روز شمار ماه مبارک شعبان

روز شمار ماه مبارک شعبان

خوب است بدانيم: ماه شعبان ماه بسيار شريفي است و مقدمه ورود به ماه ضيافت الهي است ، ماه مهيا شدن و كسب آمادگي هاي روحي براي درك هر چه بيشتر از فيوضات معنوي ماه مبارك رمضان است
بازدید : 5046
زمان تقریبی مطالعه : 16 دقیقه
تاریخ : 20 خرداد 1392
روز شمار ماه مبارک شعبان

ماه شعبان المعظم ،ماه رسول مكرم اسلام،وماه مهيا شدن و كسب آمادگي براي فيوضات معنوي ماه مبارك رمضان
(( بر همگان مبارك باد ))
خوب است بدانيم: ماه شعبان ماه بسيار شريفي است و مقدمه ورود به ماه ضيافت الهي است ، ماه مهيا شدن و كسب آمادگي هاي روحي براي درك هر چه بيشتر از فيوضات معنوي ماه مبارك رمضان است در روايتي از حضرت رسول اكرم (ص)نقل شده كه آن حضرت فرمودند: ((شعبان ماه من است و هر كس يك روز از آن را روزه بدارد بهشت بر او واجب مي شود) آن حضرت خود نيز اين ماه را روزه مي گرفت و آن را به ماه شريف رمضان وصل مي نمود
از حضرت امام صادق(ع) هم روايت شده كه چون ماه شعبان فرا مي رسيد امام زين العابدين (ع) اصحاب خود را جمع مي كرد و مي فرمود : ((اي اصحاب من مي دانيد اين چه ماهي است ؟ اين ماه شعبان است كه حضرت رسول (ص) مي فرمود : شعبان ماه من است پس در اين ماه روزه بگيريد براي محبت پيامبر و براي تقرب پروردگار خود ... و سپس امام صادق(ع) فرمودند: از اميرالمومين(ع): ((روزه دو ماه شعبان و رمضان مايه توبه و آمرزش خداوند است )) رجوع شود به مفاتيح الجنان صفحه 255 الي 258
امام صادق عليه السلام نيز فرمودند : روز ماه شعبان ذخيره روزقيامت است ، وهيچ بنده اي درشعبان زياد روزه نگيرد جزآنكه خداوند امرزندگاني او را اصلاح كند و از شر دشمن كفايتش نمايد.

2 شعبان
1. آغاز وجوب روزه
در اين روز در سال دوم هجرى روزه ماه مبارك رمضان واجب شد(1).
2. مرگ معتز عباسى
در اين روز در سال 255 ه‍ معتز بالله به درك واصل شد. نام او زبير يا محمد بود كه بعد از پسر عمويش مستعين به خلافت رسيد. از بزرگترين جرائم او اين بود كه امام هادى (عليه السلام ) را به شهادت رساند؛ و چون ترس آن داشت كه مؤ يد بر ضد او قيام كند او را در لحاف مسموم پيچيد و دو طرف آن را بست تا در 23 رجب مرد.
او پيوسته سركردگان اتراك را مى كشت تا در روز مبعث سال 255 ه‍ عده اى به سركردگى صالح بن وصيف دور معتز را گرفتند و توبيخ و سرزنش كردند و از او مطلبه اموال كردن و او را از حجره بيرون كشيدند و در آفتاب گرم بپاى داشتند كه از شدت گرما تكيه بر يك پا مى كرد و او را پيوسته مى زدند تا اينكه در 27 رجب خود را از خلافت خلع كرد. سپس سه روز به او آب و غذا ندادند تا مرد؛ و به قولى ديگر او را با آب جوش تنقيه كردند. بعضى گفته اند: او را پنج روز در گرمابه بدون آب و غذا حبس كردند و روز آخر آب نمك يا آب برفى به او دادند و به اين سبب كشته شد(2).
1- مسار الشيعه : ص 37. توضيح المقاصد: ص 19.
2- تتمه المنتهى : ص 340 - 343. فيض العلام : ص 336

 

3 شعبان
1. ولادت امام حسين (عليه السلام )
در اين روز در سال 4 ه‍ آقاى شهيدان و سرور و سالار شيعيان و دلباختگان ، اشك هر مؤ من ، امام زاهد عباد، شهيد غريب ، عطشان نينوا حضرت ابا عبدالله الحسين الشهيد (عليه السلام ) عالم را به نور خود منور فرمود(1). اقوال ديگر در ولادت آن حضرت پنجم شعبان (2) و سى ام ربيع الاول (3) و دوازدهم رجب است(4)

2. ورود امام حسين (عليه السلام ) به مكه
در شب جمعه سوم شعبان سال 60 ه‍ امام حسين (عليه السلام ) وارد مكه شدند و تا ذى الحجه در آنجا اقامت داشتند(5).

1- اعلام اورى : ج 1 ص 420. مسار الشيعه : ص 37. مصباح المتهجد: ص 758. مصباح كفعمى : ج 2 ص 598. فيض العلام : ص 337. زاد المعاد: ص 56. بحار الانوار: ج 44 ص 101 - 202، ج 94 ص 80، ج 98 ص 347. كشف الغمه : ج 2 ص 3.
2- ارشاد: ج 2 ص 27. كشف الغمه : ج 2 ص 3.
3- توضيح المقاصد: ص 10. فيض العلام : ص 226.
4- اربعين ماحوزى : ص 368.
5- ارشاد: ج 2 ص 35. فيض العلام : ص 338

4شعبان
1. ولادت حضرت عباس (عليه السلام )
در اين روز در سال 26 ه‍ علمدار كربلا سقاى نينوا حضرت قمر منير بنى هاشم ابوالفضل العباس (عليه السلام ) به دنيا آمد(1).
نام مشهور آن حضرت عباس (عليه السلام ) است . به آن حضرت ابوالفضل ، ابو القربه ، قمر بنى هاشم ، باب الحوائج ، عبد صالح و سقا مى گويند(2). پدرشان حرت امير المؤ منين على بن ابى طالب (عليه السلام )، و مادرشان حضرت ام البنين فاطمه (عليها السلام ) دختر حزام كلابيه است .
آن حضرت خوش سيما و زيبارو بود و به همين جهت به ماه بنى هاشم ملقب شد. قامتى بلند و بازوهايى قوى داشت و بر اسب كه مى نشست و پا در ركاب مى نمود زانوى آن حضرت تاگردن اسب مى رسيد. مظهر جلال و جبروت حضرت كردگار بود، و در شجاعت و صفات بعد از امام حسن و امام حسين (عليهم السلام ) سرآمد اولاد امير المؤ منين (عليه السلام ) بود. آن حضرت سپهسالار و علمدار مظلوم كربلا بود(3).
1- خصائص العباسيه : ص 66. قمر بنى هاشم (عليه السلام ) مقرم : ص 18، از انيس الشيعه . الوقايع و الحوادث : ج محرم ص 400.
2- العباس (عليه السلام ): ص 164. مرحوم مقرم به نقل از مدارك تاريخى گفته كه لقب آن حضرت سقا بوده است .
3- وقايع الايام : ص 422

5 شعبان
1. ولادت امام زين العابدين (عليه السلام )

در اين روز در سال 38 ه‍ در زمان امير المؤ منين (عليه السلام ) آقا و مولايمان حضرت سيد الساجدين زين العابدين (ع ) بن الحسين (عليه السلام ) به دنيا آمدند(1).
نام آن حضرت ((على )) است ، و مشهور ترين لقب مباركش زين العابدين و سجاد است (2). پدرشان سرور شهيدان حضرت اباعبد الله الحسين (عليه السلام )، و مادرشان حضرت شهربانو است .
امام سجاد (عليه السلام ) دو سال از عمر بابركتش را به جدش امير المؤ منين (عليه السلام ) بود، و بقيه عمر شريفش همراه عموى مكرم و مظلومش امام مجتبى (عليه السلام ) و پدر والامقامش امام حسين (عليه السلام ) سپرى شد. در واقعه جانسوز كربلا شاهد شهادت پدر، برادر، عمو و بستگان و اصحاب (عليهم السلام ) بود، همراه با عمه اش زينب كبرى (عليهم السلام ) و ديگر اسرا به كوفه و شام رفتند. در كوفه و شام جسارتها به آن حضرت و اهل بيت (عليهم السلام ) نمودند، ولى با خطبه هايى نورانى از مامت و عصمت اهل بيت (عليهم السلام ) دفاع فرمود. در كاخ يزيد در حاليكه با چند تن ديگر از خاندان امامت به يك ريسمان بسته شده بودند، رو به يزيد كرده فرمودند: ما ظنك برسول الله لو رانا موثقين فى الحبال ...: ((اى يزيد، چه گمان به پيامبر مى برى اگر آن حضرت ما را اين چنين در بند ببيند(3)))؟
در ولادت آن حضرت اقوال ديگرى به اين ترتيب وجود دارد: 8 ربيع الاول ، 15 جمادى الاولى (4)، 15 جمادى الاخر، 5 رجب ، 11 رجب ، 7 شعبان ، 9 شعبان (5)، 15 شعبان ، 5 رمضان (6) در روز ولادت هم اختلاف است كه يكشنبه بوده يا سه شنبه يا پنجشنبه يا جمعه (7)؟ در سال ولادت هم اختلاف است كه 36 يا 37 يا 38 ه‍ بوده است (8).

1- كشف الغمه : ج 2 ص 74. توضيح المقاصد: ص 20.
2- مسار الشيعه : ص 34. اصول كافى : ج 1 ص 467.
3- تذكره الخواص : ص 149.
4- مسار الشيعه : ص 31.
5- فيض العلام : ص 341.
6- شرح احقاق الحق : ج 19 ص 439. قلائد النحور: ج شعبان ، ص 388 389.
7- قلائد النحور: ج شعبان ، ص 388 389.
8- قلائد النحور: ج شعبان ، ص 388 389

 9شعبان
1. عقيقه براى امام حسين (عليه السلام )
در اين روز كه هفتمين روز ولادت امام حسين (عليه السلام ) است ، حضرت رسول (صلى الله عليه و آله ) گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقيقه قربانى كرد. سپس سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد(1).


 

10 شعبان
1. توقيع امام زمان (عليه السلام ) براى شيعيان

در اين روز ابوجعفر سمرى شش روز قبل از رحلتش ، توقيعى از ناحيه مقدسه حضرت صاحب الامر (عليه السلام ) براى شيعيان آورد(2).
 

11 شعبان
1. ولادت حضرت على اكبر (عليه السلام
)
در سال 33 ه‍ شبيه ترين مردم به خاتم الانبياء (صلى الله عليه و آله ) حضرت على اكبر (عليه السلام ) به دنيا آمد. نام آن حضرت ((على ))، پدرشان حضرت سيد الشهداء (عليه السلام )، مادرشان ليلى بنت مره ثقفى است (3). كنيه آن حضرت طبق فرمايش حضرت صادق (عليه السلام ) ((اباالحسن )) است (4).
روايت بزنطى هم دلالت دارد كه آن حضرت ازدواج كرده بودند(5) در زيارت وارده از حضرت صادق (عليه السلام ) هم مى خوانيم : صلى الله عليك و على عترتك و اهل بيتك و ابائك و اءبنائك و امهاتك الاءخيار الذين اءذهب الله عنهم الرجس و طهر هم تطهيرا و لفظ اءبناء در زيارت دلالت بر اين دارد كه آن حضرت حتى بيشتر از دو فرزند داشته است (6). در واقعه كربلا نزديك 27 سال از عمر مبارك آن حضرت گذشته بود(7).
1- حياه الامام الحسين (عليه السلام ): ج 1 ص 30 43. ارشاد: ج 2 ص 327. اعلام الورى : ج 1 ص 0. 42
2- قلائد النحور: ج شعبان ، ص 392. وقايع الشهور: ص 140.
3- على اكبر (عليه السلام ) (مقرم ): ص 15 16! نقل از انيس الشيعه .
4- كامل الزيارات : ص 240.
5- على اكبر (عليه السلام ) (مقرم ): ص 19.
6- على اكبر (عليه السلام ) (مقرم ): ص 20.
7- على اكبر (عليه السلام ) (مقرم ): ص 16.

15 شعبان
1. ولادت حضرت بقيه الله الاعظم صلوات الله عليه
در سال 255 ه‍ شب جمعه ! ولادت خاتم الاوصياء منتقم آل محمد (صلى الله عليه و آله )، آخرين امام بر حق و ولى مطلق خداوند حضرت بقيه الله حجه بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشريف واقع شده است.1

. متوجه كردن مردم به آن حضرت .
2. وفات على بن محمد سمرى نايب امام زمان (عليه السلام )
وفات شيخ جليل نايب خاص امام عصر (عليه السلام ) على بن محمد سمرى در اين روز بوده است كه به معناى اتمام غيبت صغرى و شروع غيبت كبرى است (2)، چه اينكه حضرت صاحب الامر (عليه السلام ) به او امر فرموده بودند كه وصى و جانشينى براى خود قرار مده كه غيبت كبرى شروع شده است

1- ارشاد: ج 2 ص 339. اعلام الورى : ج 2 ص 214. كافى : ج 1 ص 431. مصار الشيعه : ص 38. توضيح المقاصد: ص 20 21. مصباح المتهجد: ص 782. مصباح كفعمى : ج 2 ص 598. فيض العلام : ص 346. جلاء العيون : ص 579.
2- حق اليقين : ص 301. مراقد المعارف : ج 1 ص 375. فيض العلام : ص 348. قلائد النحور: ج شعبان ، ص 463.
 

8 1شعبان
1. وفات حسين بن روح نوبختى نايب امام زمان (عليه السلام )
در اين روز به سال 326 ه‍ نايب سوم حضرت صاحب الامر عجل الله تعالى فرجه ، جناب حسين بن روح نوبختى در بغداد به عالم بقا رحلت كرد و در همانجا دفن شد(1).
 

19 شعبان
1. جنگ بنى المصطلق
در اين روز در سال 6 هه غزوه بنى المصطلق اتفاق افتاد(2).
حركت براى اين جنگ در دوم شعبان همين سال بود. تعداد مسلمانان 1000 نفر بودند كه 30 اسب داشتند، ولى كفار 700 نفر بودند. يك نفر از مسلمانان در اين جنگ شهيد شد و از كفار 10 نفر به قتل رسيدند(3).
در اين جنگ غلبه و نصرت از آن مسلمين بود. مصطلق منزلى بن مكه و مدينه است كه منسوب به مصطلق است . او اول كسى است كه دين اسماعيل (عليه السلام ) را تغيير داد و قبيله خود را به پرستيدن هبل فرمان داد و آن را در كعبه نصب كرد.
1- قلائذ النحور: ج شعبان ص 463. براى تفصيل بيشتر به 15 شعبان مراجعه شود.
2- توضيح المقاصد: ص 21. فيض العلام : ص 349.
3- الموسوعه الكبرى فى غزوات النبى الاعظم (صلى الله عليه و آله ): ج 3 ص 12.
 

تتمه شعبان
1. مرگ حفصه (1)
در ماه شعبان سال 45 ه‍ حفصه از دنيا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند(2). حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه خنيس بن عبد الله بود. بعد از آنكه خنيس وفات كرد عمر او را به عقد پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و اهل بيت (عليهم السلام ) را مى آزرد، به حدى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) او را طلاق داد و با اصرار بعضى رجوع فرمود(3).
در جنگ جمل خواست با عايشه حركت كند. ولى برادرش عبد الله بن عمر مانع گرديد. اما هنگامى كه لشكر امير المؤ منين (عليه السلام ) به منزل ذى قار رسيدند عايشه نامه اى به اين مضمون براى حفصه نوشت : ((خبر زيادى لشكر ما به على بن ابى طالب (عليه السلام ) رسيده است و او از ترس در ذى قار اقامت كرده است و از اين جنگ جان سالم به در نخواهد برد...)).
چون نامه به دست حفصه رسيد كنيزان و مغنيه ها را جمع كرد و آنان دايره ها مى نواختند و اشعارى مى خواندند كه در آنها امير المؤ منين (عليه السلام ) را به بدى ذكر مى كردند و زنهاى بنى اميه جمع شدند و شادى مى كردند.
خبر به ام كلثوم (عليها السلام ) كه رسيد با عده اى زا بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز كردند. حفصه خجالت كشيد.ام كلثوم (عليها السلام ) آيه اى كه مربوط به زنهاى حضرت نوح و لوط (عليهم السلام ) بود كه نافرمانى آن دو پيامبر را نمودند و درباره حفصه و عايشه نازل شده بود بر حفصه قرائت كرد(4) و فرمود: اگر تو و عايشه امروز براى خوارى پدر من امير المؤ منين (عليه السلام ) به يكديگر كمك مى كنيد، اين كار شما تازگى ندارد چرا كه همين معامله را با جدم پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كرديد.
حفصه چون ديد رسوا شده است نامه عايشه را پاره كرد و از ام كلثوم (عليها السلام ) خواست بيشتر از اين او را رسوا نكند(5).

1- البدايه و النهايه : ج 8 ص 33.
2- المستدرك عليب الصحيحين : ج 4 ص 16.
3- صحيح بخارى : ج 3 ص 103، ج 6 ص 148. مسند احمد: ج 1 ص 33 34 صحيح مسلم : ج 4 ص ‍ 193. شرح ابن ابى الحديد: ج 14 ص 23.
4- سوره تحريم : آيه 10: ضرب الله مثلا للذين كفروا امراءة نوح و امراءة لوط كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين فخانتا هما فلم يغنيا عنهما من الله شيئا و قيل ادخلا التار مع الداخلين .
5- شرح ابن ابى الحديد: ج 14 ص 13.
 


2. جنگ پيامبر (صلى الله عليه و آله ) با بنى سعد
در شعبان سال ششم هجرت پيامبر (صلى الله عليه و آله ) حضرت امير المؤ منين (عليه السلام ) را به همراه 100 نفر براى مقابله با طائفه بنى سعد در اطراف مدينه فرستاد. بنى سعد با خبر شده فرار كردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنيمت گرفتند. امير المؤ منين (عليه السلام ) چند شتر براى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) جدا كرد و ساير غنايم را بين مسلمانان تقسيم فرمود و به مدينه بازگشتند(1).
3. شهادت سعيد بن جبير
در اين ماه در سال 95 ه‍ جناب سعيد بن جبير كوفى به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شهادت رسيد(2).
سعيد مردى فقيه ، زاهد و عابد بود كه توفيق كسب علم از محضر مبارك حضرت زين العابدين (عليه السلام ) را يافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص ‍ و محبت كاملى كه به اهل بيت معصومين (عليهم السلام ) داشت ، نزد امام زين العابدين (عليه السلام ) از احترام خاصى برخوردار بود.
هنگامى كه حجاج خواست آن بزرگوار را شهيد كند، دعا كرد كه حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هيچكس نشود. خداوند دعاى او را مستجاب كرد و حجا 15 تا 20 روز بعد از شهادت سعيد زنده بود و كسى را نكشت تا به مرض آكله به درك واصل شد.
بعد از آنكه حجاج سر آن بزرگوار را جدا كرد، دو پاى مبارك او را نيز از ساق جدا كردند، در حالى كه از سن مباركش 57 يا 79 سال مى گذشت در شهر الحى در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار يكى از زيارتگاههاى محبين اهل بيت (عليهم السلام ) است كه داراى گنبد و صحنى بزرگ مشتمل بر چهار در است (3).
بعضى مرگ حجاج را 15 روز(4) و بعضى 20 روز و عده اى 40 روز(5) بعد از شهادت جناب سعيد بن جبير نقل كرده اند، كه اگر مرگ حجاج رد 13 ماه رمضان باشد، شهادت سعيد به ترتيب در روزهاى 27 يا 28 يا 22 يا 23 و 2 يا 3 شعبان محتمل است ، ولى قدر مسلم اين است كه شهادت سعيد در شعبان بوده است .

1- بحار الانوار: ج 20 ص 376.
2- مراقد المعارف : ج 1 ص 350.
3- سعيد بن جبير: ص 25 29. منتخب التواريخ : ص 423. مراقد المعارف : ج 1 ص 351 ،352.
4- تتمه المنتهى : ص 106.
5- جلاء العيون : ص 502.


4. مرگ مغيره بن شعبه
در ماه شعبان سال 50 ه‍ (1) مغيره بن شعبه در حاليكه از طرف معاويه حاكم كوفه بود، در سن 70 سالگى به درك واصل شد(2) و زياد بن ابيه به جاى او منصوب شد. مغيره بن شعبه در كوفه سب به امير المؤ منين (عليه السلام ) مى نمود و خطبا را امر مى كرد كه آن حضرت را لعن كنند و تا زمان فرا رسيدن مرگش اين عمل را ترك نكرد(3).
مغيره از اصحاب صحيفه ملعونه و ليله عقبه بود كه مى خواستند پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را به قتل برسانند، و همچنين از اصحاب سقيفه است (4).
او از كسانى بود كه در آتش زدن در منزل امير المؤ منين (عليه السلام )، شكستن در، كتك زدن به مادر سادات حضرت صديقه شهيده فاطمه الزهرا (عليها السلام ) و سقط جنين شريك بود(5).
زناى مغيره با ام جميل در بصره شهرت خاص دارد و در كتب شيعه و سنى با مدارك مختلف ذكر شده است . ابن ابى الحديد مى گويد: مغيره زناكارترين مردم در جاهليت و اسلام بود(6). مغيره از كسانى بود كه به دستور معاويه همراه با عمرو عاص و عروه بن زبير رواياتى دروغين ساختند كه مقتضاى آنها وجوب لعن و برائت از امير المؤ منين (عليه السلام ) بود و براى اين كار معاويه جوائز فوق العاده اى براى آنان مقرر كرد(7).
او در محضر امام حسن (عليه السلام ) جسارتها به پدر بزرگوارش ‍ نمود(8). اما آن حضرت جوابهاى مناسبى به او دادند و در آخر فرمودند: ((تو آن كسى هستى كه در شهادت مادرم و برادرم محسن (عليهم السلام ) شريك بودى ...)).

1- كشف الهاويه : ص 288.
2- منتخب التواريخ : ص 302.
3- كشف الهاويه : ص 288. شرح ابن ابى الحديد: ج 2 ص 102.
4- كشف الهاويه : ص 289.
5- بيت الاحزان : ص 144.
6- كشف الهاويه : ص 286.
7- شرح ابن ابى الحديد: ج 1 ص 358.
8- كشف الهاويه : ص 288. شرح ابن ابى الحديد: ج 2 ص 102

 

 

 

 

 

 


 

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه