زندگينامه
شهيد آيت الله مطهري ميگويد: من نميدانم چه تعبيري به كار برم. خيال ميكنم كه بهترين تعبيرش اين است: آرزوي آنان نشاط شهادت بود، يعني نشاط در روح اينها يك آرزو بود كه آيا ممكن است خدا شهادت را روزي ما كند، در دعاهاي سحر شبهاي ماه رمضان آمده است: وقتلاً في سبيلك مع وليك اين دعا را در سياهشان سفيدشان پير جوانشان ميبينيم، به حضور پيامبر ميآمدند ميگفتند اي پيامبر دعا كن كه در راه خدا شهيد شويم علي7 ميفرمايد: لألف ضربه أحبّ إليّ مِن ميته علي فراش. اگر هزار ضربت بر فرق من فرود آيد بدينسان كشته شوم براي من گواراتر از اين است كه در بستر با بيماري بميرم. تمام آرزوهايش اين بود كه مبادا چنين جان سپارد، يعني حال كه بناست بميرم چرا در بستر چرا در راه خدا شهيد نشوم؟
سرباز رشيد اسلام شهيد حجتالله جاهدي در 4 شهريور ماه 1343 در يكي از روستاهاي دور افتاده بخش دستگردان طبس از دهستان يخاب پا به جهان پر از رمز راز گذاشت دوران طفوليت حجتالله در كوه و دشت و صحرا در معيت پدري سختكوش و در دامان مادري مهربان سپري شد چون به سن قانوني جهت ثبتنام در مدرسه رسيد وارد مدرسه روستاي نرم شد ولي تحصيلات ابتدايي را تمام نكرد به علت فقر شديد مالي كمبود امكانات لاجرم از تحصيل بازماند همچون ساير افراد روستا خانواده خويش زندگي شباني كوهستاني دشتهاي دهستان يخاب را در پيش گرفت. دوران جواني و نوجواني او با همان وضعيت گذشت. انساني صبور، نترس شجاع، خوش اخلاق بار آمد. زمان سربازي او كه فرا رسيد حجتالله جهت خدمت وظيفه خود را معرفي نمود پس از كسب آموزشهاي لازم به منطقه جنگي اعزام گرديد بعد از چند ماه خدمت سرانجام آن جوان متدين شجاع همراه با ساير همرزمان خود در عمليات فاو كه با رمز مبارك يا مولاي متقيان7با هدف انحدام نيروي دشمن در منطقه عملياتي غرب اُشنويه ارتفاعات كلاشين در داخل خاك عراق شروع شد شركت، در اولين ساعات عمليات در تاريخ 18/6/64 شربت شهادت نوشيد.
پيكر پاك اين سرباز رشيد اسلام مدتها مفقودالاثر بود تا اين كه در نهايت با تلاش عزيزان سختكوش گروه تفحص پيكر پاكش در منطقه عملياتي پيدا گرديد در تاريخ 12/8/1372 به دهستان يخاب منتقل و پس از تشييع در روستاي نرم به خاك سپرده شد.
بيمنظري اميد رهبر نتوان يار خميني شد