پدید آورنده : محمود مهدی پور ، فرهنگ کوثر ش53
سالها، بلکه قرن هاست که مسلمانان در سراسر جهان در مواضع دفاعی قرار دارند؛ «جهاد آزادی بخش» و ابتدائی همزمان با رحلت پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم متوقف گردید و ارتش اسامة بن زید بر خلاف دستور رسول گرامی، اعزام نشد. جنگ های دیگری که در صدر اسلام تحت فرماندهی حاکمان غاصب انجام گرفت، شرایط جبهه و جهاد اسلامی را نداشت. گرچه نبردهای دفاعی همیشه مشروع و مورد حمایت پاسداران راستین اسلام بوده است، با تعطیل عملی «فریضه بزرگ جهاد» سلطه باند اموی بر سرنوشت مسلمانان استوار شد و با شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام «مدرسه جهاد و عدالت» تعطیل گردید و تلاشهای چند ماهه امام حسن مجتبی علیه السلام هم به ثمر نرسید و نیروی پراکنده مسلمانان، سرانجام در برابر معاویه تاب مقاومت نیاورد و قلمرو اسلام مورد شدیدترین هجوم ها قرار گرفت و معاویه سلطانِ بی قید و شرط سرزمین اسلام شد!. تهاجم آشکار نظامی، غارت اموال عمومی، هجوم گسترده فرهنگی، ترویج تفرقه و شبهه، و یورش جاسوسان و مزدوران معاویه به قلمرو علوی، سرانجام مسلمانان را گرفتار جنگ های داخلی کرد و بزرگ ترین ضربه را بر اقتدار امّت اسلامی فرود آورد و پس از شهادت علی علیه السلام در سایه سلطه سیاه معاویه و یزید «اسلام با قرائت امویان» اسلام رسمی، شناخته شد و تفسیر اهل بیت علیهم السلام از اسلام و قرآن تحت شعاع اندیشه های وارداتی فراموش گردید. بنی عباس هم همان «تفسیر اموی» را با مجریانی از قبیله دیگر تداوم بخشیدند! پس از یورش های همه جانبه معاویه به قلمرو علوی، بزرگ ترین هجوم ها به دنیای اسلام از سوی انگلیسی ها شکل گرفت. هجومی که از حملات مغول همه جانبه تر، خطرناک تر و گسترده تر بود. امروز که استعمارگران انگلیسی و آمریکایی بی نقاب تر از همیشه به جای جای بلاد اسلامی ناوگان اعزام می دارند و پادگان می سازند، مروری بر کارنامه سیاه آنان برای مسلمانان سراسر عالم، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. غارت منابع زیر زمینی و استثمار اقتصادی، ایجاد تفرقه و حزب سازی و مذهب تراشی، راه اندازی رسانه های شیطانی به زبان ملت های اسلامی، استعمار آشکار و مستقیم، نفوذ مخفی و نامرئی کودتاهای خونین نظامی در مصر، ایران، الجزایر، سودان، خاور دور، پاکستان و ترکیه و تجهیز سلاطین و حاکمانی از قبیل رضاخان و امان اللّه و آتاترک و صدّام، همه از گناهان کوچک و بزرگ انگلیس و آمریکاست. و امروز، کعبه در زنجیر است و مدینه در اسارت خیبر، و بر خانه ابراهیم علیه السلام نمرود حکومت می کند. عتبات عالیات (شهرهای امام علی علیه السلام ، سیدالشهدا علیه السلام کاظمین و سامرا) در اشغال یهود قرار دارد. توحید، مورد هجوم فرهنگی است و از امامت، جز مباحثی ذهنی و ناقص و عشقی مقدس در درون قلب توده های مسلمان باقی نمانده است. دوباره حارث، طفلان مسلم را به اسارت گرفته، دوباره کمیل بر چوبه دار بالارفته است و بار دیگر میثم تمّار، زیر چوبه اعدام خویش را جارو می زند. سازمان ملل، بازیچه ای در دست آمریکا و انگلیس است. نهادهای بین المللی و قوانین جهانی در خدمت اهداف صهیونیست هاست، نظام های آموزشی غرب گرا، از ابتدا تا تحصیلات دانشگاهی، در خدمت اهداف آمریکا و انگلیس است. استادان، متون آموزشی، سیاست های آموزشی و موادّ درسیِ نهادهای بین المللی همه در جهت تربیت نوکرانی مرعوب و مجذوب و سر به زیر و گوش به فرمان آمریکا و انگلیس است. پاسداری از دموکراسی، بزرگ ترین دروغ قرن است که فقط احمق ها باور می کنند. و آزادی، شعاری است که برای ربودن شعور انسانها به کار می رود. «صلح» زنجیری است که با آن دست و پای آزادگان را می بندند. و «تمدن»، اسلحه ای است که از صدا خفه کن «دقیق» بهره مند است. احکام خدا نه تنها اجرا نمی شود، که درستی و مفید بودن آن مورد گفت وگوی رسانه های دنیای الحاد و برخی نشریّات دنیای اسلام است. مرزهای دارالاسلام و دارالکفر بشدّت برهم ریخته است. از زمین و هوا و دریا، کفّار و مشرکان می آیند و می روند؛ مشرکان، متاع مطلوب و محبوب خویش را به آسانی و بی گذرنامه صادر و وارد می کنند ولی مسلمانان برای ورود به دارالکفر باید نهایت ذلّت را تحمّل کنند و یک جانبه، انگشت نگاری شوند! «سرمایه»های کفّار در کشورهای اسلامی بیمه می شود و جان مسلمانان در بلاد کفر بیمه نیست. فرهنگ کفر تا اعماق روستاهای سرزمین اسلام راه یافته و در لباس و کفش و کلاه مسلمانان، نشانه های اقتدار کفر حک شده است و هویت زدایی از دنیای اسلام، بشدّت دنبال می شود. امروزه، دفاع از توحید، دفاع از نبوت، دفاع از قیامت، دفاع از قوانین الهی، دفاع از فرهنگ مسلمانی، دفاع از آزادی و استقلال مسلمانان، دفاع از وحدت و یکپارچگی کشور بزرگ اسلامی و دفاع از حوزه ها و نظام آموزشی خودی در برابر سیستم های آموزش غربی و نفوذ فرهنگ دنیاگرایی و عوامل وابسته به بیگانه، از بدیهی ترین فرائض عقلائی و وحیانی است. امروزه، کشتار مسلمانان در نقاط مختلف جهان ادامه دارد. گورهای دسته جمعی پس از سالها، از قتل عامهای بزرگ پرده بر می دارد. دندانهای استکبار تیزتر شده و شیطان مقدّس ترین مراکز اسلامی را اشغال کرده است. نفخه صوری که امام خمینی قدس سره در کالبد مسلمین دمید، زمین را در زیر پای استکبار به لرزه درآورد. مردگان دنیای اسلام را حیاتی نوین بخشید و موجی از بیداری، سراسر دنیای اسلام را فراگرفت و خاموشان را به فریاد واداشت. صلابت بی نظیر امام خمینی قدس سره چنان رعب و وحشتی در دل استکبار پدید آورد که تا امام زنده بود، خود جرأت لشکرکشی به حوزه اسلام نیافتند و صدام را به نمایندگی از کفر و شرک جهانی به جنگ انقلاب اسلامی فرستادند و او را به سلاحهای میکروبی و شیمیایی و مدرن ترین تجهیزات نظامی مجهّز کردند. سازمان ملل هم در طول هشت سال جنگِ بی رحمانه و کشتار بی گناهان با همه کبکبه و طمطراق و شعارهای برّاق کوچک ترین هنری نشان نداد، همان طور که در قتل عام های بوسنی و هرزگوین، در برابر کشتار مسلمین الجزایر، در هجوم ارتش های سرخ و سیاه به افغانستان مظلوم، بزرگ ترین معجزه اش صدور قطعنامه های بی خاصیت بود. در این شرایط برای دفاع از اسلام و مسلمانی، سازمان ملل دیگری لازم است؛ سازمانی که ملّت ها تشکیل دهند نه دولت ها. و فرزانگان بشریت در آن گردهم آیند نه سرمایه داران و مرعوبان و سیاسی کاران. امروز وقت آن رسیده است که سیاست سازش و نرمش و اعتماد به کفّار پایان یابد. سیاست تسامح و تساهل در برابر کفر جهانی، به اسارت بیشتر مسلمانان و گستاخی بیشتر غارتگران غربی انجامیده است. اصولاً آزادی و استقلال در کجای عالم با التماس و خواهش و گفت و گو به دست آمده که ما با گفت و گو به دست آوریم؟! گفت و گو با اندیشمندان و فطرت های پاک و حق جویان عالم قابل پذیرش است ولی سیاست مذاکره و مراوده با شیطان و نشستن در کنار جلاّدان بزرگ عالَم و عکس یادگاری گرفتن، جز مأیوس کردن مسلمانان و مقابله با موج بیداری اسلام چیزی نیست. سیاست تقدیم گل به غارتگران گلستان اسلام، با توجه به سیاست چماق جهانخواران هیچ پشتوانه عقلی و دینی ندارد. محبّت ها و مهربانی ها در روابط مسلمانان و بی گناهان عالم قابل پذیرش است و هرچه بیشتر باید گسترش یابد و تقویت شود. برای دفاع از اسلام و مسلمین و تشکیل اتّحاد جماهیر اسلامی باید دیوار بی اعتمادی بین جناح های مسلمان هر روز کوتاه تر شود، مرزهای تحمیلی بین کشورهای اسلامی به تدریج محو گردد و اعتماد و امید به نهادهایی که کفّار در رأس آن قرار دارند، پایان پذیرد. مرزبندی های استعماری، مانع بزرگ اتحاد و دفاع از دنیای اسلام است و نهادهای بین المللی، شبکه کنترل جهان به سود کفّار و مزدوران صهیونیسم جهانی است. برای دفاع از «توحید» و حق و عدالت نمی توان بر نهادهای «کفر و شرک بین المللی» تکیه کرد. امروز دفاع از اسلام و مسلمانی، تنها با تکیه بر نیروهای متعهد و معتقد به اسلام و تقویت «پیوند خودی ها» و گسترش «موج بیداری اسلامی»، استقرار عدالت و رفع هر گونه تبعیض در کشور بزرگ اسلامی و تشکیل اتحاد جماهیر اسلامی امکان پذیر است. امروز همه مسلمانان، خواهان تحقق آرمان های قرآنی و محمّدی اند و اختلاف دیدگاهها در مسائل فرعی و جزئی است. اشتراک در توحید و نبوت و قرآن و قبله واحد و احساسات و عواطف مشترک دینی، بزرگ ترین پشتوانه دفاع از دنیای اسلام است. اختلافات مسلمین، بزرگ ترین مانع دفاع است که توسط ارتباطات خارجی و رسانه های دنیای کفر پدید آمده و گسترش می یابد. «جهانی سازی» معقول و مقبول در دنیای اسلام، تلاش برای برچیدن مرزهای کاذب بین دنیای اسلام و تلاش برای گسترش «حق و عدالت» در سراسر گیتی است. پیوند و پیمان مشترک دفاعی در دنیای اسلام، نیاز به امضای مسؤولان و حاکمان بلاد اسلامی ندارد؛ پیوند ولایت و اتحاد امت اسلامی را خداوند و پیامبرگرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و پیشوایان معصوم علیهم السلام امضا کرده اند. امروز اهتمام به امور مسلمین، یاری مسلمانان، دفاع از مظلوم، دفاع از حق، قیام به قسط و عدل، دفاع از قرآن و سنت نبوی و امامت و آزادی و استقلال مسلمین در برابر کفر و شرک و الحاد و نفاق و بیداد، از ضروری ترین فرائض اجتماعی امّت اسلام است و جز در سایه مکتب گرایی و دوری از هرگونه ملّی گرایی و جناح زدگی مقدور نیست. امروز تنها راه رهایی امت اسلامی، وفاق عمومی بر محور ولای اهل بیت پیامبر علیهم السلام و تحت لوای حوزه های علوم اسلامی است. چه در ایران و چه در عراق، مصر و سودان و هر کجای دیگر، مراقد اهل بیت علیهم السلام و عتبات عالیات امروز هم مثل همیشه کانون ایمان و اتحاد و آزادی امت اسلامی است. تربت حسینی شفای دردهای روحی و جسمی جامعه اسلامی است. و نهضت حسینی بزرگ ترین راهکار رهائی امّت. روزی که امام صادق علیه السلام به عراق آمد گروهی از شیعیان به محضر آن بزرگوار رسیدند و عرض کردند: می دانیم تربت امام حسین علیه السلام سبب شفای دردهاست، آیا باعث ایمنی از عوامل خوف و وحشت هم می شود؟ حضرت در پاسخ فرمود: بلی، هرگاه کسی بخواهد از هر بیم و ترسی امنیت یابد، تسبیحی از تربت آن حضرت به دست گیرد و سه مرتبه بخواند: اصبحت اللّهمّ بدمامک و جوارک المنیع الذی لایطاول و لایحاول من شرّ کلّ غاشم و طارقٍ من سائر من خلقت و ما خلقت، من خلقک الصّامت و الناطق فی جُنّةٍ من کل مخوفٍ بلباس سابغةٍ حصینةٍ و هی وِلاءُ اهل بیت نبیّک محمدٍ صلی اللّه علیه و آله...1 برای پیروزی بزرگ و «فتح مبین» و «فتح قریب» باید بار دیگر با محمد صلی الله علیه و آله وسلم در سایه درخت بیعت رضوان نششست و با علی علیه السلام در تداوم راه او به پاسداری از عدالت پرداخت. «لقد رضی اللّه عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجرة فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینة علیهم و اثابهم فتحاً قریباً» والسلام پی نوشت ها:1. مفاتیح الجنان، ص 844. |