حسن خلق، کمندی است که دیگران را در دام محبت اسیر می کند. کیست که از برخورد شایسته خوشش نیاید و جذب چنین انسانی نشود؟
از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
حد و مرز اخلاق نیک، چیست؟
فرمود: آن است که:
اخلاقت را نرم کنی،
کلامت را پاکیزه سازی،
و با چهره ای باز و گشاده با برادران دینی ات روبرو شوی(43).
گشاده رویی، از بارزترین صفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که سهمی عمده در جذب مردم به اسلام و شیفتگی آنان به شخص پیامبر اسلام داشت. خداوند درباره این خصلت مردمی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظأ غلیظ القلب لانفضوا من حولک؛(44)
به خاطر رحمت الهی بود که برای مردم نرم شدی و اگر تندخو و خشن و سخت دل بودی از دور تو پراکنده می شدند.
در ادامه آیه می فرماید: پس، از آنان در گذر، بر ایشان استغفار کن، و در کار با آنان مشورت نما.
گویا که عفو، استغفار و مشورت، نمونه های دیگری از حسن خلق و رفتار مردم دارانه و جاذب است، چرا که نوعی اعتماد به مردم و به حساب آوردن آنان است و چنین برخوردی، عامل جاذبه شخص می گردد.
کینه توزی و لجاجت، ویژه روحهای حقیر و همتهای پایین است.
برعکس، آنان که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزشها را می پذیرند، از خطاهای دیگران چشم می پوشند و از حق شخصی خویش در می گذرند. بلند نظری انسان، عامل محبت دلهای دیگران است. برای خود انسان نیز نوعی لذت روحی دارد و گفته اند: در عفو، لذتی است که در انتقام نیست.
عفو و گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن لغزشهای دیگران، دانه های جلب محبت است و دیگران را خوشبین، وفادار و بامحبت نگاه می دارد.
امام سجاد (علیه السلام) در دعای بلند مکارم الاخلاق، از خداوند این گونه می طلبد:
خداوندا!...
مرا ثابت قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان و دغلها، خیر خواهانه برخورد کنم،
و هر کس از من دوری گزید، من به او نیکی کنم،
و به کسی که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم،
و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم،
و کسی را که غیبت مرا کرده است، به خوبی یاد کنم،
توفیقم ده که نیکی را سپاسگزار باشم،
و...از بدی، چشم پوشم و درگذرم(45).
آدمیزاد، بنده احسان است. به هرکس نیکی کنی، او را رام و مطیع خویش می سازی و به هر کس محبت و لطف کنی، قلعه دلش را فتح کرده ای. به قول سعدی:
بنده حلقه بگوش، ار ننوازی، برود - لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه بگوش
این تعلیم حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) است که:
ای مردم!
می دانم که نمی توانید با اموالتان همه مردم را راضی کنید، ولی با چهره باز و گشاده رویی و خوش اخلاقی، می توانید(46).
و سخن مولایمان حضرت امیر (علیه السلام) چنین است:
بالایثار یسترق الاحرار؛(47)
آزادمردان، با ایثار، بنده و غلام می شوند.
البته بنده و غلام خوبیها و کرامتهای اخلاقی. این هم گام دیگری در جذب دلها و ایجاد الفتها و تحکیم رابطه های عاطفی در جامعه بشری است.
همچنان در پی بیان نمونه هایی از روحیه مردم داری هستیم. افتادگی و تواضع و فروتنی، یکی دیگر از این ویژگیهاست. چنین کسان می توانند مردم را دور شمع وجود خودشان جمع کنند، آن گونه که پیامبر خدا بود و انجام می داد. تکبر، پشت انسانها را خالی می کند و زیر پا را هم!
مردم، از پیرامون افراد مغرور و متکبر و خودخواه، پراکنده می شوند. برعکس آن، تواضع، مردم را به محبت و عنایت و حمایت می کشاند.
امام علی (علیه السلام) فرموده است:
سه چیز موجب محبت دیگران می شود: الدین و التواضع و السخاء(48)؛
دینداری، فروتنی و بخشندگی.
مغروران و خود بزرگ بینان، هرگز نمی توانند با جمعی کار کنند و حمایت آنان را همواره با خود داشته باشند. اگر هم چند صباحی مردم در پی آنان باشند، به تدریج رهایشان می کنند. می گویی نه؟ به اطراف و دوستانت بنگر، و به آنان که کاری در دستشان است دقت کن. ببین متکبران در میان مردم جا دارند، یا متواضعان؟
سعه صدر، وسعت نظر و ظرفیت لازم داشتن، از نمونه های دیگر مردم داری است. گاهی افراد، بی حوصله اند، از جایی و چیزی ناراحتی دارند، یا ضرر و آسیبی دیده اند، یا تحت فشار و گرفتاری اند، توقعشان بالاست، عصبانی می شوند، حرف تند می زنند و...
آن که صبور باشد و بردبار، می تواند با مردم کنار آید،
آن که تحمل حرفها، تندیها و بداخلاقیها را در مکتب صبر، تمرین و تجربه کرده باشد، می تواند در ارتباط با مردم، به خدمت خویش و حضور کریمانه در کنارشان ادامه دهد. خود تحمل و مقاومت، برای انسان، هوادار درست می کند. از کوره در نرفتن، بردباری نشان دادن، خشمگین نشدن، از آثار این ظرفیت است. کسی که از این ویژگی اخلاقی برخوردار باشد، از یاری و حمایت دیگران هم برخوردار خواهد بود. باز بشنویم از کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) که فرمود:
بالحلم تکثر الانصار(49).
و نیز این کلام نورانی آن حضرت:
بالاحتمال و الحلم یکون لک الناس انصاراً و اعواناً(50).
که هر دو سخن، معنای مشابه دارد، یعنی: در سایه حلم و بردباری و تحمل است که یاوران زیاد می شوند و مردم، پشتیبان و حامی تو می گردند.
این خصلت، بویژه برای کسانی که با مردم در تماس و ارتباط بیشتری اند و در معرض مراجعات، طرح سؤالها، نیازها، توقعات و مشکلاتند، ضروری تر و از مهمترین صفات شایسته برای مسؤولان است.
مردم، بویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمند احوالپرسی، رسیدگی، سرکشی و در یک کلمه تفقدند.
گاهی یک احوالپرسی و سلام، شادابی روح و نشاط زندگی فراوانی (برای هر دو طرف) پدید می آورد.
گاهی نوشتن یک نامه یا تلفن کردن به یک آشنا و فامیل، محبتها و صفاهای بسیاری ایجاد می کند.
گاهی سر زدن به همسایه و عیادت یک بیمار و شرکت در یک مجلس ختم یا عروسی، مبدأ بسیاری از دوستیهای ماندگار می شود.
دید و بازدیدهای خانوادگی، دلها و زندگیها را به هم مربوط می کند.
پرسیدن از گرفتاریها و مشکلات دیگران و تلاش در حل و رفع آنها، در دلها را به روی انسان می گشاید.
پس چه باید کرد؟ روشن است: با مردم زیستن، با همسایه ها و همشهریها و همکاران و معاشران و همنوعان، جوش خوردن، انس گرفتن، در رنج و راحت دیگران شریک شدن، فاصله ها را با دیگران کوتاه کردن، قطع رابطه ها را به آشتی بدل کردن، اختلافها و کدورتها را زدودن و...
اینها همه عمل صالح است.
و خداوند چنین نیکوکاران را دوست می دارد.
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن - به دمی یا دِرمی یا قلمی یا قدمی
مردم داری، اخلاق زیبنده مسلمانی است که می خواهد از الگوهای دینی و ارزشهای مکتبی الهام بگیرد و زندگی اسلامی داشته باشد.
باید با عمل، دگران را جذب کرد، نه با حرف! گفتار بی عمل، چکِ بی محل است. و مردم داری، اخلاق انبیا و اولیاست...
**********
43) معانی الاخبار، صدوق، ص 253.
44) آل عمران، آیه 159.
45) صحیفه سجادیه، دعای 20 (دعای مکارم الاخلاق).
46) مستدرک وسائل الشیعه، ج 2، ص 83.
47) غرر الحکم، آمدی، ج 1، ص 329.
48) غررالحکم، آمدی، ج 1، ص 360.
49) غرر الحکم، آمدی، ج 1، ص 329 و 335.
50) غرر الحکم، آمدی، ج 1، ص 329 و 335.