ماجرای ردّالشّمس

بازدید : 5208
زمان تقریبی مطالعه : 1 دقیقه
تاریخ : 15 دی 1390
ماجرای ردّالشّمس

ماجراي ردّالشمس چيست و در چه تاريخي و در كجا اتفاق افتاد؟

پاسخ:

مرحوم شيخ مفيد در ارشاد ماجراي ردّ الشمس را براي حضرت علي (ع) نقل كرده و فرموده است : اين ماجرا در دو مرتبه صورت گرفت ; يكي در زمان حيات پيامبر(ص)و ديگري بعد از فوت پيامبر(ص)

مورد اول : اسماء بنت عميس و ام سلمه , زوجهء پيامبر و جابربن عبداللّه انصاري و ابوسعيد خدري و جماعتي ازاصحاب نقل كرده اند: روزي بر حضرت وحي نازل شد و حالت غش و بيهوشي به حضرت دست داد و سر بر زانوي علي (ع)گزارد تا وحي را تحمل كند. مدتي طول كشيد تا اين كه خورشيد غروب كرد و حضرت نماز عصر را نخوانده بود. وقتي پيامبر به حالت عادي برگشت , به علي فرمود: آيا نماز عصرت فوت شد؟ علي (ع) فرمود: آري , چون سرشما بر زانوي من بود, نتوانستم نمازم را به صورت عادي بخوانم و فقط با اشاره ركوع و سجود كردم . پيامبر(ص)ازعلي (ع) خواست دعا كند. امام دعا كرد و خورشيد برگشت و علي (ع)نماز عصر را خواند. اين واقعه در مسجد واقع شد.(پ)

امّا واقعهء ردّ الشمس بعد از فوت پيامبر(ص)به اين صورت بود كه وقتي حضرت علي (ع)با اصحابش مي خواست از فرات به سوي بابل حركت كند, نماز عصر را با بعضي از اصحابش خواند, ولي بقيه مشغول تيماراسب هايشان شدند و نماز عصر آن ها فوت شد. علي (ع)دعا كرد و خورشيد برگشت و آنان نماز عصر را به موقع خواندند.(1)

ابن عباس مي گويد: خورشيد براي هيچ كس جز سليمان و يوشع و علي بن ابي طالب : برنگشت .(2)

(پـاورقي 1.بحارالانوار, ج 41 ص 171و 172

(پـاورقي 2.همان .

(پـاورقي 3.همان , ص 175

 

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی