شاه در 23 اسفند 1341ه. ش طی سخنانی در پایگاه وحدتی دزفول، از مراجع و روحانیان به زشتی یاد کرد و نسبت به یک سرکوب قریب الوقوع هشدار داد (126). امام خمینی (رحمه الله علیه) نیز در همان روز با صدور اعلامیه ای نوروز سال 42 را عزای عمومی اعلام کرد(127) از آن جا که سال گروهی بی شماری از مردم در ایام نوروز برای زیارت حضرت معصومه (علیه السلام) و دیدن مراجع به قم می آمدند، آن سال این حضور، وسیله ای برای اعتراض مردم علیه رژیم گردید. در روز دوم فروردین ماه 1342 که مصادف با 25 شوال 1382ه. ق سالگرد شهادت امام صادق (علیه السلام) بود، مجلس سوگواری از سوی آیت الله گلپایگانی، در مدرسه فیضیه برگزار گردید. آن روز ماموران زیادی که به طور ناشناس با اتوبوس وارد قم شده بودند پس از ناکامی از بر هم زدن مجلس سوگواری بیت امام، وارد مدرسه فیضیه شده و به ضرب و شتم طلاب و مردم شرکت کننده در مجلس پرداختند طلبه ها نیز با استفاده از سنگ و آجر و چوب به دفاع از خود برخاستند، اما نیروهای مسلح که در مدرسه را در محاصره خود داشتند به کمک کماندوها شتافته و با به گلوله بستن طلاب و مردم، تعدادی از آن ها را مجروح و شهید نمودند(128).
وقتی خبر فاجعه فیضیه را امام خمینی (رحمه الله علیه) رساندند ایشان بالافاصله تصمیم گرفت به طرف آن مدرسه حرکت کند. روحانیان و مردم حاضر در منزل که از احتمال گزند به ایشان بودند، مانع خروج امام از منزل شدند. با این همه، امام در سخنان و اطلاعیه های متعددی که به مناسبت های مختلف درباره فاجعه مذکور ایراد و منتشر می ساخت و به افشاگری علیه ماهیت دولت پهلوی می پرداخت و مردم را نسبت به عمق فاجعه مطلع می نمود:
من مصمم هستم که از پا ننشینم تا دستگاه فاسد را به جای خود بنشانم و یا در پیشگاه مقدس حق تعالی با عذر وفود کنم. شما هم ای علمای اسلام مصمم شوید و بدانید پیروزی با شماست(129).