دلایلی که نشان می دهد قرآن در زمان پیامبر (ص) جمع آوری شده است
طبق گفته گروهي از محققان اسلامي «سيد مرتضي (متوفاي سال 436)، طبرسي (متوفاي سال 548) و بلاغي (متوفاي سال 1351) و...» قرآن در زمان خود پيامبر(ص) جمع آوري شده، و ترتيب سورهها و آيهها قرآن، همگي به دستور خود پيامبر گرامي(ص) انجام گرفته است.
گواه روشن براينكه قرآن در زمان پيامبر(ص) جمعآوري شدهاست علاوه بر شواهد تاريخي كه از نظر خوانندگان خواهد گذشت گفتار خود آن حضرت است كه سوره حمد را «فاتحة الكتاب» ناميده و فرمود: «لا صلاة الا بفاتحة الكتاب» «حديث ياد شده را احمد بن حنبل در مسند ج2، ص 428 نقل كرده است» نماز بدون فاتحة الكتاب صحيح نيست «فاتحة الكتاب» به معني سرآغاز كتاب است. از اينجا معلوم ميشود كه قرآن در زمان پيامبر گردآوري شده بود و سرآغازي داشت كه همان سوره «حمد» ميباشد.
اگر قرآن يك مشت سوره و آيههاي پراكنده بود، لفظ «فاتحة الكتاب» معناي روشني نميداشت.
ما، شواهد و قرائني را كه بر جمع قرآن در زمان پيامبر گواهي ميدهند، در اينجا ميآوريم و سپس آنها را با رواياتي كه ميگويد قرآن پس از پيامبر جمع شده ميسنجيم، و سيماي حقيقت را از اين طريق ارائه ميكنيم.
1ـ طبراني و ابن عساكر از شعبي نقل كردهاند كه: در زمان پيامبر شش نفر از انصار، قرآن را جمع نمودند. اين شش نفر عبارتند از: ابي بن كعب، زيدبن ثابت، معاذبن جبل، ابودرداء، سعد بن عبيد، و ابوزيد. و نيز نقل ميكنند كه «مجمع بن جاريه» قرآن را جمع كرد، جز دو سوره از سورههاي آن را.
2ـ قتاده ميگويد: از «انس بن مالك» پرسيدم: چه كسي در عهد پيامبر(ص) قرآن را جمع كرد؟ گفت: چهار نفر كه همه از انصار بودند: ابي بن كعب، معاذبن جبل، زيد بن ثابت، ابوزيد.
3ـ مسروق نقل ميكند: عبدالله بن عمر ميگويد: من عبدالله بن مسعود را دوست ميدارم، زيرا از پيامبر شنيدم كه ميفرمود: قرآن را از چهار نفر بياموزيد: عبدالله بن مسعود، سالم، معاذ، ابي بن كعب.
4- نسائي از عبدالله بن عمر نقل ميكند كه او گفت: قرآن را جمع كردم و هر شب يك بار آن را ميخواندم. خبر به پيامبر رسيد. به من فرمود: ماهي يك بار آن را بخوان...
5- از عثمان نقل شده كه هر وقت آيهاي نازل ميشد پيامبر(ص) نويسندگان وحي را ميخواست و ميفرمود: اين آيه را در سورهاي در كنار آيات معيني قرار دهيد (البيان/26-27)
6- ابوعبدالله زنجاني مؤلف تاريخ القرآن مينويسد: در عصر پيامبر، بعضي از صحابه تمام و بعضي قسمتي از قرآن را جمعآوري كرده بودند. و گروهي كه همه را جمعآوري نكرده بودند،پس از پيامبر آن را تكميل كردند.
7- محمد بن اسحاق در فهرست يادآور شده است كه جامعان قرآن در عهد پيامبر عبارتند از: علي بن ابي طالب، سعد بن عبيد، ابودرداء، معاذ بن جبل، ابوزيد، ثابت بن زيد، ابي بن كعب، عبيد بن معاويه و زيد بن ثابت.
8- سيوطي در كتاب «الاتقان» از محمد بن كعب «قُرظي» نقل ميكند كه اين پنج نفر قرآن را جمعآوري كرده بودند: معاذ بن جبل، عبادة بن صامت، ابي بن كعب، ابودراء و ابوايوب انصاري.
9- مؤلف «تاريخ القرآن» از «ابن سيرين» نقل كرده است كه جامعان قرآن چهار نفرند: معاذ، ابي، ابوزيد، يا ابودرداء يا عثمان، يا او وتيم داري.
