مسئلهى تعلیم و تربیت، مسئلهى زندگى بخشیدن و ولادت بخشیدن به یك مخاطب و یك انسان است. هزار و صد سال، دویست سال از بعد از اسلام كه بساط علم و تحصیل و تدریس به فراخور زمان هاى مختلف در كشور ما فراهم بود، معلم از لحاظ معنوى ارزش والائى داشت.
این نكته باید در مقابل چشم معلمان ما همیشه حضور داشته باشد كه نقش معلم براى یك جامعه، نقش حیاتى است؛ قابل مقایسهى با بسیارى از نقش هاى مهم و حساس در تركیب اجتماعى نیست.
یك جامعه احتیاج دارد به انسان هاى مؤمن، پرانگیزه، صبور، امیدوار، خوشبین، علاقهمند به منافع عمومى، علاقهمند به رسیدن به قلههاى كمال شخصى و جمعى، انسان هاى باابتكار، متفكر، اهل تحقیق، اهل پیشروى. این را چه کسی به وجود خواهد آورد؟
اینجاست كه نقش معلم روشن می شود.
امانتدارانِ فرزندان این ملت در طول سال هاى متمادى؛ و كسانى كه اولین نگارش هاى نیك یا بد را می توانند بر لوح سفیدِ آمادهى اذهان ما و كودكان ما بنگارند: معلمان هستند.
شاید نقشى بالاتر از معلم - با همین اصطلاح متداول زمان ما؛
یعنى معلمِ دوران ابتدایى، معلمِ دوران راهنمایى، معلمِ دوران دبیرستان -
به این معنا ما نتوانیم در میان همهى مشاغلى كه در جامعهى ما هست پیدا كنیم.