فرزندان امام کاظم (ع)
اغلب علماي تاريخ و انساب در تعداد اولاد حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ اختلاف کردهاند، در حالي که ابن شهر آشوب تعداد فرزندان آن حضرت را سي نفر نوشته[1] ، صاحب عمدة الطالب اين تعداد را به شصت نفر رسانده است. به اين ترتيب که 37 نفر از آنان دختر و 23 نفر پسر بودهاند[2] و يعقوبي عدد فرزندان آن حضرت را 41 نفر، 18 پسر و 23 دختر نوشته است[3] و مؤلف کشف الغمة نيز تعداد فرزندان آن بزرگوار را 38 نفر 20 دختر و 18 پسر ذکر کرده[4] وليکن طبق نظر مرحوم مفيد حضرت موسي بن جعفر داراي سي و هفت فرزند پسر و دختر بود هيجده تن ذکور و نوزده تن اناث بودند و اسامي همه آنها را به ترتيب ذکر کرده است[5] .
شيخ مفيد مينويسد: «و کان أفضل ولد أبي الحسن موسي ـ عليه السلام ـ و انبههم و أعظمهم قدراً و أعلمهم و أجمعهم فضلاً: أبوالحسن علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ» [6] و در ميان فرزندان آن حضرت از همه برتر و در قدر و منزلت والاتر و دانشمندتر و در فضل و کمال جامعتر، حضرت ابوالحسن علي بن موسي الرضا ـ عليه السلام ـ بوده است.
ابوالصلت هروي از اسحاق بن موسي بن جعفر روايت کرده است که گفت از پدرم موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ شنيدم که به پسران خود فرمود: «هذا اخوکم علي بن موسي عالم آل محمّد فاسألوه عن أديانکم و احفظوا ما يقول لکم، فإنّي سمعت أبي جعفر بن محمد ـ عليه السلام ـ غير مرّة يقول لي: إنّ عالم آل محمد لفي صلبک وليتني ادرکته فانّه سميّّ أميرالمؤمنين علي»[7] اين علي بن موسي برادرتان عالم آل محمد است پس دينهايتان را از او بپرسيد و هر چه به شما ميگويد آن را حفظ کنيد زيرا مکرر از پدرم جعفر بن محمد شنيدم که ميفرمود: عالم آل محمد در صلب توست واي کاش او را ميديدم و او همنام اميرالمؤمنين (علي) ناميده ميشود.
يکي ديگر از فرزندان با فضيلت امام کاظم ـ عليه السلام ـ احمد بن موسي است که قبرش در شيراز و به شاه چراغ معروف است. مفيد درباره او مينويسد: و احمد بن موسي مردي کريم و بزرگوار و پارسا بوده و حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ او را دوست داشت و مقدم ميداشت و مزرعه خود که معروف بود به «يسيرة» به او بخشيد و گفتهاند احمد بن موسي ـ رضي الله عنه ـ در زمان خود هزار بنده آزاد کرد[8] و ديگر از فرزندان آن حضرت محمد بن موسي است که از اهل فضل و صلاح بوده و نقل شده که محمد بن موسي پيوسته با وضوء و هميشه سرگرم نماز بود و شبها کم ميخوابيد و برميخاست و مشغول عبادت ميشد، يکي از نزديکان وي ميگويد من هرگز او را نديدم جز اينکه به ياد گفتار خداي تعالي ميافتادم که: «کانوا قليلاً من الليل ما يهجعون»[9] درباره پرهيزکاران و متقيان ميفرمايد: «چنان بودند که اندکي از شب را ميخوابيدند»[10] و محمد بن موسي را به جهت کثرت عبادتش «محمد عابد» ميگفتند و او نيز در شيراز مدفون است.
و ديگر از فرزندان آن حضرت، ابراهيم بن موسي است که مردي شجاع و کريم بود و در زمان مأمون از طرف محمد بن زيد بن علي بن الحسين ـ عليه السلامـ فرماندار يمن شد. محمد بن زيد کسي است که در زمان مأمون خروج کرد و ابو السرايا نيز در کوفه با او بيعت کرد و کوفه را فتح نمود و مدتي در آنجا بماند تا آنکه ابوالسرايا در جنگ با بني عباس کشته شد و کار محمد بن زيد پراکنده گشت و براي ابراهيم بن موسي از مأمون امان گرفتند[11] ابراهيم به بغداد آمد و در آنجا بود تا از دنيا رفت.
مرحوم محدث قمي به هنگام بحث از دختران حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ مينويسد: بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي ـ عليه السلام ـ معروف به حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ است.[12] .
صاحب قاموس الرجال ميگويد: در ميان فرزندان امام کاظم ـ عليه السلام ـ با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا ـ عليه السلام ـ کسي همسنگ حضرت معصومه نبود[13] .
شخصيت فوقالعاده حضرت معصومه ـ عليها السلام ـ از روايتي که امام صادق ـ عليه السلام ـ درباره آن حضرت قبل از تولدش فرموده کاملاً روشن ميگردد. آنجا که امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «ألا إنّ لله تعالي حرماً و هو مکّة، ألا إنّ لرسول الله حرماً و هو المدينة، ألا إنّ لأميرالمؤمنين حرماً و هو الکوفة، ألا إنّ حرمي و حرم ولدي بعدي قم، ألا إنّ قم کوفتنا الصغيرة ألا إنّ للجنة ثمانية أبواب ثلاث منها إلي قم، تقبض فيها أمرأة هي من ولدي و اسمها فاطمة بنت موسي تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنّة بأجمعهم»[14] .
يعني: براي خداي تبارک و تعالي حرمي است و آن مکّه است، براي رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ حرمي است و آن مدينه است، براي اميرمؤمنان ـ عليه السلام ـ حرمي است و آن کوفه است، براي من و فرزندانم که بعد از من ميآيند، حرمي است و آن قم است، آگاه باشيد که قم کوفه کوچک است و بدانيد که براي بهشت هشت در هست که سه در آن به سوي قم است. بانوئي از اولاد من در آن وفات ميکند که نامش فاطمه دختر موسي است، همه شيعيان ما به شفاعت او وارد بهشت ميشوند.
طبق نقل يعقوبي امام کاظم ـ عليه السلام ـ بيست و سه دختر داشت. او بي آنکه سبب اين کار را ذکر کند در تاريخ خود مينويسد که: حضرت موسي بن جعفر وصيت کرد که دخترانش ازدواج نکنند جز يکي از ايشان که ام سلمه نام داشت و در مصر به زني قاسم بن محمد بن جعفر درآمد و در اين باره ميان قاسم و خويشان جريان سختي پيش آمد تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وي دور نکرده و جز آنکه او را به حج برد منظوري نداشته است[15] .
مؤلف تاريخ قم به علت اين کار اشاره کرده و مينويسد: چنين رسيده که رضائيه دختران خود را به شوهر نميدادند، زيرا کسي را که همسر و کفو ايشان بود نمييافتند و حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ را بيست و يک دختر بوده است و هيچ يک شوهر نکردهاند. و اين مطلب در ميان دختران ايشان عادت شده و محمد بن عليالرضا ـ عليه السلام ـ به شهر مدينه ده ديه وقف کرده است بر دختران و خواهران خود که شوهر نکردهاند و از انفاقات آن ديهها نصيب و قسط رضائيه که به قم ساکن بودهاند از مدينه جهت ايشان ميآوردند[16] .
شيخ مفيد در پايان ميافزايد: «و لکل واحد من ولد أبي الحسن موسي ـ عليه السلام ـ فضل و منقبة مشهورة و کان الرضا ـ عليه السلام ـ المقدّم عليهم في الفضل علي حسب ما ذکرناه».[17] .
و براي هر يک از فرزندان حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ فضيلت و منقبتي جداگانه و مشهور است و حضرت رضا ـ عليه السلام ـ در فضيلت مقدم بر ديگران بود، چنانکه گفتيم.