10- خوارزمي در كتاب «مناقب» از علي بن رباح نقل نموده كه در عصر پيامبر «علي بن ابن طالب(ع)» و «ابن كعب» قرآن را جمع نمودند.
11- در روايات ابوبكر حضرمي از امام صادق عليهالسلام آمده است كه پيامبر به علي –صلي الله عليهما و آلها- فرمود:
«ان القرآن خلف فراشي في الصحف و الحرير و القراطيس، فخذوه و لا تضيّعوه كما ضيّعت اليهود التوراه» (تاريخ القرآن. فصل 7و8)
[قرآن در پشت بستر من است و در كاغذها و پارچههاي حرير نوشته شده است. همگي آن را محترم بشماريد، و بسان يهود كه تورات را ضايع كردند، قرآن را ضايع نكنيد].
علي عليهالسلام رفت و آن را در پارچه زردي جمع آوري نمود و بر آن مهر نهاد.
12- احاديث ثقلين گواه بر جمعآوري قرآن در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله: اگر اخبار ثقلين را به آنچه گفتيم اضافه كنيم، ديگر جاي هيچ ترديدي باقي نميماند كه قرآن در عصر پيامبر جمعآوري شده بود، زيرا پيامبر(ص) به مسلمانان فرمود:
«اني تارك فيكم الثقلين: كتاب الله و عترتي. ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا، وانهما لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»
اين حديث به روشني ثابت ميكند كه قرآن در زمان پيامبر جمعآوري شده بوده است. و اگر كسي بگويد معني احاديثي كه ميگويند: قرآن در زمان پيامبر جمع شده، اين است كه در سينهها جمع شده است، به طور مسلم سخن بسيار نادرستي گفته است. اگر اين حديث از كتابت منظم قرآن در عهد پيامبر گواهي ندهد، لااقل گواه بر آن است كه قرآن از نظر سور و آيات هر سوره در زمان پيامبر تنظيم شده بود، هر چند مجموع آن روي كاغذ نيامده بود.
احاديث جمع قرآن پس از پيامبر، بانصّ قرآن معارض است
در اين جا يك سؤال باقي است و آن اينكه اگر واقعاً قرآن در زمان خود پيامبر جمعآوري شده است، پس مفاد رواياتي كه ميگويد قرآن در زمان خلفاء جمعآوري شده، چيست؟
پاسخ: رواياتي كه ميگويد قرآن پس از پيامبر جمعآوري شده، با خود قرآن معارض است، زيرا بسياري از آيات قرآن دلالت دارند كه سورههاي قرآن در خارج، مشخص، و بين مردم حتي مشركان منتشر بوده است. آنجا كه قرآن بر مشركان و كفار با آنها تحدي مينمود و ميگفت اگر فكر ميكنيد كه قرآن از جانب خدا نيست، مانند آن يا ده سوره يا يك سوره از سورههاي آن را بياوريد. معني اين سخن آن است كه سورههاي قرآن در اختيار همه بوده است.
علاوه بر اينها در قرآن و حديث ثقلين، بر قرآن نام «كتاب» نهاده شده، اگر اجزاء آن پراكنده بود، كتاب به طور حقيقي بر آن گفته نميشد، و مجاز هم بدون قرينه بي معني خواهد بود.
احاديث جمع آوري قرآن پس از پيامبر، با حكم عقل نيز سازگار نيست.
عظمت قرآن و اهميتي كه پيامبر براي آن قائل بود و اهميتي كه مسلمانان به آن، از جهات مختلف ميدادند، گواهي ميدهند كه روايات جمعآوري آن پس از پيامبر صحيح نيست. علاوه بر اين، جهات ديگري نيز اين احاديث را تضعيف ميكند. اينك به بيان اين جهات ميپردازيم، بزرگترين سرمايه مسلمانان، همان قرآن بود. كيان و عظمت واقعي آنان، كاملا به صيانت و حفظ آن بستگي داشت، و اساس نبوت را همان قرآن تشكيل ميداد. آيا احتمال ميدهيم كه شخصيتي مانند حضرت محمد –صلي الله عليه و آله- به جمع و ضبط قرآن اهميت ندهد، و بي آنكه وضع آيات و سورههاي آن را روشن سازد، سرگرم كار ديگر شود؟
معجزه جاويد پيامبر، قرآن بود. و به وسيله آن در تمام اعصار و قرون بر ديگران تحدي مينمود. با توجه به اين نكته لازم بود پيامبر در حفظ و صيانت آن بكوشد، چرا كه حافظه انساني –هر چند هم كه نيرومند باشد- در مسير حوادث، قابل اعتماد نيست. از سوي ديگر، قرآن در نظر مسلمانان از همه چيز مهمتر بود، تا آنجا كه حتي زنها آنها را جمعآوري ميكردند. از جمله بانوئي مسلمان بنام: «ام ورقه» قرآن را جمع كرده بود، ضمناً ميدانيم كه قرآن به تدريج نازل شده و پيامبر گروهي را براي نوشتن آن معين كرده بود كه آنها را «كُتّاب وحي» ميناميدند.
مؤلف «تاريخ القرآن» در اين مورد مينويسد:
«و كان للنبي من كتاب يكتبون الوحي بالخط المقرر و هو النسخ و هم ثلاثة و اربعون».
بيش از همه علي عليهالسلام و زيد قرآن را مينوشتند. وي سپس داستان اسلام آوردن عمر را نقل ميكند كه در خانه خواهرش مشاهده كرد كه سوره «سبح لله ...» (سوره حديد) و مقداري از سوره «طه» نوشته شده است. و در پايان اضافه ميكند: تمام اين احاديث بر اهتمام مسلمين به كتابت قرآن دلالت دارند و ميرسانند كه تمام قرآن در عهد پيامبر و در حضور او جمع شده است (تاريخ القرآن زنجاني، فصل6/43)
زيد بن ثابت خود نقل ميكند كه «كنّا نؤلف القرآن من الرقاع» [ما قرآن را زمان پيامبر از صفحههاي كوچك جمع ميكرديم] «حاكم» ميگويد: اين حديث طبق شرايطي كه بخاري و مسلم در پذيرفتن حديث دارند، حديث صحيحي است.
گذشته از اين، بعضي از سورههاي قرآن و يا قسمتي از يك سوره در بين همه مسلمانان وجود داشته است، زيرا در روايات ـاز جمله روايات «عبادة بن صامت»- ميخوانيم: هر مهاجري كه ميآمد، پيامبر او را به يكي از مسلمانان تحويل ميداد تا قرآن را به او بياموزد.
و در روايت «كليب» آمده كه با علي عليالسلام بودم. صداي قرائت قرآن از مسجد بلند شد. علي عليالسلام فرمود: خوشا به حال آنها...
گروهي در مسجد پيامبر، قرآن را با صداي بلند ميخواندند. به آنها دستور داده شد آهستهتر بخوانند. اين دو جريان از اهتمام مسلمانان به قرائت و خواندن قرآن حكايت ميكند. با اين اهتمام نسبت به قرآن چگونه جمعآوري آن تا زمان ابوبكر به تأخير بيفتد.
نتيجه اينكه نسبت دادن اين مسئله يعني جمعآوري قرآن به امر خلفاء امري موهوم و مخالف كتاب و سنت و عقل است. و نميتوان جمعآوري آن را به ابوبكر نسبت داد. البته عثمان قرآن را در زمان خود گردآورده است، ولي نه به اين معني كه آيات و سورهها را در يك مصحف جمع نمود، بلكه به اين معني كه مسلمانان را به قرائت واحد جمع نموده است.
بسياري از علماي بزرگ اهل تسنن به همين حقيقت قائل هستند. از جمله حارث محاسبي است كه ميگويد:«مشهور است كه قرآن را عثمان جمع كرد،ولي چنين نيست. بلكه عثمان مردم را به قرائت واحدي وادار نمود، زيرا پيش از آن قرائتهاي مختلف رايج بود».
اما اينكه ميگويند علي عليالسلام قرآن را پس از پيامبر جمع كرد، معني آن اين است كه او قرآن را بر طبق شأن نزول آيات نوشته و منسوخ را مقدم بر ناسخ قرار داده بود. مرحوم مجلسي در بحارالانوار (بحارالانوار 92/74) و مؤلف «تاريخ القرآن» (تاريخ القرآن 48) به اين حقيقت اشاره كردهاند.
و اگر جز اين بود كه قرآن جمعآوري شده بود، آيا علي عليالسلام ميتوانست در چند روز آن را گرد آورد؟ هيچ بعيد نيست كه ترتيب آيات قرآن امام، بسان قرآن رايج بوده است. چيزي كه هست، قرآن امام عليهالسلام مشتمل بر حواشي، و توضيحاتي در مورد چگونگي نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن بوده است
[در تنظيم اين بحث، علاوه بر كتابهاي ياد شده در پاورقي،از كتاب «البيان في تفسير القرآن» تاليف حضرت آيتالله العظمي خوئي استفاده كامل به عمل آمده است].
منبع نرافزار پرس و جو – پایگاه پاسخگویی به سوالات دینی