تاریخ عاشورا

حماسه ي تاريخي عاشورا و آمار و ارقام

مسئله آمار و ارقام در اين نهضت حماسي و با شکوه، از جمله مسائلي است که ابهامات و سؤالات فراواني پيرامون آن مطرح است. گرچه در اين موضوع مورّخان اسلامي آراء و ديدگاه هاي متفاوتي دارند و در بعضي يا بيشتر موارد به درستي نمي توان، نظر قاطعي ابراز کرد!. در اين تحقيق و مقاله کوتاه، سعي شده تا حد توان، اقوال مورّخان گردآوري، بررسي و گوشه هايي از زواياي اين حماسه پرشکوه و سرنوشت ساز براي عموم علاقه مندان و شيفته گان و عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) روشن شود.
بازدید : 830
زمان تقریبی مطالعه : 38 دقیقه
تاریخ : 12 مرداد 1401
حماسه ي تاريخي عاشورا و آمار و ارقام

حماسه ي تاريخي عاشورا و آمار و ارقام


حجت الاسلام عبّاس جعفري فراهاني

اشاره:
همه ساله با فرا رسيدن ماه محرم الحرام، جهان اسلام به ويژه جهان تشيع و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در غم و اندوه و سوگواري فرو مي روند. مساجد و حسينيه ها و تکيه ها و کوچه و خيابان ها و ادارات و خانه ها سياه پوش مي شوند. مردم دل سوخته و عزادار، هر کدام به نوعي تلاش مي مي کنند عشق و علاقه و ارادت خود را به خاندان پيامبر (ص) نشان داده و از ظلم و ستمي که بر امام حسين (ع) و فرزندان و اصحاب ايشان، در روز دهم محرم سال شصت و يکم هجري رفت، بي زاري جسته و بر عاملان و قاتلين آنان لعن و نفرين بفرستند. از طرف ديگر در اين روزها و سال هاي اخير، مردم جهان شاهد ظلم و ستم دردناکي مانند قتل و جنايت، آوارگي و... هستند که بر برخي از مسلمانان و شيعيان مظلوم در کشورهاي عراق و سوريه و لبنان و ... از سوي تعدادي از گروهک هاي منحرف و تروريستي مدعي اسلام از قبيل داعش و جبهة النصرة و... که با حمايت استکبار جهاني و عوامل آنها يعني آل سعود وهابي ايجاد شده اند، اتفاق افتاده و مي افتد. قطعاً اينها از پيروان خوارج و بني اميه و بني عباس هستد که بدون رحم و مروت اين جنايات را مرتکب مي شوند!. اميدواريم با هوشياري، اتحاد و همدلي مسلمانان و گروه هاي شيعي در اين کشورها و با حمايت ملت ها و دولت هاي اسلامي و مجامع بين المللي، توطئه بدخواهان و استعمارگران و استکبار جهاني هرچه زودتر خنثي و نابود و شر گروه هاي تروريستي از سر مردم کم شود. ان شاء الله.
واقعه بزرگ تاريخي و عبرت آموز عاشورا، يکي از وقايع مهم تاريخ اسلام و تشيّع مي باشد که تاکنون از سوي گويندگان، نويسندگان، علماء و محقّقان اسلامي و غير اسلامي، پيرامون اهداف، نتايج و دستاوردهاي آن بحث هاي زيادي صورت گرفته و کتاب ها، مقالات و سخن راني هاي فراوان و متعددي انجام، ايراد و چاپ و منتشر شده است. ( 1 )
مسئله آمار و ارقام در اين نهضت حماسي و با شکوه، از جمله مسائلي است که ابهامات و سؤالات فراواني پيرامون آن مطرح است. گرچه در اين موضوع مورّخان اسلامي آراء و ديدگاه هاي متفاوتي دارند و در بعضي يا بيشتر موارد به درستي نمي توان، نظر قاطعي ابراز کرد!. در اين تحقيق و مقاله کوتاه، سعي شده تا حد توان، اقوال مورّخان گردآوري، بررسي و گوشه هايي از زواياي اين حماسه پرشکوه و سرنوشت ساز براي عموم علاقه مندان و شيفته گان و عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت (ع) روشن شود.

1 - نگاهي کوتاه به فضائل و دوران زندگاني حضرت امام حسين (ع)
حضرت امام حسين عليه السلام، سيّد الشهداء، خامس آل عباء و سومين حجّت معصوم الهي، فرزند امام عليّ بن ابي طالب (ع) و زاده حضرت فاطمه زهراء (س) در سوّم (يا پنجم) ماه شعبان المعظّم سال چهارم هجري در مدينه منوّره، ديده به جهان گشود. آن حضرت، شش سال و چند ماه از آغازين عمر شريف خود را در زمان جدّ بزرگوارش، خاتم و أشرف پيامبران الهي، حضرت محمّد بن عبدالله (ص) گذراند.
امام حسين(ع)، هنگام رحلت پيامبر (ص) هفت سال داشت، اما علي رغم طفوليت، به همراه اهل بيت، در برخي وقايع مهم آن زمان، حضور داشت و در اين ميان مي‌توان به واقعه مباهله با نصاراي نجران، ماجراي اصحاب کساء، بيعت با پيامبر اسلام (ص)، شاهد قرار گرفتن در نامه‌نگاري، اشاره کرد.
ابن سعد، امام حسين(ع) را در زمره واپسين طبقه (طبقه پنجم) از اصحاب رسول خدا (ص) ـ که به هنگام وفات آن حضرت خردسال بود و در هيچ جنگي او را همراهي نکرد ـ ياد کرده است.
حدود شش سال و هشت ماه از زندگي امام حسين (ع) در زمان حيات رسول خدا (ص) سپري شد. او همواره مورد عنايات و الطاف ويژه پيامبر(ص) بود. از پيامبر نقل شده که فرمود:«انّ الحسن و الحسين، سيّدا شباب اهل الجنة».؛ ترجمه: امام حسن (ع) و امام حسين (ع) سرور جوانان بهشتند.
يعلي عامري از پيامبر (ص) نقل کرده است که فرمود: «حسين منّي و انا منه، احبّ الله من احبّه، الحسن و الحسين سبطان من الأسباط».؛ ترجمه: حسين، از من است و من، از حسينم. خداوند دوست مي‌دارد هر کس را که دوستدار حسين (ع) است! حسن و حسين دو فرزند از فرزندان انبيايند.
از سلمان فارسي نيز نقل شده است که رسول خدا (ص)، حسين (ع) را بر زانوي خويش نهاده او را مي‌بوسيد و مي‌فرمود: «تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني؛ تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي؛ تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت‌هاي خدايي که نه نفرند و خاتم ايشان قائم ايشان است».
باز از سلمان روايت شده است که پيامبر (ص) فرمود: «اي سلمان! هر کس اينان [حسنين] را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است». سپس دستش را بر شانه حسين (ع) نهاد و فرمود: «او، امام پسر امام است، نه تن از نسل او، اماماني نيک و امين و معصوم‌اند و نهمين آنان، قائم (قيام کننده) ايشان است».
پيامبر خدا (ص) بارها فرمود: «حسن [ع] و حسين [ع] فرزندان من هستند، هر کس آنها را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسي که مرا دوست داشته خدا را دوست دارد و هر که خدا را دوست داشته وارد بهشت مي‌شود و هر کس آنها را بد بدارد مرا بد داشته و هر که مرا بد داشته خدا را بد داشته و هر که خدا را بد بدارد وارد جهنم مي‌شود».
ابوهريره نيز گفته است که رسول خدا (ص) فرمود: «هر کس اين دو فرزندم –حسن و حسين [عليهما السلام]- را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است».
علاقه حضرت پيامبر (ص) به حسنين (عليهما السلام) چنان بود که با ورودشان به مسجد، گاه خطبه‌اش را ناتمام مي‌گذاشت و از منبر پايين مي‌آمد و به استقبال آنان مي‌رفت و آنان را در آغوش مي‌کشيد.
انس بن مالک روايت مي‌کند: «وقتي از پيامبر (ص) پرسيدند کدام يک از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي‌داري؟ فرمود: حسن و حسين [عليهما السلام] را».
امام حسين (ع)، مدت سي سال از عمر شريفش را در کنار پدر ارجمندش، حضرت امام عليّ (ع) سپري کرد.
ايشان، مدت ده سال از زندگاني خود را به عنوان يار وفادار و پشتيبان قوي در کنار برادر بزرگوارش، حضرت امام حسن مجتبي (ع) بود.

2- آغاز انقلاب و نهضت تاريخي کربلا
بخشي از دوران امامت امام حسين (ع) با ادامه حکومت نامشروع و غاصبانه بني اميّه (معاوية بن ابي سفيان و يزيد بن معاوية) هم زمان بود. در اين دوره، حضرت، با پاي بندي به صلح تحميلي بر برادرش حضرت امام حسن (ع)، شاهد ظلم و ستم اُمويان بودند تا اين که مرگ معاويه در اول رجب سال شصت هجري اتفاق افتاد. با درخواست يزيد بن معاوية مبني بر بيعت، امام حسين (ع) به مخالفت برخاست و نهضت تاريخي و حماسي عاشورا را آغاز نمود. پس از پنج ماه، نهضت آزادي خواهانه، بيدار گرايانه و حماسي حسيني (ع) در روز دهم محرم سال شصت و يک هجري در سرزمين کربلا، با فداکاري بي نظير خود و تعداد زيادي از يارانش به شهادت رسيد.


3- تعداد ياران حضرت امام حسين (ع) هنگام خروج از مدينه
مرحوم شيخ مفيد (م  413  هـ) مي نويسد: «فخرج الحسين (ع) في ليلة الأحد ليومين بقيا من رجب سنة ستيّن متوجّهاً نحو مکة و معه بنوه و بنو اخيه و اخوته و جُلّ اهل بيته الاّ محمّدبن الحنفية...». ( 2 ) يعني؛ حضرت سيّد الشهداء عليه السلام در شب يک شنبه (دو روز مانده از ماه رجب) در حالي که همراه ايشان فرزندان خودش، فرزندان برادرش، برادرانش و تمامي اهل بيتش (غير از محمدبن حنفية)، به سوي مکّه حرکت کرد.
خوارزمي (م  568  هـ) مي گويد: «وخرج الحسين (ع) في جوف الليل يريد مکة في جميع اهل بيته...». ( 3 ) يعني؛ امام حسين (ع) در تاريکي شب به همراه تمامي اهل بيتش حرکت کرد... .
تاريخ نويسان اسلامي و صاحبان مقاتل، عباراتي روشن تر از آنجه که ذکر شد، ندارند و اکثر با اجمال و ابهام، تعداد ياران و همراهان حضرت را ذکر کرده اند.
علامه سيد محسن امين عاملي (ره)، همين مضامين را با اندکي اختلاف ذکر کرده است. (4)
به هر حال آنچه که به طور قطع مي توان گفت، اين است که امام حسين (ع) را برادران، خواهران، فرزندان برادرش و تعدادي از اصحاب همراهي کردند، ولي نمي توان يک يک آن ها را (غير از مواردي که اسامي آن ها ذکر شده و يا در روز عاشورا به شهادت رسيدند) به طور دقيق مشخص کرد!.

4 ـ تعداد نامه هاي نوشته شده توسط کوفيان به امام حسين (ع)
بعد از مرگ معاوية بن ابي سفيان، شيعيان کوفه از بيعت با فرزند او (يزيد) خودداري کردند و وقتي خبر دار شدند، امام حسين (ع) نيز از مدينه خارج شده اند، شروع به نگاشتن نامه به ايشان نموده و در آن نامه ها، از امام (ع) خواستند تا به کوفه سفر کند و اعلام کردند که حاضرند، در رکاب امام حسين (ع) عليه يزيد و دستگاه جبّار و ستم گر اموي مبارزه کنند!.
شيخ مفيد(ره) مي نويسد: «... وأنفذوا قيس بن مُسهِر الصيداوي وعبدالله وعبدالرحمان (ابنا شدّاد الأرحبي) و عمارة بن عبداللّه السلوني الي الحسين (ع) و معهم نحو مئة و خمسين صحيفة من الرجل والإثنين والأربعة ثم لبثوا...». ( 5 ) يعني؛ کوفيان، قيس بن مُسهِر، عبدالله و عبدالرحمان (فرزندان شداد) و عمارة را به سوي امام حسين (ع) روانه ساختند، در حالي که با آن ها، حدود يک صد و يا پنجاه نامه از طرف يک، يا دو و يا چهار نفر بود... .
وي در ادامه مي افزايد، در نوبت هاي بعدي نيز هاني بن عروة و... نامه هايي نوشتند تا اينکه تعداد آن ها، خيلي زياد شد و امام حسين (ع) وقتي انبوه نامه ها را مشاهده کردند، تصميم به فرستاندن نماينده خود مسلم بن عقيل (ع) به سوي کوفه براي به دست آوردن واقعيت نگارش نامه ها و وفاداري کوفيان و اتمام حجّت بر آن ها، گرفتند.
سيد ابن طاووس (م  664  هـ) مي گويد: «فورد عليه في يومٍ واحدٍ، ستّ مئة کتابٍ و تواترت الکتب حتي إجتمع عنده في نُوب متفرقة، إثنا عشر الف کتاب». (  6) يعني؛ در يک روز، شش صد، نامه به دست حضرت رسيد و آن قدر، نامه ها زياد شد تا اينکه در چند نوبت،  12  هزار نامه شد.
ابن سعد مي گويد: «مسلم بن عقيل در نامه اي که به امام حسين (ع) نگاشت، خبر از بيعت دوازده هزار نفر داد و فرستادگان اهل کوفه نزد حضرت رسيدند و ديواني را آوردند که اسامي صد هزار نفر، در آن بود». ( 7 ) در هر حال، تعداد نامه ها، بسيار زياد بوده است. اگر چه مقدار دقيق آن ها را به دليل اختلاف روايات تاريخي، نمي توان مشخص کرد؟!.

 5  ـ تعداد بيعت کنندگان با مسلم بن عقيل (ع)
مورخان در اين مورد، اقوال مختلفي دارند که به نمونه هايي از آنها اشاره مي شود:
ابن عساکر (م  571  هـ) مي نويسد: «وکان يسير الحسين [ع] من مکة الي العراق بعد ان بايع له من أهل الکوفة إثنا عشر الفاً علي يد مسلم». ( 8 ) يعني؛ حضرت امام حسين (ع) بعد از اينکه خير بيعت کردن دوازده هزار نفر با نماينده خودشان در کوفه (جناب مسلم) را شنيدند، به سوي عراق حرکت کردند.
شيخ مفيد (ره) مي گويد: «حتّي بايعه (مسلم) ثمانية عشر الفاً فکتب الي الحسين (ع) يخبره ببيعة ثمانية عشر الفاً و يأمره بالقدوم...». ( 9 ) يعني؛ هيجده هزار نفر با مسلم (ع) بيعت کردند و ايشان به امام (ع) خبر داد و خواست که به عراق سفر کند.
ابن قتيبه دينوري (م  267 هـ) مي گويد: «و بايع له مسلم بن عقيل، أکثر من ثلاثين الفاً من أهل الکوفة». ( 10 ) يعني؛ بالغ بر سي هزار نفر از اهل کوفه با حضرت مسلم بيعت کردند.
اين ها، نمونه هايي از اقوال تاريخ نويسان اسلامي و صاحبان مقاتل بود که به نظر مي رسد، مردم کوفه و شيعيان به خاطر علاقه اي که به خاندان پيامبر (ص) داشتند با نماينده ايشان بيعت کردند. از طرف ديگر، تعدادي از شيعيان، احتمال اين را نمي دادند که حضرت امام حسين (ع) در قيام خودشان با شکست (ظاهري) مواجه شوند و به شهادت برسند.

6- تعداد ياران حضرت (ع) هنگام خروج از مکه
مورخان اسلامي در باره اين موضوع، عبارات کلي و مبهمي دارند که بعضي از آن ها به شرح زير است:
شيخ مفيد (ره) مي نويسد: «و کان قد اجتمع اليه (ع) مدّة مقامه بمکة، نفرٌ من أهل الحجاز و نفرٌ من أهل البصرة، انضافوا الي أهل بيته و مواليه ... فخرج (ع) مبادراً بأهله و ولده و من انضّم اليه من شيعته و لم يکن خبر مسلم قد بلغه...». ( 11 ) يعني؛ امام حسين(ع) در مدت اقامتشان در مکه پذيراي عده اي از اهل حجاز و بصره شدند که آن ها به اهل بيت و دوست داران ايشان اضافه شدند... و حضرت با تمامي آن ها، قبل از اينکه خبر کشته شدن حضرت مسلم (ع) را دريافت کند، به سوي کربلا حرکت کرد.
ابن سعد (کاتب واقدي) مي گويد: «و بعث الحسين [ع] إلي المدينة، فقدم عليه من خَفّ (حَفّ) معه من بني عبدالمطّلب و هم تسعة عشر رجلاً و نساءٌ او صبيانٌ من اخواته و بناته و نسائهم، فخرج متوجّهاً الي العراق في أهل بيته و ستيّن شيخاً من أهل الکوفة». ( 12 ) يعني؛ حضرت امام حسين (ع) را، جماعتي از همراهان او از فرزندان عبدالمطّلب که نوزده مرد بودند و زنان و کودکان از خواهران و دختران و زنانشان او را همراهي کردند و امام (ع) با آن ها و شصت تن پيرمرد از کوفيان به طرف عراق (کوفه و کربلا) حرکت نمود.
ابن اعثم کوفي مي نويسد: «و خرج الحسين [ع] من مکة، يوم الثلاثاء -يوم التروية- لثمان مضين من ذي الحجة و معه إثنان و ثمانون رجلاً من شيعته و أهل بيته...». ( 13 ) يعني؛ امام (ع) در روز ترويه (هشتم ذي الحجّة) به همراه هشتاد و دو تن از شيعيان و اهل بيت خودشان به سوي عراق حرکت فرمود.
علامه مجلسي (م 1111 هـ) در روايتي که از امام صادق (ع) نقل کرده مي نويسد: «سئل الصادق (ع) عن مقتل الحسين (ع) قال: حدثني ابي عن ابيه عليهما السلام قال: فانتبه الحسين (ع) من نومه، عند قبر النبيّ (ص) باکياً فأتي أهل بيته فأخبرهم بالرؤيا و ودّعهم و حمل أخواته علي المحامل و بناته و ابن أخيه، القاسم بن الحسن بن عليّ (ع) ثم صار في أحد و عشرين رجلاً من اصحابه و أهل بيته منهم ابوبکر بن عليّ و محمّد بن عليّ و عثمان بن عليّ و العباس بن عليّ و عبدالله بن مسلم بن عقيل و عليّ بن الحسين الأکبر و عليّ بن الحسين الأصغر...». ( 14 )
يعني؛ امام صادق (ع) [در جواب سؤالي که راجع به امام حسين (ع) از ايشان شد] فرمودند: حضرت سيّد الشهداء [در کنار قبر مطهّر جدّشان پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله)] از خواب بيدار شدند در حالي که گريه مي کردند و آنگاه نزد خانواده و اهل بيتشان آمدند و خوابي را که ديده بودند براي آن ها تعريف کردند. سپس خواهران، دختران و فرزند برادرشان يعني قاسم را سوار بر مرکب ها کردند و به همراه بيست و يک تن از اصحاب و خويشان خود که از جمله آن ها: ابوبکر، محمد، عثمان و عباس از فرزندان [امام] عليّ (ع) و عبدالله، فرزند مسلم (ع) و عليّ بن الحسين [عليّ اکبر] (ع) و عليّ بن الحسين [امام سجاد] (ع) بودند به طرف عراق حرکت کردند.
از اقوال مختلف مورخان نمي توان نظر قطعي و مشخصي در مورد ياران و همراهان امام (ع) هنگام خارج شدن از مکه به سوي عراق ابراز کرد، ولي به طور قطع مي توان گفت: تعدادي از اهل بيت امام (ع) [ مانند افرادي که در روايت نام برده شده اند] و اصحاب نزديک، ايشان را همراهي مي کرده اند.

7 - تعداد اصحاب و ياران سيّد الشهداء (ع) در کربلا
تاريخ نويسان و صاحبان مقاتل در مورد تعداد سپاهيان حضرت در روز عاشورا و مراحل قبل از شروع نبرد حماسي و تاريخ ساز کربلا، اقوال متفاوتي دارند که به نمونه هايي از آن ها اشاره مي شود:
ابومخنف ( از مورخان مشهور حوادث کربلا)، مي نويسد: «... حتي انتهوا إلي زُبالة فأخرج للناس کتاباً: "بسم الله الرحمن الرحيم. اما بعد؛ فقد اتانا خبرٌ فضيعٌ! قُتل مسلم بن عقيل و هاني بن عروة و عبدالله بن بُقطر [يقطر]، و قد خذلتنا شيعتنا فمن أحبّ منکم الإنصراف فلينصرف، ليس عليه منّا ذمامٌ"، فتفرّق الناس عنه تفرّقاً، فأخذوا يميناً و شمالاً...». ( 15 ) يعني، امام حسين (ع) و اصحابش، به زباله (يکي از منازل بين راه) رسيدند... و خبر شهادت مسلم بن عقيل و هاني بن عروة و عبدالله بن بُقطر [يَقطر] (برادر شيري خود)... به ايشان رسيد. حضرت فرمودند: «شيعيان ما را خوار کردند!... سپس از مردم و همراهان خواستند که اگر دوست دارند متفرق شوند!، در نتيجه عده اي به طرف راست و چپ روانه شدند...».
ابوحنيفه دينوري (م 327  هـ) مي گويد: «و قد کان صحبه [الحسين] قومٌ من منازل الطريق، فلمّا سمعوا خبر مسلم، و قد کانوا ظنّوا انّه يقدم علي انصارٍ و عضدٍ تفرّقوا عنه». ( 16 ) يعني؛ گروهي که همراهان حضرت را تشکيل مي دادند و در مسير به ايشان پيوستند، گمان مي کردند که امام حسين (ع) را ياران و سپاهيان زيادي است، اما پس از اطلاع از کشته شدن مسلم بن عقيل (ع) متفرق شدند.

نکته:
لازم به توضيح است که تعداد همراهان امام حسين (ع) قبل از شروع جنگ، همواره در نوسان (کم و زياد شدن) بوده است. گاهي عده زيادي به سپاه حضرت ملحق مي شدند و گاهي در بعضي از منازل (توقف گاه ها) و قبل از رسيدن به سرزمين کربلا و يا در شب عاشورا؛ تعدادي از ملحق شدگان به علل گوناگوني از سپاه حضرت جدا مي شدند. لذا در اين مورد عدد ثابت و مشخصي را براي انصار و ياران امام (ع) نمي توان مشخص کرد. لازم به يادآوري است که اين رقم ها، بيشتر از روي حدس و تخمين بيان شده اند و هرگز بر مبناي شمارش دقيق و محسوس استوار نيست!. [جدا شدن ياران و اصحاب امام حسين عليه السلام در کتاب ناسخ التواريخ/ مرحوم محمدتقي سپهر آمده که استاد شهيد آيت الله مطهري (ره) در کتاب حماسه حسيني جلد  2  ص  107  آن را رد مي کنند].
اينک به نقل عباراتي از نوشته هاي مورخاني که در آن ها، اعداد و ارقام معيني ذکر شده است، مي پردازيم :
مسعودي (م  345  هـ) مي نويسد: «... فعدل إلي کربلا و هو في مقدار خمس مئة فارسٍ من أهل بيته و أصحابه و نحو مئة راجلٍ...». ( 17 ) يعني؛ امام حسين(ع) در حالي که ايشان را پانصد سواره از اهل بيتش و اصحاب و حدود صد نفرشان پياده بودند همراهي مي شد، روي به سوي کربلا نمودند.
مسعودي با اينکه در ثبت وقايع و نقل اعداد و ارقام معروف به دقّت است، ولي اين نقل او قابل قبول نيست!. زيرا اولاً با اکثر روايات مخالف است و امتيازي هم ندارد و ثانياً احتمال اشتباه در ثبت «خمس مئة» هم بعيد نيست!.
شيخ مفيد (ره) مي فرمايد: «وکان معه إثنان و ثلاثون فارساً و أربعون راجلاً...». ( 18 ) يعني؛ با حضرت سيّد الشهداء (ع) سي و دو سواره و چهل نفر پياده همراه بودند.
تعدادي را که شيخ مفيد ذکر کرده، سخن ديگر مورخان نيز هست، گو اينکه بعضي عدد بيشتري را هم گفته اند. ( 19 )
در روايتي که سيد ابن طاووس از امام محمّد باقر (ع) نقل مي کند، به تعداد بيشتري شده است: «انّهم کانوا خمسة و اربعين فارساً و مئة راجل...». ( 20 ) يعني؛ چهل و پنج سواره و صد پياده همراه امام (ع) بودند.
چنانکه قبلاً اشاره شد، در بين راه تعدادي از همراهان حضرت از ايشان جدا مي شدند. بايد توجه کرد که تعداد زيادي نيز به سپاه حضرت امام حسين (ع) ملحق مي شدند که بعضي از تاريخ نويسان بر اين مسئله تأکيد کرده اند.
ابن سعد مي گويد :«... وکان مع الحسين [ع] يومئذ خمسون رجلاً واتاهم من الجيش عشرون رجلاً و کان معه من اهل بيته تسعة عشر رجلاً». ( 21 ) يعني؛ با امام حسين عليه السلام در آن روز (عاشورا) پنجاه مرد بود و بيست نفر نيز از سپاه دشمن به ايشان پيوستند و از اهل بيت امام (ع) نوزده نفر مرد همراه حضرت بودند.
سيد ابن طاووس مي نويسد : «فصير إليهم في تلک الليلة من عسکر عمر بن سعد إثنان و ثلاثون رجلاً...». ( 22 ) يعني؛ در شب عاشوراء، سي و دو نفر از سپاه عمر بن سعد به سپاه امام (ع) پيوستند.
ديگر مورخان، اسامي بعضي از کساني را که به نيروهاي امام (ع) پيوستند، مانند حرّ بن يزيد الرياحي، زُهير بن القَين، مُصعب بن يزيد، جابر بن حجاج التيمي، شبيب الکلابي، نُعمان بن عمرو الأزدي و... را ذکر کرده اند. ( 23)
علامه سيد محسن امين عاملي (ره) در مورد تعداد ياران حضرت عبارت جامعي دارد که ذکر مي شود: «و أصبح الحسين (ع) فهيّأ اصحابه بعد صلاة الغداة و کان معه إثنان و ثلاثون فارساً و اربعون راجلاً و قيل: ثمانية و اربعون راجلاً و [في رواية] ثمانون راجلاً و عن الباقر (ع): انّهم کانوا خمسة و اربعين فارساً و مئة راجل و قيل: کانوا سبعين فارساً و مئة راجل...». ( 24 ) يعني؛ امام حسين (ع) بعد از نماز صبح اصحاب خود را که سي و دو نفر سوارکار و چهل پياده و بنا بر قولي جهل و هشت پياده و يا قولي ديگر هشتاد پياده بودند آماده کرد. و در روايتي از امام باقر (ع) آمده است که چهل و پنج تن اسب سوار و صد پياده، و بنا بر قولي ديگر هفتاد سوارکار و صد پياده بودند.
در مورد تعداد واقعي لشکريان حضرت امام حسين (ع) در سرزمين کربلا، نظر قاطعي نمي توان ابراز کرد!. ولي به هر حال تعداد آن ها بيش از صد تن از اهل بيت و انصار، بوده است. همچنين مسلّم است که اضافه و يا کم شدن لشکر امام (ع) بارها تکرار شده است!.

 8 - آمار سپاهيان دشمن اموي به فرماندهي عمر بن سعد
اگرچه پرداختن به اين مسئله اهميت چنداني ندارد، ولي از جهت اينکه اوج حادثه و عظمت حماسه خونين عاشورا و فداکاري ياران امام حسين (ع) با تعداد اندک، بيشر روشن شود به مواردي در اين باره، اشاره مي شود.
ابومخنف (لوط بن يحيي) مي نويسد: «انّ عبيدالله بن زياد، بعث عمر بن سعد علي أربعة آلاف من الکوفة...». ( 25 ) يعني؛ عبيد الله بن زياد (حاکم کوفه)، چهار هزار نفر را از کوفه، به فرمان دهي عمر بن سعد بن ابي وقاص به کربلا فرستاد.
سيد ابن طاووس (ره) در گزارش خود مي نويسد: «و خرج (عمر بن سعد) لقتال الحسين (ع) في أربعة آلاف فارس و اتبعه ابن زياد بالعساکر حتي تکملت عنده الي ستّ ليال خلون من المحرّم عشرون ألف فارسٍ». ( 26 ) يعني؛ عمر بن سعد، با چهار هزار جنگ جو براي جنگ با حسين (ع) خارج شد و به دنبال او ابن زياد حرکت کرد و تا شب ششم محرّم تعداد ياران او به بيست هزار نفر رسيد.
از ائمه معصومين (عليهم السلام)، رواياتي نقل شده است که در آن ها، تعداد لشکريان دشمن را بيش از اين ذکر کرده اند.
شيخ صدوق (م  381  هـ) از امام صادق (ع) روايت مي کند که فرمود:«... إنّهم کانوا ثلاثون ألفاً». ( 27 ) يعني؛ سپاهيان دشمن سي هزار نفر بودند. همين مقدار را سيد ابن طاووس و ديگران نيز ذکر کرده اند.( 28 ) محدثان و مورخاني مانند ابن شهر آشوب، تعداد را  35  هزار نفر نوشته اند. ( 29)
علامه مجلسي (ره) عدد پنجاه هزار نيرو را هم روايت کرده است. ( 30 )
اگر اين رقم هاي زياد را براي سپاه دشمن نپذيريم و آن ها را مبالغه آميز بدانيم، ولي بايد بدانيم که تعداد لشکريان دشمن بسيار زياد بوده است!، زيرا سعي و تلاش دشمنان به فرمان دهي، ابن زياد و عمر بن سعد بر اين بوده که با جمع آوري نيروهاي فراوان، خوف و وحشت در بين سپاهيان امام حسين (ع) به وجود آورند و تصور مي کردند اصحاب و ياران حضرت با ديدن تعداد لشکر، قدرت مقابله را از دست خواهند داد!. از سوي ديگر با توجه به آنچه رخ داد [شهادت قريب به يک صد تن از اصحاب شجاع و دلاور امام حسين (ع) در کمتر از ده ساعت] پذيرش آمار و ارقام در حد آنچه که ذکر شده معقول و منطقي به نظر مي رسد. ( 31 )

 9 ـ آمار شهداء (رضوان الله عليهم)
اينک به بررسي تعداد شهداء از اهل بيت و انصار امام (ع) در روز عاشورا مي پردازيم:
الف ـ آمار تمامي شهداء از سپاه امام (ع)
در اين مورد چند قول بين مورخان و صاحبان مقاتل ديده مي شود که به ذکر آنها مي پردازيم.
 1  ـ قول مشهور که تعداد شهداء را  هفتاد و دو تن مي داند (غير از وجود مقدّس حضرت امام حسين بن عليّ؛ سيّد الشهداء سلام الله عليه).
ابن سعد مي نويسد: «قُتل الحسين [ع] و قتل معه إثنان و سبعون رجلاً». ( 32 ) يعني؛ امام حسين عليه السلام به همراه هفتاد و دو تن از يارانش به شهادت رسيدند.
 2  ـ قول غير مشهور، که تعداد شهداء را يک صد و هفت تن مي داند.
فُضيل بن زبير بن درهم الکوفي (م  148  هـ) از اصحاب صادقين (عليهما السلام) در کتاب خودش نام يک صد و هفت تن از شهداء را ذکر مي کند. ( 33)
 3  ـ علامه سيد محسن امين عاملي (ره) از متأخرين معتقد است در واقعه کربلاي سال  61  هجري، يک صد و سي و نه تن از اهل بيت و اصحاب و لشکريان امام حسين (ع) به فيض عظيم شهادت رسيدند. ( 34 )
ب ـ آمار شهداي اهل بيت (رضوان الله عليهم)
در اين مورد نيز اختلاف زيادي در روايات تاريخي و اقوال صاحبان مقاتل ديده مي شود:
ابومخنف، اسامي شانزده تن و ابن اعثم کوفي نام چهارده تن را ذکر کرده اند. ( 35 )
خوارزمي از حسن بصري نقل مي کند که، هفده تن از اهل بيت امام حسين (ع) در روز عاشورا به شهادت رسيدند و اين قول با روايتي که از امام محمّد باقر عليه السلام نقل شده است، مطابقت دارد. ( 36 )

ابو الفرج اصفهاني مي نويسد: «فجميع من قُتل يوم الطّف من وُلد ابي طالب سوي من يختلف في أمره إثنان و عشرون رجلاً». ( 37 ) يعني؛ تمامي کساني که از اهل بيت امام (ع) به شهادت رسيدند. (غير از افرادي که در مورد آن ها اختلاف است) بيست و دو تن بوده اند.
سيد محسن امين عاملي (ره) مي گويد: «... و قتل معه من اهل بيته ثمانية عشر رجلاً. فيمکن ان يکون عدّ معهم مسلم بن عقيل في الکوفة و اذا عددنا جميع ما ذکره المورّخين و منهم مسلم کانوا ثلاثين او أکثر...». ( 38 ) يعني؛ هيجده مرد با امام (ع) به شهادت رسيدند و اگر حضرت مسلم بن عقيل و کساني را که مورخان نام برده اند به آن ها بيفزاييم تعداد شهداء به سي نفر و کمي بيشتر مي رسد. ( 39 )
در اينجا، جهت تيمّن و تبرّّک اسامي مقدس آن بزرگواران (شهداي اهل بيت و انصار رضوان الله عليهم) را طبق آنچه که مرحوم علامه سيد محسن امين عاملي (ره) ذکر کرده، مي آوريم:« 1 ـ عليّ بن الحسين بن علي (ع)؛ الأکبر (ع)،  2 ـ عبدالله الرضيع [عليّ الأصغر]،  3 ـ ابراهيم بن الحسين بن علي بن ابي طالب (ع)،  4 ـ ابوبکر بن عليّ بن ابي طالب (ع)؟،  5 ـ عمر بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  6 ـ محمّد [الأصغر] بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  7 ـ عبدالله بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  8 ـ عبّاس بن عليّ بن ابي طالب (ع) [حضرت ابوالفضل، قمر بني هاشم عليه السلام]،  9 ـ محمّد بن العبّاس بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  10 ـ عبدالله بن العبّاس بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  11 ـ عبدالله بن عليّ بن ابي طالب (ع)؛ [الأصغر]،  12 ـ جعفر بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  13 ـ عثمان بن عليّ بن ابي طالب (ع)،  14 ـ قاسم بن حسن بن عليّ ابي طالب (ع)،  15 ـ ابوبکر بن حسن بن ابي طالب (ع)،  16 ـ عبدالله بن الحسن (ع)،  17 ـ بشر بن حسن بن ابي طالب (ع)،  18 ـ محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب (ع)،  19 ـ عون بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب (ع)، ،  20 ـ عبيدالله بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب (ع)، ،  21 ـ مسلم بن عقيل بن ابي طالب (ع)، ،  22 ـ جعفر بن عقيل بن ابي طالب (ع)،  23 ـ جعفر بن محمد بن عقيل بن ابي طالب (ع)، ،  24 ـ عبدالرحمان بن عقيل بن ابي طالب (ع)،  25 ـ عبدالله بن عقيل بن ابي طالب (ع)؛ [الأکبر]،  26 ـ عبدالله بن مسلم بن عقيل (ع)،  27 ـ عون بن مسلم بن عقيل (ع)،  28 ـ محمد بن مسلم بن عقيل (ع)،  29 ـ محمد بن ابي سعيد بن مسلم (الأحول)،  30 ـ احمد بن محمد الهاشمي. (ابن شهر آشوب ذکر کرده است، المناقب...  4  ص  112 ».

ج ـ آمار شهداي اصحاب و انصار (رضوان الله عليهم)
علامه سيد محسن امين (ره) اسامي يک صد و شش تن را به اين صورت ذکر کرده است:«1 ـ ابراهيم بن الحصين الأسدي،  2 ـ ابو الحتوف بن الحارث الأنصاري،  3 ـ ابو عامر النهشلي العبدي،  4 ـ الأدهم بن اُمية العبدي،  5 ـ أسلم الترکي؛ مولي حسين(ع)،  6 ـ اُمية بن سعد الطائي،  7 ـ أنس بن الحارث الکاهلي،  8  ـ أنيس بن معقل الأصبحي،  9 ـ بُرير بن خضير الهمداني،  10 ـ بُشر بن عبدالله الحضرمي،  11 ـ بکر بن حيّ التيمي،  12 ـ جابر بن الحجاج التيمي،  13 ـ جبلة بن علي الشيائي،  14 ـ جنادة بن کعب الأنصاري،  15 ـ جنادة بن الحارث السلماني،  16 ـ جندب بن حجير الخولاني،  17 ـ جون؛ مولي ابي ذر،  18 ـ جوين بن مالک التميمي،  19 ـ الحارث بن امرئ القيس الکندي،  20 ـ الحارث بن نبهان؛ مولي حمزة،  21 ـ الحباب بن الحارث،  22 ـ الحباب بن عامر الشعبي،  23 ـ حبشي بن قاسم النهمي،  24 ـ حبيب بن مظاهر الأسدي،  25 ـ الحجاج بن بدر السعدي،  26 ـ الحجاج بن مسروق الجعفي،  27 ـ الحرّ بن يزيد الرياحي،  28 ـ الحلاس بن عمرو الراسبي،  29 ـ حنظلة بن أسعد الشبامي،  30 ـ حنظلة بن عمرو الشيباني  31 ـ رافع؛ مولي مسلم الأزدي،  32 ـ زاهر بن عمرو الکندي؛ مولي عمرو بن الحمق،  33 ـ زهير بن بشر الخثعمي،  34 ـ زهير بن سليم الأزدي،  35 ـ زهير بن القين الجبليّ،  36 ـ زياد بن عريب الصائدي،  37 ـ سالم؛ مولي بني المدينة الکلبي،  38 ـ سالم؛ مولي عامر العبدي،  39 ـ سعد بن الحارث الأنصاري،  40 ـ سعد؛ مولي عليّ بن ابي طالب (ع)،  41 ـ سعد؛ مولي عمرو بن خالد الصيداوي،  42 ـ سعيد بن عبدالله الحنفي،  43 ـ سلمان بن مضارب البجلي،  44 ـ سليمان؛ مولي الحسين (ع)،  45 ـ سوار بن منعم النهمي،  46 ـ سويد بن عمرو بن ابي المطاع،  47 ـ سيف بن الحارث الجابري،  48 ـ سيف بن مالک العبدي،  49 ـ شبيب؛ مولي الحارث الجابري،  50 ـ شوذب؛ مولي بني شاکر،  51 ـ الضرغامة بن مالک،  52 ـ عائذ بن مجمع العائذي،  53 ـ عابس بن ابي شبيب الشاکري،  54 ـ عامر بن حسان بن شريح،  55 ـ عامر بن مسلم العبدي،  56 ـ عباد بن المهاجر الجهني،  57 ـ عبد الأعلي بن يزيد الکلبي،  58 ـ عبدالرحمن الأرحبي،  59 ـ عبدالرحمن بن عبد ربه الأنصاري،  60 ـ عبدالرحمن بن عروة الغفاري،  61 ـ عبدالرحمن بن مسعود التيمي،  62 ـ عبدالرحمن بن ابي بکر،  63 ـ عبدالله بن بشر الخثعمي،  64 ـ عبدالله بن عروة الغفاري،  65 ـ عبدالله بن عمير بن جناب الکلبي،  66 ـ عبدالله بن يزيد العبدي،  67 ـ عبيدالله بن يزيد العبدي،  68 ـ عقبة بن سمعانة،  69 ـ عقبة بن الصلت الجهني،  70 ـ عمارة بن صلخب الأزدي،  71 ـ عمران بن کعب الأشجعي،  72 ـ عمّار بن حسان الطائي،  73 ـ عمّار بن سلامة الدالاني،  74 ـ عمرو بن عبدالله الجندعي،  75 ـ عمرو بن خالد الأزدي،  76 ـ عمرو بن خالد الصيداوي  77 ـ عمرو بن قرطة الأنصاري،  78 ـ عمرو بن مطاع الجعفي،  79 ـ عمرو بن جنادة الأنصاري،  80 ـ عمرو بن ضبيعة الضبعي،  81 ـ عمرو بن کعب الصائدي،  82 ـ قارب؛ مولي الحسين (ع)،  83 ـ قاسط بن زهير التغلبي،  84 ـ القاسم بن حبيب الأزدي،  85 ـ کردوس التغلبي،  86 ـ کنانة بن عتيق التغلبي،  87 ـ مالک بن ذودان،  88 ـ مالک بن عبدالله بن سريع الجابري،  89 ـ مجمع الجهني،  90 ـ مجمع بن عبيدالله العائذي،  91 ـ محمد بن بشير الحضرمي،  92 ـ مسعود بن الحجّاج التيمي،  93 ـ مسلم بن عوسجة الأسدي (صحابي)،  94 ـ مسلم بن کثير الأزدي،  95 ـ مقسط بن زهير التغلبي،  96 ـ منجح؛ مولي الحسن (ع)،  97 ـ الموقع بن ثمامة الأسدي،  98 ـ نافع بن هلال الجملي،  99 ـ نصر؛ مولي عليّ بن ابي طالب (ع)،  100 ـ النعمان بن عمرو الراسبي،  101 ـ نعيم بن عجلان الأنصاري،  102 ـ واضح الرومي؛ مولي الحارث السلماني،  103 ـ وهب بن حباب الکلبي،  104 ـ يزيد بن ثبيط العبدي،  105 ـ يزيد بن زياد بن مهاصر الکندي، و  106 ـ يزيد بن مفغّل الجعفي».
علامه سيد محسن امين عاملي (ره) بعد از ذکر اسامي ياران امام حسين عليه السلام که در کربلا شهيد شده اند مي گويد: «اگر اسامي  30  تن از شهداي اهل بيت (رضوان الله عليهم) را با اين تعداد نام برده شده از اصحاب جمع کنيم، تعداد شهداي حادثه خونين عاشوراي حسيني به  136  تن مي رسد و با اضافه کردن  3  تن ديگر از شهداء يعني، قيس بن مُسهِر الصيداوي، عبدالله بن بُقطر (يَقطر) و هاني بن عروة، در مجموع، تعداد آن ها،  139  نفر مي شوند (رضوان الله تعالي عليهم)». ( 40 )

10- تعداد کشته هاي سپاه دشمن
پيرامون کشته هاي لشکر عمر بن سعد (لعنت خدا بر او) در جريان نبرد تاريخي و حماسي کربلا که توسط امام حسين (ع) و ياران فداکارش به هلاکت رسيدند، دو نوع روايت به چشم مي خورد: در يکي آمار مشخصي از کشته ها ديده مي شود و در نوع ديگر، بعضي مورّخان هنگام تشريح جنگ، تعدادي را که توسط جنگ جويان شجاع و سلحشور سپاه امام (ع) به جهنّم فرستاده شدند نام مي برند.
ابن سعد مي نويسد: «و کان جعفر بن محمّد [ع] يقول: قتل من اصحاب عمر بن سعد ثمانية وثمانون رجلاً». ( 41 ) يعني؛ جعفر بن محمد(ع) مي فرمود: از ياران عمر بن سعد،  88  نفر کشته شدند.
خوارزمي مي گويد: «حرّ بن يزيد رياحي در نبرد خود با دشمن،  40  جنگ جوي سواره و پياده را کشت و وهب بن عبدالله نيز طبق روايتي  24  سواره و  12  پياده را کشت، نافع بن هلال  13  نفر را و...». ( 42 )

نکته:
مسئله اي که مي بايست توضيح داده شود اين است که به نظر مي رسد، بنا نبوده در جريان حادثه کربلا خون زيادي از دشمنان فريب خورده و جاهل سپاه عمر بن سعد (يزيديان) ريخته شود، بلکه تمام سعي و تلاش حضرت امام حسين (ع) و ياران شجاع و وفادارش بر هدايت و آگاه نمودن آنان استوار بوده است. چنان که در صحنه هاي زيادي از رخ داد کربلا، اين مسئله به چشم مي خورد و در غير اين صورت روشن است که وجود مقدس امام حسين (ع) که حجت خدا و امام معصوم است و از روح حماسي و قدرت معنوي و جسماني بي نظيري برخوردار بود در مراحل ابتدائي جنگ، مي توانستند، سپاهيان فريب خورده، ترسو و بزدل و ضعيف اموي را در مدت کوتاهي را نابود و به جهنّم واصل کنند!، ولي حکمت و مصلحت الهي بر اين نبوده است.
لذا به طور قطع، مي توان اذعان کرد که در تعداد کشته هاي دشمن، نه آمار مبالغه آميز قابل قبول است و نه تعداد کم!. به هرحال سنّت الهي و روش و سيره امام حسين (ع) بر اتمام حجت و بيدار نمودن وجدان هاي بيمار و خفته مردم نادان قرار گرفته بوده است. از طرف ديگر، امام حسين (ع) و يارانش با نهضت تاريخي و جاويدان خود، درس هاي رحم و مروّت، شجاعت و مردانگي، عزّت نفس و آزادگي و ايثار و فداکاري را تا قيامت به جهانيان ارائه دادند. چنان که آن حضرت فرمود:«و لکم فيّ اُسوة». [وقعة الطف:  200 ] يعني؛ در قيام و نهضت من براي شما مردم جهان (مسلمان و غير مسلمان) الگو و سرمشق است.

 11 ـ تعداد سرهاي مقدّس و مطهّر شهداء (رض)
مورّخان و صاحبان مقاتل در اين موضوع متّفق القول نيستند.
گروهي مي گويند: تعداد سرهاي مطهّر شهداء (رض) در روز عاشوراء،  72  عدد بوده است، شيخ مفيد (ره) مي نويسد: «و سرّح عمر بن سعيد برأس الحسين عليه السلام و رؤس الباقين من اصحابه و اهل بيته (رض) فقطّعت و کانوا اثنين وسبعين راساً». ( 43 ) يعني؛ عمر بن سعد سر مطهّر امام حسين (ع) و بقيه شهداء را از بدن جدا کرد و جمعاً  72  تن مي شدند.
ابن شهر آشوب و ابو مخنف مي گويند: تعداد سرهاي مطهر (رض)،  هفتاد  عدد بوده است. (44)
و بالأخره، گروه سومي از صاحبان مقاتل مانند سيد ابن طاووس و سبط ابن الجوزي، تعداد آن ها را  78  و 92  عدد دانسته اند. ( 45)
آن چه که به طور يقين، مي توان اظهار داشت اين است که؛ عمر بن سعد (لع)، بعد از کشتن امام حسين (ع) دستور داد، سپاه شکست خورده و ستم کار او، سرهاي مقدّس تمامي شهداي اهل بيت و انصار (رضوان الله عليهم) [سر مطهّر حبيب بن مظاهر اسدي هنگام شهادتش، بريده شد] را از بدن هاي مطهّرشان جدا نموده و به سوي کوفه حمل کنند. به طور قطع مي توان گفت که سرهاي مطهّر شهداء به همراه سر مقدّس و مطهّر سيّدالشهداء (سلام الله عليه)،  73  عدد بوده است. [طبق نقل مورخين گفته مي شود، سر مقدّس عليّ اصغر (عبد الله الرضيع) و حرّ بن يزيد رياحي از بدن جدا نشد].

 12 ـ آمار اُسرا و کساني که از اهل بيت پيامبر (ص) و انصار زنده ماندند
ابو مخنف مي نويسد: «... فلمّا ادخل اخواته ونسائه وصبيانه علي عبيدالله بن زياد، لبست زينب (س) ابنة فاطمة ارذل ثيابها... ثم نظر عبيدالله بن زياد الي عليّ بن الحسين (ع) فقال له: ما اسمک...». ( 46 ) يعني، هنگامي که خواهران، همسران و فرزندان امام حسين(ع) را نزد ابن زياد بردند، حضرت زينب (س) با لباس هاي بسيار کهنه و خانگي خود را پوشيد و به صورت ناشناس در ميان حلقه کنيزان خود نشست... . ابن زياد از امام سجّاد (ع) سوال کرد: نام تو چيست؟... .
اينک نام تعدادي از اسراء، که طبق گزارش مورخان، از کربلا به کوفه و شام برده شده و از شام به مدينه برگردانده شدند را ذکر مي کنيم:«1 ـ امام عليّ بن الحسين؛ زين العابدين (ع)،  2 ـ فاطمة بنت الحسين (ع)،  3 ـ سکينة بنت الحسين (ع)، 4 ـ زينب بنت الإمام عليّ (ع)،  5 ـ رباب (همسر امام حسين عليه السلام)،  6 ـ حسن بن الحسن المجتبي عليه السلام (معروف بن حسن مثنّي)،  7 ـ عمرو بن حسن بن علي (ع)،  8 ـ قاسم بن عبدالله بن جعفر،  9 ـ محمد بن عقيل الأصغر،  10 ـ امام محمّد بن عليّ الباقر (ع)،  11 ـ امّ محمد، بنت الحسن (ع)،  12 ـ امّ کلثوم،  13 ـ عقبة بن سمعان،  14 ـ مرقّع بن ثمامة». ( 47 )
لازم به ذکر است که غير از افراد نام برده شده، طبق نوشته مورّخان و صاحبان مقاتل، تعدادي موالي (غلامان و کنيزان) نيز زنده ماندند، که به همراه اسراء به کوفه و سپس به شام برده شدند.

