امام جواد علیه السلام

جوادالائمه و پاسخ به شبهات علمی

امام جواد(ع) تمام سؤالات و شبهات و اشکالاتی که از طرف مخالفین مطرح می‌شد را پاسخ می داد در حالی که تنها ۱۰ سال از سن مبارکشان می گذشت.
بازدید : 813
زمان تقریبی مطالعه : 13 دقیقه
تاریخ : 09 تیر 1401
جوادالائمه و پاسخ به شبهات علمی

 

شرایط سیاسی دوران امام جواد(ع(

حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی

 

ویژگیهای خاص امام جواد علیه السلام

 امام جواد (ع) ویژگی‌های خاصی در بین ائمه معصومین (ع) دارد. اولاً خیلی نوجوان بود و در سن کودکی به امامت رسید و از طرف دیگر یک معجزات و شگفتی‌های خاصی در دوران ایشان اتفاق افتاد. در روایات و تاریخ اهل بیت (ع) ایشان به عنوان کوچک‌ترین و جوان‌ترین امام مطرح اند که مدت ۱۷ سال امامت کردند. در دوران نوجوانی و حدود ۲۵ سالگی هم به شهادت رسیدند، که این یک ویژگی‌های خاصی است. همچنین به عنوان باب الحوائج نیز مطرح هستند. یعنی توسلات و ارتباط با امام جواد (ع) سفارش شده که شیعیان و پیروان، با آن حضرت ارتباط داشته باشند و خواسته‌ها و آرزوهای شان را با ایشان در میان بگذارند.

برخی از شیعیان با توجه به توصیه‌هایی که برخی از عالمان شیعی داشته‌اند، برای گسترش رزق و گشایش در امور مادی به امام جواد (ع) توسل می‌جویند و او را باب الحوائج می‌خوانند. نمونه‌ای از این توصیه‌ها، نقل مجلسی از ابوالوفاء شیرازی است که مدعی شده پیامبر (ص) در خواب او را به توسل به امام جواد (ع) در امور مادی توصیه کرده است. عالمان اهل سنت، پیشوای نهم شیعیان را به عنوان یک عالم دینی احترام می‌کنند. برخی از آنان شخصیت علمی جواد الأئمه را ممتاز دانسته و شیفتگی مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانسته‌اند.

آنان همچنین از امتیازات و برتری محمد بن علی (ع) در ویژگی‌های دیگری همچون تقوا، زهد و سخاوت سخن گفته‌اند. مرحوم شیخ طوسی از حدود ۱۱۵ تن به عنوان اصحاب جوادالأئمه نام برده است. در میان راویان از امام محمد تقی (ع)، پیروانی از فرقه‌های دیگر از جمله اهل‌سنت نیز وجود داشته است. تعداد راویان غیر امامی از جوادالائمه را ۱۰ تن گفته‌اند. عبدالعظیم حسنی، احمد بن ابی‌نصر بزنطی، حسن بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی و ابراهیم بن هاشم از اصحاب مشهور پیشوای نهم شیعیان بودند.

مسئولیت امامت در کودکی

یک شبهه‌ای که مطرح شده این است که امام جواد (ع) در دوران کودکی که حدود شش، هفت یا هشت سال داشته به امامت رسیده اند. شبهه این است که کسی در کودکی به امامت برسد و رهبری و وظیفه بزرگ امامت به عهده اش بیفتد باعث یک دلخوری‌ها و شبهاتی می‌شود که چطور می‌شود مسئولیت مهم امامت به عهده یک کودک باشد. از جمله شرائط لازم امامت بلوغ سنی و به تکلیف رسیدن می‌باشد.

در پاسخ به این شبهه و سوال باید به قرآن مراجعه کنیم. در روایات و گزاره‌های تاریخی که از ائمه معصومین هم سوال کردند آن بزرگواران مردم را احاله به قرآن داده اند. در قرآن داستان‌هایی است در مورد پیامبران بزرگواری مثل حضرت یحیی بن زکریا (ع)، حضرت عیسی بن مریم (ع) و یا سلیمان بن داوود. اینها پیامبرانی بودند که شگفتی‌های خاصی در زمان نبوت آنها پیش آمده بود و به پیامبری مبعوث شدند در حالی که کودک بودند. حضرت یحیی (ع) و حضرت عیسی (ع) همین طور که در کودکی در گهواره سخن می‌گفتند و حضرت سلیمان (ع) هم به همین شکل.

