روز دوازده بهمن سال1357 ساعت9.30 دقیقه بامداد بود، که امام پا به ایران گذاشت امامی که نه برگشت می شناخت و نه توقف، مقدماتی راهی را هم که در پیش گرفته بود از قبل فراهم کرده بود، امام از رهبرانی نبود که بخواهد نامش در ردیف مردانی سیاهه شود که با ذوق و شوق می آیند تا جان را سرمایه کسب و کار با خدا کنند اما سر از دکان حضرت ابلیس در بیاورند، امام ثابت کرد که حراست از ارزش های انقلاب تکلیف مردمانی است که با ذوق و شوق و از جان دل با خدا معامله می کنند، و در راه پیشرفت اسلام از مرگ نمی ترسند، و خود جلودار شد امام ا
امروز وظیفه سنگینی از جانب خداوند به مردم ایران محول شده است، و آن حفاظت از پیروزی بزرگترین و با شکوهترین انقلابی است، که از اسلام ناب سرچشمه گرفته و به سرانجام رسیده، تا در چشم مسلمانان و مستضعفان جهان، نشانی باشد از بزرگی خالق جهان، اما بزرگی آن زمانی ارزشمند و خیره کننده است، که برای خدا و در راه اهداف اسلام ناب، ظلم ستیزی و هدایت انسانها باشد، و طرفدارانش روز به روز بیشتر شوند، و در جای جای جهان تکرار شود، و کوچکی آن زمانی آشکار خواهد شد که به انحراف کشیده شود، ارزش های انقلاب به فراموشی سپرده شود، حرف
عبدالباسط محمد عبدالصمد از قاریان بزرگ مصری در سال ۱۹۲۷ در روستای «المزاعزه» یکی از توابع شهر ارمنت در استان قنا در جنوب مصر به دنیا آمد. پدرش عبدالصمد یکی از مدرّسین حفظ و تجوید قرآن کریم بود. نسب خانوادگى او از كردهاى مهاجرى است كه همراه لشكر كشى هاى صلاح الدين ايوبى به مصر مهاجرت كردند،عبدالباسط در ۶ سالگی به مکتب القرآن در ارمنت رفت. در ۱۰ سالگی حافظ کل قرآن شد.