سه چيز خلاصه مى‏شود: بقاء و غنا و عزت، و فلاح اخروى در چهار چيز: بقاء بلا فناء، و غنى بلا فقر، و عز بلا ذل، و علم بلا جهل:" بقاى بدون فنا، بى نيازى بدون فقر، عزت بدون ذلت، و علم خالى از جهل".

*** سپس به بيان اين صفات پرداخته و قبل از هر چيز انگشت روى نماز مى‏گذارد و مى‏گويد:" آنها كسانى هستند كه در نمازشان خاشعند".

" خاشعون" از ماده" خشوع" به معنى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است كه در برابر شخص بزرگ يا حقيقت مهمى در انسان پيدا مى‏شود، و آثارش در بدن ظاهر مى‏گردد.

در اينجا قرآن" اقامه صلاة" (خواندن نماز) را نشانه مؤمنان نمى‏شمارد بلكه خشوع در نماز را از ويژگيهاى آنان مى‏شمرد، اشاره به اينكه نماز آنها الفاظ و حركاتى بى روح و فاقد معنى نيست، بلكه به هنگام نماز آن چنان حالت توجه به پروردگار در آنها پيدا مى‏شود كه از غير او جدا مى‏گردند و به او مى‏پيوندند، چنان غرق حالت تفكر و حضور و راز و نياز با پروردگار مى‏شوند كه‏ بر تمام ذرات وجودشان اثر مى‏گذارد، خود را ذره‏اى مى‏بينند در برابر وجودى بى پايان، و قطره‏اى در برابر اقيانوسى بيكران.

لحظات اين نماز هر كدام براى او درسى است از خودسازى و تربيت انسانى و وسيله‏اى است براى تهذيب روح و جان.

در حديثى مى‏خوانيم كه پيامبر ص مردى را ديد كه در حال نماز با ريش خود بازى مى‏كند فرمود:

اما انه لو خشع قلبه لخشعت جوارحه!

:" اگر او در قلبش خشوع بود اعضاى بدنش نيز خاشع مى‏شد" « تفسير صافى و تفسير مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث.».

اشاره به اينكه خشوع يك حالت درونى است كه در برون اثر مى‏گذارد.

پيشوايان بزرگ اسلام آن چنان خشوعى در حالت نماز داشتند كه به كلى از ما سوى اللَّه بيگانه مى‏شدند، تا آنجا كه در حديثى مى‏خوانيم: پيامبر اسلام ص گاه به هنگام نماز به آسمان نظر مى‏كرد اما هنگامى كه آيه فوق نازل شد ديگر سر بر نمى‏داشت و دائما به زمين نگاه مى‏كرد" « تفسير مجمع البيان و تفسير فخر رازى ذيل آيه مورد بحث.».

*** دومين صفتى را كه بعد از صفت خشوع براى مؤمنان بيان مى‏كند اين است كه:" آنها از هر گونه لغو و بيهودگى رويگردانند".

در واقع تمام حركات و خطوط زندگى آنان هدفى را دنبال مى‏كند، هدفى مفيد و سازنده چرا كه لغو به معنى كارهاى بى هدف و بدون نتيجه مفيد است.

در حقيقت لغو همانگونه كه بعضى از مفسران بزرگ گفته‏اند هر گفتار و عملى است كه فايده قابل ملاحظه‏اى نداشته باشد، و اگر مى‏بينيم بعضى از مفسران آن را به باطل تفسير كرده‏اند.

و بعضى به معنى همه معاصى.

و بعضى به معنى دروغ.

و بعضى به معنى دشنام يا مقابله دشنام به دشنام.

و بعضى به معنى غنا و لهو و لعب.

و بالآخره بعضى به معنى شرك، تفسير كرده‏اند همه اينها مصداقهاى آن مفهوم جامع و كلى است.

البته لغو تنها شامل سخنان و افعال بيهوده نمى‏شود بلكه افكار بيهوده و بى پايه‏اى كه انسان را از ياد خدا غافل و از تفكر در آنچه مفيد و سازنده است به خود مشغول مى‏دارد همه در مفهوم لغو جمع است.

در واقع مؤمنان آن چنان ساخته شده‏اند كه نه تنها به انديشه‏هاى باطل و سخنان بى اساس و كارهاى بيهوده دست نمى‏زنند، بلكه به تعبير قرآن از آن" معرض" و رويگردانند.

*** در آيه بعد به سومين صفت مؤمنان راستين كه جنبه اجتماعى و مالى دارد اشاره كرده مى‏گويد:" آنها كسانى هستند كه زكات را انجام مى‏دهند"  «" زكات" در اينجا معنى مصدرى دارد و به همين دليل تعبير" فاعلون" بعد از آن آمده است، اين احتمال را نيز بعضى از مفسران داده‏اند كه زكات به همان معنى معروفش يعنى مقدارى از مال مى‏باشد، در اين صورت فاعلون به معنى" مؤدون" (ادا كنندگان) خواهد بود».

و از آنجا كه اين سوره- همانگونه كه قبلا نيز گفتيم- از سوره‏هايى است كه در مكه نازل شده و در آن هنگام حكم زكات معمولى نازل نگرديده بود، مفسران در تفسير اين آيه گفتگوهاى مختلفى دارند

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه