
اجمال تاريخ اين حرم مقدس اين است كه قبور ائمه بقيع -عليهم السلام- مانند ساير قبرها در محوطه مكشوف و بدون ديوار و سقف نبوده؛ بلكه قبر آنان مانند تربت پاك رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت رضا علیه السلام از آغاز دفن اجساد مبارك و پيكر مطهرشان در داخل خانه اى كه متعلق به عقيل بوده، قرار داشته است و به مرور زمان اين خانه به ساختمان مناسب، به شكل مسجد تبديل گرديده، سپس در محل همان ساختمان بزرگترين و مرتفع ترين گنبد و بارگاه بنا شده است و در قرون متمادى داراى خادم و دربان و داراى ظريفترين و گرانبهاترين ضريح و صندوق با زيباترين روپوش و داراى فرش و قنديل بوده است[1] و بالاخره در هشتم شوال سال 1344ه به وسيله وهابيان منهدم گرديده است. [2]
حمله وهابىها به كربلا؛ و هدم قبور إمامان بقيع
در روز هشتم ماه شوّال سال يك هزار و سيصد و چهل و پنج هجرى قمرى، تمام بقاع متبرّكه و مشاهد مشرّفه ائمّه بقيع (حضرت إمام حسن مُجتبى، و حضرت إمام زين العابدين، و حضرت إمام محمّد باقر، و حضرت إمام جعفر صادق عليهم السّلام) را با بقيه بقاع از قبور دختران رسول الله (زينب، امّ كلثُوم و رُقَيَّه) و قبور عمّههاى رسول الله (صَفِيه و عاتِكه) و قبر حضرت امُّ البنين، و قبر حضرت اسماعيل بن جعفر الصّادق، و قبر حضرت إبراهيم فرزند رسول الله، و قبور تمامى أصحاب و تابعين و أرحام و أزواج رسول الله، و صلحاء و أبرارى كه از حَدِّ إحصاء بيرون است؛ همگى را خراب و با خاك يكسان كردند.
وهابيها در نظر داشتند با تقارن انهدام اين قبور، قبر رسول خدا و كعبه را نيز خراب كنند؛ و با دستاويز به آن كه بوسيدن و دور زدن بر گرداگرد سنگها شرك است، خانه خدا را منهدم نمايند، ولى از ترس ساير مسلمين از فرق عامّه، جرأت نكردند؛ أمّا تخریب اين دو مكان مقدّس نیز در نقشه ايشان است و به محض آنكه خيالشان از جانب كشورهاى إسلامى آسوده گردد، دست به اين جنايت مىآلايند.
وهابيه مىگويند: بوسيدن ضريح مطهّر رسول الله شرك است؛ ضريح از آهن است، بوسيدن آهن شرك است. تا چند سال پيش از اين مردم را در بوسيدن خانه خدا و كعبه آزاد مىگذاشتند؛ ولى در اين چند سال أخير، گرداگردِ كعبه، پاسبانان و شرطههاى آنان در هر جانب از كعبه، از پنج نفر و شش نفر تجاوز مىكند؛ و مجموعاً بين بيست تا سى نفر هستند؛ به طرز وقيحى پشت به كعبه كرده؛ و به آن تكيه مىزنند؛ آنگاه با شلّاق روى به طواف كنندگان نموده؛ هركس در هر نقطه بخواهد كعبه را ببوسد؛ مىگويند: هَذَا حَجَر! هَذَا حَجَر! اين سنگ است! بوسيدن سنگ شرك است! آمِران به معروف [و ناهیان از منکر] آن ها نيز در ركن عراقى، و شامى، و يمانى، نيز پشت به كعبه به مردم مىگويند: بوسيدن سنگ شرك است. و اگر طائفى بخواهد لبان خود را بر آن سنگهائى كه رسول خدا گذارده، بگذارد و ببوسد؛ با تازيانه او را مىزنند؛ و مىگويند: شرك است.
اما در مدینه...
در مدينه طيبه ديگر اسمى از «محلّه بنى هاشم» نيست، از «خانه أبُو أيوب أنصارى» خبری نيست؛ «بيت الأحزان» را خراب كردند، ديوار «مسجد على علیه السلام» را با صفحاتى پوشانده؛ و دَرِ آنرا مهر و موم كردهاند. «مَشْربه امِّ إبراهيم» محل شريف و مقدّس و آن محلّ نورانى و پر فيض؛ حقّاً امروز به مزبله شبیه تر است تا به مسكن و مأواى رسول خدا و أهل بيت رسول خدا، و با این حال متروك و مقفول و مغفول است.
منبع - اسلام تایمز