خلاصه ای از زندگینامه امام محمد باقر علیه السلام
از امام باقر(ع)، روایات بسیاری در زمینههای فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن، اخلاق و آداب نقل شده است. همچنین در دوره امامت او، تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام، تفسیر آغاز شد. طبق منابع تاریخی، امام باقر(ع) هنگام واقعه کربلا خردسال بوده و در این واقعه حضور داشته است.
امام باقر(ع) فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه دختر امام حسن(ع) است.[۱] چون نسب او هم به امام حسن(ع) و هم به امام حسین(ع) میرسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.[۲]
بر پایه حدیث لوح که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر(ع) نام او را محمد و لقبش را باقر(شکافنده) قرار داده بود.[۳] او ملقب به «باقرالعلم»، «شاکر»، «هادی» و «امین» بود؛[۴] اما مشهورترین لقبش «باقر» (شکافنده) است.[نیازمند منبع] یعقوبی مینویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت.»[۵] به گفته شیخ مفید امام باقر(ع) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت میستودند.[۶]
کنیه معروفش «ابوجعفر» است[۷] در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود[۸] تا با ابوجعفر ثانی (امام جواد(ع)) اشتباه نشود.[۹]
امام باقر(ع):
من چهارساله بودم که جدم حسین بن علی کشته شد. من شهادت وی و آنچه در آن وقت بر ما گذشت را به یاد دارم.
امام باقر(ع) در ۱ رجب سال ۵۷ قمری در مدینه به دنیا آمد.[۱۰] برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کردهاند.[۱۱] او در واقعه کربلا در حالی که خردسال بود، حضور داشت.[۱۲]
شهادت امام باقر(ع) را در ۵۷ سالگی[۱۳] و در ۷ ذیالحجه سال ۱۱۴ هجری قمری دانستهاند؛[۱۴] البته برخی به جای ذیالحجه از ربیع الاول یا ربیع الثانی نام بردهاند.[۱۵] همچنین نقلهای دیگری مبنی بر شهادتش در سالهای ۱۱۵ق، ۱۱۶ق و ۱۱۸ق وجود دارد.[۱۶]
شهادت امام باقر(ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است:[۱۷] چرا که هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ قمری خلیفه بود[۱۸] و آخرین سالی که مورخان در شهادت امام باقر(ع) نقل کردهاند ۱۱۸ق است.[نیازمند منبع] در اینکه چه فرد یا افرادی در قتل وی دست داشتهاند، نقلهای مختلفی وجود دارد. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت او دانستهاند.[۱۹] و برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت وی معرفی کردهاند.[۲۰]
امام باقر(ع) وصیت کرده بود در لباسی که در آن نماز میخوانده دفن شود.[۲۱] وی در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد(ع) و عموی پدرش امام حسن(ع) دفن شد.[۲۲] امام وصیت کرد ده سال در منا برای وی از مالش مراسم عزاداری بر پا کنند.[۲۳]
بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت:[۲۴]
همسر | نسب | فرزندان |
---|---|---|
ام فروه | دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر | امام صادق(ع) و عبدالله |
ام حکیم | دختر اسید ثقفی | ابراهیم و عبیدالله |
ام ولد | کنیز | علی، زینب و ام سلمه |
امام باقر در سال ۹۵ قمری پس از شهادت پدرش به امامت رسید[۲۵] و تا زمان شهادت (سال ۱۱۴ق) امامت را بر عهده داشت.[۲۶] احادیث برجا مانده از پیامبر(ص) که در آنها به امامت وی پس از امام زین العابدین اشاره شده، از دلایل امامت او به شمار میآید.[۲۷] امام سجاد(ع) نیز به وی زیاد اهمیت میداد و در پاسخ سؤالی در این باره فرمود: «این بدان سبب است که امامت در فرزندان او باقی خواهد ماند تا روزی که قائم ما قیام کند و دنیا را پر از عدل و قسط نماید. پس او هم امام است و هم پدر امامان».[۲۸]
حاکمان زمان امام باقر (ع)
هشام بن عبدالملک ۱۰۵-۱۲۵ق
یزید بن عبدالملک ۱۰۱-۱۰۵ق
عمر بن عبدالعزیز ۹۹-۱۰۱ق
سلیمان بن عبدالملک ۹۶-۹۹ق
ولید بن عبدالملک ۸۶-۹۶ق
امامت امام باقر (ع) ۹۵۱۴
|
دوران امامت وی همزمان با پنج تن از خلفای بنی امیه بود:
در اعیان الشیعه آمده است که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد امام باقر، اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد.[۳۰] پیش از آن معاملات با سکههای رومی انجام میشد. از آنجا که این ماجرا در زمان امام سجاد(ع) رخ داده، برخی پیشنهاد ضرب سکه را به امام سجاد(ع) نسبت داده و برخی گفتهاند امام باقر(ع) به دستور امام سجاد(ع) این پیشنهاد را مطرح کرده است.[۳۱]
امام باقر(ع) جنبش علمی به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جا نمانده بود.[۳۲] در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد.[۳۳] پیش از امام باقر(ع)، نظرات فقهی شیعه، محدود بود.[نیازمند منبع]
سستی پایههای حکومت امویان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینهای را فراهم آورد که برای سایر ائمه(ع) فراهم نشد. این زمینه، سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. از این رو راویانی چون محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث[۳۴] و جابر جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کردهاند.[۳۵] شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز، بلکه در عراق و خراسان نیز فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: مردمی از خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند.[۳۶]
سالهای ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر بود.[۳۷] در این دوران گروههایی مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان در ترویج عقاید خود تلاش میکردند. [نیازمند منبع] امام باقر(ع) استدلالهای اصحاب قیاس را رد میکرد[۳۸] و میان عقاید اهل بیت با سایر فرق اسلامی مرزبندی کرد. او درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.[۳۹]
امام باقر بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و مردم از جمله آنهاست. گفته شده امام باقر کتابی در تفسیر قرآن نوشته است که محمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام برده است.[۴۰]
امام باقر، شناخت قرآن را منحصر در اهل بیت میدانست. چرا که آناناند که میتوانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ را تشخیص دهند و چنین علمی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد.[۴۱]
امام باقر(ع) به احادیث رسول اکرم(ص) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی از شاگردان امام باقر، ۷۰ هزار حدیث از پیغمبر اکرم نقل کرده است. حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان فرمود:
مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایة الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان میرسد.[۴۲]
در زمان امام باقر(ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد،[نیازمند منبع] در این شرایط امام ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ میداد. او بحثهای کلامی خود را ناظر به این امور مطرح میکرد. از جمله این مباحث عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند،[۴۳] ازلی بودن واجب الوجود[۴۴] و وجوب اطاعت از امام(ع)[۴۵] بود.
میراث دیگری نیز از امام به یادگار مانده است که میراث فقهی[۴۶] و میراث تاریخی[۴۷] از آن جمله است.
از فعالیتهای علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف است. برخی از مناظرات وی از این قرار است:
از امام باقر(ع) نقل شده است:
روزی جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله را دیدم و به او سلام دادم. او سلامم را پاسخ گفت و سپس به من گفت:
تو کیستی؟ (در این هنگام، جابر بینایی خود را از دست داده بود)
گفتم: محمد بن علی بن حسین.
گفت: پسرم به من نزدیک شو.
وقتی نزدیک شدم، دستم را بوسید و سپس خم شد که پایم را ببوسد ولی من مانع این کارش شدم.
سپس جابر گفت: همانا رسول خدا(ص) به تو سلام میرساند.
پس گفتم: و سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا باد. ولی چگونه ای جابر؟
گفت: روزی با او [یعنی با پیامبر] بودم که به من گفت: ای جابر! امید است که تو باقی بمانی تا اینکه مردی از فرزندان مرا ببینی که به او محمد بن علی بن حسین گفته میشود و خدا به او نور و حکمت میبخشد. پس، از سوی من به او سلام برسان.
یکی از گروههایی که در دوره امام باقر(ع) در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از عالمان یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده بودند و مرجعیت علمی گروهی را به عهده داشتند. مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامی و انکار مطالبی که باعث خدشهدار شدن چهره واقعی پیامبران خدا میشد و تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداخته یهودیان، از فعالیتهای فرهنگی پنجمین امام بود. امام باقر(ع) با رواج اسرائیلیات مبارزه میکرد، از جمله زراره بن اعین نقل کرده که امام باقر در حالیکه مقابل کعبه نشسته بود فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان لحظه عاصم بن عمر ، نزد امام باقر آمد و گفت: کعب الاحبار میگوید: "انّ الکعبة تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداة" یعنی کعبه هر صبحگاهان برابر بیتالمقدس سجده میکند. امام باقر(ع) فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟ آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است. امام باقر(ع) فرمود: تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید. آنگاه در حالی که به شدّت ناراحت بود فرمود: خداوند بقعهای محبوبتر از کعبه روی زمین نیافریده است.[۴۹]
گفته شده، شیخ طوسی شمار اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را که از او نقل حدیث کردهاند ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.[۵۰] از نظر علمای شیعه، زرارة بن اعین، معروف بن خربوذ مکی، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم طائفی و برید بن معاویه عجلی از فقیهترین فقیهان صدر اسلام از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بودهاند.[۵۱]
در میان اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیهاند، و دستهای به دلیل گرایشهای شیعی، فقط مورد اعتماد امامیه هستند.[۵۲]
ابن حجر هیتمی مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.[۵۳]
عبدالله بن عطا که از دانشمندان همعصر امام باقر بود، میگوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنان در محضر ابوجعفر [یعنی امام باقر] ندیدم.[۵۴] همچنین ذهبی از رجالیان اهل سنت مینویسد: از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اَهلیّت داشت.[۵۵]
برخی از کتابهایی که درباره امام محمد باقر(ع) منتشر شدهاند عبارتند از: