بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکائیان با مذاکره هار میشوند نه رام

پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب به تشکل‌های دانشجویی انقلابی
نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه ‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیت ‌های خودتان را به ‌کار بگیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید (۱۳۹۲/۱۱/۲۳)
همین مذاکرات است که اگر درست جلو برود می تواند برای آنها خطرناک باشد و نام ایران و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را در دنیا ثبت می کند، بمب اتم برای آنها خطرناک نیست، در نظر آنها ارزش های انقلاب اسلامی، و گسترش آن بین جهانیان، خطرناک تر از هر بمب اتمی است.

در روند تاریخ معمولا انسانهای با ایمان و مسلمانان واقعی اندک بوده اند و مورد ظلم و تعدی ستمگران و کافران قرار داشته اند، در زمانی نه چندان دور مردم ایران ما زیر اسارت و غارت ستمگران تاریخ و دست نشانده هایشان شاهان بی کفایت و ظالم بودند، ولی اراده خداوند بر آن قرار گرفت تا رحمت خاصه خداوند بر ملت ایران قرار بگیرد و نعمات خداوند منان برای مردم ایران کامل شد، و به برکت انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان دوستدار خاندان بزرگوار اهل بیت پیامبر خاتم حضرت محمد (صلوات اله علیه) در ایران دارای دولت و نظامی شدند که از توده همین مردم برخاسته است.
امروز ایرانیان مسلمان دارای قدرتی هستند که هیچ دشمنی را یارای سرکشی با آنان نیست، و انقلاب اسلامی ایران نمادی از قدرت و اراده خداوند برای بزرگی مسلمانان دوستداران خاندان اهل بیت علیه السلام شده است، تا جهانیان ببینند که انقلاب اسلامی هم الگوست و هم یادگاری برای تاریخ بشریت تشنه عدالت و آزادی، تا در تارخ معاصر جهان نمادی از اراده انسانها باشد بر سرنوشت شان.
ارزش انسان نزد خدا فقط میزان ایمان، عقل و شجاعت است، نزد خداوند تنها انجام درست و کامل وظیفه ای که خدا بر دوش هر کدام از مردم و مسئولین نهاده شده است مهم است، ارزش آدمی به عملکر اوست نه مقام و یا رتبه ظاهریش، ثروت واقعی هر انسان میزان اخلاص اوست چیزی که فقط خداوند به اندازه آن واقف است، و این عملکرد فقط اگر در راه رضای خدا باشد ارزشمند است، و صد البته در دایره وظایف نظام مقدس جمهوری اسلامی هیچ کوتاهی و یا تکرار اشتباهات گذشته نمی تواند پذیرفتنی باشد، و هر چه مسئولیت فردی بزرگتر باشد از او بازخواست بیشتری خواهد شد، چرا که کوتاهی و قصور بزرگان باعث پس رفت و تباهی جامعه است.
همه مردم و مسئولان مانند چشمان یک فرمانروا هستند و چشمان یک رهبر ارزش بسیار دارد، زیرا همچون یک آینه واقعیت ها را که امنیت، پیشرفت و رفاه مردم را که باید بر آنها استوار باشد را منعکس می کند، از آنجا که چنین وظیفه سنگینی بر عهده مسئولین و مردم ماست نباید کوچکترین دروغ یا بی نظمی و یا انحراف و ناشایستگی بدون مجازات باشد، مقام معظم رهبری190 هزار سو نیاز کشور در مسئله هسته ای را لازم می دانند، که هر سو خود تا شش برابر سانتریفوژهای کنونی می تواند با نسل های جدید سانتریفوژ غنی سازی داشته باشد، تا بتواند نیاز های سوخت نیروگاهای هسته ای را تامین کند و کوتاهی در این امر با هر توجیه ای قابل قبول نیست.
عبرت از تاریخ پندی است که خداوند عالم در قرآن کریم به عنوان تنها الگوی جهانیان، ما را به عبرت گرفتن ار تاریخ فرا می خواند، تاریخ ایران و آمریکا و غربیان به ما می گوید از آن زمان که استعمارگران انگلیسی و آمریکایی این شیاطین انسان نما، پایشان را به داخل ایران گذاشته اند فقط از طریق همین مذاکرات ها توانسته اند قراردادهای خائنانه و معاهده های ننگین و تحمیلی را با چراغ سبز و دادن وعده های فریبنده و دروغین، ضد انسانی ترین جنایات ها، غارت ها و تجزیه ایران و اقدامات پلیدشان را به سرانجام برسانند.
سیاست فعلی آنها در دام مذاکرات شان نهفته است و توطئه تازه ای نیست که عداه ای گاها فریفته می شوند، آنها نگاه می کنند بینند مذاکره کنندگان ایرانی در کجا لنگ می زنند و از همان جا وارد می شوند، در مذاکرات قبلی با خیانت، وعده های دروغین، بی شرمی و وقاحت حنجره آنان آشنا شدیم.
آنها با ادعاهای واهی حقوق بشر و دموکراسی و امنیت جهانی، خود را برتر از انسانهای دیگر نشان می دهند تا اراده برخی انسانهای ضعیف را تحت فرمان خویش بگیرند، و اگر از حقوق بشر برای مردم ایران حرف می زنند، حقوق بشر آنها برای افراد خاص و انگشت شماری است که راه سفارت خانه های غربی را بهتر از خانه خودشان یاد گرفته اند.
لازم نیست کشور یا فردی با آمریکائیان دشمنی نکند تا کاری به کار او نداشته باشند، فقط کافی است کشور، یا گروهی با آنان هم نظر نباشند، دیگر در نظر آنها دشمن شمرده می شوند، ابائی هم ندارند که این را آشکارا اعلام کنند یا پنهان کنند، همان طور که در زمان حمله نظامی به افغانستان و عراق، در اوج غرور شیطانی و سر مست از پیروزی گفتند، هر که با ماست دوست ماست و هر کسی با ما نیست دشمن ماست، و ایرانیان را در محور شرارت قرار دادند، و رئیس جمهور احمق شان جوج بوش هم اعلام کرد، به من وحی شد که به عراق حمله کنم.
در حالی که آنها نشان داده اند که در عمل خواهان توافق با ایران نیستند، عده ای با عمل سزارین می خواهند از شکم این مذاکرات، نوزاد ناقص الخلقه ای را بیرون بکشند و اشتباهات وحشتناک تری را برای مردم ایران و انقلابی اسلامی به بار بیاورند، و ایران را در تنگناهای بدتری قرار بدهند.
آنها قطعا نمی آیند این فرصت را به ایران بدهند و تحریم ها را بردارند، حتی اعلام هم نمی کنند که تحریم ها را بر می داریم یا بر نمی داریم، با اعلام کردن برداشتن قسمتی از تحریم ها ، این شرکت ها و سازمان های تجاری و اقتصادی جهانی است که به سمت ایران سرازیر می شوند و دیگر لازم نیست ایران به خاطر چهار میلیارد دلار در شش ماه حق خودش را به ادامه مذاکرات گره بزند.
آنها دیده اند که مردم ایران در سی و پنج سال که از انقلاب می گذرد، در حین جنگ ها و درگیری ها با دشمنان خارجی و منافقان و تجزیه طلبان داخلی، و زیر شدیدترین تحریم ها، تهدیدات و فشارهای شدید سیاسی، نظامی و اقتصادی توانستند سیصد سال عقب ماندگی خود را از نظر پیشرفت در علم روز زمانه به تحقق برسانند و به علم و فناوری و پیشرفت روز در دنیا برسند، و با کمی رهایی از فشار تحریم ها، توانایی های خود را به اوج می رسانند.
آنها نشان داده اند که هدفشان از این مذاکرات فشار بیشتر به ایران است نه اینکه بخواهند با توافق با ایران به اقتصاد ایران کمک کنند، آنها در جهان می گردند تا ارتباطات و پیوندهای ایران را با خارج از مرزهایش قطع کنند، حتی به اقتصاد خود و هم پیمانانشان، ضرر می رسانند تا اقتصاد ایران را خرابتر کنند، این ساده لوحی است که فکر کنیم آنها زحمات سی و پنج ساله خودشان را بر باد بدهند.
آثار، علائم و حتی نتایج مذاکرات هم از همین حالا خود را نشان می دهد، که محال است آنها با ایران توافقی درست و عادلانه ای بکنند، تا به اقتصاد ایران کمک شود، آنها علنا تاکید کرده اند که تحریم های ما ایرانی ها را پای میز مذاکره آورد، و توانستیم اورانیوم بیست در صدشان را پنج درصد کنیم، ساخت بمب اتمی توسط ایران را عقب انداختیم و جهان را امن تر کردیم، این را برای خود پیروزی می دانند، شعارش را می دهند و راهبردشان را همین رویه اعلام می کنند.
اوباما می گوید وظیفه آمریکا اعتماد به ایران نیست، بلکه در پی بررسی اقداماتی هستیم که از ایران انتظار داریم، معلوم است که این مذاکرات همان گوساله سامری است که هر صدای شیطانی از داخل آن در می آید، این دور مذاکرات بیهوده و باطل تنها برنامه صلح آمیز انرژی هسته ای ایران را در جهان پیچیده ‌تر می کند و جنایات آنها را در حق مردم ایران می پوشاند.
دولت ايران چه چيزي را بايستي به آمريکا بدهد تا دولتمردان آن کشور راضي باشند و به ایران اعتماد کنند و از توطئه هاي خود علیه مردم و نظام ایران دست بردارند، آیا منابعی و ثروتی در جهان پیدا می شود که طمع و حرص استعمارگران تاریخ را سیراب کند و آیا خواسته های آنها حد و مرزی خواهد داشت؟.
با امتیاز دادن و از حق خود گذشتن، اعتماد برای دیگری به دست نمی آید، اگر کشوری یا فردی به دیگری اعتماد نداشته باشد هر چیزی را هم که به او بدهند اعتمادش به دست نمی آید، بخشیدن حق کسی به دیگری موجب اعتماد طرف دیگر نمی شود، اعتماد کردن چیزی نیست که با امتیاز دادن و گرفتن به دست بیاید، اعتماد از رفتار، گفتار و عملکرد طرفین به دست می آید.
این مذاکرات تا همین الان با همه ارزشهای انسانی و قانونی در عرف بین الملل کاملا در تضاد بوده است، آژانس اتمی با هیچ کشوری اینگونه رفتار نکرده و نمی کند، حال عده ای در داخل از اعتماد سازی و تنش زدائی برای توافق با آنان سخن می گویند، و هر طوری هست می خواهند با کسانی توافق کنند که با مذاکره شکار می کنند نه توافق، آنها با مذاکره امتیاز می گیرند و توافقی هم نمی کنند، نمی خواهند توافق کنند، اگر هم به ظاهر توافقی بکنند به راحتی بر خلاف تعهدات خود عمل می کنند و ابائی هم ندارند.
در مذاکرات ساز خود را می زنند و همچنان که امتیاز می گیرند هیچ نرمشی تا حالا در مذاکرات نداشته اند به مفاد هیچ قراردادی عمل نمی کنند آنها با مذاکره هار شده اند نه رام، و در حالی که آنها استاد وعده و وعید دادن و نقدی امتیاز گرفتن هستند و در این کار ید بیضائی دارند ولی بعضی از مسئولان از حول سقوط و توافق نکردن در مذاکرات، گیج و منگ و خواب زده، جلو می روند.
امریکائیان در مذاکرات تنها تلاش دارند تا با سخن بر حریف خود غلبه کنند، آنها فقط همین یک راه را در برخورد با ایران در دست دارند و همه برگ های آنان در برابر اقتدار قدرتمند ایران سوخته شده است.
بعضی ها به دلایلی خاصی گرفتار افکار و رفتار آنها و یا پرورده سرزمین آنها هستند آن چیزی که می گویند آن چیزی نیست که فکر می کنند گفتار و رفتارشان یکی نیست آمریکائیان دنبال همین آدم های خاص هستند.
آدمهایی خاصی که لازم نیست آنها زحمت بکشند و آنها را توجیه کنند و فریب شان بدهند بلکه غرب برایشان فریبنده است آمریکا برایشان هیبت دارد و این در حالی است که این آدم های خاص نمی توانند با بصیرت ببینند که جمهوری اسلامی ایران مُُهر باطل بودن باطل را بر پیشانی همین نظام های استعماری و حکومت های شیطانی زده است.
برای فهمیدن بعضی چیزها هوش فوق العاده ای لازم نیست، بله آنها قدرت و نفوذ داشته و دارند، ولی حالا وضع فرق کرده، هر آدم عاقلی با دیدن قدرت و نفوذ عظیم ایران در منطقه می فهمد که باید به امریکائیان گفت دیگر مهمانی تمام شده است، آنها مثل میوای شده اند که همه آبش را کشیده باشند، و تمام قدرت امریکا در برابر ایران تبدیل به قیل و قال او شده است.
