ياد ايام بهمن شدو مرغ دلم كرد ياد بستــان همـراه گل با باغبـــــان باغ ايــــــران کردیاددشت لاله های سرخ خونین روئيده ازخون شهيدان درره ديــن ما در زمستان باغها ی لاله دیدیــــــم در ژاله تهران هزاران لاله چيديـــــــم دیدیم ثمر بخشید خونهای شهیــــدان پيروز بر كفر و ستم گشت راه ايمـان یادش به خیرآنروزهای اوج نهضت ايام پيروزي ديـن بر كفــر و نكبت نیرنگهای دشمنان بر بـاد مـی رفت آخر رمق از جان استبداد مي رفت بودیم شاهد رفتن دیو سیــــــــــاهی فرجام ذلت بار استبداد و شــــاهي از غرب دربهمن طلوع شمس دیدیم با نور او راه سعادت برگزيديــــــم یادش به خیر روح خـدا آن قلب امت مي كرد نيكونهضت حق رازعامت ملت به گرد محور ورکــــــــن ولایت گوشش به فرمان زعيمي بادرايت لبیک گویان یا خمینی رهبــــر مـــــا آماده جان دادنيم تو امـــــر فرمــا والفجردربهمن چه خوب تفسیرگردید آري ليال عشر در آن تقدير گرديد در این دهه حال و هوای دیگری بـــــــود يادش بخير صدق و صفاي ديگري بـود دوستی ،صمیمیت ،فداکــاری و ایثـــــار وحدت ، اخوت ،مهرباني هاي بسيـــار مستکبران این ماجراراخوش نداشتند از بهر نابودي آن همت كمــاشتنــد اما خدا پشت و پنــــــاه انقلاب است نقشه تمام دشمنان نقش برآب است با جنگ وتحریم وترور گشتیم مقابل اما نبرد دشمن زاينها هيــچ حاصـل یاران نبرد حق و باطل مستدام است راه حقيقت يك ره آن راه امام است فرمانبری از رهبــــری بایـــــد نمـودن خودرا زنا اهلان بـــرِئ بايـــد نمــودن با وحدت وپیمــــــــــودن راه ولایت خواهيم رسيد برقله فخــروسعادت راجی به درگاه خدایش شکـــر گوید راهي بجز راه علي هرگز نپويــــد چشم انتظاراست فجر آخر طالع آید در جمعه موعود محبوبش بيـايد محمد رجب زاده ( راجي ) |