اشعار و نوحه هاي امير عباسي
شد خزان در جوانی بهارم همدمی غیر از اشکم ندارم
ظلمِ کافر آتشم زد زهر همسر آتشم زد
لیکن از اینها فزونتر داغ مادر آتشم زد
من غریبم...
*آتش غم زد از دل شراره مثل بابا جگرم شد پاره پاره
در غریبی ناله دارم سر به خاکِ غم گذارم
دارم این دَم بین حجره تشنه لب جان می سپارم
من غریبم...
*همچون لاله پژ مردن چه سخت است
تشنه لب جان سپردن چه سخت است
آه از اندوه و غوغا قتلگاه و خیل اَعداء
شد لبش چون چوب خشکی
از عطش فرزند زهرا(س)
من غریبم...
(زمزمه - به سبک ای گل وفا حسین...) |
|
زَنَد گلِ امام رضا میان حجره دست و پا
شده زمین کاظمین ز داغ او چو کربلا
حجّت خدا جواد یوسف رضا جواد کشته ی جفا جواد
جانِ ما فدایِ تو...
*سرشک غم شده روان بهار تو شده خزان
تویی همان که چون حسین به کام تشنه داده جان
عاقبت شدی فدا از جفای اَشقیاء ای گل امام رضا
جان ما فدای تو...
* زِ روضه های کربلا غمِ تو را نشانه بود
تنت غریب و بی کفن به رویِ بام خانه بود
مقتدای عالمین ای شهید کاظمین جلوه ی غمِ حسین
جان ما فدای تو...
*زدن به جسمِ جدِّ تو به قتلگه چه ساده بود
تن شهیدِ کربلا به موج خون فتاده بود
زندگیِ من حسین پاره پاره تن حسین شاه بی کفن حسین...
می کشی مرا حسین...
(زمزمه ی روضه) |
|
جواد الائمّه شده کشته ز کینه دوباره شد عزادار شهیده ی مدینه
به دل سوزِ شرر دید رضا داغ پسر دید
واویلا...
گلِ امامِ هشتم به احوال پریشان شهید راه اسلام شده با لبِ عطشان
به بزم سوگ لاله زند فاطمه (س)ناله
از آن زهر کاری چه ناله ها زدی تو به حُجره بمیرم که دست و پا زدی تو
شود جان به فدایت فدایِ ناله هایت
غَمَت گشته جاری کرانه تا کرانه تنت بی کفن ماند به رویِ بام خانه
شده زنده برامان غمِ شاهِ شهیدان
به قتلگه فتاد و ، سری به تن ندارد زند فاطمه(س) ناله، حسین کفن ندارد
دگر جان شده بر لب امان از دل زینب
(زمینه سنتی - نوحه) |
|
|
*آه و واویلا صد آه و واویلا زهرِ کینه شد ، قاتلِ مولا
گشته ای مردم ، پژ مرده و پرپر لاله ی سرخِ گلشنِ حیدر
در میانِ حجره دست و پا می زد با لبِ عطشان ناله ها می زد
از جفای آن بد طینتِ ناکام پیکرش مانده بی کفن بر بام
لیکن از بال و پرِ ، پرنده ها سایبان دارد پیکرِ مولا
دل بسوزد بر آن سیّدِ عطشان بی سر و مجروح،بی کفن ،عریان
یا ذبیح الله،مَولایَ ثارالله ... یوسف زهرا(س)،ابی عبدالله
(مرثیه - زمینه سنتی) |
|
(مرثیه - واحد سنتی) |
|
در عزایت ای گل خیر النساء(س) حضرت سلطان شده صاحب عزا
حبّ تو آغشته با آب و گِلم نام زیبای تقی ذکر دلم
گشته جاری اشک غم از دیده ها در عزایت یا جواد ابنُ الرّضا
عشق رویت در سرشت عاشقان کاظمین تو بهشت عاشقان
نذر وادیِ غمت جان و تنم سائلِ بابُ المرادِ تو منم
حجت اللّهی و رکنِ عدل و داد یا جواد و یاد جواد و یا جواد
ای فدای روضه ی جانسوز تو آهِ جانسوز شرر افروز تو
در میان حجره ای در بسته ای تشنه و بی جان و دل شکسته ای
زهر کینه شعله بر جانت زده عالم از سوز دلت آتشکده
ای به قربانِ تو و سوزِ دلت همدمت گردیده آقا قاتلت
ای به قربان طنینِ یا ربت فاطمه(س)یا فاطمه(س)ذکر لبت
روضه ات سوزی به سینه می دهد اَشهدت بوی مدینه می دهد
نور هر قلبی ز خورشید ولاست کاظمینت بهر ما چون کربلاست
شد عطش غالب به جسم و جان تو یا حسین،ذکرِ لبِ عطشان تو
حجره ات گردیده وادیِ بلا زنده داغ شهید کربلا
او که لب تشنه به گودالِ شرف داده جان بهر رسیدن بر هدف
او که غرق نیزه و شمشیر بود نعره های قاتلش،تکبیر بود
او که پیش چشم زینب،خواهرش جلوه گر شد بر سرِ نیزه ، سرش
(زمینه) |
|
میزد جوون امام رضا میون حجره دست و پا
زنده شده داغ روضه ی علی اکبر لیلا
زهر جفا شعله ها میزد به پیکر مولای ما
پیچیده تو وادیّ بغداد عطر نوای یا زهرا(س)
مرثیه میخونیم با ناله ما همه
رو چِشا اشک غم رو لبا زمزمه
جواد الائمه عزیز فاطمه(س)
خراب این غم گردیدم و مستِ سبوی کاظمین
کبوترِ دلِ من آقا پر زده سوی کاظمین
تا دمِ مردن هستم آقا سائل کوی کاظمین
عطر بهشتی داره خیلی شمیم و بوی کاظمین
کاظمین شاهدِ ناله ها میزدی
از عطش تو حجره دست و پا میزدی
جواد الائمه ...
خدا رو شکر که تنها بودی میون حجره ای آقا
بعدِ شهادت هم بردنِت به بامِ خانه یا مولا
سایبون پیکر پاکت بال و پرِ پرنده ها
بیا یه قدری گریه کنیم برا شهید کربلا
امون از غربت ذبیحِ بی کفن
یوسفِ خونیِ پاره پاره بدن
یا حسین یا حسین یا حسین
(واحد) |
|
عزای جواد الائمّه رسیده ناله دارد مادری قامت خمیده
واویلا واویلا...
در دلها گشته به پا شور قیامت یا حجّت بن الحسن سرت سلامت
واویلا واویلا...
زهرِ کینه زد آتش بر جسم و جانش آزرده شد از جفا روح و روانش
واویلا واویلا...
ام الفضلِ ملعونه همراهِ اَعداء کف می زد با ناله ی جانسوز مولا
واویلا واویلا...
سر بر خاکِ حجره ی غربت گذارد با ناله ی یا حسین جان می سپارد
واویلا واویلا...
عطش شده غالب بر سبط پیمبر گویا اشکش شد جاری در غم اصغر(ع)
واویلا واویلا...
شش ماهه ای که از رویِ دستِ بابا با تیرِ سه شعبه شد زائرِ زهرا(س)
(واحد) |
|
جلوه ی جودی و عدل و دادی
پور سلطانی و حق نهادی
من چه گویم به وصفِ مقامت
مظهرُ الَّه امامِ جوادی
ای بر دو عالم مولا ای نور چشم بابا ای غصّه دارِ زهرا(س)
یا سیّدی یا مظلوم ...
سرورِ عرصه ی عالمینی لاله ی مشهدِ کاظمینی
غربتت غربتِ فاطمی و روضه ات روضه های حسینی
در بین حجره آقا با ناله و با آوا تو میزدی دست و پا
یا سیّدی یا مظلوم ...
جان سپردی و بعد از شهادت اثر زهر غم بر بدن بود
پیکر تو روی بامِ خانه ماند و همچون حسین ، بی کفن بود
شد بالِ آن طایران بر پیکرت سایبان
وای بر شهیدِ عطشان
یا سیّدی یا مظلوم...
(واحد) |
|
ما همه عبدِ تو یا جوادیم
نشسته پشتِ باب المرادیم
سائلیِ درِ تو به خدا عزّته
بهشت ما نوکرا روضه و هیئته
بی تو بودن برا ما بد تر از ذلّته
ذکر تو بر لب زمزمه دلبر و دلدار همه اَدرکنا یبن فاطمه(س)
یا مولا یا اِبن الرّضا...
شد آقا از غم بر پا
بین حجره محشر کبری
شده همه دو سرا شیون زمزمه
به یاد تو شد خراب حال و روز همه
برای تو گریه کرد مادرت فاطمه
شنیدم ای شمسِ هُدا امّ الفضل از ظلم و جفا میخندید بر اشک شما
واویلا یا اِبن الرضا...
وای از دردِ بدونِ حَدِّت زنده شد باز روضه ی جَدِّت
ای که زدی دست و پا بین حجره آقا
بیا کنیم گریه بر سبطِ خیر النسا(س)
که غرق خون بود تنش بی کفن به صحرا
گودال و تیغ و نیزه ها زینب و اشک بچّه ها آتیش و دود و خیمه ها
ثارا.. مولا یا حسین...
(واحد) |
|
عبدِ حریم تو ای مولای عالمینیم از همین هیئت آقا زائر کاظمینیم
این الرضا یا مولا...
ما از ازل آقا جان ، دل بر ولایت داریم چون سائلان نشسته ، دمِ باب المرادیم
یا جوادُ الائمّه ، فدای سوزِ آهت یک حجره ی در بسته ، گردیده قتلگاهت
عیان شد در غریبی دردِ نهانت آقا زهرِ جفا زد آتش ، بر جسم و جانت آقا
همدم اشک و آه و سوزِ شرر شدی تو مثلِ بابا در غربت ، پاره جگر شدی تو
از ظلم و بی وفایی ، پرپر چو لاله بودی کنیزان غرقِ شادی تو غرقِ ناله بودی
امّ الفضلِ ملعونه ، بر تو ستم روا کرد دلِ محبّینت را با یادت غَمسَرا کرد
با لبِ تشنه آقا چون جانِ تو فدا شد زنده دوباره داغِ شهید کربلا شد
آن شهیدی که گردید ، چون گل به مقتل پرپر با ناله ی جانسوزِ حسین غریبِ مادر
آن شهیدی که سرش از پیکرش جدا شد راسِ مقدّسِ او هلال نیزه ها شد
(زمینه-شور) |
|
|
*جوون امام رضایی معدنِ جود و سخایی
غریبِ وادی عشق و همه ی هستیِ مایی
با دعای تو ایشالّا ای گل باغ حسینی بشم آخرِش منم از سائلایِ کاظمینی
نشستم دمِ باب المراد مددی یا امامِ جواد
مولانا جواد الائمّه...
*تو دلم شده نمایان جَلَواتِ ماتم تو آتیشِ جون و دلِ من سوزِ روضه ی غمِ تو
شنیدم با لبِ عطشان جون دادی میون حُجره قاتِلِت مشغول شادی تو بودی درونِ حجره
کبود از زهرِ سیمای تو یا زهرا(س)ذکر لبهای تو
مولانا جوادالائمّه...
اون شهیدی که لَباش شد مِثِه چوبِ خشک به صحرا
اَمون از قحطیِ آب و اَمون از ناله ی زهرا(س)
پسرم رو در خون کشیدن با لبِ تشنه سر بُریدن
ثارالله...ثارالله...ثارالله
(شور) |
|
شرر غم تو آقا زده آتیش به دلِ من
مهر پاکِت یبن زهرا(س) همه ی آب و گِلِ من
به خدا همتا نداره جود و هم عنایت تو
تو جوادی و من هستم سائل کرامتِ تو
جوون امام رضایی همه ی هستی مایی
با دعای تو آقا جون دل میشه کرببلایی
مولانا جواد الائمه ...