سوره لقمان

درس سوم تفسیر آیات 10 و11

اين آفرينش خدا است ، ديگران چه آفريده اند؟
بازدید : 1809
زمان تقریبی مطالعه : 7 دقیقه
تاریخ : 10 تیر 1401
درس سوم تفسیر آیات 10 و11

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ﴿۱۰﴾

آسمانها را بدون ستوني كه قابل رؤ يت باشد آفريد، و در زمين كوههائي افكند تا شما را به لرزه در نياورد، و از هر گونه جنبنده روي آن منتشر ساخت، و از آسمان آبي نازل كرديم، و به وسيله آن در روي زمين انواع گوناگوني از جفتهاي گياهان پر ارزش رويانديم.

هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۱﴾

اين آفرينش خداست، اما به من نشان دهيد معبوداني كه غير او هستند چه چيز را آفريده‏ اند؟ ولي ظالمان در گمراهي آشكارند. 

تفسيرآیات 10 و 11 سوره لقمان

اين آفرينش خدا است ، ديگران چه آفريده اند؟

به دنبال بحثى كه پيرامون قرآن ، و ايمان به آن در آيات گذشته بود در دو آيه مورد بحث از دلائل توحيد كه يكى ديگر از اساسى ترين اصول اعتقادى است سخن مى گويد.

در آيه نخست به پنج قسمت از آفرينش پروردگار كه پيوند ناگسستنى هم دارند (آفرينش آسمان ، و معلق بودن كرات در فضا و نيز آفرينش كوهها براى حفظ ثبات زمين ، و سپس آفرينش جنبندگان ، و بعد از آن آب و گياهان كه وسيله تغذيه آنها است ) اشاره مى كند.

مى فرمايد: (خداوند آسمانها را بدون ستونى كه قابل رؤ يت باشد آفريد) (خلق السماوات بغير عمد ترونها).

(عمد) (بر وزن قمر) جمع (عمود) به معنى ستون است ، و مقيد ساختن آن به (ترونها)، دليل بر اين است كه آسمان ستونهاى مرئى ندارد، مفهوم اين سخن آنست كه ستونهائى دارد اما غير قابل رؤ يت نيست ، و چنانكه پيش از اين هم در تفسير سوره رعد گفته ايم ، اين تعبير اشاره لطيفى است به قانون جاذبه و دافعه كه همچون ستونى بسيار نيرومند اما نامرئى كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته .

در حديثى كه (حسين بن خالد) از امام (على بن موسى الرضا) (عليهم السلام ) نقل كرده به اين معنى تصريح شده است ، فرمود: سبحان الله ، ا ليس الله يقول بغير عمد ترونها؟ قلت بلى ، فقال : ثم عمد و لكن لا ترونها: (منزه است خدا، آيا خداوند نمى فرمايد بدون ستونى كه آن را مشاهده كنيد؟ راوى مى گويد: عرض كردم آرى ، فرمود: پس ستونهائى هست ولى شما آن را نمى بينيد)!.

به هر حال جمله فوق يكى از معجزات علمى قرآن مجيد است سپس درباره فلسفه (آفرينش كوهها) مى گويد: (خداوند در زمين كوههائى افكند تا شما رامضطرب ومتزلزل نكند)(و القى فى الارض رواسى ان تميد بكم ).

اين آيه كه نظائر فراوانى در قرآن دارد نشان مى دهد كه كوهها وسيله ثبات زمينند، امروز از نظر علمى نيز اين حقيقت ثابت شده كه كوهها از جهات متعددى مايه ثبات زمين هستند.

- از اين نظر كه ريشه هاى آنها به هم پيوسته و همچون زره محكمى ، كره زمين را در برابر فشارهائى كه از حرارت درونى ناشى مى شود حفظ مى كند، و اگر آنها نبودند زلزله هاى ويرانگر آنقدر زياد بود كه شايد مجالى به انسان براى زندگى نمى داد.

- و از اين نظر كه اين قشر محكم در برابر فشار جاذبه ماه و خورشيد مقاومت مى كند كه اگر كوهها نبود، جزر و مد عظيمى در پوسته خاكى زمين به وجود مى آمد كه بى شباهت به جزر و مد درياها نبودند و زندگى را بر انسان ناممكن مى ساخت .

- و از اين نظر كه فشار طوفانها را در هم مى شكند، و تماس هواى مجاور زمين را به هنگام حركت وضعى زمين به حداقل مى رساند و اگر آنها نبودند صفحه زمين همچون كويرهاى خشك در تمام طول شب و روز صحنه طوفانهاى مرگبار و بادهاى در هم كوبنده بود.

حال كه نعمت آرامش آسمان به وسيله ستون نامرئيش ، و آرامش زمين به وسيله كوهها تامين شد نوبت به آفرينش موجودات زنده و آرامش آنها مى رسد كه در محيطى آرام بتوانند قدم به عرصه حيات بگذارند، مى گويد: (و در روى زمين از هر جنبنده اى منتشر ساخت ) (و بث فيها من كل دابة ).

تعبير به (من كل دابة )، اشاره به تنوع حيات و زندگى در چهره هاى مختلف است از جنبندگانى كه از كوچكى با چشم عادى ديده نمى شوند و سرتاسر محيط ما را پر كرده اند گرفته ، تا جنبندگان غولپيكرى كه عظمت آنها انسان را در وحشت فرو مى برد.

همچنين جنبندگان به رنگهاى مختلف و چهره هاى كاملا متفاوت ، آبزيان و هوا زيان ، پرندگان و خزندگان ، حشرات گوناگون و مانند آنها كه هر كدام براى خود عالمى دارند، و مساءله حيات را در صدها هزار آئينه منعكس مى سازند.

اما پيدا است كه اين جنبندگان نياز به آب و غذا دارند، لذا در جمله هاى بعد به اين دو موضوع اشاره كرده مى گويد: (از آسمان آبى فرستاديم و به وسيله آن در روى زمين ، انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم ) (و انزلنا من السماء ماء فانبتنا فيها من كل زوج كريم ).

به اين ترتيب اساس زندگى همه جنبندگان ، مخصوصا انسان را كه آب و گياه تشكيل مى دهد بيان مى كند، سفره اى است گسترده با غذاهاى متنوع در سرتاسر روى زمين كه هر يك از آنها از نظر آفرينش ، دليلى است بر عظمت و قدرت پروردگار.

قابل توجه اينكه در بيان آفرينش سه قسمت نخست ، افعال به صورت غائب ذكر شده ، ولى به مساءله نزول باران و پرورش گياهان كه مى رسد، افعال را به صورت متكلم بيان كرده مى فرمايد: (ما از آسمان آبى فرستاديم ، و ما در زمين گياهانى رويانديم ).

اين خود يكى از فنون فصاحت است كه به هنگام ذكر امور مختلف ، آنها را در دو يا چند شكل متنوع بيان كنند تا شنونده هيچگونه احساس خستگى نكنند، بعلاوه اين تعبير نشان مى دهد كه نزول باران و پرورش گياهان مورد توجه خاصى بوده است .

اين آيه بار ديگر به (زوجيت در جهان گياهان ) اشاره مى كند كه آن نيز از معجزات علمى قرآن است ، چرا كه در آن زمان ، زوجيت (وجود جنس نر و ماده ) در جهان گياهان بطور گسترده ثابت نشده بود، و قرآن از آن پرده برداشت (شرح بيشتر پيرامون اين مساله را مى توانيد در جلد 15 ذيل آيه 7 سوره شعراء مطالعه فرمائيد).

ضمنا توصيف زوجهاى گياهان به (كريم ) اشاره به انواع مواهبى است كه در آنها وجود دارد.

بعد از ذكر عظمت خداوند در جهان آفرينش ، و چهره هاى مختلفى از خلقت روى سخن را به مشركان كرده و آنها را مورد باز خواست قرار مى دهد، مى گويد: (اين آفرينش خدا است ، اما به من نشان دهيد معبودانى كه غير او هستند چه چيز را آفريده اند)؟! (هذا خلق الله فارونى ما ذا خلق الذين من دونه ).

مسلما آنها نمى توانستند ادعا كنند هيچيك از مخلوقات اين جهان مخلوق بتها هستند، بنابر اين آنها به توحيد خالقيت معترف بودند، با اينحال چگونه مى توانستند شرك در عبادت را توجيه كنند، چرا كه توحيد خالقيت دليل بر توحيد ربوبيت و يگانگى مدبر عالم ، و آنهم دليل بر توحيد عبوديت است .

لذا در پايان آيه ، عمل آنها را منطبق بر ظلم و ضلال شمرده مى گويد: (ولى ظالمان در گمراهى آشكارند) (بل الظالمون فى ضلال مبين ).

مى دانيم (ظلم ) معنى گسترده اى دارد كه شامل قرار دادن هر چيز در غير محل مى شود، و از آنجا كه مشركان عبادت و گاه تدبير جهان را در اختيار بتها مى گذاشتند مرتكب بزرگترين ظلم و ضلالت بودند.

ضمنا تعبير فوق اشاره لطيفى است به ارتباط (ظلم ) و (ضلال )، زيرا هنگامى كه انسان موقعيت موجودات عينى را در جهان نشناسد، يا بشناسد و رعايت نكند و هر چيز را در جاى خويش نبيند، مسلما اين ظلم سبب ضلالت و گمراهى او خواهد شد.

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه