احکام روزه به فتوای مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی

بازدید : 4657
زمان تقریبی مطالعه : 29 دقیقه
تاریخ : 10 تیر 1392
احکام روزه به فتوای مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سیستانی

احكام روزه

 



روزه آن است كه انسان براى تذلل و كرنش در پيشگاه خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از هشت چيزى كه بعداً گفته مى‏شود خوددارى نمايد .

نيّت


مسأله ۱۵۳٠ ـ لازم نيست انسان نيّت روزه را از قلب خود بگذارند ، يا مثلاً بگويد فردا را روزه مى‏گيرم ، بلكه همين قدر كه بنا داشته باشد براى تذلل در پيشگاه خدواند عالم از اذان صبح تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام ندهد كافى است ، و براى آنكه يقين كند تمام اين مدت را روزه بوده ، بايد مقدارى پيش از اذان صبح ، و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام كارى كه روزه را باطل مى‏كند خوددارى نمايد .
مسأله ۱۵۳۱ ـ انسان مى‏تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيّت كند .
مسأله ۱۵۳۲ ـ آخرين وقت نيّت روزه ماه رمضان براى شخص ملتفت ، هنگام اذان صبح است به اين معنى كه ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد هنگام صبح امساك او همراه با قصد روزه باشد هر چند در ضمير ناخود آگاه .
مسأله ۱۵۳۳ ـ كسى كه كارهائى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد ، در هر وقت از روز نيّت روزه مستحبى بكند ، هرچند فاصله كمى تا مغرب باشد ، روزه او صحيح است .
مسأله ۱۵۳۴ ـ كسى كه پيش از اذان صبح در روزه ماه رمضان ، و همچنين در روزه واجبى كه زمانش معيّن است بدون نيّت روزه خوابيده است ، اگر پيش از ظهر بيدار شود ونيّت كند ، روزه او صحيح است . و اگر بعد از ظهر بيدار شود ، بايد احتياطاً بقيه روزه را به قصد قربت مطلقه امساك كند ، و روزه آن روز را نيز قضا نمايد .
مسأله ۱۵۳۵ ـ اگر بخواهد روزه قضا يا كفاره بگيرد بايد آن را معيّن نمايد ، مثلاً نيّت كند كه روزه قضا يا روزه كفاره مى‏گيرم ، ولى در ماه رمضان لازم نيست نيّت كند كه روزه ماه رمضان مى‏گيرم ، بلكه اگر نداند ماه رمضان است ، يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيّت كند ، روزه ماه رمضان حساب مى‏شود . و در روزه نذر و مانند آن ، قصد نذر لازم نيست .
مسأله ۱۵۳۶ ـ اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نيّت روزه غير رمضان كند ، روزه‏اى كه قصد كرده است حساب نمى‏شود ، و همچنين روزه ماه رمضان حساب نمى‏شود ، اگر آن قصد با قصد قربت منافات داشته باشد ، بلكه اگر منافات هم نداشته باشد ـ بنابر احتياط ـ روزه ماه رمضان حساب نمى‏شود .
مسأله ۱۵۳۷ ـ اگر مثلاً به نيّت روز اول ماه روزه بگيرد ، بعد بفهمد دوم يا سوم بوده ، روزه او صحيح است .
مسأله ۱۵۳۸ ـ اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و بيهوش شود و در بين روز به هوش آيد ، ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد روزه آن روز را تمام نمايد ، و اگر تمام نكرد قضاى آن را بجا آورد .
مسأله ۱۵۳۹ ـ اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و مست شود و در بين روزه به هوش آيد ، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند و قضاى آن را هم بجا آورد .
مسأله ۱۵۴٠ ـ اگر پيش از اذان صبح نيّت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود ، روزه‏اش صحيح است .
مسأله ۱۵۴۱ ـ اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام داده باشد ، روزه او باطل مى‏باشد .ولى بايد تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام ندهد ، و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد . و اگر بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است ـ بنابر احتياط واجب ـ نيت روزه كند رجأً و بعد از رمضان هم آن را قضا كند . و امّا اگر پيش از ظهر ملتفت شود و كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد بايد نيت روزه كند و روزه‏اش صحيح است .
مسأله ۱۵۴۲ ـ اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود ، بايد روزه بگيرد ، و اگر بعد از اذان بالغ شود ، روزه آن روز بر او واجب نيست ، ولى اگر قصد روزه مستحبى كرده باشد احتياط مستحب اين است كه آن را تمام كند .
مسأله ۱۵۴۳ ـ كسى كه براى بجا آوردن روزه ميتى اجير شده ، يا روزه كفاره دارد ، اگر روزه مستحبى بگيرد اشكال ندارد ، ولى كسى كه روزه قضاى ماه رمضان دارد ، نمى‏تواند روزه مستحبّى بگيرد ، و چنانچه فراموش كند و روزه مستحبّى بگيرد در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد ، روزه مستحبى او بهم مى‏خورد و مى‏تواند نيّت خود را به روزه قضا برگرداند ، و اگر بعد از ظهر ملتفت شود ، روزه او ـ بنابر احتياط ـ باطل است . و اگر بعد از مغرب يادش بيايد روزه‏اش صحيح است .
مسأله ۱۵۴۴ ـ اگر غير از روزه ماه رمضان روزه معيّن ديگرى بر انسان واجب باشد ، مثلاً نذر كرده باشد كه روز معيّنى را روزه بگيرد ، چنانچه عمداً تا اذان صبح نيّت نكند ، روزه‏اش باطل است ، و اگر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است ، يا فراموش كند وپيش از ظهر يادش بيايد ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد و نيّت كند روزه او صحيح است . و اگر بعد از ظهر يادش بيايد احتياطى را كه در روزه ماه رمضان گفته شد مراعات نمايد .
مسأله ۱۵۴۵ ـ اگر براى روزه واجب غير معيّنى مثل روزه كفّاره عمداً تا نزديك ظهر نيّت نكند اشكال ندارد ، بلكه اگر پيش از نيّت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد ، يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد وپيش از ظهر نيّت كند ، روزه او صحيح است .
مسأله ۱۵۴۶ ـ اگر در روز ماه رمضان ، كافر ، مسلمان شود ، و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد به قصد ما فى‏الذمّه تا آخر روز امساك كند ، و اگر چنين نكرد آن روز را قضا كند .
مسأله ۱۵۴۷ ـ اگر در وسط روز ماه رمضان پيش از ظهر مريض خوب شود و تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد نيّت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد . و چنانچه بعد از ظهر خوب شود ، روزه آن روز بر او واجب نيست ، و بايد آن را قضا كند .
مسأله ۱۵۴۸ ـ روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان ، واجب نيست روزه بگيرد و اگر بخواهد روزه بگيرد ، نمى‏تواند نيّت روزه رمضان كند ، ولى اگر نيّت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان ، و اگر رمضان نيست ، روزه قضا يا مانند آن باشد ، صحت روزه‏اش بعيد نيست ، ولى بهتر آن است كه نيّت روزه قضا و مانند آن بنمايد ، و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده ، از رمضان حساب مى‏شود . و اگر قصد مطلق روزه را كند و بعد معلوم شود رمضان بوده نيز كافى است .
مسأله ۱۵۴۹ ـ اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان ، به نيّت روزه قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است ، بايد نيّت روزه ماه رمضان كند .
مسأله ۱۵۵٠ ـ اگر در روزه واجب معيّنى مثل روزه رمضان مردّد شود كه روزه خود را باطل كند يا نه ، يا قصد كند كه روزه را باطل كند ، اگر دو مرتبه نيّت روزه نكند ، روزه‏اش باطل مى‏شود ، و اگر دو مرتبه نيّت روزه كند ، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند ، و بعداً قضاء آن را بجا آورد .
مسأله ۱۵۵۱ ـ در روزه مستحب و روزه واجبى كه وقت آن معيّن نيست مثل روزه كفّاره ، اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد ، يا مردّد شود كه بجا آورد يا نه ، چنانچه بجا نياورد و در روزه واجب پيش از ظهر ، و در روزه مستحب پيش از غروب دوباره نيّت روزه كند ، روزه او صحيح است .

احكام روزه قضا

 



مسأله ۱۶۶۴ ـ اگر ديوانه عاقل شود ، واجب نيست روزه‏هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۵ ـ اگر كافر مسلمان شود ، واجب نيست روزه‏هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد ، ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد ، روزه‏هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۶ ـ روزه‏اى كه از انسان بواسطه مستى فوت شده ، بايد قضا نمايد ، اگر چه چيزى را كه بواسطه آن مست شده ، براى معالجه خورده باشد .
مسأله ۱۶۶۷ ـ اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او بر طرف شده ، واجب نيست مقدار بيشترى را كه احتمال مى‏دهد روزه نگرفته قضا نمايد ، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى‏داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم ، و يا اينكه مثلاً در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان برگشته و نمى‏داند كه بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم ، در هر دو صورت مى‏تواند مقدار كمتر يعنى پنج روز را قضا كند اگر چه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۸ ـ اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد ، قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد ، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد ، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد ، و پنج روز هم به رمضان مانده باشد ، بهتر آن است كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد .
مسأله ۱۶۶۹ ـ اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معيّن نكند روزه‏اى را كه مى‏گيرد قضاى كدام ماه رمضان است ، قضاى آخرين سال حساب نمى‏شود كه كفاره تأخير از او ساقط شود .
مسأله ۱۶۷٠ ـ در قضاى روزه رمضان مى‏تواند پيش از ظهر ، روزه خود را باطل نمايد ؛ ولى اگر وقتِ قضا تنگ باشد ، بهتر آن است كه باطل ننمايد .
مسأله ۱۶۷۱ ـ اگر قضاى روزه ميّتى را گرفته باشد ، بهتر آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند .
مسأله ۱۶۷۲ ـ اگر بواسطه مرض يا حيض يا نفاس ، روزه رمضان را نگيرد و پيش از گذشت زمانى كه بتواند آن روزه‏هائى را كه نگرفته قضا كند بميرد ، آن روزه‏ها قضا ندارند .
مسأله ۱۶۷۳ ـ اگر بواسطه مرضى ، روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد ، قضاى روزه‏هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست ، و بايد براى هر روز يك مُد (۷۵٠ گرم تقريباً) طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد ، ولى اگر بواسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند ، روزه‏هائى را كه نگرفته بايد قضا كند ، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۴ ـ اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او بر طرف شود ، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد ، بايد روزه‏هائى را كه نگرفته قضا نمايد ، ـ و بنابر احتياط واجب ـ براى هر روز يك مُد طعام نيز به فقير بدهد . و همچنين است اگر در ماه رمضان غير از مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر بر طرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگيرد .
مسأله ۱۶۷۵ ـ اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگيرد ، و بعد از رمضان عذر او بر طرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد ، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مُد طعام هم به فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۶ ـ اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پيدا كند ، بايد قضا را بگيرد ـ و بنابر احتياط ـ براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ، وهمچنين است اگر بعد از بر طرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزه‏هاى خود را قضا كند ، ولى پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند .
مسأله ۱۶۷۷ ـ اگر مرض انسان چند سال طول بكشد ، بعد از آنكه خوب شد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد ، و براى هر روز از سالهاى پيش يك مُد طعام به فقير بدهد.
مسأله ۱۶۷۸ ـ كسى كه بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ، مى‏تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۹ ـ اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد ، بايد قضا را بگيرد و از جهت تأخير در سال اول براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و امّا از جهت تأخير چند سال بعدى چيزى بر او واجب نيست .
مسأله ۱۶۸٠ ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد ، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد ، يا به شصت فقير طعام بدهد ، يا يك بنده آزاد كند ، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد ـ بنابر احتياط لازم ـ براى هر روز يك مُد طعام نيز كفاره بدهد .
مسأله ۱۶۸۱ ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز مكرّر جماع يا استمناء كند ، كفاره مكرّر نمى‏شود ؛ و همچنين اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد ، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد يك كفاره كافى است .
مسأله ۱۶۸۲ ـ بعد از مرگ پدر ، پسر بزرگتر ـ بنابر احتياط لازم ـ بايد قضاى روزه ماه رمضان او را به تفصيلى كه در نماز در مسأله (۱۳۷۱) گفته شد بجا آورد ، و مى‏تواند بجاى هر روز (۷۵٠ گرم) طعام را به فقيرى بدهد هر چند از مال ميت اگر ورثه راضى باشند .
مسأله ۱۶۸۳ ـ اگر پدر غير از روزه رمضان ، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد ، يا اجير شده و نگرفته باشد ، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم نيست .

احكام روزه قضا

 



مسأله ۱۶۶۴ ـ اگر ديوانه عاقل شود ، واجب نيست روزه‏هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۵ ـ اگر كافر مسلمان شود ، واجب نيست روزه‏هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد ، ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد ، روزه‏هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۶ ـ روزه‏اى كه از انسان بواسطه مستى فوت شده ، بايد قضا نمايد ، اگر چه چيزى را كه بواسطه آن مست شده ، براى معالجه خورده باشد .
مسأله ۱۶۶۷ ـ اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او بر طرف شده ، واجب نيست مقدار بيشترى را كه احتمال مى‏دهد روزه نگرفته قضا نمايد ، مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى‏داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم ، و يا اينكه مثلاً در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان برگشته و نمى‏داند كه بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم ، در هر دو صورت مى‏تواند مقدار كمتر يعنى پنج روز را قضا كند اگر چه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد .
مسأله ۱۶۶۸ ـ اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد ، قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد ، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد ، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد ، و پنج روز هم به رمضان مانده باشد ، بهتر آن است كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد .
مسأله ۱۶۶۹ ـ اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معيّن نكند روزه‏اى را كه مى‏گيرد قضاى كدام ماه رمضان است ، قضاى آخرين سال حساب نمى‏شود كه كفاره تأخير از او ساقط شود .
مسأله ۱۶۷٠ ـ در قضاى روزه رمضان مى‏تواند پيش از ظهر ، روزه خود را باطل نمايد ؛ ولى اگر وقتِ قضا تنگ باشد ، بهتر آن است كه باطل ننمايد .
مسأله ۱۶۷۱ ـ اگر قضاى روزه ميّتى را گرفته باشد ، بهتر آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند .
مسأله ۱۶۷۲ ـ اگر بواسطه مرض يا حيض يا نفاس ، روزه رمضان را نگيرد و پيش از گذشت زمانى كه بتواند آن روزه‏هائى را كه نگرفته قضا كند بميرد ، آن روزه‏ها قضا ندارند .
مسأله ۱۶۷۳ ـ اگر بواسطه مرضى ، روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد ، قضاى روزه‏هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست ، و بايد براى هر روز يك مُد (۷۵٠ گرم تقريباً) طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد ، ولى اگر بواسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند ، روزه‏هائى را كه نگرفته بايد قضا كند ، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۴ ـ اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او بر طرف شود ، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد ، بايد روزه‏هائى را كه نگرفته قضا نمايد ، ـ و بنابر احتياط واجب ـ براى هر روز يك مُد طعام نيز به فقير بدهد . و همچنين است اگر در ماه رمضان غير از مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر بر طرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگيرد .
مسأله ۱۶۷۵ ـ اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگيرد ، و بعد از رمضان عذر او بر طرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد ، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مُد طعام هم به فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۶ ـ اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پيدا كند ، بايد قضا را بگيرد ـ و بنابر احتياط ـ براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ، وهمچنين است اگر بعد از بر طرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزه‏هاى خود را قضا كند ، ولى پيش از آنكه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند .
مسأله ۱۶۷۷ ـ اگر مرض انسان چند سال طول بكشد ، بعد از آنكه خوب شد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد ، و براى هر روز از سالهاى پيش يك مُد طعام به فقير بدهد.
مسأله ۱۶۷۸ ـ كسى كه بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ، مى‏تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد .
مسأله ۱۶۷۹ ـ اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد ، بايد قضا را بگيرد و از جهت تأخير در سال اول براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و امّا از جهت تأخير چند سال بعدى چيزى بر او واجب نيست .
مسأله ۱۶۸٠ ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد ، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد ، يا به شصت فقير طعام بدهد ، يا يك بنده آزاد كند ، و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد ـ بنابر احتياط لازم ـ براى هر روز يك مُد طعام نيز كفاره بدهد .
مسأله ۱۶۸۱ ـ اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز مكرّر جماع يا استمناء كند ، كفاره مكرّر نمى‏شود ؛ و همچنين اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد ، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد يك كفاره كافى است .
مسأله ۱۶۸۲ ـ بعد از مرگ پدر ، پسر بزرگتر ـ بنابر احتياط لازم ـ بايد قضاى روزه ماه رمضان او را به تفصيلى كه در نماز در مسأله (۱۳۷۱) گفته شد بجا آورد ، و مى‏تواند بجاى هر روز (۷۵٠ گرم) طعام را به فقيرى بدهد هر چند از مال ميت اگر ورثه راضى باشند .
مسأله ۱۶۸۳ ـ اگر پدر غير از روزه رمضان ، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد ، يا اجير شده و نگرفته باشد ، قضاى آن بر پسر بزرگتر لازم نيست .

احكام روزه مسافر

 



مسأله ۱۶۸۴ ـ مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند ، نبايد روزه بگيرد . و مسافرى كه نمازش را تمام مى‏خواند مثل كسى كه شغلش مسافرت ، يا سفر او سفر معصيت است ، بايد در سفر روزه بگيرد .
مسأله ۱۶۸۵ ـ مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد ، ولى براى فرار از روزه مسافرت مكروه است . و همچنين است مطلق سفر در ماه رمضان مگر اينكه براى حج يا عمره يا به جهت ضرورتى باشد .
مسأله ۱۶۸۶ ـ اگر غير روزه رمضان روزه معيّن ديگرى بر انسان واجب باشد ، چنانچه به اجاره يا مانند آن واجب شده باشد ، يا روز سوم از روزهاى اعتكاف باشد ، نمى‏تواند در آن روز مسافرت كند ، و اگر در سفر باشد چنانچه ممكن است بايد قصد كند كه ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگيرد ؛ ولى اگر روزه آن روز به نذر واجب شده باشد ظاهر آن است كه سفر در آن روز جايز است و قصد اقامت واجب نيست ، هر چند بهتر آن است كه تا ناچار نشود مسافرت نكند و اگر در سفر است قصد اقامت نمايد . ولى اگر به قسم يا عهد واجب شده باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ مسافرت نرود و اگر در سفر بود قصد اقامت كند .
مسأله ۱۶۸۷ ـ اگر نذر كند روزه مستحبى بگيرد و روز آن را معيّن نكند ، نمى‏تواند آن را در سفر بجا آورد ، ولى چنانچه نذر كند كه روز معيّنى را در سفر روزه بگيرد ، بايد آن را در سفر بجا آورد . و نيز اگر نذر كند روز معيّنى را چه مسافر باشد يا نباشد ، روزه بگيرد ، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگيرد .
مسأله ۱۶۸۸ ـ مسافر مى‏تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدينه طيّبه روزه مستحبى بگيرد ، و احوط اين است كه آن سه روز روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد .
مسأله ۱۶۸۹ ـ كسى كه نمى‏داند روزه مسافر باطل است ، اگر در سفر روزه بگيرد و در بين روز مسأله را بفهمد ، روزه‏اش باطل مى‏شود و اگر تا مغرب نفهمد ، روزه‏اش صحيح است .
مسأله ۱۶۹٠ ـ اگر فراموش كند كه مسافر است ، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مى‏باشد و در سفر روزه بگيرد ، روزه او ـ بنابر احتياط ـ باطل است .
مسأله ۱۶۹۱ ـ اگر روزه‏دار بعد از ظهر مسافرت نمايد ، بايد ـ بنابر احتياط ـ روزه خود را تمام كند ، و در اين صورت قضاى آن لازم نيست ، و اگر پيش از ظهر مسافرت كند ، ـ بنابر احتياط واجب ـ نمى‏تواند آن روز را روزه بگيرد ، خصوصاً اگر از شب نيّت سفر داشته باشد . ولى در هر صورت نبايد پيش از رسيدن به حدّ ترخّص چيزى را كه روزه را باطل مى‏كند انجام دهد ، و گر نه كفاره بر او واجب مى‏شود .
مسأله ۱۶۹۲ ـ اگر مسافر در ماه رمضان چه آنكه قبل از فجر در سفر بوده و چه آنكه روزه بوده و سفر نمايد ، چنانچه پيش از ظهر به وطنش برسد ، يا به جائى برسد كه مى‏خواهد ده روز در آنجا بماند ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام نداده ـ بنابر احتياط ـ بايد آن روز روزه را بگيرد و در اين صورت قضا ندارد . و اگر انجام داده ، روزه آن روز بر او واجب نيست و بايد آن را قضا كند .
مسأله ۱۶۹۳ ـ اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد ، يا به جائى برسد كه مى‏خواهد ده روز در آن جا بماند ـ بنابر احتياط ـ روزه‏اش باطل است ، و بايد آن را قضا كند .
مسأله ۱۶۹۴ ـ مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد ، مكروه است در روزه ماه رمضان جماع نمايد ، و در خوردن و آشاميدن كاملاً خود را سير كند .

كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست


مسأله ۱۶۹۵ ـ كسى كه بواسطه پيرى نمى‏تواند روزه بگيرد يا براى او مشقّت دارد ، روزه بر او واجب نيست ، ولى در صورت دوم بايد براى هر روز يك مُد طعام ـ گندم يا جو ، يا نان و مانند اينها ـ به فقير بدهد .
مسأله ۱۶۹۶ ـ كسى كه بواسطه پيرى روزه نگرفته ، اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد ، احتياط مستحب آن است كه قضاى روزه‏هائى را كه نگرفته است بجا آورد.
مسأله ۱۶۹۷ ـ اگر انسان مرضى دارد كه زياد تشنه مى‏شود و نمى‏تواند تشنگى را تحمل كند يا براى او مشقّت دارد ، روزه بر او واجب نيست ، ولى در صورت دوم بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ، و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد ، واجب نيست قضا نمايد .
مسأله ۱۶۹۸ ـ زنى كه زائيدن او نزديك است و روزه براى خودش يا حملش ضرر دارد ، روزه بر او واجب نيست ، و بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد . و در هر دو صورت روزه‏هائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد .
مسأله ۱۶۹۹ ـ زنى كه بچّه شير مى‏دهد و شير او كم است ـ چه مادر بچّه ، يا دايه او باشد ، يا بى اجرت شير دهد ، اگر روزه براى خودش يا بچّه‏اى كه شير مى‏دهد ضرر دارد ـ روزه بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد ؛ و در هر دو صورت روزه‏هائى را كه نگرفته بايد قضا نمايد ، ولى ـ بنابر احتياط واجب ـ اين حكم اختصاص به موردى دارد كه شير دادن بچه منحصر به همين راه باشد ، و امّا اگر راه ديگرى براى شير دادن بچه باشد ـ مثلاً چند زن در شير دادن او شركت كنند ، يا از شير دادن با شيشه وپستانك كمك بگيرد ـ ثبوت اين حكم محل اشكال است .

راه ثابت شدن اول ماه

 



مسأله ۱۷٠٠ ـ اول ماه به چهار چيز ثابت مى‏شود :
اول : آنكه خود انسان ماه را ببيند .
دوم : عدّه‏اى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا مى‏شود ، بگويند ماه را ديده‏ايم . و همچنين است هر چيزى كه بواسطه آن يقين پيدا شود ، يا اطمينان از يك منشأ عقلائى پيدا شود .
سوم : دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده‏ايم ، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند ، اول ماه ثابت نمى‏شود . و همچنين است اگر انسان يقين يا اطمينان به اشتباه آنها داشته باشد ، يا شهادت آنان مبتلا به معارض ـ يا در حكم معارض ـ باشد ، مثلاً اگر گروه زيادى از مردم شهر استهلال نمايند ولى بيش از دو نفر عادل كسى ديگر ادعاى رؤيت ماه را نكند ، يا آنكه گروهى استهلال كنند و دو نفر عادل از ميان آنان ادعاى رؤيت كنند ، و ديگران رؤيت نكنند ، حال آنكه دو نفر عادل ديگر در ميان آنها باشد كه در دانستن جاى هلال ، و در تيز بينى مانند آن دو عادل اول باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالى از ديدن آن دو نباشد ، در اينچنين موارد اول ماه به شهادت دو عادل ثابت نمى‏شود .
چهارم : سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مى‏شود ، و سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه بواسطه آن ، اول ماه شوال ثابت مى‏شود .
مسأله ۱۷٠۱ ـ اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت نمى‏شود ، مگر اين كه از حكم او ، يا ثابت شدن ماه نزد او ، اطمينان به ديده شدن ماه حاصل شود .
مسأله ۱۷٠۲ ـ اول ماه با پيشگوئى منجّمين ثابت نمى‏شود ، مگر اين كه انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند .
مسأله ۱۷٠۳ ـ بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن ، دليل نمى‏شود كه شب پيش ، شب اول ماه بوده است . و همچنين اگر ماه طوق داشته باشد دليل نمى‏شود كه شب دوّم باشد .
مسأله ۱۷٠۴ ـ اگر ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد ، چنانچه بعد ثابت شود كه شب پيش اول ماه بوده ، بايد روزه آن روز را قضا نمايد .
مسأله ۱۷٠۵ ـ اگر در شهرى اول ماه ثابت شود ، در شهرهاى ديگر كه در افق با او متّحد مى‏باشند اول ماه نيز ثابت مى‏شود ، و مقصود از اتّحاد افق در اينجا آن است كه اگر در شهر اول ماه ديده شود در شهر دوم اگر مانعى مانند ابر نباشد ، ديده مى‏شود ، و اين در موردى اطمينان آور است كه شهر دوم اگر غرب شهر اول است در خط عرض نزديك به آن باشد ، و اگر در شرق آن است به اضافه به نزديكى در خط عرضى ، تفاوت زيادى در خط طول نداشته باشند .
مسأله ۱۷٠۶ ـ روزى را كه انسان نمى‏داند آخر رمضان است يا اول شوال ، بايد روزه بگيرد ، ولى اگر در اثناء روز بفهمد كه اول شوال است ، بايد افطار كند .
مسأله ۱۷٠۷ ـ اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند ، بايد به گمان عمل نمايد ، ولى اگر بتواند گمان قويتر پيدا كند ، نمى‏تواند به گمان ضعيف‏تر عمل نمايد ، و بايد سعى و كوشش تمام در تحصيل قويترين احتمال داشته باشد ، و اگر هيچ راهى نبود از قرعه به عنوان آخرين راه استفاده كند اگر موجب قوت احتمال شود ، و اگر عمل به گمان ممكن نباشد ، بايد يك ماهى را كه احتمال مى‏دهد ماه رمضان است روزه بگيرد ، ولى بايد آن ماه را در نظر داشته باشد ، پس چنانچه بعد بر او معلوم شود كه ماه رمضان پس از آن بوده ، چيزى بر اونيست ، ولى اگر معلوم شود كه قبل از ماه رمضان بوده بايد روزه‏هاى ماه رمضان را قضا نمايد .

روزه‏هاى حرام و مكروه


مسأله ۱۷٠۸ ـ روزه عيد فطر و قربان حرام است و نيز روزى را كه انسان نمى‏داند آخر شعبان است يا اول رمضان ، اگر به نيّت اول رمضان روزه بگيرد ، حرام مى‏باشد .
مسأله ۱۷٠۹ ـ اگر روزه مستحبى زن با حق استمتاع شوهر منافات داشته باشد حرام است ، و همچنين روزه‏اى كه واجب است ولى روز معينى ندارد مانند نذر غير معين ، و در اين صورت ـ بنابر احتياط واجب ـ روزه باطل است و از نذر كفايت نمى‏كند ، و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب ـ اگر شوهر او را از گرفتن روزه مستحبى يا واجب غير معين نهى نمايد ، اگر چه با حق او منافات نداشته باشد و احتياط مستحب آن است كه بدون اجازه او روزه مستحبى نگيرد .
مسأله ۱۷۱٠ ـ روزه مستحبى اولاد ، اگر اسباب اذيت ـ ناشى از شفقت ـ پدر و مادر شود حرام است .
مسأله ۱۷۱۱ ـ اگر فرزند بدون اجازه پدر يا مادر روزه مستحبى بگيرد ، و در بين روز پدر يا مادر او را نهى كند ، چنانچه مخالفت او موجب اذيتش كه ناشى از شفقت اوست باشد بايد افطار نمايد .
مسأله ۱۷۱۲ ـ كسى كه مى‏داند روزه براى او ضرر قابل توجهى ندارد ، اگر چه دكتر بگويد ضرر دارد ، بايد روزه بگيرد ، و كسى كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر قابل توجهى دارد ، اگر چه دكتر بگويد ضرر ندارد ، واجب نيست روزه بگيرد .
مسأله ۱۷۱۳ ـ اگر انسان يقين يا اطمينان داشته باشد كه روزه برايش ضرر قابل توجهى دارد ، يا آن را احتمال بدهد ، و از آن احتمال ترس براى او پيدا شود ، چنانچه احتمال او در نظر عقلا بجا باشد ، واجب نيست روزه بگيرد ، بلكه اگر آن ضرر موجب هلاكت يا نقص عضو شود روزه حرام است ، و در غير اين صورت اگر رجاءً روزه بگيرد و بعد معلوم شود ضرر قابل توجهى نداشته ، روزه‏اش صحيح است .
مسأله ۱۷۱۴ ـ كسى كه عقيده‏اش اين است كه روزه براى او ضرر ندارد ، اگر روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر قابل توجهى داشته ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد قضاى آن را بجا آورد .
مسأله ۱۷۱۵ ـ غير از روزه‏هائى كه گفته شد ، روزه‏هاى حرام ديگرى هم هست كه در كتابهاى مفصّل گفته شده است .
مسأله ۱۷۱۶ ـ روزه روز عاشورا و روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان مكروه است .

روزه‏هاى مستحب


مسأله ۱۷۱۷ ـ روزه تمام روزهاى سال ، غير از روزهاى حرام و مكروه كه گفته شد ، مستحب است . و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است كه از آن جمله است :
۱ ـ پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه ، و چهارشنبه اولى كه بعد از روز دهم ماه است ، و اگر كسى آنها را بجا نياورد ، مستحب است قضا نمايد ، و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگيرد ، مستحب است براى هر روز يك مُد طعام يا ۶/۱۲ نخود نقره سكّه‏دار به فقير دهد .
۲ ـ سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه .
۳ ـ تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دو ماه اگر چه يك روز باشد .
۴ ـ روز عيد نوروز .
۵ ـ روز چهارم تا نهم شوال .
۶ ـ روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذيقعده .
۷ ـ روز اول تا روز نهم ذيحجّه (روز عرفه) ، و لى اگر بواسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند ، روزه آن روز مكروه است .
۸ ـ روز عيد سعيد غدير (۱۸ ذيحجّه) .
۹ ـ روز مباهله (۲۴ ذيحجّه) .
۱٠ ـ روز اول و سوم و هفتم محرّم .
۱۱ ـ روز ميلاد مسعود پيغمبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم (۱۷ ربيع الأول) .
۱۲ ـ روز پانزدهم جمادى الأولى .
۱۳ ـ روز مبعث حضرت رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم (۲۷ رجب) .
و اگر كسى روزه مستحبى بگيرد واجب نيست آن را به آخر برساند ، بلكه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت كند مستحب است دعوت او را قبول كند ، و در بين روز اگر چه بعد از ظهر باشد افطار نمايد .

مواردى كه مستحب است انسان از كارهائى كه روزه را باطل مى‏كند خوددارى نمايد


مسأله ۱۷۱۸ ـ براى پنج نفر مستحب است در ماه رمضان ـ اگر چه روزه نيستند ـ از كارى كه روزه را باطل مى‏كند خوددارى نمايند :
اول : مسافرى كه در سفر كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام داده باشد ، و پيش از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى‏خواهد ده روز در آنجا بماند برسد .
دوم : مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا به جائى كه مى‏خواهد ده روز در آنجا بماند برسد .
سوم : مريضى كه بعد از ظهر خوب شود ، و همچنين است اگر پيش از ظهر خوب شود و كارى كه روزه را باطل مى‏كند انجام داده باشد . و امّا چنانچه انجام نداده باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد روزه بگيرد .
چهارم : زنى كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود .
پنجم : كافرى كه مسلمان شود و قبلاً كارى را كه روزه را باطل مى‏كند انجام داده باشد .
مسأله ۱۷۱۹ ـ مستحب است روزه‏دار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند ، ولى اگر كسى منتظر اوست يا ميل زيادى به غذا دارد كه نمى‏تواند با حضور قلب نماز بخواند ، بهتر است اول افطار كند ، ولى تا ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد .

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه