حضرت آیتالله مظاهری در درس اخلاق خود در مسجد حکیم اصفهان به مغفول ماندن ارزشهای معنوی و برکات بینظیر ماه مبارک رمضان اشاره کرد و اظهار داشت: ارزشهای معنوی و برکات بینظیر ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان مغفول است و از این جهت توجه لازم به این ماه پر نور و برکت نمیشود. در این ماه مبارک، انسان میتواند خود خداوند را عیدی بگیرد؛ توجه به برکات این ماه و استفادۀ معنوی از آن موجب میشود در روز عید فطر، عیدی انسان خود حق تعالی باشد. متن بیانات جضرت آیت الله مظاهریبه شرح زیر است: بسمالله الرّحمن الرّحیم «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی» به تناسب حلول ماه مبارک رمضان، مقداری راجع به برکات و فضائل این ماه ارزنده و با اهمیّت، سخن میگوییم. * ماه رمضان، ماه حرکت به سوی خدا ارزشهای معنوی و برکات بینظیر ماه مبارک رمضان در میان مسلمانان مغفول است و از این جهت توجه لازم به این ماه پر نور و برکت نمیشود. در این ماه مبارک، انسان میتواند خود خداوند را عیدی بگیرد؛ توجه به برکات این ماه و استفادۀ معنوی از آن موجب میشود در روز عید فطر، عیدی انسان خود حق تعالی باشد. ماه مبارک رمضان، ماه تزکیه و تهذیب نفس است و چنان انسان را تزکیه میکند که مصداق «قَلْب الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ» [1] میشود، یعنی قلب او را جایگاه خداوند متعال میگرداند. ماه مبارک رمضان میتواند انسان را به مقام وصل و مقام شهود برساند، به گونهای که عبادات و به خصوص نماز او مکالمه و معاشقه با پروردگار عالم باشد. ماه مبارک رمضان میتواند انسان را به جایی برساند که بر عالم وجود مسلّط شود و بتواند هرچه بخواهد، انجام دهد؛ همانگونه که خداوند در حدیث قدسی فرموده است: «ای بندۀ من! تو به مقام عبودیت برس، آنگاه هرچه که من میکنم، تو هم میتوانی همان را انجام دهی.» [2] چنین انسانی نه فقط میتواند شیطان انسی و شیطان جنّی را در غل و زنجیر کند، بلکه میتواند عالم مجرد و ملائک را تسخیر نماید و بر عالم وجود تسلّط پیدا کند. اگر در روایات بسیاری تأکید شده است که متوجه برکات ماه مبارک رمضان باشید و علاوه بر زوزهداری، با خداوند منّان رابطۀ عاطفی بر قرار کنید، برای این است که در این ماه، انسان میتواند راه صد ساله را طی کند و به مقصود برسد. البته پیمودن مسیر حرکت به سوی خداوند و رسیدن به لقای الهی، سخت نیازمند توجّه و بیداری است؛ همان توجه و بیداری که استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی«رحمةاللهعلیه» در آخرین لحظات حیات، این واژه را مرتّب تکرار کردند تا از دنیا رفتند: «توجّه، توجّه، توجّه». حیف است که ماه مبارک رمضان بیاید و به غفلت بگذرد. حیف است که در این ماه عزیز، روزه گرفتن برای ما سخت و سنگین باشد. حیف است که روزها و شبهای ماه مبارک رمضان با سایر ایّام و لیالی سال، برای ما تفاوتی نداشته باشد. حیف است که برای رفع تکلیف و برای فرار از جهنّم مجبور باشیم روزهای بگیریم و نمازی بخوانیم. باید بدانیم که هدف اصلی از روزه، تحمّل سختی گرسنگی و تشنگی نیست و اساساً هدف خلقت انسان، گذران چند سال زندگی توأم با مشقّت و سختی نیست. * هدف از خلقت انسان در ذهن بسیاری از آدمیان این سؤال مطرح است که انسان برای چه خلق شده؟ به خصوص افرادی که زندگی خود را با مشقّت میگذرانند، بیشتر با این سؤال مواجه هستند و حتّی گاه گاهی با زبان میپرسند که خداوند برای چه ما را خلق کرده است؟ جداً اگر هدف از خلقت انسان این باشد که عمری برای خوردن، پوشیدن، مسکن و ازدواج، تلاش و کوشش کند تا در رفاه قرار گیرد و پس از این تلاشها و فارغ از برخورداری یا محرومیّت از رفاه دلخواه خود، بمیرد، باید بگوییم خداوند متعال ظلم کرده است. معلوم است که این نوع زندگی، عبث و بیهوده است و مسلّماً چنین نسبتی برای خداوند حکیم سزاوار نیست؛ لذا قرآن کریم در این باره میفرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ» [3] خیال میکنید برای خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تلاش و کوشش شبانه روز و زحمت و مشقّت دنیوی خلق شدهاید؟ نه! برای این کارها خلق نشدهاید. پس برای چه خلق شدهاید؟! قرآن شریف در این باره، نکات آموزنده و روشنگرانۀ بسیاری دارد. گاهی احترام به انسان را به آنجا رسانده که میفرماید: ای انسان! عالم هستی را برای تو و تو را برای خودم خلق کردم: «أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» [4] قریب به مضمون این آیۀ شریفه، در قرآن کریم تکرار شده است و تکرار این معانی و مضامین، دلیل بر تأکید است. تأکیدات قرآن کریم نیز ضرورت توجّه انسانها به موضوع مورد نظر را مینمایاند. قرآن کریم در آیۀ دیگری میفرماید: «وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسی» [5] یعنی تو را برای خودم خلق کردم. این جمله به این معناست که انسان میتواند به جایی برسد که دل او عرش خدا شود: «قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ». به بیان دیگر انسان میتواند در همین دنیا به مقام «تبتّل» برسد. [6] تبتّل به معنای دلکندن از همه چیز و همه کس و فقط دل بستن به خداوند رحمان است. رسیدن به این مقام، به دنیا و آنچه در دنیاست و حتّی به بهشت و آنچه در بهشت است، ارزش دارد. * لذّت و شادمانی روزهدار در روایتی آمده است که در بهشت، بعضی افراد منقمر در عالم وحدت هستند. به قدری خداوند بر دل این افراد حکومت دارد و آنان متوجّه خداوند هستند که از همه چیز حتّی بهشت و نعمتهای آن دل کندهاند؛ به همین علّت، بهشت و انواع نعمتهای آن، در پیشگاه خداوند شکایت میکنند که خدایا! تو ما را برای او خلق فرمودهای، ولی هیچ توجّهی به ما ندارد و از ما دل کنده است. خطاب میشود: این بنده به من دل بسته است، بگذارید منقمر در عالم وحدت باشد. در ادامۀ روایت میفرماید: پروردگار عالم در شبانه روز چندین مرتبه به این افراد نظر دارد و آنها در هر نظری، سعۀ وجودی پیدا میکنند. در روایات میفرماید: مُلک او زیاد میشود، ولی معنای حقیقی عبارت این است که سعۀ وجودی پیدا میکند. آنگاه بهشت برای او کوچک میشود و به مقامی میرسد که به او خطاب میشود: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً ، فَادْخُلی فی عِبادی، وَ ادْخُلی جَنَّتی» [7] بندهام! چون بهشت، حتّی بهشت عدن و بهشت رضوان برای تو کوچک است، پس جای تو نزد من است. نزد خود من بیا. من از تو راضیم و تو از من راضی هستی و جایگاه تو در بهشت، در همسایگی حضرت فاطمۀ زهرا و اهل بیت«سلاماللهعلیهم» است. انسان خلق شده تا به این مقامات بلند الهی دست پیدا کند، ولی از آنجا که توجه ندارد، با غم و غصّه از خداوند متعال گله و شکایت میکند و غافل از علّت خلقت و ارزش والای آن، میگوید: ای کاش خداوند اصلاً من را خلق نکرده بود و من به دنیا نیامده بودم! بالاترین ناشکریها و بالاترین بیوفاییها نسبت به پروردگار عالم، همین نوع شکایات است. البته پروردگار عالم هم جواب میدهد، ولی گوش شنوایی وجود ندارد که پاسخ خداوند را بشنود. خداوند سبحان میفرماید: من شما را خلق نکرده بودم تا مثل کرم ابریشم دور خود تار بتنید و به این دنیا دلبستگی پیدا کنید. بلکه من شما را خلق کردم تا با عباداتی نظیر روزه، به جایی برسید که موقع افطار و لقای خداوند، بالاترین لذّتها را داشته باشید: «لِلصَّائِمِ فَرْحَتَانِ فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّه» [8] البته روزه هنگامی از این برکات نورانی برخوردار است، که مشتاقانه، واقعی و برای رضای خداوند باشد، و الاّ روزه گرفتن و نماز خواندن از ترس جهنّم، برای انسان سخت و سنگین و مشقّتبار است. به همین علّت وقتی ماه رمضان در تابستان و در هوای گرم فرا میرسد، بسیاری از مردم از آن واهمه دارند و با دلهره و نگرانی وارد این ماه عزیز میشوند. در حالی که اهل دل، ساعت و دقیقه شماری میکنند که ماه رمضان بیاید و روزه بگیرند و موقع افطار، به لذّتی وصف ناشدنی دست یابند که به دنیا و آنچه در دنیاست، ارزش دارد. پس از آن، به لذّت حضور در محضر پروردگار متعال و لقای او میاندیشند و در شبهای ماه مبارک رمضان با دعا و راز و نیاز، با نماز شب و قرائت دعای ابوحمزۀ ثمالی در دل شب، با خدای خویش معاشقه و مکالمه میکنند و لذّت روی لذّت میبرند و هر کدام از این لذّتها، بهتر و برتر از دیگری است. بنابر آیاتی که تلاوت شد، انسان خلق شده تا عالم وجود برای او، و او برای خداوند متعال باشد. وقتی چنین شد، یک یاالله او میتواند عالم را تکان دهد و در این صورت استکه خواب او هم در ماه رمضان عبادت است، نفس کشیدن او نیز عبادت محسوب میشود، زیرا او خود را برای خدا میداند. خوشا به حال کسانی که با شناخت وظیفه، به آن عمل میکنند. * انسان خلیفۀ خدا دستۀ دیگری از آیات قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را زبان دیگری بیان میکنند و میفرمایند: خداوند به ملائکه گفت: ای ملائکه! میخواهم خلیفه خلق کنم؛ یعنی کسی را خلق کنم که خلیفة الله باشد: «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» [9] این آیۀ شریفه در ابتدای قرآن کریم، بیان شده است و صرفاً مربوط به حضرت آدم«علیهالسّلام» و نبوّت و ولایت نیست، بلکه مربوط به انسان، یعنی همان خلیفۀ خدا است. حال باید بدانیم انسان که خلیفه و جانشین خدای تعالی در زمین است، چه ویژگیهایی دارد که چنین مقام بلندی به وی عطا شده است؟ استاد بزرگوار ما علاّمه طباطبائی«رحمةاللهعلیه» میفرمودند: خلیفه یا جانشین شدن، وقتی تحقّق مییابد که خلیفه، قادر به انجام کارهای آن موجود اصلی باشد. ؛ لذا خداوند به ملائکه فرمود: میخواهم خلیفة الله خلق کنم. ملائکه به این امر توجّه نکردند و گفتند: خدایا اگر عبادت میخواهی، ما تو را عبادت و تقدیس میکنیم، امّا در میان انسانها، قتل و غارت، زد و خورد و ظلم و فساد زیاد میشود. خداوند به آنها جواب نداد و آدم«علیهالسّلام» را خلق فرمود. وقتی آدم خلق شد، خداوند او را مظهر اسماء و صفات خود قرار داد و با همۀ اسماء و صفات در دل و جان آدم، تجلّی کرد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها» [10] پس از آن، آدم«علیهالسّلام» را به عنوان خلیفة الله بر ملائکه عرضه داشت و ملائکه عذرخواهی کردند. سپس پروردگار عالم خطاب به ملائکه فرمود: همگان بر این آدم سجده کنید و همۀ ملائکه و فرشتگان سجده کردند: «فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ» [11] جبرئیل امین با همۀ عظمتش، حملۀ عرش با همۀ تقرّبشان و سایر ملائکه به آدم سجده کردند. معنای این سجده آن است که فهمیدند آدم، برتر از همۀ آنهاست. * ماه مبارک رمضان، فرصتی برای تحقّق مقام خلیفة اللهی همانطور که بیان شد، خداوند متعال انسان را خلیفۀ خود در زمین قرار داده است، امّا نکتۀ مهم آن است که انسان باید زمینۀ برخورداری از مقام خلیفة اللهی را ور وجود خود ایجاد کند تا از آن مقام رفیع بهرهمند گردد. به بیان دیگر هر انسانی، لیاقت و توفیق جانشینی خداوند را ندارد، هرچند خمیر مایۀ این جانشینی در وجود او نهفته باشد. پس باید تلاش کند و به توفیق بهرهمندی از مقام جانشینی خداوند تعالی دست یابد. ماه مبارک رمضان، فرصت بسیار ارزشمند و کم نظیری برای نیل انسان به مقام خلیفة اللهی محسوب میشود و آدمی میتواند در این ماه، به جایگاهی والاتر و برتر از ملائکه دست یابد. به قول مثنوی، به جایی برسد که: گفت جبریلا بلا اندر پی ام گفت رو رو من حریف تو نی ام قرآن کریم میفرماید: انسان میتواند به مقامی برسد که ملائکه را ببیند و ملائکه با او حرف بزنند و او را دلداری دهند: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُون، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ» [12] ملائکه بر کسانی که عاشقانه و حقیقتاً خداوند را میخوانند و دلشان تجلّیگاه خدا شده است، نازل میشوند و آنها ملائکه را میبینند و ملائکه به ایشان دلداری میدهند و میگویند: دنیا چیست که شما برای آن غم و غصّه بخورید؟ شما که خدا را دارید، چه غم دارید! در مورد گذشتهها غم مخورید و از آینده نگران نباشید، ما کمک کار شما در دنیا و آخرت هستیم. * سقوط ناشی از بیتوجهی توجّه و بیداری در ماه مبارک رمضان، انسان را به مقام خلیفة اللهی میرساند و در مقابل آن، غفلت و بیتوجهی، سقوط عجیب و شدیدی در پی خواهد داشت. قرآن شریف میفرماید: ای خلیفۀ خدا! صعود یا سقوط تو، دست خود توست؛ اگر صعود کنی،ملائکه با تو هم صحبت میشوند، ولی اگر سقوط کنی، بدتر از هر درنده و میکروبی خواهی شد. «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ» [13] بسیاری از میکروبها خطرناک هستند؛ بعضی از میکروبها انسان را میکشد و و برخی دیگر، انسان را مردار میکند. قرآن کریم میفرماید از میکروب بدتر، کسی است که به جای اینکه خلیفةالله شود، سقوط کند. آنگاه سقوط او به جایی میرسد که وی را به وسط جهنّم میاندازند و حمیم جوشان روی سر او میریزند و میگویند: بدیها، ظلم و جورها و خیانتهایی که در دنیا انجام دادی را بچش! او در جهنم داد و فریاد میکند، ولی از جانب پروردگار خطاب میشود: «قالَ اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُونِ» [14] اعمال زشت، گناهان و ظلمهای این افراد، آنها را به صورت سگ درآورده است؛ لذا پروردگار عالم به ایشان نمیگوید دور شوید، بلکه واژهای را به کار میگیرد که در زبان عربی، در پاسخ به سر و صدای بیجای سگان، به کار گرفته میشود: «اخْسَؤُا فیها»؛ زیرا کردار آنان به گونهای بوده است که به جای رسیدن به مقام خلیفة اللهی، به حیوانان درنده شبیه شدهاند. از همگان تقاضا دارم که در این ماه مبارک رمضان، روی این مسائل و مباحث کمی فکر کنید و به ماه مبارک رمضان، اهمیت دهید تا روزۀ شما، روزۀ عوامانه نباشد. * مراتب روزه روزه سه مرتبه دارد که عبارتند از «روزۀ عوام»، «روزۀ خواص یا روزۀ اخلاقی» و «روزۀ اخصٌ الخواص یا روزۀ دل». روزۀ عوامانه، روزهای است که معمولاً عموم مردم میگیرند و برای اینکه جهنّم نروند و هنگام روزه داری، از آنچه به عنوان مبطلات روزه در رسالهها آمده، اجتناب میورزند. حقیقتاً باید گفت: هدف خداوند متعال از وجوب روزه، گرفتن روزۀ عوامانه نیست؛ گرچه این روزه لازم و واجب است، ولی کافی نیست. انسان وقتی روزه میگیرد، باید علاوه بر اینکه شکم و اعضا و جوارح او روزه است، چشم و گوش و زبان او نیز روزه باشد. این مسائل در رسالۀ مراجع تقلید نیست، امّا مرجع تقلید گفته است که اگر کسی غیبت کند، تهمت بزند، نگاههای زشت و حرام کند، دوستیابیهای نابجا داشته باشد و ... روزۀ او روزۀ واقعی نیست و روزهاش باطل است، گرچه قضا و کفّاره ندارد. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» ملاحظه کردند که زن روزهداری در حال فحش دادن است؛ فرمودند: غذا بیاورید تا این فرد بخورد، زیرا این روزه نیست! روزهای که در آن غیبت باشد، روزهای که همراه با فحش باشد، روزهای که در آن تهمت باشد، روزهای که در آن نگاه آلوده و برخورد نامناسب با نامحرم باشد، روزهای که در آن ظلم به یکدیگر باشد و امثال آن، گرچه از نظر رساله و فقه، درست است و قضا و کفاره ندارد، امّا مقبول خداوند نیست و نمیتواند خلیفة الله درست کند. بعضی از مردم در مراتب بالاتری روزه میگیرند؛ یعنی علاوه بر اینکه از مبطلات فقهی روزه اجتناب میکنند و شکم و اعضا و جوارحشان روزه است، دل و قلبشان نیز روزه میباشد. آنها در پایان ماه مبارک رمضان به جایی میرسند که فقط به خداوند متعال دل بستهاند. ماه مبارک رمضان، فرصتی برای تمرین روزهداری دل است. دل از آن خداست، نباید باغ وحش باشد. اگر هرگوشهای از دل را چیزی تصاحب کند، در حقیقت شرک و ظلم به خداست. اگر هم نمیتوانیم اینطور روزه بگیریم، لااقل باید مواظب باشیم که چشم و گوش و زبان ما روزه باشد، تا مورد قبول خداوند واقع شود؛ زیرا قرآن شریف میفرماید: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ» [15] * توصیههای اخلاقی در ماه مبارک رمضان، موقع افطار، دعا کنید و به دعاهای کوچک و دنیوی نیز بسنده نکنید. از خداوند بزرگ و بلند مرتبه، خواستههای بزرگ داشته باشید. یکی از دعاهایتان این باشد که: خدایا! تو باید دستم را بگیری. خدایا دست مرا بگیر تا من خلیفة الله شوم. یکی از دعاهایتان این باشد که: خدایا! عاقبت امر ما، فرزندان ما و خانوادۀ ما را ختم به خیر کن. نکند یک دفعه منحرف شویم و به خاطر دنیا، زیر همه چیز بزنیم. هرچه میتوانید به خلق خدا خدمت کنید، به خصوص در این وضعیت اقتصادی نامناسب که مردم از نظر معیشتی در تنگنا هستند، در حد توان از همدیگر دستگیری کنید و مشکلات یکدیگر را رفع نمایید، نکند در نزدیکی و در همسایگی شما افراد گرسنه و نیازمند باشند و شما خبر نداشته باشید و آنان را یاری نکنید! به دیگران بسیار دعا کنید. حتّی اگر نمیتوانید مشکلات زندگی مردم را رفع کنید، لاأقل برای آنها دلسوزی کنید و موقع افطار، برای رفع گرفتاری همۀ مردم دعا کنید. از همگان تقاضا دارم که در ماه مبارک رمضان، با قرآن کریم، انس داشته باشید. هم قرآن بخوانید، هم تفاسیر آن را ملاحظه کنید و هم در آن تدبّر و اندیشه کنید. نمازهای جماعت، جلسات قرآن و حضور در مساجد را پررنگتر و باشکوهتر برگزار نمایید. در این ماه مبارک، از منبرها و سخنرانیهای مفید استفاده کنید. از نوارهای خوب دینی، استفاده کنید و آگاهیها و اطّلاعات دینی خود را افزایش دهید. همۀ وقت خود را صرف تماشای فیلم و سریالهای تلویزیون نکنید و در این ماه مبارک رمضان، لاأقل نصف آن زمان را به قرآن خواندن و مطالعۀ کتابهای دینی و رفتن به مساجد اختصاص دهید. -------------------- 1] بحارالانوار، ج 55، ص 39 2] مستدرک الوسائل، ج 11، ص 258 3] مؤمنون/ 115 4] لقمان/ 20 5] طه/ 41 6] ر.ک: سیر و سلوک؛ مقدّمه، صص 135-137 7] فجر/ 30-27 8] الکافی، ج 4، ص 65 9] بقره/ 30 10] بقره/ 31 11] حجر/ 30 12] فصّلت/ 31-30 13] انفال/ 22 14] مؤمنون/ 108 15] مائده/ 27. |
منبع سايت حوزه