شناخت دقیق فرهنگ و ضد فرهنگ و بازشناسی «خدمت» و «خیانت»: در این قلمرو از مهمترین نیازهای روزگار ما و از دشوارترین مسائل امروز جامعه بشری است.
هر کس برای خود تعریفی خاص از فرهنگ و ضد فرهنگ و خدمت و خیانت دارد و بر اساس اهداف و آرمان ها و جهان بینی و ساختار عقیدتی، اجتماعی خود این واژه ها و دیگر کلمات را به کار می گیرد. غالباً مجموعه آداب و رسوم و افکار و اخلاق ملتها را فرهنگ آنان تلقی می کنند ولی تعریفی که ما برای خدمات فرهنگی و اصولاً واژه فرهنگ داریم در چارچوب اصطلاحات جاری و به ویژه در قاموس فرهنگ نامه نویسان لائیک نمی گنجد زیرا آنان مفاهیم را بدون پشتوانه واقعی و منهای هر گونه بار ارزشی و جهت گیری معنی می کنند.
خدمت فرهنگی از دیدگاه ما چیزی است که در قرآن و سنّت به عنوان «هدایت» تبیین شده است. هر کاری که به هدایت انسان و دستیابی او به اهداف بلند آفرینش کمک کند، خدمت فرهنگی است و هر اقدامی که سدّ راه حرکت عرفانی و اخلاقی و مانع پیشرفت بشریت به سوی رضای خدا و خدمات اجتماعی شود، گامی ضد فرهنگی است.
بزرگترین خدمت و نعمت الهی به انسان نعمت «هدایت» است که آمدن پیام آوران الهی و نزول کتابهای آسمانی زمینه آن را فراهم کرده است. بعثت انبیای الهی اوج «خدمات فرهنگی خدا» به انسان است و امامان معصوم علیهم السلام مرزبانان این فروغ هدایت و بزرگترین خادمان فرهنگی بشریت و معلمان اخلاق و شریعت بوده اند. نعمت «هدایت انسان» همچون نعمت خلقت او ریشه در رحمت و فیض بیکران الهی دارد. بلکه نعمت هدایت بشریت ارزشی والاتر از خلقت زمین و زمان و آفرینش جماد و گیاه و حیوان و انسان دارد.
«قال ربّنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی»1
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان
دو جریان «خلقت» و «هدایت» همچون دو رودخانه زلال و پرآب از آغاز خلقت از رحمت و فیوضات و برکات الهی جریان یافته و عالم و آدم را خداوند در مسیر سعادت و نجات و فلاح هدایت کرده است.
در اندیشه اسلامی کانون های نور و ارکان هدایت بشر چهار گوهر رخشان و گرانبهاست.
1. عقل و خرد.
2. فطرت و وجدان.
3. قرآن.
4. عترت رسول خدا.
دو سرچشمه نور در درون هر انسان وجود دارد که «عقل و فطرت» اوست و دو گوهر پرفروغ و آسمانی در صحنه جهان می درخشد که قرآن و عترت گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند پاسداری و تقویت روح خردورزی و قدرت عقل و اندیشه و نگهبانی از فطرت اصیل و سالم انسانی و مبارزه با آفات عقل و رذایل اخلاقی شرط بهره وری از نیروی عقل و فطرت است. و معرفت و محبت و اطاعت از قرآن و عترت بزرگترین «سرمایه فرهنگی انسان» در برابر امواج کفر و شرک و فقر و جهل و بیماریهای روحی و اجتماعی است. فرهنگ اسلامی نرم افراز الهی برای اداره بهتر زندگی فرد و جامعه بشری است.
اگر رندگی جامعه بشری را مجموعه ای از تمدن و فرهنگ و ایدئولوژی و تاریخ بدانیم، در این مجموعه همیشه سخت افزار وجود انسان و شبکه جهانی با کمک نرم افزارهای وحی الهی و عقل و فطرت خداداد کار کرده است.
هرگاه نرم افزار وحی کامل و بدون ویروس در قلب انسان استقرار یابد، عالیترین کارآیی، را داشته و شبکه انسانهای مؤمن، زمین و زمان را به بهترین وجه اداره می کنند. خادمان فرهنگی در اندیشه ما کسانی هستند که از عقل و فطرت و قرآن و عترت پاسداری می کنند و معارف آسمانی و اخلاق انبیائی و شریعت الهی را در زمین و زمان می گسترند و عملکرد آدمیان را با خواست آسمان هماهنگ می کنند در این تعریف خائنان فرهنگی آنان اند که بشریت را از خردورزی دور، از فطرت بیگانه، از قرآن مهجور و از رهنمودهای ائمه اهل بیت علیهم السلام محروم می کنند.
مساجد، بارگاه امامان معصوم علیهم السلام و امامزادگان. قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام و حسینیه ها و و هیئات دینی، حوزه های علوم اسلامی، نشریات ناب اسلامی و هر عالم و دانشور قرآن شناس و حدیث شناس و پارسا جلوه گاه انوار هدایت الهی و کانون خدمات فرهنگی است.
هماهنگی و همفکری و همکاری بین
پایگاههای اصلی خدمات فرهنگی و نورآفرینی، شرط موفقیت در هدایت بشر و توزیع کامل نور و اطلاع رسانی ناب و سالم است.
تعریف مجدّد جایگاه مساجد و امامزادگان در نظام اسلامی و توجه به توان و خدمات فرهنگی از طریق آن، احیای مساجد راکد و فعال سازی اماکن متبرّکه و مشاهد منوّره فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله در جای جای کشور اسلامی، هزاران بار لازم تر از بازسازی ارگ بم و ویرانه های دیگر و اعزام تیم های ورزشی به کشورهای خارجی است.
مساجد بهترین مکان برای هدایت و ارائه خدمات فرهنگی به میلیون ها جوان تشنه حقیقت است هم اکنون حدود شصت هزار مکان مذهبی در شهر و روستاهای ایران اسلامی وجود دارد و چندین برابر آن باید به وجود آید و به صورت شبکه ای واحد در جهت ارائه خدمات ناب فرهنگ اسلامی مورد استفاده قرار گیرد تا به صورت حضوری و منظم، فرهنگ قرآن و عترت به نسل جوان انتقال یابد و زمینه استقلال و آزادی و عدالت را فراهم آوردند. اگر یکصدم آنچه امروز برای ورزش و سینما و مطبوعات و میراث فرهنگی هزینه می شود، برای مدراس و امور تربیتی و مساجد هزینه می شد اوضاع فرهنگی کشور بدینگونه نبود، بازگشت ارزشهای عصر طاغوت و بی حجابی و فقر و فساد و تبعیض، مولود این است که بودجه کارهای فرهنگی و خدمات فرهنگی، صرف کارها و نهادها و ویرانه ها و سفرها و بازی هایی شده و می شود که با معنای فرهنگی و خدمت فرهنگی، فرسنگ ها فاصله دارد. آیا این برای ایران اسلامی ننگ نیست که مصلاّی تهران و محل برگزاری نماز جمعه پس از بیست و پنج سال ناتمام بماند و اجلاس کنفرانس سران بی خاصیت اسلامی با بودجه میلیاردی کمتر از شش ماه تکمیل گردد در کشوری که هزاران سالن ورزشگاه ایجاد و تکمیل و بازسازی و تجهیز می شود، چرا برای تأمین مدارس و مساجد فکری نمی شود.
امروز جامعه بزرگ اسلامی در کانون بحران ها و نقطه تلاقی توفان های فرهنگی قرار دارد، یأجوج و مأجوج مغرب زمین به فرهنگ اسلامی و سرزمین مسلمانان یورش آورده اند. سدّی دیگر و ذوالقرنینی دیگر لازم است تا از هجوم غارتگران نظامی و اقتصادی و فرهنگی غرب جلوگیری کند.
جامعه بزرگ اسلام از جمله ایران عزیز امروز با سه خطر بزرگ فرهنگی مواجه است:
1. هجوم فرهنگی
2. خیانت فرهنگی
3. غفلت فرهنگی
هجوم فرهنگی، همزمان با پایان جنگ هشت ساله نظامی آغاز شد. وقتی صدام که به نمایندگی از غرب و صهیونیسم و صلیبی ها با انقلاب اسلامی می جنگید، زمین گیر گردید. هجوم فرهنگی غرب با چاپ و نشر «آیات شیطانی» سر برآورد. برخورد قاطع امام خمینی الگوی خوبی برای برخورد با همه مهاجمان فرهنگی در طول تاریخ است.
هجوم فرهنگی از سوی نیروهای کفر و شرک جهانی پشتیبانی می شود و هویت اسلامی و موجودیت مسلمانان را هدف گرفته است. متهم کردن اسلام و مسلمانی به «خشونت و تروریسم» از یک سو و تبلیغ و ترویج اندیشه «تساهل و تسامح» در برابر مهاجمان، دو تیغه قیچی هجوم فرهنگی است. از یک سو تیغ دشمن هر چه تیزتر می شود و از سویی دیگر قربانیان این هجوم هرچه رامتر و ساکت تر و گوش به فرمان تر تربیت می گردند. تا مبادا به خشونت و تروریسم متّهم گردند.
پیاده نظام و سواره نظام فرهنگی غرب با ماهواره و CD و سایت و روزنامه و مجله و تلویزیون به اغوا و اضلال و یأس آفرینی و نومیدسازی و بدبین پروری و اختلاف افکنی می پردازند و هیچگونه خط قرمزی را در اندیشه و عمل برنمی تابند. و به همه مقدسات ما توهین کرده بذر تردید و تمسخر و توهین به ارزشهای اسلامی می کارند.
هجوم نظامی و غارتگرانه دشمنان اسلام را، در همه تاریخ و در نقاط گوناگون سرزمین مسلمانان بارها و بارها شاهد بوده ایم و این بلای همیشگی تاریخ انسانهاست. ولی هجوم فرهنگی همیشه به طور غیر رسمی و تدریجی شکل می گیرد و در قالب فرهنگ و بهداشت و زبان آموزی و کمک رسانی و سیاحت و جهانگردی ظاهر می شود و به جذب و پرورش نیرو در داخل کشورهای اسلامی می پردازد.
خیانت فرهنگی توسط جریان نفاق سازماندهی می شود و از حمایت خارجی بهره می گیرد. هماهنگ با هجوم فرهنگی بیگانگان، افراد و احزاب و گروهکهایی در داخل کشورهای اسلامی فعال می شوند و از طریق مراکز و پایگاهها و سایت ها و احیاناً کلاسها و مدارس و دانشگاهها و خبرگزاری ها و روزنامه و مجلات به یاری و همکاری و خبررسانی به دشمن می پردازند. اینان از اینکه بیگانه شناخته شوند سخت بیم دارند و تقسیم شهروندان به خودی و غیر خودی را بر نمی تابند.
سلطه بر سیستم آموزشی، نهادهای فرهنگی، مطبوعات و رسانه های جمعی و یأس آفرینی و بدبین سازی و اختلاف آفرینی از ویژگیهای بارز جریان خیانت فرهنگی است.
ایجاد شک و تردید نسبت به مبانی مکتبی، ایجاد اختلاف در میان نیروهای معتقد و اصول گرا، وابستگی فکری، سیاسی به بیگانگان و ادعای روشنفکری و خودبرتربینی از دیگر شاخصه های منافقان فرهنگی است. افشای روابط جریان خیانت فرهنگی با دشمنان خارجی مهاجم، بیداری نسبت به به توطئه های آنان، وفاق و همفکری و همدلی بیشتر نیروهای مؤمن و مکتبی و حذف آنان از مصدر مراکز تصمیم گیری راهکار مقابله با یاران داخلی مهاجمان فرهنگی است.
امروز با گسترش ابزارهای خبری و اطلاع رسانی، توسعه امکانات ارتباطی و سلطه دشمنان بر سازمان ملل متحد، این نهاد بین المللی که با بودجه خود ملت ها و به نام حمایت از آنان تأسیس شده، زیر نظر استکبار جهانی اداره می شود و اهداف فرهنگی اقتصادی و سیاسی آنان را دنبال می کند و در بسیاری از بخش ها، هجوم فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به عنوان مصوبات و کنوانسیون ها و معاهدات و مقررات جهانی و بین المللی ابلاغ و اعمال می شود. این نهادها، اصولاً سپردن سرنوشت فرهنگ و اقتصاد و بهداشت و ورزش و امنیت کشور به سازمان ملل و نهادهای وابسته به آن، تسلیم داوطلبانه در برابر کفار و خیانت آگاهانه یا ناآگاهانه به مسلمین جهان است. حضور نماینده کوفی عنان در مراسم جشن ابتذال «سازمان ملی جوانان» و ابراز خرسندی از حضور مختلط دختران با حجاب و پسرکان کراواتی در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران پرده از بسیاری امور برمی دارد.
نهادهایی مثل سازمان ملل و شورای امنیت، همیشه ابزار فریب و آلت دست قدرت های استکباری بوده و حداقل این روزها برای همه مسلمانان روش شده که این نهادها از هیچ تجاوز و جنگی جلوگیری نکرده و همیشه برّه را به آرامش در برابر گرگها فراخوانده است.
دلسوزی برای قانون اسامی لبنان، اعمال فشار برای محروم سازی ایران از دانش هسته ای، سکوت در برابر جنایات پنجاه ساله صهیونیست ها در فلسطین اشغالی، جاسوسی به سود استکبار جهانی و... پرونده سیاه این نهادها را هر روز قطورتر می کند.
به نظر ما نه تنها ایران بلکه کلیه کشورهای اسلامی باید از نهادهایی که کفار در آن اکثریت یا بر آن سلطه دارند، یکباره خارج شوند و نه تنها از NPT بلکه باید همه بندهای سیاسی و اغلال و زنجیرهای مرئی و نامرئی را یکباره بگسلند و در شرائطی که قدرت های سلطه گر با تشکیل گروه هشت سازمان مللی فراتر از سازمان ملل و مخصوص کفار به وجود آورده و برای جهان تصمیم می گیرند. مسلمانان باید خود سازمان ملل اسلامی را پایه ریزی کنند و پرچم و پول و ارتش و مجلس و قانون واحد دنیای اسلام را در برابر کفر جهانی اعلام کنند.
اصولاً امضای پروتکل ها، کنوانسیون ها و اسناد و معاهداتی که با قوانین قرآنی و مصالح امت اسلامی ناسازگار باشد و حضور در مجامعی از نوع بانک جهانی، بهداشت جهانی، تجارت جهانی و... و رسمیت بخشیدن به ارکان سلطه سیاسی کفر با عقل مکتبی و غیرت و مصالح امت اسلامی، سازگار نیست. بزرگترین خدمت فرهنگی بریدن رشته های وابستگی فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به نهادهای وابسته به کفر و شرک جهانی است.
«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و کفی باللّه شهیداً»2
والسلام