فهم قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره) بخش اول |
مقدمه آيا قرآن براي همگان قابل فهم استيا فهم آن به امامانعليهم السلام اختصاص دارد؟ درصورت نخست آيا براي آن حد و مرزي وجود دارد؟ يا حد و مرزي وجود ندارد وهمگان ميتوانند به فهم نهايي و جامع و كامل آن دستيابند؟ زمينهها و بسترهايمناسب فهم و استفاده از قرآن كريم و موانع آن و شيوه مطلوب در تفسير كدام است؟ اينها پرسشهايي است كه پاسخ آن در اين مقاله از ديدگاه امام خميني بررسيميشود; ولي پيش از ورود به بحثيادآور ميشويم كه مقصود از فهم قرآن كريم،تنها درك معناي ظاهري آن نيست; بلكه مراد معناي عام و فراگير آن است كه علاوه بردرك معناي ظاهري، هر گونه برداشت و استفاده صحيح از قرآن را شامل ميشود. شرايط فهم قرآن و بهرهگيري از آن مطلوب در خواندن قرآن، فهميدن، عمل نمودن، رشد و تكامل يافتن است و به تعبيرامام راحل (ره) مطلوب در تلاوت قرآن شريف آن است كه در قلب انسان تاثير كند وباطن انسان صورت كلام الهي گردد و از مرتبه ملكه به مرتبه تحقق رسد. اين مطلوببدون رعايت آداب و شرايط ظاهري و باطني تلاوت قرآن حاصل نميگردد; از اين روبزرگان علم و معرفت از جمله امام خميني(ره) با الهام از آيات قرآن كريم و بياناتپيشوايان دين، براي بهرهمندي هرچه بهتر و بيشتر از اين مائده آسماني نكاتي را بهطالبان فهم قرآن و جويندگان معارف قرآني يادآور شدهاند كه عمدهترين آنها بهاختصار چنين است: الف. پناهندهشدن به خداي سبحان از شر شيطان: وسوسههاي شيطان خارطريق معرفت است و بدون پناه بردن حقيقي به حصن الوهيت از شر او ايمني حاصلنشود[1]. خداوند ميفرمايد: «فاذا قرات القرآن فاستعذ بالله منالشيطانالرجيم»(نحل 98); (هرگاه خواستي قرآن بخواني از شيطان رانده شده، به خدا پناه بر). ب. اخلاص و پاكسازي نيت: اين امر تاثير در قلوب، نقش بنيادي داشته وبدون آن هيچ عملي را قيمتي نيست، بلكه ضايع، باطل و موجب سخط الهي است[2]. ج. طهارت ظاهر و باطن: در نگاه امام «ره» تا قذارات و كثافات عالم طبيعت درقلب هست; استفاده از قرآن شريف ميسور نشود كه: «انه لقرآن كريم لايمسه الاالمطهرون» (واقعه 79-77); (آن قرآني گرانمايه است كه جز پاكان بر آن دستنسايند) [3]. د. ترتيل: اين قرائت كه در نفس آدمي تاثير ميگذارد، عبارت است از : حد وسطبين سرعت و تعجيل و تاني و فتور مفرط [4]. جنين قرائتي را ترتيل ميخوانند ;چنانكه قرآن ميفرمايد: «و رتل القرآن ترتيلا»(مزمل 4); (و قرآن را به آرامي بخوان). ه. بزرگداشت قرآن كريم: امام راحل تعظيم قرآن كريم را موجب نورانيت قلب وحيات باطن و از آداب مهم قرائت قرآن كريم ميشمارد[5]. تعظيم يك امر صوري نيست; بلكه عملي است مبتني بر شناخت و درك واقعيعظمت قرآن و فرستنده آن و پيامبري كه قرآن بر او نازل گشته است. در عظمت اين كتاب آسماني همين بس كه خداي بزرگ درباره آن فرمود: «لو انزلنا هذا القرآن علي جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشيةالله» (حشر 21); (اگراين قرآن را بر كوهي فرود ميآورديم، آن را از ترس خدا هموار و متلاشي مييافتي). و. تفكر و تدبر: انديشيدن در معاني آيات شريفه و تفكر در چگونگي بيرونآمدن از مراتب ظلمات به عالم نور در پرتو نور آيات يكي ديگر از آداب و شرايط وبلكه از اعظم آدابي است كه در شريعت مطهر به آن توصيه شده است[6]. تفكر و انديشيدن از اهداف فرو فرستادن قرآن بشمار رفته است(نحل 44 و ص29)و امامعليعليه السلام نيز قرائتبدون تدبر را بي فايده و فاقد خير و خوبي ميداند[7]. از نظر امام «ره» با طرق استفاده از قرآن هموار ميشود و ابوابي جديد براي انسانمفتوح ميگردد و او معارفي نو از قرآن استفاده ميكند [8]. ز. عرضه يا تطبيق: مقصود از اين آن است كه شخص مفاد هر يك از آيات را باحال خود تطبيق كند و بدينوسيله كاستيهاي خود را برطرف و امراض و بيماريهايخود را درمان نمايد [9]. نكته جالب توجه در اين زمينه اين است كه از ديدگاه امام همان گونه كه ميزان درتشخيص صحت و عدم صحت روايات و اعتبار يا عدم اعتبار اخبار، عرضه آنها بركتاب خداست و آنچه مخالف كتاب خدا باشد، باطل و زخرف است [10]، ميزان درتشخيص سعادت و شقاوت آدمي نيز عرضه اعتقادات، خلقيات و اعمال بر كلامخدا، قرآن است. هر آنچه موافق كتاب خدا باشد، مطلوب و موجب سعادت و آنچهمخالف آن باشد، باطل و مايه شقاوت است و بايد كنار گذاشته شود[11]. موانع فهم قرآن از ديدگاه امامخميني و ديگر بزرگان صاحب بصيرت براي فهم و استفاده از قرآنكريم موانعي وجود دارد كه طالب فهم قرآن و جويندگان معارف قرآني بايد اين موانعرا از ميان بردارند. امام از اين موانع به حجابهاي بين مستفيد و قرآن تعبير ميكند[12]. اينك به برخي از آن موانع و حجابها اشاره ميشود. 1. غرور علمي از موانع و حجابهاي بزرگ فهم قرآن، خودبيني است كه موجب ميگردد آدمي خودرا از راهنماييهاي قرآن بينياز بداند. از نظر امام احساس بينيازي از بهرهگيري از اين خوان نعمت الهي از اين طريق بهوجود ميآيد كه شيطان كمالات موهوم را براي انسان جلوه دهد و او را به آنها راضيو قانع سازد و كمالات و مقامات واقعي را از چشم او ساقط كند. مثلا اهل تجويد را بهدانش تجويد دلخوش كند و علوم ديگر را در ديد آنان ناچيز جلوه دهد[13]; اصحابادب را به همان پوسته بي مغز راضي كند و تمام شؤون قرآن را در همان چيزي كه آنانميدانند نمايش دهد; مفسران را به وجوه قرائات و آراء مختلف ارباب لغت و وقتنزول و شان نزول و مدني و مكي بودن و تعداد آيات و حروف و امثال آن سرگرم كندو اصولا بحث و جدال در اطراف مفاهيم كلي و غور در جزئيات از موانع بزرگ سيربه سوي خداست كه پياده را از راه باز دارد و بايد از ميان برداشته شود[14]. امام «ره» در اين زمينه يادآور ميشود كه ممكن است «حجاب غليظ اصطلاحات» حتيدامن فيلسوفان و حكيمان و عارفان را گرفته و آنان را در حصار خود محبوس نمايد. 2. گناه و معصيت از ديدگاه امام «ره» يكي ديگر از حجابها كه مانع فهم قرآن شريف و استفاده از معارفو مواعظ اين كتاب آسماني ميگردد، معاصي و كدورات و تاريكيهايي است كه ازطغيان و سركشي نسبتبه ساحت قدس پروردگار عالميان پديد ميآيد[15]. ناگفته نماند كه اين ديدگاه امام «ره» برخاسته از آيات و احاديث و موافق برهانعقلي و فلسفي است و در كلام عرفا و فلاسفه نيز آمده است. قرآن كريم شرط فهم و بهرهمندي از خود را به صراحت انابه و بازگشتبه سويخدا اعلام كرده است (ق 8، مؤمن 13) و روشن است كه گناه و عصيان دقيقا نقطه مقابلانابه و بازگشت و قلب منيب نيز قطب مخالف قلب مذنب و مسيء است. در احاديث و كلمات پيشوايان دينعليهم السلام نيز از گناه و معصيتبه عنوان «نكته سودا»يا نقطه تاريك در جان و روح او ياد و ترك برخي از واجبات موجب محروم شدن ازبركت وحي اعلام شده است[16]. از نظر روايات قلبها آنگاه جايگاه حكمتخواهدبود كه خواهشهاي نفساني آن را تيره نساخته باشد[17]. فلاسفه و عرفا نيز در فلسفه و عرفان مطرح كردهاند كه : هر عمل صالح يا سيئيهمان گونه كه در عالم ملكوت صورتي مناسب با خود دارد، در ملكوت نفس نيزاينگونه است; يعني يا صورتي دارد كه موجب نورانيتباطن ميشود و قلب بواسطهآن مطهر و منور و شايسته تجليات غيبي و ظهور حقايق و معارف الهي ميگردد و ياصورتي ظلماني و پليد و چون آينه زنگار زده دارد; بطوري كه معارف الهي و حقايقغيبي در آن منعكس نميشود.[18]. فيض كاشاني ميگويد: «خواهشهاي نفساني بزرگترين حجاب دل است وبسياري در اين حجاب بسر ميبرند. هر قدر خواهشهاي نفساني انباشتهتر باشد،«معاني كلام خدا نيز بيشتر در حجاب است»[19]. همين جا بايد متذكر شويم: از بزرگترين گناهان قلبي كه پردهاي ضخيم بين انسانو فهم درست معارف و حقايق ميافكند، حب دنياست كه به تعبير روايت ريشه هرخطاست[20]. امام ميفرمايد: «كسي كه بخواهد از معارف قرآن استفاده كند و از مواعظ الهيهبهرهبردارد، بايد قلب را از اين ارجاس (حب دنيا و حب جاه) تطهير كند و لوثمعاصي قلبيه را كه اشتغال به غير است از دل بزدايد; زيرا كه غير مطهر محرم ايناسرار نيست، قال تعالي «انه لقرآن كريم في كتاب مكنون لايمسه الاالمطهرون» [21] (واقعه77-79). چنانكه از ظاهر اين كتاب و مس آن در عالم ظاهر، غيرمطهر ظاهري، ممنوع است تشريعا و تكليفا، از معارف و مواعظ آن و سر آن ممنوعاست كسي كه قلبش ملوث به ارجاس تعلقات دنيويه است»[22]. [1] . خمينى (امام»; آداب الصلوة، چ 1، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1370 ش، ص 221. [2] . همو; چهل حديث، ص 500. [3] . همو; شرح حديث جنود عقل و جهل، چ 2، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1377ش، ص105. [4] . همان 504. [5] . همو; آدابالصلوة، ص 181. [6] . همو; چهل حديث، ص 50. [7] . همو; آدابالصلوة، ص 212 و فيض كاشانى، ملامحسن; المحجة البيضاء، چ 2، قم دفترانتشارات اسلامى، بىتا. ج ، ص . [8] . همو; آدابالصلوة، ص 205. [9] . همان 206. [10] . حر عاملى; وسائل الشيعه، بىچا، بيروت، داراحياء التراث العربى، بىتا، ج11،ص79-78. [11] . خمينى (امام); آدابالصلوة، ص 208. [12] . همان 197-195 و فيض كاشانى، پيشين 2/241 و نراقى، محمد مهدى; جامعالسعادات، چ3، تهران،مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، 1383 ق، ج 3، ص374. [13] . ر.ك: فيض كاشانى، پيشين 2/241. [14] . ر.ك. خمينى (امام); شرح حديث جنود عقل و جهل، ص 8 و 62. [15] . همو; آدابالصلوة، ص 201. [16] . فيض كاشانى; پيشين 2/242. [17] . محمدى رىشهرى، ميزانالحكمه، مكتب الاعلام الاسلامى،ط اول، 1363 ه.ش18. ر.ك: شيرازى، صدرالدين، الشواهد الربوبيه، بىچا، دانشگاه مشهد،1346ش، ص329. [18] . خمينى(امام); پيشين 20 و فيض كاشانى; پيشين 2/242. [19] . فيض كاشانى; پيشين. [20] . كلينى; اصول كافى، چ 3، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1380 ق، ج 2، ص609. [21] . آن قرآنى گرانمايه است; در نوشتهاى پنهان شده. بر آن جز پاكان دست نسايند. [22] . خمينى (امام); پيشين 202. |
محمدعلي تجري |
فهم قرآن از دیدگاه امام خمینی (ره) بخش اول |
[1] . خمينى (امام»; آداب الصلوة، چ 1، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1370 ش، ص 221. |