سهم قرآن نه در حوزه ادا شد و نه در دانشگاه و نه در جامعه

گروه فعاليت‌های قرآنی: حجت‌الاسلام قرائتی، در آستانه ماه مبارك رمضان در نوشتاری با بيان 23 دليل به اهميت و جايگاه قرآن كريم پرداخت و از مهجوريت و كم‌توجهی نسبت به اين كتاب آسمانی انتقاد كرد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران‌(ايكنا) به نقل از پايگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمين محسن قرائتی، خادم القرآن، در اين نامه از مهجوريت و كم‌توجهی نسبت به اين كتاب آسمانی انتقاد و در ادامه پيشنهاداتی را در جهت رفع اين مشكل بيان می‌كند.

متن كامل اين نوشتار در ذيل می‌آيد:

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مبارك علاقه‌مندان به قرآن كريم و مفاهيم بلند آن.

جايگاه قرآن بر كسی پوشيده نيست زيرا:

1. در بهترين شب تاريخ (شب قدر) نازل شده.

2. بر قلب بهترين انسان نازل شده.

3. قرآن نازل شد تا غافلان، هوشيار و نشستگان، به پا خيزند و بپا خاستگان بروند و روندگان بدوند.

(خدای قرآن "قائما بالقسط"، هدف قرآن "ليقوم الناس بالقسط" ، و به پيامبرش فرمان "قم" و به امتش "قوموا" ونمازش "اقيموا" و حجش "قياما للناس" و رهبرش "قائم" و رستاخيزش "قيامت" است.يعنی قرآن كتاب تحرك و نشاط و رشد است.)

4.قرآن هم چون دريا است كه نگاه به آن،شنای در آن، ماهيگيری از آن، كشتيرانی در آن تا غواصی در آن، برای همه ی گروه ها، نوعی بهره دارد. و انسان را به ساحل خوشبختی می رساند و كسانی كه عالم ترند، مثل غواصان، بهره ی بيشتری می برند.

5.قرآن بزرگترين معجزه پيامبر است كه حفظ آن واجب است.

6. مأمور به تدبريم و از كسانی كه در آن تدبر نمی كنند توبيخ شديد شده است.(افلا يتدبرون القران...)

7. قرآن نياز به سند ندارد، مورد قبول همه فرقه های اسلامی است و در هر خانه مسلمان حداقل يك نسخه از آن وجود دارد.

8. تنها كتاب آسمانی است كه در آن تحريف صورت نگرفته و در آينده هم بيمه است. "انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون" "لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه"

9. شفاعت انسان ها گاهی مفيد واقع نمی شود "فما تنفعهم شفاعه الشافعين " ولی شفاعت قرآن قطعا مفيد است. "انه شافع مشفع"

10.اگر بناست عمری صرف خواندن و دقت بشود كتاب خالق بر كتاب مخلوق مقدم است.

11.هر چه علم توسعه پيدا می كند عظمت قرآن شفاف تر می شود. هيچ آيه ای از آن، تاريخ مصرف ندارد؛ بلكه برای هميشه است.

12.دريايی است كه به قعر آن دسترسی نيست. "بحر لا يدرك قعره"

13.عجائب قرآن قابل شمارش نيست."لا تحصی عجائبه"

14. قرآن ميزان است و همه بايد خودمان را با آن بسنجيم؛ حتی روايات بايد با آن سنجيده شود.و اگر حديثی ضد قرآن بود آن را كنار می گذاريم.

15.به گفته روايات متعدد "قرآن و اهل بيت (ع)" حتی برای يك لحظه از هم جدا نيستند. "لن يفترقا"

16.قرآن جامعيتی دارد كه در خداشناسی، حيوان و آسمان را كنار هم می آورد. "افلا ينظرون الی الابل كيف خلقت و الی السماء كيف رفعت"

17.در سفارش به عدالت، تعادل كهكشان ها تا تعادل ترازوی ميوه فروشی را با هم می بيند."و السماء رفعها و وضع الميزان الا تطفوا فی الميزان"

18.در سوگند، هم به خورشيد سوگند می خورد و هم به انجير.

19.بزرگترين آيه آن آيه حقوقی است، همان گونه كه بزرگترين نامه حضرت علی (ع) نامه سياسی است.

20. در فرمان جهاد آن نيز توجه به عدالت شده است.

21. عدل و احسان قرآن از هم جدا نيست. دستور قتل قاتل را می دهد ولی نام برادری را از او حذف نمی كند. " فمن عفی له من اخيه شیء..." يعنی حتی نسبت به قاتل كلمه عفو و برادر به كار می رود.

22. در مسائل حقوقی و مديريتی و تربيتی و سياسی و نظامی و خانوادگی و اقتصادی هزاران دستور دارد كه در كتب ديگر نيست.

23. قرآن به اهل كتاب می گويد اگر كتاب آسمانی را به پا نداريد هيچ ارزشی نداريد و پوك هستيد. " يا اهل الكتاب لستم علی شیء حتی تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم"

اما اين قرآن مهجور است. تنها در حد سوگند به قرآن، رد كردن مسافر از زير آن، تجويد و ترتيل و حفظ و كاشی كاری و تابلو و امثال آن به آن پرداخته شده است.

سهم قرآن نه در حوزه ادا شد و نه در دانشگاه و نه در جامعه.

برای تفقه بحمدالله حوزه‌ها فعالند ولی برای تدبر يا راكدند يا فعاليت كمی دارند.

سال‌ها قبل اقرار بزرگانی از قبيل ملاصدرا، فيض كاشانی، امام خمينی(ره)، را كه در اواخر عمر ناله ها سر دادند، در جزوه هايی منتشر كردم.

به لطف خدا در اين سال ها حركت های خوبی در حوزه ها، سازمان و دفتر تبليغات، ارشاد، مساجد، دانشگاه ها و ستاد تفسير و رسانه های گروهی انجام شده است. گر چه كارهای انجام شده حركت مقدسی است و كاری است مبارك ولی كافی نيست.

به آرزوی روزی كه ما برای نسل نو تفسيرهای مناسب كه نيازهای ويژه آنان را بر آورده كند نوشته باشيم.

به اميد روزی كه در هر منطقه ای دانشمندی قصه های قرآن را برای كودكان و بزرگان ما تحليل كند.

در انتظار روزی كه تفسير ساده، ولی پر محتوا، جزو دروس رسمی مدارس و دانشگاه ها شود.

به اميد روزی كه منبرهای ما، به جای نقل برخی مطالب ضعيف و ... مملو از انوار قرآن باشد.

به اميد روزی كه تفسير را نيز علم بدانيم و اسرار قرآن را كشف كرده و دل ها را جذب كنيم.

به اميد روزی كه از هر طلبه ای بپرسند چه می خوانی؟ بگويد تفسير و مكاسب- تفسير و لمعه

به اميد آن كه ما كتاب آسمانی را به پا داريم كه آن نيز به پا داشتنی است: " ولو انهم اقاموا التورة و الانجيل و ما انزل اليهم"

به اميد روزی كه بخشی از بودجه ها، مدارس، نيروها و درس های حوزوی صرف تربيت مفسر شود.

همان گونه كه برای روشنی نبايد منتظر خورشيد باشيم، برای قرآن نيز نبايد منتظر ديگران باشيم.

همان گونه كه هر طلبه خودش ساير كتاب ها را می خواند و مباحثه می كند. كتب تفسير را هم با مشورت برخی از بزرگان بخواند و مباحثه كند. و از اساتيد خود بخواهد همان گونه كه ساير كتب را تدريس می كنند، تفسير قرآن را نيز تدريس كنند.

و تفسير قرآن را نيز (همان گونه كه مقام معظم رهبری خطاب به چند هزار روحانی در خراسان رضوی فرمودند) در همه سطوح درس اصلی خود قرار دهند.

والسلام عليكم و رحمة الله

محسن قرائتی