کلياتي از حلال و حرام و واجبات شرعي و بيان گناهان كبيره از زبان امام رضا (ع)

بازدید : 4539
زمان تقریبی مطالعه : 5 دقیقه
تاریخ : 17 شهریور 1391
کلياتي از حلال و حرام و واجبات شرعي و بيان گناهان كبيره از زبان امام رضا (ع)

روايت شده که مأمون، فضل بن سهل ذوالرياستين را نزد امام رضا عليه‏السلام فرستاد و به آن حضرت گفت: من دوست دارم کلياتي از حلال و حرام و واجبات شرعي و سنتها برايم فراهم کني، زيرا تويي حجت خدا بر خلقش و تويي معدن علم. امام رضا عليه‏السلام دوات و کاغذ خواست و به فضل فرمود بنويس: 
بسم الله الرحمن الرحيم. بس است ما را گواهي به اينکه شايسته پرستشي نيست جزء الله. يکتا و پناه نيازمندان است، همسر و فرزندي نگرفته، پاينده و شنوا و بينا، توانا و بر جا و جاويدان است، نور است. دانايي است که ناداني ندارد، توانايي که درنماند، بي‏نيازي که نياز پيدا نمي‏کند، عادلي که ستم نکند. هر چيز را آفريده و چيزي چون او نيست، شبيه و ضد و مانند و همتا ندارد. و گواهم که محمد صلي الله عليه و آله بنده و فرستاده و امين او است، و برگزيده از خلق او است. سيد فرستاده شدگان از سوي خدا و خاتم پيغمبران و افضل جهانيان است. پس از وي پيغمبري نيست و دينش را تبديل و دگرگوني نباشد. و گواهم که هر آنچه محمد صلي الله عليه و آله آورده همان حق آشکار است، آن را باور داريم، و همه کساني را که 
 پيش از او گذشته‏اند از رسولان و پيغمبران و حجتهاي خدا. و تصديق داريم به کتاب صادقش که «بيهوده را پيش و پس (از هيچ سو و هيچ گونه) در آن راهي نيست، فرود آمده از خداي دانا به حقايق ستوده است». و به اينکه کتاب او گواه است بر همه کتب، و از آغاز تا انجامش همه حق است. به آيات محکم و متشابه آن، و خاص و عام آن، و وعده و تهديد آن، و ناسخ و منسوخ و همه‏ي خبرهاي آن ايمان داريم و اين که احدي از مخلوقات نتواند همانندش بياورد. و گواهيم که دليل و حجت پس از وي علي اميرالمؤمنين است که سرپرست امور مسلمانان و سخن گوي از قرآن و دانا به احکامش بود. او برادر و جانشين و وصي پيامبر بود، آنکه مقامش نسبت به او چون مقام هارون بود نسبت به موسي: علي بن ابي‏طالب اميرمؤمنان و امام متقيان، و پيشواي بزرگان نامور، رئيس و بزرگتر مؤمنين، و افضل اوصياء پيامبران بود، و پس از وي حسن و حسين عليهماالسلام بودند يکي بعد از ديگري تا امروز، خاندان رسول و عالمتر از همه به کتاب و سنت و عادلتر در قضاوت و سزاوارتر به امامت در هر عصر و زمان. گواهيم که آنان عروةالوثقي (وسيله‏ي محکم براي رستگاري) و پيشوايان هدايت و حجت بر اهل دنيا هستند تا خدا زمين و کساني که برآنند به ارث برد. (يعني تا پايان روزگار) که او بهترين وارثان است، و گواهيم که هر که مخالفت آنهاست گمراه و گمراه کننده و تارک حق و هدايت است، و به اينکه آنان بيان کننده‏ي قرآن و ناطقي شيوا از طرف رسولند، هر که بميرد و آنها را با نام خودشان و نام پدرانشان نشناسد و ولايتشان را نپذيرد مانند مردن عهد جاهليت (پيش از اسلام و نامسلمان) مرده است. و گواهيم که دين آنها پارسايي و پاکدامني و راستي و صلاح و کوشش [در عبادت و طاعت]  و اداي امانت به نيکوکار و بدکار و طول سجود و شب زنده‏داري و دوري از کارهاي حرام و انتظار فرح است با صبر، و معاشرت و مصاحبت نيکو و خوش همسايگي و نيکي کردن و بي‏آزاري و گشاده‏رويي و نصيحت و خيرخواهي و مهرباني به مؤمنان...[1]  و دوستي اولياء خدا و دوستانشان و دشمني دشمنهايشان و بيزاري از آنها و از پيشوايانشان. خوشرفتاري با پدر و مادر اگر چه مشرک باشند، اما از آنها پيروي مکن و در دنيا با آنها به خوشي معاشرت کن، زيرا خداي تعالي مي‏فرمايد: «مرا شکرگزار و پدر و مادرت را که بازگشت همه به پيشگاه من است، و اگر تو را وادار کنند که چيزي را با من شريک گرداني که علم بدان نداري [و حقيقت ندارد]  از آنها پيروي مکن»[2] .

اميرالمؤمنين عليه‏السلام [در اين موارد]  فرمود: [مطيعان افراد ظالم و کافر]  براي آنان روزه نداشتند و نماز نگزاردند ولي پيروان را به معصيت و نافرماني خدا واداشتند و آنها هم پيروي کردند، سپس فرمود: من رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم مي‏فرمود: هر که بر خلاف طاعت خدا -جل‏وعز - از مخلوقي اطاعت کند کافر شده و معبودي جز خدا گرفته است... 
ايمان به جا آوردن واجبات و دوري از محرمات است، ايمان شناخت به دل و اقرا به زبان و عمل با اعضاي بدن است... 
و لازم است اجتناب از گناهان کبيره و آنها عبارت است از: 1- کشتن کسي که خدا حرام کرده است 2- مي‏خواري 3- عقوق پدر و مادر 4- گريز از جبهه جهاد 5- خوردن مال يتيم به ناحق 6-خوردن مردار، و خون و گوشت خوک، و قرباني که براي غير خدا کشته شده بي‏ضرورت خوردنش 7- خوردن ربا و مال حرام پس از روشن شدن حرام بودنش 8- قمارکردن 9- کم فروشي با ترازو يا پيمانه 10- زنان پاکدامن را متهم کردن 11- زنا 12- لواط (همجنس‏گرايي) 13- گواهي ناحق 14- نوميدي از رحمت و فرج الهي 15- ايمن شدن از مکر خدا (اين دو صفت حال اميد و بيم را در انسان ايجاد مي‏کند و از يأس يا غرور نگاه مي‏دارد) 16- نااميدي از بخشش و رحمت خدا 17- کمک به ظالمان  و ميل کردن به آنان 18- قسم دروغ 19- حبس بدهي براي غير تنگدست گرفتار 20- تکبر 21- کفر 22- اسراف (زياده‏روي در خرج کردن) 23- تبذير (تلف کردن بي‏جاي مال) 24- خيانت 25- کتمان شهادت 26- کارهاي لهو که [انسان را]  از ياد خدا باز مي‏دارد مانند غنا و تار زدن 27- اصرار بر گناهان صغيره (پياپي انجام دادن کارهاي کوچک)، اينهاست اصول دين، و الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي نبيه و آله و سلم تسليما.

تحف العقول، 445-437

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه