پدید آورنده : عبد الکریم پاک نیا ، صفحه 26
در مورد ارتباط قرآن و مولای متقیان حضرت علی علیه السلام بسیاری از پژوهشگران به فراخور حالشان موضوعی را برگزیده و در مورد آن قلم زده اند. برخی به جمع آوری قرآن توسط آن حضرت، عده ای به جایگاه والای امام در آیات وحی و گروهی به تفاسیر و شأن نزول آیات از منظر آن گرامی توجه دارند.
این قلم نیز می کوشد در این فرصت کوتاه به یکی از این موضوعات بپردازد.
سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آیینه تمام نمای بحث ماست که می فرماید: «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ؛ علی با قرآن و قرآن با علی است. آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا اینکه [در روز قیامت] در کنار حوض کوثر به نزد من آیند.»
طبق این گفتارِ شیوای نبوی، بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیک ترین فردی که با قرآن آشناست، علی علیه السلام است؛ امّا با کمال تأسف این نزدیک ترین یار قرآن را آن چنان منزوی کردند که به گفته ابو صالح حنفی، روزی بر بالای منبر، کتاب خدا را بر سر مبارک نهاد و با کمال ناراحتی به درگاه الهی عرضه داشت: «اَللّهُمَّ قَد مَنعُونی ما فیهِ فَأَعْطِنی ما فیهِ؛ خداوندا! مرا از آنچه در این مصحف شریف است، باز داشتند؛ پس آنچه را در آن است، به من بده!»
از مهم ترین نگرانیهای امام علی علیه السلام فاصله گرفتن مسلمانان از قرآن و معارف وحیانی آن بود. آن حضرت در طول حیات خود همواره تلاش می کرد تا مردم مسلمان با مفاهیم بلند و حیات بخش قرآن آشنا شوند و آن را در متن زندگی خود قرار دهند؛ همچنان که خود نیز چنین بود.
امام از انزوای قرآن در میان مسلمانان رنج می برد و با دلی دردمند عرضه می داشت: «إِلَی اللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالًا لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَیْعاً وَ لَا أَغْلَی ثَمَناً مِنَ الْکِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ؛ از مردمی که در جهالت زندگی می کنند و با گمراهی می میرند به خدا شکایت می کنم [زیرا[ در میان آنها کالایی کسادتر از قرآن نیست، هنگامی که به گونه شایسته تلاوت شود و هیچ متاعی سودآورتر و گرانبهاتر از قرآن نیست، هنگامی که تحریف و از معانی حقیقیش دگرگون شده باشد.»
امام نه تنها نگران غربت قرآن در عصر خود بود، بلکه گاهی از بی توجهی نسلهای بعد از خود و عصرهای آینده به قرآن و حقایق آن ابراز نگرانی می کرد. آن حضرت می فرمود: «بعد از من روزگاری فرا می رسد که قرآن و پیروانش از میان مردم رانده و فراموش می گردند. هر دو غریبانه در یک مسیر ناشناخته بی پناه می شوند و جایگاهی برای آنان در میان مردم نخواهد بود. قرآن و پیروانش در میان مردم اند؛ امّا گویا حضور ندارند. مردم در آن روز در جدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراکنده اند. گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست. از قرآن جز نامی در نزدشان نیست. آنان جز خطوط قرآن و اعراب آن چیز دیگری را نمی شناسند.»
آری، امام نگران روزی بود که قرآن در دست مسلمانان بوده، نام آن زبانزد خاص و عام باشد و همه از قرآن سخن بگویند و حتی تلفظ کلمات، اعراب، خطوط و حروف آن را به خوبی بشناسند و یاد گیرند، اما هرگز در فکر معارف بلند و اهداف انسان ساز قرآن نباشند، به هدایت و دانش قرآن توجه نکنند، تفسیرهای حقیقی آن را از اهلش نگیرند و در نتیجه گرفتار انواع وسوسه ها، افکار انحرافی و اندیشه های گمراه کننده گردند و از قرآن و مقدسات شرعی به عنوان ابزار و وسیله برای رسیدن به مقاصد شوم شیطانی بهره گیرند.
این نگرانیهای امام علی علیه السلام همه برگرفته از آیات قرآن است که از زبان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله می فرماید: «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»؛ «و فرستاده خدا گفت: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.»
این گلایه و شکایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و نگرانی علی علیه السلام شامل عصر ما نیز می شود که مسلمانان جهان دست از حمایت و رهبری قرآن کشیده و به طاغوتها و اهل دنیا متمایل شده اند وگر نه، اگر طبق آموزه های قرآن عمل می کردند و با حفظ وحدت و انسجام خود در تحت پرچم توحید با کفر و شرک و مظاهر ضد توحیدی به مبارزه برمی خواستند، هرگز دچار چنین ذلت و تشتت و از هم گسیختگی نمی شدند. آری! فاصله گرفتن از قرآن که رمز حیات، عزت و عامل پیروزی و حرکت و ترقی در زندگی مسلمانان است، چنین فرجامی دارد.
در بسیاری از کشورهای اسلامی قرآن و معارف بلندش به حاشیه رانده شده و به صورت یک کتاب مقدس تشریفاتی درآمده است که فقط در جاهای مقدس و پاک قرار دارد و با صوت زیبا و لحن دل آرا در مجالس خوانده می شود و یا در سر در محرابها و دیوارهای امکنه مقدس نوشته شده و برای کسب ثواب تلاوت می شود. بسیاری از مسلمانان از هر گروه سنی، به ویژه جوانان آیات آن را حفظ کرده، به عنوان قاری و حافظ، جوایزی دریافت می کنند؛ امّا قوانین روزمرّه این کشورها همه برگرفته از بیگانگان و غیر مسلمانان است و در داخل کشور نیز با همه تلاشهایی که می شود، هنوز قرآن ناشناخته و غریب است.
این همان مهجوریت قرآن است که گروه اندکی از صهیونیستها عقاید و فرهنگ و تمام هستی یک میلیارد مسلمان را به مسخره گرفته، هر روز طبق دلخواه خود تصمیماتی را برای مسلمانان و کشورهای اسلامی می گیرند و سرنوشت آنان را به نفع خود رقم می زنند و اسلام و مسلمانان و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مورد توهین قرار می دهند. برخی از نشانه های مهجوریت قرآن که دل پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را به درد می آورد، عبارت اند از: یادگیری الفاظ و عبارات قرآن و فراموشی عمل به آن، استفاده ابزاری از آیات قرآن، تمسک به ظاهر قرآن و طرد اهل قرآن و مفسران حقیقی (امامان معصوم علیهم السلام ) ، حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر و تعمق، تفسیر به رأی و بهره نگرفتن از هدایتهای حقیقی آن.
علی علیه السلام حتی در آخرین لحظاتی که در آستانه شهادت قرار داشت، از مهجوریت قرآن نگران بود و سفارش اکید می کرد که: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ فَلَا یَسْبِقَنَّکُمْ إِلَی الْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ؛ خدارا خدارا در مورد قرآن [در نظر بگیرید![ مبادا دیگران در عمل به آن بر شما سبقت بگیرند!»
اگر مسلمانان بخواهند به قرآن عمل کنند و این نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله و دغدغه وصی بلافصلش علی علیه السلام را رفع نمایند، باید به توصیه ها و رهنمودهای امام علی علیه السلام در این زمینه گوش جان بسپارند و از صمیم قلب عمل کنند. سفارشها و رهنمودهای امام از این قرار است:
آموزش و یادگیری متن قرآن و امام نه تنها نگران غربت قرآن در عصر خود بود، بلکه گاهی از بی توجهی نسلهای بعد از خود و عصرهای آینده به قرآن و حقایق آن ابراز نگرانی می کرد.
پیامهای جاودانه آن، یکی از وظایف مسلمانان است. علی علیه السلام یکی از حقوق فرزند بر عهده پدر را آموزش قرآن می داند و می فرماید: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ؛ حق فرزند بر عهده پدر این است که نام زیبا برایش برگزیند و ادبش را نیکو گرداند و قرآن تعلیمش دهد.»
امام در مورد اهمیت قرائت قرآن می فرماید: «باید تمام سخن شما، یاد خدا و خواندن قرآن باشد؛ زیرا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال شد: کدام یک از اعمال نیک نزد خدا برتر است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: قرائت قرآن و اینکه در حال مرگ زبانت به یاد خدا مترنّم باشد.»
قرائت قرآن بهترین همدم و مایه انس است و یک مسلمان می تواند آن را در دل شبها انیس خود قرار دهد. امام در گفتاری کوتاه می فرماید: «لِیَکُنْ سَمیرُکَ الْقُرْآنَ؛ شایسته است سخنگوی تو در دل شب قرآن باشد.» آن حضرت حتی گوش دادن به قرائت قرآن را مورد توجه قرار می دهد و به کسانی که آیات الهی را استماع می کنند، مژده می دهد که: «هر کس آیه ای از قرآن را استماع کند، برای او بهتر از این است که یک کوه طلا به دست آورد.»