شهيد عباس شيردل

  زندگي‌نامه

عباس شيردل فرزند حبيب در سال 1346در خانواده‌اي مذهبي كشاورز در روستاي دستگردان از توابع بخش دستگردان شهرستان طبس ديده به جهان گشود. دوران ابتدايي را در روستاي هودر واقع در سه كيلومتري محل اقامت خويش سپري كرد ولي به علت عدم تمكن مالي خانواده علي‌رغم ميل باطني در حالي كه مشتاق ادامه تحصيل بود ترك تحصيل نمود به كار مشغول گرديد.

وی درس عشق به ولايت ائمه اطهار(ع) را از دامان مادر زحمتكش عاشق به خاندان امامت نبوت فرا گرفته آن عشق با خونش عجين گشت او از همان كودكي پيمان دوستي اخوت را با يار همرزم خود شهيد عباس خاوري بسته گويا با هم پيمان بسته بودند تا در دانشگاه عزت شرف آزادگي شركت نمايند با سعي تلاش فراوان همراه با تهجد توسل به مادرش زهرا(س) به افتخار شهادت نايل شود. عباس اسب همت و تلاش مردانگي را در زندگي زين كرده بود مشتاقانه مسير زندگي را طي كرد به يقين باور داشت كه زندگي دنيوي چون حبابي بر روي درياست كه طرفه العيني بيشتر عمر نمي‌كند لذا در طول مدت حيات دنيوي خود به هيچ چيز جز خدا ائمه اطهار دل نبست در هيچ شرايطي از ذكر ياد خدا غافل نشد. علاقه‌ي وافر عباس به امام خميني(ره) انقلاب اسلامي باعث گرديد كه او فرامين امام را در همه حال واجب تلقي كند در هر جا كه امامش دستور دهد حاضر شود، لذا به محض تشكيل گروه‌هاي مقاومت روستايي بسيج علي‌رغم سن کم، خود را با بزرگسالان بسيجي همراه نموده نام خود را در دفتر زرين پرافتخار مدرسه‌ي عشق امام ثبت كرد. چون ديگران در راستاي حراست از نظام انقلاب اسلامي تبعيت از فرامين امام(ره) از هيچ كوششي دريغ ننمود. مدتي جهت فراگيري آموزش نظامي به بيرجند گناباد رفت و سپس به جبهه‌های نور علیه ظلمت اعزام گردید مدت 21 ماه در جبهه‌ي سردشت در كوه‌هاي معروف به «دوپازا» مشغول حضور دلاورمردانه‌ای یافت. در آخرین مرخصی خود که برای دیدار خانواده  به دیار خود بازگشته بود، به حرم آقا علي‌ابن موسي‌الرضا(ع) نیز مشرف گرديد. گويا از ولي نعمت خود حضرت رضا(ع) تقاضاي شهادت در راه خدا نمود. لذا خداوند متعال با واسته آن امام رئوف درخواستش را اجابت كرد در صبح روز 13/4/1367در منطقه سردشت او را به ميهماني خود فراخواند. پيكر پاكش پس از چند روز از شهادت در شهرستان طبس بخش دستگردان تشييع در كنار همرزم شهيدش در روستاي دستگردان به خاك سپرده شد.