تدبر در قرآن یعنی چه ؟

بازدید : 14268
زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه
تاریخ : 15 دی 1390
تدبر در قرآن یعنی چه ؟

تدبر به معناي عميق و ژرف انديشي و عاقبت انديشي است.{1} در قرآن مجيد اين واژه چهار بار در مورد قرآن به كار رفته است:

 

 1. (افلا يتدبرون القرآن و لو كان من عند غيرالله لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً);{2} آيا درباره قرآن نمي‏انديشيد؟ اگر از سوي غير خدا بود، اختلاف فراواني در آن مي‏يافتند.

 

 2. (افلم يدبروا القول);{3} آيا آنان در اين گفتار نينديشيدند/

 

 3. (افلا يتدبرون القران ام علي قلوب اقفال‏ها);{4} آيا آنها در قرآن تدبر نمي‏كنند، يا بر دل‏هايشان قفل نهاده شده است/

 

 4. (كتاب انزلناه اليك مبارك ليتدبروا آياته و ليتذكر اولوالالباب);{5} اين كتابي است پر بركت كه بر تو نازل كرديم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند.

 

 از دقت در اين آيات روشن مي‏شود كه الهي بودن قرآن بدون تدبر در آن معلوم نخواهد شد، و بدون تدبر در قرآن نمي‏توان از ذخاير بي‏كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره‏اي جست، و از ظلمات شك و ترديد و حيرت و سرگرداني خود را رهانيد، و به ايماني راسخ و يقيني استوار دست يافت.

 

 همچنين بدون انديشه و ژرف و عميق نگري در قرآن، عمق آيات را نمي‏توان دريافت، و به حقايق شگفت‏انگيزش پي برد، تدبر در قرآن داراي زمينه‏ها، شرايط، اصول و قوانين و شيوه‏ها و مراحلي است كه دانشمندان در اين‏باره به طور مفصل سخن گفته‏اند.{6}

 

 فضيلت هر كاري در خوب انديشيدن و تدبر در آن است. از علي بن موسي الرضا(ع) به نقل از جدش آمده است كه تدبر هم رديف و همراه و بلكه در مرتبه اعلي از خشوع قلب و صفاي باطني و نشاط روحاني و معنوي است.

 

 اين نيز مسلم است كه ذكر بي‏فكر و تدبر لقلقه زباني بيش نيست و آنچه ما را به فلاح و رستگاري مي‏رساند همان ذكر آميخته با تفكر و تدبر در جميع حالات است اصولاً ذكر و تفكر سبب مي‏شود كه ياد خدا در اعماق جان انسان رسوخ كند و ريشه‏هاي غفلت و بي‏خبري كه عامل اصلي هر گونه گناه است بسوزاند و انسان را در مسير فلاح و رستگاري قرار دهد.{7}

  

 

 [1].لسان العرب، ابن منظور، واژه دبر/

 

 [2].سوره نسا، آيه 82/

 

 [3].سوره مؤمنون، آيه 68/

 

 [4].سوره محمد، آيه 24/

 

 [5].سوره ص، آيه 29/

 

 [6].جهت آگاهي بيشتر در اين زمينه به كتاب تدبر در قرآن، ولي‏الله تقي‏پور، انتشارات اسوه مراجعه فرماييد/

 

 [7].غررالحكم، ج 2، ص 59/

 

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه