انقلاب در حال صدور بوده، هست و خواهد بود. این تاثیر را از همان ابتدای پیروزی انقلاب بر کشورهای گوناگون می توان مشاهده کرد و امروزه ان به صورت ویزه در بطن جریان بیداری اسلامی می یابیم
حضرت امام خمینی (ره) برای نخستین بار توانست گفتمان بیداری اسلامی را تبدیل به «عمل سیاسی » کرده و نه تنها آن را وارد حوزه عمل همه توده های مسلمان، بلکه وارد خاطر جمعی همه مستضعفان جهان کند. عجین نمودن حافظه جمعی با گفتمان بیداری اسلامی که از ضمیر روشن و آگاه و نفَس مسیحایی حضرت امام(ره) سرچشمه می گرفت، توانست در مدتی بسیار کم دستاوردهای کلانی برای جامعه اسلامی وجامعه بشری به بار آورد. نخستین ومهم ترین دست آورد آن بود که گفتمان بیداری اسلامی از یک خرده گفتمان تبدیل به گفتمان مسلط شد.
این حرکت اما، هیچ گاه به آسانی صورت نگرفت، بلکه گفتمان های مزاحم ورقیب، همواره درپی تنگ کردن عرصه برای آن بوده اند. گفتمان بیداری که به وسیله حضرت امام مهندسی شده بود، یک جریان مقطعی نبود، بلکه یک حرکت تاریخی بود که در طول تاریخ ادامه خواهد داشت و جاودانه خواهد ماند.
حضرت امام خمینی (ره) برای نخستین بار توانست گفتمان بیداری اسلامی را تبدیل به «عمل سیاسی » کرده و نه تنها آن را وارد حوزه عمل همه توده های مسلمان، بلکه وارد خاطر جمعی همه مستضعفان جهان کند
ایران به عنوان یک کشور به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر بر تحولات بینالمللی اثر گذار بوده است. این ویژگیها باعث شده که کشورمان منطقهگرایی را محور سیاست خود قرار دهد. ایران توانست در زمینههای تاثیرگذاری فکری، صدور تفکر مقاومت و مبارزه با استعمار نوین و استبداد و بازگشت به اسلام در ادوار مختلف به نوعی اعمال مدیریت کند. مدیریت کشورهای تازه استقلال یافته عربی و اسلامی، به ترتیب در جریان مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و نهضت 15 خرداد 42 از نمونه های تاریخی نقش هدایتگری ایران است. در این مقاطع جریان تاثیرگذار جدایی از سیاستهای دولت و حاکمان بود، که از ناحیه علمای دین و روشنفکران مذهبی و بعضاً ملی مدیریت میشد. چرا که در این مقاطع به ویژه در عصر پهلوی دولت بیشتر از بیرون (پیروی از مدل آتاتورک در ترکیه) الگو میگرفت. از این رو تاثیرگذاری در این دوره تاریخی محدود به منطقه و به خصوص کشورهای اسلامی بود.
الگویی که با وجود هژمونهای برونزا و مداخلهگر مزاحم توانست به تقویت موقعیت و توسعه نفوذ خود ادامه دهد و حوزه نفوذ منطقهای خود را به حوزه جهانی اسلام ارتقا دهد. ایران نوین در شرایط فعلی نظم نوینی را نوید میدهد که بنیادهای معادلات سیاسی و امنیتی موجود را در اشکال نرم و سخت با چالشهای جدی و بیسابقه مواجه کرده است. بیداری اسلامی به عنوان یک پدیده متاثر از نهضت فکری جمهوری اسلامی در عصر حال در قالب یک جنبش اجتماعی، سازمانی و نهادهای نظامی مدعی رخ نموده است. این جریان در عرصه منازعات سیاسی و امنیتی علاوه بر اینکه موجودیت و نفوذ خود را به اثبات رسانیده است، میرود تا به قدرت بلامنازع نقش آفرین در سطح جهانی تبدیل شود.
ایران به عنوان یک کشور به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئوکالچر بر تحولات بینالمللی اثر گذار بوده است. این ویژگیها باعث شده که کشورمان منطقهگرایی را محور سیاست خود قرار دهد. ایران توانست در زمینههای تاثیرگذاری فکری، صدور تفکر مقاومت و مبارزه با استعمار نوین و استبداد و بازگشت به اسلام در ادوار مختلف به نوعی اعمال مدیریت کند
تاریخ گواه است که حركت ایرانیان در طول تاریخ همیشه همراه با تفكر و تأمل بوده و در صحنه جهانی حضوری آگاهانه داشته اند. بخشهایی از تاریخ ایران به خوبی نشان میدهد که ایرانیان در ادوار مختلف در عرصههای گوناگون سرآمد بودند و صراط ها و راههای جدیدی را نیز برای بشر نشان دادهاند.
قبل از اسلام دنیا در دست 2 امپراطوری روم و ساسانی بود و این 2 قطب قدرتمند برای دنیا تعیین تكلیف میكردند.
در دوران پس از اسلام ایرانیان كه یكتاپرست بودند و به فنون اداره كشور آشنایی داشتند و از تمدن غنی نیز برخوردار بودند در مواجهه تفكر اسلامی با آغوش باز پذیرای آن شدند كه حاكی از پختگی در نهان آنها بود. ایرانیان تفكر اسلامی را مطابق فطرت خود یافتند و این مسئله در كنار برخی بیعدالتیها و مسائل اجتماعی سبب شد روح بلند این ملت به سادگی اندیشه اسلامی را بپذیرد و هضم كند و تمدنی آراسته با تفكر اسلامی را ایجاد نماید. تمدن اسلامی در دوران حیات اجتماعی ایرانیان و در زمان علو اندیشه و فرهنگ اسلامی در این سرزمین باروری گسترده ای در زمینههای مختلف یافت در حالی که در این برهه شاهد نوعی سكوت در علم و اندیشه غربی از قرن ششم تا دهم میلادی بودیم.
در طول دو قرن دنیای اروپا تحت تأثیر متفكران اسلامی همچون ابنسینا و ابنعربی قرار گرفت و نحلههای مختلفی متأثر از این شخصیتهای بزرگ ایجاد شد و تمدن اسلامی فروغ خود را در ساحت غرب گستراند و به مرور زمان آنها نیز در سایه اندیشههای عالمان اسلامی به رشد علمی دست یافتند اما در بلاد اسلامی به دلایل مختلف داخلی و خارجی حركت بالنده دچار فرود شد و نتوانست مسیر خود را ادامه دهد.
پس از عصر صفویه بار دیگر به دلایل داخلی و خارجی و شكلگیری تفكر استعماری در صحنه بینالمللی تمدن اسلامی دچار ركود شد اما جنبش مشروطه علامت خوبی بود كه جرقه بیداری فكری را زد . علمای دینی علمدار این تفكر بزرگ بودند كه شرایط را تغییر میداد، اما جنبش مشروطه نیز در سایه تغییر شرایط رنگ باخت و به دلیل برخی تلاشهای بیرونی و فعالیتهای جریان غربزده داخلی راه به بیراهه برد و همه تلاشهای مصلحان اجتماعی و بزرگان دینی در این وادی بیدوام شد و کشور ما دچار دیكتاتوری سیاه گردید. پیروزی انقلاب اسلامی مقطع شكوهمند دیگری از تاریخ ایران است كه بسیاری از وجوه ناقص ادوار قبل را در حركتی تكاملی شكل جدیدی بخشید و امام خمینی (ره) به جای ایجاد امپراطوری به سبك گذشتگان سرزمینها و قلبها را به یكدیگر متصل كرد.
امروز شاهد ثمرات الهامبخش انقلاب اسلامی در تمامی نقاط دنیا هستیم اما برخی كشورهای بهانهجو كه در میان آنها حتی كشورهای اسلامی نیز قرار دارند با جهل نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی مدعی هستند كه ایران بار دیگر دنبال امپراطوری است در حالی كه انقلاب اسلامی به دنبال هویتیابی و بیداری جهان اسلام بوده و هیچ گاه در اندیشه گسترش سرزمین و امپراطوری نبوده است. مهمترین مسئله انقلاب اسلامی بازگشت به هویت خویش بود و در سایه این نگرش استقلال در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شكل گرفت و موجی از افكار جدید ایجاد شد.
از بدو پیروزی انقلاب اسلامی توجه به خودباوری و ایستادگی بر توانایی خود تحت رهبری داهیانه حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای در درون جامعه ما سرایت كرد و اگر ایران امروز صاحب دانش و فناوری بویژه فناوریهای نوین مانند فناوری هوا و فضا و فناوری نانو است این همه منوط به روح بیداری اسلامی و انقلابی در ملت ایران است.
فرآوری:طاهره رشیدی