پي نوشت ها:
 1 - کتاب شناسي هاي فراواني در اين باره، تهيه و چاپ شده که علاقه مندان مي توانند به کتاب شناسي تاريخي امام حسين(ع) اثر محمد اسفندياري مراجعه نمايند. هم چنين، دائرة المعارفي با مديريت شيخ محمدصادق کرباسي با عنوان دائرة المعارف الحسينية در دست تهيه است که گفته مي شود، مجلدات آن بالغ بر  620  جلد خواهد شد. تاکنون  64  جلد آن منتشر شده است. دوست داران به آدرس اينترنتيwww.hussaini-encyclopedia.com مراجعه نمايند. پايگاه جامع عاشورا با آدرس اينترنتي http://www.ashoora.ir نيز اطلاعات مهمي در باره زندگاني و قيام کربلا را به خوانندگان عزيز ارائه مي دهد. اخيراً با تلاش گروهي جمعي از محققان حوزوي، کتابي ارزشمند با عنوان تاريخ و مقتل جامع سيّد الشهداء (ع)، [جلد اوّل،  1389  و جلد دوم،  1391 ]، زير نظر استاد مهدي پيشوائي از سوي انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) منتشر شده که علاقه مندان را به مطالعه دقيق آن توصيه مي کنيم. [http://bookroom.ir].
 2 - مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج  2  ص  35 ؛ ابو مخنف، وقعة الطف، تحقيق: استاد شيخ محمدهادي يوسفي غروي ص 102 .
 3 - خوارزمي، مقتل الحسين (ع)، ج 1  ص 189 ؛ ابن اعثم، الفتوح، ج  5  ص 16 .
 4 - امين عاملي، اهل البيت (ع) من کتاب أعيان الشيعة؛ سيرة الإمام الحسين، سيّد الشهداء (ع) ج  4  ص  139 .
 5 - مفيد، الإرشاد...، ص 203  ؛ بلاذري، انساب الأشراف، ج 3  ص  158 ؛ ابن اعثم، پيشين، ص 49 ؛ خوارزمي، پييشين، ص 194 ؛ سبط ابن الجوزي، تذکرة الخواص، ص 215 ؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج 3  ص 241 ؛ ابن اثير، الکامل، ج 4  ص 20 .
 6 - سيد ابن طاووس، کتاب الملهوف في قتلي الطفوف، ص 35 ؛ امين عاملي، أعيان الشيعة...، ج 1  ص 581 .
 7 - مجله تراثنا؛ شماره  10  ص 174 .
 8 - ابن عساكر، ترجمة الإمام الحسين (ع)، ص 207 ؛ مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 3  ص 54 .
  9 - مفيد، الإرشاد، ج 2 ، ص  38 ؛ کتاب الملهوف...، پيشين، ص  37 ؛ ابن اثير، الکامل، پيشين، ج 1 ، ص  589 ؛ مجلسي، بحار الأنوار، ج 44  ص 335 .
 10 - ابن قتيبه دينوري، الإمامة و السياسة، ج 2  ص  5 .
 11 - مفيد، الإرشاد...، ص  218 .
 12 - مجله تراثنا، شماره  10  ص 170 .
 13 - ابن اعثم، پيشين، ص 120 ؛ خوارزمي، پيشين، ص 320 .
 14 - مجلسي، پيشين، ج 44  ص 313 .
  15 - ابو مخنف، وقعة الطف ص  398  ؛ ابن اثير، پيشين، ج 3 ، ص  278 ؛ مفيد، الإرشاد...، ج  2  ص  75 ؛ بلاذري، أنساب الأشراف ج  3  ص  380 .
 16 - ابو حنيفه دينوري، اخبار الطوال ص 248 .
 17 - مسعودي، پيشين، ج 3  ص 61 .
 18 - مفيد، الإرشاد ص 233  ؛ دينوري، پيشين، ص 256 ؛ يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج 2  ص 243 .
 19 - خوارزمي، پيشين، ج 2  ص 4  ؛ ابن شهر آشوب، پيشين، ج 3  ص  248 .
 20 - سيد ابن طاووس، پيشين، ص 100 ( ترجمه: مرحوم سيّد احمد فهري) ؛ سبط ابن الجوزي، پيشين، ص 222 .
 21 - مجله تراثنا، ج 10 ، ص 177 ؛ ابن عساکر، تحقيق محمودي ص 224 .
 22 - پيشين، ص  92 .
  23 - سماوي، إبصار العين في أنصار الحسين (ع) ص  203 ؛ شوشتري، قاموس الرجال ج  3  ص  103 ؛ طبرسي، إعلام الوري بأعلام الهدي ص  242 .
 24 - امين عاملي، پيشين، ج 1  ص 601 .
 25 - ابو مخنف، وقعة الطف، تحقيق: يوسفي غروي، ص 209 - 211 ؛ تاريخ اليعقوبي، پيشين، ج 2  ص 243 ؛ مفيد، الإرشاد... ص 227 .
 26 - سيد ابن طاووس، پيشين، ص 85 ..
 27 - صدوق، الأمالي، ص 101 .
 27 - سيد ابن طاووس، پيشين، ص 25  ؛ ابن شهر آشوب، پيشين، ج 3  ص 238 .
 29 - ابن شهر آشوب، پيشين، ص 248 .
 30 - ابومخنف، وقعة الطف، ص  211 ؛ صدوق، الأمالي ص  101 ؛ مجلسي، پيشين، ص 386 .
 31 - روايات منقول از امامان معصوم (ع) را در صورت صحت سند و نداشتن ضعف، مي توان پذيرفت که شرايط و ضوابط آن در علم اصول فقه تشريح شده است.
 32 - ابن عساکر، تاريخ دمشق، ص  228 ؛ مجلسي، پيشين، ج  45  ص 12  ؛ طبري، پيشين، ج  5  ص  455 .
 33 - مجله تراثنا، شماره  10 ، ص  149  تا  157 .
 34 - امين عاملي، پيشين، ج 1  ص 610  تا  612 .
 35 - ابو مخنف، پيشين، ص 241  ؛ ابن اعثم، پيشين، ج 5  ص 202  ؛ مسعودي، پيشين، ج 2  ص 61 .
 36 - خوارزمي، پيشين، ج 2 ، ص 47  ؛ مفيد، الإرشاد...، ص 248 .
 37 - ابو الفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص 62 .
 38 - امين عاملي، أهل البيت (ع) من کتاب أعيان الشيعة...، ج 4  ص 246 .
 39 - همان و مرحوم طبرسي در إعلام الوري بأعلام الهدي، ص 250 ، تعداد شهداي اهل بيت با امام حسين (ع) را  19  نفر مي داند.
 40 - امين عاملي، أهل البيت (ع) من کتاب أعيان الشيعة...، ج  4  ص 246  تا  252 .لازم به ذکر است که در مجله تراثنا [شماره  2 ]، کتابي به نام تسمية من قتل مع الحسين(ع) من ولده واخواته واهل بيته وشيعته تأليف المحدث الفضيل بن الزبير الکوفي الأسدي، از اصحاب امام باقر و امام صادق «عليهما السلام» به چاپ رسيده است که در آن نام  107  تن از شهداء را ذکر کرده است.
 41 - مجله تراثنا، شماره  10 ، ص 181 ؛ مسعودي، پيشين، ج 3  ص  63 .
 42 - خوارزمي، پيشين ، ج 2 ، ص 11 ؛ ابن شهر آشوب، پيشين، ج 3  ص 250 .
 43 - مفيد، الإرشاد...، ص 243 ؛ خوارزمي ، پيشين ، ص  285 .
 44 - ابن شهر آشوب، پيشين، ج 3  ص  259  و ابو مخنف، پيشين، ص  258 .
 45 - سيد ابن طاووس، پيشين، ص  143 .
 46 - ابو مخنف، وقعة الطف، تحقيق: يوسفي غروي ص  299 .
 47 - ر. ک. به کتاب الملهوف...، پيشين، ج 2 ؛ [مجله تراثنا، شماره  2] ؛ أهل البيت (ع) من کتاب أعيان الشيعة...، ج 4  ص  257 .

 

منبع- مرکز اسلامی انگلیس 

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی