پرسش مهمی که در این جا مطرح می شود آن است که چرا امام (رحمه الله علیه) پیش از سال 41 و در زمان مرحوم آیت الله بروجردی علیه رژیم پهلوی موضع نگرفت و مخالفت های سیاسی خود را آشکار نساخت. برای پاسخ بدین پرسش، آگاهی از سه موضوع اهمیت خاص دارد. این موضوعات عبارت است از:
با توجه به نقش و جایگاه نهاد مرجعیت در بسیج سیاسی مردم و نیز اقتدار سنتی مراجع دینی در برابر اقتدار سیاسی دولت، هرگونه مخالفت و اعتراض همگانی، منوط بر آن بود که یا مراجع دینی در برابر اقتدار سیاسی دولت، هرگونه مخالفت و اعتراض همگانی، منوط بر آن بود که یا مراجع دینی رهبری نهضت را به عهده گیرند و یا به حمایت از آن پردازند.
بی تردید در زمان حیات آیت الله بروجردی، مرجعیت عامه به ایشان تعلق داشت و خارج از حوزه اقتدار دینی وی، عملاً کاری انجام نمی گرفت. امام خمینی - که در آن دوران مجتهدی فاضل (نه مرجع) و استادی برجسته به شمار می آمد - همواره به حمایت از آیت الله بروجردی می پرداخت؛ از نظر سیاسی، خارج از چارچوب مرجعیت وی موضعی بر نمی گزید و تقویت پایه های اقتدار آن بزرگوار را به معنای تحکیم حوزه های علمیه و سنگر رویارویی با تعرضات احتمالی دولت می دانست. با رحلت آیت الله بروجردی مقام مرجعیت به امام خمینی نیز روی آورد و زمینه های اقتدار سنتی و اجتماعی ایشان فراهم آمد. در واقع از این دوره به بعد امام خمینی از جایگاه یک مرجع دینی، نهضتی را آغاز کرد که بدون احراز چنین اقتداری پیروزی آن ناممکن به نظر می رسید.