امام مهدی عجل الله تعالی فرجه

خلاصه از زندگینامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه

م ح م د بن حسن(عج) (متولد ۲۵۵ق)، شناخته‌شده با عناوینی از جمله امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن، دوازدهمین و آخرین امام شیعیان امامی است که دوره امامتش پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هجری آغاز شد و تا پس از ظهور او در آخرالزمان ادامه خواهد داشت. به باور شیعیان، او همان مهدی موعود است که پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد.
بازدید : 3299
زمان تقریبی مطالعه : 98 دقیقه
تاریخ : 23 مهر 1399
خلاصه  از زندگینامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه

 

بر اساس منابع شیعه، حکومت عباسی در دوره امامت امام حسن عسکری(ع) درصدد یافتن فرزند وی به عنوان مهدی و جانشین پدر بود و از این رو تولد امام زمان مخفی نگه داشته شد و جز چند تن از یاران خاص امام یازدهم شیعیان کسی او را ندید. از این جهت پس از شهادت امام عسکری(ع)، بسیاری از شیعیان دچار تردید شدند و فرقه‌هایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کذاب، عموی امام زمان، پیروی کردند. در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم می‌رسید، موجب تثبیت دوباره تشیع گردید؛ تا جایی که در قرن چهارم هجری از میان فرقه‌هایی که پس از امام یازدهم از شیعه منشعب شده بودند، تنها شیعه دوازده‌امامی باقی مانده بود.

امام زمان پس از شهادت پدرش، در غیبت صغری به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. با آغاز غیبت کبری در سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با امام زمان(عج) از راه نایبان خاص نیز پایان یافت. در اعتقاد شیعیان، مهدی(عج) زنده است تا زمانی که به همراه حضرت عیسی(ع) ظهور کند. علمای شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیین‌هایی ارائه کرده‌اند.

به اعتقاد شیعیان، حجت بن الحسن(عج) در آخرالزمان ظهور می‌کند و به همراه یارانش حکومتی جهانی برپا می‌سازد و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده است، آکنده از عدل و داد می‌نماید. در روایات اسلامی، توصیه مسلمانان به انتظار فرج مورد تأکید فراوان قرار گرفته و شیعیان این روایات را به معنای انتظار ظهور امام زمان می‌دانند.

تفاسیر شیعه با اتکا به روایات معصومان، پاره‌ای از آیات قرآن کریم را درباره امام زمان دانسته‌اند. روایات بسیاری از ائمه درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده و کتاب‌های حدیثی فراوانی با هدف نقل این روایات نوشته شده است. علاوه بر کتب حدیثی، آثار بسیاری تألیفی و تحلیلی نیز درباره امام زمان نگاشته شده است.

اهل سنت با استناد به منابع روایی خود، مهدی را منجی آخرالزمان می‌دانند و او را از نسل پیامبر(ص) تلقی می‌کنند، اما با این حال بسیاری از آنها معتقدند که او در آخرالزمان متولد خواهد شد. در این میان برخی از علمای اهل سنت همچون سبط بن جوزی و ابن طلحه شافعی، همانند شیعیان معتقدند مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری است.

ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل یاسین و نماز امام زمان. بر اساس برخی احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت نیز ممکن است و برخی از عالمان شیعه در کتاب‌های خود حکایت‌هایی را از دیدار برخی افراد با امام زمان ذکر کرده‌اند.

اماکن بسیاری در نقاط مختلف به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.

نام، کنیه‌ها و القاب

در احادیث شیعه، برای امام دوازدهم نام‌هایی همچون محمد، احمد و عبدالله ذکر شده است. با این همه او در میان شیعیان بیشتر با مهدی شناخته می‌شود که از لقب‌های اوست.[۱] بر اساس احادیث متعدد، او همنام پیامبر اسلام است.[۲] در برخی احادیث و منابع مکتوب شیعه مانند الکافی و کمال الدین، نام او با حروف جدا و به صورت «م ح م د» آمده است.[۳] این جدانویسی به سبب احادیث متعددی است که بردن نامِ او را ممنوع دانسته‌اند.[۴]

 

  • حرمت تسمیه
نوشتار اصلی: تسمیة المهدی

احادیث فراوانی در منابع شیعه، بردن نام اصلی امام دوازدهم را منع کرده و حرام دانسته‌اند.[۵] دو نظریه مشهور درباره این روایات وجود دارد: نظریه نخست از آنِ کسانی مثل سید مرتضی، فاضل مقداد، محقق حلی، علامه حلی و چند عالم دیگر است که این حرمت را مخصوص زمان تقیه می‌دانند. در مقابل، میرداماد و محدث نوری این حرام‌بودن را در تمام دوران قبل از ظهور جاری دانسته‌اند.[۶]

  • کنیه‌ها و القاب

امام دوازدهم شیعیان، در منابع مختلف و ادعیه و زیارات با القاب و کنیه‌های بسیاری وصف شده است. محدث نوری در کتاب نجم الثاقب به حدود ۱۸۲ نام و لقب اشاره کرده[یادداشت ۱] و در کتاب «نام‌نامه حضرت مهدی(عج)» حدود ۳۱۰ اسم و لقب برای امام آمده است. برخی از القابی که محدث نوری برشمرده چنین است: مهدی، قائم، بقیة الله، منتقم، موعود، صاحب الزمان، خاتم الاوصیاء، منتَظَر، حجة الله، منتقم، احمد، ابوالقاسم، ابوصالح، خاتم الائمه، خلف یا خلف صالح، خلیفة الله، صالح، صاحب الامر.[۷] [یادداشت ۲]

نام و القاب امام دوازدهم شیعیان در منابع اهل سنت نیز آمده است؛ هرچند در این منابع، بیشتر از عنوان «مهدی» استفاده شده و القاب و ویژگی‌های دیگر، كمتر ذکر شده است. لقب «قائم» در منابع اهل سنت به‌ندرت یافت می‌شود.[یادداشت ۳][۸]

خانواده

  • پدر امام زمان(عج)
نوشتار اصلی: امام حسن عسکری(ع)

پدر امام زمان(عج)، امام حسن عسکری(ع)، امام یازدهم شیعیان دوازده امامی است که به مدت شش سال، از شهادت امام هادی(ع) در سال ۲۵۴ تا سال ۲۶۰هـ، که به دست معتمد عباسی به شهادت رسید، امامت شیعیان را بر عهده داشت.[۹]

  • مادر امام زمان(عج)
نوشتار اصلی: مادر امام زمان(عج)

مادر امام زمان(عج) به نام‌های متعددی خوانده شده است: نرجس، سوسن، صقیل یا صیقل، حدیثه، حکیمه، ملیکه، ریحانه و خمط.[۱۰] در مجموع چهار گونه روایت درباره سرگذشت و ویژگی‌های مادر امام زمان نقل شده است؛ بر اساس روایتی که ابتدا شیخ صدوق در کمال الدین و تمام النعمة آن را نقل کرده،[۱۱] مادر امام زمان(عج) شاهزاده‌ای رومی دانسته شده و در روایت‌هایی دیگر، بدون اشاره به سرگذشت او، تنها به تربیت مادر امام زمان در خانه حکیمه، دختر امام جواد(ع) اشاره شده است.[۱۲] بنابر دسته سوم روایات که مسعودی آنها را در اثبات الوصیة نقل کرده[۱۳] مادر امام زمان علاوه بر تربیت در خانه عمه امام یازدهم، در همان خانه هم به دنیا آمده است. روایات دسته چهارم تفاوت اساسی با سه دسته اخیر دارند. در این روایات مادر امام زمان(عج)، کنیزی سیاه‌پوست دانسته شده است.[۱۴] برخی از این روایات، خصوصا دسته چهارم آنها، با یکدیگر قابل جمع و تطبیق نیست. از همین رو علامه مجلسی می‌گوید روایات دسته چهارم با روایات بسیاری در این زمینه اختلاف دارد مگر آن‌که آنها را درباره مادر با واسطه یا مربی امام زمان تلقی کنیم.[۱۵]

  • جده امام زمان(عج)
نوشتار اصلی: جده امام زمان(عج)

مادر امام حسن عسکری(ع) و مادربزرگ امام زمان(عج) که در روایات به نام «جَدّه» خوانده شده است. برخی محققان می‌گویند او نقش مهمی در وقایع دوران غیبت صغری داشته و بر اساس منابع، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) امور شیعیان به طور عمده بر دوش او قرار گرفته بود.[۱۶]

  • عمه پدر امام زمان(عج)

حکیمه، دختر امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع)، همزمان با چهار امام زندگی کرده و بر اساس منابع شیعی، شاهد و راوی ولادت امام زمان(عج) بوده است، مادر امام زمان در خانه او تربیت شده و بسیاری از روایات درباره ولادت امام زمان، از او نقل شده است.[۱۷]

  • جعفر کذاب
نوشتار اصلی: جعفر بن علی الهادی

جعفر بن محمد، عموی امام زمان پس از درگذشت امام حسن عسکری، مدعی امامت شد و به همین دلیل جعفر کذاب خوانده می‌شود. منابع روایی، او را اهل فسق و فجور و گناهان بزرگ دانسته‌اند.[۱۸] او علاوه بر ادعای امامت و انکار وجود وارث برای امام عسکری(ع)، دولتمردان وقت را بر ضد امام دوازدهم تحریک کرد[۱۹] بر اساس برخی منابع، او تا پایان زندگی بر ادعای خود باقی ماند و خود را امام می‌دانست. برخی دیگر از منابع نوشته‌اند که او از ادعای خود دست برداشت و توبه کرد و شیعیان به جای جعفر کذاب، او را جعفر تواب می‌خواندند. جعفر کذاب در ۴۵ سالگی در سامرا درگذشت.؛[۲۰]

  • خواهر و برادر

در بیشتر منابع شیعه و سنی از امام زمان عج به عنوان تنها فرزند امام حسن عسکری(ع) یاد شده است.[۲۱] هر چند اقوال دیگری هم آمده است که ایشان دو برادر و سه خواهر دارد.[۲۲]

  • همسر و فرزند
نوشتار اصلی: ازدواج امام مهدی(ع)

بنابر تحقیق کتاب دانشنامه امام مهدی، از حوالی دهه ۱۳۵۰ شمسی بحثی جدید مطرح شده است که آیا امام زمان(عج در زمان غیبت و حتی زمان ظهور، همسر و فرزند دارد؟[۲۳] سه نظر دراین‌باره وجود دارد. گروهی همچون سید محمد صدر موافق ازدواج امام زمان(عج) هستند و عمدتا به تعدادی از روایات و ادعیه استناد می‌کنند که در آنها به فرزندان و همسر امام زمان(عج) اشاره می‌شود. در مقابل، مخالفان ازدواج می‌گویند کسی که ازدواج می‌کند نمی‌تواند ناشناخته باقی بماند در حالیکه غیبت امام برای ناشناخته بودن ایشان است. آنها همچنین به روایاتی استناد می‌کنند که صراحتا امام عصر(عج) را در زمان غیبت و ظهور، بدون فرزند معرفی می‌کند. گروه دیگری مانند سید جعفر مرتضی عاملی این قضیه را محل شک و تردید می‌دانند و ترجیح می‌دهند که در این مورد سکوت کنند.[۲۴]

ولادت: زمان و مکان، مخفی‌بودن و چگونگی آگاهی شیعیان

  • زمان ولادت

درباره سال ولادت فرزند امام عسکری(ع) اختلاف است. بخشی از منابع کهن به تاریخ تولد او نپرداخته‌اند و آن را مخفی دانسته‌اند.[۲۵] اما روایات بسیاری از شیعه و برخی از اهل سنت، سال ولادت امام دوازدهم شیعیان را ۲۵۵ق[۲۶] یا ۲۵۶ق[۲۷] دانسته‌اند.

درباره ماه تولد امام نیز اختلافاتی وجود دارد؛ اما قول مشهور شعبان است و بسیاری از منابع کهن شیعه نیز همین ماه را بیان کرده‌اند.[۲۸] در عین حال برخی از منابع شیعه[۲۹] و سنی[۳۰] رمضان و برخی از منابع اهل سنت[۳۱] ماه ربیع‌الاول و ربیع‌الثانی را ذکر کرده‌اند.

منابع تاریخی درباره روز تولد امام دوازدهم، گزارش‌های مختلفی دارند که در میان آنها، روز نیمه شعبان گزارش معروف و مشهور است.[۳۲] در میان عالمان شیعی، کلینی، مسعودی، شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، فتال نیشابوری، امین الاسلام طبرسی، ابن طاووس، ابن طقطقی، علامه حلی، شهید اول، کفعمی، شیخ بهایی و دیگران و در میان دانشمندان اهل سنت ابن خلکان، ابن صباغ مالکی، شعرانی حنفی، ابن طولون و دیگران این قول را گزارش کرده‌اند. همچنین شب جمعه اول رمضان یا شب جمعه‌ای از ماه رمضان در کتاب کمال الدین شیخ صدوق گزارش شده است.[۳۳][یادداشت ۴]

  • مکان ولادت

مورخانی که در این باره سخن گفته‌اند، بر این مطلب اتفاق نظر دارند که امام زمان(عج) در خانه پدرش امام عسکری(ع) در سامرا به دنیا آمد[۳۴] و این خانه در کوچه‌ای جای داشت که نامش را «راضه» یا «وصافه» می‌گفتند.[۳۵] این خانه هم‌اکنون بارگاه امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) است.[۳۶] بنابر نقل‌های تاریخی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) سال‌ها پیش از تولد امام زمان(عج) به سامرا، مرکز خلافت عباسی،[۳۷] خوانده شدند و تا پایان عمر در همان‌جا سکونت داشتند.[۳۸]

  • شرح ماجرا

نقل مشهور از شرح ولادت امام زمان(عج)، بر اساس روایت حکیمه خاتون عمه امام عسکری(ع) است. در بخش‌هایی از گزارش شیخ صدوق از سخنان حکیمه آمده است:

«امام حسن عسکری مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خدای تعالی امشب حجت خود را ـ که حجت او در روی زمین است ـ ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست. فرمود: همین است که به تو می‌گویم.

گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم، نرجس آمد، تا کفش مرا از پایم درآورد و گفت: بانوی من و بانوی خاندانم حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی. [نرجس] از کلام من ناخرسند شد و گفت: عمه! این چه سخنی است؟ بدو گفتم: دخترم! خدای تعالی امشب به تو پسری خواهد بخشید که در دنیا و آخرت آقاست. نرجس خجالت کشید و حیا کرد. چون از نماز فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. نیمه‌های شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس در خواب بود و هیچ تغییری در او پدید نیامده بود. به تعقیبات نماز پرداختم و پس از آن دراز کشیدم. سپس هراسان بیدار شدم. او همچنان خواب بود. پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.

حکیمه در ادامه گوید: بیرون آمدم و در جستجوی فجر به آسمان نگریستم. دیدم فجر اول دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید. در این هنگام ابومحمد (امام عسکری (ع)) از اتاق خود صدا زد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر، نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره‌های الم سجده و یس پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد. به نزد او رفتم و گفتم: آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: آری ای عمه! گفتم: بر خودت مسلط باش و دلت را استوار‌ دار، که این حالت، همان است که با تو گفتم. حکیمه گوید: مرا چُرتی فراگرفت و تولد انجام یافت. پس با ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او (فرزند نرجس) را دیدم که در حال سجده بود و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم. دیدم پاک و تمیز است.

ابومحمد فرمود: ای عمه جان! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم. ابومحمد یک دستش را زیر کمر او و دست دیگر را زیر کتفش گذاشت به گونه‌ای که پاهایش بر روی سینه او قرار گرفت. آن گاه زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشم و گوش و مفاصل وی کشید. سپس فرمود: پسرم! سخن بگو. او گفت: «أشهد أن لااله الا الله وحده لاشریک له و أشهد أن محمدا رسول الله». سپس بر امیر مؤمنان و سایر امامان(ع) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».[۳۹]

  • مخفی بودن ولادت

به گفته شیخ مفید امام عسکری(ع) به دلیل شرایط دشوار آن زمان و جستجوی شدید سلطان وقت، و به سبب آنکه مشهور شده بود شیعیان منتظر آمدن مهدی(ع) هستند، ولادت فرزندش را مخفی نگه داشت».[۴۰]

خلفای بنی‌عباس بنابر روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌دانستند که دوازدهمین امام شیعیان، همان مهدی موعود است؛ بنابراین مراقبانی بر امام حسن عسکری و منزل آن حضرت گماردند. مورخان گفته‌اند معتمد عباسی به قابله‌ها امر کرده بود تا وقت و بی‌وقت، سرزده وارد خانه سادات - به‌ویژه خانه امام عسکری(ع)- شوند و درون خانه را بگردند و از حال همسر او باخبر شوند و گزارش دهند.[۴۱] نقل شده است کنیزی به نام ثقیل، گویا برای حفظ جان امام زمان(ع) ادعای بارداری کرد و بازداشت شد و مدت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد و سپس او را رها کردند.[۴۲]

در روایات نیز به پنهان بودن تولد مهدی و دلیل آن اشاره شده است.[۴۳] امام سجاد(ع) می‌فرماید: «در قائم ما سنت‌هایی از انبیا هست... اما سنت از ابراهیم، پنهان‌بودنِ ولادت و کناره‌گیری از مردم است».[۴۴] همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا اینکه ظهور کند؛ برای این‌که بیعت کسی بر گردنش نباشد».[۴۵]

مخفی بودن ولادت، در تاریخ پیامبران نیز سابقه داشته است، از جمله ولادت ابراهیم(ع) از ترس کشته‌شدن به دست پادشاه زمانش پنهانی بود.[۴۶] قرآن کریم نیز در سوره قصص آیه ۷ تا ۱۳، در شرح ولادت موسی بن عمران(ع) به پنهانی‌بودن آن اشاره می‌کند.

  • شاهدان ولادت

حکیمه دختر امام جواد (ع) و دو تن از کنیزان امام حسن عسکری به نام‌های ماریه و نسیم از شاهدان ولادت او محسوب می‌شوند. شیخ طوسی و شیخ صدوق آورده‌اند: «نسیم و ماریه گویند: چون صاحب الزمان از رحم مادر به دنیا آمد، دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به جانب آسمان بلند کرد. آنگاه عطسه کرد و فرمود: "الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله". ستمکاران پنداشته‌اند که حجت خدا از میان رفته است. اگر برای ما اذن در کلام بود، شک زایل می‌گردید».[۴۷]

  • گزارش‌های اهل سنت

در میان دانشمندان اهل سنت، برخی ولادت امام مهدی (عج) را گزارش کرده‌؛ اما در مورد موعود بودن او سکوت کرده‌اند، مثل ابن‌اثیر (م ۶۳۰ق) در کتاب الکامل فی التاریخ،[۴۸] ابن‌خلکان (م ۶۸۱ق) در کتاب وفیات الاعیان[۴۹] و ذهبی (م ۷۴۸ق) در کتاب العبر. برخی دیگر علاوه بر گزارش‌ کردن ولادت، به موعود بودن او نیز تصریح کرده‌اند، مثل ابن‌طلحه شافعی (م ۶۵۲ق) در مطالب السؤول[۵۰] و ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ق) در الفصول المهمه.[۵۱]

  • آگاه شدن شیعیان از ولادت

برخی از شیعیان خاص و مورد اعتماد امام حسن عسکری(ع)، امام زمان(ع) را در کودکی دیده‌اند. شیخ مفید از اشخاصی مانند محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر(ع)، ابوعلی بن مطهر، عمرو اهوازی و ابونصر طریف، خادم خانه امام یازدهم(ع)، نام می‌برد که توانسته‌اند امام زمان(ع) را ببینند.[۵۲]

محمد بن عثمان عمری به همراه چهل نفر دیگر نزد امام حسن عسکری(ع) بودند. امام(ع) فرزند خود را به آنان نشان داد و فرمود: «این امام شما پس از من و جانشین من در میان شماست. از وی فرمان ببرید و در دین خود اختلاف نکنید که در این صورت هلاک می‌شوید و پس از این هرگز وی را نخواهید دید».[۵۳]

شبیه همین روایت را شیخ طوسی نقل کرده و از اشخاصی مانند علی بن بلال، احمد بن هلال، محمد بن معاویة بن حکیم و حسن بن ایوب بن نوح نیز نام برده است.[۵۴] همچنین کلینی به نقل از ضوء بن علی عِجْلی روایت کرده که مردی از اهالی فارس گفت: به منظور خدمت در منزل حضرت عسکری(ع) به سامرا رفتم و امام(ع) مرا مسئول خرید خانه کرد. روزی امام عسکری(ع) فرزند خود را (که در حدود دو سال داشت) به من نشان داد و فرمود: «هذا صاحبکم». ضوء بن علی عجلی اضافه می‌کند که آن مرد اهل فارس گفت پس از آن تا زمان رحلت امام حسن عسکری(ع)، دیگر آن کودک را ندیده است.[۵۵]

شیخ مفید نیز اشخاصی را از جمله عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان را از کسانی می‌داند که امام زمان (عج) را در زمان حیات پدرش دیده‌اند. همچنین اشخاصی از خاندان‌های بنی الرحبا از نصیبین، و بنی سعید، و بنی مهزیار از اهواز، و بنی الرکولی از کوفه، و بنی نوبخت از بغداد و گروهی از اهالی قزوین و قم و منطقه جبال نیز امام زمان (عج) را در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) دیده‌اند.[۵۶]

  • واکنش بنی عباس

پس از رسیدن خبر بیماری امام حسن عسکری(ع) به خلیفه وقت، المعتمد عباسی، وی پنج نفر از افسران مورد اعتماد خود را برای زیر نظر گرفتن امام(ع) به منزل وی فرستاد. همچنین المعتمد به قاضی القضاة خود دستور داد تا ده نفر از افراد مورد اعتماد خویش را مأمور مراقبت از امام(ع) قرار دهد.[۵۷]

امام حسن عسکری(ع) در وصیتش، تمام دارایی خود را به مادرش حُدَیث واگذار کرد که البته عباسیان اجازه ندادند تمام اموال به مادر برسد و نصف اموال را جعفر عموی امام زمان(ع) تصاحب کرد.[۵۸]

پس از وفات امام حسن عسکری(ع)، خلیفه عباسی گروهی را به خانه امام(ع) فرستاد و این گروه علاوه بر مهر و موم کردن خانه و اموال امام(ع)، به جستجوی فرزند وی پرداختند و زنان و کنیزان او را نیز از جهت بارداری مورد بررسی قرار دادند[۵۹] و کنیزی به نام ثقیل را که مشکوک به بارداری بود، به همراه خود بردند و به مدت دو سال تحت نظر داشتند و پس از آن وی را رها ساختند.[۶۰]

عمر امام زمان

امام زمان در سال ۲۵۵ق به دنیا آمد[۶۱] و به اعتقاد شیعیان، زنده است تا زمانی که همراه عیسی(ع) ظهور کند.[۶۲] حدود دوازده قرن از آن تاریخ می‌گذرد. علمای شیعه درباره چگونگی این عمر طولانی، پاسخ‌های گوناگونی ارائه داده و «امکان تداوم حیات انسان» را از جهت علمی و عملی بررسی کرده‌اند.[۶۳]

پاسخ‌های تجربی
زیست شناسان، عمر زیاد را برای انسان ممکن می‌دانند. لطف‌الله صافی گلپایگانی سخنان فراوانی از دانشمندان غربی نقل می‌کند که ادعا کرده‌اند از نظر زیست‌شناسی، انسان می‌تواند تا ۸۰۰ یا ۱۰۰۰ سال عمر کند.[۶۴]

پاسخ‌های عقلی و کلامی

  • اراده الهی می‌تواند به طول عمر یا دوام عمر انسانی تعلق گیرد.
  • نفس انسان، جسم را تدبیر می‌کند و بر آن تسلط دارد. اگر نفس چنان قدرت‌مند باشد که علاوه بر تدبیر، بر جسم نیز ولایت داشته باشد، می‌تواند به اذن الهی جسم خود را تا زمانی طولانی‌تر باقی نگه دارد.
  • بقاء در انسان ذاتاً امکان دارد و عدم بقاء به جهت امر عارضی است. امر عارضی هم ممکن العدم است. پس اگر امر عارضی نباشد، بقاء حاصل است.
  • با توجه به گزارش‌های تاریخی و وقوع آن، برترین دلیل برای امکان یک شی، وقوع آن است.
  • اعجاز: طول عمر امام زمان از باب اعجاز است و یکی از امور فوق طبیعی است.
  • طعام و شراب عزیر نبی بعد از صد سال سالم و تازه باقی ماند بدون اینکه دارای روح باشند، انسان دارای روح به طریق اولی می‌تواند عمری فراتر از عمر عادی داشته باشد.[نیازمند منبع]

نمونه‌های تاریخی
ابوحاتم سجستانی در کتابی به نام «المُعَمَّرون و الوصایا» از کسانی که عمری فراتر از عمر عادی داشته‌اند، سخن گفته است، مانند آدم، نوح، خضر و لقمان بن عادیا.[۶۵] برخی علمای شیعه مانند شیخ صدوق در کمال الدین،[۶۶] کراجکی در البرهان علی صحة طول عمر الامام صاحب الزمان[نیازمند منبع] نیز در پاسخ به شبهه طول عمر، فصلی در باب معمرین نگاشته‌اند و ده‌ها تن از کسانی که عمر طولانی داشته‌اند را برشمرده‌اند.

کتاب‌های آسمانی
در تورات[یادداشت ۵] انجیل[نیازمند منبع] از انسان‌هایی نام برده شده که عمری طولانی و غیرعادی داشته‌اند. قرآن کریم نیز سال‌های دعوت نوح را نهصد و پنجاه سال می‌شمرد،[۶۷] و از عمرهای طولانی در امت‌های پیشین خبر می‌دهد.[۶۸]

روایات
در بخشی از روایات نیز به عمر دراز امام زمان اشاره شده است از جمله از امام سجاد(ع) نقل شده است: قائم ما سنت‌هایی از پیامبران دارد... سنت او از آدم و نوح، طول عمر است...[۶۹] امام صادق(ع) امام زمان را به ابراهیم(ع) تشبیه کرده که صد و بیست سال عمر کرد ولی همچون جوانی سی ساله بود.[۷۰] از امام حسن(ع) نقل شده است که خداوند عُمر نُهمین فرزند برادرم حسین را طولانی می‌کند، سپس با قدرت خود او را در صورت جوانی با سنّ کمتر از چهل سال، ظاهر می‌گرداند.[۷۱]

پایان عمر امام

امام زمان پس از قیام در آخرالزمان، بر جهان حکومت خواهد کرد. مدت حکومت در روایات از هفت تا ۳۰۳ سال ذکر شده است.[نیازمند منبع] در روایات اهل سنت، مدت هفت سال شهرت دارد[۷۲] و در روایات شیعه، بیش از ده سال. برخی روایات شیعه، طول حکومت را هفت سال دانسته‌اند، اما هر سال معادل ده[۷۳] یا بیست سال[۷۴] به طول می‌انجامد. در برخی روایات، طول حکومت، به مشیت الهی گره خورده و مبهم است.

درباره چگونگی شهادت یا وفات امام زمان، روایتی نقل نشده است.[۷۵] برخی از علما با توجه به قول مشهور شهادت همه امامان بر اساس روایت «ما منّا الا مقتول او مسموم»[۷۶] قائل به شهادت امام در پایان حکومت هستند.[نیازمند منبع] تنها یک نقلِ غیرروایی از نحوه شهادت امام خبر می‌دهد. در این نقل، امام مهدی پس از هفتاد سال حکومت، به دست زنی ریش‌دار به نام سعیده به شهادت می‌رسد. اگرچه الزام الناصب،[۷۷] این نقل را در میان اتفاقات پس از ظهور ذکر می‌کند و آنگاه این مجموعه نقل را برداشت از روایات می‌داند، اما چنین روایتی در میان منابع روایی یافت نشده است.[۷۸]

بنا به اعتقاد امامیه، پس از پایان عمر امام زمان، رجعت رخ خواهد داد.[نیازمند منبع] امام حسین(ع) اولین کسی است که رجعت خواهد کرد و امام مهدی را غسل و کفن خواهد کرد و بر او نماز خواهد گزارد .[۷۹]

محل زندگی

  • محل تولد و زندگی پیش از غیبت

امام مهدی(ع) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهش سامرا زندگی می‌کرد. در این دوران سردابِ خانه امام عسکری(ع)، محل زندگی و عبادت وی بوده و بنابر گزارش‌هایی، بارها در زمان حیات پدرش در این مکان دیده شده است.[۸۰] جاسم حسین معتقد است او در سال‌های پایانی عمر پدرش به همراه او در مراسم حج شرکت کرد و سپس در مدینه مخفی شد.[۸۱] این نظریه با منابع تاریخی شیعه چندان سازگار نیست.[۸۲]

  • محل زندگی در دوران غیبت

برخی روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان (عج) در دوران غیبت اشاره دارند. با این حال در روایات دیگر از مکان‌هایی مانند ذی طوی[۸۳] کوه رَضْویٰ،[۸۴] و طیبه(مدینه)[۸۵] به عنوان محل زندگی امام زمان(ع) در دوران غیبت یاد شده است. از آنجا که در دوران غیبت صغری نواب اربعه با او در ارتباط بوده‌اند، می‌توان گفت حداقل بخشی از این غیبت را در عراق گذرانده است.[نیازمند منبع] برخی منابع بر اساس داستانی، جزیره خضراء را محل زندگی امام زمان در دوران غیبت کبری معرفی کرده‌اند[۸۶] که از سوی برخی عالمان شیعی مورد تردید جدی قرار گرفته و آثاری در نقد آن نگاشته شده است.[یادداشت ۶]

ابن قیم جوزی و ابن خلدون، به شیعیان نسبت می‌دهند که معتقدند امام زمان(ع) در دوران غیبت در سرداب زندگی می‌کند و از همان جا ظهور خواهد کرد،[۸۷] ولی در کتاب‌های شیعه چنین اعتقادی دیده نمی‌شود و نزد آنان تقدّس این مکان به جهت محل زندگی و عبادت امام در دوران حیات پدرش است.

  • محل ظهور، قیام، حکومت و زندگی (پس از ظهور)

درباره محل ظهور امام زمان (عج) اطلاع دقیقی در دست نیست. او بر پایه روایتی، در منطقه ذی طوی ظهور می‌کند. سپس با ۳۱۳ نفر از یارانش به مکه می‌رود، به حجر الاسود تکیه می‌دهد و پرچم خود را به اهتزاز درمی‌آورد.[۸۸] بر اساس این روایت و روایات دیگر[۸۹] آغاز قیام امام زمان(ع) از مسجدالحرام است و یاران او بین رکن و مقام با او بیعت می‌کنند.[۹۰] در برخی روایات از تهامه (منطقه‌ای در غرب شبه جزیره عربستان) به عنوان نقطه آغاز قیام امام زمان(ع) یاد شده است[۹۱] به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته می‌شود.

در برخی روایات، کرعه،[۹۲] محل خروج امام زمان(ع) معرفی شده است که احتمالا حاصل خلط شدن قیام امام زمان با قیام یمانی از یمن است.[۹۳] محمد قرطبی از نویسندگان اهل سنت، مغرب اقصی[۹۴] و قاضی نعمان مغربی، مغرب[۹۵] را محل خروج ذکر کرده‌اند که با روایات شیعه مبنی بر آغاز قیام امام دوازدهم از مکه سازگار نیست و احتمال خلط آن با مکان خروج سفیانی وجود دارد.[۹۶]

برخی روایات، شهر کوفه را مرکز حکومت،[۹۷] مسجد کوفه را محل قضاوت،[۹۸] و مسجد سهله را محل زندگی[۹۹] و تقسیم بیت المال[۱۰۰] توسط حضرت پس از قیام ذکر کرده‌اند.

مکان‌های منسوب به امام زمان

مکان‌هایی به امام مهدی(ع) منسوب شده و گفته شده است که شیعیان در دوران غیبت کبری برای ارتباط با وی در این مکان‌ها حاضر می‌شوند:

  • سرداب غیبت: محل عبادت امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(ع).
  • مسجد جمکران: در نزدیکی روستای جمکران در قم، که بنابر قول معروف، به دستور امام زمان (عج) توسط حسن بن مثله جمکرانی ساخته شده است.
  • مسجد سهله: مقامی در این مسجد، منسوب به امام زمان(ع) است که در قسمت میانی مسجد و در بین مقام امام سجاد(ع) و مقام حضرت یونس قرار دارد. برخی روایات محل زندگی امام زمان(ع) را پس از ظهور، این مکان معرفی کرده‌اند.[۱۰۱]
  • ذی طوی: نام منطقه‌ای در مکه است که در داخل حرم مکی قرار دارد و طبق برخی روایات، حضرت مهدی(ع) در آنجا زندگی می‌کند. در برخی روایات، محل ظهور و مرکز تجمع یاران وی نیز همین منطقه یاد شده است. بر اساس روایتی، پیش از آنکه امام دوازدهم قیام خود را از کنار کعبه آغاز کند، در این مکان منتظر ۳۱۳ یار خود است.[۱۰۲]
  • کوه رضوی: برخی روایات، محل زندگی امام زمان(ع) را در دوران غیبت، کوه رضوی ذکر می‌کند.[۱۰۳] رضوی از کوه‌های تهامه در میان مکه و مدینه است.[نیازمند منبع]
  • وادی السلام: مقام امام زمان در این قبرستان، گنبد و بارگاهی دارد که در سال ۱۳۱۰ق توسط سید محمدخان پادشاه سند ساخته شده است. ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای ۱۲۱۲ق) تجدید بنا شده بود. در محراب مقام حضرت مهدی(ع)، سنگی موجود است که زیارت‌نامه‌ای بر آن حک شده است. تاریخ کنده‌کاری این سنگ، نهم شعبان ۱۲۰۰ق است.[نیازمند منبع]
  • جزیره خضراء: مکانی منسوب به امام زمان (عج) که بنابر برخی روایات، فرزندان امام زمان(ع) در آنجا زندگی می‌کنند. داستان این جزیره در برخی منابع آمده و دو دیدگاه درباره آن وجود دارد؛ برخی آن را پذیرفته و برخی دیگر افسانه دانسته‌اند و آثاری در نقد آن نگاشته‌اند.[۱۰۴]
  • طیبه: از مکان‌هایی که بنابر برخی روایات، محل زندگی امام زمان در دوران غیبت است. گفته شده است مراد از آن مدینه است.[۱۰۵]

ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی

در کتاب‌های حدیثی شیعه و اهل سنت، درباره ویژگی‌های اخلاقی و اوصاف ظاهری امام مهدی(ع) مطالبی آمده است.

  • اوصاف ظاهری

در برخی نقل‌ها پیامبر اسلام(ص)، امام مهدی (عج) را از نظر خصوصیات جسمی، شبیه‌ترین فرد به خود توصیف کرده است.[۱۰۶] امام حسن عسکری(ع)نیز چهره و اخلاق او را شبیه‌ترین به پیامبر دانسته است.[۱۰۷] از امام علی(ع)نقل است: هنگامی كه مهدی (عج) قیام می‌كند، سن او بین سی تا چهل سال خواهد بود.[۱۰۸]

امام صادق(ع) او را در چهره جوانی كامل و معتدل توصیف می‌کند.[۱۰۹] علامه مجلسی در توضیح این روایت می‌نویسد: مراد از معتدل بودن این است كه در سنین متوسط و یا آخر سنین جوانی است.

در کتاب مکیال المکارم، جمال و زیبایی امام مهدی (عج)، یکی از ویژگی‌های او بیان شده و تأکید شده که مثل ماه می‌درخشد.[۱۱۰] در نقل‌های مختلف جزییات صورت امام مهدی (عج) ذکر شده است. در روایتی پیامبر می‌فرماید: «مهدی از من است، پیشانی گشاده و بینی کشیده دارد.»[۱۱۱] در روایتی دیگر پیامبر، امام مهدی را دارای رنگ چهره‌ای عربی و اندامی اسرائیلی[یادداشت ۷] توصیف می‌کند که بر گونه راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.[۱۱۲]

امام باقر(ع) از پدر و جدش روایت می‌کند که روزی امام علی(ع) در حالی که بالای منبر بود، فرمود: «از فرزندان من در آخرالزمان، مردی ظهور می‌کند که رنگ صورتش سفید متمایل به سرخی و سینه‌اش فراخ... و شانه‌هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی به رنگ پوستش و دیگری مشابه خال پیامبر(ص).»[۱۱۳]

  • اوصاف اخلاقی و دینی

بر اساس روایاتی، امام مهدی(ع) از نظر اخلاقی شبیه‌ترین فرد به پیامبر اسلام(ص) دانسته شده است و با توجه به خصوصیاتی که برای پیامبر در آیات و روایات ذکر شده، می‌توان خصوصیات اخلاقی و دینی امام مهدی را با آن توصیف کرد.[نیازمند منبع] ولی دسته‌ای دیگر از روایات به طور مستقل به بیان ویژگی‌های اخلاقی امام مهدی پرداخته است، برای نمونه از امام رضا(ع) نقل شده است: «او (مهدی) به مردم از خودشان سزاوارتر و از پدران و مادران‌شان برای آنها دل‌سوزتر است. او از همه مردم در برابر خدا، متواضع‌‌تر و در عمل به آنچه خود بدان فرمان می‌‌دهد، سختكوش‌تر و در دوری گزیدن از آنچه خود از آن نهی می‌‌كند، خوددارتر است.»[۱۱۴] همچنین امام رضا(ع) وی را داناترین و حكیم‌ترین، پرهیزگارترین، بردبارترین، سخی‌ترین و عابدترین آنان توصیف می‌کند که فرشتگان با او سخن می‌گویند.[۱۱۵]

امام حسین(ع) درباره وی می‌گوید: «مهدی را از روی آرامش و وقاری که دارد و همچنین دانش او به حلال و حرام و نیازمندی مردم به او و بی‌نیازی او از مردم می‌شناسید».[۱۱۶]

امام صادق(ع) وی را فردی در نهایت زهد معرفی کرده كه پوشاک او سخت و خشن و خوراكش نان جو است.[۱۱۷]وی بر كارگزاران دولت خود سخت‌گیر، و با مردم بسیار بخشنده و با مستمندان، مهربان است.[۱۱۸]

امام باقر(ع) وی را فردی معرفی می‌کند که به كتاب خدا عمل کرده و هیچ منكری را نمی‌بیند مگر آن كه با آن مخالفت می‌‌كند.[۱۱۹]

دلایل اثبات امامت

عالمان شیعه برای اثبات وجود امام در عصر حاضر از دلایل عقلی و نقلی مختلفی استفاده کرده‌اند.

دلایل عقلی

مهمترین برهان‌های عقلی ارائه شده عبارتند از: برهان فطرت، برهان لطف، برهان امکان اشرف،برهان مَظهر جامع، برهان واسطه فیض و برهان علت غایی. علاوه بر اینکه بر بیشتر این دلایل خدشه وارد شده است، از آنجایی که همه برهان‌های عقلی کلی هستند، تنها می‌توانند ضرورت وجود امام را ثابت می‌کنند و درباره شخصی که در زمان حاضر امام است کمکی نمی‌کنند.[۱۲۰]

دلایل نقلی

مهم‌ترین برهان‌هایی که عالمان شیعه برای اثبات امامت حضرت مهدی(عج) ارائه کرده‌اند برهان‌های نقلی و درون دینی هستند، یعنی پس از اثبات پیامبری حضرت محمد(ص) و آسمانی بودن قرآن کریم، از احادیث پیامبر و آیات قرآن برای اثبات امامت امامان از حضرت علی تا امام مهدی استفاده کرده‌اند. برخی از این دلایل عام و کلی هستند و ضرورت امام در هر زمانی را اثبات می‌کنند و برخی خاص هستند و امامت ۱۲ فرد مشخص را اثبات می‌کنند.

مهمترین دلایل عام عبارتند از:

در مورد دلایل خاص علامه مجلسی در جلد ۵۱ بحارالانوار، فصل «أبواب النصوص من الله تعالی و من آبائه علیه (صلوات الله علیهم أجمعین)» ۱۵۳ حدیث از پیامبر و امامان قبلی برای اثبات امامت حضرت مهدی گردآوری کرده است. از جمله ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده است:

جانشینان و اوصیای من و حجت‌های خدا پس از من دوازده نفر هستند: اولین آنها برادرم است و آخرین‌شان فرزندم. گفتند ای رسول خدا برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابی‌طالب. پرسیدند فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی که زمین را پر از عدل و داد می‌کند..[۱۲۴]

دلایل قرآنی

نوشتار اصلی: آیات مهدویت

در قرآن به نام اهل بیت و از جمله امام زمان تصریح نشده است ولی برخی از آیات بشارت‌هایی دارند که آنها را مربوط به عصر ظهور و امام آخرین می‌کند. علامه مجلسی در جلد ۵۱ بحارالانوار، در فصل «باب الآیات المُؤَوَّلَةِ بقیامِ القائم» ۷۷ آیه را در ضمن ۶۶ حدیث درباره حکومت امام مهدی گردآوری کرده است. این آیات را می‌توان در پنج دسته طبقه‌بندی کرد:[۱۲۵]

  • آیاتی که جهانی شدن دین حق را پیش گویی می‌کند: هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّه (ترجمهاو كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند...)[۱۲۶]
  • آیه حکومت صالحین بر زمین: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ (ترجمهو در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.)[۱۲۷]
  • آیه امامت و وراثت مستضعفان: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ  (ترجمهو خواستیم بر كسانی كه در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم‌] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین‌] كنیم.)[۱۲۸]
  • آیه خلافت اهل ایمان و عمل صالح[یادداشت ۱۰]
  • پیروزی حق و نابودی باطل: وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ، إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (ترجمهو بگو: «حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل همواره نابودشدنی است.»)[۱۲۹]

دوران امامت

امامت حضرت مهدی(ع) پس از شهادت پدرش امام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هجری آغاز شد[۱۳۰] و تا پس از ظهور او در آخرالزمان ادامه خواهد داشت.[نیازمند منبع]

وضعیت شیعیان پس از شهادت امام عسکری

ابهام در وجود فرزند امام عسکری

در زمان امام حسن عسکری(ع) مشهور شده بود که شیعیان در انتظار قیام فرزند او هستند[۱۳۱] از طرفی دستگاه عباسی در جستجوی آن فرزند بود و به هر نحو می‌کوشید او را دستگیر کند.[۱۳۲] از این رو امام عسکری در طول زندگی خود، آشکارا پسر خویش را به کسی نشان نداد و حتی او را به بسیاری از پیروان خود -جز چند تن از خواص اصحاب و خویشان نزدیک- معرفی نکرد.[۱۳۳] در نتیجه، هنگام شهادت امام، کسی جز همان عده از وجود فرزند آن حضرت خبر نداشت.[۱۳۴] اطلاعات بیشتر در بخش ولادت: زمان و مکان، مخفی‌بودن و چگونگی آگاهی شیعیان آمده است.)

همچنین امام حسن عسکری(ع) به سبب شرایط سیاسی، در وصیت‌نامه خود فقط از مادرش حُدَیث نام برد. از این رو در یکی دو سال اول پس از رحلت امام، برخی شیعیان معتقد بودند در زمان غیبت امام زمان، حُدَیث به نیابت عهده‌دار مقام امامت است.[۱۳۵]

بلافاصله پس از شهادت امام عسکری، اصحاب خاص به ریاست عثمان بن سعید عمری(درگذشت ۲۶۵ یا ۲۸۰ق) به جامعه شیعه اعلام کردند که امام عسکری فرزندی از خود به جای نهاده که اکنون جانشین او و متصدی مقام امامت است،[نیازمند منبع] ولی در عین حال جزئیات، پنهان نگه داشته می‌شد. عبدالله بن جعفر حمیری می‌گوید: از عثمان بن سعید عمری درباره نام جانشین امام عسکری(ع) پرسیدم. عمری پاسـخ داد: شما از این‌که نام او را بپرسید، ‌نهی شده‌اید، چرا که سلطان (خلیفه وقت) چنین می‌پندارد که امام عسکری هیچ پسری از خود بر جا نگذاشته و میراث او نیز (بین مادر و برادر و خواهرش) تقسیم شده است. اگر اسم او برده شود، آنها در صدد یافتن او برمی‌آیند. پس از نام او نپرسید.[۱۳۶]

سرگردانی در تشخیص امام

با وجود روشنگری اصحاب خاص امام عسکری، جامعه شیعه عملا در وضعیت نابسامان قرار گرفته بود و بسیاری از شیعیان عراق و بین‌النهرین، با پیشامد وضع جدید، سردرگم شده بودند.[۱۳۷] برای نمونه، شیعیان پس از شهادت امام عسکری فردی را به مدینه فرستادند تا درباره وجود فرزند او تحقیق کند، چرا که شنیده بودند فرزند امام حسن عسکری، توسط پدرش به مدینه فرستاده شده است.[۱۳۸] همچنین نقل شده است که احمد بن سهل بلخی، از دانشمندان دوره غیبت صغری، در جستجوی امام خود، از خراسان بهعراق رفت و چند سالی در آنجا در جستجوی امام بود.[۱۳۹]

در خانه امام عسکری(ع) هم دودستگی افتاده بود. حُدیث مادر امام عسکری و حکیمه عمه امام، از امامت فرزند امام عسکری هواداری می‌کردند، ولی تنها خواهر امام عسکری، که شاید خواهر تنی جعفر بود، از جعفر پشتیبانی می‌کرد.[۱۴۰]

شیعیانی که در مقامات عالی دولتی و متصدی مشاغل مهم بودند نیز در این ماجرا دو دسته شده بودند. برای نمونه خاندان نوبخت از وجود و امامت فرزند امام عسکری(ع) پشتیبانی می‌کردند و عثمان بن سعید و پسرش را در مقام نیابت امام زمان به رسمیت می‌شناختند.[۱۴۱]

انشعابات در جامعه شیعه

بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عده‌ای از شیعیان امامی، از مذهب خود دست برداشته و به سایر فرقه‌های شیعی و غیرشیعی پیوستند؛[۱۴۲] دسته‌ای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و او را مهدی دانستند و گروهی امامت سید محمد فرزند امام هادی(ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.،[۱۴۳]

در این میان گروهی بزرگ، جعفر را امام دانستند.[۱۴۴] جعفر برای به‌دست آوردن امامت تلاش زیادی کرد. وی پس از رحلت امام حسن عسکری(ع)، به‌رغم زنده بودن مادر امام، مدعی میراث وی شد.[۱۴۵] وی همچنین زمامداران وقت را تحریک کرد که خانه امام را برای یافتن فرزند او جستجو کنند و با همکاری جعفر، یکی از کنیزان امام حسن عسکری(ع) زندانی شد و به شدت تحت نظر قرار گرفت‌.[۱۴۶] به‌علاوه‌، جعفر حاضر شد سالانه بیست هزار دینار به یکی از کارگزاران عباسی رشوه دهد تا امامت او را تأیید نماید.[۱۴۷]

علیرغم این اختلافات، نهایتاً اکثریت شیعه به امامت فرزند امام حسن عسکری(ع) گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت و در قرن چهارم به صورت شیعه اثنی عشری باقی ماند.[۱۴۸] شیخ مفید پس از نقل خبری از حسن بن موسی نوبختی، نویسنده کتاب فرق الشیعه، درباره فرقه‌های چهارده‌گانه‌ای که پس از شهادت امام حسن عسکری به وجود آمدند، می‌گوید:

از این فرقه‌هایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما؛ یعنی در سال ۳۷۳ق هیچ فرقه‌ای غیر از امامیه دوازده امامی باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که امامت فرزند حسن [عسکری] را که به نام رسول خدا(ص) نامیده می‌شود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.[۱۴۹]

نقش توقیعات در تثبیت تشیع

در این دوره توقیعاتی از سوی امام زمان(ع) صادر شد که برخی از آنها به اثبات امامت خویش مربوط می‌شد. استدلالی که امام زمان(ع) در این توقیعات، برای اثبات امامت خویش مطرح کرده، تأکید بر استمرار راه هدایت الهی از زمان حضرت آدم تا زمان امام حسن عسکری(ع) و خالی نبودن زمین از حجت الهی است.[۱۵۰] وی همچنین سه معیار برای تشخیص امام از مدعیان امامت معرفی کرده است: عصمت، علم و تأیید الهی.[نیازمند منبع]

دو نمونه از این توقیعات:

  • ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین امام حسن عسکری اختلاف کردند. ابن ابی غانم گفت ابومحمد(ع) درگذشته و جانشینی ندارد. شیعیان در این‌باره نامه‌ای نوشتند و به ناحیه (امام زمان) فرستادند و اختلاف پیش آمده را به اطلاع وی رساندند. جواب نامه با خط امام زمان چنین آمد:

بسم الله الرحمن الرحیم... به من خبر رسیده است که گروهی از شما در دین اختلاف کرده و در مورد سرپرستان امور (امامان) خود به شک و سرگردانی افتاده‌اند... آیا ندیدید چگونه خداوند از زمان آدم علیه‌السلام تا زمان امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آنها پناه ببرید و پرچم‌هایی برافراشت تا به واسطه آنها هدایت شوید. هر گاه پرچمی ناپدید شد پرچمی دیگر پدیدار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند، او [امام پیشین] را به سوی خود برد گمان کردید که خداوند متعال دین خود را باطل ساخته و سبب میان خود و خلق خود را قطع کرده است. هرگز چنین نبوده و تا زمانی که قیامت برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین علیه‌السلام درگذشت... و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمی‌کند.[۱۵۱]

به مهزیاری بگو آنچه درباره شیعیان ما در منطقه خودتان گفتی دریافتیم. به آنان بگو آیا نشنیده‌اید که خداوند عزوجل فرموده است: «یاأَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّـهَ وَأَطِیعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنكُمْ» (نساء، ۵۹)؛ مگر نه اینکه خدا به چیزی که تا روز قیامت وجود دارد فرمان داده است؟ آیا ندیده‌اید که خداوند عزوجل از زمان آدم تا زمان ابومحمد امام پیشین برای شما پناهگاه‌هایی قرار داد تا به آنها پناه برید و پرچم‌هایی که به وسیله آنها هدایت شوید؟ و هر گاه پرچمی پنهان شد پرچمی دیگر آشکار گردید و هر گاه ستاره‌ای غروب کرد ستاره‌ای دیگر دمید. وقتی خداوند او [امام پیشین] را نزد خود برد گمان کردید که خداوند عزوجل سبب میان خود و آفریدگانش را قطع کرده است. هرگز چنین نبوده و تا روز قیامت چنین نخواهد بود. ای محمد بن ابراهیم نسبت به امری که بخاطر آن (به عراق) آمده‌‌ای دچار شک نشو که خداوند عزوجل زمین را از حجت خالی نمی‌گذارد...[۱۵۳]

غیبت صغری

نوشتار‌های اصلی: غیبت صغرا و نواب اربعه

در این‌که غیبت صغری از چه زمانی آغاز شده، اختلافاتی وجود دارد. برخی همچون شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) در کتاب الارشاد،[۱۵۴] و طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) در کتاب اعلام الوری[۱۵۵] معتقدند این غیبت با تولد امام زمان در سال ۲۵۵ هجری قمری شروع شده که بر این اساس مدت آن ۷۴ سال بوده است. برخی دیگر بر این عقیده‌اند که آغاز آن از روز شهادت امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ قمری بوده که در این صورت طول آن ۶۹ سال می‌شود.[۱۵۶]

در طول غیبت صغری، امام مهدی از طریق چهار نایب خاص خود (عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختى، علی بن محمد سمری) با شیعیان در ارتباط بود و امور آنان را حلّ و فصل می‌کرد. این امور، علاوه بر مسائل عقیدتی و فقهی، شامل مسائل مالی نیز می‌‌شد.[۱۵۷]

غیبت کبری

نوشتار اصلی: غیبت کبرا

دوره غیبت کبرا از سال ۳۲۹ق. آغاز شد.[۱۵۸] آخرین نائب خاص امام مهدی(ع) در دوره غیبت صغرا، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان ۳۲۹ق. درگذشت. یک هفته قبل از درگذشت او، توقیعی از سوی امام خطاب به وی صادر شد:

«ای علی بن محمد سمری!... تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد. پس کارهایت را تمام کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خویش وصیت نکن زیرا اکنون غیبت دوم آغاز شده است، و ظهوری نخواهد بود تا زمانی که خداوند اجازه فرماید...[۱۵۹]

پس از درگذشت سمری، ارتباط از طریق نواب خاصه نیز خاتمه یافت و غیبت وارد مرحله‌ای جدید شد. این دوره از غیبت در منابع متأخر، غیبت کبری نامیده شده است. اکثر منابع شیعی سال وفات نایب چهارم را سال ۳۲۹ه.ق. می‌دانند، ولی شیخ صدوق و فضل بن حسن طبرسی آن را در سال ۳۱۸ه.ق. ثبت کرده‌اند.[۱۶۰]

ظهور و قیام امام زمان

بر اساس آموزه‌های شیعی، حضرت مهدی(ع) پس از غیبتی طولانی، در آخرالزمان ظهور می‌نماید و با همراهی یارانش قیام می‌کند و با برپایی حکومتی جهانی، عدالت و صلح را در جهان برقرار می‌سازد.[۱۶۱] در منابع اسلامی نشانه‌هایی برای ظهور امام زمان ذکر شده است از جمله خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه.[۱۶۲]

علاوه بر احادیث فراوانی که درباره ظهور مهدی سخن گفته‌اند،[۱۶۳] مفسران شیعه با استناد به سخنان اهل‌بیت معتقدند، تعدادی از آیات قرآن نیز درباره ظهور سخن گفته است.[۱۶۴]

بنابر روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است:

  1. ظلم و ستم فراگیر و فتنه‌ای که بر هر خانه‌ای وارد می‌شود.[۱۶۵]
  2. وجود دشمنانی مانند سفیانی و نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر سرزمین‌های اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرّف کرده و حکومت آنجا را می‌گیرند.[۱۶۶]
  3. جریان یاران امام زمان که در سرزمین‌های اسلامی در تلاش هستند و یاد و نام او را در عالم پراکنده می‌کنند.[۱۶۷]

بر اساس روایات، امام مهدی(ع) قیام خود را از مسجد الحرام در مکه آغاز می‌کند و به همراه یارانش به سمت کوفه حرکت می‌کند و این شهر را به عنوان مرکز حکومت خود برمی‌گزید.[۱۶۸]

سخنان و مکتوبات

سخنان و مکتوبات امام مهدی(ع) که اصطلاحا توقیع نامیده می‌شود، در بسیاری از منابع شیعی، و به طور خاص در دو کتاب کمال الدین و تمام النعمة اثر شیخ صدوق و کتاب الغیبة اثر شیخ طوسی نقل شده و همه آنها در کتاب «معجم احادیث الامام المهدی» گردآوری شده است. توقیعات امام زمان که در حدود ۸۰ مورد است، غالبا در دوره غیبت صغرا در موضوعات گوناگون اعتقادی، فقهی، مالی و... صادر شده است.[۱۶۹]

همچنین چندین دعا و زیارت از امام زمان(ع)صادر شده است؛ مانند دعای فرج(اَللّهُمَّ عَظُمَ البَلاء)، دعای «یا مَن أظهَرَ الجَمیلَ»، دعای «اَللّهمّ رَبَّ النّورِ العَظیم»، دعای «اَللهُمّ ارزُقنا تَوفیقَ الطاعَةِ»، دعای سهم اللیل، دعای هر روز ماه رجب، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُكَ بِالمَولودَینِ فی رَجَب»، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُكَ بِمَعانی جَمیعِ ما یدعوكَ بِهِ وُلاةُ أمرِكَ»، زیارت ناحیه مقدسه و زیارت الشهداء.[۱۷۰]

جایگاه امام زمان در قرآن و روایات

  • در قرآن

مسئله امام زمان و ظهور منجی آخرالزمان به صراحت در قرآن نیامده، اما مفسرین شیعه آیات بسیاری را در قرآن مربوط به امام زمان دانسته و بعضی تا ۲۵۰ آیه را مرتبط با امام زمان تلقی کرده‌اند.[۱۷۱] مفسران این آیات را به دو دسته تقسیم می‌کنند:

۱. آیاتی كه بر ضرورت وجود امام تأکید دارد.

بر اساس آیات قرآن کریم، خداوند برای هر امتی فردی را انتخاب کرده تا آنها را هدایت کند، از جمله در سوره رعد آمده است: «وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ»؛ «و برای هر جامعه راهنمایی هست.» (رعد/۷) بر این اساس، همواره در زندگی بشر یک هدایتگر برگزیده وجود دارد. امام صادق(ع) در تفسیر آیه فوق فرموده است: «در هر زمانی امامی از خاندان ما وجود دارد كه مردم را به آنچه رسول خدا آورده هدایت می‌كند».[۱۷۲]

به گفته مفسران، قرآن به کسی نیاز دارد که بتواند آن را تبیین و تفسیر کند و به جز امام كسی به تمام معانی و خصوصیات آیات قرآن آگاه نیست. بنابراین پس از پیامبر، حضور امام لازم است.[۱۷۳] شیعه معتقد است امام مایه آرامش و امنیت هستی و واسطه فیض الهی است و نعمات و بركات خداوند متعال به واسطه آنها به انسان داده می‌شود. و اگر لحظه‌ای زمین خالی از حضور امام شود اهلش را فرو می‌برد.[۱۷۴]

۲. آیاتی كه بشارت به حكومت صالحان و مؤمنان بر روی زمین می‌دهد.

مفسران شیعه بر اساس ده‌ها آیه از قرآن کریم، موضوع ظهور امام زمان را قابل استناد می‌دانند؛ آیاتی که بر بشارت به بندگان صالح و مستضعف برای بازستاندن حق خود و رسیدن به قدرت و ایجاد یک حكومت واحد جهانی مبتنی بر حق و عدل و غلبه اسلام بر تمامی مكاتب و ادیان متمرکز است. در بیان قرآن، این بشارت در بعضی كتب آسمانی دیگر هم آمده: «و همانا در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد». (انبیاء/۱۰۵) این بشارت در قرآن به اراده خداوند استناد داده شده است: «و خواستیم بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم» (قصص/۵). این آیات بر اساس روایات فراوان، به مسئله ظهور نسبت داده شده است.

در آیه‌ای دیگر خداوند حكومت و جانشینی مؤمنان و صالحان را به عنوان وعده الهی برای بندگان مؤمن خود بیان می‌كند و امنیت و آرامش را مژده می‌دهد: «خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتما آنان را در این زمین جانشین (خود) قرار دهد و آن دینی را كه بر ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر كند و بیم‌شان را به امنیت مبدل گرداند تا مرا عبادت كنند..». (نور/۵۵) روایات صادر شده از امامان شیعه، این آیه را بر امام زمان و اصحاب او منطبق کرده‌اند.[۱۷۵]

  • در روایات

درباره جایگاه، شأن و اهمیت امام زمان در روایات شیعه سخنان فراوانی گفته شده است.[۱۷۶] موضوعاتی که این روایات مورد بررسی قرار داده‌اند، شخصیت امام زمان،[یادداشت ۱۱] شخصیت منتظران وی[یادداشت ۱۲] ارزش و فضیلت انتظار فرج[یادداشت ۱۳] نشانه‌های ظهور[یادداشت ۱۴] و همچنین حوادث هنگام ظهور[یادداشت ۱۵] و جهان پس از ظهور[یادداشت ۱۶] است.

این روایات در منابع گوناگونی آمده است که مهمترین آنها عبارتند از:

ارتباط با امام زمان

همچنین ببینید: دعای عهد، نماز امام زمان، عریضه، و مسجد جمکران

شیعیان در عصر غیبت علاوه بر پیامبر و سایر معصومان، به طور ویژه به امام زمان توسل می‌کنند و دعاها و توجهات ویژه او خواستار می‌شوند.[نیازمند منبع] آیات[یادداشت ۱۷] و روایات متعدد[۱۷۷] نشان می‌دهند امامان با اذن و اجازه خداوند از حال و شرایط زندگی انسان‌ها باخبرند و می‌توانند در بهبود شرایط مادی و معنوی افراد اثرگذار باشند و هر چه پیروی، توسل و ارتباط با آنان بیشتر باشد، این آثار نیز بیشتر خواهد بود.[نیازمند منبع]
دعای عهد، دعای توسل، نماز امام زمان و حضور در مسجد جمکران، زیارت آل یاسین، صدقه دادن برای سلامتی امام زمان، جشن‌های نیمه شعبان و اشعار فراوانی که در این زمینه سروده شده، جلوه‌هایی از ارتباط شیعیان با امام زمان است.[نیازمند منبع]

  • برخی آداب ارتباط

موسوی اصفهانی در کتاب مکیال المکارم برخی آداب ارتباط با امام زمان را جمع‌آوری کرده است. برخی از این آداب عبارتند از:

  • شناخت بهتر امام زمان
  • پیروی از اخلاق و رفتار امام زمان
  • یاد امام، برگزاری و شرکت در مجالس بزرگداشت یاد او و سایر معصومان
  • رعایت ادب به هنگام یاد او
  • شوق زیارت امام
  • انتظار فرج
  • تصمیم قلبی برای یاری امام در زمان غیبت و ظهور
  • یاری کردن سایر شیعیان
  • مقابله با ظالمان و اهل باطل
  • دعا کردن برای امام
  • صبر بر شرایط غیبت
  • تعیین نکردن وقت ظهور
  • انجام زیارت به نیابت از وی
  • صدقه دادن برای سلامتی امام
  • توجه و توسل به امام در مکان‌ها و زمان‌های ویژه
  • خواندن دعاها و زیارت‌های مخصوص امام زمان[نیازمند منبع]

ملاقات با امام زمان

نوشتار اصلی: ملاقات با امام زمان
  • ملاقات پیش از غیبت کبری

در کتاب‌های تاریخی و حدیثی شیعه - همچون کافی، الارشاد شیخ مفید، اعلام الوری، کمال الدین و الغیبة شیخ طوسی و الغیبة نعمانی - نام برخی افرادی که در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) موفق به دیدار فرزندش مهدی (عج) شده بودند آمده و شرح دیدارشان ذکر شده است؛ از جمله حکیمه عمه امام یازدهم[۱۷۸] که شاهد تولد امام مهدی بوده است. بیشتر این افراد، یاران و خادمان امام حسن عسکری(ع) بودند: ابو نصر ظریف[۱۷۹] (خادم امام عسکری)، احمد بن اسحاق اشعری قمی[۱۸۰] ابو علی بن مطهر،[۱۸۱] سعد بن عبدالله اشعری قمی،[۱۸۲] یعقوب بن منقوش،[۱۸۳] ابوغانم خادم،[۱۸۴] کامل بن ابراهیم،[۱۸۵] و....[۱۸۶]

همچنین گزارش شده است در طول ۶۹ سال غیبت صغری، علاوه بر چهار نائب خاص امام، افراد متعددی امام مهدی(ع) را زیارت کرده‌اند: ابراهیم بن ادریس،[۱۸۷] ابراهیم بن عبده نیشابوری و خادم او،[۱۸۸] ابوالادیان خادم امام حسن عسکری(ع)،[۱۸۹] ابو سعید غانم هندی،[۱۹۰] ابو عبدالله بن صالح،[۱۹۱] ابو محمد حسن بن وجناء نصیبی،[۱۹۲] ابو علی محمد بن احمد بن حماد مروزی محمودی،[۱۹۳] اسماعیل بن علی نوبختی،[۱۹۴] علی بن ابراهیم بن مهزیار،[۱۹۵] محمد بن اسماعیل فرزند امام کاظم(ع)،[۱۹۶] محمد بن شاذان نیشابوری،[۱۹۷] و ده‌ها نفر دیگر.[۱۹۸]

نوشتار اصلی: مدعیان نیابت

در زمان غیبت صغری، مدعیان نیابت نیز کم نبودند. افرادی چون احمد بن هلال کرخی، محمد بن نصیر نمیری و محمد بن علی شَلْمَغانی از مدعیان نیابت بودند که توقیعاتی از سوی امام زمان در لعن و طرد آنان صادر شد.[۱۹۹]

  • ملاقات در غیبت کبری

درباره دیدن امام زمان در روزگار غیبت کبری دو دیدگاه وجود دارد: برخی آن را انکار کرده‌اند و برخی دیگر بر امکان و وقوع آن، شواهد و دلایلی اقامه نموده‌اند. این انکارها گاه به احادیثی مستند شده‌اند که مدعی مشاهده در روزگار غیبت کبری را دروغگو خوانده‌اند[یادداشت ۱۸] و گاه از شک در صداقت گزارش‌دهنده رؤیت برخاسته است، ضمن اینکه برخی نیز به دلیل جلوگیری از سودجویی فرصت‌طلبان، همه گونه رؤیت را انکار می‌کنند.[۲۰۰]

از سوی دیگر در برخی احادیث، دعاها و اعمالی برای دیدار با امام زمان(ع) توصیه شده است،[۲۰۱] و دست‌کم دو حدیث معتبر، دسترسی و دیدار با امام را برای پیروان ویژه او، امری ممکن دانسته است.[یادداشت ۱۹] عالمان بزرگ شیعه مانند شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی در کتاب‌های خود فصلی را برای نام بردن از دیدارکنندگان با امام دوازدهم گشوده و به ممکن بودن آن تصریح کرده‌اند.[۲۰۲] گزارش‌های فراوانی از ملاقات برخی عالمان بزرگ و افراد عادی با امام زمان وجود دارد. به گفته شیخ حر عاملی، سید عبدالله شبر و لطف‌الله صافی گلپایگانی، این گزارش‌ها به حد تواتر رسیده‌اند.[۲۰۳] برخی از این ملاقات‌کنندگان عبارت‌اند از: میرزا محمد حسین نائینی،[۲۰۴] سید بن طاووس،[۲۰۵] ابراهیم کفعمی،[۲۰۶] محمد تقی مجلسی،[۲۰۷] ابوالحسن شعرانی،[۲۰۸] شیخ حر عاملی،[۲۰۹] مقدس اردبیلی،[۲۱۰] میرزا محمد استرآبادی،[۲۱۱] شهید ثانی،[۲۱۲] سید بحرالعلوم،[۲۱۳] سید نعمت الله جزایری،[۲۱۴] شیخ مرتضی انصاری.[۲۱۵]

دعاها و زیارات

علاوه بر زیارت‌های جامعه که می‌توان همه امامان را با آن زیارت کرد، برای ارتباط با امام زمان(ع)، دعاها و زیارت‌های مختلفی نقل شده که از مهمترین آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

انتظار

نوشتار اصلی: انتظار فرج

در فرهنگ اسلامی، انتظار فرج -به معنای امید به گشایش شرایط نابسامان- از مفاهیم پرتکرار در آیات و روایات است.[یادداشت ۲۰] یکی از مهمترین مصادیق این انتظار در فرهنگ شیعی، امید به گشایش سختی‌ها و آینده‌ای روشن با ظهور امام زمان است. از این نوع انتظار در روایات با واژگانی مانند «اَلْمُنتظَرُ لِأمْرِنا»، «مُنتظِرٌ لِهذا الاَمر»، «اِنْتِظارُ قائِمِنا»، «تَوَقُّعُ الْفَرَج»، «اَلمُنتظِرینَ لِظُهورِهِ»، «مُنْتظِرونَ لِدَوْلَةِ الْحَق» و «اَلمُنتظِرُ لِلّثانی عَشَر» یاد شده است.[۲۱۶] این روایات پاداش و فضائل بی‌شماری برای منتظران بیان کرده و آنان را از «اولیاء الله» و برترین مردم به حساب آورده است که همچون یاران پیامبر(ص) در جنگ بدر بوده یا در خیمه امام زمان(ع) به همراه او نبرد می‌کنند.[۲۱۷]

انتظار فرج و گشایش می‌تواند جنبه فردی یا عمومی داشته باشد[۲۱۸] و به شرطی سازنده است که با تلاش و کسب آمادگی همراه بوده و مؤمن از تأخیر آن ناامید نگردد. نتیجه چنین انتظار و تلاشی، تکامل فرد و جامعه خواهد بود.[۲۱۹]

جشن‌های نیمه شعبان

شیعیان روز نیمه شعبان را، که بنابر قول مشهور روز ولادت امام زمان است،[۲۲۰] یکی از مهم‌ترین اعیاد می‌دانند و در شب و روز آن به برگزاری جشن، چراغانی‌های گسترده، مولودی‌خوانی، قربانی کردن و غذا دادن به فقرا اقدام می‌کنند. این جشن‌ها در ایران پررنگ‌تر و در قالب دهه مهدویت، در چند روز برگزار می‌گردد و بخش مهمی از آن‌ها در مکان‌های مذهبی، محله‌ها و بازارها برپا می‌شود. مسجد جمکران یکی از میزبانان اصلی برگزاری جشن‌های مهدویت است. این روز در ایران تعطیل و روز جهانی مستضعفان نامیده شده است.[۲۲۱] در عراق نیز شیعیان ضمن برگزاری جشن نیمه شعبان، به زیارت امام حسین(ع) می‌روند. شیعیان در بحرین، یمن، مصر، لبنان و سوریه و هند نیز جشن‌های نیمه شعبان را برگزار می‌کنند.[۲۲۲]

دیدگاه اهل سنت

در منابع روایی اهل سنت احادیث متعددی درباره مهدی و منجی آخرالزمان آمده است که برخی محدثان اهل سنت مانند آبری شافعی،[۲۲۳] عبدالحق دهلوی،[۲۲۴] سفارینی،[۲۲۵] و شوکانی[۲۲۶] به متواتر بودن آنها تصریح کرده‌اند. اهل سنت بر پایه این روایات به وجود «مهدی» باور دارند. مهم‌ترین عقاید مشترک میان شیعه و اهل سنت در موضوع مهدی عبارتند از اینکه وی از نسل پیامبر اکرم(ص) و همنام با ایشان و با لقب «مهدی» است، قیامی حتمی در آخر الزمان خواهد داشت که بر همه ظالمین پیروز شده و عدل و داد را در سراسر جهان برقرار می‌کند و به همراه او عیسی(ع) به زمین باز می‌گردد.[۲۲۷]

برخی از علمای اهل سنت مهدی موعود در اسلام را همان امام دوازدهم شیعیان دانسته‌اند. سبط بن جوزی از علمای قرن هفتم در کتاب تذکرة الخواص پس از معرفی فرزند امام عسکری(ع) گفته است: «و هو الخلف الحجة صاحب الزمان القائم و المنتظَر» او همان صاحب الزمان و قائم است که [مسلمانان] در انتظار آمدنش هستند.[۲۲۸] ابن طلحه شافعی از علمای قرن هفتم نیز در کتاب مطالب السؤول، مهدی منتظر را همان فرزند امام حسن عسکری(ع) دانسته و روایات ظهور او در آخرالزمان را نقل کرده است.[۲۲۹]

در عین حال دیدگاه بسیاری از اهل سنت در این زمینه اختلافاتی با دیدگاه شیعه دارد از جمله اینکه از دیدگاه اهل سنت نام پدر مهدی هم‌نام پدر پیامبر(ص) یعنی عبدالله است؛ در حالی که شیعه وی را فرزند امام حسن عسکری(ع) می‌داند. همچنین در دیدگاه مشهور اهل سنت، مهدی در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد. گروهی از اهل سنت نیز مهدی را از نسل امام حسن(ع) می‌دانند، در حالی که بر اساس اعتقاد شیعه او از نسل امام حسین(ع) است.[۲۳۰]

تعداد اندکی از اهل سنت نیز اصل باور به «مهدی» و روایات مربوط به آن را ضعیف دانسته‌اند، از جمله ابن خلدون در کتاب تاریخ خود[۲۳۱] و رشید رضا در تفسیر المنار.[۲۳۲]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۸۳.
  2. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۸۳.
  3. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۸۹-۲۹۱.
  4. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۵.
  5. پرش به بالا↑ طبسی، تا ظهور، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۴.
  6. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۳۱۱.
  7. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، النجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۵-۱۶۵.
  8. پرش به بالا↑ طبسی، تا ظهور، ج۲، ص۴۹۲.
  9. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۳.
  10. پرش به بالا↑ خدامراد سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۳۷۱.
  11. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۱۷.
  12. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ش، ج۲، ص۴۲۴.
  13. پرش به بالا↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۲۶ق، ص۲۷۲.
  14. پرش به بالا↑ نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۱۶۳.
  15. پرش به بالا↑ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۲۱۹.
  16. پرش به بالا↑ خدامراد سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۵۰.
  17. پرش به بالا↑ خدامراد سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۹۱ و ۱۹۲.
  18. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۰۴.
  19. پرش به بالا↑ سید محمد صدر، پژوهشی در زندگی امام مهدی، ص۲۴۷.
  20. پرش به بالا↑ سید مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج۴، ص۱۶۵.
  21. پرش به بالا↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۵۲۳؛ ابن طولون، الائمه الاثنا عشر، منشورات الرضی، ص۱۱۳؛ طبرسی، تاج الموالید، ص۵۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳.
  22. پرش به بالا↑ زرندی، معارج الوصول الی معرفة فضل آل الرسول(ص)، ص۱۷۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، صص ۶۱۸۶۱۹.
  23. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج) جلد سوم ص۴۵.
  24. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج) جلد سوم ص۴۵ و سلیمیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، نشر بنیاد فرهنگی مهدی موعودعج ص۴۷۹.
  25. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۵۵۵؛ اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۰۳؛ نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۰۸-۱۱۲؛ ابن خشاب، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ۱۴۰۶ق، ص۲۰۰-۲۰۱.
  26. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت، ص۱۹۲. رجوع کنید به: طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱. مفید، الارشاد، بصیرتی، ص۳۴۶.
  27. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۵۵۵-۵۶۹. رجوع کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۲۹، ح۵ و ص۵۱۴، ح۱. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۳۰، ص۴۳۲.
  28. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۵۹۳. رجوع کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۴؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۸؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۲۴، ۴۳۰ و ۴۳۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۹؛ طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۵۰۱؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۹؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۶۸ش، ص۲۶۶.
  29. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۷۴؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.
  30. پرش به بالا↑ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، باب ۱۲، به نقل از اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۳۷.
  31. پرش به بالا↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.
  32. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۵۹۷.
  33. پرش به بالا↑ این دو گزارش به عقید خادم نسبت داده شده که هر یک در نسخه‌ای از کتاب کمال الدین شیخ صدوق به ثبت رسیده‌اند (مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام، ص۶۰۱؛ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۴۷۴)
  34. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۱. طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.
  35. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۶۰۵. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۵.
  36. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۶۰۵.
  37. پرش به بالا↑ محلاتی، مأثر الکبراء فی تاریخ سامرا، ج۱، ص۳۱ به بعد. موسوعة العتبات ج۱۲، ص۸۰ به بعد.
  38. پرش به بالا↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امام شیعه(ع)، ص۵۳۷-۵۳۸؛ مفید، الارشاد، ص۳۳۴؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۲، الشریف الرضی، ص۹۴-۹۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۴؛ ابن طولون، الائمه الاثنی عشر، الشریف الرضی، ص۱۱۳.
  39. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۳، صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۲۴-۴۲۵، باب ۴۲، ح۱. همچنین رجوع کنید به: طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۸.
  40. پرش به بالا↑ جعفریان، حیات سیاسی و فکری امامان شیعه(ع)، ص۵۶۷؛ مفید، الارشاد، بصیرتی، ص۳۴۵.
  41. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۶. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۳.
  42. پرش به بالا↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ص۵۶۹. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ص۴۷۳-۴۷۴.
  43. پرش به بالا↑ برای دیدن این روایات رجوع کنید به: سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۴.
  44. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۴. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ح۲، ص۵۶۷.
  45. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۷۹.
  46. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۵.
  47. پرش به بالا↑ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۴، ح۲۱۱. صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب ۴۲، ح۵. همچنین رجوع کنید به: راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷۵، ح۲.
  48. پرش به بالا↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۷، ص۲۷۴.
  49. پرش به بالا↑ ابن خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.
  50. پرش به بالا↑ شافعی، مطالب السؤول، ج۲، ص۷۹، باب ۱۲.
  51. پرش به بالا↑ مالکی، الفصول المهمه، ص۴۵۱.
  52. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، ص۳۵۰ – ۳۵۴؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص۴۶۱.
  53. پرش به بالا↑ «هذا إمامکم من بعدی و خلیفتی علیکم، أطیعوه و لاتتفرقوا من بعدی فی أدیانکم لتهلکوا، أما انکم لاترونه بعد یومکم هذا» (صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۵، به نقل از: صدوق، کمال الدین؛ قندوزی، ینابیع الموده، ص۴۶۰؛ طوسی، الغیبة، ص۲۱۷).
  54. پرش به بالا↑ صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۵.
  55. پرش به بالا↑ الکافی، ج۱، ص۵۱۴.
  56. پرش به بالا↑ مفید، الفصول العشرة، (کتابخانه اهل بیت، ص۸۰.
  57. پرش به بالا↑ مفید، الفصول العشرة، ص۷۱؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، کتابخانه اهل بیت، ص۴۷۴.
  58. پرش به بالا↑ مفید، الفصول العشرة، ص۶۹ - ۷۲.
  59. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۰۵؛ صدوق، کمال الدین، ص۴۳.
  60. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ص۴۷۳ - ۴۷۶.
  61. پرش به بالا↑ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۱.
  62. پرش به بالا↑ امین، سیره معصومان، ۱۳۷۶ش، ج۶، ص۳۵۱.
  63. پرش به بالا↑ عمیدی، در انتظار ققنوس، ۱۳۸۲ش، ص۲۳۶-۲۴۳.
  64. پرش به بالا↑ صافی، نوید امن و امان، ص۱۶۷-۲۰۵.
  65. پرش به بالا↑ ابوحاتم سجستانی، المعمَّرون و الوصایا، ص۱.
  66. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۵۲-۵۷۶.
  67. پرش به بالا↑ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
  68. پرش به بالا↑ انبیاء، ۴۴.
  69. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین (۱۳۹۵)، ج۱، ص۳۲۲.
  70. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، ص۴۲۰.
  71. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین (۱۳۹۵)، ج۱، ص۳۱۶.
  72. پرش به بالا↑ طبری، ۱۴۱۳، ص۴۶۹، ۴۸۰؛ ابن حنبل، بی‌تا، ج۳، ص۱۷؛ الدانی، ۱۴۱۶، ج۵، ۱۰۳۸، ح۵۵۳؛ موصلی، بی‌تا، ج۱۲، ص۱۹، ح ۶۶۵... برای دیدن روایات بیشتر رک: مصطفی ورمزیار، بررسی مدت حکومت امام زمان، فصل‌نامه پژوهش‌های مهدوی، سال دوم، شماره ۶، پاییز ۱۳۹۲.
  73. پرش به بالا↑ مفید، ۱۴۱۴، ج۲، ص۳۸۱؛ ج۲، ص۳۸۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۴۷۴، ح۴۹۷.
  74. پرش به بالا↑ فتال نیشابوری، بی‌تا، ص۲۶۴.
  75. پرش به بالا↑ قزوینی، سیدمحمدکاظم، الامام المهدی من المهد الی اللحد، ص۶۳۸.
  76. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۷، ص۲۱۷.
  77. پرش به بالا↑ یزدی حائری، علی، الزام الناصب فی اثبات الحجة الغائب، ج۲، ص۱۳۹.
  78. پرش به بالا↑ قزوینی، سیدمحمدکاظم، الامام المهدی من المهد الی اللحد، ص۶۳۸.
  79. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۵۰.
  80. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۰۷.
  81. پرش به بالا↑ جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، تهران، ۱۳۸۶، ص۱۲۴.
  82. پرش به بالا↑ نک: سلیمیان، درسنامه مهدویت، ص۱۴۵-۱۴۶.
  83. پرش به بالا↑ نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲.
  84. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳.
  85. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۲.
  86. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۵۹-۱۶۰.
  87. پرش به بالا↑ ابن قیم، المنار المنیف، ۱۳۹۰ق، ص۱۵۳-۱۵۲؛ ابن خلدون، مقدمه، دمشق، ۱۴۲۸، ص۲۰۷-۲۰۸.
  88. پرش به بالا↑ نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۳۱۵.
  89. پرش به بالا↑ نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۳۱۳.
  90. پرش به بالا↑ صدر، تاریخ مابعد الظهور، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۱۲-۲۲۴.
  91. پرش به بالا↑ صدوق، عیون اخبار عن الرضا، ج۱، ص۶۳.
  92. پرش به بالا↑ سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ص۲۷۸.
  93. پرش به بالا↑ ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۱۹۹.
  94. پرش به بالا↑ قرطبی، التذکره، قاهره، ۱۴۱۶، ص۶۱۰.
  95. پرش به بالا↑ قاضی نعمان مغربی، ج۳، جزء، ۱۴، ص۳۶۴-۳۶۵.
  96. پرش به بالا↑ ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۱۹۹.
  97. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۱.
  98. پرش به بالا↑ بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۱.
  99. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، تهران، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۳۱۸؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۱۳۴؛ مفید، الارشاد، قم، ۱۴۱۳، ج۳، ص۳۸۰.
  100. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۱.
  101. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۹۵؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۳۱۸؛ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ص۱۳۴؛ مفید، الارشاد، قم، ۱۴۱۳، ج۳، ص۳۸۰.
  102. پرش به بالا↑ نعمانی، الغیبه، تهران، ۱۳۹۷ق، ص۱۸۲.
  103. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۳.
  104. پرش به بالا↑ نگاه کنید به: طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۳۰ق، ج۳، ص۱۳-۵۲.
  105. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۶۲.
  106. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۰۵ق٬ ج۱، باب۲۵، ص۵۳۴و۵۳۵،ح۱. و شافعی، عقدالدرر، ص۴۵و۵۵.
  107. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۰۵ق٬ ج۲، باب۳۸، ص۱۱۸، ح۷.
  108. پرش به بالا↑ شوشتری٬ احقاق الحق، ۱۳۷۷ق٬ ج‌۱۹، ص۶۵۴.
  109. پرش به بالا↑ مجلسی٬ بحارالانوار، ج‌۵۲، ص۲۸۷.
  110. پرش به بالا↑ موسوی اصفهانی ، مکیال المکارم، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۳۲.
  111. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالأنوار، ج۳۶، ص۹۰، ح ۲۰۰.
  112. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۰ و ۹۵.
  113. پرش به بالا↑ صدوق،کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، ۱۴۰۵ ق٬ ج۲، باب۵۷، ص۵۶۰، ح \۱۷.
  114. پرش به بالا↑ یزدی حائری٬ الزام الناصب فی اثبات الحجّة الغایب، ۱۴۲۲ق٬ ص۲۴.
  115. پرش به بالا↑ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق٬ ج۴، ص۴۱۸.
  116. پرش به بالا↑ کامل سلیمان، یوم الخلاص، ۱۹۹۱م٬ ص۵۲.
  117. پرش به بالا↑ مجلسی٬بحارالانوار، ج‌۴۱، ص۱۵۹، و ج‌۴۷، ص۵۵.
  118. پرش به بالا↑ معجم أحادیث امام مهدی، علیه‌السلام، مؤسسه معارف الاسلامی، ج۱، ص۲۴۲، ح ۱۵۲.
  119. پرش به بالا↑ کلینی٬ الكافی، ج۸، ص۳۹۶، ح۵۹۷.
  120. پرش به بالا↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، محمدی ری شهری، ج۱، ص۱۸۲-۱۹۳.
  121. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۳۲۳.
  122. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۳۳۲-۳۸۴.
  123. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۲، ص۷-۳۵.
  124. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۷۱، ح۱۲.
  125. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۲، ص۱۰۱-۱۱۴.
  126. پرش به بالا↑ توبه ۳۳، فتح ۲۸، صف ۹.
  127. پرش به بالا↑ سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  128. پرش به بالا↑ سوره قصص، آیه ۵.
  129. پرش به بالا↑ سوره إسراء، آیه ۸۱.
  130. پرش به بالا↑ شیخ مفید الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۳۹.
  131. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۳۶.
  132. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت (۱)، ص۱۸۶. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص۳۵۳.
  133. پرش به بالا↑ جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۰۲، با اندکی تلخیص.
  134. پرش به بالا↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۰۵؛ الارشاد، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۲۲.
  135. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۰۷.
  136. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، ص۳۵۹-۳۶۱.
  137. پرش به بالا↑ رجوع کنید به: صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۲۶ و ۴۲۹ و ۴۸۷.
  138. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۸.
  139. پرش به بالا↑ یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۳، ص۷۳ـ۷۴.
  140. پرش به بالا↑ مدرسی طباطبایی،، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۱-۱۶۲.
  141. پرش به بالا↑ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۲.
  142. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۲۰؛ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸.
  143. پرش به بالا↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۹۷، پاورقی۲.
  144. پرش به بالا↑ نوبختی، فرق الشیعه، ۱۰۷ـ۱۰۹؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۱ش، ص۱۱۰ـ۱۱۴؛ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸.
  145. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی‌، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۲۰۵، ۲۲۳؛ ذهبی‌، ج۱۳، ص۱۲۱.
  146. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ طبرسی‌، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص۳۶۰؛ اربلی‌، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج‌۳، ص۲۰۵.
  147. پرش به بالا↑ رجوع کنید به: مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی‌، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج‌۳، ص۱۹۹، ۲۰۵.
  148. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه،....
  149. پرش به بالا↑ سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۲، ص۳۲۱.
  150. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۵-۲۸۶.
  151. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، ص۲۸۶.
  152. پرش به بالا↑ کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۱۸.
  153. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ج‌۲، ص۴۸۷.
  154. پرش به بالا↑ مفید، الإرشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۴۰.
  155. پرش به بالا↑ فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بإعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۵۹.
  156. پرش به بالا↑ صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ۱۳۹۲ق، ص۳۴۱ به بعد.
  157. پرش به بالا↑ غفارزاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۸۶و۸۷؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۸۸.
  158. پرش به بالا↑ جاسم حسين، تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۱۹ و ۲۴؛ جعفریان، حیات فکری و سیاسی ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۵۷۹.
  159. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۱۶؛ کشف الغمه، ج۲، ص۵۳۰؛ احتجاج، ج۲، صص۵۵۵-۵۵۶.
  160. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۰۳، روایة ۳۲. طبرسی، اعلام الوری، ص۴۱۷.
  161. پرش به بالا↑ سلیمیان، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۸۴ و ۱۹۹- ۲۰۲.
  162. پرش به بالا↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۶۵۰.
  163. پرش به بالا↑ سلیمیان، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۸۱.
  164. پرش به بالا↑ جمعی از محققین، معجم احادیث امام مهدی، جلد ۵.
  165. پرش به بالا↑ سید بن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۱۷۷.
  166. پرش به بالا↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶.
  167. پرش به بالا↑ شیخ صدوق، كمال الدین، ج۱، باب ۳۱، ح۲.
  168. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۲۰۱؛ صدر، تاریخ مابعد الظهور، ج۳، ص۲۱۲-۲۲۴.
  169. پرش به بالا↑ پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه
  170. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۶، صص۲۹۵-۳۲۷.
  171. پرش به بالا↑ جمعی از محققین، معجم احادیث امام مهدی، جلد ۵.
  172. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۵.
  173. پرش به بالا↑ سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج۳، ص۳۹، توضیح آیه ۴۴، نحل.
  174. پرش به بالا↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۳، ص۵۵.
  175. پرش به بالا↑ فرزی، محمدعلی، امید سبز، ص۳۴.
  176. پرش به بالا↑ الامام المهدی، علی دخیل، ص۶۶.
  177. پرش به بالا↑ که تعدادی از آنها در کتاب اصول کافی (بخش بَابٌ فِی أَنّ الْأَئِمّةَ شُهَدَاءُ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ عَلَی خَلْقِهِ: ائمه، شاهدان خداوند بر خلق هستند) گردآوری شده‌اند.
  178. پرش به بالا↑ طبرسی، اعلام الوری، مؤسسه آل البیت، ج۲، ص۲۱۴؛ کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۳۰؛ مفید، الارشاد، مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۳۵۱.
  179. پرش به بالا↑ کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۳۲؛ مفید، الارشاد، مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۳۵۴؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۲.
  180. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۳۸۴؛ طبرسی، اعلام الوری، مؤسسه آل البیت، ج۲، ص۲۴۸؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۱۳.
  181. پرش به بالا↑ کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۳۱؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۱۴.
  182. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۵۴؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۱۶.
  183. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۰۷ و ص۴۳۶؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۱۹.
  184. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۳۱؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۱۵.
  185. پرش به بالا↑ الغیبه، طوسی، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ص۴۲۶؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۲۰.
  186. پرش به بالا↑ رجوع کنید به: محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۹-۲۹.
  187. پرش به بالا↑ کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۳۳۱؛ طوسی، الغیبه، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ص۲۶۸؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۲۹.
  188. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۳۵۲؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی (عج)، ج۵، ص۲۹.
  189. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۵۷؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۳۰.
  190. پرش به بالا↑ کلینی، کافی، ۱۳۸۹ق، ج۱، ص۵۱۵؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۳۳.
  191. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۳۵۲؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۳۷.
  192. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۴۳؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۳۸.
  193. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۷۰؛ طوسی، الغیبه، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ص۲۵۹؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۴۰.
  194. پرش به بالا↑ طوسی، الغیبه، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ص۲۷۱؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۵۱.
  195. پرش به بالا↑ صدوق، کمال الدین، مؤسسة النشر الاسلامی، ص۴۶۵؛ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۶۲.
  196. پرش به بالا↑ مفید، الارشاد، مؤسسة آل البیت، ج۲، ص۳۵۱؛ دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۷۵.
  197. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۹۳.
  198. پرش به بالا↑ رجوع کنید به: محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۲۹-۹۷.
  199. پرش به بالا↑ جمعی از نویسندگان مجله حوزه، چشم به راه مهدی، ص۳۹.
  200. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۷۹.
  201. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۸۰ و ۱۸۱. رجوع کنید به: طبرسی، مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۵، ح۷۶.
  202. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۸۰.
  203. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۵، ص۱۸۳.
  204. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، النجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۳۲۰.
  205. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، النجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۴ و ص۳۴۸ و ص۳۴۹.
  206. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۰.
  207. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب،۱۴۱۰ق، ص۴۱۵.
  208. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۴۳.
  209. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۵۱.
  210. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۵۳.
  211. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۶۱.
  212. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۶۲.
  213. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، صص۴۷۳ و ۴۷۴ و ۴۷۵ و ۴۷۶ و ۴۷۷.
  214. پرش به بالا↑ طبرسی نوری، نجم الثاقب، ۱۴۱۰ق، ص۴۸۰.
  215. پرش به بالا↑ شیخ محمود عراقی، دارالسلام، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۸۰ش، ص۲۹۰.
  216. پرش به بالا↑ محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۵، صص۳۰۶-۳۰۷ و صص۳۱۴-۳۲۱ و صص۳۲۸-۳۶۳.
  217. پرش به بالا↑ محمدی ری‌شهری دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۹.
  218. پرش به بالا↑ محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۸.
  219. پرش به بالا↑ محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۱۰.
  220. پرش به بالا↑ مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۵۹۷.
  221. پرش به بالا↑ پژوهشی بر آیین‌های جشن نیمه شعبان در کشورهای اسلامی، پایگاه اینترنتی سازمان تبلیغات اسلامی.
  222. پرش به بالا↑ پژوهشی بر آیین‌های جشن نیمه شعبان در کشورهای اسلامی، پایگاه اینترنتی سازمان تبلیغات اسلامی..
  223. پرش به بالا↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۸۲.
  224. پرش به بالا↑ عبدالرحمن جامی، اشعة اللمعات، ج۴، ص۲۲۸.
  225. پرش به بالا↑ السفارینی، لوامع الانوار البهیة، ج۲، ص۷۰.
  226. پرش به بالا↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۸۳.
  227. پرش به بالا↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۸۶-۸۸.
  228. پرش به بالا↑ سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۳۲۵.
  229. پرش به بالا↑ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۱ به بعد.
  230. پرش به بالا↑ دانشنامه امام مهدی(عج)، ج۱، ص۸۸-۹۰.
  231. پرش به بالا↑ ابن خلدون، محمد بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۹۹.
  232. پرش به بالا↑ رشید رضا، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۳۴۲.
  1. پرش به بالا↑ محدث نوری در النجم الثاقب مدعی است تمامی اسامی و القاب معتبر و مستند را جمع‌آوری کرده و در این راه از استنباط‌های شخصی و پژوهش‌های غیر قطعی استفاده نکرده، که در غیر این صورت چندین برابر این اسماء و القاب قابل استخراج از کتب مختلف بوده است.
  2. پرش به بالا↑ لیست کامل محدث نوری عبارتست از: ۱- احمد ۲- اصل ۳- اوقیدمو ۴- ایزد شناس ۵- ایزد نشان ۶- ایستاده ۷- ابوالقاسم ۸- ابوجعفر ۹- ابوعبدالله ۱۰- ابومحمد ۱۱- ابوابراهیم ۱۲- ابوالحسن ۱۳- ابوتراب ۱۴- ابوبکر ۱۵- ابوصالح ۱۶- امیر الامره ۱۷- احسان ۱۸- اذن سامعه ۱۹- ایدی ۲۰- بقیه الله ۲۱- بئر معطله ۲۲- بلد الامین ۲۳- بهرام ۲۴- بنده یزدان ۲۵- پرویز ۲۶- برهان الله ۲۷- باسط ۲۸- بقیه الانبیاء ۲۹- تالی ۳۰- تائید ۳۱- تمام ۳۲- ثائر ۳۳- جعفر ۳۴- جمعه ۳۵- جابر ۳۶- جنب یا جنب الله ۳۷- جوار الکنس ۳۸- حجه ۳۹- حق ۴۰- حجاب ۴۱- حامد ۴۲- حمد ۴۳- حاشر ۴۴- خاتم الاوصیاء ۴۵- خاتم الائمه ۴۶- خجسته ۴۷- خسرو ۴۸- خدا شناس ۴۹- خازن ۵۰- خلف یا خلف صالح ۵۱- خنس ۵۲- خلیفه الله ۵۳- خلیفه الاتقیاء ۵۴- دابه الارض ۵۵- داعی ۵۶- رجل ۵۷- راهنما ۵۸- رب الارض ۵۹- زند افریس ۶۰- سروش ایزد ۶۱- السلطان المامول ۶۲- سدره المنتهی ۶۳- سناء ۶۴- سبیل ۶۵- ساعه ۶۶- سید ۶۷- شماطیل ۶۸- شرید ۶۹- صاحب ۷۰- صاحب الغیبه ۷۱- صاحب الزمان ۷۲- صاحب الرجعه ۷۳- صاحب الدار ۷۴- صاحب الناحیه ۷۵- صاحب العصر ۷۶- صاحب الکره البیضاء ۷۷- صاحب الدوله الزهراء ۷۸- صالح ۷۹- صاحب الامر ۸۰- صمصام الاکبر ۸۱- صبح مسفر ۸۲- صدق ۸۳- صراط ۸۴- ضیاء ۸۵- ضحی ۸۶- طالب التراث ۸۷- طرید ۸۸- عالم ۸۹- عدل ۹۰- عاقبه الدار ۹۱- عزه ۹۲- عین یا عین الله ۹۳- عصر ۹۴- غایب ۹۵- غلام ۹۶- غیب ۹۷- غریم ۹۸- غوث ۹۹- غایت الطالبین ۱۰۰- غایه القصوی ۱۰۱- خلیل ۱۰۲- غوث الفقراء ۱۰۳- فجر ۱۰۴- فردوس اکبر ۱۰۵- فیروز ۱۰۶- فرخنده ۱۰۷- فرج المؤمنین ۱۰۸- الفرج الاعظم ۱۰۹- فتح ۱۱۰- فقه ۱۱۱- فیذموا ۱۱۲- قائم ۱۱۳- قابض ۱۱۴- قید ۱۱۵- قسم ۱۱۶- قوه ۱۱۷- قاتل الکفره ۱۱۸- قطب ۱۱۹- قائم الزمان ۱۲۰- قیم الزمان ۱۲۱- قاطع ۱۲۲- کاشف الغطاء ۱۲۳- کمال ۱۲۴- کلمه الحق ۱۲۵- کیقباد دوم ۱۲۶- کوکما ۱۲۷- کار ۱۲۸- لواء اعظم ۱۲۹- لندیطارا ۱۳۰- لسان الصدق ۱۳۱- ماشع ۱۳۲- مهمید الاخر ۱۳۳- مسیح الزمان ۱۳۴- میزان الحق ۱۳۵- منصور ۱۳۶- محمد ۱۳۷- نیه الصابرین ۱۳۸- منتقم ۱۳۹- مهدی ۱۴۰- عبدالله ۱۴۱- مومل ۱۴۲- مدبر ۱۴۳- ماء معین ۱۴۴- مخبر بما یعلن ۱۴۵- مجازی بالاعمال ۱۴۶- موعود ۱۴۷- مظهر الفضایح ۱۴۸- مبلی السرائر ۱۴۹- مبدئی الایات ۱۵۰- محسن ۱۵۱- منعم ۱۵۲- مفضل ۱۵۳- منان ۱۵۴- موتور ۱۵۵- منتظر ۱۵۶- مأمور۱۵۷- مقدره ۱۵۸- مامول ۱۵۹- مفرج ۱۶۰- مضطر ۱۶۱- من لم یجعل الله له شبیها ۱۶۲- مقتصر ۱۶۳- المصباح الشدید الضیاء ۱۶۴- ناقور صور ۱۶۵- ناطق ۱۶۶- نهار ۱۶۷- نفس ۱۶۸- نور آل محمد(ع) ۱۶۹- نور الاصفیاء ۱۷۰- نور الاتقیاء ۱۷۱- نجم ۱۷۲- ناحیه مقدسه ۱۷۳- واقیذ ۱۷۴- وتر ۱۷۵- وجه ۱۷۶- ولی الله ۱۷۷- وارث ۱۷۸- هادی ۱۷۹- ید الباسطه ۱۸۰- یمین ۱۸۱- وهوه ل ۱۸۲- یعسوب الدین.
  3. پرش به بالا↑ برخی از القابی که در منابع اهل سنت آمده عبارت‌اند از: مهدّی هذه الامّة، المهدی فی الأرض والمهدی فی السّماء، مهدی الخیر، مهدی عبد اللّه، الإمام، آخر الأئمّة، خلیفة اللّه، خلیفة بنی هاشم، خلیفة، ولی اللّه، الأمیر، أمیر الطائفة، امیر النّاس، خیرة اللّه فی خلقه، خیر امّة محمّد، خیر النّاس، خیر أهل الأرض، ذخیرة الأنبیاء، یعسوب الامّة، الرّجل الصالح، صالح من مضی، العدل المبارک الزکی، المنصور، الهاشمی، العائذ بالبیت و السفاح.
  4. پرش به بالا↑ تاریخ‌هایی که منابع اهل سنت گزارش کرده‌اند چنین است: روز ۹ ربیع‌الاول (ابن خلکان، وفیات الاعیان، [بی‌تا]، ج۴، ص۱۷۶)، ۱۹ ربیع‌الاول (قاضی نورالله شوشتری در احقاق الحق، جلد ۱۳، صفحه ۸۹-۹۰، این قول را از کتاب وفیات الاعیان ابن خلکان نقل کرده است؛ درحالی که در وفیات آمده است: نهم ربیع‌الاول)، ۹ ربیع‌الثانی (ابن طولون از اهل سنت این قول را به ابن ازرق نسبت داده است. در حالی که ابن خلکان، نخستین گزارشگر سخن ابن ازرق، در کتاب وفیات می‌گوید نهم ربیع الاول روز ولادت امام است)، ۱ رجب (آن را بیرجندی از ابن عیاش نقل کرده است. این گزارش در منابع متقدم موجود نیست. رجوع کنید به: مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام، ص۶۰۰)، ۲۳ رمضان (آن را نخستین بار ابن طلحه شافعی نقل کرده است)، ۳ شعبان و ۸ شعبان ابن خلکان، وفیات الاعیان، الشریف الرضی، ج۴، ص۱۷۶.
  5. پرش به بالا↑ برخی از پیامبرانی که در تورات به عمر طولانی آنها اشاره شده عبارتند از: حضرت آدم: ۹۲۰سال، شیث پسر آدم: ۹۱۲سال، انوش پسر شیث: ۹۰۵سال، قیناس پسر انوش: ۹۱۰سال، مهلائیل پسر قیناس: ۸۹۵سال، یارد پسر مهلائیل: ۹۶۳سال، متوشالح پسر خنوخ: ۹۶۹سال، لمک پسر متوشالح: ۷۷۷سال، حضرت نوح پسر لمک: ۹۵۰سال(رجوع کنید به: سفر تكوین اصحاح۵، آیه۵ و۸ و۱۱ و۱۴ و۱۷ و۲۰ و۲۷ و۳۱ و در اصحاح۹، آیه ۲۹ و اصحاح۱۱ آیه۱۰ تا ۱۷. همچنین رجوع کنید به: مهدی پور، راز طول عمر امام زمان (عج)، ص۸۹.)
  6. پرش به بالا↑ برای مثال: «جزیره خضراء در ترازوی نقد» اثر جعفر مرتضی عاملی و ترجمه محمد سپهری. «بررسی افسانه جزیره خضراء» اثر مجتبی کلباسی. «جزیره خضراء تحریفی در تاریخ شیعه» اثر غلامرضا نظری. در بخشی از کتاب «دادگستر جهان» نیز این داستان نقد شده است. همچین می‌توانید برای نمونه به این دو مقاله مراجعه کنید:۱. «داستان جزیره خضراء توهم یا واقعیت؟» ۲. «جزیره خضرا، افسانه یا واقعیت؟!»
  7. پرش به بالا↑ علامه مجلسی در توضیح این روایت گفته است: یعنی جسم او همانند فرزندان اسرائیل (یعقوب) است در بلند قامتی و درشتی اندامی. قاضی نعمان مغربی نیز همین توضیح را در کتاب شرح الاخبار، ج۳، ص۳۷۸ آورده است.
  8. پرش به بالا↑ مانند روایات متعددی که در تفسیر برخی آیات قرآن از جمله آیه ۷ سوره رعد إنَّما أنتَ مُنْذِرٌ و لِكُلِّ قَومٍ هادٍ، و ۲۴ فاطر إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ رسیده است، مانند: قال رسول الله(ص) أنا المُنذِر و علیّ الهادی، وَ كُلُّ اِمامٍ هادٍ لِلقرنِ الّذی هو فیه. (بحارالانوار، ج۳۵، ص۴۰۴، ح۲۲) و قال الامام الصادق(ع): لَو لَم‌یكُنْ فی الأرضِ إلّا إثنانِ لَکانَ الاِمامُ أحدَهُما. (کافی، ج۱، ص۱۸۰)
  9. پرش به بالا↑ قال رسول الله(ص): مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً. بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۳۲، ص۳۳۱
  10. پرش به بالا↑ وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَیٰ لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا (ترجمهخدا به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه كه كسانی را كه پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را كه برایشان پسندیده است به سودشان مستقر كند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند...) سوره نور، آیه ۵۵
  11. پرش به بالا↑ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): المَهدی رَجُلٌ مِن وُلدِی وَجهُهُ كَالكَوكَبِ الدُّرِّی. «مهدی مردی است از فرزندان من که چهره‌اش چون اختر تابناک است». (مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۸۰.)
  12. پرش به بالا↑ قال الامام الکاظم(ع): لَو کانَ فِیكُم عِدَّةُ أهلِ بَدرٍ لَقامَ قائِمُنا. «اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن کامل] در میان شما بود، قائم ما قیام می‌کرد». (طبرسی، مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص ۶۳.)
  13. پرش به بالا↑ قال الإمامُ الصّادقُ(ع): مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لابَلْ كَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّیفِ. «هر که در حال انتظار این امر (ظهور قائم) بمیرد، همچون کسی است که با قائم در خیمه او باشد؛ نه، بلکه به مانند کسی است که پیشاپیش پیامبر خدا(ص) شمشیر می‌زند.» (مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۲، ص ۱۴۶.)
  14. پرش به بالا↑ قال الإمامُ الصّادقُ(ع): إِنَّ قُدَّامَ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ تَكُونُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی لِلْمُؤْمِنِینَ قُلْتُ فَمَا هِی جَعَلَنِی اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ یعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ. «خداوند برای مؤمنان نشانه‌هایی از قیام قائم(ع) بر شمرده است. عرض کردم: خداوند مرا فدای شما کند، آن نشانه‌ها چیست؟ فرمود: این سخن خداوند متعال که: «شما» یعنی مؤمنان پیش از قیام قائم «را حتما به چیزی از ترس و گرسنگی و کمبود مال و جان و میوه‌ها می‌آزماییم و شکیبایان را نوید ده». (طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۵۶.)
  15. پرش به بالا↑ قال الإمامُ الباقرُ(ع): إذا وَقَعَ أمرُنا وجاءَ مَهدِینا کانَ الرَّجُلُ مِن شیعَتِنا أجرأَ مِن لَیثٍ وأمضی مِن سِنانٍ یطَأُ عَدُوَّنا بِرِجلَیهِ وَیضرِبُهُ بِكَفَّیهِ وذلِكَ عِندَ نُزولِ رَحمَةِ اللّه ِ وفَرَجِهِ عَلَی العِبادِ.«هر گاه زمام امور به دست ما بیفتد و مهدی ما بیاید، هر یک از شیعیان ما، کاری‌تر از شیر و برنده‌تر از شمشیر خواهند شد. دشمنان ما را به زیر پا می‌گذارند و با دست آنان را می‌کوبند. و این، هنگامی است که رحمت خداوند فرود آید و بر بندگانش گشایش خدا نازل شود.» (مجلسی، بحارالأنوار، ج۲، ص ۱۹۰.)
  16. پرش به بالا↑ قال رسولُ اللّه ِ(ص): یخرُجُ فی آخرِ اُمّتی المَهدی، یسْقیهِ اللّه ُ الغَیثَ، وتُخرِجُ الأرضُ نَباتَها، ویعطَی المالُ صِحاحا، وتَکْثُرُ الماشِیةُ، وتَعْظُمُ الاُمّةُ.«در میان واپسین امّتم، مهدی ظهور می‌کند. خداوند به او باران عطا می‌کند، زمین گیاهش را برمی‌رؤیاند، مال به یکسان و بی‌کم و کاست عطا می‌شود، دام‌ها و چارپایان زیاد می‌شوند، و امّت سربلند و بزرگ می‌گردد.» (فیروزآبادی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۳، ص ۳۳۵.)
  17. پرش به بالا↑ مانند وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَیٰ عَالِمِ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ فَینَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ  (ترجمهو بگو: «[هر كاری می‌خواهید] بكنید، كه به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگریست، و به زودی به سوی دانای نهان و آشكار بازگردانیده می‌شوید؛ پس ما را به آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهد كرد.»)[ توبه–۱۰۵] ، از آنجا که در آیه شریفه، «س» در کلمه «فَسَیری» برای خداوند، رسول خدا، و مؤمنین یکسان به کار برده شده و خداوند هم اکنون به حال موجودات آگاه است، علم رسول خدا و مؤمنین مورد اشاره آیه نیز همینگونه بوده و فعلی است. از آنجا که همه مؤمنان دارای چنین علمی نیستند، منظور آیه تعدادی از مؤمنین است که برترین مصادیق آن در روایات، اهل بیت برشمرده شده‌اند.
  18. پرش به بالا↑ این حدیث بخشی از آخرین توقیع امام زمان(ع) به نایب چهارم خویش است: وَ سَیأْتِی إِلَی شِیعَتِی مَنْ یدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَر (ترجمهو به زودی برخی نزد شیعیان من ادعای مشاهده مرا خواهند داشت، بدانید هر كه پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادّعای مشاهده كند دروغگویی است که به ما افترا بسته است.)
  19. پرش به بالا↑ از امام صادق(ع) نقل شده است: لِلْقَائِمِ غَیبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِیرَةٌ وَ الْأُخْرَی طَوِیلَةٌ الْغَیبَةُ الْأُولَی لایعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِیهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِیعَتِهِ وَ الْأُخْرَی لایعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِیهَا إِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِیهِ. (کلینی، الكافی، إسلامیة، ج‌۱، ص۳۴۰) (ترجمهبرای قائم دو غیبت است: یکی کوتاه است و دیگری طولانی. در غیبت اول جز شیعیان خاص او کسی از جای او با خبر نیست و در غیبت دیگر جز دوستان خاص او کسی از جای او با خبر نیست.) همچنین در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیبَتَینِ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّی یقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ یقُولَ بَعْضُهُمْ قُتِلَ وَ یقُولَ بَعْضُهُمْ ذَهَبَ حَتَّی لایبْقَی عَلَی أَمْرِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَّا نَفَرٌ یسِیرٌ لایطَّلِعُ عَلَی مَوْضِعِهِ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لاغَیرِهِ إِلَّا الْمَوْلَی الَّذِی یلِی أَمْرَهُ (طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۶۱)  (ترجمهبرای صاحب این امر، دو غیبت است که یکی از آن‌ها، به اندازه‌ای طولانی می‌شود که برخی از مردم گویند: از دنیا رفته است، برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: رفته است. جز اندکی از یاران او، بر باور خود استوار نماند. کسی از فرزندانش و غیر آنان از اقامتگاه او آگاه نمی‌شود، جز کسی که متصدی امور او است.)
  20. پرش به بالا↑ إنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً (ترجمهبه درستی که با دشواری، آسانی است.)[ انشراح–۶] و لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (ترجمهجز گروه كافران كسی از رحمت خدا نومید نمی‌شود.)[ یوسف–۸۷] و انتظار الفرج بالصبر عبادة.

منابع

  • ابن اثیر الجزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن جوزی، سبط ، تذکرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۸ق.
  • ابن خشاب، عبدالله بن احمد، تاریخ الموالید الائمه و وفیاتهم، تحقیق آیت الله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۶ق.
  • ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، به تحقیق احسان عباس، قم، الشریف الرضی، بی تا.
  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب علیهم السلام، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
  • ابن طلحه شافعی، محمد، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۹ق.
  • ابن طولون، الائمه الاثنی عشر، تحقیق صلاح الدین منجد، قم، منشورات الرضی، بی تا.
  • ابن قیم، محمد بن ابی بکر، المنار المنیف، تحقیق عبد الفتاح ابو غدة، حلب، مکتبه المطبوعات الاسلامیه، ۱۳۹۰ق.
  • اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفة الائمه، چ۱، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
  • اربلی‌، علی بن عیسی‌، کشف الغمة فی معرفة الائمة، چاپ هاشم رسولی محلاتی‌، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
  • اشعری، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، تصحیح دکتر محمدجواد مشکور، تهران، مرکز انتشارات علمی فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۶۱ش.
  • امین، سید محسن، سیره معصومان، ترجمه علی حجتی کرمانی، تهران، سروش، دوم، ۱۳۷۶ش.
  • حسین، جاسم، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ترجمه و تصحیح محمود رضا افتخار زاده، تهران، روزگار، ۱۳۸۶ش.
  • حسین، جاسم، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ترجمه محمدتقی آیت‌اللهی، تهران، امیرکبیر، سوم، ۱۳۸۵ش.
  • جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انتشارات انصاریان، چ۵، ۱۳۸۱ش.
  • حسینی جلالی، محمدرضا، تاریخ اهل البیت، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰ق.
  • حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج۴.
  • راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، تحقیق مؤسسة الإمام المهدی علیه‌السلام، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)، ۱۴۱۱ق
  • سید ابن طاووس، علی بن موسی، ملاحم و الفتن، قم، الشریف الرضی، ۱۳۹۸ق.
  • سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت: حضرت مهدی از ولادت تا امامت، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود، چ۶، ۱۳۸۹ش.
  • سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(ع)، دوم، ۱۳۸۸.
  • سید مرتضی، الفصول المختاره، مندرج در مصفات الشیخ المفید، چاپ اول: قم، مؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • شوشتری، شریف الدین حسینی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، تحقیق آیت الله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، هفتم، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، ۱۳۹۰ش.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌ الله، منتخب الاثر، تهران، مکتبة الصدر، [بی‌تا].
  • صافی گلپایگانی، لطف‌ الله، نوید امن و امان، تهران، دفتر تنظیم نشرو آثار آیت الله صافی گلپایگانی، ۱۳۸۶ش.
  • صدر، سید محمد، تاریخ مابعد الظهور، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۲ق.
  • صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة الصغری، چاپ اول: بیروت،‌دار التعارف، ۱۳۹۲ق.
  • صدر، سید محمد، پژوهشی در زندگی امام مهدی(عج) و نگرشی بر تاریخ غیبت صغری، محمد امامی شیرازی، دارالتبلیغ اسلامی.
  • صدوق، محمد بن علی،‌ عیون اخبار الرضا، تحقیق مهدی لاجوردی زاده، تهران، نشر جهان، بی تا.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، به تحقیق علی‌اکبر غفاری، چ۲، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
  • صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۰۵ق
  • صدوق، محمد بن علی،کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۵۹ش.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، تحقیق: علاء آل جعفر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
  • طبرسی‌، فضل بن حسن‌، اعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ علی‌اکبر غفاری‌، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
  • طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، در سال ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، قم، انتشارات مسجد جمکران، ۱۴۱۰ق.
  • ‌ طبرسی نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، ترجمه و تحقیق یاسین موسوی، کربلا، عتبة الحسینیة المقدسة، ۱۴۳۰ق.
  • طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، تحقیق مؤسسه بعثت، چ۱، قم، مؤسسه بعثت، ۱۴۱۳ق.
  • طبسی، نجم‌الدین، تا ظهور، قم، مرکز تخصصی مهدویت، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، ۱۳۸۸ش.
  • طوسی، كتاب الغیبة للحجة، تحقیق عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم،‌ دارالمعارف الاسلامیة، ۱۴۱۱ق.
  • عراقی، محمود، دارالسلام، انتشارات اسلامیه، ۱۳۸۰ش
  • العمیدی، سید هاشم ثامر، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ترجمه و تحقیق: مهدی علیزاده، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۷۵ش.
  • العمیدی، سید هاشم ثامر، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقیق: مهدی علیزاده، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، دوم، ۱۳۸۲ش.
  • غفارزاده، علی، زندگانی نواب خاص امام زمان، قم، انتشارات نبوغ، ۱۳۷۹ش.
  • قزوینی، سید محمد کاظم، الامام المهدی من المهد الی الظهور، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۹۸۵م.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، قم، انتشارات بصیرتی، [بی‌تا].
  • کامل سلیمان، یوم الخلاص، تهران، مؤسسه انصار الحسین الثقافیه، ۱۹۹۱م.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۸۹ق
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، چ۴، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، محقق جعفر حسینی، بیروت، المجمع العالمی لاهل البیت،‌ ۱۴۳۲ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چ۲، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الفصول المهمة فی الغیبة، محقق فارس الحسون، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، به کوشش مؤسسه آل البیت، بیروت،‌ دار المفید، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، به کوشش مؤسسه آل البیت، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۳۷۲ش/۱۴۱۳ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی بر پایه قرآن، با همکاری سیدمحمدکاظم طباطبایی، ترجمه عبدالهادی مسعودی، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۳ش.
  • مدرسی طباطبایی، سید حسین، مکتب در فرایند تکامل نظری بر تطور مبانی فکری تشیع در سه قرن نخستین، ترجمه هاشم ایزد پناه، هفتم، تهران، کویر، ۱۳۸۸ش.
  • مقدرسی، یدالله، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
  • مسعودی، علی بن حسن، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، ۱۴۲۶ق.
  • موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم در فوائد دعا برای حضرت قائم، مترجم سید مهدی حائری قزوینی، قم، برگ شقایق، ۱۳۸۰ش.
  • نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، به تحقیق علی‌اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق.
  • نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، تصحیح محمد صادق آل بحرالعلوم، نجف، المکتبة المرتضویة، ۱۳۵۵ق.
  • یاقوت حموی، معجم الادباء، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۰ق.
  • یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۳۹۹ق.
  • فتح الباری شرح الصحیح البخاری، احمد بن علی العسقلانی (ابن حجر)، تحقیق عبدالله بن باز، بیروت، دارالفکر، ۱۳۷۹ق
  • کشف المشکل من حدیث الصحیحین، عبدالرحمن بن الجوزی، تحقیق علی حسین البواب، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ق

منبع- ویکی شیغه

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

مطالب و مقالات مرتبط

گل نرگس (ویژه نامه ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ایام ولادت حضرت ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه مبارک باد
سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه مبارک باد
رابطه شب قدر با حجت زمان و امام عصر، عج الله تعالی فرجه الشریف
خلاصه ای از سیره پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)
سیره و زندگینامه امام جواد (ع)؛ از تولد تا شهادت
زندگینامه امام حسن مجتبی (ع)به قلم شیخ عباس قمی (کتاب منتهی الامال)
پاسخ آيت الله جوادي آملي به چهار پرسش درباره امام زمان (عج)
آثار وجودی امام زمان(عج)
آشنایی مختصر با امام زمان (ع)
سرگذشت مادر بزرگوار امام زمان علیه السلام
بعثت تا غدير در سيره پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم
خطبه فدکیه حضرت فاطمه (س) با ترجمه آیت الله العظمی مکارم شیرازی
حضرت ام البنین سلام الله علیها
پرسش و پاسخ مذهبی پیرامون شخصیت والای حضرت فاطمه سلام الله علیها
نگاهی به زندگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله
معرفی خطبه حضرت فاطمه سلام الله علیها
رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین اسوه و الگوی زندگی یک مسلمان
تاریخ زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی