از نگاه علامه طباطبايى در تفسير الميزان قصه هاى قرآن حاوى حوادثى از گذشته است كه ذكر آنها مى تواند وسيله هدايت انسان باشد . به همين روى بسا قسمت هاى يك قصه در مواضع مختلف قرآن پراكنده شده است .
روش علامه در بيان داستانهاى قرآن چنين است كه آيات پراكنده مربوط را گردآورى مى كند و صورت كامل آنها را ارايه می نمايد . نيز چنانچه در روايات اطلاعاتى درباره داستانها آمده باشد و با قرآن و عقل و طبع سليم مخالفتى نداشته باشد، نقل آنها را بى اشكال مى شمارد .
البته يادآور مى شود كه اين اخبار آحادند و جز در اح