فضائل امام علی علیه السلام

فضائل امام علی علیه السلام در قرآن و خطبه غدیر رسول خدا (ص)

برابر روایات رسیده از پیامبر صلی الله و علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بیش از 300 آیه در شأن و منزلت حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که در این مختصر فقط به ذکر 40 مورد از آن پرداخته می شود
بازدید : 2186
زمان تقریبی مطالعه : 130 دقیقه
تاریخ : 17 خرداد 1402
فضائل امام علی علیه السلام در قرآن و خطبه غدیر رسول خدا (ص)

فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام از نگاه قرآن

برابر روایات رسیده از پیامبر صلی الله و علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام بیش از 300 آیه در شأن و منزلت حضرت علی و اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که در این مختصر فقط به ذکر 40 مورد از آن پرداخته می شود .

نکته ای که باید دقت شود این است که ممکن است برخی بر اساس ظاهر آیه ممکن است اشکال بگیرند که چنین و چنان نیست . همانطور که در احادیث معتبر رسیده است قرآن یک ظاهر دارد  و باطن که در بازه باطن آن تا هفتاذ بطن گفته شده است  واز طرفی هر آیه  یک مصداق عمومی و کلی دارد و مصادیق خاص که ذکر این مصادیق خاص از جمله همین آیات جز از طریق احادیث رسیده از پیامبر و اهل بیت علیهم السلام ممکن نیست و بیشتر به آیاتی اشاره شده است که در روایات منقول از اهل تسنن و کتب معتبر آنها نیز موجود است .علاقه مندان به تحقیق بیشتر لازم است به کتب روائی معتبر و همچنین کتب تفسیری مهم از شیعه و سنی مراجعه فرمایند .

***************************************************************************

1- آیه تبلیغ- بدون ابلاغ ولایت علی رسالت پذیرفته نمی شود 

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین(مائذه -67)

 

ای پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن که اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه می دارد; آری، خدا گروه کافران را هدایت نمی کند .»

 

به تصریح همه علمای شیعه در کتابهای تفسیر و حدیث و تاریخ، و نیز بسیاری از علمای اهل سنت، (9) این آیه در شان علی بن ابیطالب (ع) نازل شده است .

شان نزول

این آیه مربوط به داستان غدیر است; علامه امینی (ره) در «الغدیر» ، حدیث غدیر را از 110 نفر از صحابه و یاران پیامبر (ص) با اسناد و مدارک معتبر نقل می کند که شان نزول آن بطور مختصر به این شرح است:

در آخرین سال عمر پیامبر (ص)، مراسم حجة الوداع باشکوه هرچه تمامتر در حضور پیامبر (ص) به پایان رسید، نزدیکیهای ظهر و در میان بیابانهای خشک و سوزان، «غدیر خم » از دور نمایان شد .

آن روز درست هشت روز از عید قربان می گذشت . ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر (ص) به همراهان داده شد . آنانی که پیشاپیش حرکت می کردند به عقب فراخوانده شدند و منتظر رسیدن کسانی شدند که از کاروان عقب افتاده بودند .

مردم نماز را با رسول خدا (ص) اقامه کردند . در آن گرمای سوزان، سایبانی برای پیامبر (ص) درست کردند و پیامبر (ص) به آنها اطلاع داد که همه باید برای شنیدن یک پیام تازه الهی خود را آماده کنند . چون مردمانی که در نقاط دورتری بودند، چهره مبارک رسول خدا (ص) را نمی دیدند، برای پیامبر (ص) منبری از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر بر فراز آن قرار گرفت .

پیامبر (ص) پس از حمد و سپاس پروردگار، مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود: «من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می روم، من مسؤولم و شما هم مسؤولید! شما درباره من چگونه شهادت می دهید؟ مردم صدا بلند کردند و گفتند: «نشهد انک قد بلغت و نصحت و حمدت فجزاک الله; ما گواهی می دهیم که تو وظیفه رسالت را به انجام رسانیدی و شرط خیرخواهی را به جا آوردی و آخرین تلاش و کوشش خود را در راه هدایت ما نمودی! خداوند تو را جزای خیر دهد!»

سپس پیامبر (ص) از آنان اقرار به یگانگی خدا و رسالت خویش و حقانیت رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان گرفت و فرمود: خداوندا گواه باش! و خطاب به آنان فرمود:

«اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار می گذارم چه خواهید کرد: اول ثقل اکبر، کتاب خدا و دومین آنها خاندان من!؟ خداوند لطیف به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در بهشت به من بپوندند . از این دو پیشی نگیرید که هلاک می شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد!

ناگهان مردم دیدند که پیامبر (ص) با نگاه کردن به اطراف گویی در جستجوی کسی است; همین که چشمش به علی (ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنانکه سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم ایشان را دیدند . در اینجا پیامبر (ص) فرمود: «ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم; چه کسی از همه مردم نسبت به مؤمنین از خود آنها سزاوارتر است؟ » گفتند: خدا و پیامبر (ص) داناترند! پیامبر (ص) فرمودند: خدا، مولا و رهبر من است و من مولا و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم! سپس فرمود: «فمن کنت مولاه فعلی مولاه » و سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و احب من احبه و ابغض من ابغضه وانصر من نصره واخذل من خذله و ادر الحق معه حیث دار; خداوندا، دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار! محبوب بدار آن کسی که او را محبوب دارد و دشمن بدار آن کس که او را دشمن دارد . یارانش را یاری کن و آنها را که ترک یاری اش کنند، از یاری خویش محروم ساز و حق را هر جا که اوست قرار بده!» .

و در پایان تاکید فرمودند که حاضران به کسانی که حضور نداشتند این مطلب را برسانند . پس از این، مردم (از جمله ابوبکر و عمر) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) می گفتند: آفرین بر تو باد! آفرین بر تو باد ای فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدی .

2-آیه اکمال دین - با ولایت علی دین کامل و نعمت تمام شد 

آيه اكمال دين يكي از آياتي است كه در روز غدير درباره انتصاب امير المؤمنين(عليه السلام) به ولايت نازل شده است؛ خداوند تبارك و تعالي در اين آيه مي فرمايد:

 «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِیتُ لَکُمُ الاِْسْلاَمَ دِیناً» ( مائده - آیه3)

(امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم).

همه امامیّه بدون استثناء بر نزول این آیه پیرامون نصّ غدیر پس از بیان ولایتِ مولا امیر المؤمنین(علیه السلام) توسّط رسول خدا با واژه هایى دُرر بار و روشن، اتّفاق نظر دارند. این آیه نصّى آشکار است که صحابه آن را شناختند و عرب آن را فهمید و هر کسى که خبر به او رسید، بدان احتجاج کرد (و آن را حجّت و دلیل بر ولایت على(علیه السلام) قرار داد). بسیارى از علماى تفسیر و امامان حدیث و حافظان آثار از اهل سنّت در این مطلب با امامیّه همراهند. اعتبار و دقّت عقلى نیز همین دیدگاه را همراهى مى کند. نقلِ موجود در تفسیر رازىاز اصحاب آثار، این دیدگاه را تقویت مى کند؛ گفته است:

آنگاه که این آیه بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شد، پس از نزول آن تنها هشتاد و یک یا هشتاد و دو روز زندگى کرد....

 

3-آیه مباهله- علی (ع) جان  پیامبر (ص ) اسن 

«فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین (آل عمران -61)

 هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم .»

«ابتهال » در لغت به معنای واگذاری فرد یا حیوان به خودش است و در اصطلاح به معنای نفرین کردن

 مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر بر همدیگر است، به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی سودی نبخشید، افرادی که با هم درباره یک مساله مهم دینی گفتگو دارند، در یکجا جمع می شوند و به درگاه خدا تضرع می کنند و از او می خواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند .

شان نزول

در روایات اسلامی که مفسران و محدثان نقل کرده اند آمده است: «هنگامی که آیه مورد بحث نازل شد، پیامبر به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد . بزرگان مسیحی از پیامبر یک روز مهلت خواستند تا در این باره به شور بنشینند . اسقف به آنها گفت: نگاه کنید! اگر فردا محمد (ص) با فرزند و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بپرهیزید و اگر اصحاب و یارانش را همراه آورد، با او مباهله کنید که او پایه و اساسی ندارد!

فردا که شد پیامبر آمد در حالی که دست علی (ع) را گرفته و حسن وحسین پیش روی او حرکت می کردند و فاطمه پشت سر او بود، مسیحیان و در پیشاپیش آنها اسقف اعظم آنان نیز بیرون آمدند . هنگامی که او پیامبر را با همراهانش مشاهده کرد، پرسید: اینها کیانند؟ گفتند: این یکی پسر عمو و داماد او و این دو دختر زاده های او و این بانو دختر اوست که از همه نزد او گرامی تر است . اسقف نگاهی کرد و گفت: من مردی را می بینم که مصمم و با جرات در مباهله است و می ترسم او راستگو باشد و اگر راستگو باشد، بلای عظیمی بر ما وارد خواهد شد . سپس گفت: ای اباالقاسم، ما با تو مباهله نخواهیم کرد! بیا با هم صلح کنیم و در بعضی روایات آمده است که اسقف اعظم گفت: من صورتهایی را می نگرم که اگر از خدا بخواهند کوه را از جا برکند چنین خواهد شد; پس مباهله نکنید که هلاک خواهید شد!

در صحیح مسلم چنین آمده است: معاویه از سعد بن ابی وقاص سؤال کرد: چرا تو لعن و سب علی بن ابیطالب نمی کنی؟ در جواب گفت: به خاطر سه امر: حدیث منزلت در جنگ تبوک، داستان پرچم در جنگ خیبر و داستان مباهله; وقتی که آیه «قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم » نازل شد، پیامبر (ص) علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) را فراخواند و گفت: بارخدایا، اینها اهل منند (اهل بیت من هستند)

 

 4-آیه اولی الامر- اولی المر علی و یازده امام بعد از ایشان  می باشند 

«یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم(نساء-59)

ای کسانی که ایمان آورده اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (اوصیای پیامبر) را .

 

شان نزول

در نخستين حديث از خود آن حضرت نقل مى كند كه وقتى پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: شركاى من كسانى هستند كه خداوند آنها را قرين خودش و من ساخته و درباره آنها آيه «يا اَيّها الّذين آمَنُوا اَطيعُوا الله ...» را نازل كرده است، از آن حضرت پرسيدم: «يا نَبى اللهِ مَنْ هُمْ؟»؛ (اى پيامبر خدا «اولوا الامر» كيانند؟) «قالَ اَنْتَ اَوَّلُهُمْ»؛ 1(فرمود: تو نخستين آنها هستى!)
و در حديث دوّم از مجاهد مفسّر معروف نقل مى كند كه اين آيه درباره اميرمؤمنان على(عليه السلام) نازل شده در آن زمانى كه او را جانشين خود در مدينه ساخت در حالى كه عزم غزوه تبوك كرده بود.2
در حديث سوّم همين معنى را از ابوجعفر الباقر(عليه السلام) نقل مى كند و در حديث چهارم از زبان سعد وقّاص مى گويد: هنگامى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) به عزم تبوك به جُرُف - محلى نزديك مدينه - رسيد، على(عليه السلام) پشت سر آن حضرت بود، در حالى كه سلاح همراه خود داشت. عرض كرد: «اى رسول خدا! مرا به جاى خود گذاردى درحالیکه من در هيچ غزوه اى از شما جدا نبودم، منافقان شايعاتى پخش كرده اند كه شما به اين دليل مرا در مدينه گذارده اى كه از آمدنم ناخشنودى!» سعد مى گويد: با گوش خود شنيدم كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى فرمود: «يا عَلىّ اَلا تَرْضى اَنْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوْسى اِلاّ اَنَّهُ لانَبىَّ بَعْدى فَارْجِعُ فَاَخْلُفْنى فى اَهْلى وَ اَهْلِكَ»3 (اى على! آيا راضى نمى شوى كه تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى(عليه السلام) باشى؛ الا اينكه پيامبرى بعد از من نيست [تو همه مقامات هارون را دارى جز مقام نبوّت] بنابراين برگرد و جانشين من در ميان خانواده ام و خانواده خودت باش [و مدينه را از شرّ منافقان حفظ كن]).

--------------------------------------

(1). شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، عبيد الله بن احمد، تحقيق: محمد باقر محمودى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، تهران، چاپ اول، 1411ق، ج‏ 1، ص 189، [سوره نساء، آيه 59].

 

5-ولایت حضرت علی (ع) در قرآن پآیات 55 و 56 سوره مائده

إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ

ولىّ شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده‏اند: همان کسانى که نماز برپا مى‏دارند و در حال رکوع زکات مى‏دهند. و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏اند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که‏] حزب خدا همان پیروزمندانند. 1

شآن نزول آیه

اى مردم روزى از روزها با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مسجد نماز مى‏خواندم، سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد، ولى کسى چیزى به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ولى کسى جواب مساعد به من نداد، در همین حال على (علیه السلام) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد، هنگامى که از نماز فارغ شد، سر به سوى آسمان بلند کرد و چنین گفت:" خداوندا برادرم موسى از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى و کارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشایى تا مردم گفتارش را درک کنند، و نیز موسى درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهى و بوسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى. خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على (علیه السلام) را وزیر من گردان تا به وسیله او، پشتم قوى و محکم گردد". ابو ذر مى‏گوید: هنوز دعاى پیامبر (صلی الله علیه و آله) پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفت: بخوان، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان: "إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ... 2

«ابوبکر رازى» در کتاب «احکام القرآن» به نقل از «مغربى»، «رُمّانى» و «طبرى» آورده است که: این آیه مبارکه هنگامى بر قلب پاک پیامبر فرود آمد که على علیه السلام در حال نماز و رکوع، انگشتر خویش را در راه خدا انفاق کرد. و دانشمندان دیگرى از جمله «مجاهد» همین گونه روایت کرده‏اند. از دو امام راستین حضرت امام باقر و صادق نیز همین گونه روایت شده است 3

علامه امینی در الغدیر از انس بن مالک روایت کرده که : وقتی علی ( ع) انگشتر را به سائل داد ، پیامبر (ص) به عمر گفت : واجب شد . عمر گفت : پدر و مادرم فدایت چه چیز واجب شد ؟ فرمود : به خدا سوگند بهشت برای او واجب شد . و انس گوید : هنوز از مسجد خارج نشد که جبرئیل با آیه « انما ولیکم .... » نازل شد . 4

تأییدعلما،مورخان ومفسران شیعه وسنی و نیز مرحوم علامه امینی (ره) نام 66 نفر از علماء ، مورخین و مفسرین مشهور را که حدیث مربوط به شأن نزول این آیه در باره علی (ع) پذیرفته و آن را نقل نموده اند ، آورده است .

 

 

6-حضرت علی (ع) در لیلة المبیت- ایثار جان برای دین 

وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشرِى نَفْسهُ ابْتِغَاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوف بِالْعِبَادِ(207بقره)

 

بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على (عليه السلام ) در ليلة المبيت به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم )، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى فروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است .

 

شأن نزول

مفسر معروف اهل تسنن ((ثعلبى )) مى گويد: هنگامى كه پيغمبر اسلام تصميم گرفت مهاجرت كند براى اداى دينهاى خود و تحويل دادن امانتهائى كه نزد او بود على (عليه السلام ) را به جاى خويش قرار داد و شب هنگام كه مى خواست به سوى غار ((ثور)) برود و مشركان اطراف خانه او را براى حمله به او محاصره كرده بودند دستور داد على (عليه السلام ) در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد حضرمى ) كه مخصوص ‍ خود پيغمبر بود روى خود بكشد در اين هنگام خداوند به ((جبرئيل )) و ((ميكائيل )) وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانيتر قرار دادم كدام يك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود مقدم دارد هيچكدام حاضر نشدند.

به آنها وحى شد اكنون على (عليه السلام ) در بستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خويش را فداى او سازد به زمين برويد و حافظ و نگهبان او باشيد.

هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على (عليه السلام ) نشسته بودند جبرئيل مى گفت : ((به به آفرين بر تو اى على ! خداوند بواسطه تو بر فرشتگان مباهات مى كند)).

در اين هنگام آيه فوق نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخى به نام ((ليلة المبيت )) ناميده شده است .

تفسیر نمونه ج2 ص 77 و 78

 

7-آیه 19 سوره توبه افتخاری دیگر برای حضرت علی (ع)- جهاد در راه خدا برتر از هر عمل دیگر است 

 

أَ جَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الحَْاجّ وَ عِمَارَةَ الْمَسجِدِ الحَْرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ جَهَدَ فى سبِيلِ اللَّهِ لا يَستَوُنَ عِندَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِينَ(19)

19 - آيا سيراب كردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند (عمل ) كسى قرار داديد كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد كرده است ، (اين هر دو) هرگز نزد خدا مساوى نيستند، و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمى كند.

 

شأن نزول

در شاءن نزول آيات فوق روايات مختلفى در كتب اهل سنت و شيعه نقل شده است ، كه از ميان آنها آنچه صحيحتر بنظر مى رسد، ذيلا مى آوريم .

دانشمند معروف اهل سنت حاكم ((ابوالقاسم حسكانى )) از ((بريدة )) نقل مى كند كه ((شيبه )) و ((عباس )) هر كدام بر ديگرى افتخار مى كردند و در اين باره مشغول به سخن بودند كه على (عليه السلام ) از كنار آنها گذشت ، و پرسيد به چه چيز افتخار مى كنيد؟ ((عباس )) گفت امتيازى به من داده شده كه احدى ندارد، و آن مساءله آب دادن به حجاج خانه خدا است .

((شيبه )) گفت من تعمير كننده مسجد الحرام (و كليد دار خانه كعبه ) هستم على (عليه السلام ) گفت : با اينكه از شما حيا مى كنم بايد بگويم كه با اين سن كم افتخارى دارم كه شما نداريد، آنها پرسيدند كدام افتخار؟!.

فرمود: من با شمشير جهاد كردم تا شما ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آورديد.

((عباس )) خشمناك برخاست و دامنكشان به سراغ پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد (و به عنوان شكايت ) گفت : آيا نمى بينى على چگونه با من سخن مى گويد؟

پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: على را صدا كنيد، هنگامى كه به خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد فرمود چرا اين گونه با عمويت (عباس ) سخن گفتى ؟.

على (عليه السلام ) عرض كرد اى رسول خدا! اگر من او را ناراحت ساختم با بيان حقيقتى بوده است ، در برابر گفتار حق هر كس مى خواهد ناراحت شود، و هر كس مى خواهد خشنود!

جبرئيل نازل شد و گفت اى محمد! پروردگارت به تو سلام مى فرستد، و مى گويد اين آيات را بر آنها بخوان ((اجعلتم سقاية الحاج و...))

((آيا سيراب كردن حجاج و عمران مسجد الحرام را هم چون ايمان به خدا و روز رستاخيز و جهاد در راه او قرار داديد، هرگز مساوى نيستند.))

بهر حال حديث فوق از احاديث معروف و مشهورى است كه حتى افراد متعصب به آن اعتراف كرده اند و ما پس از اتمام تفسير اين آيات باز در اين باره سخن خواهيم گفت .

تفسیر نمونه ج 7 ص 231 و 232

 

8-آیه  مودّت    سوره شوری  آیه 23- مرد رسالت پیامبر (ص) 

 

ذَلِك الَّذِى يُبَشرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ قُل لا أَسئَلُكمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فى الْقُرْبى وَ مَن يَقْترِف حَسنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شكُورٌ(23)

اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند به آن نويد مى دهد، بگو من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزديكانم و هر كس عمل نيكى انجام دهد بر نيكى اش مى افزائيم ، چرا كه خداوند آمرزنده و شكرگزار است .

 

شأن نزول

در تفسير مجمع البيان شاءن نزولى براى آيات 23 تا 26 اين سوره از پيامبر گرامى اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده است كه حاصلش چنين است :

هنگامى كه پيامبر وارد مدينه شد و پايه هاى اسلام محكم گرديد، انصار گفتند ما خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى رسيم و عرض ‍ مى كنيم : اگر مشكلات مالى پيدا شد اين اموال ما بدون هيچگونه قيد و شرط در اختيار تو قرار دارد، هنگامى كه اين سخن را خدمتش عرض ‍ كردند آيه قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى : (( بگو من مزدى از شما در برابر رسالت جز محبت نزديكانم نمى طلبم )) نازل شد، و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بر آنها تلاوت كرد سپس ‍ فرمود نزديكان مرا بعد از من دوست داريد، آنها با خوشحالى و رضا و تسليم از محضرش بيرون آمدند، اما منافقان گفتند اين سخنى است كه او بر خدا افترا بسته ،و هدفش اين است كه ما را بعد از خود در برابر خويشاوندانش ذليل كند آيه بعد نازل شد ام يقولون افترى على الله كذبا، و به آنها پاسخ گفت ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به سراغ آنان فرستاد و آيه را بر آنها تلاوت كرد، گروهى پشيمان شدند و گريه كردند و سخت ناراحت گشتند آيه سوم نازل گرديد: و هو الذى يقبل التوبة عن عباده .

پيامبر به سراغ آنها فرستاد و آنها را بشارت داد كه توبه خالصانه آنان مقبول درگاه خدا است .

رواياتى كه در تفسير اين آيه آمده است

 روايات فراوانى در منابع اهل سنت و شيعه از شخص پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نقل شده كه نشان مى دهد منظور از (( قربى )) اهل بيت و نزديكان و خاصان پيامبرند

منابع - تفسیر نمونه جلد20 ذیل آیات ذکر شده

 

9-سوره انسان (هل اتی یا دهر ) آیات 5 تا 11- - عملی که فقط برای رضای خداست 

 

إِنَّ الاَبْرَارَ يَشرَبُونَ مِن كَأْسٍ كانَ مِزَاجُهَا كافُوراً(5)

عَيْناً يَشرَب بهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونهَا تَفْجِيراً(6)

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يخَافُونَ يَوْماً كانَ شرُّهُ مُستَطِيراً(7)

وَ يُطعِمُونَ الطعَامَ عَلى حُبِّهِ مِسكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً(8)

إِنمَا نُطعِمُكمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكمْ جَزَاءً وَ لا شكُوراً(9)

إِنَّا نخَاف مِن رَّبِّنَا يَوْماً عَبُوساً قَمْطرِيراً(10)

فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شرَّ ذَلِك الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضرَةً وَ سرُوراً(11)

 

 ابرار (نيكان ) از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است .

6 - از چشمه اى كه بندگان خاص خدا از آن مى نوشند، و از هر جا بخواهند آنرا جارى مى سازند!

7 - آنها به نذر خود وفا مى كنند، و از روزى كه عذابش گسترده است مى ترسند.

8 - و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى دهند.

9 - (و مى گويند) ما شما را براى خدا اطعام مى كنيم و، هيچ پاداش و تشكرى از شما نمى خواهيم .

10 - ما از پروردگارمان خائفيم در آن روز كه عبوس و شديد است .

11 - از اين رو خداوند آنها را از شر آن روز نگه مى دارد و از آنها استقبال مى كند در حالى كه شادمان و مسرورند.

 

(سندى بزرگ بر فضيلت اهل بيت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم )).

ابن عباس مى گويد حسن و حسين (عليهماالسلام ) بيمار شدند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با جمعى از ياران به عيادتشان آمدند، و به على (عليه السلام ) گفتند: اى ابوالحسن ! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى كردى ، على (عليه السلام ) و فاطمه (عليهاالسلام ) و فضه كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند (طبق بعضى از روايات حسن و حسين (عليهماالسلام ) نيز گفتند ما هم نذر مى كنيم روزه بگيريم ).

چيزى نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند على (عليه السلام ) سه من جو قرض نمود، و فاطمه (صلى الله عليه و آله ) يك سوم آن را آرد كرد، و نان پخت ، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم اهل بيت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند.

روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نان جوين ) يتيمى بر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند (بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند).

در سومين روز اسيرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادند هنگامى كه صبح شد على (عليه السلام ) دست حسن (عليه السلام ) و حسين (عليه السلام ) را گرفته بود و خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمدند هنگامى كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى لرزند! فرمود! اين حالى را كه در شما مى بينم براى من بسيار گران است ، سپس ‍ برخاست و با آنها حركت كرد هنگامى كه وارد خانه فاطمه (عليهاالسلام ) شد ديد در محراب عبادت ايستاده ، در حالى كه از شدت گرسنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ناراحت شد.

در همين هنگام جبرئيل نازل گشت و گفت اى محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گويد، سپس سوره ((هل اتى )) را بر او خواند (بعضى گفته اند كه از آيه ((ان الابرار)) تا آيه كان سعيكم مشكورا كه مجموعا هيجده آيه است در اين موقع نازل گشت ).

آنچه را در بالا آورديم نص حديثى است كه با كمى اختصار در ((الغدير)) به عنوان ((قدر مشترك )) ميان روايات زيادى كه در اين باره نقل شده آمده است ، و در همان كتاب از 34 نفر از علماى معروف اهل سنت نام مى برد كه اين حديث را در كتابهاى خود آورده اند (با ذكر نام كتاب و صفحه آن ).

به اين ترتيب روايت فوق از رواياتى است كه در ميان اهل سنت مشهور بلكه متواتر است .

و اما علماى شيعه همه اتفاق نظر دارند كه اين هيجده آيه يا مجموع اين سوره ، در ماجراى فوق نازل شده است ، و همگى بدون استثناء در كتب تفسير يا حديث ، روايت مربوط به آن را به عنوان يكى از افتخارات و فضائل مهم على (عليه السلام ) و فاطمه زهرا و فرزندانشان آورده اند.

حتى چنانكه در آغاز سوره گفتيم اين مطلب به قدرى معروف و مشهور است كه در اشعار شعرا، و حتى در شعر معروف ((امام شافعى )) آمده است .

