زندگي‌نامه
حسن در اول مرداد ماه 1344 در خانواده اي پا به عرصه ي وجود نهاد كه مملو از عطر ايمان بود ندايي جز تلاوت قرآن يا حسين(ع) يا علي(ع) از آن شنيده نمي‌شد. پدر روحاني او كه علاوه بر تربيت حسن افتخار آموزش قران، احكام شرعي و علم‌آموزي در دبستان يوسفي قديم عشق‌آباد را به خيلي از شهداي منطقه دستگردان دارا مي باشد كام آن مولود تازه رسيده را با آب متبرك تربت آقايش امام حسين(ع) برداشت چون نام نيكويش نيك‌پرورش داد اين چنين شد كه همه افراد خانواده اعتراف دارند كه او از همان دوران طفوليت با سجود ركوعش سر تعظيم به درگاه الهي فرود مي‌آورد.
در چهارسالگي مؤذن خوش‌صداي دبستان حلوان كه پدرش در آن جا به تدريس مشغول بود گرديد. از 5 سالگي نمازش را با قرائت كامل مي‌خواند چون تحت حمايت هدايت پدري روحاني معلم به سر مي‌برد در همان دوران كودكي با قرآن و ائمه اطهار: آشنا گرديد. برادرش بهرام مي‌گويد: حسن قرآن و نهج‌البلاغه را به طور دائم قرائت مي‌نمود. كودكي بود زيرك باهوش علاقه‌مند به مجالس روضه خودش نيز گاهي با تأسي تقليد از پدر درون خانه منبر مي‌رفت روضه مي‌خواند وقتي هم كه مي‌خواست از منبر خود ساخته پايين بيايد نداي يا حسين را بلند فرياد مي‌كشيد.
او تحصيلات ابتدايي را در عشق‌آباد با موفقيت سپري نمود همزمان با آن، آشنايي خود را تحت تعليم پدر با قرآن و نهج‌البلاغه، دعاي كميل، توسل گسترش داد. اُنس و الفت خاصي به آن دو كتاب انسان‌ساز پيدا نمود. دوران تحصيلات راهنمايي‌اش مصادف شد با شروع انقلاب اسلامي.
حسن كه تقريباً با مطالعات گسترده‌ي خود از نظر علم و آگاهي جلوتر از ديگران بود در همان زمان اقدامات انقلابي خود را با تحريك كردن بچه‌ها عليه رژيم شاه در مدرسه آغاز نمود چون فرياد اسلام خواهي مردم در سراسر ميهن اسلامي پيچيد ابراهيم زمان براي شكستن بت بيداد، تبر بر دوش نهاد مردم را نيز به مبارزه‌ي علني عليه رژيم شاه دعوت نمود.
او ضمن توجه به درس خود با خيل دوستداران عاشقان امام(ره) همراه با حضور فعال در راهپيمايي‌ها تظاهرات مردمي منطقه همچون ديگران شعار مرگ بر شاه را از اعماق وجودش سرداد.
همزمان با پيروزي كامل انقلاب اسلامي تحصيلات دبيرستان خود را براي اخذ ديپلم شروع كرد بعد از تشكيل بسيج در ارتش بيست ميليوني ثبت‌نام و چون ديگر جوانان نوجوانان جهت حراست و حفاظت از نظام انقلاب اسلامي به فعاليت شبانه‌روزي مشغول گرديد.
با شروع جنگ تحميلي در وادي عشق، سر به روح‌الله سپرد فرياد هل من ناصر امام(ره) خود را با تمامي وجودش لبيك گفت اين رهروي كوي عشق لحظه‌اي از قـرآن و نهج البلاغه، احكام شرعـي خود غفلت نكرد تهجّد شب زنده‌داري راز نياز با خـدا را پيشه‌ي خود ساخته امر به معروف نهي از منكر بود.
حسن خطيبي براي اولين بار در تاريخ 16/8/1360 به منظور دفاع از ميهن اسلامي خود، نبرد با متجاوزين عراقي روانه‌ي كردستان شد پس از سه ماه خدمت به سلامت برگشت ولي دوباره در تاريخ 31/1/1361 به جبهه‌ي جنوب اعزام در عمليات بيت‌المقدس كه با رمز مبارك يا علي‌بن ابيطالب(ع) با هدف آزادسازي خرمشهر در غرب كارون شمال خرمشهر آغاز گرديد شركت در همان عمليات بر اثر اصابت تركش از ناحيه‌ي شكم لگن پاي راست به شدت مجروح شد.
چون در بيمارستان مشهد بستري گرديد از ولي نعمت خود حضرت رضا(ع) تقاضاي شفا يافتن نمود تا دوباره بعد از سلامتي نسبي در جبهه حضور پيدا كند. او به عهد خود وفا كرد چون آقايش توجهي كرد دوباره به جبهه اعزام گرديد.
حسن در حالي كه آخرين سال‌هاي تحصيلات خود را در دبيرستان سپري مي‌نمود براي آخرين‌بار در تاريخ 25/11/1362 همراه با خيل عاشقان شهادت از بسيج عشق‌آباد دستگردان به سرزمين عشاق شهادت در جنوب كشور اعزام گرديد پس از مدتي آموزش در عمليات بزرگ خيبر كه با رمز مبارك يا رسول الله(ص) با هدف تصرف تأمين جزاير مجنون بخشي از هورالهويزه انجام شد شركت پس از رشادت فراوان به درجه ي رفيع شهادت نائل آمد.
وصيت‌نامه
1- اعوذ بالله من الشيطان الرجيم <الذين امنوا هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله> (سوره توبه آيه20) آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و جهاد كردند در راه خدا به اموال و جانهايشان درجه و مرتبه بلندي نزد خدا دارند.
2- يا ايها الذين امنو هل ادلكم علي تجاره تنجيكم من عذاب اليم تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالكم و انفسكم (صف-آيه10و11) اي اهل ايمان آيا شما را دلالت بكنم به تجارتي كه شما را از عذاب خدا نجات بخشد؟ ايمان بياوريد به الله و رسولش و جهاد كنيد در راه خدا با اموال و جانهايتان.
<انما الحيوه عقيده و الجهاد> زندگي عقيده است و جهاد (رسول خدا)
مرگ باعزت و شرف بهتر از زندگي مزلت‌بار است. (امام خميني)
اگر اين جنگ 2سال هم طول بكشد به ياري خداوند باتمام قدرت در مقابلش ايستاده‌ايم. (امام خميني)
ملتي كه شهادت براي او سعادت است پيروز است. (امام خميني)
با سپاس و ستايش بي‌پايان پروردگاري را كه به من بنده گنهكارش منت نهاد و دگر بار توفيق جهاد در راهش را نصيبم کرد و با درود و سلام بي‌پايان بر روان پاك حضرت محمدبن عبدالله(ص) پيامبر بزرگ اسلام و اهلبيت گراميش و جانشينان بر حقش و با درود بر روان پاك شهداي اسلام از صدر اسلام تا كنون و سلام و درود بر رهبر عزيز اسلام و نائب بر حق امام زمان(عج) حضرت امام خميني و با درود بر تمام رزمندگان اسلام درسر تا سر جهان. اينك به خواست خداوند يكتا و با نظرخاصه امام عصر عجل و حضرت علي بن موسي الرضا(ع) از دردهاي وارده بر پيكرم شفا يافته و دردهايم تسكين يافته است. بر حسب انجام وظيفه‌اي كه مي‌نمايم در راه رضاي خداوند متعال و اولياء گراميش و براي وفاي به عهدي كه با امام هشتم(ع) بسته‌ام و براي خودسازي كامل خود و آزاد گشتن از تمامي اميال نفسي و به اميد ديدار مولايم حسين(ع) و لقاي پروردگارم و در راستای پاسخ به نداي <هل من ناصرينصرني> حسين زمان امام بزرگوارمان خميني كبير لازم و واجب مي‌دانم بر خودم كه دگر بار عازم جبهه حق عليه باطل گردم به آن اميد كه مورد قبول پروردگار رحمان و رحيم واقع شوم.
و اما قبل از هر چيز در اين دل شب از خدايم مي‌خواهم خداوندا مرا ببخش اگر غيبت كردم و از ديگران بدي گفتم و خودم را نيك جلوه دادم. از اينكه به والدينم احترام نگذاشتم از اينكه براي برتري خودم ديگران را خوار و سبك كردم از اينكه تعهدهايي را كه با خداي خويش بستم شكستم از اينكه همواره از ديگران عيبجوئي كردم و عيوب خود را فراموش کردم. از اينكه سخناني گفتم و بدان عمل نكردم از اينكه آگاهي‌هايم را در اختيار ديگران قرار نداده باشم از اينكه ديگران را مسخره و تحقير كرده تا اشتباهات خودم پوشانده شود از اينكه در اسرار خصوصي مردم تجسس كرده باشم از اينكه قول داده و خلاف عمل كرده باشم از اينكه براي پياده كردن قوانين نماز در جامعه سستي كرده باشم از اينكه طبيعت و هر آنچه در آن است سبب رشد و پندگيري نشده باشد از اينكه شب خوابيدم بدون اينكه براي رفع مشكلات مسلمين كوششي انجام دهم از اينكه كارهايم را براي رياست طلبي و شهرت طلبي انجام داده باشم از اينكه در كارها تنها خود را محور قرار داده باشم نه خدا را از اينكه سنجيده حساب شده و با فكر سخن نگفته باشم از اينكه به ديگران گمانهاي بي‌مورد و نفاق افكن برده باشم از اينكه حاضر نشده باشم به خاطر آسايش ديگران خود را به سختي اندازم از اينكه حلال و حرام دين تو را رعايت نكرده باشم از اينكه چشمانم را از نگاههاي فساد انگيز نپوشانده باشم از اينكه نسبت به دوستان و اقوام حق را ناحق كرده باشم و خلاصه پروردگارا هر گناه و خطائي كه از اول عمر تا كنون از من سر زده به كرم و فضل خودت مرا ببخش و بر من مگير چه گناهي كه در ياد دارم و چه آني كه فراموش کردم. آمين
و اما ينك كه عازم پيكار با بعثيهاي مزدور مي‌باشم لازم مي‌دانم چند كلمه‌اي هم با شما امت اسلام سخن بگويم در آغاز از پدرم و مادرم و برادران و خواهرانم و تمام اقوام و دوستانم و شما امت اسلام تقاضا دارم كه هر خطائي كه از بنده حقير پروردگار ديديد عضر نمائيد شايد كه شما هم شامل عفو خداوند شويد و اما شما مردم و شما امت اسلام هر چه بيشتر خود را بسازيد و ياد قيامت کنید توشه سفر ببنديد قبل از آنكه دستتان از همه جا بسته شود يادتان نرود به حال من گريه نكنيد چرا كه اگر توفيق شهادت نصيبم شد خود شما سزاوار‌تريد كه به حال خود گريه كنيد چون من كه از اين دنيا بريده‌ام و هيچ ناراحت نيستم و يك ذره رضاي خدا را با تمام دنيا حاضر نيستم عوض نمايم.
چرا كه به قول شاعر:
آنكس كه تورا شناخت جان راچه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديوانه كني هر دو جهانش بخشي
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه كند
و اما مهمترين پيام براي شما اين است امام امام امام را فراموش نكنيد يادتان نرود اگر قلب امام بزرگوارمان را بدرد آوريد و كوهها عبادت داشته باشيد همه بر باد خواهد شد در راه رضاي او كه همانا رضاي خداست از هيچ كوشش و ايثاري دريغ نفرمائيد زيرا اگر اهل بيت و اولياء خدا از شما راضي بودند عبادات ديگر هر چه قدر كم باشد پذيرفته مي شود ولي اگر از ولايت به دور بوديد واي به حالتان و واي به حالمان يادتان باشد علي(ع) می‌فرمايد: شيعه ما در دنيا خوشي ندارد بلكه دنيا وسيله رسيدن به خوشي هاي مطلق آخرت است پس هر گونه سختي را كه بر شما وارد ميشود با كمال صبر و استقامت آن را دفع نمائيد زيرا سختي ها جز براي پاك کردن گناهان و امتحان ما نمي باشد پس لحظه اي درنگ ننمائيد كه ضرر از هر جا جلوش گرفته شود منفعت است دنيا و آنچه در آن است. فاني مي باشد پس چه سود دارد كه انسان به آنچه بر فنا مي شود دل ببندد و حرص بزند هر چه بيشتر به معنويات توجه كنيد و راضي باشيد به رضاي خداوند و بدانيد كه هر كسي افسوس او را بخورد بلكه مرگ ديگران بايد وسيله عبرت ما باشد چون هر لحظه امكان دارد ملك الموت به سراغمان بيايد خداوند همه ما را در زمره شيعيان خاص علي(ع) قرار دهد و ما را آني كمتر از آني به خودمان وا مگذارد و اينك من بنده حقير خداوند با قلبي آكنده از عشق به الله فرياد مي زنم كه اگر با ريختن خون ناقابل من بر تداوم اسلام عزيز افزوده است پس اي سلاحهاي دشمنان اسلام قلب مرا دريابيد كه جز اين سعادت نمي بينم و به امام عزيزم كه خيلي مشتاق ديدارش بوده و هستم عرض مي كنم جان ميدهم خميني قسم به روح پاكت هرگز نمي دهم تن به ذلت و فلاكت بس است هنگام اذان صبح رسيده است و بايد آماده نماز شوم اينك از خداي خود 2 حاجت مي خواهم كه لايق هيچكدام نمي باشم پروردگارا در اين بار كه به ميدان نبرد حق عليه باطل مي روم يا مرا به زيارت كربلا موفق گردان و يا شهادت را نصيبم فرما. آمين.
زياد مزاحم شدم اميدوارم مرا عفو نمائيد پروردگارا خدمت گذاران به اسلام و مسلمين را در هر كجا هستند حفظ بفرما. پروردگارا دشمنان اسلام را در هر كجا و هر لباس و پست و مقامي كه هستند از صفحه روزگار براند. خداوندا قلب امام عصر عجل تعالي فرجه الشريف را از ما راضي گردان و در ظهور آن حضرت تعجيل بفرما. آمين يا رب العالمين.
اگر شهادت نصيبم شد حقوقم را به پدرم بدهيد و همچنين از پدر بزرگوارم مي خواهم كتابهايم را به يكي از كتابخانه هايي كه اكثر مردم از آن استفاده مي كنند اهداء نمايند. مبلغ ده هزار تومان در دست پسرخاله ام آقاي مهرانفر دارم و 5000 تومان را به خودشان بخشيدم و بقيه را به پدرم بدهند.
خداحافظ اي امام خداحافظ اي امت اسلام و خداحافظ اي پدر و مادر مهربان و گرامي وعده ما جلو درب بهشت اگر خدا بخواهدبه اميد پيروزي اسلام بر كفر جهاني.