اخلاق در بازار
امام علي(ع) به بازاريان سفارش كرده است:
«يا معشر التجار، قدموا الاستخارة، وتبركوا بالسهولة، و اقتربوا من المبتاعين، وتزينوا بالحلم، وتناهوا عن اليمين، وجانبوا الكذب، و خافوا عن الظلم، وانصفوا المظلومين، و لاتقربوا الربا، و اوفوا الكيل و الميزان، و لاتبخسوا الناس اشياء هم، ولا تعثوا في الارض مفسدين؛ اي جماعت تاجران ! پيش از شروع كسب وكار از خداوند طلب خير كنيد و با آسان گيري در معامله از خداوند بركت جوييد، به خريداران نزديك شويد،به زيور بردباري آراسته شويد،از قسم خوردن بپرهيزيد،از دروغ گفتن دوري كنيد، از ستم كردن و اجحاف بترسيد، با مظلومان به انصاف و عدالت رفتار كنيد و پيرامون ربا نگرديد، و پيمانه و ترازو را كامل كنيد و چيزي از حق مردم فرو نگذاريد و در زمين به فساد نكوشيد».(1)
بازار به معناي خريد و فروش كالا و ميدان داد و ستد سوداگران است كه به عربي«سوق» گويند. بازار در فرهنگ و متون اسلامي جايگاه ويژهاي دارد و هميشه مورد توجه بزرگان اسلام بوده و آنان صلاح و فساد آن را جداي از صلاح و فساد جامعه نمي دانستهاند. چون بازار اجناس مورد نياز مردم را تهيه مي كند و يكي از بزرگترين كارهاي خدماتي را انجام مي دهد، ارزش و قداست خاصي دارد و اگر آلوده به برخي مسائل نمي شد، بدون شك يك عبادت بزرگ به حساب ميآمد؛ زيرا قضاي حاجت مردم و برطرف ساختن مشكلات جامعه، از بزرگترين عبادات است.
اگر از ديد كسب و كار و طلب روزي، به بازار بنگريم، قداست آن بيشتر روشن ميگردد؛ زيرا بيكاري و سربار جامعه بودن، ننگ و فساد آور، و اشتغال و سربار مردم نبودن، خود يك فضيلت محسوب است. چنان كه طبق احاديث، عبادت ده جزء است كه يك جزء آن، طلب روزي حلال، دنبال كسب و كار حلال رفتن و تهيه نان حلال براي خانواده است. بنابراين ميتوان عنوان«بهترين عبادت» را به كسب وكار داد.(2)
يكي از پايه هاي مهم اقتصاد اسلامي، كار است و اسلام براي كارهاي توليدي، به ويژه كشاورزي و دامداري و كارهاي توزيعي و كسب وتجارت، اهميت بسيار قائل است و مردم را از بيكاري و تنبلي به شدت نهي كرده است.
از نظر اسلام بدترين فرد كسي است كه با وجود توانايي بر كار، بيكار و سربار جامعه باشد. در احاديث آمده است:«شر الناس من حمّل كله علي الناس؛ بدترين مردم كسي است كه سربار ديگران باشد».
در قرآن كريم، آيات بسياري به ما مي آموزند كه خداوند، جهان را براي انسان مسخر ساخته و به او نعمت سلامتي و توانايي كار و عقل و بينش و.... عنايت كرده است تا از آنها استفاده كند و به كار و كوشش بپردازد. آيات متعددي درباره كسب و كار وجود دارد كه از آن جمله است:
(الّذي جَعَلَ لَكُمُ اْلأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَكَ لَكُمْ فيها سُبُلاً)؛(3) «خداوند زمين را آسايشگاه شما قرار داد و براي شما(جهت روابط و رفع حوائج) در آن، راههايي قرار داده است».
(فَإِذا قُضِيتِ الصّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي اْلأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ اذْكُرُوا اللهَ كَثيرًا لَعَلّكُمْ تُفْلِحُونَ)؛(4) «آنگاه كه نماز جمعه پايان يافت، باز در پي كسب وكار خود، در زمين منتشر شويد و از فضل و كرم خدا روزي طلبيد و زياد به ياد خدا باشيد؛ شايد رستگار و سعادتمند گرديد».
1. كار، مانند جهاد است
امام صادق(ع) فرمود:«الكادّ علي عياله كالمجاهد في سبيل الله؛(5) تلاش كننده براي اداره خانواده و زندگي،مانند مجاهد در راه خداست».
2. استحباب طلب روزي در صبحگاه
امام موسي بن جعفر(ع) به يكي از اصحاب خود فرمود:«اغد إلي عزّك، أعني السوق؛(6) صبحگاهان به سوي عزت(كسب) خود حركت كن، كه مقصودم، رفتن به بازار است».(7)
3. تلاش كسب مال حلال، عبادت است
پيامبر اكرم(ص) فرمود:«العبادة سبعون جزء أفضلها طلب الحلال؛(8) عبادت هفتاد جزء است، كه برترين آنها به دست آوردن مال حلال است».
4. كسب حلال، شرمندگي ندارد
امام صادق(ع) فرمود:«من لم يستحي من طلب المعاش خفت مؤنته و رخي باله و نعم عياله؛(9) هر كه در كسب روزي شرم نكند، بار زندگي بر او سبك، و خاطر او آسوده، و رفاه نصيب خانوادهاش ميگردد».
5. استجابت دعا
امام صادق(ع) فرمود:«مَن سَرَّه ان تستجاب دعوته فليطيب مكسبه؛(10) هركه بخواهد دعايش مورد اجابت قرار گيرد، بايد كسب خود را پاك و طاهر گرداند».
قرآن كريم درباره تجارت مي فرمايد:
(يا أَيهَا الّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَينَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُم)؛(11)
«اي كساني كه ايمان آورده ايد ! اموال يكديگر را به ناحق مخوريد، مگر آنكه تجارتي باشد كه هردو طرف بدان رضايت داده باشيد».
امام علي(ع) در باره اهميت تجارت مي فرمايد:«تعرضوا للتجارات، فان لكم فيها غني عما في ايدي الناس، و انّ الله عزّ و جلّ يحبّ المحترف الامين؛(12) به كارهاي تجاري بپردازيد كه آن، شما را از مال ديگران بينياز ميكند، و خداوند عز وجل پيشه ور درستكار را دوست دارد».
همينطور امام صادق(ع) در مورد ترك كردن تجارت ميفرمايد:«ترك التجارة ينقص العقل؛(13) رها كردن تجارت، خرد را ميكاهد».
معاذ بن كثير ـ جامه فروش ـ به امام صادق(ع) عرض كرد: من براي خود ثروتي دارم و تصميم دارم بازار را رها كنم. آن حضرت فرمود:
«اذاً يسقط رأيك و لا يستعان بك علي شيء؛(14) در اين صورت، نظرت از اعتبار مي افتد و در هيچ چيز از تو كمك گرفته نميشود».
از پيامبر اسلام(ص) نقل است كه فرمود:«بركت ده بخش است كه نه جزءآن در تجارت و يك دهم آن در دامداري است».(15)
تجارت در معناي لغوي به معناي سوداگري و بازرگاني است. تجارت در اصطلاح فقهي، مبادله مال است به مال. تجارت به لحاظ حكم فقهي، بر پنج قسم است:
1. واجب: كه براي مخارج عيال و اولاد باشد. البته مطلق تجارت، واجب كفايي است، به اعتبار آنكه نظام جامعه احتياج بدان دارد.
2. مستحب: اگر به منظور توسعه در امور زندگي باشد.
3. مباح: اگر براي زيادتي در مال باشد.
4. مكروه: اگر كسب به امور مكروه و ناخوشايند باشد. در مورد كسبهاي مكروه روايت شده كه اسحاق بن عمار ميگويد: به حضرت صادق(ع) عرض كردم: پسري دارم كه در صددم او را به كسبي بگمارم، از نظر شما چه نوع كسبي بهتراست؟ فرمود:
«از پنج كار او را به دور بدار و به هركاري خواهي، وي را بگمار: او را به صرّاف مسپار كه صرّاف از ربا سالم نميماند، و شاگرد كفن فروشش مكن كه كفنفروش دوست دارد وبا بيفتد و مردم بميرند، و او را به دكاني كه مواد غذايي در آن به فروش ميرسد، منه كه چنين كسي از احتكار سالم نماند، و در اختيار قصابش منه كه قصاب رحم از دلش بيرون ميرود، و در اختيار برده فروشش مده كه پيامبر(ص) فرمود: بدترين مردم كسانياند كه مردم را ميفروشند.
5. حرام: اگر كسب به امور نامشروع باشد، تجارت حرام است؛ مانند: شراب فروشي و مشاغلي كه شرعاً و عرفاً ناخوش و نامشروع است.
1. مستحب است كسي بين طلوع فجر و طلوع شمس به تجارت نپردازد؛ زيرا پيامبر اكرم(ص)، تجارت در اين هنگام را نهي فرموده است.(16) البته از طرفي خوابيدن در اين زمان نيز كراهت دارد. پس بهترين فرصت براي مطالعه، كسب فضايل و معارف اخلاقي و رشد و نورانيت عقل، همين وقت است.
2. امام صادق(ع) فرمود:«من ذكر الله عز و جل في الاسواق غفرالله له بعدد أهلها؛(17) كسي كه در بازار ذكر خدا گويد، خداوند به عدد اهل بازار، او را مشمول غفران و بخشش خود قرار مي دهد».
3. گاهي مشتري در حال گفتگو با فروشنده درباره جنس است كه مشتري ديگري از راه ميرسد و همان جنسي را ميخواهد كه در دست مشتري اول است. در اينجا نبايد به مشتري دوم توجه كرد؛ زيرا از پيامبر(ص) نقل شده است كه:«صاحب السلعة احق بالسوم؛ (18) كسي كه جنس را در دست دارد، سزاوارتر است در مورد جنس خود تصميم بگيرد».
4. مستحب است معامله اي كه انجام ميگيرد، سود آور و داراي منافع باشد.
5. مستحب است صاحب جنس، اجناس خود را براي ايجاد رغبت و جلب نظر مشتريان تزئين نكند.
شهيد ثاني در آداب تجارت مي فرمايد: اگر قصد فروشنده از اين عمل فريب و ترغيب جاهل نباشد، مثلاً از نظر عرف، اجناس مزين مطلوب باشد، در اين صورت تزئين جنس اشكال و ايرادي ندارد.(19)
6. اگر كسب و كار و زندگي كسي شيرين است، مستحب است از ديگران پنهان كند؛ زيرا از روحيات باطني مردم خبر نداريم، اگر كسي ضرري نرساند، سودي نخواهد رساند.(20)
7. مستحب است معاملات نسيهاي، در دفتري ثبت گردد.(21)
در كتب روايي، از ائمه معصوم(ع) درباره آداب و چگونگي داد و ستد، مطالب ارزندهاي نقل شده است كه ما به آنها ميپردازيم.
امام علي(ع) ميفرمايد:
«يا معشر التجار، الفقه ثم المتجر، الفقه ثم المتجر، الفقه ثم المتجر؛(22) اي جماعت تاجران! نخست احكام [داد و ستد را بياموزيد] سپس تجارت، نخست احكام سپس تجارت؛ نخست احكام سپس تجارت».
نياموختن احكام فقه در تجارت، باعث افتادن به وادي ربا ميشود. امام علي(ع) مي فرمايد:
«من اتجر بغير علم فقد ارتطم في الربا ثم ارتطم؛ كسي كه بدون علم تجارت كند، در ربا فرو رود و بيشتر فرو ميرود».
ربا از ماده«ربو» به معناي افزوده است(23). در اين زمينه ميان صاحب نظران اختلافي به چشم نميخورد. ربا عبارت است از افزودهاي كه افراد از وام دار خود ميگيرند و يا در معامله در شرايطي خاص، دريافت ميدارند.(24)
پيامبراكرم(ص) فرمود:
«ان أَخَوَفَ ما أَخافُ علي أمتي من بعدي هذه المكاسب الحرام و الشهوة الخفية و الربا؛(25) به راستي خوف ناك ترين چيزي كه بر امتم پس از خودم از آن ترس دارم(در مقام اخلاق و عمل سه چيز است)، درآمدهاي حرام، و شهوت پنهان، و ربا».
1. ربا، اكل مال به باطل است
معناي اكل مال به باطل، آن است كه كسي بدون دليل عقلي و منطقي درآمدي به دست آورد؛ مانند: درآمد از راه قماربازي و يا شراب فروشي؛ لذا خداوند در اين زمينه فرموده است:
(ففَبِظُلْمٍ مِنَ الّذينَ هادُوا حَرّمْنا عَلَيهِمْ طَيباتٍ أُحِلّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبيلِ اللهِ كَثيرًا وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ مِنْهُمْ عَذابًا أَليمًا)؛(26)
«پس به سزاي ستمي كه از يهوديان سر زد و به سبب آنكه(مردم را) بسيار از راه خدا باز داشتند، چيزهاي پاكيزهاي را كه بر آنان حلال شده بود، حرام گردانيديم، و(به سبب) ربا گرفتنشان با آنكه از آن نهي شده بودند، و به ناروا مال مردم خوردنشان،و ما براي كافران آنان عذابي دردناك آماده كردهايم».
2. ربا، بازدارنده از تلاش اقتصادي
يكي از اصحاب امام صادق(ع) به نام هشام، علت حرام شدن ربا را سؤال كرد. حضرت فرمود:«انه لو كان الربا حلالاً لَتَرَكَ الناس التجارات و ما يحتاجون اليه فحرم الله الربا ليفر الناس من الحرام الي الحلال و الي التجارات و الي البيع و الشراء؛(27) اگر ربا حلال بود، مردم كار و تلاش را رها ميكردند(و سود پول ميگرفتند). خداوند، ربا را حرام كرد تا اينكه مردم سراغ كار و تلاش و معاملات سالم بروند و از حرام به حلال روي آورند».
3. سبب فساد در جامعه
ربا سبب ميشود عدهاي در جامعه روز به روز فقيرتر بشوند و افراد فقير بسيار آسيب پذيرند و بيش از ديگران زمينههاي انحرافات برايشان فراهم است و شايد بدين جهت، گناه ربا از گناهان جنسي زيادتر بيان شده است؛زيرا ربا زمينه ساز بسياري از آلودگيهاست و اين ظلم بسيار بزرگي به فرد و جامعه است. امام رضا(ع) در بيان علت حرام شدن ربا فرمود:
«لما في ذلك من الفساد و الظلم؛(28) چون ربا سبب فساد و ظلم مي شود».
4. مانع كار خير
يكي از اصحاب امام صادق(ع) به نام سماعه نقل ميكند، به حضرت گفتم: مشاهده كردهام كه خداوند متعال بحث(حرام بودن) ربا را در قرآن مكرر بيان نموده است. حضرت فرمود:«او تدري لم ذاك؛آيا علتش را ميداني؟» عرض كردم: خير. فرمود:«لئلاّ يمتنع الناس من اصطناع المعروف؛(29) چون ربا مانع كمك به ديگران و انجام كارهاي خير(در جامعه) ميگردد».
آثار نامطلوب ربا، در فرد و اجتماع بازتاب مييابد.
الف) آثار فردي
به لحاظ فردي، گناه ربا بدتر از زنا معرفي شده است: پيامبراكرم(ص) [خطاب به علي(ع) ] فرمود:
«يا علي ! درهم رباً أعظم عندالله عزو جل من سبعين زنيةً كلها بذات محرم في بيت الله الحرام؛(30) اي علي! گناه و آلودگي يك درهم درآمد از راه ربا(اگر وارد زندگي كسي شود) از هفتاد مرتبه زنا كردن شخص با محرم خودش در خانه خدا بيشتر است».
در برخي از آيات، ربا مانند جنگ با خداوند و پيامبر دانسته شده است؛ مانند:
(فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ)؛(31)«و اگر چنين نكرديد(دست از ربا خواري برنداشتيد)،بدانيد به جنگ با خدا و رسولش برخاستهايد».
(الّذينَ يأْكُلُونَ الرِّبا لا يقُومُونَ إِلاّ كَما يقُومُ الّذي يتَخَبّطُهُ الشّيطانُ مِنَ الْمَسّ)؛(32)
«كساني كه ربا مي خورند، [از گور] برنميخيزند مگر مانند برخاستن كسي كه شيطان بر اثر تماس، آشفتهاش كرده است».
ديگر مواردي كه ميتوان از اين آثار فردي نام برد، عبارتاند از: عذاب دردناك جهنم، قبول نشدن هيچ عمل صالح، آب شدن دين و...
ب) آثار اجتماعي
آثار اجتماعي ربا نيز ويرانگر است. برخي از اين آثار عبارتاند از:
1. كم رنگ شدن انگيزه قرض الحسنه
دين مقدس اسلام، مسلمانان را به انفاق و پرداخت صدقههاي مستحبي بسيار سفارش كرده و در عين حال براي تشويق آنان به قرض الحسنه، پاداش قرض الحسنه را از انفاق و صدقههاي مستحبي برتر دانسته است؛ زيرا اولاً، قرض غالباً به دست نيازمند مي رسد.ثانياً، شخصيتِ گيرنده محفوظ مي ماند و تحقير نميشود. ثالثاً، براي پرداخت آن كار و تلاش بيشتر ميكند. رابعاً، اصل مال ميماند و ميشود با آن، مشكلات خيليها را با قرض الحسنه مرتفع كرد. خامساً، در قرض دادن بركاتي چون: پاداش كمك به انسان نيازمند، كمك به خوبيها، قضاي حاجت و رفع گرفتاري مؤمن نهفته است.
از طرف ديگر، اسلام كساني را كه امكانات و توانايي دادن قرض الحسنه را دارند و نميدهند، بسيار نكوهش نموده است.
با وجود چنين ارزشي كه اسلام براي قرض الحسنه قائل شده، ربا اين روحيه را در افراد كم رنگ ميكند و بدين جهت، اسلام شديداً با ربا مبارزه كرده است.
2. نازل شدن عذاب اجتماعي
امام صادق(ع) ميفرمايد:
«اذا أراد الله بقوم هلاكاً ظهر فيهم الربا؛(33) نشانه اينكه خداوند بخواهد قومي را به هلاكت برساند، آن است كه آشكارا رباخواري كنند».
افرادي كه به دليل غفلت از قيامت و حساب و عدم آگاهي از مسائل شرعي و راه هاي درآمدهاي حلال، به دنبال سودجويي و تجارت باشند، به گناه ربا آلوده ميشوند؛ به همين دليل، امام علي(ع) ميفرمايد:
«يا معاشر الناس الفقه ثم المتجر و الله للربا في هذه الامة اخفي من دبيب النمل علي الصفا؛(34) اي مردم ! اول با مسائل ديني آشنا و فقيه بشويد، سپس دست به تجارت بزنيد. به خدا قسم! آلوده شدن به ربا در اين امت، از صداي پاي مورچه بر روي سنگِ سخت، نامحسوستر اتفاق ميافتد».(35)
منبع - فرهنگ كوثر - شماره83