شهادت حضرت امام حسن عسكرى‏

بازدید : 3643
زمان تقریبی مطالعه : 4 دقیقه
تاریخ : 30 دی 1391
شهادت حضرت امام حسن عسكرى‏
 

 

مورخين نوشته اند موقعى كه معتمد عباسى كار خود را انجام داد و حضرت را مسموم كرد، چند نفر از علما و چند نفر از خواص و چند نفر طبيب ملازم خانه حضرت عسكرى كرد.(315) و اين كار براى اين بود كه كار ناشايسته او آشكار نشود. همين ترس، دليل بر شخصيت اجتماعى حضرت عسكرى است.

چون حضرت شهيد شد، در سامره قيامتى بر پا گرديد. از خليفه تا بازارى ، همه و همه در تشييع جنازه حاضر شدند. موقع نماز، ابو عيسى قضات و اشراف را جمع كرد و گفت: ببينيد كه حضرت عسكرى به مرگ خدايى از دنيا رفته است و بدين‏وسيله قتل را مخفى و شهادت آن بزرگوار را مثل خلافتش سر پوش گذاردند. لعنهم الله اجمعين.

جمله اى كه امام صادق فرمود، اينجا مصداق پيدا مى كند. اگر تجمّع مردم نبود، بنى اميه و بنى عباس ظالم و استثمارگر نمى توانستند حق اهل بيت حق مظلوم، حق مستضعف را پايمال كنند.

غلام حضرت مى گويد: اول اذان صبح روز جمعه هشتم ربيع الثانى سال 260 - هجرى، حضرت عسكرى شهيد شد. در آن وقت كسى جز من و مادر حضرت بقيه الله عجل الله تعالى فرجه الشريف و خود حضرت حجت خدمت آنحضرت نبودند حضرت عسكرى آقازاده خود را خواست و امر كرد كه آن حضرت را وضوء دهد. او دستمالى در دامن امام عسكرى پهن كرد و حضرت را وضوء داد و نماز صبح را به جا آورد و از اين دنيا به عالم قدس سفر نمود:

والسّلام عليه يوم ولد و يوم استشهد و يوم يبعث حيّاً.

حضرت عسكرى اصحاب خاصى دارد كه غالب آنها از بزرگان علماى شيعه هستند. برخى از آنها از اصحاب سرّ ائمه طاهرين هستند. وكلاى حضرت بقيه الله روحى فداه از اصحاب حضرت عسكرى نيز مى باشند.

از جمله اصحاب خاص امام عسكرى ، احمد بن اسحاق اشعرى قمى است كه از وكلاى حضرت نيز هست و مسجد امام حسن عسكرى در قم به دست ايشان و به امر حضرت ساخته شد. اين بزرگوار به قدرى بزرگ مرتبه است كه سعد بن عبدالله كه آن هم از بزرگان شيعه است مى‏گويد: احمد بن اسحاق از حضرت عسكرى كفنى خواستند. حضرت فرمودند: به تو خواهد رسيد. چون از خدمت آقا مرخص شديم، نزديك كرمانشاه او را تب گرفت. آخر شب دستور داد كه او را تنها بگذاريم. نزديك صبح غلام امام عسكرى عليه‏السّلام را ديدم كه به ما تعزيت مى گويد، و فرمود: از غسل و كفن احمد فارغ شديم. برخيزيد و او را دفن كنيد. او در نزد امام عسكرى عزيزترين و مقربترين شيعيان است؛ چون مقربترين افراد است نزد خدا و از ميان غايب شد.(316)

كلمات گوهر بار حضرت عسكرى

حضرت عسكرى كلمات بسيارى دارد كه ما به چند جمله از كلمات آن حضرت اكتفا مى كنيم. اميد است مايه سعادت و سر مشق همه ما باشد.

1 - اتّقوالله و كونوا لنا زيناً و لا تكونوا علينا شيناً اجلبوا لنا كل مودّه وادفعوا عنّا كلّ قبيح. (317)

يعنى: تقوا را پيشه كنيد و براى ما اهل بيت زينت باشيد و ننگ براى ما نباشيد. مودّت و محبّت مردم را به سوى ما جلب كنيد و قبح و زشتى را از ما دفع نمائيد.

نظير اين كلمات از ساير ائمه نيز ذكر شده است. چنانچه امام صادق عليه‏السّلام مى فرمود:

كونوا دعاه الى الله بغير السنتكم.(318)

دعوت مردم به سوى خدا به واسطه اعمال شما باشد.

2 - خصلتان ليس فوقهما شى ء الايمان و نفع الاخوان. (319)

دو صفت است كه بالاى آن صفتى و خويى نيست. ايمان به خداوند متعال و نفع رسانيدن به برادران مؤمن.

راستى اگر انسان اين دو صفت را دارا باشد همه چيز را دارا است. اگر رابطه اش با خدا محكم باشد و ايمان داشته باشد، ايمانى كه او را از گناه و تعدّى باز دارد، ايمانى كه او را به عبادت و خوبى وادارد؛ و رابطه اش با مردم نيز محكم باشد و سرلوحه زندگى او خدمت به ديگران باشد، و از خدمت به ديگران لذّت ببرد، سعادت دارين را قطعاً نصيب خود كرده است.

3 - ما اقبح بالمؤمن ان تكون له رغبه تذلّه.(320)

چه ننگ است براى مؤمن كه تمايل مذلّت آميز داشته باشد.

4 - من كان الورع سجيّته و الافضال حليته انتصر من اعدائه بحسن الثّناء عليه و يحضن بالذّكر الجميل من وصول النّقص اليه.(321)

هر كه ورع و تقوا پيشه او باشد و ديگرگرايى و كرم و سخاوت زينت او باشد يارى مى شود از دشمن به اينكه تعريف او كند و نگاه داشته مى شود از اينكه او را بر بدى ياد كند.

گويا حضرت مى فرمايند كه تقوا و سخاوت، اثر وضعى دارد و آن اثر و ضعى اين است كه دشمن به طور ناخود آگاه از او تعريف مى كند و از تنقيص او خود دارى مى كند.

5 - من ركب ظهر الباطل نزل به دارالنّدامة.(322) هر كه باطل، سيره و روش او باشد منتهاى سير او نيست جز پشيمانى.

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی