انتظارات امام عسکري از شيعيان
انتظارات و توقعات امام حسن عسکري (عليه السلام) به عنوان آخرين امامي که در جامعه حضور عيني داشته، و بعد از او غيبت صغري و کبرا فرزندش مهدي موعود (عليه السلام) آغاز ميگردد و براي مدت مديدي مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهميت و دقت است، و ميتواند رهنمودهاي گرانبها و ارزشمندي باشد براي دوران غربت تشيع و دوراني که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پيشاني آنها سايه افکنده است، اينک به گوشههايي از انتظارات حضرتش ميپردازيم.
انديشه و تفکر
اساس تمام پيشرفتهاي مادي و معنوي بشر در طول تاريخ، انديشه و تفکر از يک طرف، و سعي و تلاش و عمل از طرف ديگر بوده است. اگر بشر قرن بيستم و بيست و يکم از نظر صنعتي و تکنولوژي به موفقيتهاي چشمگيري دستيافته، بر اثر انديشه و تلاش بوده است; چنان که پيشرفتهاي معنوي جوامع و افراد نيز بر اثر بهرهوري از توان عقل و تفکر و قدرت عمل و تلاش بوده است. پيامبران، امامان و بندگان صالح الهي همگي اهل فکر و تعقل بودهاند، در منزلت ابوذر امام صادق (عليه السلام) فرمود: «بيشترين عبادت اباذر که رحمتخدا بر او باد، انديشه و عبرت اندوزي بود»[1] .
قرآن اين کتاب الهي و آسماني براي انديشه و تفکر، ارزش والا و حياتي قائل است و زيباترين و رساترين سخنان را درباره ارزش دانش و تعقل، و دقت و تفقه بيان نموده است در قرآن بيش از هزار بار کلمه «علم» و مشتقات آن که نشانه باروري انديشه است تکرار شده و افزون بر 17 آيه به طور صريح انسان را دعوت به تفکر نموده، بيش از 10 آيه با کلمه «انظروا; دقت کنيد» شروع شده است. بيش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آيه نيز قاطعانه به تدبر در قرآن امر شده است.[2] .
و همچنين از کلمه فقه و تفقه و امثال آن بهره جسته است.[3] .
با توجه به اين اهميت انديشه و تفکر است که امام حسن عسکري (عليه السلام) از شيعيان خويش انتظار دارد، که اهل انديشه و تفکر باشند. لذا فرمود: «عليکم بالفکر فانه حياة قلب البصير و مفاتيح ابواب الحکمة ; بر شما باد به انديشيدن! پس به حقيقت، تفکر موجب حيات و زندگي دل آگاه و کليدهاي دربهاي حکمت است.[4] .
انسانهايي که با عقل انديشه نکنند و با چشم جانشان در ديدن حقايق دقت بخرج ندهند در روز قيامت نابينا محشور ميشوند.
امام حسن عسکري (عليه السلام) اين حقيقت را با گوشزد کردن آيهاي از قرآن براي اسحاق بن اسماعيل نيشابوري در طي نامهاي چنين بيان ميکند: «اي اسحاق! خداوند بر تو و امثال تو از آنهايي که مورد رحمت الهي قرار گرفته و همچون تو داراي بصيرت خدا دادي ميباشند، نعمتخويش را تمام کرده است... پس به يقين بدان اي اسحاق که هرکس از دنيا نابينا بيرون رود، در آخرت هم نابينا و گمراه خواهد بود. اي اسحاق! چشمها نابينا نميشوند، بلکه دلهايي که در سينهها هستند نابينا ميشوند. (بر اثر انديشه نکردن) و اين سخن خداوند در کتاب متقن خويش است آنجا که از زبان انسان ستم پيشه بيان ميکند[5] : «پروردگارا چرا مرا نابينا محشور نمودي با اين که داراي چشم بودم؟ (خداوند در جواب) ميفرمايد: همان گونه که آيات ما براي تو آمد و تو آنها را فراموش کردي، امروز نيز تو فراموش خواهي شد.»[6] .
گاه امام حسن عسکري با گوشزد اين خطر که عدهاي در جامعه عبادت را منحصر در انجام نماز و خواندن نمازهاي مستحبي و گرفتن روزههاي واجب و مستحب ميدانند، بدون آنکه در رمز و راز آن انديشه کنند و يا در زمان و اوضاع آن تعقل نمايند، جايگاه ويژه انديشه و تفکر را اينگونه بيان ميفرمايد: «ليست العبادة کثرة الصيام و الصلوة و انما العبادة کثرة التفکر في امر الله[7] ; عبادت به بسياري نماز و روزه نيست، همانا عبادت تفکر بسيار در امر خداوند است».
------------------------------------
1-بحار الانوار ج22 ص431
2- سوره نجل آیه 44 و 69 آل عمران 191
3-المعجم المفهرس محمد فواد عبدالباقی
4-بحار الانوار ج8 ص115
5-تحف العقول ص513-514
6-سوره طه آیه 126
7- اصول کافی چ 2 ص 55