باسمه تعالی
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
کتاب انتخاب شده حاوی مطالب بسیار ارزشمند در خصوص مسائل مالی و زندگی فردی و اجتماعی اقتصادی مخصوصا برای وضعیت اقتصادی امروز جامعه ما می باشد و ارزش چند بار مطالعه را دارد
داوطلبان محترم شرکت در مسابقه قبلا از هر کاری به نکات ذیل توجه فرمایند :
1- برای راحتی یادگیری متن کتاب رنگ پردازی شده است و در ذیل هر مطلب یک تا چند سوال به رنگ قرمز اضافه شده است . سوالات آزمون دقیقا از همین سوالات به صورت سه گزینه ای انتخاب می شود لذا یادگیری این سوالات برای کسانی که می خواهند نمره حد نصاب را بیاورند و در قرعه کشی شرکت داشته باشند خیلی مهم است .
2-آزمون به صورت اینترنتی از طریق سایت فرهنگی مذهبی فلاح برگزار می شود و کسانی که تا کنون در سامانه آزمونهای این سایت ثبت نام نکرده اند می توانند از طریق
ثبت نام کنند . ودر صورت آمادگی وارد آزمون شوند
3- زمان پاسخگویی به آزمون از اول ذیقعده (شنبه 15خرداد تا 10 ذیقعده 31 خردادساعت 24) خواهد بود قرعه کشی در روز ولادت امام رضا علیه السلام انجام خواهد شد .
4- در این مسابقه فقط افراد 10 سال به بالا می توانند شرکت کنند
(در صورت برنده شدن از افراد تصویر کارت ملی یا شناسنامه خواسته می شود .) ضمنا در اطلاعات ثبت نام دقت کافی داشته باشند با اطلاعات کارت ملی و شناسنامه مغایرت نداشته باشد
5- فعلا برای مسابقه 14 جایزه یک میلیون ریالی در نظر گرفته شده است که در صورت استقبال بالا انشا ء الله افزایش خواهد یافت
**************************************************************************************
امام رضا علیه السلام - زندگی و اقتصاد.
پیشگفتار
نیازهای زندگی و مسائل معیشتی و اقتصادی، بیشترین نگرانی انسان دیروز و امروز است و با شرایط کنونی، در آینده نیز چنین خواهد بود. برطرف کردن این نگرانی بزرگ و فراگیر، آنگاه امکان دارد که اقتصاد با مسائل ارزشی آمیخته گردد و اخلاق به کمک معیارهای اقتصادی بشتابد، و عدالت اجتماعی بر سیاستهای مالی و نظامهای اقتصادی پرتو افکند.
روشن است که قوانین به تنهایی نمیتواند تعهد لازم و مسئولیت شناسی ژرفی را در انسانها پدید آورد، و از اینهمه فاصلههای زندگی و محرومیتها بکاهد. از اینرو، در تعالیم اسلامی، اخلاق و اقتصاد پیوندی ناگسستنی دارد و فعالیتهای اقتصادی انسانی بر پایهی باور تکلیف و مسئولیتهای خدایی استوار گردیده است انسانهای دینباور، در گردش ثروت و شیوههای تولید وتوزیع و مصرف، از تکلیف الهی پیروی میکنند و مسئولیتهای انسانی را نیک باور دارند. بدین جهت است که بازار اسلامی و کارگاه و کارخانه و مزرعهی اسلامی با دیگر بازارها، کارخانهها و مزارع تفاوتی اصولی مییابد. و اصول و معیارهایی خدایی بر آن پرتو افکنده و آن را از هر گونه ظلم و حقکشی بدور داشته است. (البته در صورتی که اسلامی باشد).
اصل تعهد شناسی و مسئولیتپذیری که از آموزشهای اساسی همهی ادیان آسمانی است، در اسلام باید مورد تأکید قرار گرفته است؛ بویژه در روابط اقتصادی، در پرتو این اصل است که زندگی سامانی شایسته مییابد و از رنج و اندوه تودههای انسانی کاسته میگردد.
حضرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) در بیان «حکمت احکام» و از جمله «زکات» میفرماید:
«لان الله کلف اهل الصحه القیام بشأن أهل الزمانة و البلوی [1] … خداوند توانمندان را مکلف کرده است تا برای (ادارهی) امور بیماران زمینگیر و دیگر مبتلایان قیام کنند …»
مسئولیتهای اقتصادی، در حوزهی رفتار و تلاش انسانی و روابط اجتماعات بشری [2] از مهمترین مسئولیتها است، که همهی انسانها در برابر آن مسئول و متعهدند، و هرکس به سهم خویش و به مقدار توانی که دارد (طبق تعبیر کلام امام رضا (علیه السلام)، باید برای رفع نابسامانیهای اقتصادی جامعهی خویش و کل جامعهی بشری بکوشد. همین خط مشی کلی و همین سیاست مالی است که از مجموع تعالیم دین و احادیث پیامبر (ص) و امامان معصوم (علیه السلام) و از جمله تعالیم رضوی، به روشنی به دست میآید. خط اساسی و معیارهای اصلی این رساله نیز بر همین محور دور میزند.
در این زمانهی ناهنجار، و با همهی انسانیتهای فراموش شده، و با انبوه موانعی که بر سر راه انسانها در سراسر کرهی زمین پدید آمده است، اگر راههای رهایی به انسانها نموده شود، و ارزشهای معنوی و الهی درسی تبیین گردد، با آغوش باز پذیرفته خواهد شد، و روی کرد به آموزشهای اصیل دین اوج خواهد گرفت و زمینهی اندیشههای باطل بیپایه و اساس بشری، از میان خواهد رفت.
امام رضا (علیهالسلام):
رحم الله عبدا أحیی امرنا. فقلت له: و کیف یحیی امرکم؟ قال: یتعلم علومنا و یعلمها الناس. فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لا تبعونا: [3].
خدا بیامرزد کسی را که امر ما را زنده کند. گفتم: چگونه امر شما را زنده میکند؟ فرمود: علوم ما را میآموزد و به مردمان تعلیم میدهد. همانا اگر مردم تعالیم زیبای ما را دریابند از ما پیروی کنند (نه از غیر ما)، یعنی به راه درست و «صراط مستقیم» در میآیند و به سعادت هر دو جهان میرسند.
در راستای این هدف ارزشمند، پارهای از تعالیم رضوی (علیهالسلام) در مسائل معیشت و زندگی و بینشهای اقتصادی گرد آمد، و به صورت این رساله عرضه گشت. امید که در معرفی زیبائیهای تعالیم آن امام بزرگ، موفقیتی نصیب شده باشد، و نارسایی بیان و این قلم را، ژرفایی و بیکرانگی این حکمتها و آموزشها جبران کند، و دیدگاههای ویژهی مسائل مادی در احادیث امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) اندکی روشن گردد، و همگان را سودمند افتد و نسل جوان ما را با فرهنگ غنی اسلامی، اندکی آشنا سازد.
مشهد مقدس رضوی 3 / 2 / 81
اصل مالکیت
مالکیت حقیقی
امام رضا (علیهالسلام):
… اذ کان (الله تعالی) المالک للنفوس و الأموال و سائر الأشیاء الملک الحقیقی و کان ما فی أیدی الناس عواری … [4].
… خداوند مالک حقیقی مردمان و اموال و دیگر چیزهاست، و آنچه در دست مردم است، عاریت است …
مالکیت، در طول تاریخ، از سرچشمههای اصلی فساد، بیدادگری، درگیری و تضادهای اجتماعی بوده است؛ زیرا انسان، کانون نیاز و احتیاج است و نیازها با کالاها و اموال برآورده میشود و در اختیار داشتن و مالکیت مال و کالا، آسایش و آرامش انسان را تأمین میکند. طبقاتی که به «داشتن» های فراوانی دست بیابند، میتوانند نیازهای خود را به صورت کامل برطرف سازند، و در برابر احتیاجات احتمالی آینده تأمینی بسنده داشته باشند. بدینسان نقش اساسی مال و مالکیت در زندگی انسان آشکار میگردد.
به دنبال پیوند ناگسستنی وضع نیازمندیها با مالکیت، حس فزونطلبی انسان رخ مینماید. از اینرو، به ذخیرهسازی و انباشتن ثروت و گردآوری کالاها و مواد و اموال میپردازد، و برای داشتنهای زیاد و گسترش قلمرو مالکیت، به کوشش برمیخیزد، و هر راهی را برای رسیدن به این مقصود میپیماید، و از هر گونه مانع و محدودیتی سرباز میزند، و عوامل و زمینههایی را میجوید که دستیابی به داشتن بیشتر و افزونتر را ممکن سازد.
بدین جهت، ریشهی فتنهها و مشکلات و بیعدالتی و نابسامانی و نیازمندی در زندگی انسان، از مالکیت برمیخیزد، مالکیتی که مرز و حد و قانون و شرع نشناسد، و با احساس فزونخواهی و قدرت طلبی انسان آمیخته گردد، و بخشهای عظیمی از مواد و ثروت جامعه را از راههای نامشروع، ویژهی خویش سازد. درست اندیشیدند کسانی که گفتند: انسان باید از پرستش بت «درهم و دینار (سیم و زر) نیز بپرهیزد، و از قید اسارت مالی آزاد گردد، و احساس فزونخواهی و آزمندی و حرص او مهار شود، و از بند داشتنهای افراطی و نداشتنهای تفریطی نجات یابد، تا انسانیت او بشکفد و استعدادهایش به فعلیت درآید.
اصل مالکیت - به عنوان یک قانون پایدار برای حفظ جامعه و انسان - ضرورت دارد و اصلی انکار ناپذیر است، بگونهای که تعلق و بستگی برخی از اشیا به انسان، طبیعی و بر پایهی اصلی فطری است، لیکن همین اصل، اگر در چهارچوب شرع و قانون محدود نگردد، و با میزان عدالت مشخص نشود، سرچشمهی بدبختیها، نابسامانیها، و ویرانگریهای فراوان میگردد، و بسیاری از انسانها را از حق فطری خویش نیز محروم میسازد.
در اندیشهی الهی امام رضا (علیهالسلام)، مالکیت حقیقی ویژهی خداوند است و مردمان در داشتنها اصالت ندارند و مالک حقیقی نیستند؛ بلکه آنچه را در دست دارند و به ظاهر مالک آن هستند، به عنوان عاریت به آنان داده شده است تا برای گذران زندگی، از آنها - بصورت مشروع - بهره ببرند، چنانکه در کلام بلند پایهی آن امام بزرگ در آغاز فصل دیدیم.
نفی مالکیت حقیقی از انسان، و معرفی مالک حقیقی، نقشی اصولی در کار بهرهبرداری از اموال و کالاها دارد، و از هدف شدن مال و مالپرستی مانع میگردد، و نادیده گرفتن حقوق مالی را از میان میبرد، و بطور کلی بینش انسانها و شیوهی عمل آنان را در مسائل مالی، به راه درستی هدایت میکند، و از هر گونه بیتعهدی و خودمحوریهای سودپرستانه در مسائل مالی مانع میگردد. همچنین، این بینش توحیدی، در سیاستگذاری اقتصادی در نظام مالی جامعه نیز تأثیری ژرف دارد، و محور اصلی سیر مال و گردش ثروت را مشخص میسازد، و راه را به روی استفادههای افراطی فردی و محرومیتهای دسته جمعی سد میکند.
سوال
1-نظر مبارک امام رضا علیه السلام در خصوص مالکیت خداوند و مالکیت انسان چیست ؟
2-نفی مالکیت حقیقی از انسان، و معرفی مالک حقیقی (خدا) چه اثراتی دارد ؟
مالکیت مجازی
امام رضا (علیهالسلام):
… و انهم (الناس) مالکون مجازا لا حقیقة له، و کل ما أفاده الناس فهو غنیمة … [5].
… مردمان مالک مجازی (عاریتی) هستند که مالکیت آنان حقیقتی ندارد، و همهی آنچه را از راه سود به دست میآورند در حقیقت غنیمت است
انسانها همه در بهرهبرداری از طبیعت و مواهب آن، جنبهی وکالت، امانتداری، خلافت و جانشینی دارند، و میتوانند در حد وکیل در اموال و اشیا تصرف کنند و از آنها بهره ببرند. آنچه مردم از راه مبادلات و صنایع و فعالیت و کاربه دست میآورند و از خوان طبیعت بر میگیرند، در حقیقت غنیمت و فضل و بخشش الهی است که به آنها میرسد.
در آیهای که مالکیت انسان ذکر شده، مالکیت اشخاص را استخلافی (جانشینی) و نیابتی و وکالتی معرفی کرده است:
«… و أنفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه …: [6].
از آن چیزها و اموالی که خداوند شما را به نیابت مالک آنها قرار داده است، به دیگران بدهید».
تعبیر «استخلاف: نیابت و جانشینی» ، نوع مالکیت انسان را روشن میسازد.
محدث بزرگوار، فیض کاشانی، ذیل این آیه میگوید:
«خداوند شما را در اموال نایب و خلیفهی خود قرار داده است، پس در حقیقت مالک اوست نه شما». [7].
این اصل نیز (اصل جانشینی و نیابت در اموال)، در مسائل اجتماعی تأثیری ژرف و بنیادی دارد، اگر درست آموزش داده شود، و در قانونگذاری و برنامههای مالی مورد توجه باشد.
سوال
1-در مالکیت مجازی آنچه انسان از طریق سود به دست می آورد ........... است
2-از کدام آیه قرآن استنباط می شود که مالکیت انسان استخلافی (جانشینی ) است ؟
مالکیت اجتماعی
امام رضا (علیهالسلام):
اعلم … ان حق الاخوان واجب فرض … و أبذلوا النفوس و الأموال دونهم … و مؤاساتهم و مساواتهم فی کل ما یجوز فیه المساواة و المؤاساة … [8].
بدان! … که حق برادران واجب و فرض است از خود و اموالتان برای آنان سرمایهگذاری کنید، و در هر چیز که مساوات و برابری رواست با آنان به برابری و مساوات رفتار کنید …
مالکیت حقیقی خداوند و «مال الله» بودن تمام اموال و اشیا - حتی نفوس و انسانها - تعمیم بهرهبرداری را اثبات میکند؛ یعنی همگان چون خلق خدا و «عیال الله» هستند (طبق تعبیر احادیث)، باید از مواهب الهی و از خوان گستردهی خداوندی بهره ببرند، و همهی نیازمندان نیازشان را برآورند.
بنابراین، «مال الله» بودن، با «مال الناس» بودن رابطه دارد، و جریان الهی مال در جامعه و نظریهی «خدا مالکی» ، به ضرورت جریانی است مردمی؛ زیرا که «مال الله» ، «مال الناس» است و اموال و اشیا وسیلهای برای بهرهبرداری عموم انسانها حتی جنبندگان قرار داده شده است، و هدف از خلقت خود آنها یا مواد و منابع آنها، رفع نیاز همهی مردم است. همچنین این اصل اسلامی، هر گونه انحصارطلبی و ویژه ساختن بخشهایی از منابع ثروت و امکانات درآمد را به طبقهای خاص مردود میشمارد، و مالکیتهای آزاد و نامحدود را رد میکند، و مسئولیت بزرگ افراد را در برابر جریان مال مشخص میسازد، و همگان را در برابر کیفیت و کمیت بهرهبرداری از اموال مسئول میشناسد.
سوال
1- اینکه امام رضا علیه السلام مفرمایند «....بدان! … که حق برادران واجب و فرض است از خود و اموالتان برای آنان سرمایهگذاری کنید.....» اشاره به چه نوع مالکیتی است ؟
2-اعتقاد به این اصل اسلامی که «مال الله » همان «مال الناس» است باعث ردّ هر گونه ............... می شود
مالکیت فردی
امام رضا (علیهالسلام):
من شهد علی مؤمن بما یثلمه او یثلم ماله او مروءته، سماه الله کاذبا و ان کان صادقا و ان شهد له بما یحیی ما له او یعینه علی عدوه او یحقن دمه سماه الله صادقا و ان کان کاذبا. [9].
@آن کس که به زیان مؤمنی شهادتی بدهد که مایهی بدنامی او باشد، یا به مال و اعتبار او زیان رساند، خداوند او را دروغگو بنامد گر چه او راستگو باشد. و اگر گواهیای داد که مال او حفظ گردد، یا در برابر دشمن او را یاری کند یا خون او حفظ شود، خدا شهادت دهنده را راستگو بنامد؛ گر چه دروغگو باشد.
مالکیت فردی، از حقوق طبیعی و فطری انسان است (با توجه به مفهوم حقیقی مال و ملک). انسان از نیروی مادی و معنوی خود کمک میگیرد و با تغییر شکل مواد طبیعت، کالایی را میسازد، یا از معادن استخراج میکند. این کالا مورد میل و رغبت و نیاز مردم قرار میگیرد و ارزش پیدا میکند و مال و ملک به حساب میآید. این مال و ملک، در حقیقت بخشی از تلاش آدمی و همان نیروی انسان است که در خارج تجسم یافته است، و انسان حق پیدا میکند که محصول کار و کوشش خود را در اختیار داشته باشد و از هر گونه تجاوز و دستبرد به آن مانع گردد. نظام اجتماعی نیز باید این حق طبیعی را برای هر فرد به رسمیت بشناسد و نگهبان و پاسدار آن باشند.
این مالکیت، اگر از انسان گرفته شود، در حقیقت اختیار انسان نادیده گرفته شده و شخصیت او نفی گردیده است.
شرع نیز به این اصل طبیعی و حقوقی توجه کامل دارد، و آن را در نظام اقتصادی خویش، محور و اصل قرار داده است، و تمام مبادلات و معاملات و کارهای اقتصادی را بر آن استوار ساخته است. هر گونه تجاوز به حریم مالکیت فرد و غصب و سرقت مال مردمان، جرم به حساب آمده است.
در تعالیم والای امام رضا (علیهالسلام) تجاوز به حق مالکیت و سرقت اموال، عامل فساد مالی و کشتار انسانها شمرده شده است.
امام رضا (علیهالسلام):
… سرقت تحریم شد چون مایهی فساد اموال و کشتن مردمان است، و به این علت که دستدرازی و غصب اموال دیگران موجب کشتار و درگیری و حسدورزی است، و اینها مردم را به رها کردن داد و ستد و کسب مال از راه صنعت و کار فرامیخواند؛ زیرا (در صورت تجاوز به مال دیگران)، هیچ کس نسبت به مالی که به دست آمده است، از کس دیگر اولویت ندارد». [10].
حق مالکیت در نظر امام (علیه السلام) تا بدان پایه اهمیت دارد که انسان در دفاع از این حق، میتواند تا مرز شهادت پیش برود، و اگر در راه حفظ مال خویش کشته شود شهید به حساب میآید. یعنی کارگر یا کشاورز یا کاسبی که برای جلوگیری از تجاوز به مال خود کشته میشود، شهید محسوب میگردد.
امام رضا (علیهالسلام):
و من قتل دون ماله فهو شهید:
آن کس که برای حفظ مال خویش کشته شود، شهید است.
سوال
1- در تعالیم امام رضا علیه السلام چه چیزی عامل فساد مالی و کشتار انسانها شمرده شده است ؟
2-با توجه ب فرمایش امام رضا علیه السلام خداوند در چه صورت فرد دروعگورا راستگو می نامد ؟
3- امام رضا (ع) فرمود :«و من قتل دون ماله فهو .........»
حدود و شرایط مالکیت
اصل محدودیت
اشاره
امام رضا (علیهالسلام):
… اذا فعل الناس هذه الأشیاء (المنهیات)، و ارتکب کل انسان ما یشتهی و یهواه، من غیر مراقبة لأحد، کان فی ذلک فساد الخلق أجمعین … [11].
زمانی که مردم به کارهای ممنوع دست زدند، و هر کس هر چه دلش خواست کرد، بدون اینکه کسی نظارت کند، (در این صورت) مردم همگی به فساد و تباهی دچار میگردند.
در مالکیت دو نظریه است:
آزادی در مالکیت (لیبرالیسم اقتصادی)
در پناه این نظریه، هر انسانی در شیوههای دستیابی حه مال و گردش ثروت، تولید، نرخگذاری و توزیع و مصرف، آزاد است. انسان در فعالیتهای اقتصادی، آزادی دارد که از هر راه میخواهد پول در آورد، هر چه میخواهد تولید کند، و به هر قیمت میخواهد بفروشد، و بر هر شکل - درست یا نادرست - برای کالای خود تبلیغ کند و در هر راه و به هر اندازه که میخواهد مصرف کند، هر چه میخواهد داشته باشد و تا هر اندازه میخواهد در ثروتاندوزی پیش برود. در این امور، محدودیت و ممنوعیتی ندارد. این نظریه (لیبرالیسم اقتصادی)، شیوهی سرمایهداران و جامعههای سرمایهداری است. در سایهی این شیوهی، مالکیتهای بزرگ و کلان پدید میآید، و بیگمان، جامعه را به دو طبقهی سرمایهدار و محروم تقسیم میکند.
سوال - مالکیتهای بزرگ و کلان و تقسیم جامعه به دو طبقه سرمایه دار و محروم نتیجه نظریه .................. است
محدودیت در مالکیت
در پرتو این نظریه، انسان در کارهای اقتصادی و شیوههای تولید و توزیع و مصرف، محدود است و باید در چهارچوبهای مشخص و معینی که قانون و شرع آنها را تعیین میکند، و به صلاح حال افراد و جامعه است، گام بردارد. افراد در این نظام از هر راه و هر طور خواستند نمیتوانند به ثروت دست یابند و مالاندوزی کنند، و هر کار را نمیتوانند انجام دهند، و هر کالایی را نمیتوانند تولید کنند، و کالا را به هر قیمت که خواستند نمیتوانند بفروشند در نظام توزیع نیز باید در چهارچوب عدالت اجتماعی و برابری انسانها عمل شود، و کالاهای تولید شده را به همگان برسانند و در دسترس عموم قرار دهند. در نرخگذاری نیز باید جانب عدل و انصاف رعایت شود، و هیچگونه زیادهروی و ظلمی در کار نباشد.
در مصرف نیز محدودیت هست. باید مصرف افراد، حتی در اموال شخصی، در حد لزوم و نیاز باشد و هر کس از اسراف و زیاده روی دوری گزیند و اضافه بر نیاز را در دسترس جامعه قرار دهد، و بهای آن را عادلانه دریافت کند.
در سخن الهی امام رضا (علیهالسلام) دیدیم که آزادی انسان، به حدود صلاح حال خلق محدود گشته و رعایت جانب جامعه و وضعیت اجتماعی، منظور گردیده است، و عمل آزاد و دلخواهانه و بدون مراقبت و نظارت قانون و مجریان قانون، در داد و ستد و تولید و توزیع و مصرف، زیانمند و ممنوع شمرده شده است. از اینرو، کار و عمل اقتصادی نیز در اسلام، چون دیگر اعمال، به حرام، مباح، واجب و … تقسیم میشود؛ و پس از رسیدگی، بسیاری از شیوههای پولسازی و کارهای اقتصادی و روشهای درآمد و مصرف - در اوضاع کنونی - حرام و ممنوع دانسته میشود، و برخی جایز و مباح. تولید برخی کالاها که قوام و استواری نظام جلسه را موجب گردد، یا نیاز همگان را برآورد، واجب شمرده شده است. بنابراین، شیوههای درآمدی که در سیستم اقتصاد آزاد، و در جامعهی سرمایهداری رایج و مجاز است، از نظر امام رضا (علیهالسلام) ممنوع و محکوم است. در نظر امام رضا (علیهالسلام) شیوهی درآمد باید در چهارچوب مقررات و قوانین سودمند به حال جامعه و مردمان محدود گردد، و هر فعالیت اقتصادی که به نوعی برای فرد و جامعه زیانآور باشد ممنوع شود.
در برابر این نظریه - که همواره از طرف پیامبران اعلام و پیگیری میشده است - نظریهی ثروتاندوزان خودسر و خودکامه است که هر کار و هر شیوه را در راه مالاندوزی روا و جایز میدانند، و به هر کاری برای دستیابی به این هدف دست مییازند. این جریان در قرآن مطرح شده است:
… اصلوتک تأمرک ان نترک ما یعبد اباؤنا او ان نفعل فی اموالنا ما نشاء … [12].
آیا همین نماز تو فرمان میدهد ترا که ما خدایی را که پدرانمان میپرستیدند رها کنیم و در اموال خویش چنانکه خواهیم تصرف نکنیم …
سوال
1- از نظر اسلام مالکیت محدود است یا آزاد ؟
2- از نظر امام رضا علیه السلام چه نوع فعالیت اقتصادی ممنوع می باشد ؟
محدودیت در راههای درآمد
امام رضا (علیهالسلام):
… و اجتناب الکبائر و هی قتل النفس التی حرم الله تعالی و أکل الربا بعد البینة … و البخس فی المکیال و المیزان … و الاسراف و التبذیر … و الخیانة …: [13].
(از شرایط ایمان است) دوری از گناهان کبیره یعنی کشتن انسان - که خداوند منع کرده است - و رباخواری پس از دلیل (که این مورد ربا است) و کم دادن و کاستن پیمانه و ترازو … و اسراف و ریخت و پاش … و خیانت …
در این کلام، امام از گناهان کبیره سخن میگوید (یعنی گناهانی که کیفر آنها سوختن در جهنم است) شیوههای درآمد نامشروع و گردآوری ثروتهای حرام نیز از کبائر شمرده شده است، و برخی از این شیوهها را همسان بدترین گناهان چون آدمکشی یاد کرده است. آری کمفروشی، اسراف و ریخت و پاش، خیانت، درآمد از راه ربا، سود پول و … در کنار قتل نفس قرار گرفته است. چه فرق میکند که انسان یکباره به حیات انسانی پایان دهد، یا با مکیدن خون او و بریدن رگ حیات اقتصادی، وی را به کمخونی و مرگ تدریجی دچار سازد.
[14].
انفاق نیز که از برترین کارها شمرده شده و یکی از صور تصرف در اموال است، باید در محدودهی ضوابط و محدودیتهای شرعی صورت گیرد، و انسان متعهد نخست باید بنگرد مالی را که میخواهد انفاق کند از راه مشروع به دست آورده است یا نه؟ اگر از راه مشروع به دست آمده است انفاق کند، و گرنه انفاق در اموالی که از راههای نامشروع و دور از مقررات دین به دست آمده باشد، ارزشی ندارد، بلکه باید آنها را به صاحبانش برگرداند. در قرآن به صراحت اعلام شده است:
… انفقوا من طیبات ما کسبتم …: [15].
انفاق کنید از مالهای پاکی که به دست آوردهاید …
و امام صادق (علیهالسلام) این آیه را چنین تفسیر کرده است:
امام صادق (علیهالسلام):
… کان القوم قد کسبوا مکاسب سوء فی الجاهلیة، فلما أسلموا أرادوا أن یخرجوها من أموالهم لیتصدقوا بها، فأبی الله تعالی الا أن یخرجوا من طیبات ما کسبوا:
مردم (در جاهلیت) از راههای ناهنجار (و غیر مشروع) اموالی به دست آورده بودند. چون به اسلام گراییدند، خواستند تا آن اموال را از دارائی خود افراز کنند و آنها را صدقه دهند. خداوند این را نپذیرفت، و انفاق را از درآمدهای حلال و پاک روا دانست.
سوال
1- در بیانات امام رضا علیه السلام کدام گناهان کبیره در ردیف قتل نفس ( کشتن انسان ) قرار گرفته است ؟
2-با توجه به آیه «… انفقوا من طیبات ما کسبتم …: » چه نوع انفاقی پذیرفته است
محدودیت سود در داد و ستد
امام رضا علیهالسلام):
ربح المؤمن علی أخیه ربا، الا أن یشتری منه شیئا بأکثر من مئة درهم، فیربح فیه قوت یومه، او یشتری متاعا للتجارة فیربح علیه ربحا خفیفا: [16].
سود گرفتن مؤمن از برادر دینی خویش ربا است، مگر اینکه چیزی را به بیش از صد درهم بخرد. در این صورت، به اندازهی خوراک روزانهاش سود دریافت میکند؛ یا کالایی را برای فروش بخرد، در این صورت سود اندکی از او میگیرد.
در پرتو این کلام، به محدودیت اصولی دیگری میرسیم و آن، محدودیت در چهارچوب سودهای تجاری و داد و ستدها است. داد و ستد و تجارت، در اصل و ماهیت مباح و مجاز است و کسانی که کالایی را با کوشش و صرف وقت، در اختیار مصرف کننده قرار میدهند، به مصرف کننده کمک کردهاند و شایستگی مزد و پاداش و به اصطلاح مقداری سود دارند؛ لیکن این سودها باید محدود باشد، و در چهارچوب قانون عدل و انصاف محدود گردد. شرایط و نوسانهای اجتماعی و اقتصادی، نباید موجب گردد که در روابط تجاری و خرید و فروش، پای سودهای کلان به میان آید، و نظام فاسد و ضد اجتماعی واسطهگری، بتواند در تنگناها و فشارهای اقتصادی، سودهای کلان به جیب بزند، و دست تودههای مصرف کننده را به نام «جواز سود در معاملات» تهی سازد.
امام رضا (علیهالسلام) در این سخن میفرماید:
به اندازهی گذران زندگی (قوت یومه) سود ببرد، یا در مورد مال تجاری، سود اندک (ربح خفیف) داشته باشد. و رشد و افزایش ناموزون و زیاد سود، در معاملات تجاری نباشد.
در اقتصاد سرمایهداری، سود، قاعده و هدف و اصل است، و جریان کالا، برای سرمایهداران، وسیله و ابزاری برای دستیابی به سود بیشتر است. ماهیت نظام سرمایهداری را سودهای روزافزون و درآمدهای افزایشی و زیاد تشکیل میدهد.
در اسلام، هدف اصلی، توزیع سالم کالا در جامعه و رفع نیاز مردم و رعایت مصالح عمومی است.
آیة الله شهید دکتر محمد حسینی بهشتی میگوید:
«از تتبع قسمت مهم روایاتی که از عصر پیامبر (اکرم صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) در زمینهی آداب تجارت داریم، به خوبی در مییابیم که یک کاسب دارای اخلاق اسلامی و ملتزم به مبانی اسلام، سودی که در کسب برای خود در نظر میگیرد، معادل حق الزحمهای است که عادلانه باشد؛ ولی کاسبی که علاوه بر این بخواهد اصل سرمایهی او که از نظر اقتصادی عقیم و نازا است، برای او معجزه کند، و فرزند داشته باشد، فرد غیر منصفی است، و در این زمینه در معیارهای اسلامی تردیدی نیست … ما از آیهی «احل الله البیع و حرم الربا» تا حد سود معقول، حق الزحمهی فروشنده را میفهمیم، و بیش از این از نظر ماهیت اقتصادی، نوعی ظلم است، و هیچگونه تفاوتی با ربا ندارد …» [17].
آیة الله شهید سید محمدباقر صدر نیز میگوید:
«این منع قاطع امام (در عهدنامه مالک اشتر) از احتکار، به معنای خواست شدید اسلام نسبت به از میان بردن سودهایی است که بر اساس قیمتهای ساختگی استوار است، و در جریان احتکار سرمایهداری پدید میآید. سود پاک (مشروع) سودی است که از راه بهای واقعی مبادله کالا به دست میآید. و این قیمتی است که بر اساس سود کالا و مقدار قدرت طبیعی و خارجی آن به دست میآید، با دور افکندن جریان کمیابی ساختگی که سرمایهداران و بازرگانان محتکر با تسلط بر جریان عرضه و تقاضا آن را ایجاد میکنند». [18].
نیز ایشان در کتاب گرانقدر «اقتصادنا» در این زمینه تحلیلهای ارزندهای دارد که فرازهایی از آن را در اینجا میآوریم.
«بدینسان، فروش برای خرید (برای برطرف کردن نیازها)، به فروش برای انباشتن پول تحول یافت. [19].
کلام امام رضا (علیهالسلام) از قرآن گرفته شده است. قرآن، دربارهی تجویز سودهای تجاری چنین گفته است:
«لا تأکلوا أموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجارة عن تراض منکم و لا تقتلوا أنفسکم … [20].
اموالتان را در بین خود بناحق مخورید، مگر داد و ستدی باشد با رضایت شما (خریدار و فروشنده)، و خودهاتان را مکشید …»
در این آیه، رضایت خریدار و فروشنده شرط شده است، و در صورت گرانفروشی و سودهای زیاد، رضایت فروشنده حتما وجود ندارد.
در آغاز فصل «اصل محدودیت» ، سخنی از امام رضا (علیهالسلام) آوردیم که اگر کنترل و محدودیتی در کارهای اقتصادی و غیر اقتصادی انسانها نباشد، جامعه به تباهی کشیده میشود، و همگان به فساد دچار میگردند. از نمونههای مهم و روشن محدودیت و نظارت در کارهای اقتصادی افراد و اجتماعات، کنترل سود در معاملات است.
امام علی (علیهالسلام):
… ولیکن البیع بیعا سمحا، بموازین عدل، و اسعار لا تجحف بالفریقین، من البائع و المبتاع …: [21].
معامله باید سهل و آسان و با میزان عدالت انجام شود و با نرخهایی صورت گیرد که به هیچیک از خریدار و فروشنده اجحاف نشود.
این حدیث، معیار اصلی در حدیث امام رضا (علیهالسلام) را بازگو میکند، که باید در مبادله «ربح حفیف» و اجحافی به هیچیک از خریدار و فروشنده نشود. «بیع سمح» و آسان و از روی موازین عدالت و نرخ مناسب، که در کلام امام علی (علیهالسلام) آمده است، معنای «ربح حفیف» در کلام امام رضا (علیهالسلام) را روشن میسازد.
سوال
1- در اسلام سود باید در چهرچوب قانون ........و .......... محدود گردد .
2- هدف اصلی در تجارت در نظام سرمایه داری و نظام اسلامی چیست ؟
3- با توجه به بیانات امام رضا علیه السلام اگر در کارهای اقتصادی و عیر اقتصادی کنترل و محدودیتی وجود نداشته باشد چه پیش می آید ؟
محدودیت در مصرف
امام رضا (علیهالسلام):
… استأذنت الرضا «علیهالسلام» فی النفقة علی العیال؟ فقال: بین المکروهین. فقلت: جعلت فداک لا و الله ما اعرف المکروهین. قال: فقال له: یرحمک الله اما تعرف ان الله عزوجل کره الاسراف و کره الاقتار [22]، فقال: «و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»: [23].
از امام رضا (علیهالسلام) دربارهی چگونگی تأمین مخارج خانواده جویا شدم، فرمود: (مخارج خانواده) حد وسط است میان دو روش ناپسند. گفتم فدایت شوم: به خدا سوگند نمیدانم این دو روش چیست؟ فرمود: رحمت الهی بر تو باد، آیا نمیدانی که خداوند بزرگاسراف (زیاده روی) و اقتار (سختگیری) را ناخوشایند دارد و در قرآن فرموده است: «آنانکه هر گاه چیزی ببخشند نه زیادهروی کنند و نه خست ورزند، و میانگین این دو را در حد قوامی (مایهی پایداری و بقای زندگی) ببخشند».
از دیدگاه امام رضا «علیهالسلام» ، پس از محدودیتهای گذشته در مسائل مالی و کسب مال، تصرفات در اموال شخصی نیز محدود است؛ یعنی اموالی که طبق اصل مالکیت فردی، به شخص تعلق دارد و اختیار آنها در دست اوست و بظاهر انگاشته میشود که او میتواند در آنها هر گونه که خواست تصرف کند، در واقع اینچنین نیست، و تصرفات در اموال شخصی نیز محدود و مشروط است، و هر کس در مال خود نیز مجاز نیست هر گونه بخواهد تصرف کند؛ بلکه تصرف او باید در حد میانه و دور از اسراف باشد. هر گونه اسراف و مصرف زیاد در اموال شخصی و برای شخص مالک، ممنوع است. اتفاق بالاترین و ارزشمندترین نوع تصرف در اموال شخصی است، و شخصی که مال خود را انفاق میکند، بهترین نوع تصرف را در آن انجام داده است، بویژه که برای افراد خانوادهی خودش باشد؛ با این وصف، این تصرف نیز محدود و مشروط و مشروط است. باید انفاق در حد متعادل و وسط (و حد قوامی) باشد، نه زیاده از مقدار لازم و نه کمتر از آن. چنانکه در حدیث امام رضا «علیهالسلام» بدان اشاره شد.
«اسراف» و «اقتار» ، دو حد نامتعادل و نامعقول و غیر قوامی و غیر مشروع مصرف است، حد مشروع و معقول، حد میانه و نظام قوامی قصد، اقتصاد و میانهروی است؛ چنانکه در حدیث امام رضا «علیهالسلام» بدان اشاره رفت.
امام در کلامشان فرمودند: پرداخت مخارج خانواده، میان دو مرز قرار دارد: مرز اسراف و زیادهروی (و تجملگرایی و پرمصرفی)، و مرز اقتار (تنگگیری و کمتر از حد لازم خرج کردن) و ایجاد کمبود در زندگی.
با بررسی احادیث دیگری که از امام رضا «علیهالسلام» در این زمینه رسیده است، به مرزهای دقیقتری از مفهوم اسراف دست مییابیم. در کوچکترین چیزها، حتی آنها که در نظر مردم بیارزش و دور ریختنی جلوه میکند، امام اسراف را روا نمیداند.
امام رضا «علیهالسلام»:
«من الفساد قطع الدرهم و الدینار و طرح النوی: [24].
تکه تکه کردن درهم و دینار (یا هر پولی دیگر که آنها را از استفاده بیندازد)، و دور افکندن هستهی خرما (که ممکن است بذر نخلی شود، یا به مصرف دیگری آید)، از جمله کارهای فاسد و نادرست است».
در آشامیدنیها و خوردنیها نیز در نظر امام رعایت حد میانه لازم است، حد میانه مایهی دوام و سلامت مزاج است، و زیادهروی و پرخوری بدن را میفرساید و عمر را کوتاه میکند، و موجب انواع بیماریها میگردد.
امام رضا «علیهالسلام»:
لو ان الناس قصدوا فی المطعم لأستقامت أبدانهم: [25] اگر مردمان حد میانه را در خوراک رعایت میکردند بدنهاشان پایدار (و سالم) میماند.
حد میانه در خوردن، متناسب با رشد تن و روان آدمی است. در پوشیدن نیز، رعایت جانب حد میانه و دوری از تجملگرایی و اسراف لازم شمرده شده است. [26].
سوال
1- اسراف و اقتار چیست و چه رابطه ای با محدودیت مصرف از دیدگاه امام رضا علیه السلام و قرآن کریم دارد ؟
2-ترجمه صحیح این حدیث امام رضا (ع) چیست ؟ «لو ان الناس قصدوا فی المطعم لأستقامت أبدانهم»
تقدیر (اندازهداری) در زندگی
امام رضا «علیهالسلام»:
«لا یستکمل عبد حقیقة الایمان حتی تکون فیه خصال ثلاث: التفقة فی الدین، و حسن التقدیر فی المعیشة، و الصبر علی الرزایا: [27].
تا سه خصلت در آدمی نباشد، حقیقت ایمان او کمال نیابد: «ژرف شناختن دین، و اندازه داشتن در زندگی و پایداری در مصیبتها».
از شاخههای اصل محدودیت در مصرف، تقدیر در (معیشت) زندگی است. این اصل، در کلمات پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» و امامان «علیهم السلام» فراوان آمده است، و به معنای اندازه داشتن در هزینه، و حساب کردن امور زندگی، و برقراری هماهنگی میان نیازها و چگونگی برآورد آنها است؛ یعنی رعایت اصل حیاتی نظم و انضباط اقتصادی است. این اصل از برنامههای اساسی اقتصادی و تربیتی در اسلام است. افراد جامعهی اسلامی باید دارای تربیتی اقتصادی باشند، و زندگیشان برنامه داشته باشد؛ و مصرف مواد و کالاها باید در چهارچوب محاسبه و مدیریت انجام گیرد.
اهمیت این بعد از تربیت، در این است که نظام اقتصادی حاکم بر حیات فرد و جامعه، اگر با اندازهداری و محاسبه باشد، زمینهای سازنده برای رشد مادی و معنوی افراد خواهد بود. و سبب میشود تا از امکانات و نیروها به موقع و باندازه بهرهبرداری شود، و از هرز رفتن توان و فکر و سرمایههای انسانها جلوگیری بعمل آید زندگی بیحساب و فاقد محاسبه و اندازهداری، تعادل و همآهنگی لازم را ندارد و با وجود صرف نیرو و سرمایهی فراوان، بازدهی بسیار اندک خواهد داشت؛ در نتیجه امکانات و نیروها هرز میرود، و استواری و پایداری حیات فرد و جامعه دچار مخاطره میگردد.
اصل «تقدیر در معیشت» ، به رعایت حدود لازم و پیروی از حد میانه و دوری از اسراف میانجامد.
این اصل، با توجه به زبانی که در حدیث امام رضا «علیهالسلام» و دیگر احادیث به کار رفته، و به صورتی کلی و قانونمند بازگو شده است، همهی مراحل تکلیفی را در همهی ابعاد زندگی در برمیگیرد. دوری از اسراف، تبذیر، و تضییع و فاسد کردن مواد و کالاها را نیز شامل میگردد. مراحل نهایی و تکامل یافتهی مصرف را که حذف زواید و امور غیر ضروری است، تضمین میکند. این اصل همچنین در قلمرو گستردهتر برنامهریزیهای اقتصادی نیز جریان دارد. برنامهریزی اقتصادی و نظام تولید و توزیع باید با تقدیر و محاسبه انجام گیرد. تولید هر کالا باید با اندازهگیری و محاسبه باشد تا مقدار توان و کارآیی که از آن کالا منظور بوده با ترکیب موادی که در آن به کار رفته است، هماهنگ باشد.
سوال - اصل « تقدیر در معیشت » که از سفارشات امام رضا است چیست ؟
شکر (بهرهبرداری درست از نعمتها)
امام رضا «علیهالسلام»:
«ان صاحب النعمة علی خطر أنه یجب علیه حقوق الله فیها؛ و الله انه لتکون علی النعم من الله - عزوجل - فما أزال منها علی و جل … حتی أخرج من الحقوق التی تجب لله علی فیها … فقلت: جعلت فداک أنت فی قدرک تخاف هذا؟ قال: نعم فأحمد ربی علی ما من به علی: [28].
صاحب نعمت در خطر است، چون حقوقی خدایی در آن نعمتها واجب گردیده است. به خدا سوگند که نعمتهایی از خداوند به من میرسد و من همواره از آن بیمناکم … تا حقوق واجب الهی آن را ادا کنم.
(راوی حدیث میگوید)، گفتم: فدایت شوم، تو با مقامی که داری از این امر هراسناکی؟ امام گفت:
آری، و خدای را بر اینکه مرا نسبت به ادای تکلیف حساس کرده است سپاس میگزارم.
شکر، با توجه به مفهوم حقیقی آن، محدودیتی اصولی و هدفدار را در اموال موجب میگردد. اموال و کالاها، حتی آنها که مصنوع انسان است، مصنوع خداوند است و در حقیقت از خداست - چنانکه در بخش «مالکیت حقیقی» روشن گشت
در بخش آغازین کتاب خواندیم، که انسان اجازهی بهرهبرداری از نعمتها را دارد، و مالک مجازی و استخلافی است. این نوع مالکیت، رعایت هدف و غرض مالک حقیقی را در کلیهی تصرفات، لازم میسازد. و همین رعایت، سپاسگزاری و شکر است. رعایت دقیق و قاطع حدود و مقرراتی که مالک حقیقی اموال گذارده است، وظیفهی انسانها است که اجازه یافتند تا از آنها بهرهبرداری کنند؛ زیرا رضایت مالک حقیقی برای وکیل و نایب در تصرف، ضروری است. از اینرو، میتوان گفت که حقیقت «شکر» ، همان رعایت بالاترین و دقیقترین مقررات و محدودیتهاست در اموال، که موجب رضایت واقعی بخشندهی آنها میگردد. چگونگی بهرهبرداری و حدود و مقررات آن، در آیات قرآن و تعالیم اسلامی و رضوی آمده است، که بهرهبرداری باید به اندازه و دور از اسراف باشد. این نوع مصرف مورد رضایت بخشندهی اموال و مواد است، و تحصیل این رضایت، شکر است.
همچنین، برای تحقق شکر در عمل، باید هدف اصلی از آفرینش نعمتها منظور گردد، هدف از خلقت نعمتها، بهرهبرداری همگان و رفع نیاز نیازمندان است، چنانکه در قرآن کریم آمده است:
«متاعا لکم و لانعامکم [29]
کالایی است برای شما و چهارپایان شما» ، و «رزقا للعباد [30]
روزی است برای بندگان» و … جمع و احتکار و اسراف و شاد خواری و اتلاف نعمتها، برخلاف غرض اصلی آفرینش آنهاست و فقیه و عالم بزرگ، ملا محمد مهدی نراقی، میگوید:
«… کسی که از هر چیز بدانگونه که هدف و منظور از آفرینش آن است بهرهبرداری کند، نعمت خدای را شکر گزارده است. و اگر چیزی را بگونهای مصرف کرد که به هدف و مقصود از آن رهنمون نشد، یا در جهتی که برای آن آفریده شده است نبود، نعمت خدا را ناسپاسی کرده است [31].
«… همچنین فلسفهی آفرینش خوراکیها تغذیه است، پس شایسته نیست که از این جهت منحرف شود و در دست برخی محدود گردد؛ بلکه لازم است از دست بینیاز بگیرند و به نیازمند بدهند. از اینرو، در تعالیم دین، احتکار و ربا در معاملات خوراکی ممنوع گشته است، چون این امر موجب میگردد تا هدف و مقصود از خلقت خوراکیها منظور نگردد …» [32].
سوال
1- برابر فرمایش امام رضا علیه السلام خطر مهمی که صاحب نعمت را تهدید می کند چیست ؟
2-طبق آموزه های رضوی شکر نعمت به چه معناست ؟
در سخن دیگری که از امام رضا «علیهالسلام» رسیده است، اهمیت شکر نعمت و موضوع و معنای آن بخوبی روشن میشود:
امام رضا «علیهالسلام»:
و اعلموا أنکم لا تشکرون الله تعالی بشیء بعد الایمان بالله و بعد الاعتراف بحقوق اولیاء الله من آل محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» ، احب الیه من معاونتکم لاخوانکم المؤمنین، علی دنیاهم التی هی معبر لهم الی جنان ربهم …
قیل یا رسول الله هلک فلان، یعمل من الذنوب کیت و کیت. فقال رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم» ، بل قد نجی و لا یختم الله عمله الا بالحسنی، سیمحو الله عنه السیئات و یبدلها من حسنات؛ انه یمر مرة فی طریق عرض له مؤمن قد انکشف عورته و هو لا یشعر، فسترها علیه و لم یخبره بها مخافة ان یخجل …: [33].
بدانید که پس از ایمان به خدا و پذیرش حقوق اولیای او از آل محمد «علیه السلام» ، سپاسگزاریی محبوبتر نزد خداوند از یاری رسانی به برادران مؤمن نیست، یاری رسانی به زندگی دنیای آنان که راهی است برای رسیدن ایشان به بهشت. کسانی که چنین یاریی برسانند از ویژگان درگاه الهیاند. پیامبر 3صلی الله علیه و آله و سلم» در این باره سخنی گفته است که اگر نیک در آن دقت شود و بدان عمل کنند، شایسته نیست کسی از این فیض الهی خود محروم سازد.
به پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» گفتند:
فلانی هلاک گردید چون گناهانی چنین و چنان مرتکب میشود. پیامبر فرمود: بلکه او نجات یافت، و خداوند عمل او را به نیکی به پایان خواهد رساند. خداوند گناهان او را پاک خواهد ساخت و به حسنات تبدیل خواهد کرد؛ زیرا که او گهگاهی از راهی میگذرد، و مؤمنی را میبیند که برخی از اندام او (که باید پوشیده باشد) آشکار شده است و خود او نمیداند آن را میپوشاند و به او چیزی نمیگوید تا مبادا شرمگین شود …»
در این کلام امام، اهمیت رعایت حقوق انسانها در مواهب خدایی، با سبکی قاطع بیان شده است، و شکر نعمت - پس از ایمان به خدا و گردن نهادن به حقوق اولیای خدا - کمک رسانی و دستگیری نیازمندان معرفی گشته است.
سوال
1- پس از ایمان به خدا و پذیرش حقوق اولیای او از آل محمد «علیه السلام» ، محبوبترین سپاسگزاری چیست ؟
پدیدهی فقر
فقر، عامل مرگ و نابودی
امام رضا علیهالسلام:
اذا أکل مال الیتیم ظلما فقد أعان علی قتله اذ الیتیم غیر مستغن و لا محتمل لنفسه، و لا قائم بشأنه و لا له من یقوم علیه و یکفیه کقیام والدیه فاذا أکل ماله فکأنه قد قتله و صیره الی الفقر و الفاقة …: [34].
هر گاه مال یتیم را بخورد، به کشتن او کمک کرده است؛ زیرا یتیم نه بینیاز است، و نه میتواند بار (زندگی) خویش را بر دوش کشد، و نه در شئون زندگی بر پای خویش بایستد، نیز کسی ندارد که امور زندگی او را اداره کند، و او را بسنده باشد، چونان پدر و مادر، پس آنگاه که مال او را تباه کرد چنان است که او را کشته و به بینوایی و تهیدستی افکنده است.
پدیدهی شوم فقر، از ناهنجارترین دردها در زندگی انسان است، و در ابعاد مادی و معنوی زندگی فرد و جامعه آثار و عوارضی زیانبار و ویرانگر دارد. فقر از دوران گذشتهی تاریخ تاکنون، در اجتماعات بشری بیداد کرده و اندیشه و روان و جسم و جان و جملهی هستی آدمیان را دستخوش تباهی قرار داده است. قرن حاضر، با همهی ادعاها و پیشرفتها، بر گسترش روزافزون این پدیده در خانوادهی بشری افزوده و چیزی از آن نکاسته است. ماهیت شیطانی نظامهای سرمایهداری غرب با زیر نفوذ قرار دادن سرمایهها در بخش خصوصی جهان سوم، اکثریت خانوادهی بشری را به تهیدستی کشندهای دچار ساخته است.
اکنون در این بخش، به بررسی این پدیده در گفتار بلند و بیکرانهی امام رضا «علیهالسلام» میپردازیم، و معنای فقر و برخی از علل و عوامل و عوارض و پیامدهای آن را بر جسم و روح انسان جستجو. میکنیم، و شیوههای مبارزه با مشکل بزرگ فقر را از احادیث و تعالیم امام رضا «علیهالسلام» میآموزیم.
از خواننده انتظار داریم در این بررسی، تا آنجا که در توان دارد با ما همراهی کند، و ژرف بنگرد که آن امام بزرگ انسانیت، به این مشکل اساسی حیات انسان چگونه نگریسته و پیامدهای زهرآگین و ویرانگر آن را چگونه ترسیم کرده و برای رویارویی با آن چه اصول و معیارهایی را ارائه داده است.
حدیث نخستین این فصل، دربارهی یتیم و خوردن مال او بود. امام رضا «علیهالسلام» ، خوردن اموال یتیمان را، در حکم قتل آنان شمرده است. پس از آن، عللی را برای این موضوع ذکر فرموده است که از آن قانونی عام و کلی به دست میآید، که میتواند جهت گیری کلی در مبارزه با این مشکل را مشخص سازد.
ثابت شده است که علت حکم، عمومیت بیشتری از حکم دارد؛ زیرا علت در جاهای دیگر نیز وجود دارد و حکم نیز بدانجا سرایت میکند. اینکه علت حکم تحریم خوردن مال یتیم، تهیدستی و فقر یتیم است. امام میگوید:
آنکه مال یتیم را بخورد، عامل مرگ و قتل او شده است؛ به این علت که او را به فقر و تهیدستی دچار ساخته است. یتیم نمیتواند بار خویش بر دوش بکشد و در زندگی بر پای خویش بایستد. پدر و مادری ندارد که امور معاشش را بسنده باشند؛ او تنها به اموال خویش تکیه دارد که تامین کنندهی نیازهای اوست. پس آنان که این تکیهگاه را بستانند و او را فقیر و تهیدست سازند، چنان است که وی را کشته باشند.
بیگمان میتوان از کلام امام استفاده کرد: هر انسانی که مال و مواد لازم زندگی را در اختیار نداشته باشد، و افراد یا سازمانهایی نباشند که دست او را بگیرند، دست به گریبان فقر میگردد. و همین امر سرانجام او را به نیستی و نابودی میکشاند. همه جریانها، برنامهها، اشخاص، گروهها و سیاستهایی که زمینهی فقر افراد را فراهم آورند، و شرایط رشد ثروت در دست طبقاتی را آماده کنند، و دست اکثریت را از تولید و سرمایه و کار کوتاه سازند، چنان است که به قتل آنان دست زدهاند. از این بیان موضع زیانبار و غیرقابل قبول فقر روشن میگردد. در دعاهای ما که به زبان ویژهی خود فرهنگ اسلامی را تبیین میکند، همواره از فقر و مسکنت نکوهش شده و به عنوان پدیدهی شومی معرفی گشته است، که باید از شر آن به خدای متعال پناه برد. علامه مجلسی «رحمة الله» میگوید:
درخواست فقر از خداوند، در دعاها نیامده است؛ بلکه در بیشتر دعاها، استعاذه (پناه بردن) به خداوند از فقری که عامل بدبختی است، رسیده است». [35].
اکنون نمونههایی از احادیث:
پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»:
الفقر اشد من القتل: [36].
فقر دشوارتر از قتل (مرگ) است.
امام علی علیهالسلام:
الفقر، الموت الاکبر: [37].
سوال
1-از نظر امام رضا علیه السلام خوردن مال یتیمان در جکم چیست ؟
2- در کلام رسول خدا فقر شدیدتر از .... و در کلام امیر المومنین (ع) فقر ....... است
فقر، عامل سلب شخصیت
امام رضا «علیهالسلام»:
… اذا اقبلت الدنیا علی انسان اعطته محاسن غیره، و اذا ادبرت عنه سلبته محاسن نفسه: [38].
هر گاه دنیا (مال و ثروت) به انسانی روی آورد، نیکیهای دیگران را به او میدهد و هر گاه به کسی پشت کند (و او فقیر شود) نیکیهای خودش را نیز از او میگیرد.
از آثار دیگر فقر، سلب شخصیت است. زیربنا و ارکان اصلی هستی آدمی شخصیت او است، و بازده زندگی هر انسان و چگونگی آن، به شخصیت او بستگی دارد. انسانهای تحقیر شده و بیشخصیت، نمیتوانند مبدأ حرکت و کارهای مهم اجتماعی باشند. افراد با منش و با شخصیت، خاستگاه حرکتهای مهم و ارزندهاند و پشتوانهی حرکت و اقدام انسانهای دیگر نیز میتوانند باشند.
شخصیت هر کس، در درجهی نخست به ارزیابی خود او از شخصیت خویش مربوط است. انسان دربارهی خود هر گونه بیندیشد، همانگونه است و تا همان پایه میتواند رشد کند و به اندازهای که به خود اعتماد دارد، میتواند به خود ببالد و برآید و در جامعه ثمری داشته باشد. طبق تعبیر برخی از احادیث، حیات انسان به حیات شخصیت او بستگی دارد، و مرگ او در مرگ و سلب شخصیت او نهفته است. در طبقهی فقیر، نخستین اثر فقر، سلب شخصیت است که در حدیث امام رضا «علیهالسلام» آمده بود. فقر، هم فرسایش و ضعف جسمانی پدید میآورد، و هم فرسایش و ضعف روحی.
فقر موجب ناتوانی جسمی است، و ناتوانی جسمی در ناتوانی روحی و روانی اثر میگذارد و این خود علت تزلزل در شخصیت و ضعف اراده و احساس خود کمبینی و عدم اعتماد به نفس میگردد.
پیامد دیگری نیز در فقر هست که موجب سلب شخصیت است. و آن اینکه فقر به سیمای ظاهری انسان نیز صدمه میزند و سیمای ظاهری آدمی در موضع و موقعیت اجتماعی او دخالتی فراوان دارد. جامهی تمیز و رعایت بهداشت و آرایش ظاهری، موجب جلب نظر و ارج گزاری مردم است. نظر و توجه مردم، شخصیت را بالا میبرد و اعتماد آدمی را نسبت به خود افزون میسازد. طبقهی فقیر چون نه جامهی درستی دارند، نه نظافت را میتوانند رعایت کنند و نه دست به آرایشی زنند، (و گاه در سیمای ظاهری وضعی چندش آور و ناهنجار دارند) در جامعه نیز موقعیت و پایگاه اجتماعی را از دست میدهند و مورد توجه مردم قرار نمیگیرند. به این جهت نیز، شخصیت آنان ضربه میخورد. کم بینیها و بیتوجهیهای اجتماعی چنان در آنان اثر میگذارد که به کلی شخصیت اجتماعی خود را از دست میدهند و دچار حالت ویرانگر سلب شخصیت میشوند.
اینکه امام رضا «علیهالسلام» ، در سخنانش فرمودند: «اذا ادبرت عنه سلبته محاسن نفسه: هر گاه (دنیا و پول) از انسان روی برگرداند نیکیهای او را از او میگیرد».
برای همین علت اساسی است که انسان نیازمند با از دست دادن مظاهر زیست مادی، نیکیهای نهفته در خویش را نیز از دست میدهد، و توان و منش و خوی و استعداد و خصلتهای خود را هیچ میانگارد. انسانهای تهیدست،: اغلب دارای بسیاری از خصلتهای والای انسانی هستند که میتواند شخصیت آنان را تعالی بخشد و موجب اعتلای حیثیت انسانی و موقعیت اجتماعی انسانی و موقعیت اجتماعی آنان گردد، و از آنان افرادی بسیار مفید و ارزشمند بسازد، لیکن در اثر فقر، این خصلتهای ارزنده شکوفایی ندارد، و احترام و ارج گزاری دیگران را موجب نمیگردد، و موجب رشد و پیشرفتی نمیشود.
سوال - در حدیث امام رضا (ع)نخستین اثر فقر در طبقه فقیر چه چیزی بیان شده است ؟
فقر، کلید مشکلات اجتماعی
امام رضا «علیهالسلام»:
المسکنة مفتاح البؤس: [39].
بینوایی کلید بدبختی و بیچارگی است.
بررسی مشکلات اجتماعی، و سببجویی و علتشناسی نابسامانیها روشن میسازد که فقر اساس مشکلات و نابسامانیها است. هر چه ذهنی فکر کنیم و واقعیات زندگی را نادیده بگیریم، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که انسان در این زندگی در قالبی جای دارد مادی، و با اشیایی سر و کار دارد و در جو و محیطی زندگی میکند که به وسایل و ابزار مادی نیازمند است. غذا، لباس،
سوال - امام رضا علیه السلام فرمود : بینوایی کلید .........و .......... است
علل و عوامل فقر
ظلم
امام رضا «علیهالسلام»:
… اذا أکل الانسان مال الیتیم ظلما … فکأنه قد قتله و صیره الی الفقر و الفاقة …: [40].
آنگاه که انسان مال یتیم را به ستم بخورد … بیتردید چون این است که او را کشته، و او را دست به گریبان تهیدستی و بینوایی کرده است …
فقر، در بسیاری از موارد معلول ظلم اجتماعی است. و ظلم به صورت عام، در بیشتر موارد اقتصادی است، و در روابط مالی و نظام تولید و توزیع و مصرف صورت میگیرد و در اکثریت مردم موجب محرومیت از دستیابی به کالاها و مواد لازم زندگی میگردد؛ و به صورت خاص از طریق غصب، سرقت، گرانفروشی، احتکار، کمفروشی، استثمار و کم بها دادن به کار و کالای دیگران، و استئثار و ویژه ساختن اموال عمومی (خاصهخواهی)، رباخواری و دیگر راههای باطل و ظالمانهی اقتصادی جریان مییابد.
در قرآن کریم، از ظلم فراوان سخن رفته، و کمبودها و گرفتاریها و نابسامانیهای زندگی انسان را به ظلم آدمیان به یکدیگر نسبت داده است. و قلم تکوین را از نوشتن سطری علیه انسان و معاش و معاد او، منزه و پاک شناخته است.
ان الله لا یظلم الناس شیئا، ولکن الناس انفسهم یظلمون: [41].
بیتردید خداوند بر مردمان هیچ ستمی نمیکند؛ و این خود مردمند که بر خود ستم روا میدارند.
امام صادق «علیهالسلام»:
… و ان الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا الا بذنوب الأغنیاء …: [42].
آنچه بر سر ناداران، نیازمندان، گرسنگان و برهنگان میآید، همه و همه، در اثر جنایت اغنیا و توانگران است …».
سوال
1- فقر معلول چیست و بیشتر در چه مواردی صورت می گیرد ؟
2- طبق حدیث امام صادق علیه السلام مشکلات نیازمندان و گرسنگان متاثر از چیست ؟
مدیریت غیر متخصص (ناواردان، کمفهمان)
امام رضا «علیهالسلام»:
… البرائة ممن نفی الاخیار … و آوی الطرداء للعناء … و استعمل السفهاء …: [43].
جزء اسلام خالص است بیزار بودن از کسانی که نیکان را تبعید کردند و آنان را که پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» رانده و لعنت کرده بود در مرکز اسلامی پناه دادند … و کمخردان (و بیتشخیصان) را به کارها گماردند.
این سخن، بخشی از نامهای است که امام رضا علیهالسلام به مأمون نوشتند، دربارهی تبیین اسلام خالص و کلیات دین.در این نامه که به درخواست مأمون نگاشته شده، کلیات اصول و فروع دین بیان شده است.
از محورهای اصلی که در این نامه بر آن تکیه شده، که جزء اسلام ناب و دین خالص است، چند برائت (بیزاری جویی، طرد و جبههگیری) و چند ولایت (پذیرفتن و اطاعت و همکاری) است. برائت از گروههایی از جمله برائت از کسانی که نیکان را از مراکز کشورهای اسلامی دور ساختند، و طرد شدگان دور از خدا را در کادر حاکمیت جای دادند، و اموال را میان اغنیا به گردش گذاشتند، و سفیهان و نادانان (و بیتشخیصان) را در پستهای مملکت به کار گماردند و …
امام! در این فراز بلند، محورهای اصولی در مسائل اجتماعی را مطرح میکند که رعایت آنها کار مردم و جامعه را سامان میبخشد و حاکمیت را استوار میسازد؛ و نادیده گرفتن آنها، تزلزل، نابسامانی و سقوط هر امت و حکومتی را موجب میگردد.
در اینجا جملهی: «و استعمل السفهاء - کمخردان و بیتشخیصان» ، مورد گفتگو است که مسئلهی مهم ضرورت هوشیاری و بینایی (تخصص و وارد بودن) در برنامهریزیهای اقتصادی - اجتماعی را، مطرح کرده است.
امام رضا «علیهالسلام» نابسامانی، بیعدالتی، تبعیض، فقر، محرومیت و مشکلات آن دوره از تاریخ اسلام و حاکمیت اسلامی را به عللی نسبت میدهد که از آن جمله به کار گماردن جاهلان و ناآگاهان و غیر متخصصان است. چون مدیریت بخشهای مهم جامعه به دست سفیهان سپرده شده بود، موجب عقب ماندگی و بینوایی و فساد اجتماعی گردید.
سوال - از نظر امام رضا علیه السلام به کارگرفتن افراد ناوارد و عیر متخصص در مدیریتها ی جامعه چه اثرات سوئی دارد ؟
فساد و تباهی اموال
امام رضا «علیهالسلام»:
… ان الله یبغض القیل و القال، و اضاعة المال، و کثرة السؤال: [44].
بیگمان خداوند قیل و قال (گفتار بیفایده) و تباهسازی اموال و زیاد درخواست کردن را دشمن دارد.
تباه کردن اموال و تضییع آنها که در این روایت آمده است، از وسعت مفهوم و گستردگی ویژهای برخوردار است، و هر نوع تباهی و نابودی و فساد در اموال را شامل میگردد. تباهی و تضییع ممکن است در اثر عللی چند پدید آید، از جمله اسراف کاری و مصرف بیش از اندازه باشد؛ یا بیاطلاعی و نبود تخصص و مهارت در مدیریتهای مالی؛ یا عرفان گرایی غلط و بیتوجهی به مسائل حیات و گرایش به زهدهای صوفیانه؛ یا کوتاهی و سهلانگاری در به کارگیری اموال؛ و یا بیکارگی و امثال آن و در هر صورت و به هر علت که مالی تضییع گردد، موجب میشود تا سرمایهی زندگی تباه شود و انجام دادن مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی ناممکن گردد؛ حتی سیر و حرکت معنوی انسان نیز دستخوش تزلزل میشود، زیرا که سیر و تکامل معنوی در این جهان با ابزار مادی و در شرایط مساعد طبیعی صورت میگیرد، و این ابزار و شرایط با اموال تهیه میشود، و حرکت معنوی او را ممکن میسازد. این است که در حدیث مشهور نبوی آمده است: «… فلولا الخبز ما صلینا و لا صمنا …: [45] اگر نان نباشد نه نماز میتوانیم خواند نه روزه میتوانیم گرفت …»
با توجه به کلیت سخن امام، اگر برنامهریزی در امور اقتصادی و مسائل مالی درست و حساب شده نباشد، تضییع مال خواهد بود. اگر در داد و ستدها دقت لازم به کار نرود و غبن و زیانی صورت گیرد، اموال تباه شده است. همچنین، تبادل از راههای دیگری که به نوعی فساد اموال را موجب گردد، محکوم و ممنوع است.
تضییع مال، شکلهای گوناگونی دارد، و گاه به دست خود انسان صورت میگیرد و گاه به دست دیگران؛ مثلا کسانی که در مواد و کالاهای مورد نیاز جامعه غش به کار میبرند و سره و ناسره را مخلوط میکنند، اموال جامعه را تباه ساختهاند و همچنین، هر نوع زیان و نیرنگی که در مسائل مالی به کار رود و تباهی اموال افراد و جامعه را سبب شود، از نظر امام رضا علیهالسلام محکوم است:
امام رضا «علیهالسلام» - به روایت از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»:
لیس منا من غش مسلما او ضره أو ما کره.
از ما نیست هر کسی که در کار مسلمانی غش به کار برد یا به او زیان رساند و یا با او به نیرنگ رفتار کند».
سوال
1- کدام یک از موارد «گفتاربی فایده » «تباه ساختن مال » و « درخواست زیاد » موچب دشمنی خدا می شود ؟
2-بنا به حدیث امام رضا از پیامبر (ص) چه کارهایی باعث می شود انسان از امت مسلمان محسوب نشود ؟
حاکمیت معیارهای سرمایهداری
امام رضا «علیهالسلام»:
… لعلة ذهاب المعروف … و رغبة الناس فی الربح … [46].
چون نیکوکاری (از میان جامعه) رخت بر میبندد … و مردم به سودخواری گرایش مییابند.
در این فصل، سخن از معیارها و اصول فکری و ارزشی سرمایهداری و رابطهی آن با فقر است این معیارها بطور نوعی، چیزهایی است که آنها را در فکر و فرهنگ جامعه وارد کردهاند، و از علل درونی پیدایش فقر است.
عوامل درونی و فکری، انگیزههای اصلی برای جهتگیریها و عملکردهای اقتصادی - اجتماعی است. ازاینرو میتوان حاکمیت معیارها و ارزشهای نظام سرمایهداری و مالاندوزی را از عوامل اصلی و ساختاریی دانست که ثروتها و اموال را به سود طبقهی سرمایهدار به جریان میاندازد و فقر و محرومیت را در سطح جامعه میگستراند. برخی از این معیارها که از احادیث امام رضا «علیهالسلام» استفاده میشود، از این قرار است:
1- اصالت دادن به مالکیت انسان. این بینش، زمینهساز آزادی و استقلال در ثروت اندوزی و تکاثرگرایی و نادیده گرفتن تعهد و مسئولیت است، و موجب تحریف مفهومی مال و ملک. در برابر بینش یاد شده، بینش عاریتی و استخلافی است در اموال که از تعالیم رضوی به دست آمد. و در قرآن کریم و دیگر احادیث بدان تصریح شده است، و سیرهی موحدین عالم همیشه این بوده و هست. دربارهی این موضوع در آغاز کتب سخن گفته شد.
این بینش زمینهساز عمل به تعهدها و مسئولیتهای مالی است و دوری از شیوههای ظالمانهی سرمایهداری در اموال.
2- بینش غلط در اصل «حرمت مال». اصل حرمت مال از حقیقت و وسعت دایرهی خود دور شده و در همهی مصادیق خود به صورت جدی رعایت نمیشود. به سخن دیگر، اصل «حرمت مال» که برای تأمین امنیت اقتصادی در جامعه و ایجاد روابط عادلانه اقتصادی است، و هدف آن از میان برداشتن روابط غاصبانه و زورمدارانهی آکل و مأکولی اقتصادی و پایمال کردن حقوق محرومان و کارگران و کشاورزان است، به سود طبقهی مسرف و مترف و سرمایهدار تفسیر میشود (یعنی مصرف پرستان و شادخواران و پر ریخت و پاشان و مالکانی که اموال کلان آنان - بطور نوعی - از راههای نامشروع گرد آمده است)، و هر گونه اعتراض و مخالفت با بیدادگریهای مالی زرپرستان را مانع میگردد. این تحریف موضعی در اصل «حرمت مال» ، است که قانون یاد شده را از موضع و مدار اصلی خود خارج میسازد و تنها آن را به سود طبقهی خاصی تفسیر میکند، و بر عملکرد ظالمانه نظامهای سرمایهداری صحه میگذارد.
3- سود و سودپرستی و هدف شدن مال و مالاندوزی. این حالت انگیزهی گردآوری ثروت از راههای نامشروع و ظالمانه و پایمال کردن حق و حقوق مردم است. در کلام امام رضا «علیهالسلام» کشش و میل به طرف سودخواری که در طبقهی رباخوار پیدا میشود، محکوم شده است.
4- آزاد دانستن انسان در مسائل مالی و شیوههای تولید و توزیع و مصرف. این بینش که تحریف در مفهوم آزادی و تفسیر غلط آن است، به لیبرالیسم اقتصادی میانجامد، که از اصول تفکر سرمایهداری غرب است. این موضوع نیز در تعالیم رضوی محکوم شده است؛ چنانکه در «اصل محدودیت» در مسائل مالی روشن شد.
سوال - با توجه به احادیث امام رضا علیه السلام معیارهای نظام سرمایه داری کدامند ؟
مدیریت خائن
امام رضا «علیهالسلام»:
لم یخنک الامین ولکن ائتمنت الخائن: [47].
انسان امین به تو خیانت نکرده است؛ بلکه تو به خائن اعتماد کردی.
عقبماندگی و نارسایی در جوامع کم رشد، چنانکه از ناآگاهی و نبود متخصص و مدیریت ماهر ناشی میگردد، از مدیریتهای خائن و طرحها و نقشههای خائنانه نیز سرچشمه میگیرد. این هر دو نوع مدیریت، بویژه در بخشهای اقتصادی، در کشورهای عقب نگهداشته شده و مستضعف، فراوان دیده میشود. این کشورها، در اثر وابستگی و عدم استقلال سیاسی، زیر نفوذ بیگانه قرار دارند و بیگانگان که هدفی جز استثمار و چپاول کشورهای ضعیف ندارند، با نفوذ در مراکز حساس اقتصادی، مدیران خائن و مزدوری را به کار میگمارند، - یا افرادی نفوذی را، اگر چه ظاهر الصلاح، در آن مراکز جای میدهند - و از این راه سر رشتهی کارها را در دست میگیرند، و در برنامهریزیهای اقتصادی جانب سرمایهداریهای کلان و وابسته به خود را در نظر میگیرند، و به تودههای محروم نمیاندیشند؛ و در نتیجه تودهی مردم را به فقر دچار میسازند.
برخی از مردم جهان سوم، در پرتو آگاهی و رشد فکری - که از طریق متفکران، نویسندگان و رهبران به دست میآید - با سلطهی نظامی و سیاسی خارجی به مبارزه برمیخیزند، و در بسیاری از موارد موفق میشوند زنجیرهای اسارت و حاکمیت بیگانه را بگسلند؛ لیکن پس از بیرون راندن بیگانه، دچار دو شیوه از مدیریت میگردند که دست کمی از مدیریتهای وابسته به بیگانه را ندارد:
نخست، مدیریتهای جاهلانه و غیر ماهر، که با اینکه دوستانه و خودی است، لیکن جز هرز دادن نیروها و سرمایهها و اقتصاد جامعه، کاری انجام نمیدهد.
برخی از مدیران نفوذی و خائن که در سیمای دوست در میآیند، و سنگ برنامهریزی مردمی و حمایت از محرومان را به سینه میزنند، و با شیطنت و شیادی ویژهای - و بادورههایی که دیدهاند - بخشهای اقتصادی جامعه را به زیان تودهها هدایت میکنند و روز بروز بر فقر و وابستگی او مصرفزدگی میافزایند، و بتدریج راه سلطهی بیگانه را هموار میسازند، و نتائج همان پیروزی سیاسی را نیز بر باد میدهند.
امام رضا «علیهالسلام» ، در کلام خویش، بر خیانت اشاره میکند، و سر رشته کارها را به خائن سپردن و به خائن اعتماد کردن را خیانت میشمارد.
از شگردهای خائنهای خادمنما، ارائه طرحها و نقشههایی است که در نظرها میتواند مفید و سازنده جلوه کند و در ظاهر صلاح باشد. به کارگیری این نوع طرحها، حساب شده و با بررسی انجام میگیرد و هر فرد یا گروه اجتماعی به سادگی نمیتواند باطن زیانبار اینگونه طرحها و برنامهها را کشف کند و از عملی شدن آنها مانع گردد. بدین جهت است که در برنامهریزیها، نخستین ضرورت، وجود برنامهریزان و مدیران متعهد، دلسوز، مؤمن و متخصص است، تا از نیتهای شوم مدیران خائن و وابسته پرده بردارند و با منطق و استدلال و محاسبه، زیانکار آنان را برای جامعه روشن سازند.
از شگردهای دیگر آنان این است که هر طرح و برنامهی مترقی و سازندهای را با نیرنگهای ویژه از مسیر اصولی خود منحرف میکنند، و آن طرح و برنامه را با تندروی و کندروی دچار تحریف معنوی یا موضعی میسازند؛ یعنی یا مفهوم آن ا دگرگون میکنند و یا موضع و جایگاه آن را تغییر میدهند؛ و در نتیجه، آن طرح و برنامه را با شکست روبرو میسازند. و شبکههای اداری استعماری، بیشترین کارشان متوجه این امور است، که یا طرحهای خائنانه و به ظاهر مصلحانه بدهند و یا از اجرای درست و بموقع هر طرح و برنامهای جلوگیری کنند.
برای نمونه دو مثال میآوریم:
الف - اگر قانون و برنامهای ارائه شود که، جامعه امنیت اقتصادی داشته باشند و احساس کنند که میدان کار، صنعت، تولید و فعالیتهای اقتصادی باز است و میتوانند به کارهای سازنده روی آورند و جامعه را از محرومیت و وابستگی و نارسایی نجات دهند، آن دستها وارد عمل میشوند و با نقشههای خائنانه، مفهوم و موضع عملی شدن قانون را منحرف میکنند، و آن را به سود زالوهای اجتماعی و دزدان اقتصادی تفسیر مینمایند، و در عمل، به این قشر، آزادی اقتصادی میدهند تا هر چه بیشتر خون مردم را بمکند.
ب - اگر طرح و قانونی ارائه گردد، برای اینکه آزادی محتکران، گرانفروشان، رباخواران و زالوهای اقتصادی محدود گردد و آنان مجازات شوند، تا جامعه امنیت اقتصادی بیابد؛ با ایجاد انحراف و در مفهوم و مسیر قانون، آن را از میان میبرند، و به جای آنکه به سراغ آن کسان بروند، به سراغ تولیدکنندگان و شرکتهای تولیدی مفید و سرمایههایی میروند که در راه جامعه و خدمت به مردم به کار رفته است، و آنان را از کار باز میدارند، و بخشهای اقتصادی مردمی و خیراندیش و متعهد به حقوق جامعه و مصرفکنندگان و مقررات دولت را به ورشکستگی میکشانند، و بخشهای قدرتمند و سرمایههای کلان اقتصادیی را پابرجا و بیرقیب میسازند، که جز به چپاول حقوق جامعه و رشد سود و سرمایهی خود به چیزی نمیاندیشند و از عمل به هر قانون و مقررات محدود کنندهای با هزار نیرنگ و ترفند سرباز میزنند.
سوال - با توجه به سخن امام رضا علیه السلام : سپردن امور به افراد خائن و اعتماد کردن به آنها ........ است
مبارزه با فقر
تأمین نیازمندیها در طبیعت
امام رضا «علیهالسلام»:
… انا وجدنا کلما احل الله تبارک و تعالی ففیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاحة التی لا یستغنون عنها … و وجدنا المحرم من الاشیاء لا حاجة للعباد الیه و وجدناه مفسدا داعیا الی الفناء و الهلاک …: [48].
ما (با بررسی احکام) مییابیم که هر چه را خداوند متعال حلال شمرده است مایهی صلاح و بقای مردم است، و مورد نیاز آنان بگونهای که نمیتوانند از آن دست بردارند … و چیزهایی را حرام و ممنوع یافتیم که مردمان را به آنها نیازی نیست؛ بلکه آن چیزها فسادآور است و نابود کننده و هلاکتبار.
از مسائل فکری و عقیدتی نادرستی که زمینهی درونی فقر و محرومیت را میسازد و رویارویی با آن را غلط و ناممکن جلوه میدهد، نسبت دادن فقر است به عوامل طبیعی و کمبود مواد در زمین، [49] و سلب مسئولیت از انسانها و سیستم و نظام اجتماعی. در این نوع اندیشهها، مبارزه با فقر غیرممکن و بیرون از حوزهی اختیار و قدرت انسان معرفی میشود. و این اشتباهی بزرگ و بدآموزی زیانباری است که از عوامل فکری و فرهنگی پایداری فقر در جامعه میباشد.
اکنون با مراجعه به مجموعه آموزشهای رضوی، نیک روشن میگردد که این اندیشه، نادرست و مخالف گفتار امام رضا «علیهالسلام» است.
امام در کلام یاد شده که از فلسفه احکام سخن میگوید، هماهنگی نظام تشریع و نظام تکوین را - در تأمین احتیاجات انسان - بیان کرده، معیار احکام الهی را رفع نیاز انسان و بقای او شمرده است. دین بر اساس حلال و حرام استوار است و حلیت و جواز، بر اصل صلاح و بقا و احتیاج پی نهاده شده است؛ و حرمت بر اصل فساد، فناء، هلاکت و بینیازی آدمی از چیزهای حرام. بنابراین، آنچه برای ادامهی زندگی و بقای انسان لازم است، در طبیعت موجود است و در شرع حلال و جایز شمرده شده است. و آنچه برای انسان زیان دارد، یا موجب نابودی و هلاکت اوست، حرام و ممنوع گشته است. از این کلام بخوبی روشن میشود که در نظام تکوین و جهان آفرینش، همهی آنچه مورد نیاز انسان و عامل بقا و پایداری و زمینهی صلاح و هدایت اوست آفریده شده و در دسترس او قرار گرفته است. و اگر موانعی انسانی چون ظلم، خیانت، غصب، سرقت، احتکار، و مصرفهای اسرافی طبقات ثروتمند، و ویژه ساختن کالاها به اشخاص پیش نیاید، طبیعت غنی است و مواد لازم زندگی خلق را تامین کرده است. و این نظر کارشناسان مسائل اقتصادی و زیست محیطی و انسانی است.
«… بهتر آن است که دنیایی را به فرزندان خود واگذاریم که امکان برآوردن نیاز همگان به غذا، آموزش، کار مطلوب، سر پناه و بهداشت مناسب در آن گسترش یافته نه این که نقصان گرفته باشد. این کار فقط به شرطی امکان دارد که مردم جوامع مصرفی، شیوهی زندگی خود را دگرگون کنند.» [50].
امام صادق «علیهالسلام»:
… فانک اذا تأملت العالم بفکرک … وجدته کالبیت المبنی المعد فیه جمیع ما یحتاج الیه عباده … و کل شییء فیها لشأنه معد، و الانسان کالمملک ذلک البیت. [51].
چه اگر در اندیشهی خود دربارهی جهان تأمل کنی و به عقل خود درصدد شناخت آن برآیی، آن را همچون خانهای خواهی دید که ساخته و پرداخته شده و هر چه مورد نیاز بندگان بوده در آن فراهم آمده است؛ و هر چیز در آن - چنان که باید - آماده شده است. و آدمی همچون مالک این خانه است که همهی آنچه در آن است به اختیار وی قرار گرفته است. و گونههای رستنی برای رفع نیازمندیهای او آماده شده است. و جانوران گوناگون در مصالح و منافع او مصرف میشود …
سوال
1- براساس فرمایشات امام رضا علیه السلام کسب روزی حلال از طبیعت راه مبارزه با ........ است .
2-با توجه به اینکه همه نیازهای انسان در طبیعت آفریده شده است چه موانعی وجود دارد که بسیاری از مردم فقیر و نیازمند هستند ؟
مالیاتهای اسلامی (زکات)
امام رضا «علیهالسلام»:
ان علة الزکاة من اجل قوت الفقراء … کما قال عزوجل: «لنبلونکم فی أموالکم و أنفسکم» ، فی اموالکم اخراج الزکاة … مع ما فی ذلک من اداء شکر نعم الله عزوجل … مع ما فیه من الزیادة و الرأفة و الرحمة لاهل الضعف و العطف علی اهل المسکنة، و الحث لهم علی المساواة، و تقویة الفقراء و المعونة لهم علی امر الدین …: [52].
قانون زکات، برای تأمین (زندگی) بینوایان وضع شد، چنانکه خدای بزرگ فرموده است: «شما را در اموال و جانهاتان امتحان میکنیم.» (امتحان) در اموال پرداخت زکات است … با دیگر فوایدی که در این قانون نهفته است چون افزایش (مال) و احساسمندی و مهربانی نسبت به ناتوانان، و توجه به حال بینوایان، و سوق دادن جامعه به مساوات و برابری، و توانبخشی به فقیران، و یاری رساندن به آنان در انجام تکالیف دینی …
قوانینی برای تعدیل اقتصادی و معیشتی در جامعه و برطرف کردن احتیاجات لازم وضع شده است، چون خمس، زکات، و … در اجتماعی که تعادل داشته و از نظام اقتصادی عادلانه و سالمی برخوردار باشد، اکثریت قاطع مردم درآمدی کافی و بسنده خواهند داشت و نیازهای خود را تأمین خواهند کرد. در چنین اجتماعی، درصد اندکی از مردم محروم میمانند که محرومیت آنان به جبرهای طبیعی، ناتوانیهای جسمی، و گهگاه ظلمها و حقکشیهای فردی و جزئی مربوط میشود.
اینگونه محرومیتها، با اجرای قوانین یاد شده و تن دادن مردم به آنها برطرف میگردد - چنانکه در کلام والای امام رضا «علیهالسلام» آمده است - که علت وضع قانون زکات، تأمین خوراک بینوایان و کمک به آنان است تا اندازهای که چون دیگران بتوانند به امور دین و دنیای خود برسند.
تقویت بنیهی بینوایان و توانیابی آنان برای انجام دادن تکالیف دینی، هدف و مرز این قانون است. و تکلیف بر پایهی حصول این مقصود ارزشمند استوار است. و تا این مقصود در همهی افراد تهیدست جامعهی تحقق نیافته، تکلیف باقی است. و این چگونگی روشن میکند که اگر ظلم و استثمار، در دوران طولانی بر اجتماعی حاکم بود، و فقر و محرومیت همهگیر و عمیق گشته بود، باید به هدف اصلی و علت وضع قانون توجه کرد؛ و آن - چنانکه در کلام امام رضا «علیهالسلام» آمده است - مساوات با محرومان و کمکرسانی و توانبخشی به آنان است تا قادر به زندگی و عمل به احکام دین باشند.
سوال - خداوند انسان را به مال و جان امتحان می کند . امتجان انسان به مال چیست ؟
سوال - با توجه به سخنان اام رضا علیه السلام علت وضع قانون زکات چیست ؟
حق معلوم
امام رضا «علیهالسلام»:
… قلت له: هل علی الرجل فی ماله سوی الزکاة؟ قال: نعم؛ أین ما قال الله: [53] «والذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب»: [54].
راوی میگوید:
به امام گفتم: آیا در مال تکلیفی جز زکات هست؟ امام فرمود: آری، پس این فرمودهی خدای دربارهی صلهی ارحام (مسئولیتهای خانوادگی) و امثال آن کجا رفت: «کسانی که آنچه را خدا به پیوند دادن آن فرمان داده پیوند میدهند و از خدای خویش میترسند و از سختی حساب بیم دارند».
در این حدیث، امام رضا «علیهالسلام» به روشنی از حقوقی در مال افزون بر زکات، سخن گفته است. سؤال راوی از همین موضوع است که پس از ادای زکات، آیا تکلیف دیگری انسان دارد؟ امام در پاسخ میگوید:
بلی، پس از پرداختن زکات مسئولیتهای مالی دیگری نیز هست. و به آیهای از قرآن استدلال میکنند، که از صلهی رحم و پیوندهای خانوادگی سخن گفته است.
در آموزشهای رضوی مسئولیتهای مالی اهمیت فراوانی دارد و در ردیف اول مسئولیتها است، و بازخواست و حسابرسی روز رستاخیز نیز در درجهی نخست به آنها بستگی دارد:
امام رضا «علیهالسلام»:
عن آبائه «علیهالسلام» عن علی «علیهالسلام» ، قال: قال رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم»: … و اول من یدخل النار امیر متسلط لم یعدل و ذو ثروة من المال لم یعط المال حقه …: [55].
به نقل از پدرانش از امام علی «علیهالسلام» ، از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»: … نخستین کسی که داخل دوزخ گردد حاکمی است که دادگر نبوده و ثروتمندی است که حق مال را ادا نکرده است (حقوق مالی را نپرداخته است).
مسئولیتهای مالی و کیفر آنها در ردیف مسئولیت حکومت و حاکمان قرار گرفته است، و این اهمیت آن و الزامی بودن آن را روشن میسازد.
در حدیث دیگری، امام رضا «علیهالسلام» لزوم حقوق مالی بیش از زکات را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند:
امام رضا «علیهالسلام»:
عن آبائه، عن امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام: قیل: یا نبی الله! افی المال حق سوی الزکاة؟ قال: نعم، بر الرحم اذا ادبرت، و صلة الجار المسلم؛ فما اقربی من بات شبعان و جاره المسلم جائع …: [56].
نقل از پدرانش، از امام علی «علیهالسلام»: به پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» گفتند: آیا در مال تکلیفی جز زکات هست؟ پیامبر فرمود: آری، نیکی کردن (با مال) نسبت به بستگان آنگاه که روبگردانند، و رسیدگی به همسایهی مسلمان؛ به من ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایهی مسلمان او گرسنه باشد …»
در قرآن به روشنی از این مسئولیت بزرگ اجتماعی، پرده برمیدارد:
«و الذین فی أموالهم حق معلوم للسائل و المحروم: [57].
کسانی که سائل و محروم در اموال آنان حقی معلوم دارند».
سوال -با توجه به احادیث معصومین علیهم السلام وظیفه انسان بعد از پرداخت زکات از نظر مالی چیست ؟
تأمین سطح زندگی
اشاره
امام رضا علیهالسلام:
ان الله تبارک و تعالی، لم یبح اکلا و لا شربا الا ما فیه المنفعة و الصلاح، و لم یحرم الا ما فیه الضرر و التلف و الفساد. فکل نافع مقو. للجسم فیه قوة للبدن فهو حلال … [58]
خدای متعال هیچ خوردن و نوشیدنی را جایز نکرده مگر آنچه در آن سود و صلاحی است؛ و (هیچ چیز را) ممنوع نکرده مگر آنچه در آن زیان و نابودی و تباهی بوده است. پس هر چه سودمند و توانبخش جسم باشد و به بدن آدمی نیرو بدهد، حلال است …
یکی از مسائلی که فقر را پدیدهای ضد اسلامی معرفی میکند و ضرورت مبارزه با آن را از نظر اسلام روشن میسازد، تبیین کمیت و کیفیت سطح زندگی و لزوم تأمین مواد و مایحتاج زندگی همهی مردم است. این موضوع مهم و حیاتی و اسلامی، در احادیث امام رضا «علیهالسلام» مطرح شده است.
امام در طرح مسائل گوناگون حیات و سعادت و رشد زندگی انسان، از سطح زندگی معقول و درستی سخن گفتهاند که با شکوفایی استعدادهای مادی و معنوی و تکامل فردی و اجتماعی انسان متناسب است. مجموعهی این گفتار، روشن میسازد که امام رضا «علیهالسلام» دربارهی سطح زندگی و حد و مرز نیازهای آن چگونه میاندیشند، و چه کالاها و مواد و امکاناتی را برای زندگی انسان لازم میدانند. از این موضوع به دست میآید که فقر و تهیدستی و نبود سطح زندگی لازم، با اندیشههای امام به کلی ناسازگار است.
اکنون با دستیابی به نهاد اصلی در این اندیشه، به شاخهها و بخشهای گوناگون از آموزشهای رضوی میپردازیم، که سطح زندگی را در جهتهای گوناگون، ترسیم کرده و ریزتر و دقیقتر مسائل آن را مطرح ساخته است.
نان و آب
سئل الرضا «علیهالسلام» عن طعم الخبز و الماء فقال: طعم الماء طعم الحیاة، و طعم الخبز طعم العیش: [59].
«از مزهی نان و آب از امام رضا «علیهالسلام» سؤال شد. امام فرمود: مزهی آب، مزهی زندگی است و مزهی نان مزهی زیستن».
در این کلام که نگرشی اصولی و ژرف به مسائل حیات انسانی افکنده است، از مزهی نان و آب سخن رفته و طعم آب، طعم حیات، و طعم نان، طعم زندگی شمرده شده است. اینکه مزهی آب، مزهی زندگی است تردید ندارد، زیرا آب عنصر اصلی تشکیل حیات و شرط ضروری تداوم آن است. بیشترین قسمت بدنهی موجودات، بویژه گیاهان و حیوانات و انسان، آب است. درصد آب در تشکیل بدن انسان، بیشتر از دیگر مواد است.
در نظام تولید و ادارهی اقتصادی زندگی انسان نیز آب، سهم حیاتی دارد، و براستی مزهی زندگی مزهی آب است، چنانکه در سخن امام رضا «علیهالسلام» آمده بود. مادر بسیاری از صنایع، تولیدات و فراوردههای کشاورزی است. و کشاورزی بدون آب ممکن نیست. محرومیت طبقهی زحمتکش کشاورز بیشتر به محرومیت از آب بستگی دارد؛ بویژه در مناطقی که زمین زیاد است و آب کم، چون قارهی آسیا و آفریقا. به طور کلی، و در همه جا، زندگی و حیات کشاورز و کشاورزی به آب بستگی دارد. در صنایع دیگر نیز آب ضروری است.
«مزهی نان، مزهی زندگی» ، نیز اصلی تردیدناپذیر و قانونی بیاستثنا است؛ زیرا انسان بدون غذا نمیتواند زندگی کند، و نان برای او مادهی غذاها است. در قرآن کریم، این دو شرط اصلی زندگی مطرح گشته است:
… و جعلنا من الماء کل شیء حی …: [60].
و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم …
و ما جعلناهم جسدا لا یأکلون الطعام …: [61].
ما پیامبران را کالبدی نساختیم که غذا نخورند …
سوال - با توجه به فرمایش امام رضا علیه السلام این سحن را کامل و حدیث را ترجمه کنید :طعم الماء طعم .......... و طعم الخبز طعم .........
گوشت
امام رضا «علیهالسلام»:
عن علی بن ابیطالب «علیهالسلام»: علیکم باللحم فانه ینبت اللحم؛و من ترک اللحم اربعین یوما ساء خلقه: [62].
لازم است گوشت بخورید، که آن (بر اندام شما) گوشت میرویاند. آن کس که چهل روز گوشت نخورد، اخلاقش نکوهیده میگردد.
در تغذیه، گوشت ضروری است، بسیاری از نیازها و مواد بدن از گوشت تأمین میشود، و توان و نیروی آدمی از پروتئین حیوانی به دست میآید.
در فراز نخست حدیث، به این ضرورت اشاره شده است که ماهیچهها و عضلات و رگ و پیوندهای بدن که کارآیی استخوان را تضمین میکند و اسکلت بدن را چون پوششی نیرومند میپوشاند، از خوردن گوشت رشد میکند و تغذیه میشود. در فراز دوم، رابطهی مادیت و معنویت و اخلاق و اقتصاد و تغذیه و حالات روانی انسان با تعبیری بسیار گویا مطرح گشته است: هر کسی چهل روز گوشت نخورد، اخلاق او بد میشود. این بدی اخلاقی و زشتخویی، از ترک خوردن گوشت پدید میآید. شاید علت عمدهی این موضوع این باشد که نخوردن گوشت موجب ضعف بدن و سیستم اعصاب است، و این بر ناتوانی روحی و ضعف ارادهی انسان تأثیر عمده میگذارد و از تسلط انسان بر خود میکاهد، و آرامش لازم در برابر حوادث زندگی که از نیرومندی اعصاب و سلامت مزاج نشأت میگیرد، از دست میرود، و انسان به فردی ضعیف، ناآرام، پرخاشجو و بیتحمل تبدیل میشود. و این ریشهی همهی بدرفتاریها و کژخلقیها در روابط اجتماعی دو خانوادگی است.
احادیثی نیز در نکوهش گوشتخواری رسیده است. از جمع این دو دسته احادیث و مقایسهی آنها روشن میشود که مداومت بر گوشتخواری زیان میرساند، اما ترک آن نیز موجب ضعف و ناتوانی است.
پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»:
من اکل اللحم اربعین صباحا قسا قلبه: [63].
هر کس چهل روز (پیاپی) گوشت بخورد، به سنگدلی دچار گردد.
سوال - چگونه می توان بین حدیث امام رضا (ع)«آن کس که چهل روز گوشت نخورد، اخلاقش نکوهیده میگردد.» و حدیث پیامبر (ص) «هر کس چهل روز گوشت بخورد، به سنگدلی دچار گردد.» را چمع کرد ؟
لباس
امام رضا «علیهالسلام»:
بزنطی: قال أبی ما تقول فی اللباس الحسن؟ … فقال لی: ألبس و تجمل …: [64].
بزنطی (راوی معروف) میگوید:
پدرم گفت:
«در پوشیدن لباسهای زیبای چه میگویی؟ … امام رضا «علیهالسلام» گفت:
بپوش و زیبا بپوش …»
لباس از ضروریات زندگی است. نوسان در درجه هوا، تابش نور خورشید و وزش نسیمهای گوناگون، ضرورت پوشش تن را آشکار میکند؛ صرفنظر از اینکه برخی از پوششها واجب است، و برخی جنبهی اخلاقی نیز دارد. در دستورات اسلامی، پوشش برای زن و برخی پوششها برای مرد، واجب شمرده شده است. از این فراتر، آرایش سیمای ظاهری است در جامعه و برای چشمهای نظارهگر که دستوری اخلاقی است، و لازم است مؤمنان با سیمایی خوشایند و آراسته در جامعه گام گذارند و شکوه ظاهری جامعه را حفظ کنند، چنانکه در روایت امام رضا «علیهالسلام» لباس زیبا تجویز شده است؛ از جمله برای حفظ همین شکوه ظاهری جامعهی اسلامی. ضرورت مقدار لازم لباس تردیدپذیر نیست، لیکن چگونگی و کیفیت آن با سطح درآمد و زندگی مردم و جامعه رابطه دارد. اگر سطح درآمدها پائین باشد و ضرورتهای زندگی تأمین نگردد، لباس نیز باید در حد لازم مورد استفاده قرار گیرد. و اگر سطح درآمدها بالا باشد، و مسائل اولیهی زندگی حل شده باشد، از لباسهای زیبا و فاخر نیز میتوان استفاده کرد. در کلام دیگری از امام رضا «علیهالسلام» که در همین بخش (فصل: رابطهی سطح زندگی و سطح درآمد) مطرح خواهد شد، رابطهی سطح زندگی و سطح درآمد و وضعیت اقتصادی جامعه تبیین خواهد گشت.
سوال- چگونگی و کیقیت لباس (ازنظر جنس وقیمت )چه رابطه ای با وضعیت اقتصادی جامعه دارد ؟
سوال - علت تجویز پوشیدن لباس زیبا از طرف امام رضا علیه السلام برای چیست ؟
نظافت و بهداشت
امام رضا «علیهالسلام»:
ان الله تبارک و تعالی … یبغض البؤس و التباؤس،
و ان الله عزوجل یبغض من الرجال القاذورة …: [65].
خداوند متعال بیچارگی و بیچارهنمایی را دشمن میدارد، و خداوند مردم ژولیده و کثیف را دشمن میدارد …
بهداشت و نظافت، در نظر امام اهمیتی ویژه دارد، و کثیفی و پلیدی نکوهیده و زشت و موجب خشم الهی است. شستشوی بدن - که رکن بهداشت است - در حد نسبتا بالای آن، در آموزشهای رضوی آمده است.
سوال - باتوجه به این حدیث «خداوند متعال بیچارگی و بیچارهنمایی را دشمن میدارد، و خداوند مردم ژولیده و کثیف را دشمن میدارد …» مشخص می شود که ........... در نظر امام رضا (ع) اهمیتی ویژه دارد
تزیین و آرایش
امام رضا «علیهالسلام»:
حسن بن جهم: دخلت علی ابی الحسن «علیهالسلام» و هو مخضب بسواد. فقلت: جعلت فداک قد اختضبت بالسواد؟ قال: ان فی الخضاب اجرا. ان الخضاب و التهیئة مما یزید فی عفة النساء، و لقد ترک النساء العفة لترک ازواجهن التهیئة لهن: [66].
ابن جهم میگوید:
نزد امام رضا «علیهالسلام» رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگآمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون میسازد، و زنان پاکدامنی را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند.
امام در این کلام، به دو موضوع اشاره کردهاند:
نخست، پاداش اخروی و اجر الهی زینت و آرایش کردن. دوم ارزش اجتماعی و تکلیفی آن. این هر دو موضوع، مهم است. و موضوع دوم که بیانگر فلسفهی اجتماعی آرایش و آراستگی است، اهمیتی ویژه دارد، چون آرایش مردان و آراستن سیمای ظاهری، خود موجب افزونی پاکدامنی زنان میگردد، و احساس لذتجویی و زیباپرستی آنان را اشباع میکند.
دربارهی شیوهی زندگی اجتماعی امام رضا «علیهالسلام» رسیده است که آن امام بزرگ، در خانه لباسهای پاره و درشت و پشمینه میپوشید، و بر خویش سخت میگرفت و دشوار میزیست، و از آسایش و راحتطلبی دوری میگزید؛ و هنگامی که در جمع ظاهر میگشت، و میان مردمان میآمد، خود را میآراست و زینت میکرد. در این رفتار امام، که بازگو کنندهی اندیشه و فکر امام است، آرایش و آراستگی ظاهر، نوعی تکلیف اجتماعی برای احترام به دیگران معرفی شده است. در جامعه، چشمها به انسان دوخته میشود، و از راه چشمها، دلها و روانها متوجه انسان میگردد. حال، اگر سیمای ظاهری انسان آراسته، تمیز، منظم و موزون بود، مردم از دیدار انسان لذت میبرند و در دل شادمان میگردند، چنانکه در برابر مناظر زیبای طبیعت قرار گرفته باشند. در حالت دیگر که ظاهر انسان ژولیده، و چهرهاش پژمرده و افسرده و آلوده و چندشآور باشد، حال دیگران را میگیرد، و آنان را آزار میدهد و افسرده میسازد. از اینرو، آرایش ظاهری، حق بزرگ انسانی و اجتماعی است که موجبات خرسندی مردمان را فراهم میآورد. و این چگونگی به اغنیا و توانگران اختصاص ندارد، و باید برای هم فراهم باشد، چون همه در اجتماع ظاهر میشوند و با یکدیگر روبرو میگردند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
سوال - با توجه به فرمایش امام رضا (ع) دو علت لزوم آرایش و آراستگی سیمای ظاهری مردان در جامعه چیست ؟
عطر، بوی خوش
امام رضا «علیهالسلام»:
لا ینبغی للرجل ان یدع الطیب فی کل یوم، فان لم یقدر علیه فیوم و یوم لا، فان لم یقدر ففی کل جمعة و لا یدع ذلک: [67].
شایسته نیست که انسان هر روز عطر نزند. اگر هر روز نتوانست روز در میان، و اگر نتوانست در هر جمعه. و این (اندازه) را ترک نکند.
استفاده از عطر برای انسان در حال عبادت و در خانواده و جامعه امری لازم و تکلیفی است انسانی و اخلاقی، که امام رضا «علیهالسلام» بر آن تأکید فرموده است. اساس زندگی انسان بر انس، آمیزش و معاشرت نهاده شده است.
انس و معاشرت و همگرایی، جاذبهها و دافعههایی دارد:
جاذبهها و دافعههای مادی و معنوی. زشتخویی، آزمندی، کینهتوزی، بیعاطفگی، خشم و … از دافعههای معنوی و اخلاقی است که دیگران را از انسان دور میکند و آدمی را تنها میگذارد، چنانکه اخلاق نیک، گذشت، خوشرویی، مهرورزی و بردباری، زمینههای دوستیابی و گرایش دیگران و جلب دوستی است.
مسائل و اشیای مادی نیز میتواند در تحکیم روابط اجتماعی و جذب و جلب مردم مؤثر باشد. از جاذبههای مادی، تمیزی، آراستگی ظاهری، بوی خوش و استفاده از عطریات است.
در خانواده نیز استفاده از عطر، به دو جهت اهمیت دارد: نخست: موضوعی است که در کلام پیشین امام بود، و آن فراهم شدن زمینههای خرسندی خاطر زنان است و گرایش بیشتر آنان به پاکی و پاکدامنی. و دیگر، احترام به روابط گروهی و احساس و عواطف انسانی است، که افراد خانواده نیز چون دیگر انسانها باید از همنشینی با انسان لذت ببرند و شادمان گردند.
در عبادات نیز استفاده از بوی های خوش و انواع عطرها تاکید شده است. این نیز عللی دارد و مهمترین آنها این است که انسان در عبادت و در پیشگاه خداوند متعال باید با بهترین حال و آراستهترین سیما باشد، و جامهی تمیز بر تن کند، و بدن او پاکیزه باشد، و عطر و بوی خوش به کار برد. دیگر اینکه، ملائکه و قوای معنوی و مأموران الهی که به نماز و عبادت انسان متوجهاند، از بوی های خوش تغذیه میکنند. و این موجب جذب و توجه بیشتر آنان میگردد، و از جهاتی در عمل مؤثر است.
آری کشاورز، کارگر، حتی معدنچیانی که در اعماق زمین به استخراج سنگ آهن و ذغال سنگ و … مشغولند و کارگرانی که در کوره پز خانهها و … به کار دست مییازند، همه و همه، چون تشکیل دهندهی جامعهی مؤمنانند، باید بتوانند دارای ظاهر آراسته باشند، و از بوی خوش و دیگر چیزها استفاده کنند، و به این گونه مسائل در زندگی دست یابند، و در خانه و خانوادهی خود، اسباب رضایت و خرسندی همسر و فرزندان خود را فراهم آورند.
سوال - جاذبه های مادی و معنوی انس و معاشرت در جامعه کدامند ؟
سوال - بنا به فرمایش امام رضا علیه السلام : حداقل زمان عطر زدن مردان چند روز یک بار نباید ترک نشود ؟
رابطهی سطح زندگی و سطح درآمد
امام رضا «علیهالسلام»:
ان اهل الضعف من موالی یحبون ان اجلس علی اللبود، و البس الخشن، و لیس یتحمل الزمان ذلک: [68].
کوته فکران از دوستانم دوست دارند من بر نمد بنشینم و جامهی زبر بر تن کنم؛ لیکن زمان، مقتضی این زندگی نیست.
امام در این کلام، به روشنی از فراخور و ظرفیتهای زمانی سخن گفته و میان دورهها و زمانها تفاوت قائل شده است. از آغاز سخن امام چنین به دست میآید که برخی انتظار داشتند که ایشان نیز مانند زمان حضرت علی «علیهالسلام» لباس بپوشد و به سان او زندگی کند. امام در پاسخ آنان به تفاوت دورهها و زمانها و مسئولیتهای هر زمان اشاره میکنند.
سوال - از نظر امام رضا علیه السلام انتخاب سطح زندگی به چه چیزهایی بستگی دارد ؟
تأمین سالیانه
امام رضا «علیهالسلام»:
ان الانسان اذا ادخر طعام سنة، خف ظهره و استراح، و کان ابوجعفر «علیهالسلام» و ابوعبدالله «علیهالسلام» ، لا یشتریان عقدة حتی یحرزا طعام سنتهما: [69].
آدمی اگر خوراک یک سال را ذخیره کند، خود را سبکبار و آسوده حس میکند، و چنین بودند امام باقر «علیهالسلام» و امام صادق «علیهالسلام» - هنگامی که امکانی به هم میرسید - باغی نمیخریدند (به منظور تأمین آتیه)، مگر پس از اینکه به مقدار خوراک خود کنار میگذاشتند.
در موضوع سطح زندگی از نظر امام رضا «علیهالسلام» ، تأمین زندگی سالیانه لازم است، چنانکه در کلام والای امام مطرح گشته است. در این بیان، به فلسفهی این موضوع نیز اشاره شده است که انسان هنگامی که غذای یک سال را ذخیره داشت، آسایش خاطر دارد. و آسایش خاطر، زمینهی اصلی رشد اندیشه و عمل آدمی است. با آسایش خاطر، انسان در هر زمینه میتواند به راه و کار خود ادامه دهد و آنچه را در توان دارد شکوفا سازد، و برای جامعه به معنای واقعی مفید باشد و بازدهی ارزنده داشته باشد. تأمین اقتصادی از دیگر تأمینهای اجتماعی اگر مهمتر نباشد، کمتر نیست. احتیاج بدترین مشکل است که انسان را تا حد بردگی سوق میدهد و از هر گونه شکوفایی و کارایی و مفید بودن برای جامعه بازمیدارد.
توجه : این حدیث مربوط به شرایط عادی اقتصادی جامعه است .
حرمت مال و رشد آن
امام رضا «علیهالسلام»:
عن أبیه «علیهالسلام» عن آبائه «علیهالسلام» ، قال: قال رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم»: المغبون لا محمود و لا مأجور: [70].
نقل از پدر خویش، از پدران خویش، از پیامبر اکرم که فرمود: انسان گول خورده (مغبون شده)، نه ارزشی دارد نه پاداشی.
از مجموعهی تعالیم رضوی دربارهی مال و نظام مالی روشن میگردد که مال عامل قوام و پایداری جامعه است، پس باید در رشد و حفظ آن کوشید، و در بهرهبرداری از اموال و امکانات اقتصادی سهلانگاری نکرد. در حدیث «علل الشرایع» ، که امام رضا «علیهالسلام» از فلسفهی احکام سخن میگویند، بارها بر این محور تأکید شده است که استفاده از راهها و شیوههایی که موجب فساد و تباهی و رکود در نظام مالی است، یا حد و مرز اموال را نادیده میگیرد و حرمت مال را کنار میگذارد و … ممنوع است و استفاده از راههای بهرهبرداری درست و مشروع حلال است و مجاز.
اموال در دنیا بسیار است و راههای رشد مال فراوان. تمامی راههایی که در اسلام ممنوع و محکوم است، اموال را افزایش و رشد میدهد چون ربا، خیانت، ظلم و …؛ لیکن اینها از نظر اسلام رشد مال نیست. مال به دست آمده از راه ربا، حرمت و ارزش ندارد. اینگونه مال باید مصادره شود و به کسانی که ربا دادهاند، اگر معلومند باز گردد و گرنه به محرومان داده شود. همچنین در اموال نامشروع دیگر که ضوابط و معیارهای اسلامی در آنها رعایت نشده است. بنابراین، مال در بینش اسلامی، تنها و در چهارچوبی که اسلام خواسته و در مسیر اهداف اسلامی، حرمت و ارزش دارد، و حفظ مال و رشد آن باید در قلمرو اسلامی آن باشد. چنانکه گفتیم، رباخوار مال شخصی خود را حفظ میکند، لیکن مال در سطح جامعه حفظ نمیشود؛ بلکه تضییع و تباه میگردد چون مدار و موضوع و چهارچوب اسلامی خود را از دست میدهد. پولی که سودآور باشد از نظر اسلام پول نیست، ارزشی ندارد، رشد نیست، بلکه زیان و ضرر است. در اسلام، زیان و ضرر فرد و زیان و ضرر جامعه هر دو مورد نظر است، بلکه دومی مهمتر است.
سوال - چگونه مالی از نظر اسلام حرمت و ارزش دارد ؟
کار و عمل
کار در قانون طبیعت و نظام آفرینش
امام رضا «علیهالسلام»:
… لیس للناس بد من طلب معاشهم، فلا تدع الطلب: [71].
مردم ناگریزند در تلاش زندگی خویش باشند، پس کوشش در راه کسب مال را رها مکن.
کار از دو نظر اهمیتی حیاتی دارد:
1- قانون طبیعت و سنتهای حاکم بر نظام آفرینش.
2 - قانون شریعت و برنامههای آن.
کار، در قانون طبیعت نیز از دو جهت اهمیت دارد:
أ - از نظر قانونمندیهای عمومی حاکم بر طبیعت.
ب - از نظر قوانین طبیعی حاکم بر وجود انسان و رابطهی آنها با قوای روانی و تنی او.
در دو حدیث از امام رضا «علیهالسلام» ، کار در نظام تکوین و نظام تشریع مطرح شده است.
از نظر قانون طبیعت، کار وسیلهای است برای فعلیت یافتن آثار پدیدههای طبیعی و آمادهسازی آنها برای بهرهبرداری انسان و هر کالایی که مورد استفادهی انسان قرار میگیرد، به کمک کار کارگری آمادهی بهرهبرداری قرار گرفته است. کار، در ارتباط با قوانین حاکم بر وجود انسان نیز، ابزاری است برای بودن و شدن آدمی و به فعلیت رسیدن نیروهای جسمی و عقلی وی و رشد و شکوفایی استعدادهای فطری و درونی شخصیت او.
قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و عمل را تبیین و تشریح کرده است.
«لقد خلقنا الانسان فی کبد [72] انسان را در رنج آفریدیم».
تنها تن آدمی نیست که به کار نیاز دارد، بلکه رشد روح او و قوای معنوی و فکر و فرهنگ و تربیت او نیز به کار بستگی دارد و بیکاری بر معنویت آدمی نیز آثاری زیانبار میگذارد. طبق گفتهی امام صادق «علیهالسلام» ، اگر هر چه را انسان نیاز داشت، نظام طبیعت آماده و ساخته و پرداخته در اختیار او میگذاشت و انسان نیاز خود را براحتی و بدون تلاش برطرف میکرد، و پیوسته اوقات خود را به بیکاری و فراغت میگذراند، به فساد و تباهی کشیده میشد، و ناگزیر نیرو و انرژی خود را در راههایی صرف میکرد که به نابودی خود و همنوعش میانجامید.
امام صادق «علیهالسلام»:
… و جعل الخبز لا ینال الا بالحیلة و الحرکة، لیکون للانسان فی ذلک شغل یکفه، عما یخرجه الیه الفراغ من الاشر و العبث …: [73].
خداوند نان را چنان قرار داد که جز با نیروی کار و مهارت و تلاش دست نیابد، تا انسان به کاری مشغول گردد و از پیامدهای بیکارگی و گستاخی رفاهزدگی و بیهودگی بازماند.
امام علی «علیهالسلام»:
من یعمل یزدد قوة، و من یقصر فی العمل یزدد فترة: [74].
آن کس که کار کند توانش فزونی مییابد، و آن کس که کم کار کند و بیکاره باشد سستی و ناتوانی او افزون میگردد.
سوال - کار در قانون طبیعت از چه جهاتی ارزش دارد ؟
سوال - چرا خداوند غذاهای انسان طوری نیافریده که نیاز به تلاش و کارکردن برای آن نباشد ؟
کار در قانون دین و نظام تشریع
امام رضا «ع»:
… ان الذی یطلب من فضل یکف به عیاله، أعظم أجرا من المجاهد فی سبیل الله [75].
آن کس که) با کار و عمل (در جستجوی مواهب زندگی، برای تأمین خانواده ی خویش است، پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد.
امام، در این روایت به ارزش تشریعی کار اشاره میکنند. با توجه به ضرورت تکوینی و طبیعی آن، ضرورت و وجوب تکلیفی و شرعی نیز روشن میگردد. انسان با توجه به معیارهای دین، مکلف است از قانون آفرینش سرپیچی نکند، تا دچار پیامدهای ویرانگر آن نگردد. نظام تشریع و باید و نبایدهای قانونی اسلام، با نظام تکوین و سنتهای آفرینش هماهنگ است.
سوال - اجر و پاداش کسی که برای تامین مایحتاج زندگی خانواده اش کار می کند چقدر است ؟
برای اهمیت حیاتی که کار دارد تعالیم دیگری را نیز در این زمینه میآوریم:
پیامبر «ص»: از پیامبر اکرم پرسیده شد:
کدام کسب انسان پاکیزه تر است؟ فرمود: کار کردن مزد با دست خود. [76].
پیامبر «ص»: هر کس از دسترنج خود بخورد، مثل برق از پل صراط خواهد گذشت. [77].
س- بنا به فرمایش پیامبر (ص) چه کسی مانند برق از پل صراط خواهد گذشت ؟
یکی از مهمترین چیزهایی که شارع اسلام برای ایجاد رغبت به کار … مطرح کرده است تصریح به این مطلب است که دعای آدم بیکار … مستجاب نمیشود.
پیامبر اکرم «ص»: دسته هایی از امت من دعایشان مستجاب نمیشود … و یکی مردی که در خانه اش مینشیند و میگوید: پروردگارا روزی مرا برسان. [78].
س-بنا به فرمایش پیامبر (ص) : دعای چه کسی مستجاب نمی شود ؟
از اینرو، مینگریم که رهبران الهی و پیامبران و جانشینانشان بدون استثنا کار میکردند، قرآن کریم دربارهی برخی از آنان چنین میگوید:
و ما تلک بیمینک یا موسی - قال هی عصای أتوکؤا علیها، و أهش بها علی غنمی ولی فیها مآرب أخری: [79].
ای موسی! این چیست در دست تو؟ گفت:
این عصای من است که به آن تکیه میکنم، و برای گوسفندانم با آن از درختان برگ فرو میریزم، و نیازهایی دیگر را نیز با آن برطرف میکنم.
و علمناه صنعة لبوس لکم لتحصنکم من بأسکم فهل انتم شاکرون: [80].
صنعت زرهسازی را برای شما به او (داوود پیامبر) آموختیم، تا در جنگهایتان شما را از آسیب دشمنان حفظ کند، آیا شکرگزار خواهید بود؟
پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»: به روایت امام باقر «علیهالسلام» ، خداوند بزرگ، در آن هنگام که آدم را از بهشت به زمین فرود آورد، به او فرمان داد تا با دست خود زراعت کند، و … از دسترنج خویش بخورد. [81].
الامام علی «علیهالسلام»:
أوحی الله عزوجل الی داود «علیهالسلام» ، انک نعم العبد، لولا أنک تأکل من بیتالمال و لا تعمل بیدک شیئا، قال: فبکی داود «علیهالسلام» أربعین صباحا، فأوحی الله الی الحدید أن لن لعبدی داود. فالان الله عزوجل له الحدید، فکان یعمل کل یوم درعا فیبیعها بألف درهم. فعمل ثلاث مئة و ستین درعا، فباعها بثلاث مئة و ستین ألفا، و استغنی عن بیتالمال. [82].
امام علی «علیهالسلام»: خدای بزرگ به داوود «علیهالسلام» وحی فرستاد که تو، اگر از بیتالمال نمیخوردی و با دست خود کار میکردی، بندهی خوبی بودی … داوود چهل روز گریست، آنگاه خدا به آهن وحی (اشاره) کرد، که در دست بندهی من داوود نرم باش. بدینسان، خدای بزرگ آهن را برای او نرم کرد، و او هر روز یک زره میبافت و به هزار درهم میفروخت. سیصد و شصت زره بافت و آنها را به سیصد و شصت هزار درهم فروخت و از بیتالمال بینیاز شد.
در احادیث آمده است که: «هزینهی زندگی سلیمان بن داوود «علیهالسلام» ، از فروش زنبیلهایی بود که از پوست (لیف) درخت خرما با دست خود میبافت». [83].
س- بنا به حدیث حضرت علی علیه السلام خداوند به حضرت داود گفت : در چه صورت تو بنده خوبی بودی ؟ و حضرت داوود برای اینکه بنده خوب خدا باشد چه کرد و سرانجام چه شد ؟
الامام علی «علیهالسلام»:
انه لما کان یفرغ من الجهاد، یتفرغ لتعلیم الناس و القضاء بینهم، فاذا فرغ من ذلک اشتغل فی حائط له، یعمل فیه بیده، و هو مع ذلک ذاکر لله جل جلاله. [84].
امام علی «علیهالسلام» چون از جهاد فراغت مییافت، به کار تعلیم مردمان و داوری کردن در مرافعات ایشان میپرداخت؛ و چون از این یک فارغ میشد، در باغچهای که داشت با دست خود به کار مشغول میگشت و با وجود این، در حال ذکر بود.
الامام علی «علیهالسلام»:
جمعت یوما بالمدینة جوعا شدیدا، فخرجت أطلب العمل فی عوالی المدینة، فاذا أنا بامرأة قد جمعت مدرا فظننتها ترید بله، فأتیتها فقاطعتها علیه: کل ذنوب علی تمرة؛ فمددت ستة عشر ذنوبا حتی مجلت یدای، ثم أتیت الماء فأصبت منه، ثم أتیتها فقلت: بکفی هذا، بین یدیها … فعدت لی ستة عشرة تمره؛ فأتیت النبی «صلی الله علیه و آله و سلم» فأخبرته فأکل معی منها. [85].
امام علی «علیهالسلام»: روزی در مدینه سخت گرسنه شدم، برای پیدا کردن کار به محلههای بالای مدینه رفتم، در آنجا زنی را دیدم که کلوخهایی را جمع کرده بود و فکر کردم که میخواهد با آنها گل درست کند، نزدیک او رفتم و طی کردم که برای هر دلو آب که از چاه بکشم یک دانهی خرما به من بدهد؛ چون شانزده دلو کشیدم، دستم تاول زد. پس به لب آب رفتم و دستم را شستم آنگاه به نزد آن زن رفتم و دستم را جلو بردم، او شانزده دانه خرما به من داد. من نزد پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» آمدم و او را از آنچه گذشته بود آگاه کردم، پیامبر با من از آن خرماها خورد.
الامام علی «علیهالسلام»:
فیما رواه الامام الصادق: کان أمیر المؤمنین «علیهالسلام» یضرب بالمر و یستخرج الأرضین … و ان امیر المؤمنین «علیهالسلام» أعتق ألف مملوک من ماله و کد یده. [86].
امام علی «علیهالسلام» - به روایت امام جعفر صادق «علیهالسلام»:
امیرالمؤمنین «علیهالسلام» بیل میزد و شخم میکرد (و آب از زمین بیرون میآورد) … امیرالمؤمنین «علیهالسلام» از مال و دسترنج خود هزار برده آزاد کرد.
الامام علی «علیهالسلام»:
فیما رواه الامام الصادق: کان امیر المؤمنین «علیهالسلام»
یحتطب و یستقی و یکنس، و کانت فاطمة تطحن و تعجن و تخبز. [87].
امام علی «علیهالسلام» - به روایت امام صادق «علیهالسلام»: امیرالمؤمنین «علیهالسلام» هیزم جمع میکرد، و آب از چاه بالا میکشید، و به جاروب کردن خانه میپرداخت، و فاطمه «سلام الله علیها» گندم با دستاس آرد میکرد و آن را خمیر میکرد و نان میپخت.
از امیرالمؤمنین «علیهالسلام» ، در این خصوص، نمونههایی فراوان نقل شده است.
الامام الصادق «علیهالسلام»:
عبدالأعلی مولی آل سام قال: استقبلت أبا عبدالله «علیهالسلام» فی بعض طرق المدینة، فی یوم صائف شدید الحر، فقلت: جعلت فداک! حالک عند الله عز و جل و قرابتک من رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم» ، و أنت تجهد نفسک (لنفسک - خ ل) فی مثل هذا الیوم؟ فقال: یا عبدالأعلی! خرجت فی طلب الرزق، لأستغنی به عن مثلک. [88].
امام صادق «علیهالسلام» - عبد الأعلی آل سام میگوید:
در یکی از کوچههای مدینه: در روزی تابستانی و گرم، ا امام صادق «علیهالسلام» رو به رو شدم و عرض کردم: فدایت شوم! با مقامی که نزد خدای بزرگ، و با خویشاوندیی که با رسول خدا داری، چرا در چنین روزی داغ، این اندازه خود را آزار میدهی (و برای خود تلاش میکنی)؟ فرمود: ای عبد الاعلی! در طلب روزی از خانه بیرون آمدهام، تا با این کار، از امثال تو بینیاز باشم.
الامام الصادق «علیهالسلام»:
أبوعمرو الشیبانی قال: رأیت أباعبدالله «علیهالسلام» و بیده مسحاة، و علیه ازار غلیظ، یعمل فی حائط له، و العرق یتصاب عن ظهره، فقلت، جعلت فداک! أعطنی أکفک. فقال لی: انی أحب أن یتأذی الرجل بحر الشمس فی طلب المعیشة. [89].
امام صادق «علیهالسلام» - ابوعمرو شیبانی میگوید:
امام صادق «علیهالسلام» را دیدم که بیلی در دست و پوششی درشت بر تن داشت، و در باغچهای که متعلق به خود او بود کار میکرد، و عرق از او فرو میریخت. عرض کردم: فدایت شوم! بیل را به من بده تا به جای تو کار کنم. فرمود: من چنان دوست دارم که شخص، در گرمای آزار دهندهی آفتاب، برای به دست آوردن نیازهای زندگی کار کند و رنج ببیند.
الامام الصادق «علیهالسلام»:
أبوبصیر قال: سمعت أباعبدالله «علیهالسلام» یقول: انی لأعمل فی بعض ضیاعی حتی أعرق، و ان لی من یکفینی، لیعلم الله عزوجل أنی أطلب الرزق الحلال. [90].
امام صادق «علیهالسلام» - ابوبصیر میگوید:
از امام صادق «علیهالسلام» شنیدم که میفرمود: من در بعضی از زراعتهایم چندان کار میکنم که عرق از من بریزد، با اینکه کسی را دارم که به جای من کار کند، لیکن میخواهم که خدای عزوجل بداند که من خود برای طلب روزی حلال کار میکنم.
الامام الکاظم «علیهالسلام»:
علی بن أبیحمزة، عن أبیه قال: رأیت أباالحسن «علیهالسلام» یعمل فی أرض له، قد استنقعت قدماه فی العرق، فقلت له: جعلت فداک، أین الرجال؟ فقال: یا علی! قد عمل بالید من هو خیر منی فی أرضه و من أبی. فقلت له: و من هو؟ فقال: رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم» و أمیرالمؤمنین و آبائی «علیهالسلام» کلهم، کانوا قد عملوا بأیدیهم، و هو من عمل النبیین و المرسلین و الاوصیاء و الصالحین. [91].
امام کاظم «علیهالسلام» - علی بن ابیحمزه، از پدرش نقل میکند که گفت:
ابوالحسن (امام موسی کاظم) «علیهالسلام» را دیدم که در زمینی متعلق به خودش کار میکرد، و پاهای او غرق عرق شده بود. عرض کردم: فدایت شوم! کارگرانت کجایند! فرمود: ای علی! کسانی با دست خود در زمین خویش کار کردند که از من و پدرم بهتر بودند. گفتم: کدام کسان؟ فرمود: رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم» و امیرالمؤمنین «علیهالسلام» و همهی پدرانم، که با دست خود کار میکردند. با دست خود کار کردن کار پیامبران و رسولان و اوصیا و صالحان است.
در این باره از پیامبران و اوصیای ایشان احادیثی فراوان رسیده است.
س- امام علی (ع) از مال و دسترنج خود چند برده را آزاد کرد ؟
س- امام کاظم فرمود با دست خود کار کردن کار چه کسانی است ؟
تعاون و مددکاری اجتماعی
امام رضا «علیهالسلام»:
… لان الله - تبارک و تعالی - کلف اهل الصحة القیام بشأن اهل الزمانة و البلوی …: [92].
خداوند توانمندان را مکلف کرده است تا برای (ادارهی) امور بیماران زمینگیر و دیگر مبتلایان قیام کنند …
اصلی را که این تعلیم رضوی ارائه میدهد، یعنی مددکاری و حس تعاون اجتماعی، در همهی تعالیم آسمانی آمده است، و همهی رهبران الهی مردمان را بدان فرا خواندهاند. بنابراین اصل، هر توانمند نسبت به ناتوان تا مرز توانیابی، تکلیف دارد، و کمکرسانی و یاریدهی به بینوایان و درماندگان تا مرز بینیازی و خودکفایی آنان پیش میرود. تا آن اندازه کمک به ناتوانان خواسته شده است که آنان بتوانند در انجام تکالیف دینی خود توان یابند، یعنی انسانهایی نیرومند، سالم، آراسته و استوار باشند، و خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت، وسایل رفاهی، وسایل آموزش و پرورش و رسیدن به دیگر آگاهیهای لازم و سایر مایحتاج زندگی را در اختیار داشته باشند و بیمار، ضعیف، بیسواد، ناآگاه و ناتوان نباشند، که نتوانند در جامعه عضوی مفید باشند.
امام علی «علیهالسلام» نیز فرموده است:
«… فقراء المسلمین أشرکوهم فی معیشتکم …: [93].
بینوایان مسلمان را در زندگی شریک خویش سازید …»
مستحب یا واجب؟
در امثال این احادیث و کلمات، چه در تعالیم رضوی یا تعلیم پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» و امامان «علیهم السلام» ، نباید پنداشت که اینهمه تعلیم با این تعبیرهای یاد شده، جنبهی تکلیفی ندارد، و زبان آن، زبان شمارش کمالات اخلاقی است.
تردیدی نیست که این احادیث از یک واجب و تکلیف و مسئولیت بزرگ اجتماعی سخن میگوید. بنابراین، توجیه و تأویل و امر و نهیها را استحبابی و اخلاقی تفسیر کردن و جلوه دادن، برخلاف روح فرهنگ و اسلام و قرآن و سیرهی انبیا و اولیا و آموزشهای رضوی است؛ آموزشهای فردپرداز و جامعهساز.
اخوت اسلامی و خاستگاه اقتصادی آن
امام رضا «علیهالسلام»:
ان الله - تبارک و تعالی - خلق المؤمن من نوره … فالمؤمن اخو المؤمن لأبیه و أمه …: [94].
خدا مؤمن را از نور خویش آفرید … پس هر مؤمنی برادر حقیقی مؤمن دیگر است …
در این کلام، امام به موضوعی محوری و زیربنایی در تعاون اجتماعی اشاره میکنند، و آن اصل اخوت و برادری در جامعهی توحیدی است. این اصل، اصلی انسانی، اخلاقی، قرآنی، اجتماعی و اقتصادی است. اصل اخوت، نخست عقیدتی است، و بر محور ایمان به خدای یگانه و اعتقاد به پیامبران «علیهالسلام» و باور داشت روز رستاخیز دور میزند؛ لیکن این ایمان جدا از آثار اجتماعی و اقتصادی خود نمیتواند باشد، زیرا اگر ایمان به خدا براستی وجود داشته باشد، به یقین در حیات جمعی و فردی تاثیری آشکار دارد.
بنابراین، برادری اسلامی و اخوت قرآنی، اصلی ذهنی و اخلاقی صرف نیست، بلکه لوازم و آثاری واقعی و ملموس دارد، و مدد رسانی به یکدیگر و دستیاری مؤمنان و برادران از جملهی آن لوازم و آثار است.
امام رضا «علیهالسلام» در سخنی، به ریشهی دینی این اصل اشاره میکند:
امام رضا «علیهالسلام»:
عن عبدالله بن الصلت، عن رجل من اهل بلخ، قال: کنت مع الرضا «علیهالسلام» فی سفره الی خراسان، فدعا یوما بمائدة له، فجمع علیها موالیه من السودان و غیرهم. فقلت: جعلت فداک! لو عزلت لهؤلاء مائدة؟
فقال: «مه ان الرب - تبارک و تعالی - واحد، و الأم واحدة، و الأب واحد، و الجزاء بالاعمال»: [95].
به روایت عبدالله بن صلت، از یکی از مردم بلخ که گفت:
در مسافرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا «علیهالسلام» به خراسان، با او همراه بودم. روزی همگان را بر سر سفره فراخواند، و غلامان او از سیاه و غیر سیاه آمدند و بر سر سفره نشستند. به او گفتم: فدایت شوم، آیا بهتر نیست که برای اینان سفرهای جداگانه گسترده شود؟ گفت:
خاموش! خدای همه یکی است، و مادر یکی، و پدر یکی (پس تفاوتی نیست)، و پاداش هر کس بسته به کردار او است.»
اخوت و برادری که برخاسته از چنین جهانبینی و باوری باشد، در زندگی انسان و روابط افراد با یکدیگر تأثیری ژرف دارد، بدان پایه که همهی کارهای افراد و رفتار اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دفاعی مردم را به یک راه و جهت یگانه سوق میدهد.
همچنین، در حدیث دیگری، امام رضا «علیهالسلام» از پدران خود نقل میکند که در نظر پیامبر بزرگوار اسلام، برترین مسلمان کسی است که بهتر و بیشتر از دیگران به مالبخشی و کمکرسانی اجتماعی اقدام کند و خیر خواهترین افراد نسبت به برادران خود و جامعهی اسلامی باشد:
امام رضا «علیهالسلام»:
عن ابائه «علیهالسلام» عن علی بن الحسین «علیهالسلام» ، عن الحسن بن علی «علیهالسلام» … (فی بیان اوصاف النبی «صلی الله علیه و آله و سلم» … و افضلهم عنده اعمهم نصیحة للمسلمین، و اعظمهم عنده منزلة احسنهم مؤاساة و موآزرة: [96].
از پدران خود، از امام سجاد «علیهالسلام» ، از امام حسن «علیهالسلام» … (در شمارش خصلتهای پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم»:
برترین مردم نزد پیامبر کسی بود که خیرخواهیاش نسبت به مسلمانان فراگیرتر بود، و بزرگترین مردم نزد او کسی بود که در بخشش مالی و مدد رسانی بهتر رفتار میکرد.
امام باقر «علیهالسلام»:
المؤمنون فی تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم کمثل الجسد، اذا اشتکی تداعی له سائره بالسهر و الحمی: [97].
مؤمنان در نیکی کردن به هم و مهربانی و دلسوزی نسبت به یکدیگر همچون تن واحدند، که اگر جایی از آن دردمند شود باقی جاها، در بیداری و تب آن درد خواهد سوخت.
سعدی، شاعر نامدار ایرانی، در شعر معروف خود «بنیآدم اعضای یکدیگرند …» از این حدیث و همانندهای آن الهام گرفته است.
س- برابر فرمایش امام رضا (ع) چرا هر مومن برادر حقیقی مومن دیگر است ؟
س- بر اساس حدیث امام رضا (ع) به نقل از پیامبر اسلام (ص) ، برترین مسلمان چه کسی است ؟
س- شعر معروف سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگرند ...» الهام گرفته از کدام حدیث امام مباقر می باشد ؟
مسئولیت دولت
نقش حیاتی حکومت
امام رضا «علیهالسلام»:
للمأمون … اتق الله فی أمة محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» و ما ولاک الله من هذا الامر و خصک به، فانک قد ضیعت امور المسلمین و فوضت ذلک الی غیرک … و ان المهاجرین و الانصار یظلمون دونک و لا یرقبون فی مؤمن الا و لا ذمة و یاتی علی المظلوم دهر یتعب فیه نفسه و یعجز عن نفقته و لا یجد من یشکوا الیه حاله و لا یصل الیک فاتق الله … فی امور المسلمین … أما علمت … ان والی المسلمین مثل العمود فی وسط الفسطاط من أراده اخذه …: [98].
امام به مأمون گفت:
دربارهی امت محمد و حکومتی که بر ایشان داری از خدا بترس، چه، تو کارهای مسلمانان را ضایع کردهای، و کار را به دست کسانی سپردهای که به غیر حکم خدای عزوجل داوری میکنند. و خود در این سرزمین ماندگار شده و خانهی هجرت و محل فرود آمدن وحی را ترک کردهای، و بر مهاجران و انصار با نبودن تو ستم میرود، و سوگند و پیمان هیچ مؤمنی را نگاه نمیدارند، و روزگار بر مظلومان به سختی میگذرد و آنان برای زندگی به هزینهای دسترسی ندارند، و کسی را نمییابند که شکایت نزد او برند … آیا نمیدانی والی مسلمانان همچون تیرک میان چادر است که هر کس بخواهد به آن دسترسی دارد؟
روی سخن امام رضا «علیهالسلام» در این گفتار با مأمون است. جریان و شأن نزول آن چنین است که روزی مأمون خدمت امام رفت و با خود نامهی بزرگی همراه داشت. در حضور امام نشست و نامه را برای امام خواند. در آن نامه آمده بود که برخی روستاهای کابل به دست لشکریان اسلام فتح شده است. خواندن نامه که پایان یافت، امام به مأمون فرمودند: فتح روستایی از شهرهای شرک و کفر تو را خرسند ساخته است؟ مأمون گفت:
آیا این خبر خوشحالی و شادمانی ندارد؟
پس از این گفتگو، امام جملات یاد شده را فرمودند، و به او گفتند: تو … عدالت را در داخل کشور اسلامی برقرار کن و فقر و محرومیت را از بن برکن و به مشکلات مردم رسیدگی کن. این مایهی خرسندی و خشنودی یک حاکم مسلمان است، نه کشورگشایی و فتوحات تازه و افزودن بر قلمرو جغرافیایی کشور اسلام، بدون اینکه محتوای اسلام و جوهر دین که عدالت است، اجرا شده باشد.
س- نامه امام رضا (ع)که با این سخن «دربارهی امت محمد و حکومتی که بر ایشان داری از خدا بترس.....» شروع میشود خطاب به چه کسی است ؟
چگونگی رابطهی امام و امت
امام رضا «علیهالسلام»:
… الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَةِ النَّآدِ …: [99].
امام مونسی است غمگسار، و پدری است مهربان، و برادری است مهربان و (در مهربانی مانند) مادری است نیک رفتار نسبت به فرزند خردسال، و او پناه مردمان است به هنگام پیشامدهای ناگوار …تها از دست رفت …
رابطهی امام با امت، نقش بسیار مهمی در شکل دادن به مسائل مالی و حل مشکلات اقتصادی دارد. رابطه اگر اسلامی باشد - چنانکه امام رضا «علیهالسلام» در گفتگو با مأمون ترسیم کردهاند [100] - دولت از مردم فاصله ندارد، و خبر هر نوع انحراف و ظلمی از هر کس، در اسرع وقت به او میرسد، و او چاره میاندیشد و ظلم را برطرف میسازد. از اینرو، در این کتاب که طرح خطوط سیاسی حاکم بر مسائل اقتصادی و سیاست اقتصادی دولت اسلامی منظور است، تبیین شتابزدهی چگونگی رابطهی امام و امت سودمند بنظر میرسد.
از دیدگاه امام رضا «علیهالسلام» ، حاکم باید چنین باشد که همگان بویژه طبقات محروم، بتوانند - به معنای واقعی - به او دست یابند و خواستهی خود را برای او بازگو کنند. در این حدیث که از آن امام بزرگ آوردیم، آرمانیترین شکل رابطهی دولت و مردم به نمایش گذاشته شده است. امام با بکار بردن واژههای «انیس» و «رفیق» نزدیکی و انس با مردم و در دسترس بودن را مطرح ساخته است. مردم دوستی امام با تعبیرهای «پدر مهربان» و «برادر شفیق» ، مشخص شده است، بلکه از این فراتر رفته زمامدار را در جامعهی اسلامی، چون مادر مهربان نسبت به کودک خردسال، معرفی کرده است.
همسان زیستی با مردم نیز از ویژگیهای امام و حاکم در جامعهی اسلامی، دارای آثاری عجیب و سازنده است که برخی از آنها یادآوری میشود:
1 - این روش زندگی به سود طبقات محروم تمام میشود، و زمینهای اساسی برای مبارزه با فقر میگردد. در این زیست است که نخست حاکم اسلامی، حال بینوایان را لمس میکند، گرسنگی، تشنگی، سردی، گرمی، بیمسکنی، بیدرمانی، نبود وسایل رفاهی و دیگر نیازها را با گوشت و پوست خود حس میکند.
2- زمامدار بطور طبیعی و جبری در طبقهی فقیر باقی میماند و پایگاه اجتماعی خود را پس از تکیه بر مقام حاکمیت بالا نمیبرد، و با گرایشهای رفاهطلبانه و تشکیل زندگی تجملی، با طبقات اشراف و مستکبر همسطح و همسان نمیگردد، و از این رهگذر با آنان احساس نزدیکی و یگانگی نمیکند، و از بینوایان و ژندهپوشان دور نمیماند.
3 - طبقات اشراف و سرمایهدار اگر حاکم را با زندگی ساده و فقیرانه دیدند به او نزدیک نمیشوند و از او دل میکنند.
4 - در شرایط زیست مردمی و دور از تشریفات است که رابطهی مردمی او برقرار میگردد و پایدار میماند، و همگان امکان مییابند تا به او دسترسی پیدا کنند و محرومان و مظلومان و بینوایان نیز میتوانند به او دست یابند و عرض حال کنند و مشکلاتشان را با او در میان بگذارند. از اینرو است که حاکم اسلامی باید زیستی همسان محرومان داشته باشد.
این اصل، از حدیثی که ا امام رضا «علیهالسلام» ، دربارهی نوع رابطهی امام و امت بازگو کردیم نیز به دست میآید. آنجا که امام فرمود: حاکم برادر مهربان و پدر مهربان و یا مادر مهربان است، اینها هم سطحی و همسانی دقیق با مردم را اثبات میکند؛ زیرا روشن است که برادر و پدر مهربان - بویژه مادر مهربان - هیچگاه در رفاه و آسایش و تجمل بسر نمیبرد و برادر یا فرزند خود را در محرومیت و سختی و نابسامانی رها کند؛ بلکه حاکم چون مادر که نسبت به کودک خود ایثار دارد و لقمه را از دهان خود میگیرد و در دهان کودک میگذارد، نسبت به ملت خود ایثارگری میکند.
س- همسان زیستی حاکم اسلامی با محرومان چه آثاری در جامعه اسلامی دارد ؟
پدیدهی سرمایهداری
مشکل اساسی
امام رضا «علیهالسلام»:
… جعل الاموال دولة بین الاغنیاء …: [102].
… (آن خلیفه) اموال را میان اغنیا به گردش گذاشت …
… رغبة الناس فی الربح … [103].
گرایش مردم به سود خواری است …
… البخس … و الخیانة …: [104].
(از گناهان کبیره) کاستن (از کار و کالای مردم) است و خیانت به مردم …
… اهل الاستئثار …: [105].
کسانی که با خودکامگی اموال عمومی را ویژهی خویش میسازند …
موضوع سرمایهداری در اجتماعات بشری از مشکلات ویرانگر در همهی عصرها و نسلها بوده و هست. این بیماری بزرگ اجتماعی، امروز بسیار عمیقتر، گستردهتر، کوبندهتر و نابودکنندهتر از گذشته عمل میکند، و به ابزار جدید، و قدرت ماشین، و محاسبات کامپیوتری، و کارخانجات تمام اتومات و مزارع مکانیزه مجهز است، و وسائل حمل و نقل هوایی و دریایی غولپیکر را در اختیار دارد، و در رابطهها و کسب اطلاعات از تلفن و تلکس استفاده میکند.
از اینرو، مصیبتبارترین مشکل برای بشریت است. رهآورد شوم این پدیده، جنگها و ظلمها و نابسامانیهای گسترده و عالم گیری است که بشریت را در کام خود فرو برده است. و جهان را به جهان اول و دوم و سوم تقسیم کرده، و جامعههای طبقاتی تشکیل یافته از طبقهی ثروتمند شادخوار و فقیر م حروم و گرسنه پدید آورده است.
سرمایهداری و پول پرستی از دیدگاه امام رضا «علیهالسلام» پدیدهی شوم و شیطانی است که با تعالیم پیامبران و ایمان به روز بازپسین سازگار نیست؛ با رشد و تکامل انسان و زندگی عادلانهی او در این دنیا نیز سازگاری ندارد.
س- نظر امام رضا علیه السلام در باره سرمایه داری و پول پرستی چیست ؟
رهآوردهای شوم سرمایهداری
اشاره
سرمایهداری در دو بعد از حیات آدمی آثاری ژرف و گسترده دارد:
1. روابط اقتصادی و بعد زندگی مادی.
2. روابط انسانی و بعد اخلاقی و معنوی.
اکنون به تبیین هر یک از این دو بعد میپردازیم:
روابط اقتصادی و بعد زندگی مادی
گردش ثروتهای عمومی در دست طبقهی اشراف
امام رضا «علیهالسلام»:
… و البرائة ممن نفی الاخیار … و جعل الاموال دولة بین الأغنیاء …: [106].
(از ایمان است) بیزاری از کسانی که نیکان را از جامعهی (اسلامی) تبعید کردند … و اموال (مسلمانان) را میان ثروتمندان به گردش گذاشتند …
رباخواری
امام رضا «علیهالسلام»:
علة تحریم الربا، انما نهی الله عزوجل عنه، لما فیه من فساد الاموال، لان الانسان اذا اشتری الدرهم بالدرهمین، کان ثمن الدرهم درهما، و ثمن الآخر باطلا، فبیع الربا و شرائه وکس علی کل حال علی المشتری و علی البایع، فحرم الله تبارک و تعالی الربا لعلة فساد الاموال کما حظر علی السفیه ان یدفع الیه ماله لما یتخوف علیه من افساده …: [107].
علت تحریم ربا: خداوند عزوجل از ربا نهی کرد چون مایهی تباهی اموال است، زیرا انسان اگر یک درهم را به دو درهم بخرد، بهای درهم درهم است، و بهای درهم دیگر باطل (و بدون حق) است، پس خرید و فروش ربوی، در هر حال برای فروشنده و خریدار زیان و کمبود دارد؛ پس خداوند متعال ربا را ممنوع اعلام کرد، زیرا اموال تباه میگردد. چنانکه منع کرد سفیهان اموال خود را در دست گیرند، چون بیم تباهی آن اموال میرود …
سرمایهدار با بکارگیری سرمایه بدون کار، و استفاده از بهرهی پول، ثروتها میاندوزد و گروه زیادی را تهیدست میسازد. دقیقا میتوان محاسبه کرد که در ارتباط با یک سرمایهدار رباخوار، چند صد نفر پس از چند سال زمینگیر و ساقط میشوند و سرمایه و ثروت ایشان به تدریج به جیب یک نفر سرازیر میگردد.
در بخش دیگری از کلام امام در علل تحریم ربا، به ظلم نیز تکیه شده است. و این تعلیل و علتیابی که امام تبیین میکنند، آموزندهی معیارهای کلی و قانونمندی است که در کل جریانهای اقتصادی راهگشا است. تکیه بر ظلم در تعلیل تحریم ربا، همان محور اصلی تعالیم الهی ادیان است، یعنی هر کار، رفتار، قانون، روش و برنامهای که سرانجام در یک محاسبه دقیق به ظلم و ستم اجتماعی بینجامد، باطل و غیر اسلامی است. محور حق و مشروعیت، عدل و عدالت است، و به گفتهی آیةالله مرتضی مطهری: «عدالت در سلسله علل احکام است … نه این است که آنچه دین گفت، عدل است،بلکه آنچه عدل است دین میگوید …» [108].
س- بنا به فرمایش امام رضا علیه السلام علت تحریم ربا از سوی خداوند چیست ؟
ظلم، خیانت و استثمار
امام رضا «علیهالسلام»:
… و اجتناب الکبائر و هی قتل النفس … و البخس فی المکیال و المیزان … و الخیانة … [109].
(از اسلام ناب و خالص است) دوری از گناهان کبیره و آدمکشی … و کاستن پیمانه و ترازو و … و خیانت (در مسائل مالی و …) است …
از شیوههای نظام سرمایهداری، کم بها دادن به کار و کالای مردم است. مواد خام و کالاهای مورد نیاز و دارای ارزش، با رنج و زحمت از معادن، مزارع، دریاها، کوهها و … استخراج و تهیه میشود، و به سرمایهداران و کارخانهها عرضه میگردد. سرمایهداران با مکانیسم ویژهای بها و ارزش حقیقی آنها را نمیپردازند و این خود غصب و تصاحب ثمرهی کار دیگران است.
و این استثمار و خیانت است. مثال روشن آن این روزها مسألهی نفت است که سرمایهداران غرب با کمک سیاستمداران و قدرتهای نظامی و جاسوسی خویش، بهای نفت جهان سوم را تا حدی پائین آوردهاند که از نمونههای آشکار «بخس» و کم بها دادن است.
پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»:
و من ظلم اجیرا أجره احبط الله عمله و حرم علیه ریح الجنة؛ و ریحها یوجد من مسیرة خمسمأة عام: [110].
هر کس به کارگری ظلم کند، اعمال او را خداوند تباه میسازد، و نسیم بهشت را بر او تحریم میکند؛ و حال آنکه نسیم بهشت از مساحت پانصد سال راه به مشام میرسد.
س- در این حدیث امام رضا (ع) :«… و اجتناب الکبائر و هی قتل النفس … و البخس فی المکیال و المیزان … و الخیانة … [109].» «بخس » به چه معناست ؟
س- برابر حدیث پیامبر (ص) نتیجه ظلم به کارگر چیست ؟
انحصارطلبی در اموال (خصوصی کردن اموال عمومی) استئثار
امام رضا «علیهالسلام»:
… و البراءة من الذین ظلموا آل محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» … و البراءة من الناکثین و القاسطین و المارقین … و البراءة من اهل الاستئثار … [111].
(از اسلام و ایمان است) بیزاری از کسانی که به آل محمد «علیهالسلام» ظلم روا داشتند … و برائت از پیمانشکنان و منحرفان و مرتدان … و بیزاری و برائت از انحصار طلبان در اموال …
«استئثار» (انحصارطلبی)، از آثار شوم سرمایهداری و شیوههای نظام اترافی و تکاثری است. «استئثار» در لغت به این معنا است که انسان مال و متاع و یا چیزی را که مورد میل و رغبت و نیاز دیگران است، ویژهی خویش سازد، و با خودکامگی و استبداد دست دیگران را از آن کوتاه کند.
این طبقه که اهل استئثارند یعنی انحصار طلب هستند، اموال و منابع ثروت و درآمد جامعه را به خود و نزدیکان خود اختصاص میدهند، و ثروتها و منابع عمومی مولد ثروت را ویژهی خویش میسازند، یا نزد خود ضبط میکنند. از این کلام، روشن میگردد که منظور از این طبقه، سرمایهداران بانفوذند که در حکومت رخنه میکنند، و امور کلیدی جامعه را در دست میگیرند، و با کمک دولتها، اموال عمومی و منابع ثروت همگانی و امکانات گوناگون را ویژهی خویش میسازند، استخراج معادن را بعهده میگیرند، زمینها را با سند و ثبتهای قلابی مالک میشوند، آبها را با زور و استبداد تصاحب میکنند، مراتع را در اختیار میگیرند، بهرهبرداری از دریاها و جنگلها را از آن خود میکنند. یا با ایجاد انحصار، کالا و متاعی را در اختیار میگیرند، و دست دیگران را تأثیر سرمایهداری در
س- «استئثار» به چه معناست و از شیوه های کدام نظام اقتصادی است ؟
روابط انسانی و بعد معنوی
اشاره
امام رضا «علیهالسلام»:
لا یجتمع المال الا بخصال خمس: ببخل شدید، و امل طویل، و حرص غالب، و قطیعة الرحم، و ایثار الدنیا علی الاخرة: [112].
مال دنیا جمع نشود مگر در سایهی پنج خصلت:
1 - بخل زیاد.
2 - آرزوهای دراز.
3 - آزمندی چیره (بر انسان).
4 - ترک صلهی رحم (و رسیدگی به بستگان تنگدست)
5 – دنیا دوستی و فراموش کردن آخرت.
مشکل سرمایهداری - چون دیگر مشکلات - در درجهی نخست، به خود انسان بازمیگردد و با مجموعهی نظام فرهنگی، تربیتی و اخلاقی آدمی درآمیخته است، و سپس به جامعه کشیده میشود. همین موضوع، معیار تمایز بنیادین میان بینش اسلام و دیگر مکاتب است. اسلام انسانگرا است، و در هر مشکلی نخست به سراغ انسان و اندیشهها و روحیات او میرود، و خاستگاه اصلی کجروی و انحراف را در وجود او میجوید، و برای درمان هر بیماری اخلاقی و روحی، یا اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و … به ترتیب انسان و تهذیب اخلاقی او میپردازد.
اکنون دو حدیث دیگر از امام رضا «علیهالسلام» میآوریم، که در عین حال که چگونگی جریان اموال و اقتصاد ناسالم جامعه را تبین کرده است، به فساد اخلاقی و گرایشهای غیرانسانی نیز نظر دارد:
امام رضا «علیهالسلام»:
… و علة تحریم الربا بالنسیئة لعلة ذهاب المعروف … و رغبة الناس فی الربح و ترکهم … صنایع المعروف … [113].
علت تحریم ربا در نسیه، برای از دست رفتن نیکوکاری است (در صورت ربا گرفتن) … و گرایش مردم به سودخواری و رها کردن کارهای نیک …»
امام رضا «علیهالسلام»:
(فیما کتبه للمأمون فی بیان «محض الاسلام» ،) … و البراءة من اهل الاستئثار …: [114].
(از اسلام خالص است) بیزاری از کسانی که اموال را منحصر به خود میکنند …
در پرتو این تعالیم رضوی، به این خویها و خصلتها در اخلاق سرمایهداری دست مییابیم:
أ - گرایش به سودجویی و سودپرستی، در برابر طلب پاداش و قرب الهی.
ب - ترک نیکوکاری و انجام دادن کارهای انسانی، در برابر اقدام به کار نیک و خیر و احسان.
ج - ترک صلهی رحم و بریدن از خویشاوندان و گسستن پیوندهای رحمی و خویشاوندی، در برابر صلهی رحم و تحکیم پیوندهای یاد شده و رسیدگی به ارحام و رعایت تعهدهای فامیلی.
د - بخل و خست، در برابر انفاق و گشادهدستی و سخاوت.
ه - حرص و آزمندی مسلط بر انسان، در برابر حرص نزدن و گذشت کردن.
و - آرزوهای دور و دراز داشتن، در برابر واقعبینی و استفادهی صحیح از فرصت عمر و آزاد شدن از قید و بند خیالات و خواستههای واهی.
ز - انحصارطلبی و خودپرستی، در برابر نوعدوستی و توجه به نیاز دیگران (استئثار در برابر ایثار).
ح - ترک تعهد و مسئولیتشناسی.
ط - انتخاب دنیا و خواستههای دنیوی و فراموش کردن آخرت و آمادگی برای آن.
اینها محورهای اصلییی بود که از تعالیم امام رضا «علیهالسلام» آموختیم. برخی از این بندها را بیشتر توضیح میدهیم:
س- 5 خصلتی که باعث مال اندوزی و جمع شدن ثروت می شود کدامند ؟
س-طبق تعالیم رضوی انسان در اخلاق سرمایه داری به چه خوی و خصلتهایی دست می یابد ؟
ترک نیکوکاری و کارهای انسانی
افراد در اثر گرایش به سودپرستی و عشق به ثروت اندوزی، نیکوکاری و نیکی به انسانها را فراموش میکنند، و به انسانها و جامعه و حق و عدالت و اخلاق از همین دریچه مینگرند، و از کارهایی که به زندگی انسانها سامانی میبخشد، روی بر میتابند. و بدینسان «معروف کارهای نیک و انسانی» ، که تعبیری کلی و گویا از همهی کارهای نیک انسانی و پایهی روابط درست مردمی است، از اجتماع رخت برمیبندد، و جامعه به جنگل حیوانات تبدیل میشود، و روابط انسانها به صورت روابط جنگلی درمیآید.
در احادیث مربوط به مال، بر کلمهی «معروف» زیاد تکیه شده است. معروف، مفهوم گستردهای دارد و همهی کارهای باارزش انسانی را در جریان مصرف مال در برمیگیرد.
از امام صادق «علیهالسلام» سخنی بسیار عمیق و بلند نقل شده است که ابعاد مختلف سیر مال را در دست مردم ترسیم میکند، در این حدیث نیز تعبیر «صنایع المعروف» به کار رفته است، مانند حدیث امام رضا «علیهالسلام»:
امام صادق «علیهالسلام»:
ان من بقاء المسلمین و بقاء الاسلام، ان تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق، و یصنع المعروف، و ان من فناء الاسلام و فناء المسلمین ان تصیر الأموال فی ایدی من لا یعرف فیها الحق، و لا یصنع فیها المعروف: [115].
بیتردید پایداری مسلمانان و اسلام در این است که اموال نزد کسانی باشد که حق را در اموال بشناسند و به معروف در آن عمل کنند. و بیگمان نابودی اسلام و مسلمانان هنگامی است که سرمایهها در دست کسانی قرار گیرد که نه حق را در آن بشناسند و نه به معروف و نیکی تن دهند.
س- براساس حدیث امام صادق (ع) پایداری مسلمانان و اسلام در امور مالی در چیست ؟
ترک صلهی رحم و قطع ارتباط خانوادگی
در بینش سودپرستانهی اقتصادی ربوی و تکاثری، روابط و پیوندهای خویشی و خانوادگی و زناشویی نیز - اغلب - بر اصل سودآوری استوار است. انسان مالاندوز به همه چیز و همه کس از دریچهی بازده اقتصادی مینگرد. و این در حقیقت، رابطه با پول و سرمایه است نه رابطه با انسان. از اینرو، میبینیم در چنین نظامهایی محبتها و احساسها و عواطف خونی و رحمی نیز چندان انگیزشی ندارد، و انسانها به قطع رحم و گسستن پیوندهای خانوادگی روی میآورند. بسیار دیده شده است که در میان این افراد، بستگانی بسیار نزدیک و در عین حال تهیدست و فقیر وجود دارند، زیرا که در محاسبات اقتصادی، زیانآورند، و هزینه میخواهند و تولیدکننده و سودآور نیستند.
سخن والای امام رضا «علیهالسلام» ، که در آن گسستن پیوند خانوادگی و ارحامی که ارتباط با جمع ثروت و مال اندوزی مطرح گشته است، روشنگر این اصل است که تعهد فامیلی و استحکام روابط خانوادگی، به پرداخت هزینه و مال مربوط است، و رفع نیازهای مادی ارحام منظور میباشد، و بسنده کردن به روابط اخلاقی و معنوی صرف، بدون سرمایهگذاری مالی برای ایشان، عملی نیست، و اگر باشد عمل به اصل «صلهی رحم» نیست و و اینگونه کارهای بیاثر و بیمحتوا، ارزشی نمیتواند داشته باشد.
عالمان علم اخلاق، برای گسستن پیوندهای خویشی و ارحامی، دو منشأ ذکر کردهاند:
1 - دشمنی و کینهتوزی.
2 - خودداری از مساوات و برابری در امور رفاهی و امکانات مادی.
س- رعایت اصل صله ارحام مشروط به رعایت چه اعمالی است ؟
س- دومنشاء گسستن پیوندهای خویشی (قطع رحم ) چیست ؟
بخل و خست
بخل و تنگ چشمی از خصلتهای اهریمنی و بیانگر سستی پایههای ایمان و عاریتی بودن آن است. بخیل قدرت حاکم بر کائنات را نمیشناسد و مالک و بخشندهی حقیقی را باور ندارد، و امر و نهی آفریدگار و بخشندهی نعمتها را فرمان نمیبرد، و از هر تکلیف که نیاز به صرف هزینه و پرداخت مال و کالایی داشته باشد، سرباز میزند. و این خصلت اصلی مالاندوزان سرمایهدار است. اصولا سرمایههای کلان در پرتو همین خویها و سرشتهای زشت گرد میآید، و از همین جا اموال در یک نقطه انباشته میگردد.
در آیات و احادیث، بخل بسیار نکوهش شده است. احادیث در این باره بسی فراوان است. سخن دیگری از امام رضا «علیهالسلام» را میآوریم:
امام رضا «علیهالسلام»:
ایاکم و البخل، فانها عاهة لا تکون فی حر و لا مؤمن، انها خلاف الایمان: [116].
از بخل دوری کنید، زیرا که آن، آفت و بیماریای است که در انسان آزاده و دینباور به هم نمیرسد، (زیرا که) مخالف ایمان است.
س- این سخن امام رضا علیه السلام مربوط به کدام صفت زشت است ؟ «از ....... دوری کنید، زیرا که آن، آفت و بیماریای است که در انسان آزاده و دینباور به هم نمیرسد، (زیرا که) مخالف ایمان است.»
تعهد نشناسی و مسئولیت گریزی
امام رضا «علیهالسلام» در تحریم رباخواری عللی را برمیشمارد، از جمله اینکه در رباخواری و سود پرستی، فرایض ترک میشود، و تعهدهای انسانی - اجتماعی، بویژه در مسائل مالی، نادیده گرفته میشود. روشن است که سرمایهداران و متمکنان در برابر نیازهای ضروری جامعه و افراد - به نص آیات و احادیث - مسئولند و باید از امکانات و سرمایهی خود برای رفع نیازها استفاده کنند. این تعهد و مسئولیت مهم اجتماعی در سایهی دلبستگی و پولدوستی زیر پا گذاشته میشود، و سرمایهداری که باید برای رفع نیازها بکوشد، نیازها را ابزاری برای استثمار و سودخواری بیشتر قرار میدهد، و به تدریج جیب اکثریت را تهی میسازد. پشت کردن به این تعهد و مسئولیت اجتماعی از ناهنجارترین خویها و خصلتهای سرمایهداری است، و با روح تعالیم اسلام تضاد دارد، بلکه سراپا ضد اسلام و مسلمانی است.
این منطق سرمایهداری است در برابر مسئولیتهای اقتصادی، که قرآن کریم از آن پرده برمیدارد و آن را منطق کافران میشمارد. [117].
و اذا قیل لهم انفقوا مما رزقکم الله قال الذین کفروا للذین امنوا انطعم من لو یشاء الله اطعمه ان انتم الا فی ضلال مبین: [118].
و چون به آنها گفته شود از آنچه خداوند به شما روزی داده (در راه خدا) انفاق کنید، آنان که (به تکلیفها و احکام الهی) کافرند در پاسخ میگویند،: آیا ما خوراک به کسانی بدهیم که اگر خداوند میخواست خود به ایشان خوراک میداد؟ شما (در این راه و اندیشهتان) به حتم و یقین در گمراهیی آشکار غوطهورید.
اهمیت مسئولیتهای اجتماعی، بطور عموم، و در مسائل اقتصادی و مالی به خصوص، در احادیث فراوان مطرح گشته است:
پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم»:
کلکم راع و کلکم مسوؤل عن رعیته: [119].
همهی شما شبانید و همه در شبانی مسئول هستید.
[صفحه 171]
س- کدام کلمه این سخن پیامبر (ص) را کامل می کند ؟ «کُلُّکُم ....... و کُلُّکُم ....... عَن رَعیَّتِه»
انتظار سامان یابی زندگی
امام رضا «علیهالسلام»:
قال معمر بن خلاد للرضا «علیهالسلام»: عجل الله تعالی فرجک، فقال «علیهالسلام»: یا معمر! ذاک فرجکم انتم، فاما انا و الله ما هو الا مزود فیه کف سویق مختوم بخاتم: [120].
معمر بن خلاد به امام رضا گفت:
خدا زودتر فرج شما را برساند! امام گفت:
ای معمر! این فرج، فرج خود شما است، زیرا نصیب من از حاکمیت اسلامی، به خدا سوگند، فقط کیسهی کوچکی است، در آن مشتی آرد جو نبیخته، و سر آن مهر شده
و عنوان بالا را نیز از کلام امام رضا «علیهالسلام» الهام گرفتیم،
از این سخن که به ابنخلاد فرمود. ابنخلاد! برای فرج در کار آن امام بزرگ (که زندانی نظام فاسد و دنیاپرست مأمونی بود) دعا کرد، و شتاب در کار فرج برای آن امام را از خدای خواست. امام در پاسخ فرمود: فرج در کار من، در حقیقت فرج در کار شما است و فرج در زندگی امت و مردمان: و گرنه برای من که فرجی نیست.
امام رضا «علیهالسلام» ، در سخن دیگری، از این حقیقت بیشتر پرده برمیدارد و با صراحت بیشتری مسئولیت بزرگ حاکمان را مطرح میکند:
امام رضا «علیهالسلام»:
و الله لئن صرت الی هذا الامر لآکلن الخبیث بعد الطیب، و لألبسن الخشن بعد اللین، و لأتعبن بعد الدعة …: [121].
اگر زمام حکومت را به دست گیرم غذای پست و بد خواهم خورد پس از غذای خوب (که قبل از دورهی زمامداری روا بود). و لباس درشت و زبر خواهم پوشید پس از لباسهای نرم (دوران قبل از حکومت) و با سختی و سختکوشی خواهم زیست پس از آسایش …
امام به صراحت اعلام میدارد که در صورت تکیه زدن بر مسند حکومت اسلامی، غذای بد و ناگوار خواهم خورد، و لباس درشت و زبر خواهم پوشید و راحتی و آسایش را کنار خواهم گذاشت. در دورانی که فردی در میان امت به سر میبردم، رواست که خوراک و لباسی چون دیگران داشته باشم، و کمی آسایش ببینم، اما اگر زمام جامعه را در دست بگیرم، میباید با پایینترین طبقات زندگی کنم، و شب از روز نشناسم و همواره برای آسایش مردمان و سامان یافتن زندگی انسانها بکوشم.
س- چرا امام رضا فرمود :«اگر زمام حکومت را به دست گیرم غذای پست و بد خواهم خورد پس از غذای خوب و لباس درشت و زبر خواهم پوشید»
کرامت انسان و حقوق او
1 - امام رضا «علیهالسلام»:
زکریا بن آدم: سألت الرضا «علیهالسلام» عن رجل من اهل الذمه اصابهم جوع فاتی رجل بولد له، فقال: هذا لک اطعمه و هو لک عبد. قال: لا یبتاع حر، فانه لا یصلح لک و لا من اهل الذمة: [122].
زکریا گوید:
از امام رضا پرسیدم که مردی از اهل ذمه (غیر مسلمان مقیم در کشورهای اسلامی) که به فقر و گرسنگی مبتلا شده بود فرزندش را آورد و گفت:
فرزندم مال تو، او را خوراک بده و او بردهی تو باشد. امام فرمود: (انسان) آزاده خریده و فروخته نمیشود. این کار شایستهی تو نیست، از ذمیان نیز روا نمیباشد.
در پایان کار این بررسی، که به بخشهای ویژهای از گفتار امام ابوالحسن بن موسی الرضا «علیهالسلام» نگریستیم، و در فراخور ذهن محدود صاحب این قلم، از دریای ژرف و بیکرانهی علوم الهی آن امام بزرگ جامی برگرفتیم و در قالب این صفحات ریختیم، به بررسی اصلی دیگر میپردازیم، که بیشتر از شیوهی رفتار و کردار امام الهام یافته است.
سخن امام، در حدیث مذکور، اوج کرامت انسان و اصالت حقوق او نفی ارزشهای مالی را روشن میسازد. امام رضا «علیهالسلام» اجازه نمیدهد آزادی فرزند انسانی اگر چه ذمی و کافر باشد، با امور مادی معاوضه گردد، و آزادی انسان به جرم اینکه گرسنه است خدشهدار شود. از نظر امام، انسان آزاد است و احتیاجات اقتصادی نمیتواند او را بردهی کسی سازد و آزادی خدادادی او را سلب کند، اگر چه مسلمان نباشد.
در جامعهی الهی رضوی، ارزش و والایی انسان پایه و اصل قرار دارد، و کلیهی قوانین با توجه به این اصل تدوین میگردد، و روابط مالی و مبادلات اقتصادی - همه - در چهارچوب این بینش انجام میشود، و بر محور این اندیشه دور میزند که سرمایه، سود، کالا و هر چیز ارزشمندی برای انسان است و باید در خدمت او قرار گیرد. انسان برای رشد سرمایه و تولید نیست تا در خدمت سرمایه و کالا قرار گیرد، بلکه اینها همه برای انسان و رشد انسان و در خدمت انسان است. البته تحقق این امور در صورتی است که جامعه براستی جامعهی رضوی و اسلامی باشد؛ نه اینکه در ظاهر ادعای پیروی از ولایت کند، و خود را «رضوی» بداند، و در باطن، حاکمیت با معیارها و بینشهای مادهپرستی و سرمایهداری باشد.
یادآوری این نکته نیز لازم است، که در اسلام و اندیشههای الهی امام رضا «علیهالسلام» اصول تربیتی و اخلاقی و مبانی ایمانی و اصول دینی، از اقتصاد و مسائل مالی و سیاسی و … جدا نیست. اخلاق و اقتصاد با هم رابطه دارند، توحید و عدل با ضوابط اجتماعی و قوانین اقتصادی، پیوندی ناگسستنی دارد، و همهی قوانین بر محور عقیده به خدا دور میزند.
س- در جامعه الهی رضوی چه چیزی به عنوان پایه و اصل قرار دارد ؟
2 - امام رضا «علیهالسلام»:
قال رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم» رأس العقل بعد الایمان بالله، التودد الی الناس و اصطناع الخیر الی کل بر و فاجر: [123].
نقل از پیامبر اکرم: اوج خردمندی - پس از ایمان به خدا - دوستی با مردم و نیکوکاری نسبت به هر (انسان) نیکوکار و بدکاری است.
این تعلیم که امام رضا «علیهالسلام» از پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» نقل فرموده است، چه آموزش والا و ارزشمندی به بشریت داده است. در این تعلیم، انسان معیار اصلی قرار گرفته است، نه دیگر چیزها. حتی مینگریم که تقوا که یکی از اصولیترین معیارهای شرع و دین است نیز ملاک لزوم احسان و نیکی قرار نگرفته است، که اگر انسانهای تقوا پیشه یافت شدند مورد نیکی و بزرگداشت قرار گیرند، و گر نه نه، و باید از همه کس، مهر و محبت و عاطفه و نیکوکاری دریغ گردد و همگان در هر حال و وضعیتی هستند، رها شوند و مورد لطف و محبت انسانهای دیگر قرار نگیرند، نه، چنین نیست؛ بلکه بنابراین تعالیم، همهی افراد نوع انسان شایستهاند که مورد محبت و یاریرسانی قرار گیرند، و انسان در این بینش، باید مهرورزی و دوستی خویش را در سراسر جامعهی انسانی بگستراند، و چون خورشید همگان را مشمول گرامی لطف و محبت خویش سازد.
این تعالیم است که میتواند ائمه طاهرین «علیهالسلام» - یعنی آموزگاران بزرگ علوم و تعالیم قرآن - را به بشریت تشنهی امروز معرفی کند، و عظمت و والایی فرهنگ اسلام را بر همگان روشن سازد، نه کوتاه فکریها و تعصبهای خام و جاهلانهی گروهی که از جوهر و روح تعالیم معصومان ناآگاهند و بیخبر.
بنابراین، ضابطه، انسان بودن است، و انسان گر چه زشتکار و فاجر باشد، باید از نیکی کردن و توجه مردم محروم نماند، که این گونه برخورد میتواند خود عامل اصلاح کج رفتاران باشد، و ایشان را به جامعهی ایمانی و سرشتهای نیک آن جلب و جذب کند. انسان هنگامی که از جامعهی مؤمنان نیکی دید، به آنان میگراید، و شیوه و روش آنان را راه و رسم زندگی خویش قرار میدهد. و این، راه عرضهی گفتار نیک و محاسن کلام ائمهی طاهرین «علیهالسلام» است.
3 - امام رضا «علیهالسلام»:
یا علی بن شعیب! من احسن الناس معاشا؟ قلت: انت یا سیدی اعلم به منی. فقال: من حسن معاش غیره فی معاشه. یا علی! من أسوأ الناس معاشا! قلت: انت اعلم قال: من لم یعش غیره فی معاشه …: [124].
ای علی بن شعیب! چه کسی از همهی مردم بهتر زندگی میکند! گفتم: ای سرور من، تو داناتری. گفت:
آن کس که دیگران در زندگی او شریک باشند. چه کسی از همه بدتر زندگی میکند؟ گفتم: تو داناتری! گفت:
آن کس که دیگران در زندگی او شریک نباشند».
و این قاعدهای است ارزشمند در روابط اجتماعی و سیر گردش ثروت، که باید انسانی باشد و هر کس دیگران را در زندگی خویش شریک سازد و برادرانه با آنان رفتار کند و دیگران از هر آنچه او دارد بهرهمند گردند.
س- ازنظر امام رضا علیه السلام چه کسی از همه بهتر زندگی می کند ؟
4 - امام رضا «علیهالسلام»:
عن ابائه «علیهالسلام» ، عن علی «علیهالسلام» قال: قال رسول الله «صلی الله علیه و آله و سلم»: اصطنع الخیر الی من هو أهله و الی من هو غیر اهله، فان لم تصب من هو أهله فأنت أهله: [125].
نقل از پدران خود «علیهالسلام» از امام علی «علیهالسلام»: پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: نیکی کن نسبت به آنان که شایستهاند و آنان که شایسته نیستند؛ (زیرا) اگر به (انسان) شایستهای دست نیافتی، تو (خود) شایستهی نیکوکاری (و دست یازیدن به کار خیر) هستی.
5 - امام رضا «علیهالسلام»:
و فرق بخراسان ماله کله فی یوم عرفة: فقال له الفضل بن سهل: ان هذا المغرم؛ فقال «علیهالسلام»: بل هو المغنم، لا یعدن مغرما ما ابتغیت به أجرا و کرما: [126].
امام در خراسان، همهی اموال خویش را در روز عرفه (میان مردم و نیازمندان) تقسیم کرد. (در این هنگام) فضل بن سهل گفت:
این کار زیان است. امام فرمود: بلکه این کار غنیمت و سود است. آنچه را برای دستیابی به پاداش الهی و کرامت انسانی بخشیدی، زیان مشمار».
س- از نظر امام رضا علیه السلام چه کاری غنیمت و سود محسوب می شود ؟
6 - امام رضا «علیهالسلام»:
معمر بن خلاد قال:
کان اذا أکل أتی بصحفة فتوضع بقرب مائدته فیعمد الی أطیب الطعام مما یوتی به، فیأخذ من کل شییء شیئا فیضع فی تلک الصحفة ثم یأمر بها للمساکین: [127].
معمر بن خلاد میگوید:
هنگامی که امام رضا «علیهالسلام» غذا میخورد سینی میآوردند و نزدیک سفره میگذاشتند. او به بهترین غذایی که برایش میآوردند مینگریست، و از هر غذا مقداری را برمیداشت و در آن سینی مینهاد، سپس دستور میداد آن سینی غذا را برای بینوایان ببرند.
امام رضا «علیهالسلام» نمیتواند غذایی را بخورد که بینوایان از آن نخورده باشند. از اینرو، هر گاه میخواهد غذا بخورد، از آنچه در سفرهی خوراک اوست، برای محرومان و گرسنگان میفرستد.
7 - امام رضا «علیهالسلام»:
یاسر الخادم! قال … فقال لی بعد ما صلی الظهر: یا یاسر ما اکل الناس شیئا؟ قلت: یا سیدی من یأکل ههنا مع ما انت فیه. فانتصب «علیهالسلام» ثم قال: هاتوا المائدة و لم یدع من حشمه أحدا الا اقعده معه علی المائدة، یتفقد واحدا واحدا … فلما فرغوا من الأکل اغمی علیه …: [128].
یاسر میگوید:
(در روزی که امام رضا «علیهالسلام» مسموم شده بود و در همان روز درگذشت) پس از اینکه نماز ظهر را گزارد، به من گفت:
ای یاسر، مردم (اهل خانه و کارکنان و خدمتگزاران) چیزی خوردند؟ گفتم: آقای من! که میتواند غذا بخورد با اینکه شما در چنین حالی هستید (حال مسمومیت شدید و واپسین لحظات حیات)، (در این هنگام) امام راست نشست، سپس گفت:
سفره را بیاورید، و همگان را بر سر سفره فراخواند و کسی را فروگذار نکرد و یکایک را مورد محبت و مهر خویش قرار داد … هنگامی که همه غذا خوردند، امام بیهوش افتاد …
امام بزرگ انسان، حتی در آن حالت که مسمومیت تار و پود وجود او را متلاشی ساخته است، در اندیشهی انسان است، و در اندیشهی شکمهای گرسنه. از اینرو، با همهی ناراحتی و زحمت راست مینشیند، همهی یاران و کارگزاران را فرامیخواند، و ایشان را بر سر سفره مینشاند، و یکایک آنان را مورد محبت و مهر خویش قرار میدهد، تا همه غذا بخورند و به خاطر حال سخت او گرسنه نمانند.
8 - امام رضا «علیهالسلام»:
ابراهیم بن العباس: ما رایت ابالحسن الرضا «علیهالسلام» جنی احدا بکلمة قط، و لا رأیته قطع علی أحد کلامه حتی یفرغ منه،. و ما رد احدا عن حاجة یقدر علیها، و لا مد رجلیه بین یدی جلیس له قط، و لا اتکاء بین یدی جلیس له قط، و لا رأیته شتم احدا من موالیه و ممالیکه قط … و کان اذا خلا و نصب مائدته اجلس معه علی مائدته ممالیکه و موالیه حتی البواب السائس … و کان کثیر المعروف و الصدقه فی السر و اکثر ذلک یکون منه فی اللیالی المظلمة …: [129].
ابراهیم بن عباس گوید:
هیچگاه ندیدم که امام ابوالحسن الرضا «علیهالسلام» کلمهای به زیان کسی بگوید، و نه سخن کسی را پیش از پایان آن قطع کند، و نه حاجت کسی را که به ادای آن توان داشت، رد کند. هیچگاه نزد کسی که در حضور او نشسته بود، پایش را دراز نکرد، و بر متکا در برابر افراد تکیه نداد، همهی کارکنان و غلامانش را بر سر سفره مینشاند، حتی دربانان و مهتران را … و بسیار احسان میکرد، و بسیار صدقه میداد، و این کار را بیشتر در شبهای تاریک انجام میداد …».
امام، تا مرز قدرت نیاز نیازمندان را برمیآورد، و خواستهی کسی را رد نمیکرد، و هر گاه بر سر سفره مینشست، همهی خدمتگزاران را در کنار خود مینشاند، و با آنان غذا میخورد. به ناتوانان فراوان رسیدگی میکرد، و پول و غذا و … در پنهانی به خانههای مستمندان میبرد، و بیشتر این کارها را در دل شبهای تاریک انجام میداد؛ و چنین بود امام بزرگوار انسان. در قلمرو تعلیم و تربیت چنین معیارهایی را به بشریت آموخت، و در میدان عمل خود پیشتاز عمل کردن کامل آن تعالیم بود، و جامعهی رضوی، و پیرو مکتب امام رضا «علیهالسلام» باید در روابط انسانی چنین باشد، و در زندگی اقتصادی چنان، و باید چون امام خود بیندیشد و آنچنان عمل کند.
س- ویزگیهای اخلاقی امام رضا علیه السلام در برابر دیگران با توجه به روایت ابراهیم بن عباس چیست ؟