منابع - تفسیر نمونه جلد 25 ذیل آیات ذکر شده

 

10-سوره الواقعه - آیات 10 و 11- علی در رأس همه سبقت گیرندگان به ایمان است 

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿۱۰﴾أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۱۱﴾

((سابقون )) كسانى هستند كه نه تنها در ايمان پيشگامند، كه در اعمال خير و صفات و اخلاق انسانى نيز پيشقدمند، آنها ((اسوه )) و ((قدوه )) مردمند، و امام و پيشواى خلقند، و به همين دليل مقربان درگاه خداوند بزرگند.بنابراين اگر بعضى از مفسران پيشگام بودن آنها را تنها به سبقت در طاعة الله (اطاعت خدا) يا نمازهاى پنجگانه ، يا جهاد، يا هجرت ، يا توبه ، و امثال آن تفسير كرده اند، هر كدام گوشه اى از اين مفهوم وسيع را مورد توجه قرار داده اند، وگرنه اين كلمه اينها و غير اينها از خيرات و بركات را شامل مى شود، و نيز اگر در روايات اسلامى گاه ((سابقون )) به چهار نفر ((هابيل )) و ((مؤ من آل فرعون )) و ((حبيب نجار)) كه هر كدام در امت خود پيشگام بودند، و همچنين اميرمؤ منان على بن ابى طالب (عليه السلام ) كه نخستين مسلمان ازمردان بود تفسير شده ، در حقيقت بيان مصداقهاى روشن آن است ، و به معنى محدود ساختن مفهوم آيه نيست .

تفسیرنمونه ذیل آیات مذکور

 

11-سوره الحاقه - آیه 12- گوشهایی که هرچه شنیدند فراموش نمی کنند 

  لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ

 

فضيلت ديگرى از فضائل على (ع ).

 

در بسيارى از كتب معروف اسلامى اعم از تفسير و حديث آمده است كه پيغمبر گرامى اسلام به هنگام نزول آيه فوق    (و تعيها اذن واعية ) فرمود: سالت ربى ان يجعلها اذن على : ((من از خدا خواستم كه گوش على را از اين گوشهاى  شنوا و نگهدارنده حقايق قرار دهد)) و به دنبال آن على (عليه السلام ) مى فرمود: ما سمعت من رسول الله(صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) شيئا قط فنسيته الا و حفظته : ((من هيچ سخنى بعد از آن از رسول خدا نشنيدم  كه آن را فراموش كنم بلكه هميشه آن را به خاطر داشتم )).

تفسیر نمونه

 

 12-سوره والعادیات : خدا جهاد علی و یارانش را می ستاید 

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَ الْعَدِيَتِ ضبْحاً(1) فَالْمُورِيَتِ قَدْحاً(2) فَالمُْغِيرَتِ صبْحاً(3) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً(4)

فَوَسطنَ بِهِ جَمْعاً(5)

بنام خداوند بخشنده مهربان

1 - سوگند به اسبان دوندهاى كه نفس زنان (به سوى ميدان جهاد) پيش ‍ رفتند.

2 - و سوگند به آنها (كه بر اثر برخورد سمشان به سنگهاى بيابان ) جرقه هاى آتش افروختند.

3 - و با دميدن صبح بر دشمن يورش بردند.

4 - و گرد و غبار به هر سو پراكنده كردند.

5 - و (ناگهان ) در ميان دشمن ظاهر شدند.

در حديثى آمده است كه اين سوره بعد از جنگ ذات السلاسل نازل شد و ماجرا چنين بود:

در سال هشتم هجرت به پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) خبر دادند كه دوازده هزار سوار

در سرزمين يابس جمع شده ، و با يكديگر عهد كرده اند كه تا پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم )و على (عليه السلام ) را به قتل نرسانند و جماعت مسلمين را متلاشى نكنند از پاى ننشينند!پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) جمع كثيرى از ياران خود را به سركردگى بعضى از صحابه به سراغ آنها فرستاد، ولى بعد از گفتگوهائى بدون نتيجه بازگشتند، سرانجام پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) على (عليه السلام ) را با گروه كثيرى از مهاجر و انصار به نبرد آنها اعزام داشت  ، آنها به سرعت به سوى منطقه دشمن حركت كردند و شبانه راه مى رفتند، و صبحگاهان دشمن را در حلقه محاصره گرفتند، نخست اسلام را بر آنها عرضه داشتند چون نپذيرفتند هنوز هوا تاريك بود كه به آنها حمله كردند و آنان را درهم شكستند، عده اى را كشتند، و زنان و فرزندانشان را اسير كردند، و اموال فراوانى به غنيمت گرفتند. سوره و العاديات نازل شد در حالى كه هنوز سربازان اسلام به مدينه باز نگشته بودند، پيغمبر خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آن روز براى نماز صبح آمد، و اين سوره را در نماز تلاوت فرمود، بعد از پايان نماز اصحاب

عرض كردند: اين سوره اى است كه ما تا به حال نشنيده بوديم !.فرمود: آرى ، على (عليه السلام ) بر دشمنان پيروز شد، و جبرئيل ديشب با آوردن اين سوره به من بشارت داد.چند روز بعد على (عليه السلام ) با غنائم و اسيران به مدينه وارد شد

 

13-سوره التحریم آیه 4 : صالح المؤمنین علی (ع) است 

إِن تَتُوبَا إِلى اللَّهِ فَقَدْ صغَت قُلُوبُكُمَا وَ إِن تَظهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَ جِبرِيلُ وَ صلِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلَئكةُ بَعْدَ ذَلِك ظهِيرٌ

اگر از كار خود توبه كنيد (به نفع شما است ) زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كارى از پيش ‍ نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور او است ، و همچنين جبرئيل و مؤ منان صالح ، و فرشتگان بعد از آنها پشتيبان او هستند.

منظور از ((صالح المؤ منين )) كيست ؟  بدون شك ((صالح المؤ منين )) معنى وسيعى دارد كه همه مؤ منان صالح و با تقوا و كامل الايمان را شامل مى شود، هر چند صالح در اينجا مفرد است ، و نه جمع ولى چون معنى جنسى دارد از آن عموميت استفاده مى شود.اما در اينكه مصداق اتم و اكمل آن در اينجا كيست ؟ از روايات متعددى استفاده مى شود كه منظور ((امير مؤ منان )) على (عليه السلام ) است .

در حديثى از امام باقر (عليه السلام ) مى خوانيم : لقد عرف رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) عليا (عليه السلام )

 

14- خیرالبریة- علی و شیعیانش بهترین بشرند 

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ "مسلماً کسانیکه ایمان آورده وکارهای شایسته انجام داده اند، اینانند که بهترین مخلوقاتند. " سوره بینه، آیه 7

درتفسیرجامع البیان طبری(ج۳۰، ص۲۶۴) وکتاب مناقب خوارزمی(ص۱۱۱، ح۱۲۰) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که در تفسیر این آیه فرمودند: ای علی تو و شیعیانت"بهترین مخلوقات" هستید.

15- محبت علی در دل اهل ایمان

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا "کسانی که ایمان آورده وکارهای شایسته کرده اند، به زودی خدای رحمان برای آنها محبتی [در دلها] قرار خواهد داد. " آیه96مریم

درمنابع اهل سنت نقل شده که سبب نزول آیه فوق، استجابت دعای حضرت علی(علیه السلام) بوده که فرمود: «. . . خدایا محبت مرا در دل مومنان قرار ده. »

الکشف والبیان(ورقه19/سوره مریم)، الریاض النضره(3/157)

16- سوال از ولایت علی

وَقِفُوهُمْ ۖ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ و آنها را نگه دارید که بازخواست خواهند شد. آیه 24صافات

در منابعی از اهل سنت مثل تفسیر روح المعانی[23/80] از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که منظور این آیه سوال از ولایت علی بن ابیطالب(علیه السلام) نزد پل صراط می باشد.

17-امام مبین

إِنَّا نَحْنُ نُحْیی الْمَوْتَیٰ وَنَکتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکلَّ شَیءٍ أَحْصَینَاهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ

ما مردگان را باز زنده می گردانیم و کردار گذشته و آثار وجودی آینده شان همه را ثبت خواهیم کرد، و [علم] همه چیز را در امامی آشکار برشمرده ایم. آیه12یس

اصحاب از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند: آیامنظور این آیه قرآن است؟ حضرت به علی بن ابیطالب(علیه السلام) اشاره نموده و فرمودند: خیر، امامی که خداوند علم همه چیز را دروجود او نهاده این شخص است.

از منابع اهل سنت: ینابیع الموده/باب14/ص76

18- مفلحون (رستگاران)- علی و حزبش رستگارند 

أُولَئِک عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ ۖ وَأُولَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ

"آنان بر هدایتی از جانب پروردگارشان قرار دارند و آنان رستگارانند. " آیه5 بقره

در منابعی از اهل سنت نقل شده که پس از تلاوت این آیه، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی بن ابیطالب (علیه السلام) اشاره نموده و به سلمان فرمود: ای سلمان این مرد وحزب او درقیامت رستگارانند.

تاریخ دمشق/ج2/ص346، شواهدالتنزیل/ج1/ص69،

19- آیه انفاق- انفاق در چهر حالت 

الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ

"کسانی که مال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا، انفاق می کنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند. " آیه274بقره

در منابع اهل سنت از ابن عباس نقل شده که این آیه در شأن علی بن ابیطالب(علیه السلام) نازل شده است که نزد ایشان چهار درهم بود. آن حضرت یکی را در شب، یکی را در روز، سومی را پنهانی و چهارمی را علنی صدقه داد.

التفسیر الکبیر/ج 7/ص 89- ، اسد الغابة فی معرفة الصحابة/ج4/ص25 و. . .

20- آیه صادقین-تصدیق صداقت علی علیه السلام 

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ

"ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و باصادقان و راستگویان باشید. " آیه119توبه

در روایات و تفاسیر متعدد اهل سنت «مع الصادقین»، را به «مع علی بن ابی طالب» تفسیر کرده اند.

مناقب خوارزمی/ص۱۸۹، مناقب عبدالله شافعی/ص۱۵۴، شواهد التنزیل/ج۱/ص۲۵۹، ینابیع الموده/ص۱۱۵ و. . .

21-آیه حبل الله- حبل الله علی (ع) است 

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمْ إِذْ کنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکنتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکم مِّنْهَا ۗ کذَلِک یبَینُ اللَّهُ لَکمْ آیاتِهِ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ

"و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان می کند، باشد که هدایت شوید. " آیه103آل عمران

در برخی ازمنابع اهل سنت آمده است که منظور از«حبل الله»، حضرت علی(علیه السلام) است.

یناب یع الموده/ص۱۱۹و۲۷۴و۲۹۷، روح المعانی/ج۴/ص۱۶

22- آیه هادی امت

وَیقُولُ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِّن رَّبِّهِ ۗ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکلِّ قَوْمٍ هَادٍ

"باز کافران (به طعنه) می گویند که چرا از خدایش بر او آیت و معجزه ای فرستاده نشد؟ ای پیامبر تو فقط بیم دهنده ای و برای هر گروهی هدایت کننده ای(از طرف خدا) است. " آیه 7 رعد

در تفاسیر متعدد اهل سنت «هادیان به سوی خدا» به حضرت علی(علیه السلام) و اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده اند.

مستدرک حاکم/ج۳/ص۱۲۹؛ ینابیع الموده/ص۹۹و۱۰۴؛ تفسیر طبری/ج۱۳/ص۱۰۸؛ تفسیر فخر رازی/ج۵/ ص271

23- دو دریا-  علی و فاطمه ( علیهما السلام ) دو دریا هستند 

مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ

دو دریا را [به گونه ای] روان کرد [که] به هم رسیدند. آیه19 الرحمن

تعدادی از منابع اهل سنت آورده اند که منظور از دو دریا حضرت علی(علیه السلام)و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) هستند و از آن دو، گوهر و مرجان که حسن و حسین (علیهم السلام) هستند پدیدآمده اند.

الدر المنثور/ج 6/ص146، روح المعانی/ج27/ص93، مناقب ابن مغازلی/ص339

24- سوره عصر در شأن علی علیه السلام 

بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ

رسول خدا در خطبه غدیر فرمود : 

و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.

هان مردمان! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد!

هان مردمان! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام

 

25- کلمه باقیه  -

وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ

رسول خدا در خطبه غدیر فرمود :هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی فرزندان اویند و من به شما شناساندم که آنان از او و از من اند. چرا که خداوند در کتاب خود می گوید: «امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرار داد...» و من نیز گفته ام که: «مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید، گمراه نخواهید شد.»

26- آیه کلمات- کلمات پنج تن آل عبا هستند 

فتَلَقی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ اِنَّهُ هُوَ  التَّوابُ الرَّحیمُ

آدم از پروردگارش کلماتی دریافت کرد[و توبه نمود]پس خدا توبه اش را پذیرفت، حقا که او توبه پذیر و مهربان است. آیه37بقره

منابع شیعه و بعضی از روایات اهل سنت نقل کرده اند که از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد این کلماتی که آدم از خدا تلقی کرد و خدا به احترام آن کلمات توبه اش را پذیرفت چه بود؟ فرمود: سوگند به حق، محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین بود؛ بنابراین، منظور از «کلمات» پنج تن آل عبا است که علی (علیه السلام) جزء آن ها است.

تفسیر درالمنثور، ص323 - ینابیع الموده، ص97 و. . .251

27- صراط مستقیم  راه علی علیه السلام است 

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم

ما را به راه راست هدایت فرما. آیه6 سوره حمد

درتعدادی ازمنابع اهل سنت از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)روایت شده که ایشان فرمودند: ای علی تو راه روشن و صراط مستقیم هستی.

ینابیع الموّده 1/397 - شواهد التنزیل 1/57

28- خانه علی علیه السلام برتر از خانه انبیاء است 

فِی بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیذْکرَ فِیهَا اسْمُهُ یسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ

"[آن نور] در خانه هایی است که خدا اجازه داده که ارجمندش دارند و نام خدا در آنها یاد شود، در آن خانه ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند. " آیه36 سوره نور

در منابعی از اهل سنت روایت شده که پس از خواندن این آیه توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، مردی از ایشان سوال کرد این کدام بیوت است؟حضرت فرمود: بیوت پیامبران. ابوبکر برخاست و گفت ای رسول خدا، بیت علی(علیه السلام) و فاطمه (س) نیز از آنهاست؟ حضرت فرمود: آری بلکه از بهترین آنها می باشد.

درالمنثور سیوطی، ج5، ص50

29- آیه حکمت علی  علیه اسلام است 

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَإِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ

"اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند. " آیه2 سوره جمعه

در منابع شیعه روایات مختلفی نقل شده که منظور از کتاب، قرآن و مراد از حکمت، ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام) است.

تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 322

30- راسخون علم امامان شیعه هستند 

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ عَلَیک الْکتَابَ مِنْهُ آیاتٌ مُّحْکمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یذَّکرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

"اوست خدایی که قرآن را بر تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که اصل و مرجع سایر آیات کتاب خداست و برخی دیگر متشابه است، و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته تا به تأویل کردن آن در دین راه شبهه و فتنه گری پدید آرند، در صورتی که تأویل آن (قرآن) را کسی جز خداوند و اهل دانش نداند؛ [آنان که]گویند: ما به همه کتاب گرویدیم که همه از جانب پروردگار ما آمده، و به این (دانش) تنها خردمندان آگاهند. " آیه7 آل عمران

در منابع متعدد از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) روایت شده که ایشان فرمودند: راسخون در علم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، امیرالمومنین علی(علیه السلام) و امامان بعد از ایشان هستند.

اصول کافی، ج1، ص213

31- نور الله خاموش نمی شود 

یرِیدُونَ لِیطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کرِهَ الْکافِرُون

می خواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش کنند اما خدا کامل کننده نور خویش است هرچند کافران خوش نداشته باشند. آیه 8 سوره صف

شخصی تفسیر این آیه را از امام رضا(علیه السلام) سوال کرد. حضرت فرمود: عده ای اراده می کنند نور ولایت امیرالمومنین(علیه السلام) را با دهانهایشان خاموش کنند اما خداوند کامل کننده امامت است و امامت همان نور است.

اصول کافی، ج1، ص196

 

32- علی علیه السلام وسیله تقرب به خداست 

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و وسیله ای برای تقرب بسوی او بجویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید. آیه35 مائده

در تفاسیر و روایات بسیاری از منابع شیعه نقل شده که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمود: منم وسیلۀخدای تعالی.

تفسیر قمی، ذیل آیه شریفه

33- آیه تطهیر

.....إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا

.....خدا فقط می خواهد هرگونه پلیدی و آلودگی را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملا پاکیزه گرداند. آیه33 احزاب

روایات فراوانی به چهل طریق از اهل سنت نقل شده که این  قسمت آیه در شان پنج تن آل عبا نازل شده است.

درباره رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام).

از منابع اهل سنت: تفسیرفخر رازی، ج 6، ص783

34- نباء عظیم ولایت علی علیه السلام است 

عَمَّ یتَسَاءَلُونَ. عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ. الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ

درباره چه چیز از یکدیگر می پرسند؟ درباره آن خبر بزرگ. همان که همواره در آن اختلاف دارند. آیات 1 تا 3 نباء

در منابع مهم از اهل سنت روایاتی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده که فرمودند مراد از خبر بزرگ، ولایت علی(علیه السلام) است.

شواهد التنزیل، ج1، ص417

35- آیه عشیرة الاقربین

وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِین

و خویشان نزدیکت را هشدار بده. آیه214 سوره شعراء

در اکثر منابع مهم اهل سنت آمده است پس از نزول این آیه، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در میان خویشان خود سه بار فرمود: چه کسی از میان شما هست که در امر رسالت مرا یاری کند تا برادر و جانشین من بعد از من باشد؟علی(علیه السلام) تنها فردی بود که هرسه مرتبه به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) جواب داد. سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این علی، برادر و جانشین من در میان شماست. . . در همان جلسه مردان قریش به ابوطالب طعنه زدند که این شخص به تو دستور می دهد از فرزند خردسال خود فرمان ببری.

تفسیر ابن کثیر، ج3، ص364 - المستدرک الصحیحین للحاکم النیشابوری، ج3، ص132 و. . .

36- آیه سأل سائل

سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ. لِّلْکافِرِ ینَ لَیسَ لَهُ دَافِعٌ. مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِ جِ

"تقاضاکننده ای عذابی حتمی را درخواست کرد. که مخصوص کافران است و دفع کننده ای ندارد. از سوی خدای صاحب درجات. " آیات 1 تا 3 معارج

تمام تفاسیر شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت روایت کرده اند که در واقعه غدیر بعد از آنکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی(علیه السلام) را به خلافت نصب کرد، «نعمان بن حارث فهری» به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اعتراض کرد و گفت: خدایا اگر آن چه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) می گوید، حق است، سنگی از آسمان بر ما نازل کن یا عذابی دردناک بر ما فرو فرست. همین که سخنش تمام شد خدای تعالی با سنگی آسمانی بر سرش کوبید و او را در جا کشت. در این هنگام این آیه بر رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد.

از منابع اهل سنت: تفسیر ابوالفتوح رازی، ج2، ص914-تفسیر قرطبی»، ج 18، ص 278 و. . .

38

37- آیه نور-  علی مصباح هدایت است 

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کأَنَّهَا کوْکبٌ دُرِّی یوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکةٍ زَیتُونِةٍ لَّا شَرْقِیةٍ وَلَا غَرْبِیةٍ یکادُ زَیتُهَا یضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَی نُورٍ یهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یشَاءُ

"خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه ای که از تلألؤ آن گویی ستاره ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) می زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!" آیه 35 نور

حضرت علی علیه السلام در تبیین معنی اجزاء آیه فرمودند: (مصباح) من هستم.

38- آیه نعیم - ولایت علی علیه السلام بالاترین نعمت است 

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ

. آنگاه در آنروز از نعمتها پرسیده شوند. أیه 8 تکاثر

ابو نعیم و حاکم حسکانی بسند خود در غایة المرام باب 48شواهد التنزیل جلد 2 ص 368 از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده اند که فرمود مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیر المؤمنین و ما است که از آن پرسیده خواهد شد.

39- پیمان برادری پیامبر (ص) با علی علیه السلام

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿حجرات-١٠﴾

جز این نیست که همه مؤمنان با هم برادرند؛ بنابراین [در همه نزاع ها و اختلافات] میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید، و از خدا پروا نمایید که مورد رحمت قرار گیرید.

ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- زمانی‌که آیه: إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ إِخْوةٌ نازل شد، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میان مسلمانان با یکدیگر پیمان برادری به وجود آورد و به ترتیب ابوبکر و عمر، عثمان و عبدالرحمن و ... را برادر دینی یکدیگر اعلام فرمود. آن حضرت در این امر، منزلت و جایگاه اصحاب را مد نظر داشت. سپس خطاب به علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) فرمود: «من و تو نیز با یکدیگر برادر هستیم».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۳۶ بحارالأنوار، ج۳۸، ص۳۳۳/ الأمالی للطوسی، ص۵۸۶/ البرهان/ المناقب، ج۲، ص۱۸۵؛ «بتفاوت لفظی»

 

40-   علی و شیعیانش رستگارانند

لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿حشر-۲۰﴾هرگز اصحاب دوزخ و اصحاب بهشت يكسان نيستند، اصحاب بهشت رستگار و پيروزند.

موفق بن احمد بسند خود از جابر روایت کرده است که گفت ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که علی علیه السلام داخل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود قسم بآنکه جان من در دست اوست که این مرد و شیعه اش در روز قیامت رستگارانند    -کفایة الخصام ص 422

*******************************************************************************

خطبه غدیر 

 

بخش اول خطبه غدیر: حمد و ثنای الهی

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.

همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.

اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح؛ افزونی بخش آفریده ها و نعمت ده ایجاد شده هاست. به یک نیم نگاه دیده ها را ببیند و دیده ها هرگز او را نبینند.

کَریمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَ مَنَّ عَلَیْهِمْ بِنِعْمَتِهِ. لا یَعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلایُبادِرُ إِلَیْهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْفَهِمَ السَّرائِرَ وَ عَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیْهِ اَلْمَکْنوناتُ ولا اشْتَبَهَتْ عَلَیْهِ الْخَفِیّاتُ. لَهُ الْإِحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ، والغَلَبَةُ علی کُلِّ شَیءٍ والقُوَّةُ فی کُلِّ شَئٍ والقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَئٍ وَلَیْسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَ هُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لاشَیءَ دائمٌ حَی وَقائمٌ بِالْقِسْطِ، لاإِلاهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزیزُالْحَکیمُ.

جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَاللَّطیفُ الْخَبیرُ. لایَلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعایَنَةٍ، وَلایَجِدُ أَحَدٌ کَیْفَ هُوَمِنْ سِرٍ وَ عَلانِیَةٍ إِلاّ بِمادَلَّ عَزَّوَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ.

کریم و بردبار و شکیباست. رحمت اش جهان شمول و عطایش منّت گذار. در انتقام بی شتاب و در کیفر سزاواران عذاب، صبور و شکیباست. بر نهان ها آگاه و بر درون ها دانا. پوشیده ها بر او آشکار و پنهان ها بر او روشن است. او راست فراگیری و چیرگی بر هر هستی. نیروی آفریدگان از او و توانایی بر هر پدیده ویژه اوست. او را همانندی نیست و هموست ایجادگر هر موجود در تاریکستان لاشیء. جاودانه و زنده و عدل گستر. جز او خداوندی نباشد و اوست ارجمند و حکیم.

دیده ها را بر او راهی نیست و اوست دریابنده دیده ها. بر پنهانی ها آگاه و بر کارها داناست. کسی از دیدن به وصف او نرسد و بر چگونگی او از نهان و آشکار دست نیابد مگر، او - عزّوجلّ - خود، راه نماید و بشناساند.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله ألَّذی مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یَغْشَی الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی یُنْفِذُ أَمْرَهُ بِلامُشاوَرَةِ مُشیرٍ وَلامَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ وَلایُعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ.

فَهُوَالله الَّذی لا إِلاهَ إِلاَّ هُوالمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنیعَةِ، الْعَدْلُ الَّذی لایَجُوُر، وَالْأَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إِلَیْهِ الْأُمُورُ.

وَأَشْهَدُ أَنَّهُ الله الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیْبَتِهِ. مَلِکُ الْاَمْلاکِ وَ مُفَلِّکُ الْأَفْلاکِ وَمُسَخِّرُالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یَجْری لاَِجَلٍ مُسَمّی. یُکَوِّرُالَّلیْلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُالنَّهارَ عَلَی الَّلیْلِ یَطْلُبُهُ حَثیثاً. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ وَ مُهْلِکُ کُلِّ شَیْطانٍ مَریدٍ.

و گواهی می دهم که او «الله» است. همو که تنزّهش سراسر روزگاران را فراگیر و نورش ابدیت را شامل است. بی مشاور، فرمانش را اجرا، بی شریک تقدیرش را امضا و بی یاور سامان دهی فرماید. صورت آفرینش او را الگویی نبوده و آفریدگان را بدون یاور و رنج و چاره جویی، هستی بخشیده است. جهان با ایجاد او موجود و با آفرینش او پدیدار شده است.

پس اوست «الله» که معبودی به جز او نیست. همو که صُنعش استوار است و ساختمان آفرینشش زیبا. دادگری است که ستم روا نمی دارد و کریمی که کارهابه او بازمی گردد.

و گواهی می دهم که او «الله» است که آفریدگان در برابر بزرگی اش فروتن و در مقابل عزّتش رام و به توانایی اش تسلیم و به هیبت و بزرگی اش فروتن اند. پادشاه هستی ها و چرخاننده سپهرها و رام کننده آفتاب و ماه که هریک تا اَجَل معین جریان یابند. او پردی شب را به روز و پردی روز را - که شتابان در پی شب است - به شب پیچد. اوست شکنندی هر ستمگر سرکش و نابودکنندی هر شیطان رانده شده.

