هر چند قبل از اسلام
وقف به معناي دقيق و امروزي خودش وجود نداشته، ولي انواعي از تخصيص اموال و املاك به معابد، امور خيريه يا افراد وجود داشته كه شباهتهايي با
وقف دارند.
اوقاف ابراهيم خليل ـ كه تا امروز باقي مانده ـ خود بهترين دليل است بر وجود
وقف در قبل از اسلام است.
كعبه نخستين مكان مقدسي است كه بين اعراب و قبل از اسلام شناخته شده، مكاني كه به دست ابراهيم بنا شد، براي اينكه پناهگاه مردم باشد، بعد هم معبد عموم عرب شد و آنها با وجود اختلاف قبايلشان هر سال به سوي آن رهسپار ميشدند.
مورد و نمونه ديگر، سندي است كه هنگام فتح شوش در بقعه دانيال پيامبر(ص) به دست آمده. طبق آن سند، گنجي براي پرداخت وامهاي بدون بهره و سود اختصاص پيدا كرده بود. بنا به دستور خليفه كه در سند ذكر شده، گنج به بيتالمال منتقل شده و مصرف آن طبق دستور درج شده در سند بوده است.
همه اينها نشان ميدهد كه قبل از اسلام، انواع
وقف براي مردم وجود داشته، با اين تفاوت كه در اعتقاد مسلمانها اصل بر اين است كه
وقف براي رضايت خدا باشد، در صورتي كه در زمان جاهليت، چنين قصدي در كار نبوده است، به همين دليل است كه امام شافعي، وجود
وقف را در جاهليت به طور مطلق نفي نكرده و فقط وقفهايي را نفي كرده كه به قصد نزديكي و قربت به وجود آمده است.
وقف در زمان بني اميه
دامنه گسترش اسلام، بعد از ظهورش هر چه بيشتر ميشد، فرهنگ و تمدن اسلام هم به همان اندازه رشد كرده و شكوفا ميشد. وقف هم كه يكي از پديدههاي فرهنگ مسلمين بود، همراه اين تحولات انتشار پيدا ميكرد.
اوايل، دولتها دخالتي در اداره
وقف نداشتند و موقوفات به دست خود واقفان و يا متوليان منصوب شده از قبل آنها، اداره ميشد. ولي كم كم افزايش موقوفات و دگرگوني حيات اجتماعي در جوامع اسلامي، دخالت دولتها و تأسيس ادارات اوقاف را الزامي كرد.
در زمان حكومت بني اميه، توبن عزبن حومل خضرمي، قاضي مصر شد. روزي اعلام كرد كه مصرف صدقات مصر، براي فقرا و نيازمندان است و من مصلحت ميبينم كه در كار موقوفات دخالت كنم تا از طريق تملك و يا ارث از بين نروند. قبل از اينكه توبه بن نمر از دنيا برود، اداره مستقلي زير نظر قاضي شهر براي اداره كردن اوقاف به وجود آمد و او اولين كسي بود كه دستور ثبت اوقاف را در دفتر خاصي صادر كرد.
وقف در زمان عباسيان
عباسيان از سال 132 تا 656 ه . ق يعني چيزي حدود 5 قرن حكومت كردند. آنهم تقريباً بر اكثر قلمرو وسيع اسلامي در طي حكومت آنها در دوراني كه شكوفايي فرهنگ و تمدن اسلامي شروع شده بود،
وقف گسترش زيادي پيدا كرد. آن طور كه در كتب تاريخي و سفرنامهها آمده، در اين عصر در بيشتر شهرها و روستاهاي كشورهاي اسلامي، موقوفاتي وجود داشته كه در بين آنها، اوقاف بغداد، دمشق، مصر و ايران اهميت بيشتري داشتهاند.
دكتر الكبيسي نويسنده كتاب احكام
وقف در شريعت اسلامي مينويسد: در دوران عباسيان، اداره موقوفات در اختيار كسي بود كه صدر الوقوف ناميده ميشد.
وقف در زمان عثماني وقتي آل عثمان در اكثر كشورهاي غرب، قدرت را به دست خودشان گرفتند، تشكيلات وسيعي را براي
وقف بوجود آوردند. در زمان آنها قوانين و مقررات زيادي به تصويب رسيد كه به خيلي از آن قوانين، هنوز هم در كشورهاي اسلامي، عمل ميشود. از نمونه قوانيني كه در عهد عثماني صادر شد «آييننامه اداره اوقاف است» كه در 19 جمادي الاخر سال 1280 تصويب شد و تكاليف و اختيارات مديران اوقاف و متوليان در آن بيان شد. آييننامه ديگري هم در 19 جمادي الاخر 1287 ه . ق صادر شد كه انواع زمينها را در دولت عثماني و معاملات موقوفات و مستغلات وقفي را بيان كرد. قانون ديگري هم در رمضان 1274 صادر شد و همين طور تا عصر حاضر ادامه يافت كه بسياري از آن تقسيمات هنوز هم مورد عمل است.