شناخت اجمالى امام
حضرت مهدى صاحب الزمان عليه السلام در روز جمعه نيمه شعبان ۲۵۵ هجرى در شهر سامراء (سُرَّ مَنْ راهُ) بدنيا آمد. پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى بود. و مادرش نرجس نام داشت و در سن ۵ سالگى پدر را از دست داد و خود به امامت رسيد.
آن بزرگوار در اثر فشار دشمنان و طبق تقدير الهى از آغاز تولد زندگى پنهانى داشت و تا سال ۳۲۹ هجرى توسط نمايندگانى ويژه به نامهاى: ۱ عثمان بن سعيد ۲ محمد بن عثمان، ۳ حسين بن روح، ۴ على بن محمد سمرى با شيعيان در ارتباط بود كه اين دوره را غيبت صغرى ناميده اند و پس از وفات على ب
شناخت اجمالى امام
حضرت مهدى صاحب الزمان عليه السلام در روز جمعه نيمه شعبان ۲۵۵ هجرى در شهر سامراء (سُرَّ مَنْ راهُ) بدنيا آمد. پدر بزرگوارش امام حسن عسكرى بود. و مادرش نرجس نام داشت و در سن ۵ سالگى پدر را از دست داد و خود به امامت رسيد.
آن بزرگوار در اثر فشار دشمنان و طبق تقدير الهى از آغاز تولد زندگى پنهانى داشت و تا سال ۳۲۹ هجرى توسط نمايندگانى ويژه به نامهاى: ۱ عثمان بن سعيد ۲ محمد بن عثمان، ۳ حسين بن روح، ۴ على بن محمد سمرى با شيعيان در ارتباط بود كه اين دوره را غيبت صغرى ناميده اند و پس از وفات على بن محمد سمرى غيبت كبرى شروع وتاكنون ادامه دارد. طبق روايات مكرّر و قطعى در كتب اهل سنت و شيعه فردى بنام مهدى از فرزندان پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلمخواهد آمد و حكومت عدل جهانى را تأسيس خواهد كرد كه بنابر نظر شيعه آن فرد امام دوازدهم شيعيان و فرزند امام حسن عسكرى عليه السلام مى باشد.
عجل اللّه له الفرج و جعلنا من اعوانه و انصاره.
امام سجاد عليه السلام فرمود:
اَلا وَ اِنَّ اَبْغَـضَ النـّاسِ اِلـىَ اللّهِ
مَن يَقْتَدى بَسُنّةِ اِمامٍ وَ لايقتَدى بَأعمالِهِ[ـ الكافى، 8: 234، ح 312.].
هشدار كه منفورترين مردم نزد پرورگار، كسى است كه
شـيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
* * *
براى «چگونه بودن» نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگو گيرى و اسوه يابى و تأسّى به اخلاق اولياء الهى كارساز است، آشنايى با جزئيّات صفات و رفتار آنان، نه كلّيات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر اسلام، بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شوربخت و نا اميد و اسير موجهاى بيم زا و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤول است كه با مقصد و مقصودى مشخص با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفرى پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن به لقاء الهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خداوند با لطف بيكران خويش از راههاى گوناگون [به هدايت] پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهيا كرده است.
انسان براى به دست آوردن نيكبختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار بگمارد.
اسلام عزيز براى پاسخگويى بدين سؤال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال كرده است:
الف: بيـان احـكام و دستـورهاى زنـدگى از آغاز تـا فـرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
بر اساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخن به ميان آمده، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تأسّى بجويند.
در مكتب حياتبخش تشيع(اسلام راستين) معرفى اين الگوهاى الهى گسترده تر است و پيشوايان معصوم كه بهترين اسوه ها و الگوهاى زندگى اند فرا روى چشمان باز و دلهاى آگاه قرار دارد تا آنانكه مسؤوليت الهى و رسالت انسانى خويش را درك كرده اند و تصميم براى رسيدن به چكادهاى فرازمند فضيلت و كمال دارند با درس گرفتن از آنان زيستنى شرافتمندانه كه سعادت دنيا و آخرت را تأمين مى كند در پيش گيرند.
رسول خدا صلي الله عليه و آله وامامان معصوم عليهم السلام، اسوه بشريّت اند و تبعيّت عملى از آنان رهنمون كمالجويان است.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:
اَدَّبَنى رَبّى فَاَحْسَنَ تَـأديـبى[ـ ميزان الحكمه، ج 1 ص 78.]،
خداوند مرا تأديب كرده و ادبم را نيكو ساخته است.
ويژگى سيره معصومين در اين است كه مورد پسند و قبول پروردگار است و با اطمينان مى توان از آن پيروى كرد.
اكنون به عنوان نمونه اى از درياى مواج و گرانقدر روايات، چهل حديث از سيره هريك از معصومين عليهم السلامبه پيشگاه امّت اسلامى عرضه مى شود. اميد كه همه ما را چراغ راه و رهتوشه سفرى باشد براى رسيدن به سعادت دنيا و نيكبختى آخرت.
* * *
در مجموعه چهل حديث شريف كه در اين كتاب تقديم مى شود، با نمونه هايى از اخلاق و سيره عملى مولايمان حضرت مهدى عليه السلام آشنا مى شويم. به اميد آنكه هماهنگى اخلاق و رفتار ما با آن يار سفر كرده و آن خورشيد پنهان، لياقت انتظار و توفيق ديدار او را به ما عطا كند و زندگى ما مورد رضايت آن حجّت بالغه الهى قرار گيرد.
قـالَ اللّه تعـالى
اميرمؤمنان عليه السلام درباره صفات مهدى عليه السلامفرمود: پناه دهى او از همه شما گسترده تر و دانشش از همه شما بيشتر و رسيدگى به خويشانش از همه شما فزونتر است ... چقدر مشتاق ديدن اويم!
امام ششم عليه السلام فرمود: چگونه اين ا مت انكار مى كنند كه خداوند با حجت خويش آنگونه رفتار نمايد كه با حضرت يوسف رفتار نمود (امام زمان عليه السلامبصورت ناشناس) در بازارهايشان حركت نمايد و پاى بر فرشهايشان بگذارد تا اينكه خدا در اين باره به او اجازه (ظهور) بدهد.
حضرت مهدى عليه السلام گر چه از چشمها پنهان است، ولى نه به آن معنى كه در غارها و بيابان ها و دور از آبادى زندگى كند، بلكه در ميان مردم است، ولى او را نمى شناسند و به قدرت الهى از ديده ها پنهان است.
امام صادق عليه السلامفرمود: مردم امام خويش را نيابند (امامشان غايب از نظرها باشد) پس امام هنگام حج در مراسم حج حضور يابد و ايشان را ببيند، ولى آنان وى را نبينند.
اينكه زائران خانه خدا در موسم حج و در منا و عرفات، در پى ديدار سيماى آن خورشيد پنهانند، ريشه در اينگونه روايات دارد. خصوصا در عرفات كه در يك نيمروز، از ظهر تا غروب، همه حاجيان در آن صحرا بايد وقوف داشته باشند و آن حضرت نيز اگر به حج آمده باشد، قطعا در عرفات است و همراه حاجيان وقوف در آن صحرا خواهد داشت.
امام على عليه السلام فرمود: مهدى عليه السلام وارد بيت المقدس شود و به امامت او مردم نماز مى گزارند ... مهدى عليه السلام جلو رفته و مردم و نيز عيسى عليه السلام پشت سر او نماز گزارند و عيسى با وى بيعت نمايد.
امام ششم عليه السلام فرمود: چرا درباره قيام قائم شتاب مى كنيد؟ به خدا سوگند! لباسش جز لباسى ضخيم و خوراكش جز غذايى ناگوار نيست. قيام او جز شمشير و مرگ در سايه شمشير نيست.
تصوّر برخى آن است كه ظهور امام زمان و حكومت جهانى و عدالت گستر او بدون هيچ زحمت و دردسر، همراه با ناز و نعمت براى منتظران خواهد بود، در صورتى كه در مقدّمه حكومت او، جهاد و جانفشانى و تحمّل سختى هاى مبارزه و در ايّام دولتش، ساده زيستى و پرهيز از تجمّل و اسراف و راحت طلبى خواهد بود و اين شيوه، براى عافيت طلبان و مرفّهين بى درد، ناخوشايند است.
امام على عليه السلام فرمود: (مهدى) دست بر سر بندگان (خداوند) گذارد، پس هيچ مؤمنى باقى نمى ماند جز آنكه قلبش محكمتر از پاره هاى آهن گردد و خداوند به او نيروى چهل مرد را عنايت فرمايد.
يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام از آن حضرت پرسيد: خـانه و قرارگاه مهـدى عليه السلام كجاست؟ آن حضرت فرمود: محل حكومت او كوفه خواهد بود و جايگاه قضاوت و حكمرانيش مسجد جامع كوفه. بيت المال و محل تقسيم غنيمتها مسجد سهله، و جايگاه استراحت و خلوتگه او در مكان ريگهاى سفيد نجف خواهد بود.
در احاديث ديگر نيز، شباهت حكومت او به حكومت امير المؤمنين عليه السلام مطرح است. آن حضرت نيز كوفه را مقرّ حكومت و عدل گسترى خويش قرار داده بود. محلّ ريگهاى سفيد نجف، جايگاه دفن و مرقد آن حضرت است كه خلوتگاه امام زمان عليه السلام خواهد بود.
امـام رضـا عليه السلام فرمـود: چون قائم ما قيام كند، چيزى جز مرگ و عرق نخواهد بود. افراد هماره بر پشت اسبها (در نبرد) خواهند بود. لباس قائم لباسى خشن و غذايش طعامى ناگوار و بد مزه خواهد بود.
منتظران دولت مهدى عليه السلام، به تعبير روايات، «مُمَهِّدين»اند، يعنى «آماده سازان»، نه «آماده خواهان»! اينگونه منتظران واقعى در دوران ظهور حضرتش نيز، تلاش شبانه روزى و پيگير خواهند داشت، تا اهداف آن موعود را محقّق سازند و در شيوه زندگى شخصى هم از امام خود الگو مى گيرند كه ساده زيستى در غذا و لباس، يكى از سيره هاى اوست.
امام حسين عليه السلام فرمود: در قائم ما سنّتها و ويژگيهايى از پيامبران وجود دارد: از نوح عليه السلام عمر طولانى، از ابراهيم عليه السلام مخفى بودن ولادت و دورى گزينى از مردم، از موسى عليه السلام ترس و غيبت، از عيسى عليه السلام اختلاف مردم درباره او، از ايوب عليه السلام گشايش پس از گرفتاريها، و از محمّد عليه السلام قيام با شمشير.
وقتى وجود او عصاره همه حجت هاى الهى در طول تاريخ باشد، اين شباهت به پيامبران بزرگ نيز بخشى از آن است و اهداف پيامبران را تعقيب خواهد كرد.
امام باقر عليه السلام فرمود: سپس (مهدى) به شهر كوفه بر مى گردد و سيصد و ده نفر و اندى را به تمامى اطراف مى فرستد و دستى بر بين شانه ها و سينه هاى آنان مى كشد، پس در هيچ قضاوتى در نمى مانند.
تعداد ۳۱۳ نفر ياران او كه در روايات آمده است، فرماندهان و كارگزاران اصلى و عمده حكومت اويند كه در اطراف جهان از طرف او به اداره امور مى پردازند و به بركت عنايت خاصّ و ولايى آن حضرت، توانمندى بالايى خواهند داشت و در هيچ كارى و قضاوتى ناتوان نمى شوند.
پيامبر گرامى اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: از نشانه هاى مهدى است: سختگيرى در برخورد با كارگزاران. بخشندگى مال. مهربانى و رحمت با تهيدستان.
وقتى حكومت آن حضرت، بر پايه حق و عدل باشد، ديگر مجالى براى سوء استفاده و سهل انگارى و تخلّف نخواهد بود. وى نسبت به مأموران حكومتى خويش، سختگير خواهد بود تا در انجام وظايف، كوتاهى نكنند و نسبت به محرومان، بخشنده و مهربان خواهد بود، تا لذّت زيستن در سايه دولت مهدوى و برخوردار از عدل و رأفت اسلامى را با همه وجود، لمس كنند.
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: براستى او (مهدى) قاضيان زشت كردار را بركنار مى كند و حكمرانان ستمگر را بر مى دارد و زمين را از هر ستمگرى پاكيزه مى كند و خود به عدالت رفتار مى نمايد.
معيار در حكومت او و عزل و نصب ها، «حق و عدل» است. از اين رو دولتمردان او همه صالح و پرتوان و متعهّد خواهند بود و هر كه با شيوه الهى او منطق و هماهنگ نباشد، كنار گذاشته خواهد شد و با كسى بر سر معيارها و ارزش ها مصالحه نخواهد شد.
امام صادق عليه السلام فرمود: پس (مهدى) روى به گروه منحرفان نمايد و سه روز آنان را موعظه و دعوت كند و چون آنان بر طغيان و كفرشان بيفزايند، فرمان به كشتار آنان مى دهد و همگى را مى كشند.
دولت مهدوى كه چشم به راه آنيم، دولت حق و منطق و كمال براى بشريت است. با مخالفان ابتدا بحث و اتمام حجّت مى شود و اگر بر گردن كشى و طغيان خود ادامه دهند، به عنوان سدّ راه عدالت جهانى از سر راه برداشته خواهند شد. او جهان را از وجود طاغوت هاى ظالم پاك خواهد ساخت.
امام باقر عليه السلام فرمود: همانا رسول خدا صلي الله عليه و آله با امت خويش به نرمى و محبت رفتار مى نمود، ولى امام مهدى عليه السلام با كشتن با آنان برخورد كند. اين فرمانى است كه در نوشته اى كه همراه اوست به او دستور داده اند تا با اين شيوه رفتار كند و كسى را به توبه فرا نخواند. واى بر آنكه با او دشمنى ورزد!
برپايى حكومت حقّه مهدوى، پس از اتمام حجّت ها و روشنگرى هاست. از اين رو با دشمنان و مخالفان كه سر سازش با آن پيشواى آسمانى ندارند و به حق گردن نمى نهند و مانع برخوردارى جهانيان از عدالتند، به سختى برخورد خواهد شد.
امام باقر عليه السلام درباره اين آيه شريفه (و براى آن كس كه انتقام كشد پس از ستمى كه بر او رفته است) فرمود: منظور از اين آيه، قائم آل محمد عليه السلام است، چون او قيام كند از بنى اميّه و تكذيب كنندگان و دشمنان انتقام بگيرد.
از صفات و القاب آن حضرت، «منتقم» است. دستِ انتقام الهى از آستين دولت مهدوى بيرون مى آيد و در راه احيا و اعاده حق مظلومان جهان، از همه ستمگران و حقكُشان، انتقام سختى گرفته خواهد شد. «بنى اميّه»، سمبل غصب و جور و ظلم به اهل بيت و پيروان حق است.
در حديث معراج، خداوند پس از بازگويى شهادت امام حسين عليه السلام براى پيامبر فرمود: سپس از نسل او مردى را برانگيزم كه انتقام او را بگيرد ... زمين را لبريز از عدالت و سرشار از قسط نمايد، ترس و بيم همراه او به پيش تازد، آن قدر بكشد كه درباره ا و به شك و ترديد بيفتند.
رعب و وحشتى كه از آن موعود عدالت گستر در دل طغيانگران و ظالمان پيش خواهد، عجيب است. او آن قدر از ستمگران مى كشد كه برخى در او شك مى كنند و او را خشونت طلب مى پندارند!
امام باقر عليه السلام فرمود: چون قائم عليه السلام قيام كند، راههاى اصلى را توسعه مى دهد و هر مسجدى را كه مانع راه باشد ويران مى سازد و هر پنجره را كه به سوى راههاى عمومى گشوده باشد و نيز هر گونه ايوان و آبريزگاه و ناودانى را كه به طرف راههاى عمومى باشد مى بندد.
رفاه و آسايش مردم، از هدفهاى دولت مهدوى است. خراب كردن مساجدى كه راه مردم را تنگ كرده، يا پنجره ها و آبريزگاههاى رو به معابر عمومى، در واقع حمايت از حقوق جامعه و از ميان بردن مزاحم هاست.
امام مهدى عليه السلام فرمود: اما اموال شما را نمى پذيريم مگر از آن روى كه شما پاك شويد. پس هر كه خواهد بما بپردازد و آنكه خواهد دست باز دارد ... و آنچه به ما بپردازى، جز آنچه پاك و پاكيزه باشد نزد ما پذيرفته نيست.
آنان كه حقوق واجب شرعى را به امام معصوم عليه السلاممى دهند، منّتى ندارند، بلكه حق منّت و لطف، از آنِ ولىّ خداست، كه با پذيرفتن اموال و خمس مردم، مال آنان را پاك و حلال مى سازد و اموالى را مى پذيرد كه پاك و از راه مشروع و حلال به دست آمده باشد.
امام باقر عليه السلام فرمود: او (مهدى) آنچه را پيش از او بوده است در هم ريزد؛ آنگونه كه رسول خدا صلي الله عليه و آله امور جاهليت را در هم ريخت. مهدى عليه السلام اسلام را به گونه اى تازه و جديد مى آغازد.
بر اسلام در طول اين همه قرون، پيرايه ها بسته اند و در مواردى چهره واقعى اسلام، مسخ و تحريف شده است. وقتى آن حضرت ظهور كند، بدعت ها را مى زدايد و «اسلام ناب» را عرضه مى كند و مثل پيامبر خدا صلي الله عليه و آله كه بت شكنى كرد، انديشه هاى باطل و خرافات را مى زدايد، گويى اسلام از اوّل ظهور كرده است، نه آنكه دين تازه اى بياورد.
على عليه السلام فرمود: هنگامى كه مردم هدايت را تحت الشعاع هواى نفس خود قرار دهند (مهدى) خواسته هاى نفسانى را تحت الشعاع هدايت قرار مى دهد و هنگامى كه مردم قرآن را بر اساس رأى و خواسته هاى خود تفسير كنند (مهدى) آراء و نظريات را پيرو قرآن قرار مى دهد.
دورى مردم از راه روشن امامان، تبعيّت از هواى نفس است و اگر خواسته ها بر مدار «هدايت» باشد، نه هدايت تابعِ «هواى نفس»، رويكرد بشريت به خط اهل بيت و راه حق خواهد بود. در عصر امام زمان، «قرآن» محور انديشه ها و عملهاست.
امام صادق عليه السلام فرمود: دانش، بيست و هفت قسمت است. تمامى آنچه پيامبران آورده اند دو قسمت است و مردم تا كنون بيش از دو قسمت را نشناخته اند. چون قائم بپاى خيزد، بيست و پنج قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند.
مضمون اين حديث، توسعه فراوان علوم بشرى را به دست حضرت مهدى عليه السلام مى رساند، به نحوى كه نسبت دانش هاى موجود به علومى كه او آشكار مى سازد، دو به بيست و هفت است.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: قائم از فرزندان من است، شيوه و سنت او سنت من است و مردم را بر اساس دين و شريعت من بر پاى مى دارد و به كتاب خداوند دعوت مى كند.
امام باقر عليه السلام فرمود: چون قائم آل محمد صلي الله عليه و آله قیام کند، خيمه هايى برپاى دارد تا افرادى قرآن را آنگونه كه خداى نازل فرموده است به مردم بياموزند.
از برنامه هاى حكومت امام زمان عليه السلام نشر فرهنگ قرآن در سطح گسترده است، چه از نظر خواندن، چه فهميدن، چه عمل كردن. اكنون بسيارى از مفاهيم بلند قرآن ناشناخته است يا به آنها عمل نمى شود. برپا داشتن خيمه هايى براى تعليم قرآن به مردم به گونه اى كه خدا نازل كرده، اشاره به نشر مفاهيم واقعى قرآن، دور از تحريف ها و كج انديشى ها و برداشت هاى نادرست از قرآن است.
امام باقر عليه السلام فرمود: چون قائم عليه السلام ظهور كند آنگونه بين مردم به مساوات رفتار نمايد كه نيازمند به دريافت زكات ديده نشود.
وجود اين همه فقر و محروميت در جهان و كشورهاى اسلامى، نتيجه تبعيض هاى ظالمانه و نبودن عدالت اجتماعى است. ثروت هاى عادلانه تقسيم نمى شود. از اين رو عده اى در رفاه كامل و داراى اموال فراوانند، عده اى هم در فقر، دست و پا مى زنند. اگر ثروت ها عادلانه تقسيم شود، آنگونه كه در دولت مهدوى خواهد شد، از نيازمندان رفع محروميت مى شود، به نحوى كه فقيرى يافت نمى شود تا به او زكات بدهند.
امام پنجم عليه السلام فرمود: قائم ما به وسيله بيم، يارى شود و با پيروزى تأييد گردد. حكومت او مشرق و مغرب را فرا گيرد. پس در تمامى روى زمين خرابى باقى نمى ماند مگر آنكه آباد شود.
عمران و آبادى در سطح جهانى، از ويژگى هاى عصر ظهور است كه در سايه حكومت آن حضرت پديد مى آيد. ثروت ها و امكانات، صرف آبادى زمين و شهرها و روستاها مى شود و اين عمران در همه دنيا كه قلمرو حكومت اوست، مشهود خواهد بود.
اميرمؤمنان عليه السلام در توصيف امام مهدى عليه السلامفرمود: هيچ برده مسلمانى باقى نمى ماند مگر آنكه مهدى عليه السلام او را خريده و آزاد مى سازد و بدهكارى نيست مگر آنكه وام او را بپردازد. ستمى بر كسى نمى رود مگر آنكه داد او را بستاند. كسى كشته نمى شود مگر اينكه قرض او ادا مى كند و خانواده اش را تحت پوشش كمكهاى خويش قرار مى دهد.
پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمود: (مهدى) گنجها را استخراج مى كند و ثروتها را تقسيم مى نمايد.
خداوند در سطح زمين، گنجينه هاى فراوان قرار داده كه بسيارى از آنها دست نخورده باقى مانده است. استخراج اين معادن و ذخائر و تقسيم صحيح آنها از اهداف حكومت مهدوى است.
امام صادق عليه السلام فرمود: همه زمينهايى كه در اختيار شيعيان ماست بر آنان حلال است تا آنكه قائم ما قيام نمايد و از آنان ماليات زمينهايى را كه در اختيار آنان است بستاند و زمين را به ايشان واگذار نمايد. اما زمينهايى كه در اختيار غير شيعيان است، درآمد آنان از اين زمينها حرام است تا وقتى كه قائم ما بپاى خيزد و زمين را از آنان باز ستاند و با ذلت آنان را بيرون براند.
ولايت و حاكميت زمين، از آنِ امامان معصوم عليهم السلام است و تصرّف ديگران بايد با اجازه آنان باشد تا حلال گردد.
رسول گرامى اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: مهدى از امت من است ... شخص به محضر او مى آيد و مى گويد: اى مهدى! به من چيزى بده! مرا چيزى ببخش! پس آن حضرت به اندازه اى كه آن مرد بتواند بردارد و حمل كند (ثروت و مال) در دامان او مى ريزد.
وفور نعمت و ثروت در عصر امام زمان عليه السلام به حدّى خواهد بود كه همه نيازها برطرف شود و اگر كسى هم احتياجى داشته باشد، عطاى بى حساب به او مى دهند، نه به صورت گدا پرورى كه دوباره محتاج شود.
امام صادق عليه السلام فرمود: مهدى اصحاب خويش را در تمامى شهرها مى پراكند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مى دهد، آنان را حاكمان مناطق مختلف قرار داده به آنان دستور مى دهد كه به آبادانى و سازندگى شهرها بپردازند.
در عصر ظهور، همه جهان تحت حكومت واحد اداره خواهد شد و كارگزاران حكومتى آن حضرت، در همه جاى عالم به فرمان او مأمور خواهند بود كه همه شهرها را آباد سازند و شيوه عدالت و احسان را حكمفرما كنند.
امـام باقر عليه السلام در توصيف مهدى عليه السلام فرمود: در سال دوبار بر شما بخشش مى فرمايد و در هر ماه دوبار روزى مى دهد. در زمان او حكمت به شما داده شود، تا آنجا كه زن در خانه خويش بر اساس كتاب خداوند و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله حكم مى كند.
بر اساس اين حديث، هم درآمدها و حقوق مادّى مردم در آن روزگار، فراوان خواهد بود، هم بهره هاى علمى و معنوى به همه جا خواهد رسيد. اينكه يك زن در خانه اش بر اساس قرآن و سنّت حكم مى كند، كنايه از گسترش علوم اسلامى در همه جاى جهان و در ميان همه اقشار و اصناف است.
امام صادق عليه السلام فرمود: چون قائم ما قيام كند، هر گنجى را بر صاحب آن حرام نمايد، تا آن را به خدمت او آورند و او آن گنج را (در راه مصالح مردم) به كار گيرد.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: براستى كه على بن ابى طالب عليه السلام امام امت من است ... و قائم از نسل اوست. آن كس كه زمين را از عدالت و مساوات لبريز مى كند، آنگونه كه از ستم و بيداد لبريز گشته باشد.
از روشن ترين مظاهر دولت امام زمان عليه السلام آن است كه جهان آنگونه كه از ستم پر شده است، از قسط و عدل پر مى شود و اين مضمون در روايات فراوانى بيان شده و گوياى حاكميّت نظام عادلانه و مبتنى بر حق در همه جاى عالم است و اين خواسته الهى در دوران حضرت قائم عليه السلام تحقق خواهد يافت.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كار امام مهدى عليه السلام درباز پس گرفتن حقوق بدانجا رسد كه اگر در بُنِ دندان انسانى حق فردى ديگر نهاده باشد، آن را بازپس گرفته و (به صاحب حق) بر مى گرداند.
در نظام هاى بشرى، گاهى مرور زمان يا دخالت هاى ديگران يا محافظه كارى قُضات، سبب مى شود حق مظلوم از ظالم گرفته نشود. ولى در دولت امام عصر عليه السلام، با دقت و قدرت، همه حقوق مظلومين استيفا مى شود و آنگونه كه امير مؤمنان عليه السلام هم در خطبه آغاز خلافتش فرمود، هر جا كه باشد حق ستمديده گرفته مى شود و به او ردّ مى گردد.
امام عسگرى عليه السلام در توصيف حضرت مهدى عليه السلامفرمود: چون او قيام نمايد، بين مردم بر اساس دانش خود حكم كند، همانند قضاوت حضرت داود، و درخواست شاهد نمى كند.
حضرت داود عليه السلام بر اساس علمى كه خدا در اختيارش گذاشته بود. در داورى ميان افراد و قضاوت بين متخاصمين به علم الهى خود عمل مى كرد و طبق آن حكم صادر مى كرد، نه آنكه از مدّعى، شاهد بخواهد. گاهى در شيوه هاى رايج، مدعى شاهد ندارد، يا شهود دروغين در محكمه گواهى مى دهند، يا قسم هاى دروغ مى خورند و حقّ و نا حق مى شود. ولى در عصر امام زمان عليه السلاموى بر اساس علم خود حكم صادر مى كند و هيچ حقّى ضايع نمى گردد.