لَمْ یَکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ. إلاهٌ واحِدٌ وَرَبٌّ ماجِدٌ یَشاءُ فَیُمْضی، وَیُریدُ فَیَقْضی، وَیَعْلَمُ فَیُحْصی، وَیُمیتُ وَیُحْیی، وَیُفْقِرُ وَیُغْنی، وَیُضْحِکُ وَیُبْکی، (وَیُدْنی وَ یُقْصی) وَیَمْنَعُ وَ یُعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.

یُولِجُ الَّلیْلَ فِی النَّهارِ وَیُولِجُ النَّهارَ فی الَّلیْلِ، لاإِلاهَ إِلاّهُوَالْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الْأَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ، الَّذی لایُشْکِلُ عَلَیْهِ شَیءٌ، وَ لایُضجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ وَلایُبْرِمُهُ إِلْحاحُ الْمُلِحّینَ.

اَلْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ. الَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یَشْکُرَهُ وَیَحْمَدَهُ (عَلی کُلِّ حالٍ)

نه او را ناسازی باشد و نه برایش انباز و مانندی. یکتا و بی نیاز، نه زاده و نه زاییده شده، او را همتایی نبوده، خداوند یگانه و پروردگار بزرگوار است. بخواهد و به انجام رساند. اراده کند و حکم نماید. بداند و بشمارد. بمیراند و زنده کند. نیازمند و بی نیاز گرداند. بخنداند و بگریاند. نزدیک آورد و دور برد. بازدارد و عطا کند. او راست پادشاهی و ستایش. به دست توانی اوست تمام نیکی. و هموست بر هر چیز توانا.

شب را در روز و روز را در شب فرو برد. معبودی جز او نیست؛ گران مایه و آمرزنده؛ اجابت کنندی دعا و افزایندی عطا، بر شمارندی نفَس ها؛ پروردگار پری و انسان. چیزی بر او مشکل ننماید، فریاد فریادکنندگان او را آزرده نکند و اصرارِ اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد.

نیکوکاران را نگاهدار، رستگاران را یار، مؤمنان را صاحب اختیار و جهانیان را پروردگار است؛ آن که در همه احوال سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.

أَحْمَدُهُ کَثیراً وَأَشْکُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائکَتِهِ وکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاَِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی کُلِّ مایَرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاَِنَّهُ الله الَّذی لایُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلایُخافُ جَورُهُ.

او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم بر شادی و رنج و بر آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داشته، فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم؛ و به سوی خشنودی او می شتابم و به حکم او تسلیمم؛ چرا که به فرمانبری او شائق و از کیفر او ترسانم. زیرا او خدایی است که کسی از مکرش در امان نبوده و از بی عدالتیش ترسان نباشد (زیرا او را ستمی نیست).

بخش دوم خطبه غدیر: فرمان الهی برای مطلبی مهم

وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ

- لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ - لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.

و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد.

- معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.

فَأَوْحی إِلَی: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ الله تَعالی إِلَی، وَ أَنَا أُبَیِّنُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآیَةِ: إِنَّ جَبْرئیلَ هَبَطَ إِلَی مِراراً ثَلاثاً یَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی - وَ هُوالسَّلامُ - أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی (عَلی أُمَّتی) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِی بَعْدی وَهُوَ وَلِیُّکُمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.

وَقَدْ أَنْزَلَ الله تَبارَکَ وَ تَعالی عَلَی بِذالِکَ آیَةً مِنْ کِتابِهِ (هِی): (إِنَّما وَلِیُّکُمُ الله وَ رَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُواالَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)، وَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ الَّذی أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ.

پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری علی و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»

هان مردمان! آنچه بر من فرود آمده، در تبلیغ آن کوتاهی نکرده ام و حال برایتان سبب نزول آیه را بیان می کنم: همانا جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد از سوی سلام، پروردگارم - که تنها او سلام است - فرمانی آورد که در این مکان به پا خیزم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من بوده. جایگاه او نسبت به من به سان هارون نسبت به موسی است، لیکن پیامبری پس از من نخواهد بود او (علی)، صاحب اختیارتان پس از خدا و رسول است؛

و پروردگارم آیه ای بر من نازل فرموده که: «همانا ولی، صاحب اختیار و سرپرست شما، خدا و پیامبر او و ایمانیانی هستند که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» و هر آینه علی بن ابی طالب نماز به پا داشته و در رکوع زکات پرداخته و پیوسته خداخواه است.

وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یَسْتَعْفِی لِی (السَّلامَ) عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إِلیْکُمْ - أَیُّهَاالنّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مالَیْسَ فی قُلوبِهِمْ، وَیَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَالله عَظیمٌ.

وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّی وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ) الآیَةُ.

و من از جبرئیل درخواستم که از خداوند سلام اجازه کند و مرا از این مأموریت معاف فرماید. زیرا کمی پرهیزگاران و فزونی منافقان و دسیسی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم؛ همانان که خداوند در کتاب خود در وصفشان فرموده: «به زبان آن را می گویند که در دل هایشان نیست و آن را اندک و آسان می شمارند حال آن که نزد خداوند بس بزرگ است.»

و نیز از آن روی که منافقان بارها مرا آزار رسانیده تا بدانجا که مرا اُذُن [سخن شنو و زودباور ]نامیده اند، به خاطر همراهی افزون علی با من و رویکرد من به او و تمایل و پذیرش او از من، تا بدانجا که خداوند در این موضوع آیه ای فرو فرستاده: « و از آنانند کسانی که پیامبر خدا را می آزارند و می گویند: او سخن شنو و زودباور است. بگو: آری سخن شنو است. - بر علیه آنان که گمان می کنند او تنها سخن می شنود - لیکن به خیر شماست، او (پیامبر صلی الله علیه و آله) به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند و راستگو می انگارد.»

وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی)، ثُمَّ تلا: (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).

و اگر می خواستم نام گویندگان چنین سخنی را بر زبان آورم و یا به آنان اشارت کنم و یا مردمان را به سویشان هدایت کنم [که آنان را شناسایی کنند] می توانستم. لیکن سوگند به خدا در کارشان کرامت نموده لب فروبستم. با این حال خداوند از من خشنود نخواهد گشت مگر این که آن چه در حق علی عیه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین خواند: «ی پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای. و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.»

بخش سوم خطبه غدیر: اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام

فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ.

ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ.

هان مردمان! بدانید این آیه درباری اوست. ژرفی آن را فهم کنید و بدانید که خداوند او را برایتان صاحب اختیار و امام قرار داده، پیروی او را بر مهاجران و انصار و آنان که به نیکی از ایشان پیروی می کنند و بر صحرانشینان و شهروندان و بر عجم و عرب و آزاد و برده و بر کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر یکتاپرست لازم شمرده است.

[هشدار که] اجرای فرمان و گفتار او لازم و امرش نافذ است. ناسازگارش رانده، پیرو و باورکننده اش در مهر و شفقت است. هر آینه خداوند، او و شنوایان سخن او و پیروان راهش را آمرزیده است.

هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.

لاحَلالَ إِلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَ رَسُولُهُ وَهُمْ، وَلاحَرامَ إِلاّ ما حَرَّمَهُ الله (عَلَیْکُمْ) وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَالله عَزَّوَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیْتُ بِما عَلَّمَنی رَبِّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَ حَرامِهِ إِلَیْهِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ).

مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ)، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ.

(أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ أَوَّلُ مَنْ عَبَدَالله مَعی. أَمَرْتُهُ عَنِ الله أَنْ یَنامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیاً لی بِنَفْسِهِ).

روا نیست، مگر آن چه خدا و رسول او و امامان روا دانند؛ و ناروا نیست مگر آن چه آنان ناروا دانند. خداوند عزوجل، هم روا و هم ناروا را برای من بیان فرموده و آن چه پروردگارم از کتاب خویش و حلال و حرامش به من آموخته در اختیار علی نهاده ام.

هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...»

هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته. و همو جان خود را فدای رسول الله نموده و با او همراه بوده است تنها اوست که همراه رسول خدا عبادت خداوند می کرد و جز او کسی چنین نبود.

اولین نمازگزار و پرستشگر خدا به همراه من است. از سوی خداوند به او فرمان دادم تا [در شب هجرت] در بستر من بیارامد و او نیز فرمان برده، پذیرفت که جان خود را فدای من کند.

مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ الله، وَلَنْ یَتُوبَ الله عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَی الله أَنْ یَفْعَلَ ذالِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُکْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ.

هان مردمان! او رابرتر دانید، که خداوند او را برگزیده؛ و پیشوایی او را بپذیرید، که خداوند او را برپا کرده است.

هان مردمان! او از سوی خدا امام است و هرگز خداوند توبه منکر او را نپذیرد و او را نیامرزد. این است روش قطعی خداوند درباره ناسازگار علی و هرآینه او را به عذاب دردناک پایدار کیفر کند. از مخالفت او بهراسید و گرنه در آتشی درخواهید شد که آتش گیری آن مردمانند؛ و سنگ، که برای حق ستیزان آماده شده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، بی - وَالله - بَشَّرَالْأَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا - (وَالله) - خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فی ذالِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَ مَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ إِلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاکُّ فینا فِی النّارِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِی الله عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَی وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَی وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّی أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلی کُلِّ حالٍ.

هان مردمان! به خدا سوگند که پیامبران پیشین به ظهورم مژده داده اند و اکنون من فرجام پیامبران و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم. آن کس که راستی و درستی مرا باور نکند به کفر جاهلی درآمده و تردید در سخنان امروزم همسنگ تردید در تمامی محتوای رسالت من است، و شک و ناباوری در امامت یکی از امامان، به سان شک و ناباوری در تمامی آنان است. و هرآینه جایگاه ناباوران ما آتش دوزخ خواهد بود.

هان مردمان! خداوند عزّوجلّ از روی منّت و احسان خویش این برتری را به من پیشکش کرد و البته که خدایی جز او نیست. آگاه باشید: تمامی ستایش ها در همه روزگاران و در هر حال و مقام ویژی اوست.

مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ.

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ.

أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوالله - أَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها - إِنَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).

مَعاشِرَ النَّاسِ، إِنَّهُ جَنْبُ الله الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ العَزیزِ، فَقالَ تعالی (مُخْبِراً عَمَّنْ یُخالِفُهُ): (أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ الله).

هان مردمان! عل را برتر دانید؛ که او برترین مردمان از مرد و زن پس از من است؛ تا آن هنگام که آفریدگان پایدارند و روزی شان فرود آید.

دور دورباد از درگاه مهر خداوند و خشم خشم باد بر آن که این گفته را نپذیرد و با من سازگار نباشد!

هان! بدانید جبرئیل از سوی خداوند خبرم داد: «هر آن که با علی بستیزد و بر ولایت او گردن نگذارد، نفرین و خشم من بر او باد!» البته بایست که هر کس بنگرد که برای فردای رستاخیز خود چه پیش فرستاده. [هان!] تقوا پیشه کنید و از ناسازگاری با علی بپرهیزید. مباد که گام هایتان پس از استواری درلغزد. که خداوند بر کردارتان آگاه است.

هان مردمان! همانا او هم جوار و همسایه خداوند است که در نبشته ی عزیز خود او را یاد کرده و درباری ستیزندگان با او فرموده: «تا آنکه مبادا کسی در روز رستخیز بگوید: افسوس که درباری همجوار و همسایه ی خدا کوتاهی کردم...»

مَعاشِرَالنّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَانْظُرُوا إِلی مُحْکَماتِهِ وَلاتَتَّبِعوا مُتَشابِهَهُ، فَوَالله لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زواجِرَهُ وَلَنْ یُوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إِلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَمُصْعِدُهُ إِلی وَشائلٌ بِعَضُدِهِ (وَ رافِعُهُ بِیَدَی) وَ مُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِی بْنُ أَبی طالِبٍ أَخی وَ وَصِیّی، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی.

هان مردمان! در قرآن اندیشه کنید و ژرفی آیات آن را دریابید و بر محکماتش نظر کنید و از متشابهاتش پیروی ننمایید. پس به خدا سوگند که باطن ها و تفسیر آن را آشکار نمی کند مگر همین که دست و بازوی او را گرفته و بالا آورده ام و اعلام می دارم که: هر آن که من سرپرست اویم، این علی سرپرست اوست. و او علی بن ابی طالب است؛ برادر و وصی من که سرپرستی و ولایت او حکمی است از سوی خدا که بر من فرستاده شده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ عَلِیّاً وَالطَّیِّبینَ مِنْ وُلْدی (مِنْ صُلْبِهِ) هُمُ الثِّقْلُ الْأَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الْأَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَی الْحَوْضَ.

أَلا إِنَّهُمْ أُمَناءُ الله فی خَلْقِهِ وَ حُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ.

أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ، أَلا وَ إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قالَ وَ أَنَا قُلْتُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ، أَلاإِنَّهُ لا «أَمیرَالْمُؤْمِنینَ» غَیْرَ أَخی هذا، أَلا لاتَحِلُّ إِمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاَِحَدٍ غَیْرِهِ.

هان مردمان! همانا علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، یادگار گران سنگ کوچک ترند و قرآن یادگار گران سنگ بزرگ تر. هر یک از این دو از دیگر همراه خود خبر می دهد و با آن سازگار است. آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.

هان! بدانید که آنان امانتداران خداوند در میان آفریدگان و حاکمان او در زمین اویند.

هشدار که من وظیفه ی خود را ادا کردم. هشدار که من آن چه بر عهده ام بود ابلاغ کردم و به گوشتان رساندم و روشن نمودم. بدانید که این سخن خدا بود و من از سوی او سخن گفتم. هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمؤمنین خوانده شود. هشدار که پس از من امارت مؤمنان بری کسی جز او روا نباشد.

ثم قال: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: الله و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.

سپس فرمود: مردمان! کیست سزاوارتر از شما به شما؟ گفتند خداوند و پیامبر او! سپس فرمود آگاه باشید! آن که من سرپرست اویم، پس این علی سرپرست اوست! خداوندا دوست بدار آن را که سرپرستی او را بپذیرد و دشمن بدار هر آن که او را دشمن دارد و یاری کن یار او را؛ و تنها گذار آن را که او را تنها بگذارد.

بخش چهارم خطبه غدیر: بلند کردن امیرالمومنین علیه السلام بدست رسول خداصلی الله علیه و آله

مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی أخی وَ وَصیی وَ واعی عِلْمی، وَ خَلیفَتی فی اُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بی وَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ وَالدّاعی إِلَیْهِ وَالْعامِلُ بِمایَرْضاهُ وَالُْمحارِبُ لاَِعْدائهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیَتِهِ. إِنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ الله وَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالْإمامُ الْهادی مِنَ الله، وَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِالله. یَقُولُ الله: (مایُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی).

بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ (وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ.

هان مردمان! این علی است برادر و وصی و نگاهبان دانش من. و هموست جانشین من در میان امّت و بر گروندگان به من و بر تفسیر کتاب خدا که مردمان را به سوی او بخواند و به آن چه موجب خشنودی اوست عمل کند و با دشمنانش ستیز نماید. او پشتیبان فرمانبرداری خداوند و بازدارنده از نافرمانی او باشد. همانا اوست جانشین رسول الله و فرمانروای ایمانیان و پیشوای هدایتگر از سوی خدا و کسی که به فرمان خدا با پیمان شکنان، رویگردانان از راستی و درستی و به دررفتگان از دین پیکار کند. خداوند فرماید: «فرمان من دگرگون نخواهدشد.»

پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران او را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور.

اللهمَّ إِنَّکَ أَنْزَلْتَ الْآیَةَ فی عَلِی وَلِیِّکَ عِنْدَتَبْیینِ ذالِکَ وَنَصْبِکَ إِیّاهُ لِهذَا الْیَوْمِ: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)، (وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَالْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ). اللهمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ.

معبودا! تو خود در هنگام برپاداشتن او و بیان ولایتش نازل فرمودی که: «امروز آیین شما را به کمال، و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم، و اسلام را به عنوان دین شما پسندیدم.» «و آن که به جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نبوده، در جهان دیگر در شمار زیانکاران خواهد بود.» خداوندا، تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم.

بخش پنجم خطبه غدیر: تاکید بر توجه امت به مسئله امامت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّما أَکْمَلَ الله عَزَّوَجَلَّ دینَکُمْ بِإِمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی الله عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) وَ فِی النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لایُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلاهُمْ یُنْظَرونَ).

هان مردمان! خداوند عزّوجلّ دین را با امامت علی تکمیل فرمود. اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضه ی بر خدا - پیروی نکنند، در دو جهان کرده هایشان بیهوده بوده در آتش دوزخ ابدی خواهند بود، به گونه ی که نه از عذابشان کاسته و نه برایشان فرصتی خواهد بود.

مَعاشِرَالنّاسِ، هذا عَلِی، أَنْصَرُکُمْ لی وَأَحَقُّکُمْ بی وَأَقْرَبُکُمْ إِلَی وَأَعَزُّکُمْ عَلَی، وَالله عَزَّوَجَلَّ وَأَنَاعَنْهُ راضِیانِ. وَ مانَزَلَتْ آیَةُ رِضاً (فی الْقُرْآنِ) إِلاّ فیهِ، وَلا خاطَبَ الله الَّذینَ آمَنُوا إِلاّبَدَأ بِهِ، وَلانَزَلَتْ آیَةُ مَدْحٍ فِی الْقُرْآنِ إِلاّ فیهِ، وَلاشَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فی (هَلْ أَتی عَلَی الْاِنْسانِ) إِلاّلَهُ، وَلا أَنْزَلَها فی سِواهُ وَلامَدَحَ بِها غَیْرَهُ.

هان مردمان! این علی یاورترین، سزاوارترین و نزدیک ترین و عزیزترین شما نسبت به من است. خداوند عزّوجلّ و من از او خشنودیم. آیه رضایتی در قرآن نیست مگر این که درباره ی اوست. و خدا هرگاه ایمان آوردگان را خطابی نموده به او آغاز کرده [و او اولین شخص مورد نظر خدی متعال بوده است ] . و آیه ی ستایشی نازل نگشته مگر درباره ی او. و خداوند در سوره ی «هل أتی علی الإنسان» گواهی بر بهشت [رفتن ] نداده مگر بری او، و آن را در حق غیر او نازل نکرده و به آن جز او را نستوده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ الله وَالُْمجادِلُ عَنْ رَسُولِ الله، وَ هُوَالتَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی. نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبی وَ وَصِیُّکُمْ خَیْرُ وَصِی (وَبَنُوهُ خَیْرُالْأَوْصِیاءِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، ذُرِّیَّةُ کُلِّ نَبِی مِنْ صُلْبِهِ، وَ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِ (أَمیرِالْمُؤْمِنینَ) عَلِی.

مَعاشِرَ النّاسِ، إِنَّ إِبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلاتَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإِنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُالله عَزَّوَجَلَّ، وَکَیْفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَ مِنْکُمْ أَعْداءُالله،

أَلا وَ إِنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إِلاّشَقِی، وَ لایُوالی عَلِیّاً إِلاَّ تَقِی، وَ لایُؤْمِنُ بِهِ إِلاّ مُؤْمِنٌ مُخْلِصٌ.

هان مردمان! او یاور دین خدا و دفاع کننده ی از رسول اوست. او پرهیزکار پاکیزه و رهنمی ارشاد شده [به دست خود خدا] است. پیامبرتان برترین پیامبر، وصی او برترین وصی و فرزندان او برترین اوصیایند.

هان مردمان! فرزندان هرپیامبر از نسل اویند و فرزندان من از صلب و نسل امیرالمؤمنین علی است.

هان مردمان! به راستی که شیطانِ اغواگر، آدم را با رشک از بهشت رانده مبادا شما به علی رشک ورزید که کرده هایتان نابود و گام هایتان لغزان خواهدشد. آدم به خاطر یک اشتباه به زمین هبوط کرد و حال آن که برگزیده ی خدی عزّوجلّ بود. پس چگونه خواهید بود شما و حال آن که شما شمایید و دشمنان خدا نیز از میان شمایند.

آگاه باشید! که با علی نمی ستیزد مگر بی سعادت. و سرپرستی او را نمی پذیرد مگر رستگار پرهیزگار. و به او نمی گرود مگر ایمان دار بی آلایش.

وَ فی عَلِی - وَالله - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْر: (بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفی خُسْرٍ) (إِلاّ عَلیّاً الّذی آمَنَ وَ رَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ الله وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، (إتَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ وَلاتَموتُنَّ إِلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ).

و سوگند به خدا که سوره ی والعصر درباره ی اوست: «به نام خداوند همه مهر مهر ورز. قسم به زمان که انسان در زیان است.» مگر علی که ایمان آورده و به درستی و شکیبایی آراسته است.

هان مردمان! خدا را گواه گرفتم و پیام او را به شما رسانیدم. و بر فرستاده وظیفه ی جز بیان و ابلاغ روشن نباشد!

هان مردمان! تقوا پیشه کنید همان گونه که بایسته است. و نمیرید جز با شرفِ اسلام.

بخش ششم خطبه غدیر: اشاره به کارشکنی های منافقین

مَعاشِرَالنّاسِ، (آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ). (بالله ما عَنی بِهذِهِ الْآیَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی مایَجِدُ لِعَلِی فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ).

مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِی ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إِلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یَأْخُذُ بِحَقِّ الله وَ بِکُلِّ حَقّ هُوَ لَنا، لاَِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمعُانِدینَ وَالُْمخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالْآثِمینَ وَالّظَالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ.

هان مردمان! «به خدا و رسول و نور همراهش ایمان آورید پیش از آن که چهره ها را تباه و باژگونه کنیم یا چونان اصحاب روز شنبه [یهودیانی که بر خدا نیرنگ آوردند] رانده شوید.«به خدا سوگند که مقصود خداوند از این آیه گروهی از صحابه اند که آنان را با نام و نَسَب می شناسم لیکن به پرده پوشی کارشان مأمورم. آنک هر کس پایه کار خویش را مهر و یا خشم علی در دل قرار دهد [و بداند که ارزش عمل او وابسته به آن است.] .

مردمان! نور از سوی خداوند عزّوجل در جان من، سپس در جان علی بن ابی طالب، آن گاه در نسل او تا قائم مهدی - که حق خدا و ما را می ستاند - جی گرفته. چرا که خداوند عزّوجل ما را بر کوتاهی کنندگان، ستیزه گران، ناسازگاران، خائنان و گنهکاران و ستمکاران و غاصبان از تمامی جهانیان دلیل و راهنما و حجت آورده است.

مَعاشِرَالنّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ الله قَدْخَلَتْ مِنْ قَبْلِی الرُّسُلُ، أَفَإِنْ مِتُّ أَوْقُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْهان یَضُرَّالله شَیْئاً وَسَیَجْزِی الله الشّاکِرینَ (الصّابِرینَ). أَلاوَإِنَّ عَلِیّاً هُوَالْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، لاتَمُنُّوا عَلَی بِإِسْلامِکُمْ، بَلْ لاتَمُنُّوا عَلَی الله فَیُحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیَسْخَطَ عَلَیْکُمْ وَ یَبْتَلِیَکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إِنَّ رَبَّکُمْ لَبِا الْمِرْصادِ.

هان مردمان! هشدارتان می دهم: همانا من رسول خدایم. پیش از من نیز رسولانی آمده و سپری گشته اند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم، به جاهلیت عقب گرد می کنید؟ آن که به قهقرا برگردد، هرگز خدا را زیانی نخواهد رسانید و خداوند سپاسگزاران شکیباگر را پاداش خواهد داد. بدانید که علی و پس از او فرزندان من از نسل او، داری کمال شکیبایی و سپاسگزاری اند.

هان مردمان! اسلامتان را بر من منت نگذارید؛ که اعمال شما را بیهوده و تباه خواهد کرد و خداوند بر شما خشم خواهد گرفت و سپس شما را به شعله ی از آتش و مس گداخته گرفتار خواهد نمود. همانا پروردگار شما در کمین گاه است.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیَوْمَ الْقِیامَةِ لایُنْصَرونَ. مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرِینَ. أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ، فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ فی صَحیفَتِهِ!!

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنِّی أَدَعُها إِمامَةً وَ وِراثَةً (فی عَقِبی إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ)، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْلیغِهِهان حُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائبٍ وَ عَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ یَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ یُولَدْ، فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ. وَسَیَجْعَلُونَ الْإِمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، (أَلا لَعَنَ الله الْغاصِبینَ الْمُغْتَصبینَ)، وَعِنْدَها سَیَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ (مَنْ یَفْرَغُ) وَیُرْسِلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلاتَنْتَصِرانِ.

مردمان! به زودی پس از من پیشوایانی خواهند بود که شما را به سوی آتش می خوانند و در روز رستاخیز تنها وبدون یاور خواهند ماند.

هان مردمان! خداوند و من از آنان بیزاریم.

هان مردمان! آنان و یاران و پیروانشان در بدترین جی جهنم، جایگاه متکبّران خواهند بود. بدانید آنان اصحاب صحیفه اند. اکنون هر کس در صحیفه ی خود نظر کند.

هان مردمان! اینک جانشینی خود را به عنوان امامت و وراثت به امانت به جی می گذارم در نسل خود تا برپایی روز رستاخیز. و حال، مأموریت تبلیغی خود را انجام می دهم تا برهان بر هر شاهد و غایب و بر آنان که زاده شده یا نشده اند و بر تمامی مردمان باشد. پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.

