مقام والاي حضرت فاطمه زهرا(س) از منظر معصومين
مقام حضرت زهرا(س) فقط از منظر معصومين(ع) كه همتاي ايشانند، قابل بيان است. كلمات و سخنان اين بزرگواران حكايت از كرامت و عظمت والاي اين بانوي عالمه دارد:
1- فاطمه(ع) از نگاه امام اميرالمؤمنين(ع):
در آخرين لحظات عمر مبارك حضرت فاطمه(س) وصاياي خويش را به همسرشان مينمودند كه: «اي پسرعمو! تو هرگز مرا در دوران زندگي دروغگو و خائن نيافتي و هرگز با فرمانت مخالفت نكردم.» علي(ع) كه شاهد درگذشت تنها ياور و تسلي بخش خود است، ميفرمايد: «پناه به خدا! تو داناتر و پرهيزگارتر و گراميتر و نيكوتر از آني كه من به جهت مخالفت كردنت با خود، تو را نكوهش كنم. دوري از تو و احساس فراقت بر من گران خواهد بود ولي گريزي از آن نيست. به خدا سوگند! با رفتنت مصيبت رسول خدا(ص) را بر من تازه كردي. انالله و انااليه راجعون از اين مصيبت بزرگ و دردناك و تأثرآور و حزنانگيز!» (1)
دقت دركلام علي(ع) در اين لحظات شدت علاقه و احترامش را به فاطمه(س) ميرساند. در نگاه امام علي(ع) فاطمه در چنان مرتبه والايي از زهد و خداترسي و عمل به احكام الهي قرار دارد كه تصور مخالفت او با همسرش ممكن نيست. حضرت علي(ع) در پاسخ به ادعاهاي بي اساس معاويه مبني بر فضايل امويان در نامهاي مينويسد: «... دو سيد جوانان اهل بهشت از ماست و«صبية النار» از شماست، كودكاني كه نصيب آنان آتش گرديد. بهترين زنان جهان از ماست. و «حمالةالحطب» آن كه هيزم كشد براي دوزخيان از شماست. اين فضليت ها از ماست و آن فضيلت ها از شماست...» (2)
در شعري كه به ايشان منسوب است، ميفرمايد: «من به فاطمه و فرزندانش مباهات ميكنم! آن گاه به رسول خدا(ص) افتخار ميكنم در آن هنگام كه فاطمه را به همسري من درآورد.» (3) شخصيت والايي چون حضرت علي(ع) به همسري بانوي جهان افتخار ميكند و همسري با او را ملاك برتري خود و شايستگياش بر رهبري اسلام مي داند.
2- فاطمه(س) از نگاه امام حسن مجتبي(ع):
امام حسن(ع) در موارد بسياري از مادرشان سخن گفتهاند. من جمله: «شبي ديدم مادرم در محراب به نماز ايستاده است و تا طلوع خورشيد مشغول ركوع و سجود بود و شنيدم براي يكايك مردان و زنان دعا ميكرد و آنان را نام ميبرد ولي براي خود چيزي نخواست. عرض كردم: مادر! چرا همان گونه كه براي ديگران دعا ميكني، براي خود دعا نميكني؟ فرمود: فرزندم! اول همسايه بعد از آن خانه.» (4)
3- فاطمه(س) از نگاه امام حسين(ع):
در روز عاشورا، در آن هنگام كه لشكر دشمن امام حسين(ع) را احاطه كرد. ضمن خطبه مفصلي فرمودند: «مرا بين كشته شدن و ذلت مخير كردهاند و من هرگز تن به پستي نميدهم. خدا و رسول مرا از چنين كاري باز ميدارند. هم چنين نياكان پاك و دامن هاي مطهر و پاكيزه اجازه چنين پذيرشي را به من نميدهند.» (5)
در يك كلام، امام حسين(ع) دليل پايمردي و مقاومت خويش را تربيت الهي فاطمه (س) ميداند. امام حسين(ع) نقل ميكند: «آن زمان كه رسول خدا(ص) در خانه امسلمه بود، صرصائيل(يكي از فرشتگان الهي) نزد پيامبر آمد و عرض كرد: نور را به عقد نور درآور. پيامبر فرمود: چه كسي را براي چه كسي؟ گفت: دخترت فاطمه (س) را براي علي بن ابيطالب. سپس در حضور جبرئيل و ميكائيل و صرصائيل فاطمه را به عقد علي درآورد.» (6)
4- فاطمه(س) از نگاه امام سجاد(ع):
امام سجاد(ع) ميفرمايد: «وقتي كه قيامت فرا رسد، منادي ندا ميدهد: در اين روز، ترس و اندوهي به خود راه ندهيد. همه خوشحال از اين عفو عمومي سربالا ميبرند. فاطمه(س) وارد محشر ميشود و گفته ميشود كساني كه به آيات ما ايمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلماناني كه دوستدار اهلبيت هستند، همگي سرها را بزير اندازند. آن گاه اعلام ميشود: اين است فاطمه دخت محمد(ص). او و همراهانش به سوي بهشت ميروند. خداوند فرشتهاي را خدمت وي ميفرستد و ميگويد: حاجتت را از من بخواه! فاطمه(س) عرض ميدارد: پروردگارا! حاجت من آن است كه مرا و كساني را كه فرزندان مراياري كردند، مورد عفو قرار دهي.» (7)
5- فاطمه(س) از نگاه امام محمدباقر(ع):
امام باقر(ع) به جابر روايت كردند كه: «... چون قيامت شود، جبرئيل ندا ميدهد: خديجه دختر خويلد كجاست؟ مريم دختر عمران، آسيه دختر مزاحم، ام كلثوم خواهر موسي كجايند؟ آنان از جاي بر ميخيزند... اي اهل محشر! امروز من كرامت را براي محمد و علي و حسن و حسين و فاطمه(ع) قرار دادم. سرها را پايين بياندازيد و چشم ها را فرو ببنديد، چون فاطمه ميخواهد به بهشت برود. سپس جبرئيل ناقهاي بهشتي ميآورد و آن حضرت را به بهشت ميبرد و ليكن ايشان وقتي نزديك بهشت ميرسد درنگ ميكند. خداوند ميفرمايد: درنگ شما براي چيست؟ فاطمه ميگويد: پروردگارا! دوست دارم در چنين روزي مقامم شناخته شود. خداوند ميفرمايد: اي دختر حبيبم! برگرد و نظر افكن و هركس را كه دوستي تو يا دوستي يكي از فرزندان تو در دلش باشد، او را گرفته و وارد بهشت كن.» در ادامه امام باقر(ع) ميفرمايد: «به خدا سوگند! اي جابر در آن روز فاطمه شيعيان و دوستانش را همانند پرندهاي كه دانه خوب را از دانه بد جدا ميكند، از بين جمعيت جدا ميكند.» (8)
6- فاطمه(س) از نگاه امام جعفر صادق(ع):
مرحوم مجلسي در ضمن روايتي از امام صادق(ع) نقل ميكند: «فاطمه، صديقه كبري است. محور حركت انسان هاي گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه بوده است.» (9) سيد هاشم بحراني روايت ديگري از امام صادق(ع) نقل ميكند كه: «نبوت هيچ پيامبري تكميل نشد مگر اين كه به فضيلت آن حضرت اقرار نموده، محبت او را دارا باشد.» (10) امام صادق(ع) در ذيل آيه شريفه«اناانزلناه فيليلةالقدر»؛ ميفرمايد: منظور از«ليلة» فاطمه و منظور از«قدر» خداوند است. هركس فاطمه را آن گونه كه سزاوار است، بشناسد، «ليلةالقدر» را درك كرده است.» (11)
7- فاطمه(س) از نگاه امام موسي كاظم(ع):
امام كاظم(ع) ميفرمايد: «همانا فاطمه، صديقه و شهيده است.» (12) سليمان جعفر ميگويد: از امام كاظم(ع) شنيدم كه فرمودند: «درخانهاي كه اسم محمد يا علي، حسن، حسين، جعفر، عبدالله و از زنان فاطمه باشد، فقر و تنگدستي وارد نخواهد شد.» (13)
8- فاطمه(س) از نگاه امام رضا(ع):
امام رضا(ع) از اجداد گراميش نقل ميكند كه پيامبر(ص) به علي(ع) فرمودند: سه فضيلت به تو داده شد كه به من داده نشده است. علي(ع) عرض كرد: چه چيزهايي به من داده شده است؟ فرمود: تو پدر زني چون من داري كه من چنين پدر زني ندارم، همسري چون فاطمه به تو داده شده كه به من داده نشده است، حسن و حسين به تو داده شده كه به من داده نشده است.» (14) امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود از رسول خدا(ص) نقل ميكند كه پس از ازدواج علي و فاطمه(ع) خداوند عزوجل فرمودند: «اگر علي(ع) را نميآفريدم براي دخترت فاطمه همتا و همسري در روي زمين يافت نميشد.» (15)
9- فاطمه(س) از نگاه امام جواد(ع):
امام جواد(ع) خطاب به موسي بن قاسم كه گفت: در حج از طرف مادرت نيز زيارت كردم و گاهي هم نكردم؛ فرمودند: «آن را زياد كن، زيرا كه برترين چيزي است كه بدان عمل ميكني.» (16) زكريا بن آدم نقل ميكند: «در محضر امام رضا(ع) بودم كه امام جواد(ع) در حالي كه بيش از چهار سال از عمرش نگذشته بود، وارد شد. وقتي نشست دستش را روي زمين قرار داد و سر به آسمان بلند نمود و مدتي طولاني به فكر فرو رفت. امام رضا(ع) فرمود: جانم فدايت! چرا اين چنين در انديشهاي؟ پاسخ داد: به جهت ستم هايي كه نسبت به مادرم فاطمه(س) انجام دادند.» (17)
10- فاطمه(س) از نگاه امام هادي(ع):
آن حضرت در مورد علت نام گذاري حضرت صديقه طاهره(س) به«فاطمه»، از رسول خدا(ص) نقل ميكند: «دخترم فاطمه را بدان جهت فاطمه ناميدند كه خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه ميدارد.»(18)
11- فاطمه(س) از نگاه امام حسن عسكري(ع)
امام حسن عسكري(ع) از امام علي(ع)، از رسول خدا(ص) نقل ميكند كه: «آن هنگام كه خداوند آدم و حوا را آفريد، آنان در بهشت به خود مباهات ميكردند. آدم به حوا گفت: خداوند هيچ مخلوقي بهتر از ما نيافريده است. خداوند به جبرئيل فرمود: اين دو بندهام را به فردوس برين ببر! زماني كه وارد فردوس شدند، چشمانشان به بانويي افتاد كه جامهاي زيبا از جامههاي بهشتي در برداشت و تاجي نوراني بر سرگذاشته و دو گوشواره درخشان به گوشش آويخته بود و بهشت از پرتو نور چهرهاش درخشان بود. حضرت آدم به جبرئيل گفت: حبيبم جبرئيل! اين بانو كه از زيبايي چهرهاش بهشت نوراني گشته، كيست؟ گفت: او فاطمه دختر محمد(ص) پيامبري از نسل تو است كه در آخرالزمان خواهد آمد. گفت: اين تاجي كه برسردارد، چيست؟ پاسخ داد: شوهرش عليبن ابيطالب(ع) است. گفت: اين دو گشواره كه بر دو گوش او است چيست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسن و حسين ميباشند. آدم گفت: حبيبم! آيا اينان پيش از من آفريده شدهاند؟ گفت: بلي، اينان در علم مكنون خداوند چهارهزار سال پيش از آن كه تو آفريده شوي، وجود داشتند.» (19)
12- فاطمه(س) از نگاه امام مهدي (عج):
حضرت بقيةالله(عج) فرمودند: «دختر رسول خدا فاطمه(س) براي من سرمشق و الگوي نيكويي است.» (20) امام مهدي(عج) كه با ظهور خويش عالم را متحول ميسازد، حضرت فاطمه(س) را الگوي عملي و حكومتي خويش ميشمرد و اين، حكايت از مقام عظماي بانوي عالم، حضرت زهرا(س) دارد.
پينوشتها:
1- فاطمةالزهرا من المهد الياللحد، ص 609 و 610؛ روضةالواعظين، ص 151.
2- نهج البلاغه، نامه 28.
3- ديوان امام علي بن ابيطالب(ع)، محمدعبدالرحمن عوض، ص 65.
4- بحارالانوار، ج 43، ص 81 و 82، حديث 3.
5- همان، ج 45، ص 9.
6- همان، ج 43، ص 123، حديث 31.
7- عوالم العلوم، 11/2/1780 و 1779.
8- بحارالانوار، ج 43، ص 64.
9- همان، ص 105.
10- مدينةالمعاجز به نقل: فاطمةالزهرا بهجةالقلب المصطفي، ص 86.
11- بحارالانوار، ج 43، ص 65، حديث 580.
12- مرآةالعقول، ج 5، ص 315.
13- سفينةالبحار، ج 4، ص 295.
14- مسندالرضا، ج 1، ص 119، حديث 81.
15- همان، ج 1، ص 141، حديث 177.
16- اصول كافي، ج 4، ص 314، حديث 2.
17- بحارالانوار، ج 50، ص 59.
18- لسان الميزان، ج 3، ص 346.
19- بحارالانوار، ج 53، ص 180.
20- اهم منابع از كتب روايي و مذهبي بوده است. بويژه اصول كافي و بحارالانوار و مجلات پيام زن و آينه عصمت.
منبع – تبیان استان اردبیل