 پاسخ اولیه ما احاله شده از طریق نصوص و روایات و یا متون و قرآن است که پاسخ این شبهه داده می‌شود. اگر امامت به عنوان یک امر الهی و مقدس مطرح است و مسئولیت آن به عهده خداوند است، خداوند در قرآن کریم پیامبرانی را که در سن کودکی بودند مسئولیت پیامبری به آنها داده و هیچ اشکالی ندارد که یک کودکی مثل امام جواد (ع) به امامت منصوب شود. از طرف دیگر ما مراجعه می‌کنیم به نصوص و گزاره‌های تاریخی را می‌بینیم که امام جواد (ع) در هنگامی که این مسئولیت بر عهده شان قرار گرفت، تمام سؤالات و شبهات و اشکالاتی که از طرف مخالفین مطرح می‌شد را پاسخ می‌داد و این پاسخ دادن یک پاسخ عملی بود. جواب دادن و از عهده سؤالات و شبهات مختلف در زمینه قرآن و مباحث فقهی و تاریخی برآمدن نشان از این می‌دهد که او توانایی و استعداد مسئولیت امامت را دارد.

دربحث‌های مختلفی که از طریق ملل و نحل و مذاهب مختلفی اتفاق افتاد در وقتی که به مدینه می‌آمدند و شبهاتی داشتند امام جواد (ع) که حدود ۱۰ سال شان بود، پاسخ سؤالات مختلف آنها را می‌دادند. در گفت و گوها و مناظرات هم که در کتاب‌های تاریخی نقل شده به خوبی از عهده بر می‌آمدند. اینها باعث قانع شدن مخالفین می‌شد و بسیاری از شیعیانی هم که تردید پیدا کرده بودند در امامت ایشان راضی می‌شدند که ایشان همان امام مورد اراده خداست که انتخاب شده است.

اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی امام جواد (ع)

مأمون عباسی بعد از این که امام رضا (ع) را در طوس به شهادت رساند در سال ۲۰۴ به بغداد برگشت. او تصمیم گرفت از جهت فرهنگی دو کار مهم انجام دهد. یکی تأسیس بیت الحکمه بود و دیگری این که رصدخانه درست کرد. در بیت الحکمه هدفش این بود که از این طریق بتواند تمام کتاب‌ها و آثار و اسنادی که در مناطق مختلف جهان که نیروهای مأمون به آنها دسترسی دارند از ایران تا روم و بیزانس در بغداد جمع کند تا یک مرکز برای محققین و جای گزین دانشگاه جندی شاپور و کتابخانه اسکندریه بشود. تمام اسناد و مدارک موجود در اختیار حاکمیت عباسیان و مأمون قرار بگیرد. این هدف اول او بود. او دستور داد و بخش نامه کرد بین نیروهای خودش در سراسر مناطق که همه آنها را به بغداد بفرستند.

از طرفی دیگر رصدخانه را با اهداف رسیدگی به امور ستاره شناسی و رصد ماه و ستارگان تأسیس کرد که رشد و نموی به علاقه مندان به علوم جدید بدهد و از طریق رصدخانه همه این مسایل و اتفاقات آینده را در اختیار بگیرد و کنترل کند. با ابتکاری که از خودش نشان داد موفق شد یک تغییر و تحولی در اوضاع فرهنگی جهان اسلام ایجاد کند که سر و صدای آن به مناطق مختلف جهان اسلام و کشورها و شهرهای مختلف رسید.

از جهات دیگر گرایش فکری معتزله این بود که می‌گفتند چطور ذات خداوند متعال قدیم است و هیچ زمانی نبوده که او نباشد معتقد به قدیم بودن قرآن نیز بودند. مأمون برخلاف اینها معتقد به خلق قرآن شد و سر و صدای زیادی بین محدثین ایجاد کرد. حتی طرفداران احمد بن حنبل وقتی این اعتقاد خلق قرآن را از ناحیه مأمون دیدند که بحث و ابتکار جدیدی بود با او مخالفت کردند و حتی این عقیده را یک نوع بدعت دانستندکه نهایتاً منجر به دستگیری احمد بن حنبل و زندانی شدنش شد. این هم یک حرکت فرهنگی جدیدی بود که در زمان مأمون و زمانی که امام جواد (ع) به امامت رسید در جهان اسلام ایجاد شد.

     تاریخ‌نگاران و محدثین این دوران را دوران «محنت» نام گذاری کرده‌اند. امام جواد (ع) در بحث قدیم بودن قرآن آن را کلام خدا نامیدند و فرمودند قرآن کلامی است که حادث شده نه این که مثل ذات خدا قدیم باشد. قائل به خلق قرآن شدند و این مسأله در پاسخ و حل مشکلات جامعه خیلی مهم بود. یا در رفتارهای خاصی که عباسیان و معتصم و مأمون پیش آوردند امام با روی آوردن به معنویت و هدایت و علم آموزی به شاگردان و پیروان خودشان در این دوره خاص مشکلات مردم را حل می‌کردند.

 مسأله دیگری که پیش آمد و مأمون در این اوضاع فرهنگی مطرح کرد قائل شدن به افضلیت امامت امام علی (ع) بود. عباسیان شدیداً با آن مخالفت کردند و اظهار نگرانی کردند که این مسأله نگرانی‌هایی را برای ما پیش می‌آورد و دقیقاً شما می‌خواهید جواد الائمه (ع) را دوباره جانشین خودتان کنید. مأمون هم گفت نگران نباشید او مانند پدرش نمی‌پذیرد. من اهدافی دارم که نتایج آن را بعداً متوجه خواهید شد. این نمونه‌هایی از اوضاع فرهنگی بود. از لحاظ سیاسی هم کاری که مأمون در این دوره کرد این بود در بین سال‌ها ۲۱۵ تا ۲۱۸ هجری به امپراطوری بیزانس و حکومت مسیحیانی که در بیزانس بودند را مورد حمله قرار داد. در نتیجه رومی‌ها هم از قدرت او ترسیدند و با او قرارداد صلح بستند که نهایتاً در این دوران مأمون عباسی می میرد و جانشینی خلافت عباسیان هم به معتصم عباسی می‌رسد.

اینها اهمیت و پیچیدگی‌های دوران امامت امام جواد (ع) را نشان می‌دهد که ایشان با چه شرایطی مواجه بود و با چه روشی توانست اوضاع را مدیریت کنند. معتصم به ترکان روی آورد و ارتش خود را بازسازی و تغییر هویت ساختاری و فرهنگی و اجتماعی داد. ترکان ناحیه خزر و شمال مناطق ترکیه نیروهایی قوی بودند و امکانات زیادی داشتند. او به آنها مراجعه کرد و در ارتش خودش جایگزین کرده که باعث سخت گیری ها و خشونت‌های زیادی شد. و ترکان با خشونتی که نشان می‌دادند مردم از آنها وحشت می‌کردند و باعث می‌شد دست به اقدام و توطئه علیه حکومت عباسیان نزدند.

در همین زمان مردم بغداد از طرز رفتار ارتش ترک که در حکومت معتصم بودند نگران و ناراحت شدند. معتصم مجبور شد که پایتخت را از بغداد به سامرا منتقل کند. سامرا یک شهری بود حدود ۱۰۰ کیلومتر بعد از بغداد به طرف غرب عراق فعلی که آن جا برجی ساخت و دار الخلافة را به آن جا منتقل کرد. در همین موقع برای اینکه نگرانی از جانب امام جواد (ع) نداشته باشد امام را هم از مدینه به سامرا آورد و تحت کنترل قرار داد و آن جا چند کار انجام داد که امام را کنترل کند.

   کار دیگری که مامون عباسی انجام داد اینکه دخترش ام فضل را به ازدواج امام در آورد و با این مسأله چند هدف داشت. یکی اینکه امام جواد (ع) را تحت کنترل بگیرد و رفتارها و ارتباطات او را از ناحیه ارتباطی که با شیعیان می‌توانست داشته باشد تحت کنترل داشته باشد. همین طور از مقام امام جواد (ع) در بین مردم استفاده کند و اطلاعات علمی از او بگیرد و پیش از اینکه امام صحبتی را به دیگران بگویند از طریق دخترش بداند. از طرفی دیگر قصد عوام فریبی و اظهار محبت و خویشاوندی نسبت به ائمه داشت. چون هر پادشاه و حاکمی وقتی دخترش را به ازدواج فردی در می‌آورد نشان از اوج علاقه پادشاه به آن فرد است.

  او می‌خواست دخترش به این شکل در خانه امام جواد (ع) باشد و مردم بهانه نداشته باشند که شما با اینها دشمنی می‌کنید. از طرف دیگر در ذهنش قصد انحراف امام جواد (ع) را داشت. مأمون خیال می‌کرد اگر دخترش ام فضل را به ازدواج امام درآورد امام به طرف مادیات و کاخ و زندگی مرفه خواهد رفت و از معنویت و عبادت و تزکیه و خدا دور خواهد شد. اینها اهداف واقعی اش بود که به هدفش هم نرسید. امام جواد (ع) در این اوضاع فرهنگی و سیاسی با چه شگردهایی می‌تواند به اوضاع مسلط شود بحث مهمی است.

چگونگی هدایت معنوی و حل مشکلات گوناگون جامعه

   امام جواد (ع) با قدرت معنوی و تسلط بر اوضاع و شناخت توطئه‌های دشمن عباسی، برای رسیدگی به حل مشکلات مردم به خصوص شیعیان و علاقه مندان به اهل بین (ع) از طریق سازمان وکالت کار خود را انجام داد. سازمان وکالت یک تشکیلات منسجم اداری و واقعی است که در زمان ائمه ما به خصوص از زمان امام جواد (ع) به بعد تأسیس شد. یک شبکه ارتباطی قوی که امام به کسانی از شیعیان که آنها را صالح می‌دانستند برای اینکه مرجع و رهبر فکری مردم باشند به آنها نامه می‌نوشت و بین مردم معرفی می‌کرد که به آنها مراجعه کنند. تمام مسائل فکری و فرهنگی و اقتصادی و وجوهات مالی که شیعیان می‌خواهند بپردازند مانند خمس و زکات و اموال شان را با امام در میان بگذارند از طریق سازمان وکالت انجام می‌داد.

  امام در مدت ۹ سال که در سامرا تحت نظارت عباسیان بود افرادی مثل داود بن هاشم جعفری که یکی از شاگردان خاص امام جواد (ع) بود را معرفی می‌کند. رابط امام جواد (ع) است که به عنوان وکیل امام مطرح و خیلی از مراجعات مردم به او هست. یا نوح بن شعیب بغدادی که به زهد و عبادت معروف بوده و امام جواد (ع) از طریق ایشان خیلی از مشکلات مردم را حل و فصل می‌کند. در سازمان وکالت امام نمایندگانی در قم و ری و جاهای دیگری که شیعیان زندگی می‌کردند می‌فرستد و به آنها وکالت می‌دهد و نامه می‌نویسد و آنها را به مردم معرفی می‌کند.

  در مناطق گوناگون ازجمله بغداد، کوفه، اهواز، بصره، همدان، قم، ری، سیستان و بُست نمایندگانی داشت. آنان وجوهات شرعی شیعیان را به امام جواد (ع) می‌رساندند. ابراهیم بن محمد همدانی در همدان و ابوعمرو حذّاء در نواحی بصره وکالت آن حضرت را بر عهده داشتند. صالح بن محمد بن سهل به موقوفات آن حضرت در قم رسیدگی می‌کرد. همچنین زکریا بن آدم قمی، عبدالعزیز بن مهتدی اشعری قمی، صفوان بن یحیی، علی بن مهزیار و یحیی بن ابی‌عمران از وکلای امام جواد بودند. البته احمد بن محمد سیاری نیز ادعای وکالت داشت ولی امام ضمن رد ادعای او، از شیعیان خواست تا وجوهات را به وی ندهند. همچنین امام جواد (ع) با آن علم لدنی و علم امامتی که از طریق قدرت خداوند در وجود شریف ایشان گذاشته شده بود می‌تواند پاسخ مخالفان را بدهد و بهترین جواب فکری و فرهنگی و سیاسی را به مشکلات جامعه بدهد.

 

  الگو بودن سیره و رفتار امامان علیهم السلام

توصیه من این است که همه ما و اقشار مختلف مردم و شیعیان و پیروان اهل بیت (ع) به ویژه جوانان عزیز از زندگانی و سیره آن بزرگوار درس بگیرند و بگیریم و با عمل به دستورات آن حضرات که تجسم تعالیم قرآن و سنت صحیح نبوی (ص) می‌باشد بتوانند در زندگانی خود، رضایت خداوند و امامان معصوم (ع) را کسب کنند. از جمله در جهات خودسازی و کسب معنویت و تقوی و این ایام ماه شریف رجب و دخالت در امور سیاسی و اجتماعی و مبارزه با ظلم و ستم و نپذیرفتن سلطه بیگانگان و ظالمان بر اساس امر به به معروف و نهی از منکر، تلاش نمایند تا جامعه اسلامی به سوی کمال و پاکی پیش برود. قطعاً اگر مردم و جامعه اسلامی به کمال مطلوب برسد در واقع مزد رسالتی که از قول رسول خدا (ص) در آیه شریفه «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی …» (سوره شوری / ۲۳) مطرح شده را تحقق بخشیده اند و می‌توانند الگوئی برای ملت‌های غیر مسلمان باشند.

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه