نور است در هر ذره ای، ما نور نور نور تو تو خضر راه عاشقان، ما موسی ای در طور تو در طور نوری دیده ام، نور عبوری دیده ام در ذره شوری دیده ام، این ذره و این شور تو از خویش دورم این زمان، محو حضورم این زمان لبریز نورم این زمان، پاینده بادا نور تو بگشای راه بسته را، بنواز جان خسته را بشکن دوباره هسته را، عشق است تا منظور تو ما اهل صلحیم و صفا، ماییم از درد و دوا خورشید می خواند نوا، با زخمه تنبور تو می ریزد این بن بست ها، با فکر ها با دست ها تلخند این بدمست ها، شیرین شده انگور تو ای دشمن بنیان ما، ای رهزن ایمان ما هر روز و هر شب آتشی، سر می زند از گور تو فردای نورانی نگر، دلهای قرآنی نگر ایران ایمانی نگر، هورا دل مسرور تو آب است و خاک است و هوا، نور است و عشق است و صفا شور نطنز و اصفهان، گل کرده در ماهور تو!