سران احمق و درمانده کاخ سفید در آمریکا اینک از سر بیچارگی و استیصال در برابر ایران، با ضد تمدن ترین حکومت های منطقه و گروهای ضد بشری و تروریستی، در یک جبهه علیه ایران اسلامی قرار گرفته اند، و این برای ایران یک افتخار است که دشمنانش را به این درجه از ذلت کشانده است و نشان می دهد ایران یک قدرت افسانه ای شده است، آنها در پشت میکروفن ها به شعور خودشان همچنان توهین می کنند و این را برای رسیدن به هدف شان طبیعی می دانند کیست در منطقه که اینها را نداند.
با بت مذاکره هم دردی از آنان دوا نمی شود همچنان که با بت القائده و داعش نتوانستند هیچ غلطی بکنند، آنها باید بدانند اگر در ایران دولت ها و نوع سخن گفتن ها کمی عوض می شود ولی راه امام راحل و تبعیت از ولایت و رهبری همچنان ادامه دارد.
ما امر مسئولین مان در نظام مقدس جمهوری اسلامی را مطاع می دانیم ولی دولت محترم و مذاکره کنندگان خود بهتر می دانند که این مذاکرات بوئی از توافق با آمریکائیان نمی دهد، حالت مذاکره خود بوئی دیگر دارد، سخنان و موضع گیری آنها به خوبی نشان می دهد که نمی خواهند در مذاکرات توافقی حاصل شود.
معمولا وقتی بخواهد در مذاکرات توافقی صورت بگیرد سخنان و حرکات طرفین معلوم می شود، طوری سخن می گویند که دیدگاهها بیشتر به هم نزدیک شود، ولی اینها فقط اتهامات جدیدی می زنند. مسائلی دیگری که ربطی به آنها ندارد و هیچ صلاحیتی در باره آن ندارند را طلبکار می شوند و مذاکرات را به حاشیه می برند.
در آخر هم می گویند ایران باید تضمین بدهد که در آینده به طرف سلاح اتمی نخواهد رفت و ما برای این موضوع به ایرانیان فشار می آوریم که در آینده به طرف ساخت سلاح اتمی نروند، ادعا می کنند ایرانیان باید برای آینده اعتماد ما را جلب کنند که به طرف سلاح نمی روند.
آنها چون هیچ مدرکی از ایران برای اتهامات بی اساس خود در ساخت سلاح ندارند به همین خاطر از زمان حال به آینده رفته و در آنجا برای کاری که ایران نکرده است تهمت می زنند که ممکن است ایرانیان در آینده سلاح بسازند از همین رو باید تاوانش را در مذاکرات با ما و در زمان حال بدهند.
تمرکز و قبضه اقتدار انقلاب اسلامی ایران به مذاکرات ایران و گروه5+1 گره خورده است و انرژی هسته ای در نوک حمله دشمنان قسم خورده ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است، برای همین هم درست به مرکز تقدیر انقلاب اسلامی جست زده اند و می خواهند دست درازی کنند، و برای این کار این دام مذاکرات را پهن کرده اند و هر روز چیزی می گویند آنها با این مذاکرات تمام جنایات و قساوتی که در ریختن خون ایرانیان ریخته اند را لوث می کنند، آنها حتی دارو را برای بیماران در ایران دهها سال است که تحریم کرده اند و از آن طرف برای مردم ایران دل می سوزانند و از حقوق بشر در ایران نگرانند.
اینک همین تمرکز و قبضه اقتدار انقلاب اسلامی می تواند مذاکرات را به نفع ایران جلو ببرد و حق مردم ایران را از جهان خواران بگیرد، این انقلاب با خون پاک شهدا رشد کرده، میوه داده و این دام مذاکراتی نباید شیوه جنگیدن با مستکبران تاریخ را از یاد ما ببرد.
اگر در مذاکرات ذره ای کوتاه بیاییم فردا تمام آرمانهای انقلاب را به چالش می کشند نمونه اش را در عقب نشینی و اکسیده کردن بیست درصد غنی سازی به پنج درصد، در سال قبل دیدیم، آنها اگر با جنایت و مکر و حیله و خیانت کردن نتوانند جلو پیشرفت انرژی هسته ای ایران را بگیرند و به اهداف پلیدشان نرسند، با القائده و داعش جلو می آیند تا در مذاکرات با ایران با اهرم جنایتکاران تکفیری و تهدید هم پیمانان ایران جلو پیشرفت ایران را بگیرند.
در حالی که در این مذاکرات هیچ خیری برای مردم ایران نیست ولی عده ای خاص اینک با قلم های مسموم خود، وادادگی خود و هم فکرانشان را توجیه می کنند معلوم نیست در آن هشت سال که خود و دوستان شان در راس امور بودند در مذاکرات هسته ای چه گلی به سر مردم ایران زدند که حالا ادعاهایشان در پس مانده های روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب باز هم از تمدید مذاکرات شکست خورده خود در یک سال اخیر سخن می گویند و قلم فرسایی می کنند.
والله که این برای یک ایرانی درد است که پیشرفت ایران را همچون چماقی بر سر آنان بکوبند نه برای افتخار ایرانیان ، بلکه برای اینکه غیر مستقیم به آنها بفهمانند که اگر ده سال قبل با ما توافق می کردید قطعا ایران اینک نوزده هزار سانتریفوژ نداشت، و همان چند عدد سانتریفوژ که رضایت دادیم بیشتر نمی شد و برای فشار آوردن به آنها برای توافق کردن، آنان را از پیشرفت بیشتر ایران بترسانند.
یک ایرانی از خود خجالت می کشد برای یک ایرانی چه چیزی می ماند وقتی عده ای آنگولاساکسون جنایتکار و درمانده در اوج ذلت و استیصال هنوز هم مردم ایران را تهدید کنند تهمت بزنند و همچنان امتیاز بگیرند، یک ایرانی مسلمان چه بگوید بعد از ریخته شدن خون پاک سیصد هزار از جوان هایش و بعد از سی و پنج سال از انقلاب شکوهمند اسلامی با وعده های پوچ آنان را به بازی بگیرند و به اعتقادات آنها توهین کنند و از حقوق بشر برای همجنس بازان سخن بگویند.
عده ای غرب زده روشنفکر نما که هیچ تناسبی با انقلاب و ارزش ها و جایگاهش ندارند نه تخصصی دارند نه تعهدی دارند، حداقل باید این را بدانند که آمریکائیان از هیچ کشوری این طور سخن گفتن را در مذاکرات نشنیده اند، و این وظیفه مذاکره کنندگان را بسیار سنگین تر می کند، آنها اگر پشت تریبون می آیند و از امنیت جهانی، مبارزه با تروریست، حقوق بشر و دمکراسی حرف می زنند و به شعور خودشان توهین می کنند، برای آنان اینطور سخن گفتن یک راهبرد است.
بعضی ها راه رفتن را بلدند ولی راه بردن را بلد نیستند، حرف های آنها در داخل بر مبنای عقلانیت و خرد جمعی نیست، و اگر مسئولیت شناسی بعضی مسئولین در اداره امور اجرائی کشور قابل تقدیر باشد، ولی به همان اندازه کم محلی ایشان نسبت به منتقدان دلسوز انقلاب ناپسند است.
کسانی که مسئولین جنایتکار آمریکائی و غربی را دوست خطاب می کنند بهتر است بدانند خود مسئولان آمریکائی و غربی ضرب المثل هایی دارند که عمیقا به آنها معتقدند اولا که می گویند اگر شما کنار دوست خود نشسته اید ما کنار دوست خود ننشسته ایم و اینکه می گویند اگر یک بار فریبم دادی شرمم باد ولی دفعه دیگر نمی گذارم این کار را بکنی، پس بهتر است به همان باور خود هم که شده احترام بگذارند و بپذیرند که حق ایران را از آمریکا گرفتن، تتها به تضعیف رژیم غاصب اسرائیل بستگی دارد.
از این مذاکرات که نمادی از زورگویی آمریکائیان علیه ایران و بشریت است باید یک یادگاری به جا گذاشت، ایران فقط از این طریق می تواند از این ددان و ناکسان حق خودش را بگیرد و در مقابل شان بایستد، ابهت پوشالی آنان را همچنان که بارها پیش جهانیان شکسته است باز هم بشکند، ادامه پیروزی های دنباله دارانقلاب اسلامی و مصاف ایران با جهان خواران و شیاطین تاریخ معاصر جهان اینک به اقتدار همین مذاکرات بستگی دارد، و یقینا همین ادامه راه پر اقتدار انقلاب اسلامی، یگانه راه نجات اقتصاد ایران است.
توافق با آمریکائیان نه امکان پذیر است و نه در شان جمهوری اسلامی ایران است که توافق را از آنها گدائی کند، اگر فرجام انرژی صلح آمیز هسته ای ایران مذاکره کردن با آمریکائی ها و غربی ها باشد، شوم ترین مذاکرات ایران اسلامی با شیاطین انسان نما خواهد شد.
مذاکره کنندگان آمریکائی اشباح خبیثی هستند که به دروغ لباس حقیقت پوشیده اند، ایران هرگز به حقانیت خودش شکی ندارد ولی به القاب هزار رنگ آنها شک دارد که رسانه ها و ماهواره های خود را تا پای میز مذاکره با خود آورده اند و دارند با فریب مذاکره با ایران، تمام جنایت های خود در حق مردم و نظام ایران را می پوشانند.
توهم ‌پراکنی و خیال‌ پردازی به جای واقعیت ‌ها، شیوه جنگیدن آنها در مذاکرات شده است، و در حالی که ایرانیان ثابت کرده اند که عزمی برای تولید سلاح هسته‌ای نداشته و ندارند اما مبنای تفکر آمریکائیان به ‌هیچ وجه مستند به واقعیات برنامه صلح آمیز هسته ‌ای ایران نیست.
همین مذاکرات است که اگر درست جلو برود می تواند برای آنها خطرناک باشد و نام ایران و حقانیت انقلاب اسلامی ایران را در دنیا ثبت می کند، بمب اتم برای آنها خطرناک نیست، در نظر آنها ارزش های انقلاب اسلامی، و گسترش آن بین جهانیان، خطرناک تر از هر بمب اتمی است و می تواند سلطه آنان را در جهان از بین ببرد.
ساده لوحی یا تصفیه سیاسی جماعتی که از مذاکره خدای کینه توزی ساخته اند، عده ای باید بپذیرند که دوستی با امریکا و پیشرفت ایران در یک جا نمی گنجد، دوستی با امریکا و دشمنی با نیروهای ارزشی انقلاب در یک جا جمع نمی شود، آنها اینقدر زهر وارد مذاکرات کرده اند که دیگر پادزهر هم افاقه نمی کند، آنقدر که دولت فعلی امریکا در زورگویی و استبداد همیشگی خود استوار است مذاکره کنندگان هیچ گونه اقتداری از خود نشان نداده اند.
این مذاکرات برای نمایش قدرت انقلاب اسلامی و حقانیت آن در بین جهانیان شکل گرفته است و باید نشانه قدرت و اقتدار ایرانیان و ذلت و درماندگی امریکائیان باشد، اکنون این مذاکرات در بزنگاه مهم تاریخ با فرصت ‌هایی کم ‌نظیر و با تهدیدهایی جدی از سوی دشمنان مستکبری روبروست که سلطه آنان رو به زوال است.
مذاکره در فرهنگ سیاسی مفهوم و معنای ویژه‌ای دارد، این مذاکرات بی مقدار، زیبنده همان آمریکائیان بی مقدار است که ناچارا پای میز مذاکره آمده اند و با کوچکترین اهرمی که در دست بگیرند همه مذاکرات را به هم می زنند.
آنها برای امتیاز گرفتن در مذاکرات با ایران، حتی نظم منطقه را به هم می زنند با اینکه می دانند که نمی توانند نظمی دیگر را برقرار کنند، آنها دیگر هیچ قدرتی در مقابل منطق عالمانه و به حق ایران در مذاکرات هسته ای ندارند.
جدا از روند معمول مذاکرات دو طرفه یا چند طرفه در جهان معاصر همه کارشناسان و سیاسیون در جهان می دانند که مذاکره و توافق ایران با امریکا برای توافق هسته ای کمال خامی است، و اکثریت و شاید همه عناصر کلیدی داخل کنگره امریکا مخالف هر نوع توافق هسته‌ای با ایران هستند، داعش هم برای آمریکا لقمه ای گلوگیری است که نمی تواتند با آن ایران را تحت فشار قرار بدهند، ایران این قدرت را دارد و ثابت کرده که پیروزی بدون جنگیدن شیوه اصلی او در نبردهای نیابتی است، ایران ید بیضائی در این جنگ ها دارد.
تا مذاکره با این بهانه جویان سرکش ادامه داشته باشد، اتهام تهدید و تحقیر به دولت و مردم عزیز ایران از طرف همین جنایتکاران وجود دارد، و روز به روز بیشتر می شود، معنویت پیام انقلاب اسلامی باید در مذاکرات به نمایش گذاشته شود، امروز قدرت نظامی شرط نیست بلکه شرط اساسی امتداد اتحاد است، که این اتحاد را ایران با هم پیمانانش ثابت کرده است، اینها عوامل اصلی در مراحل نبرد هستند.
امریکائیان شاید با رژیم منحوس اسرائیل هم پیمان باشند، ولی وفاداری آنان به همدیگر سست تر از علف های بیابان است، قدرت مقاومت در منطقه، در دستان با کفایت ایران انقلابی است و مذاکرات هسته ای خط مقدم مصاف انقلاب اسلامی، با مستکبران تاریخ شده است و این مذاکرات باید سر مشقی برای آیندگان باشد.
مردم ایران و مسئولان ایرانی در موقعیتی نیستند که بخواهند تصمیمی سختی بگیرند و مسئولان مذاکره کننده ایران این را نشان داده اند، ایرانیان تصمیمات سخت خود را زمانی که خون جوانهایش را در جلو کاخ های رژیم ستم شاهی به زمین می ریختند تا شاهان بی کفایت و آمریکائیان قاتل و اجانب چپاولگر را از ایران عزیز بیرون کنند گرفته اند، این آنها هستند که باید تصمصم سخت بگیرند و هر روز هم ذلت بیشتری برای خود و هم پیمانانشان بیافرینند.
رسانه های وابسته غربی ادعا می کنند که تنش، زمانی بین ایران و آمریکا کم می شود که هر کدامشان از خواسته های خود تا حدودی عقب نشینی کنند، در حالی که آنها دلارهای نفتی مرتجعین عرب را خرج می کنند تا به طور پیوسته برای ایران تنش ایجاد کنند، و تنش یک امر حقیقی نیست بلکه یک امریست که اوضاع و شرایطی خاص به سوی آن سوق داده می شود، و آنها از همین طریق اوضاع را به سوی جریاناتی که خود ساخته اند سوق می دهند، جریاناتی از قبیل تشکیل ائتلاف چند کشور بدون اجازه سازمان ملل علیه تروریست ها ، یا تشکیل کنفرانس های متعدد دوستان سوریه ، یا حمله به عراق و افغانستان درست می کنند، ولی این تنش ها گذرا هستند و نمی توانند از اینها قدرت بیافرینند.
این رسانه های وابسته طوری تبلیغ می کنند و می گویند که انعقاد توافق میان مقامات تهران و کشورهای بزرگ درباره برنامه هسته ای ایران، بازگشت قدرتمندانه ایران به صحنه منطقه ای را تثبیت خواهد کرد، و معلوم نیست از کدام بازگشت قدرتمندانه ایران در تاریخ معاصر ایران سخن می گویند؟.
نباید ارزش های انقلاب اسلامی و حریت ایرانی را جهل جماعتی به یغما ببرد که دشمنان کینه توز و قسم خورده ایران را که در قالب های پیاده نظام صهیونیستی و آمریکائی که با دلارهای نفتی ارتجاع عرب و میزبانی ترکیه در چند صد کیلومتری مرزهای ایران هستند را نمی بینند.
نمی خواهند بپذیرند که ایران موفق شده انقلابیون منطقه را با مفهوم بیداری اسلامی و آگاهی سیاسی همراه کند و موازنه قدرت را در منطقه به کلی تغییر بدهد، این برای آمریکائیان سنگین است که ایران الگوی ملت های مسلمان تحت ستم و آزادیخواه در منطقه و جهان باشد، این موفقیت‌های جمهوری اسلامی ایران ناشی از بصیریت، وجود رهبری آگاه و ظلم ستیزی مردم غیور ایران و به برکت خون شهدا بوده است.
این مذاکرات ضامن بقای ارزش های انقلاب اسلامی و آرمانهای مردم ایران است، این مذاکرات اسطوره ساز حقانیت انقلاب اسلامی شده است، و یکی از مهم ‌ترین ابعاد اقتدار ملی ایرانیان محسوب می شود، و جهت گیری صحیح و انقلابی در این مذاکرات ضروری است مردم ایران در مکتب خانه ی مولای خود حضرت علی علیه السلام آموخته اند که همواره رویکرد ظلم ستیزی خود را ادامه بدهند.

احمد رضا بهمنیار