آگاه باشید! به زودی پس از من امامت را با پادشاهی جابه جا نموده. آن را غصب کرده و به تصرف خویش درآورند.

هان! نفرین و خشم خدا بر غاصبان و چپاول گران! و البته در آن هنگام خداوند آتش عذاب - شعله هی آتش و مس گداخته - بر سر شما جن و انس خواهد ریخت. آن جاست که دیگر یاری نخواهید شد.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَکُنْ لِیَذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّی یَمیزَالْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ، وَ ما کانَ الله لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ ما مِنْ قَرْیَةٍ إِلاّ وَالله مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ مُمَلِّکُهَا الْإِمامَ الْمَهْدِی وَالله مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُالْأَوَّلینَ، وَالله لَقَدْ أَهْلَکَ الْأَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الْآخِرینَ.

هان مردمان! هر آینه خداوند عزوجل شما را به حالتان رها نخواهد کرد تا ناپاک را ازپاک جدا کند. و خداوند نمی خواهد شما را بر غیب آگاه گرداند. (اشاره به آیه ی 179 / آل عمران است.)

هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن [حق را] ، آنان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود و به امام مهدی خواهد سپرد. و هر آینه خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد.

هان مردمان! پیش از شما، شمار فزونی از گذشتگان گمراه شدند و خداوند آنان را نابود کرد. و همو نابودکننده ی آیندگان است.

قالَ الله تَعالی: (أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرینَ، کذالِکَ نَفْعَلُ بِالُْمجْرِمینَ، وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ).

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ (بِأَمْرِهِ). فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُی لَدَیْهِ، فَاسْمَعُوا لاَِمْرِهِ تَسْلَمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیِهِ تَرشُدُوا، (وَصیرُوا إِلی مُرادِهِ) وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ.

او خود در کتابش آورده: «آیا پیشینیان را تباه نکردیم و به دنبال آنان آیندگان را گرفتار نساختیم؟ با مجرمان این چنین کنیم. وی بر ناباوران!»

هان مردمان! همانا خداوند امر و نهی خود را به من فرموده و من نیز به دستور او دانش آن را نزد علی نهادم. پس فرمان او را بشنوید و گردن نهید و پیرویش نمایید و از آنچه بازتان دارد خودداری کنید تا راه یابید. به سوی هدف او حرکت کنید. راه هی گونه گون شما را از راه او بازندارد!

بخش هفتم خطبه غدیر: پیروان اهل بیت علیهم السلام و دشمنان ایشان

مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ الله الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ (الْهُدی)، یَهْدونَ إِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلونَ.

ثُمَّ قَرَأَ: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِ الْعالَمینَ...» إِلی آخِرِها،

هان مردمان! صراط مستقیم خداوند منم که شما را به پیروی آن امر فرموده. و پس از من علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او، پیشوایان راه راستند که به درستی و راستی راهنمایند و به آن حکم و دعوت کنند.

سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله قرائت فرمود: «بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدللّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم» - تا آخر سوره.

وَقالَ: فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ (وَالله) نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ وَإِیَّاهُمْ خَصَّتْ، أُولئکَ أَوْلِیاءُالله الَّذینَ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنونَ، أَلا إِنَّ حِزْبَ الله هُمُ الْغالِبُونَ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُالْغاوُونَ إِخْوانُ الشَّیاطینِ یوحی بَعْضُهُمْ إِلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُروراً. أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ الله فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: (لاتَجِدُ قَوْماً یُؤمِنُونَ بِالله وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّالله وَ رَسُولَهُ وَلَوْکانُوا آبائَهُمْ أَوْأَبْنائَهُمْ أَوْإِخْوانَهُمْ أَوْعَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلوبِهِمُ الْإیمانَ) إِلی آخِرالآیَةِ.

هان! به خدا سوگند این سوره درباره ی من نازل شده و شامل امامان می باشد و به آنان اختصاص دارد. آنان اولیی خدایند که ترس و اندوهی برایشان نیست، آگاه باشید: البته حزب خدا چیره و غالب خواهد بود. هشدار که: ستیزندگان با امامان، گمراه و همکاران شیاطین اند. بری گمراهی مردمان، سخنان بیهوده و پوچ را به یکدیگر می رسانند. بدانید که خداوند از دوستان امامان در کتاب خود چنین یاد کرده: «[ی پیامبر ما] نمی یابی ایمانیان به خدا و روز بازپسین، که ستیزه گران خدا و رسول را دوست ندارند، گرچه آنان پدران، برادران و خویشانشان باشند. آنان [که چنین اند] خداوند ایمان را در دل هایشان نبشته است.» - تا آخر آیه.

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الْمُؤْمِنونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ الله عَزَّوَجَلَّ فَقالَ: (الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدونَ).

(أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یَرْتابوا).

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یدْخُلونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنینَ، تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِکَةُ بِالتَّسْلیمِ یَقُولونَ: سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلوها خالِدینَ.

أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ یُرْزَقونَ فیها بِغَیْرِ حِسابٍ. أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَصْلَونَ سَعیراً.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ یَسْمَعونَ لِجَهَنَّمَ شَهیقاً وَ هِی تَفورُ وَ یَرَوْنَ لَهازَفیراً.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله فیهِمْ: (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها) الآیة.

أَلا إِنَّ أَعْدائَهُمُ الَّذینَ قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (کُلَّما أُلْقِی فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یَأتِکُمْ نَذیرٌ، قالوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلنا مانَزَّلَ الله مِنْ شَیءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ) إِلی قَوله: (أَلافَسُحْقاً لاَِصْحابِ السَّعیرِ). أَلا إِنَّ أَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ.

هان! دوستداران امامان ایمانیان اند که قرآن چنان توصیف فرموده: «آنان که ایمان آورده و باور خود را به شرک نیالوده اند، در امان و در راه راست هستند.»

هشدار! یاران پیشوایان کسانی هستند که به باور رسیده و از تردید و انکار دور خواهند بود.

هشدار! اولیی امامان آنانند که با آرامش و سلام به بهشت درخواهند شد و فرشتگان با سلام آنان را پذیرفته، خواهند گفت: «درود بر شما که پاک شده اید. اینک داخل شوید که در بهشت، جاودانه خواهید بود.»

هان! بهشت پاداش اولیی آنان است و در آن بی حساب روزی داده خواهند شد.

هان! دشمنان آنان آن کسانی اند که در آتش درآیند. و همانا ناله ی افروزش جهنم

را می شنوند در حالی که شعله هی آتش زبانه می کشد و زفیر (صدی بازدم) جهنم را نیز درمی یابند.

هان! خداوند درباره ی ستیزگران با آنان فرموده: «هرگاه امتی داخل جهنم شود همتی خود را نفرین کند.»

هشدار! که دشمنان امامان همانانند که خداوند درباره ی آنان فرموده: «هر گروهی از آنان داخل جهنم شود نگاهبانان می پرسند: مگر برایتان ترساننده ی نیامد؟! می گویند: چرا ترساننده آمد لیکن تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند وحی نفرستاده و شما نیستید مگر در گمراهی بزرگ!» تا آن جا که فرماید: «هان! نابود باد دوزخیان!»

هان! یاران امامان در نهان، از پروردگار خویش ترسانند، آمرزش و پاداش بزرگ بری آنان خواهد بود.

هان مردمان! چه بسیارراه است میان آتش و پاداش بزرگ!

مَعاشِرَالنَاسِ، شَتّانَ مابَیْنَ السَّعیرِ وَالْأَجْرِ الْکَبیرِ.

(مَعاشِرَالنّاسِ)، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ الله وَلَعَنَهُ، وَ وَلِیُّنا (کُلُّ) مَنْ مَدَحَهُ الله وَ أَحَبَّهُ.

مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی (أَنَا) النَّذیرُ و عَلِی الْبَشیرُ.

(مَعاشِرَالنّاسِ)، أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ.

مَعاشِرَ النّاس (أَلا) وَ إِنّی نَبی وَ عَلِی وَصِیّی.

(مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّی رَسولٌ وَ عَلِی الْإِمامُ وَالْوَصِی مِنْ بَعْدی، وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلاوَإِنّی والِدُهُمْ وَهُمْ یَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ).

هان مردمان! خداوند ستیزه جویان ما را ناستوده و نفرین فرموده و دوستان ما را ستوده و دوست دارد.

هان مردمان! بدانید که همانا من انذارگرم و علی مژده دهنده.

هان! که من بیم دهنده ام و علی راهنما.

هان مردمان! بدانید که من پیامبرم و علی وصی من است.

هان مردمان! بدانید که همانا من فرستاده و علی امام و وصی پس از من است. و امامان پس از او فرزندان اویند.

آگاه باشید! من والد آنانم ولی ایشان از نسل علی خواهند بود.

بخش هشتم خطبه غدیر: حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف

أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی.

أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ.

أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ.

أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.

أَلا إِنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها.

أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاَِوْلِیاءِالله.

أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ الله.

أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ.

أَلا إِنَّهُ یَسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ کُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.

أَلا إِنَّهُ خِیَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ.

أَلا إِنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالُْمحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ.

أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَیِّدُ لاَِمْرِ آیاتِهِ.

أَلا إِنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ.

أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَیْنَ یَدَیْهِ.

أَلا إِنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ.

أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَیْهِ.

أَلاوَإِنَّهُ وَلِی الله فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَ علانِیَتِهِ.

آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران.

هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها.

هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان.

هشدار! که او خونخواه تمام اولیی خداست.

آگاه باشید! اوست یاور دین خدا.

هشدار! که از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.

هشدار! که او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او، و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.

هشدار! که او نیکو و برگزیده ی خداوند است.

هشدار! که او وارث دانش ها و حاکم بر ادراک هاست.

هان! بدانید که او از سوی پروردگارش سخن می گوید و آیات و نشانه هی او را برپا کند. بدانید همانا اوست بالیده و استوار.

بیدار باشید! هموست که [اختیار امور جهانیان و آیین آنان ] به او واگذار شده است.

آگاه باشید! که تمامی گذشتگان ظهور او را پیشگویی کرده اند.

آگاه باشید! که اوست حجّت پایدار و پس از او حجّتی نخواهد بود.(2) درستی و راستی و نور و روشنایی تنها نزد اوست.

هان! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده ی او یاری نخواهد گشت.

آگاه باشید که او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانتدار امور آشکار و نهان است.

2) این تعبیر به عنوان حجّت و امامت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد زیرا آنان حجّت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند نمود.

بخش نهم خطبه غدیر: مطرح کردن بیعت

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَ هذا عَلِی یُفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلاوَإِنِّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ إِلی مُصافَقَتی عَلی بَیْعَتِهِ وَ الإِقْرارِبِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ الله وَ عَلِی قَدْ بایَعَنی. وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ. (إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ الله، یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).

هان مردمان! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده تفهیم نمودم. و این علی است که پس از من شما را آگاه می کند. اینک شما را می خوانم که پس از پایان خطبه با من و سپس با علی دست دهید تا با او بیعت کرده به امامت او اقرار نمایید. آگاه باشید من با خداوند و علی با من پیمان بسته و من اکنون از سوی خدی عزّوجل بری امامت او پیمان می گیرم. «[ی پیامبر ]آنان که با تو بیعت کنند هر آینه با خدا بیعت کرده اند. دست خدا بالی دستان آنان است. و هر کس بیعت شکند، بر زیان خود شکسته، و آن کس که بر پیمان خداوند استوار و باوفا باشد، خداوند به او پاداش بزرگی خواهد داد.

بخش دهم خطبه غدیر: حلال و حرام، واجبات و محرمات

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائرِالله، (فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِاعْتَمَرَ فَلاجُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما) الآیَة.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّواالْبَیْتَ، فَماوَرَدَهُ أَهْلُ بَیْتٍ إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ أُبْشِروا، وَلاتَخَلَّفوا عَنْهُ إِلاّبَتَرُوا وَ افْتَقَرُوا.

مَعاشِرَالنّاسِ، ماوَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلاَّغَفَرَالله لَهُ ماسَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلی وَقْتِهِ ذالِکَ، فَإِذا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ.

مَعاشِرَالنَّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَ نَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیْهِمْ وَالله لایُضیعُ أَجْرَالُْمحْسِنینَ.

مَعاشِرَالنّاسِ، حُجُّوا الْبَیْتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمشَاهِدِإِلاّ بِتَوْبَةٍ وَ إِقْلاعٍ.

مَعاشِرَالنّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ الله عَزَّوَجَلَّ، فَإِنْ طالَ عَلَیْکُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْنَسِیتُمْ فَعَلِی وَلِیُّکُمْ وَمُبَیِّنٌ لَکُمْ، الَّذی نَصَبَهُ الله عَزَّوَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ، وَ هُوَ وَ مَنْ تَخْلُفُ مِنْ ذُرِّیَّتی یُخْبِرونَکُمْ بِماتَسْأَلوُنَ عَنْهُ وَیُبَیِّنُونَ لَکُمْ ما لاتَعْلَمُونَ.

هان مردمان! همانا حج و عمره از شعائر و آداب و رسوم خدایی است. پس زائران خانه ی خدا و عمره کنندگان بر صفا و مروه بسیار طواف کنند.

هان مردمان! در خانه ی خدا حج گزارید؛ که هیچ خاندانی داخل آن نشد مگر بی نیاز شد و مژده گرفت، و کسی از آن روی برنگردانید مگر بی بهره و نیازمند گردید.

هان مردمان! مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) نمانَد مگر این که خدا گناهان گذشته ی او را بیامرزد و بایسته است که پس از پایان اعمال حج [با پرونده ی پاک ] کار خود را از سر گیرد.

هان مردمان! حاجیان دستگیری شده اند و هزینه هی سفرشان جبران می شود و جایگزین آن به آنان خواهد رسید. و البته خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد.

هان مردمان! خانه ی خدا را با دین کامل و دانش ژرفی آن دیدار کنید و از زیارتگاهها جز با توبه و بازایستادن [از گناهان ] برنگردید.

هان مردمان! نماز را به پا دارید و زکات بپردازید همان سان که خداوند عزّوجل امر فرموده. پس اگر زمان بر شما دراز شد و کوتاهی کردید یا از یاد بردید، علی صاحب اختیار و تبیین کننده ی بر شماست. خداوند عزّوجل او راپس از من امانتدار خویش در میان آفریدگانش نهاده. همانا او از من و من از اویم. و او و فرزندان من از جانشینان او، پرسش هی شما راپاسخ دهند و آن چه را نمی دانید به شما می آموزند.

أَلا إِنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُمِنْ أَنْ أُحصِیَهُما وَأُعَرِّفَهُما فَآمُرَ بِالْحَلالِ وَ اَنهَی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی.

مَعاشِرَالنّاسِ، وَ کُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیْهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیْتُکُمْ عَنْهُ فَإِنِّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذالِکَ وَ لَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذالِکَ وَاحْفَظُوهُ وَ تَواصَوْابِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلاتُغَیِّرُوهُ. أَلا وَ إِنِّی اُجَدِّدُالْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَأْمُرُوا بِالْمَعْروفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ.

هان! روا و ناروا بیش از آن است که من شمارش کنم و بشناسانم و در این جا یکباره به روا فرمان دهم و از ناروا بازدارم. از این روی مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباری علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند.

هان مردمان! شما را به هرگونه روا و ناروا راهنمایی کردم و از آن هرگز برنمی گردم. بدانید و آگاه باشید! آن ها را یاد کنید و نگه دارید و یکدیگر را به آن توصیه نمایید و در آن [احکام خدا] دگرگونی راه ندهید. هشدار که دوباره می گویم: بیدار باشید! نماز را به پا دارید. و زکات بپردازید. و امر به معروف کنید و از منکر بازدارید.

أَلاوَإِنَّ رَأْسَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا إِلی قَوْلی وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یَحْضُرْ وَ تَأْمُروُهُ بِقَبُولِهِ عَنِّی وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَإِنَّهُ أَمْرٌ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ وَمِنِّی. وَلا أَمْرَ بِمَعْروفٍ وَلا نَهْی عَنْ مُنْکَرٍ إِلاَّمَعَ إِمامٍ مَعْصومٍ.

مَعاشِرَالنّاسِ، الْقُرْآنُ یُعَرِّفُکُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ إِنَّهُمْ مِنِّی وَمِنْهُ، حَیْثُ یَقُولُ الله فی کِتابِهِ: (وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ). وَقُلْتُ: «لَنْ تَضِلُّوا ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما».

مَعاشِرَالنّاسِ، التَّقْوی، التَّقْوی، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ الله عَزَّوَجَلَّ: (إِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ). اُذْکُرُوا الْمَماتَ (وَالْمَعادَ) وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالُْمحاسَبَةَ بَیْنَ یَدَی رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیْها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَیْسَ لَهُ فِی الجِنانِ نَصیبٌ.

و بدانید که ریشه ی امر به معروف این است که به گفته ی من [درباره ی امامت ] برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری سخنان من بازدارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.

هان مردمان! قرآن بر شما روشن می کند که امامان پس از علی فرزندان اویند و من به شما شناساندم که آنان از او و از من اند. چرا که خداوند در کتاب خود می گوید: «امامت را فرمانی پایدار در نسل او قرار داد...» و من نیز گفته ام که: «مادام که به قرآن و امامان تمسک کنید، گمراه نخواهید شد.»

هان مردمان! تقوا را، تقوا را رعایت کرده از سختی رستخیز بهراسید همان گونه که خداوند عزّوجل فرمود: «البته زمین لرزه ی روز رستاخیز حادثه ی بزرگ است...»

مرگ، قیامت، و حساب و میزان و محاسبه ی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش کیفر را یاد کنید. آن که نیکی آورد، پاداش گیرد. و آن که بدی کرد، بهره ی از بهشت نخواهد برد.

بخش یازدهم خطبه غدیر: بیعت گرفتن رسمی

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی الله عَزَّوَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الْإِقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنّی وَ مِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیَّتی مِنْ صُلْبِهِ.

فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: «إِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إِمامِنا عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبایِعُکَ عَلی ذالِکَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیْدینا. علی ذالِکَ نَحْیی وَ عَلَیْهِ نَموتُ وَ عَلَیْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَیِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْمیثاقَ.

هان مردمان! شما بیش از آنید که در یک زمان با یک دست من بیعت نمایید. از این روی خداوند عزّوجل به من دستور داده که از زبان شما اقرار بگیرم و پیمان ولایت علی امیرالمؤمنین را محکم کنم و نیز بر امامان پس از او که از نسل من و اویند؛ همان گونه که اعلام کردم که ذرّیّه من از نسل اوست.

پس همگان بگویید:

«البتّه که سخنان تو را شنیده پیروی می کنیم و از آن ها خشنودیم و بر آن گردن گذار و بر آن چه از سوی پروردگارمان در امامت اماممان علی امیرالمؤمنین و امامان دیگر - از صلب او - به ما ابلاغ کردی، با تو پیمان می بندیم با دل و جان و زبان و دست هایمان. با این پیمان زنده ایم و با آن خواهیم مرد و با آن اعتقاد برانگیخته می شویم. و هرگز آن را دگرگون نکرده شکّ و انکار نخواهیم داشت و از عهد و پیمان خود برنمی گردیم.

وَعَظْتَنا بِوَعْظِ الله فی عَلِی أَمیرِالْمؤْمِنینَ وَالْأَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَ مَنْ نَصَبَهُ الله بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنَّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیْدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیَدِهِ وَ إِلاَّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذالِکَ بَدَلاً وَلایَرَی الله مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذالِکَ عَنْکَ الّدانی والقاصی مِنْ اَوْلادِنا واَهالینا، وَ نُشْهِدُالله بِذالِکَ وَ کَفی بِالله شَهیداً وَأَنْتَ عَلَیْنا بِهِ شَهیدٌ

مَعاشِرَالنّاسِ، ماتَقُولونَ؟ فَإِنَّ الله یَعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَ خافِیَةَ کُلِّ نَفْسٍ، (فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها)، وَمَنْ بایَعَ فَإِنَّما یُبایِعُ الله، (یَدُالله فَوْقَ أَیْدیهِمْ).

مَعاشِرَالنّاسِ، فَبایِعُوا الله وَ بایِعُونی وَبایِعُوا عَلِیّاً أَمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَالْأَئِمَّةَ (مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ) کَلِمَةً باقِیَةً.

[ی رسول خدا] ما را به فرمان خدا پند دادی درباره ی علی امیرالمؤمنین و امامان از نسل خود و او، که حسن و حسین و آنان که خداوند پس از آنان برپا کرده است. پس عهد و پیمان از ما گرفته شد از دل و جان و زبان و روح و دستانمان. هر کس توانست با دست وگرنه با زبان پیمان بست. و هرگز پیمانمان را دگرگون نخواهیم کرد و خداوند از ما شکست عهد نبیند. و نیز فرمان تو را به نزدیک و دور از فرزندان و خویشان خود خواهیم رسانید و خداوند را بر آن گواه خواهیم گرفت. و هر آینه خداوند بر گواهی کافی است و تو نیز بر ما گواه باش.»

هان مردمان! چه می گویید؟ همانا خداوند هر صدایی را می شنود و آن را که از دل ها می گذرد می داند. «هر آن کس هدایت پذیرفت، به خیر خویش پذیرفته. و آن که گمراه شد، به زیان خود رفته.» و هر کس بیعت کند، هر آینه با خداوند پیمان بسته؛ که «دست خدا بالی دستان آن هاست.»

هان مردمان! اینک با خداوند بیعت کنید و با من پیمان بندید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان پس از آنان از نسل آنان که نشانه ی پایدارند در دنیا و آخرت.

یُهْلِکُ الله مَنْ غَدَرَ وَ یَرْحَمُ مَنْ وَ فی، (وَ مَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ الله فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیماً).

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا الَّذی قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلی عَلی بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، وَقُولُوا: (سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ)، وَ قُولوا: (اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدانَا الله) الآیة.

مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ فَضائِلَ عَلی بْنِ أَبی طالِبٍ عِنْدَالله عَزَّوَجَلَّ - وَ قَدْ أَنْزَلَهافِی الْقُرْآنِ - أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیَها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَاَکُمْ بِها وَ عَرَفَها فَصَدِّقُوهُ.

مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ الله وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَکرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً.

خداوند مکّاران را تباه می کند و به باوفایان مهر می ورزد. «هر که پیمان شکند»

جز این نیست که به زیان خود گام برداشته، و هر که بر عهدی که با خدا بسته پابرجا ماند، به زودی خدا او را پاداش بزرگی خواهد داد.»

هان مردمان! آن چه بر شما برگفتم بگویید و به علی با لقب امیرالمؤمنین سلام کنید و بگویید: «شنیدیم و فرمان می بریم پروردگارا، آمرزشت خواهیم و بازگشت به سوی تو است.» و نیز بگویید: «تمام سپاس و ستایش خدایی راست که ما را به این راهنمایی فرمود وگرنه راه نمی یافتیم» - تا آخر آیه.

هان مردمان! هر آینه برتری هی علی بن ابی طالب نزد خداوند عزّوجل - که در قرآن نازل فرموده - بیش از آن است که من یکباره برشمارم. پس هر کس از مقامات او خبر داد و آن ها را شناخت او را تصدیق و تأیید کنید.

هان مردمان! آن کس که از خدا و رسولش و علی و امامانی که نام بردم پیروی کند، به رستگاری بزرگی دست یافته است.

مَعاشِرَالنَّاسِ، السّابِقُونَ إِلی مُبایَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْلیمِ عَلَیْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئکَ هُمُ الْفائزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ.

مَعاشِرَالنّاسِ، قُولُوا ما یَرْضَی الله بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ جَمیعاً فَلَنْ یَضُرَّالله شَیْئاً.

اللهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ (بِما أَدَّیْتُ وَأَمَرْتُ) وَاغْضِبْ عَلَی (الْجاحِدینَ) الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.

هان مردمان! سبقت جویان به بیعت و پیمان و سرپرستی او و سلام بر او با لقب امیرالمؤمنین، رستگارانند و در بهشت هی پربهره خواهند بود.

هان مردمان! آن چه خدا را خشنود کند بگویید. پس اگر شما و تمامی زمینیان کفران ورزند، خدا را زیانی نخواهد رسانید.

پروردگارا، آنان را که به آن چه ادا کردم و فرمان دادم ایمان آوردند، بیامرز. و بر منکران کافر خشم گیر! و الحمدللّه ربّ العالمین.

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

مطالب و مقالات مرتبط

مسابقه « خورشید ولایت » با موضوع فضائل امام علی علیه السلام در قرآن کریم و خطبه غدیر رسول خدا (ص)
چهل جدیث در فضائل امام علی علیه السلام
شهادت نامه امام حسين (علیه السلام) بر پايه منابع معتبر برگرفته از دانشنامه امام حسين (علیه السلام) جلد 1
زیارت غدیر امام هادی علیه السلام
تاریخچه ، اسناد و منابع خطبه غدیر به نقل از «ویکی شیعه »
خطبه غدیر
وصیت نامه امام علی علیه السلام
رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین اسوه و الگوی زندگی یک مسلمان
معرفی حضرت علی علیه السلام در یک نگاه
لیله المبیت افتخاری بزرگ برای حضرت علی علیه السلام
قضاوتهای امیرالمومنین علی علیه السلام
میلاد خجسته حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد
قرآن در بینش امام رضا علیه السلام
105حدیث از حضرت امام جواد علیه السلام
کرامات امام حسین علیه السلام بعد از شهادت
زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام (متن و ترجمه)
امام جواد علیه السلام
گفتگوی دیار آفتاب با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی پیرامون زندگی امام جواد علیه السلام
امام رضا علیه السلام - زندگی و اقتصاد.
گذری بر زندگی امام حسن عسکری علیه السلام

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی