روز سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه مولودی که وجودش عالم بشریت را الی الابد دچار حیرت نموده، در خاندان رسالت پا به عرصه هستی نهاد؛ هفت سال در مهد تربیت نبوت رشد یافت و تمام اسرار رسالت و ولایت بوسیله پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله؛ آن فرد اکمل بشریت بوجود مقدس اش تلقین گردید. مربّی حسین علیه السلام آنچنان قوی العزم و دارای نیروی ولایت مطلقه بود که توانست چنان شخصیتی را تربیت کند که پس از قرن ها تمام جهانیان در برابر بزرگی و جلالت او زانو به زمین زنند؛ سفینة النجاتی که نقطه اتصال تمام خوبی ها است.
استقامت و پایداری
استقامت و پایداری در راه آرمانهای انسانی و امور متعالی از والاترین آموزشهای مدرسه حسینی است که جز با استقامت و پایداری نمی توان حقی را بر پاداشت و در برابر سختی عقب ننشست و در برابر هوا و هوس آلوده نگشت. آن بزرگوار می فرماید: «در برابر آنچه برایت سخت و ناخوشایند است، اما تو را بر حق نگه می دارد پایداری کن، و در آنچه برایت مطلوب و خوشایند است اما هوا و هوس تو را بدان سوی می کشد استقامت بورز.
حسین علیه السلام پرورده علی علیه السلام مظهر تام صبر قرآنی است. و از او آموخته است که چگونه در زندگی استقامت ورزد و صبر پیشه کند.(1)
نقل شده در شب عاشورا، زینب علیهاالسلام یکی دو نوبت نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد، یک بار آن قدر گریه کرد که بر روی دامن برادر بیهوش شد و حسین علیه السلام اینگونه زینبش را آرام می کند:
«لایذهبن حلمک الشیطان؛ خواهر عزیزم! مبادا وسوسه شیطانی بر تو مسلط شود و حلم را از تو برباید!»(2)
زندگی و نهضت حسینی بر پایه استقامت و پایداری شکل یافت و هر چه آزمون ها و بلاها بیشتر و سخت تر شد پایداری و استقامت حسین علیه السلام افزونتر و والاتر شد.
نقل کرده اند که آخرین مناجات حسین علیه السلام آن اسوه پایداری و استقامت چنین بود:
«ای پروردگاری که جز تو خدایی نیست، در برابر قضا و قدر تو شکیبایم، ای فریادرس دادخواهان که جز تو پروردگار و معبودی نیست، بر حکم و تقدیر تو شکیبایم، ای فریادرس آن که او را فریادرسی نیست!»(3)
تواضع و فروتنی
سیر به سوی کمالات و فضائل انسانی در بستر تواضع خالصانه محقق می گردد و در مدرسه حسینی اساس بر این اصل استوار است که انسان هیچ چیز را از خود ندانسته ، به تواضع نائل گردد و خود را بالاتر و برتر از دیگران نبیند و با انسان ها از سر کرامت ایشان رفتار نماید. سلوک و رفتار حسین علیه السلام سرشار از جلوه های زیبایی تواضع است.
روایت شده است که روزی امام حسین علیه السلام بر گروهی از مستمندان گذشت که سفره ای حقیرانه برپا کرده بودند و از تکه هایی نان که در آن گرد آورده بودند می خوردند. چون حسین علیه السلام را دیدند، او را به همنشینی و هم سفره شدن دعوت کردند. پس آن حضرت درودشان گفت و در کنارشان نشست و با آنان هم غذا شد و فرمود: «إنَّ اللهَ لایُحِبُّ المُتَکَبِّرِینَ [المُستَکبِرینَ]» همانا خداوند گردنفرازان [گردنکشان] را دوست ندارد.
آن گاه به آنان گفت: « شما مرا به خوان میهمانی خود دعوت کردید و من اجابت کردم، آیا دعوت مرا می پذیرید؟» گفتند: « آری، ای فرزند رسول خدا». پس برخاستند و همراه آن حضرت به منزل او رفتند و حسین علیه السلام از همسرش رباب خواست تا آنچه در خانه دارند برای آن میهمانان فراهم نماید.(4)
وفاداری و امانتداری
انسانیت انسان به وفاداری و امانتداری اوست، و کمال و سعادت او به میزان کمالی است که در این امر بدان دست یافته است. این امر در مدرسه حسینی چنان با اهمیت و اساسی تلقی می گردد که در تمام احوال و سلوک حسینی مبتنی بر وفاداری و امانتداری بود، حتی بر پیمان برادر با معاویه و صلحنامه منعقد شده پایدار ماند و خلاف عهد و پیمان عمل نکرد.(5)
شاگردان مدرسه حسین علیه السلام نیز چه زیبا امتحان وفاداری خود را با درجه عالی پاس کردند؛ آنها در شب عاشورا که امام علیه السلام ضمن ایراد خطبه ای به یاران خود اجازه داد بروند؛ چنین پاسخ دادند:
به خدا سوگند اگر از تو جدا نمی شویم، جانهای ما فدایت، با چنگ و دندان تو را حفظ می کنیم و چون کشته شویم به عهد خود وفا کرده ایم و تکلیف خویش را ادا نموده ایم.
آری شاگردان مدرسه حسین علیه السلام ، وفاداری و امانتداری را بر همه چیز مقدم دانستند.
سیر به سوی کمالات و فضائل انسانی در بستر تواضع خالصانه محقق می گردد و در مدرسه حسینی اساس بر این اصل استوار است که انسان هیچ چیز را از خود ندانسته ، به تواضع نائل گردد و خود را بالاتر و برتر از دیگران نبیند و با انسان ها از سر کرامت ایشان رفتار نماید
سخن از حسین علیه السلام و کمالاتی که به وسیله آنها به خدا رسید در این مجال اندک قابل احصاء و بیان نیست. سلوک حسینی میزانی است نیکو در آموختن تواضع و فروتنی و دستیابی به افضل فضائلی که در بستر این کمال انسانی تدارک گردیده و نصیب انسان می شود.
به سبب امام حسین علیه السلام، دو چیز به انبیاء عطا شده است:
اول اینکه آن حضرت مقتدای آنان بود در مصیبت، پس به هر مصیبتی می رسیدند تأسی به او می کردند در صبر کردن!
دوم اینکه از برای ایشان فرج حاصل می شد در وقت تلفظ به اسم حسین علیه السلام، چنانکه روایت شده:
«اول: قبول توبه آدم در وقتی اسماء خمسه را به او تعلیم نمودند.
دوم: نوح کشتیش بر جودی مستقر شد.
سوم: زکریا را بشارت به یحیی دادند.
چهارم: یونس از شکم ماهی نجات یافت.
پنجم: کشف ضرّ ایوب شد.
ششم: فدا از برای اسماعیل آمد.
هفتم: یوسف از چاه نجات یافت،
هشتم: یعقوب به وصال یوسف رسید!
چون همه ایشان در هنگام شدت امر متوسل به اسماء خمسه شدند و چون گفتند بحق الحسین دعای ایشان مستجاب گردید».(6)
پی نوشت:
1) مدرسه حسینی، مصطفی دلشاد تهرانی، انتشارات دریا، ص148.
2) حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ص234.
3) عبدالرزاق الموسوی المقرم، مقتل الحسین، ص357.
4) بحارالانوار، ج44،ص189.
5) انساب الاشراف، ج3، ص 366.
6) حسین را نیکو بشناسیم، مرکز پرورش اسلامی جوانان، ص160.
فرآوری: فاطمه زین الدین
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان