اشعاری از مقام معظم رهبری

بازدید : 3532
زمان تقریبی مطالعه : 1 دقیقه
تاریخ : 13 آبان 1390
اشعاری از مقام معظم رهبری

محراب جمکران

شاعر : سيد على خامنه اى

 

دلم قرار نمى گيرد از فغان بى تو

سپندوار ز کف داده‏ام عنان بى تو

ز تلخ کامى دوران نشد دلم فارغ

ز جام عشق لبى تَر نکرد، جان بى تو

چو آسمان مه آلوده‏ام ز تنگ دلى

پر است ‏سينه‏ام از اندوه گران بى تو

نسيم صبح نمى آورد ترانه شـــوق

سر بهار ندارند بلبلان بى تـــــــو

لب از حکايت ‏شب‌هاى تار مى بندم

اگر امان دهدم چشم خونفشان بى تو

چو شمع کشته ندارم شراره‏اى به زبان

نمى زند سخنم آتشى به جان بى تـــو

ز بى دلى و خموشى چو نقش تصويرم

نمى گشايدم از بى خودى زبان بى تو

عقيق سرد به زير زبان تشنه نهـــــــم

چو يادم آيد از آن شکرين دهان بى تو

گزارش غم دل را مگر کنم چو " امين‏"

جدا ز خلق به محراب جمکران بى تو

 

خورشيد من بر آى

شاعر: سيد على خامنه اى

 

دل را ز بيخودى سر از خود رميدن است

جان را هواى ز قفس تن پريـــدن است

از بيم مرگ نيست که سر داده‏ام فغــان

بانگ جرس به شوق به منزل رسيدن است

دستم نمى رسد که دل از سينه بر کنـــم

بارى علاج شکر گريبان دريــــدن است

شامم سيه ترست ز گيســـــوى سرکشت

خورشيد من بر آى که وقت دميدن است

سوى تو اى خلاصه گلزار زندگـــــــى

مرغ نگه در آرزوى پر کشيـــــدن است

بگرفته آب و رنگ ز فيض حضــــــور تو

هر گل در اين چمن که سزاوار ديدن است

با اهل درد شرح غم خود نمى کنـــــــم

تقدير غصه دل من ناشنيـــــــــدن است

آن را که لب به دام هوس گشت آشنـــــا

روزى " امين‏" (1) سزا لب حسرت گزيدن است

1- تخلص شعرى مقام معظم رهبرى

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه