پرچم ابر بهار عیان ز کهسار شد
از زبر کوهسار سیل نگونسار شد
کوه وگلستان و دشت یکسره گلزار شد
شکوفه ها سربه سر برون ز اشجار شد
ز بوی گل بوستان طبله عطار شد
«هوای بستان عجین به مشک تاتار شد»
به بوستان باز گل ز شاخه روئیده شد
ز شاخه روئیده باز به سبزه پیچیده شد
به سبزه پیچیده باز به غنچه نامیده شد
غنچه ز باد صبا باز شکوفیده شد
مست ز صهبای عشق بلبل شوریده شد
«که غنچه در باغ باز شکفته دیدار شد»
درخت نارنج باز به برگها برگرفت
بهار مشکین فصل زپای تا سر گرفت
زپای تا سربهار برگ معطر گرفت
برگ معطر بریخت دانه اخضر گرفت
دانه چه نارنج شد صورت آذر گرفت
«فی الشجر الخضر نار، نار پدیدار شد»
باز زنخدان سیب چون بت سیمین عذار
گشت معلق به او از زبر شاخسار
زرد چه بیمار عشق سرخ چه سیمای یار
گرفته آن در بغل نهاده این در کنار
دلبر و دلداده بین جمع به هم آشکار
«نشان دلدادگیش ز روی رخسار شد»
مادر زیبای تاک باز چه شد حامله
زاد به باد بهار بی مدد قابله
دخترکی سبز رنگ با رخ پرآبله
آبله اش چون درر بسته به یک سلسله
سلسله درنمایش به قدرت کامله
«چو عقد پروین و یا لؤلؤ شهوار شد»
گرفته اشجار باغ حواله رنگ رنگ
به برگها مشت مشت به شاخه ها چنگ چنگ
ز مشت آن بار بار ز چنگ این سنگ سنگ
از آن فواکه مدام ز چار سو بید رنگ
قبیله ای با شتاب قبیله ای لنگ لنگ
«ز شاخه ریزان به زیر از زبر دار شد»
باغ ز اشجار گشت رشک بهشت برین
شد ز شجر آشکار فواکه شکرین
شکر و مشک و گلاب ساخته با هم عجین
قدرت قناد صنع مربی ماء و طین
گفت که الطیبات خلفت لی الطیبین
«زطیبینش مراد«احمدمختار»شد»
محمد(ص)مصطفی یگانه دریتیم
دریتیمی که هست مظهرلطف عمیم
مظهرالطاف حق صاحب خلق عظیم
آنکه بودممکنات جمله به ذاتش قویم
«به خلق نیکوی خویش شهره بازار شد »1
آنکه خدایش زلطف خواجه لولاک ساخت
طفیل انواراوخلقت افلاک ساخت
به رفعتش نارساکمندادراک ساخت
زپنجه اش جیب ماه برآسمان چاک ساخت
جهان زارجاس شرک زمولدش پاک ساخت
«آنکه زوی آشکاروحدت دادارشد»
آنکه ززهدان مام چون به جهان شدپدید
زمانه گفت آفتاب سرزافق برکشید
نویدفتح وظفردادخدای مجید
که موکب مصطفی شاه رسالت رسید
دربرارباب ملک دل زمهابت تپید
«تخت سلاطین به خاک جمله نگونسارشد»
آنکه به میلاد وی شدمتزلزل کره
موج به دریا فتاد لرزه به کوه ودره
ازآن حوادث فتاددرآن زمان یکسره
به طاق کسری شکافت زکاخ وی کنگره
به ساوه شددجله خشک فتادازمنظره
«به فارس آتشکده خموش ازنارشد»
آنکه مقدم بودز ماسوی خلقتش
آنکه مؤخر بودز انبیابعثتش
آنکه به کیوان زدند طنطنه رفعتش
آنکه بود مهر و ماه شیفته طلعتش
آنکه کند زهره آب همهمه صولتش
«آنکه به خیل رسل سید و سالار شد»
منبع - سایت حوزه
1- در متن اصلی نبود